💠دغدغه اشتغال و معیشت طلاب
🔴حجت الاسلام و المسلمین نواب (مدیر سابق مرکز خدمات حوزه و رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب)
◀️وضعیت معیشت طلاب به شدت نامناسب است، در این مورد یک سؤال اصلی مطرح است که یک مرکز آموزشی چقدر در زمینه معیشت افراد آموزش بیننده مسؤولیت بر عهده دارد؟ حوزه علمیه یک مرکز آموزشی است و باید مشخص شود که این مرکز آموزشی چقدر درباره معیشت طلاب خود مسؤولیت دارد؟
◀️اگر مشابهت دانشگاه تهران با حوزه علمیه درست در نظر گرفته شود پاسخ به این سوال مشخص می شود. دانشگاه تهران در سال 1314 یعنی 82 سال پیش تاسیس شده است، در این سال ها شاید یک میلیون نفر تربیت کرده باشد اما افراد تربیت شده همه رفته اند. شاید یک در هزار یا میلیون از دانشجویان دانشگاه، کارمند و استاد همان دانشگاه شده باشند اما بقیه درس خوانده و رفته اند، اینجا مسأله روشن می شود، حوزه علمیه نباید هیچ نقشی در معیشت طلاب داشته باشد.
◀️طلبه اگر در 18 سالگی وارد حوزه شده باشد 17 سال بعد یعنی در 35 سالگی باید تکلیف خود را بداند، بنابراین مقایسه حوزه با دانشگاه مع الفارق نیست چون دوره آموزشی حوزه نهایتا 5 سال بیشتر از دانشگاه است، در دانشگاه تهران برخی استاد و برخی پژوهشگر می شوند اما بقیه باید بروند. در حوزه نیز آنها که قرار است استاد و محقق شوند بعد از 35 سالگی و هفده سال طلبگی شناخته میشوند. دیگران اما نباید معطل بمانند.
◀️اگر فرایند اشتغال را در کنار تحصیل و تدریس، پایه اصلی نبینیم به هیچ وجه معادله معیشت را نمی توان حل کرد. برای حل مشکل معیشت طلاب، حوزه علمیه باید خود را در چرخه نیروی انسانی کشور تعریف کند یعنی کاری که همه نهادها کرده اند.
◀️اگر بنا است که حوزه علمیه به عنوان یک مرکز بی حساب و کتاب و بدون پالایش و بدون سؤال و جواب باشد باید گفت که مساله معیشت طلاب مطلقا قابل حل نخواهد بود. چون در این صورت حوزه باید برای 100 تا 150 هزار نفر بدون حساب پول تزریق کند، این سیستم در این صورت هیچگاه تمام نمی شود چون ورودی دارد اما خروجی ندارد.
◀️مرکز خدمات برای زمان تحصیل است یعنی بار حمایتی طلاب را باید در دوره 17 ساله تحصیل ارائه دهد و درمان و مسائل طلاب را تأمین و سرمایه خود را بر افرادی که در این سن قرار دارند متمرکز کند، در این صورت با منابع درآمدی موجود می توان زندگی طلاب را تأمین کرد. اکنون70 تا 80 درصد مراجعات به مرکز خدمات مربوط به نسل دوم طلبه ها یعنی مربوط به فرزندان طلاب است. درخواست وام می کنند برای این که برای فرزند خود جهیزیه یا خانه تهیه کنند، بار اینگونه سنگین شده و سنگین تر هم می شود. متأسفانه بار یک جا متمرکز شده است و نمی توانیم آن را بلند کنیم، اگر این بار را به شبکه جامعه ببریم مشکل حل می شود و شاهد تعامل زیبای جامعه با حوزه و روحانیت خواهیم بود، ولی متاسفانه ما تمرکز غلط ایجاد کردهایم.
◀️معیشت طلاب قبل از نظام مندی حوزه های علمیه سامان نمی گیرد، تا حوزه نظاممند نشود فایده ندارد،
◀️بسیاری از مدارس باید بر اساس یک حساب و کتاب جغرافیایی تعطیل شود در عوض بسیاری از مناطق نیازمند مدارس علمیه هستند. از این رو باید آمایش سرزمینی صورت گیرد تا مشخص شود هر منطقه ای به چه تعداد روحانی و مدرسه علمیه نیاز دارد.
◀️39 سال است است که فقط قرص مسکّن می دهیم، بن معیشت، وام، شهریه نمونه ای از آن است. منتها مسکّن وقتی به خوبی عمل می کند که در فرایند درمانی تعریف شود، مسکن بدون فرایند درمان به معنای عقب افتادن اصل درمان است، برای همین مسؤولان باید روی اشتغال از سوی نهادهای به کار گیرنده فکر کنند و نسبت به سازمان، پذیرش و گروه سنی حوزوی تعریف های مشخصی داشته باشند، مثلا حوزه باید در 10 مقطع سنی تعریف شود و از 35 سالگی به بعد این مقاطع تعریف شود تا سطح افراد در زمینه های گوناگون مشخص شود.
◀️باید دانست که رسالت و مسؤولیت طلبه چیست. بر فرض که معیشت طلابی که در قم ماندهاند تا آخر عمر تأمین شود باز هم مشکل حل نمی شود، چون وقتی به یک سنی رسیدند باید برای پسران خود شغل و خانه تهیه کند و دخترانشان هم جهیزیه می خواهند و چنین مسائلی است که نمی گذارد کار پیش رود.
◀️معیشت یک مؤلفه ای است که به تنهایی قابل حل نیست بلکه این موضوع در ضمن یک منظومه حل می شود، در منظومهای مرکب از چرخه تحصیل، اشتغال، بکارگیری و پاسخ به نیازها باید بچرخد تا مشکل حل شود. معیشت هیچ انسانی با تحصیل تنها حل نمی شود.(به نقل از http://smhi.ir)
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کشورهای سنّی مذهب از راه حلهای اقتصادی شهید صدر بیشتر از شیعیان بهره بردهاند
⏺حجتالاسلام ملکزاده (استاد حوزه علمیه قم)
◀️نابغه مجاهد و مغز متفکّر اسلامی، آیتالله شهید سیّد محمّد باقر صدر (ره) بدون تردید یکی از نوابغ علمی و اندیشمندان کمنظیر در تاریخ شیعه و حتی تاریخ اسلام است که در زمانی نزدیک به ما میزیست و با نگارش کتابها و طرح اندیشههایی در زمینههای گوناگون علوم اسلامی، مدرسه و مکتب علمیِ عظیمی را بنیاد نهاد و افقهای تازۀ علمی و معرفتی را به روی عالمان شیعه و همچنین اندیشمندان، دانشمندان و روشنفکران بزرگ جهان اسلام گشود و طرح بحثهایی همچون نظام اقتصادی اسلام و … را برای اولین بار در تاریخ اسلام به نام خود به ثبت رساند.
◀️یکی از مهمترین، مشهورترین و اثرگذارترین آثار شهید صدر که شهرت وی را جهانی ساخت کتاب «اقتصادُنا» بود. شهید صدر در کتاب «اقتصادنا» موفق شد برای نخستین بار به معرفی مکتب، نظام و سیستم اقتصاد اسلامی بپردازد و اقتصاد اسلامی را به عنوان یک اقتصاد قوی، پاسخگو و کامل در مقابل مارکسیسم و کاپیتالیسم به جهانیان عرضه نماید. وقتی انسان این کتاب را میخواند، گمان میکند جمعی از مجتهدینی که در رده سنّی ۵۰ سال بودهاند با همفکری و همیاریِ یکدیگر این کتاب را تألیف کردهاند.
◀️در همان زمان بعضی از حاکمان مسلمان و حکومتهای کشورهای مسلماننشین که میخواستند از بند نظامهای اقتصادی شرقی و غربی رهایی یابند و اقتصاد اسلامی را به عنوان جایگزینی مناسب انتخاب نمایند، این کتاب را مبنای نظام اقتصادی کشور و حکومتشان قرار دادند.
◀️باید اعتراف نمود آنقدر که بعضی کشورهای سنّی مذهب از دیدگاهها و راه حلهای اقتصادی آیتالله صدر بهره برده اند، متأسفانه شیعیان استفاده نکرده اند.
◀️این کتاب صرفاً یک کتاب عمیق علمی نیست، بلکه کار بزرگی که شهید صدر در این کتاب کرده است، این است که برای نخستین بار در تاریخ اسلام و برای اولین بار در میان تمام فِرَق و مذاهب اسلامی توانسته است نظام اقتصادی اسلام را کشف کند؛ اما کار بزرگتری که ایشان با تألیف این کتاب انجام داده و در حال حاضر از اهمیت فوق العادهای برخوردار است، این است که ایشان برای نخستین بار در تاریخ اسلام، نه فقط نظامسازیِ اقتصادی، بلکه اساساً «نظامسازی» کرده است.
◀️از زمان انتشار این کتاب است تا کنون ۶۰ سال گذشته که بخشی از این زمان مربوط به سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است هنوز کسی نتوانسته است روشی غیر از روش ایشان ابداع کند. کما اینکه هنوز کسی نتوانسته یک نظامسازی، در سطح کاری که ایشان انجام داده است را به انجام برساند. در همین عرصه اقتصاد اسلامی نیز که چندین سال است در ایران پیرامون آن کتابهای دارای استانداردهای علمی! مینویسیم و مقالههای علمی و پژوهشی! منتشر میکنیم، هنوز اثری برتر از کتاب ایشان نوشته نشده است. لذا فعلاً این تجربه، یک تجربه منحصر به فرد است.
◀️یکی از اقدامات علمی و نظریهپردازانهای که علامه شهید صدر(ره) در ادامه تألیف کتاب اقتصادنا و در پی کوشش برای نظامسازی در عرصه اقتصاد اسلامی به انجام رساند، تلاش برای نظامسازی در زمینه بانکداری بود. این تلاش در چند مرحله پیگیری شد:
▪️نخست، بانک بدون ربا؛ ایشان در گام نخست و به درخواست یک مرکز مالی در کشور کویت (لجنه التحضیر لبیت التمویل الکویتی)، در قالب کتاب «البنک اللاربوی فی الإسلام»، به طراحی نظام بانکی و بانکداریِ بدون ربا پرداخت؛ که با الهامگیری از طرح پیشنهادی شهید صدر، تعداد زیادی بانک بدون ربا در کشورهای مسلماننشین و یا به وسیله مسلمانان، ولی در کشورهای غیر اسلامی تأسیس شد.
▪️دوم، درس خارج بانکداری اسلامی؛ شهید صدر پس از تألیف کتاب «البنک اللاربوی فی الإسلام» (بانک بدون ربا در اسلام)، به تدریس بحثهای فقهی مرتبط با بانک و بانکداری، از جمله مسائل مربوط به امور مالی، سپردهگذاری در بانکها، انواع بانکها و احکام تعامل با آنها، راهکارهای رفع معاملات ربوی، شخصیت حقیقی و حقوقی پرداخت.
▪️سوم، نظام بانکداری اسلامی؛ در گام سوم و مشخّصاً متأثر از ظرفیتی که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومتی به نام اسلام و با رهبری علمای دین و ولیّ فقیه، به وجود آمده بود، ایشان به سراغ طراحی بانک اسلامی و یا نظام بانکداری در جامعه اسلامی و متناسب با مختصات اقتصاد اسلامی رفت.
◀️شهادت به ایشان این فرصت را نداد تا تفصیلات و جزئیّات دیدگاه و طرح خویش را در باب نظام بانکداری متناسب با اقتصاد اسلامی و در جامعه اسلامی عرضه کند.(به نقل از سایت اجتهاد).
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠بحران "خلط" ؛ (نگاهی به فیلم منتشر شده از دکتر بیژن عبدالکریمی)
⬅️یک) اخیراً فیلمی از یکی از اندیشمندان ایرانی، دکتر بیژن عبدالکریمی منتشر شده است که ایشان نسبت به فاصله گرفتن از معیارهای عرفی جوامع بهنجار توسط مسئولین سیاستگذار ایرانی، هشدار می دهند و دلیل آن را نوعی دین زدگی و انحصار گرایی در نگاه دینی به اموری مانند اقتصاد، سیاست و مانند آن می دانند.
⬅️دو) عبدالکریم سروش نیز بارها از "گران کردن دوش دین" سخن رانده است و نسبت به "انتظار حداکثری از مقوله دین" برای اداره جامعه انتقاد کرده است.
⬅️سه) به نظر می رسد، کلیت دغدغه ایشان (و به تبع خیلی دیگر از اساتید حوزه و دانشگاه)، دغدغه صحیحی است که متاسفانه جدی گرفته نشده است و به دلیل برخی افراط ها در برخی نظریات روشنفکری، یا برخی سوء برداشت ها از سوی دینداران، این دغدغه ها در ذهن سیّاسان ایرانی مهجور واقع شده است.
⬅️چهار) اصرار برخی بر "دینی ماندن" جامعه، از علاقه آنها به "ناموس معنوی خداوندی" سرچشمه می گیرد و قطعا مستحسن و نیکوست اما به نظر خیلی از اندیشمندان، روش و منش ایشان برای تحقق چنین امری، نه تنها کمکی به این امر نکرده، بلکه موجب فراری حداقل بخش مهمی از جامعه (مانند برخی جوانان) از دامن مبارک دین شده است.
⬅️پنج) به نظر می رسد، آنچه که مایه ناکامی در به نتیجه گیری این امر گشته است، خلط مفهوم "جدایی دین از سیاست" با "جدایی نهاد دین از نهاد سیاست" است.
دین حتا به باور جامعه شناسان ناباور، نقش مهمی در جوامع بشری داشته و قابل حذف و حصر نیست. قدرت دین، از فطرت پاک و حقیقت جوی انسان ها سرچشمه می گیرد. اما آیا برای حفظ هویت دینی دینداران و دعوت از ناباوران به گرویدن به دین، باید تمام دستگاه های اجرایی و علوم و فنون را با پسوند دینی و آن هم به زور و بدون پشتوانه معرفتی، در اذهان و انظار نمایاند؟ آیا تاکنون چنین راه حلی جواب داده است؟ آیا اینکه در هر دستگاه، چند نفر از روحانیون و مذهبیون، ریاست و زعامتی داشته باشند، موجب حفظ دین در جامعه می شود؟
⬅️چالش جدی که وجود دارد آن است که سیاستگذاران دین در جامعه ما، هنوز متوجه نشده اند که توسعه دینداری، با ماده و تبصره محقق نمی شود، بلکه نیاز به تغییر نگاه در توسعه دینداری دارد. مادامی که دین (آنهم با قرائت عده ای خاص) حرف اول و آخر را در جامعه بزند و هر نوع نگاه متفاوت طرد و نهی شود، هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد.
دین باید منشاء گفتگو و مهر و ادب و اخلاق باشد نه مظهر ترشرویی، انحصار گرایی و قدرت طلبی.
دین باید آنقدر در خود ظرفیت ببیند که برای توسعه در قلوب مردم، نیازی به کسب صندلی قدرت سیاسی (آنهم با هزار وعده و وعید) نداشته باشد.
⬅️شش) مدل توسعه دین در جامعه ما، کاملاً معیوب و فشل است چراکه متولّیان، هیچ علاقه ای به رها کردن علایق سیاسی و دنیوی خود نداشته و آنچنان قدرت و سیاست را با دینداری در هم آمیخته اند که جدا کردن آن دو، امری محال می نماید. هرگز حاضر نیستند تا کمی از "قدرت سیاسی" فاصله بگیرند و اندکی "خود دین" را بی آلایش تبلیغ و ترویج کنند. ایشان گمان می کنند که قدرت سیاسی به توسعه دینداری کمک می کند درحالیکه نمی دانند این دین است که به قدرت در سیاست کمک می کند.
⬅️هفت) امام موسی صدر، چگونه جامعه بحران زده جنوب لبنان را به جامعه ای پویا، قویم و دیندار تبدیل کرد؟ چطور توانست نه تنها مسلمانان، بلکه مسیحیان و یهودیان را گرداگرد هم با صلح و سازش، به مقصد و مقصود خویش نزدیک کند؟ چطور توانست، جوانانی که روزی در انظار عمومی، به راحتی در ماه رمضان، روزه خواری می کردند، به دامان دین فرابخواند؟
درد اصلی کجاست؟ آیا فطرت انسان ها دچار گریز از دین شده است یا عملکرد ما اشتباه بوده است؟ (به نقل از کانال دین و جامعه)
🔴توجه: کانال #دغدغه_های_حوزوی ضمن استقبال از تحلیلها،نظرات و نقدهای وارده پیرامون مطالب کانال، آماده انعکاس آنها می باشد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سروده ای زیبا از مقام معظم رهبری در شِکوِه از خویشتن
اهدایی بهدومین کنگره شعر کتاب دفاع مقدس:
می کند آشفتهام، همهمه خویشتن
کاش برون می شدم از همه خویشتن
می کشد از هر طرف، چون پر کاهی مرا
وسوسه این و آن، دمدمه خویشتن
پنجه در افکندهام، در دل خونین خویش
گُرگ وش افتادهام، در رمه خویشتن
باده نابم گهی، زهر هلاهل گهی
خود به فغانم از این، ملقمه خویشتن
طفلم و بنهاده سر، بر سر دامان عشق
تا کندم بیخود از زمزمه خویشتن
مست و خرابم «امین»، بی خبر از بود و است
از که ستانم بگو، مظلمه خویشتن؟
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠انحراف علمای دین، انحراف اخلاقی نیست!
⏺#امام_موسی_صدر:
⬅️...باید دست مردم را در سختیها بگیریم و هدایت کنیم. باید نظر خود را در هر زمینهای اظهار کنیم و به هر سوالی پاسخ دهیم. حال که دین از زندگی عادی بشر به دور است، علمای دین باید خود الگو باشند. انحراف علمای دین انحراف اخلاقی نیست. آنان یا خود را به این متهم نمیکنیم، بلکه انحراف عالم دینی این است که اصیل و ریشهدار و مستقل زندگی نکند، بلکه در زندگی دنباله رو دیگران باشد، خواه اشخاص، خواه احزاب و سیاستها و آرمانهایی که از او نیست. معنی انحراف عالم دین و از دست دادن اصالتش این است...
#اندیشه_ها
#امام_موسی_صدر
به نقل از کتاب #دین_در_جهان_امروز
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠"مرجع تقلید دلها"
🖋 افشین علا
▪️مرثیه ای برای امام صادق(ع)
برخیز یاصادق! جهان را یاوری کن
در شام تاریک ستم روشنگری کن
هم دین و هم دل برده از ما عشوه ی غرب
باز از جهان ای شمس مشرق دلبری کن
شد مهد دانش زخمی شمشیر داعش
در دامنت بیمار خود را بستری کن
بر سرزمین ها جاهلیت چیره شد باز
ای وارث پیغمبران! پیغمبری کن
عمری به نام دین به کام کفر رفتیم
مقصود مذهب را به ما یادآوری کن
جان جهانی را ز گمراهی رها ساز
تنها نگویم شیعیان را سروری کن
از دین گریزان را به معنا رهنمون شو
روحانیت را سوی رحمت رهبری کن
فتوا بده ای مرجع تقلید دلها
در اختلافات مراجع داوری کن
آیات را درحوض کوثر شست و شو ده
یک بار دیگر حوزه ها را جعفری کن!...
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آشنایی با انستیتو الهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک آلمان
Institut für islamische Theologie
⬅️انستیتو الاهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک آلمان سال 2012 با حضور جمع زیادی از سیاستمداران، دانشمندان و مهمانان افتخاری از داخل و خارج آلمان افتتاح شد.
⬅️کرسی اسلام پژوهی این دانشگاه سابقه بسیار طولانی تری دارد اما سال 2012 این انستیتو به درخواست دولت آلمان و با حمایت دولت فدرال ایالت نیدرزاکسن در قالب جدیدی بازگشایی شد.
⬅️سابق بر این کرسی اسلام شناسی در این دانشگاه دایر بوده است اما بنا به تعریف آکادمیک آن، این کرسی بیشتر به پژوهش های موضوعی و آبژکتیو (خنثی و بیطرفانه) می پرداخته است. اما در این قالب جدید رویکردهای دیگری نیز در نظر گرفته شده از جمله در نظر گرفتن پژوهش های خود مسلمانان درباره اسلام و همچنین نگاه های درون دینی.
⬅️این انستیتو متشکل از 7 پرفسور (استاد تمام) و بیش از 40 همکار علمی می باشد و از این رو یکی از بزرگترین مراکز اسلام پژوهی آلمان بشمار می رود.
⬅️رشته هایی که در این انستیتو ارائه می شوند عبارتند از:
1- الاهیات اسلامی(Islamische Theologie) : این رشته که در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا ارائه می شود که رشته اصلی این انستیتو بحساب می آید.
در این رشته دانشجویان به صورت کلی با تمام حوزه های علوم اسلامی و منابع دست اول آشنایی می یابند.
یکی از محور های اصلی و مهم این رشته بحث تطبیق و پژوهش اسلام در متن جامعه آلمانی می باشد.
2- دین اسلام (Islamische Religion) : این رشته جنبه آموزشی دارد. و برای مدارس آلمان دبیر درس دین اسلام تربیت می کند.
3- آموزه های دینی اسلام(Islamische Religionspädagogik) : این رشته نیز همان دبیری آشنایی با دین اسلام به حساب می آید اما فقط در مقطع کارشناسی ارشد ارائه شده و جنبه پژوهشی بیشتری دارد.
⬅️فعالیت های این انستیتو فقط به ارائه رشته های فوق خلاصه نمی شود و گروه های پژوهشی مختلفی نیز در این انستیتو با گرایش های مختلف فعالیت دارند. گرایش های اصلی پژوهشی در این انستیتو عباتند از:
1- رشد و توسعه شریعت در متن تاریخی و مدرن آن (Entwicklung der Scharia im historischen und modernen Kontext)
2- الاهیات اسلامی در متن تاریخی و معاصر (Islamische Theologie in Geschichte und Gegenwart)
3- الاهیات اسلامی و جوامع سکولار (Islamische Theologie und säkulare Gesellschaft)
4- آموزه های دینی اسلامی و شیوه های آموزشی تخصصی مدرن(Islamische Religionspädagogik und Fachdidaktik im modernen Kontext)
5- نهادهای اسلامی و امامان در آلمان (Islamische Organisationen und Imame in Deutschland)
6- پژوهش های اسلامی معاصر با گرایش آلمان و ترکیه (Gegenwartsbezogene Islamforschung mit Schwerpunkt Deutschland und Türkei)
⬅️علاوه بر این رشته ها و گرایشات پژوهشی در انستیتو الاهیات اسلامی دانشگاه اسنابروک دوره ای نیز تحت عنوان "آموزش های تکمیلی امامان" (Imamweiterbildung) ارائه می شود. این دوره مختص امامان و ائمه جماعات مراکز و مساجد مسلمانان در آلمان می باشد.
هدف این دوره ها آشنایی دادن این افراد نسبت به قوانین و هنجارهای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه آلمان می باشد و این مسئله نیز در راستای برنامه جامع دولت آلمان برای ایجاد همگرایی و هم زیستی بهتر مهاجرین، بخصوص مسلمانان در آلمان می باشد.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ارتداد خفی 2
✍️جواد شریفی
⬅️(این یادداشت در ادامه یادداشتی از جواد شریفی است که در نوروز امسال در واکنش به مطلبی با عنوان «طلبه پیانیست» نگاشته بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت و واکنش های متفاوتی برانگیخت).
⬅️در آغازین روزهای 97 بود که در واکنش به خبر طلبه پیانیست نوشته ای به نام ارتداد خفی نگاشتم و بر حسب تجربه مستقیم خودم از زیست در حوزه علمیه مدعی شدم که نرم های عقیدتی و رفتاری که حوزه علمیه از طلاب مطالبه می کند برای بسیاری قانع کننده نیستند و همین امر موجب بروز بعضی رفتارها در طلاب می شود که سنخیتی با کارکردهای طلبگی شان ندارد اما در پوششی از توجیهات مقدس انجام می پذیرد. در آن نوشته، سه گانۀ مدرنیته، علوم انسانی و جهانی شدن را علت این پدیده دانستم.
⬅️از آن هنگام تاکنون افزون بر تاییدهای بسیار، نقدهای بسیاری نیز شنیدم که گذشته از بجا یا نابجا بودن بسیاری شان، هر یک مرا به مطالعه و تامل بیشتر واداشت. در حالی که آن عوامل سه گانه همه از جنس عوامل بیرونی بودند، در مطالعات اخیرم متوجه یک عامل دیگر شدم که از درون حوزه علمیه، به این ارتداد خفی دامن می زند.
⬅️به عقیده جرج زیمل جامعه شناس نامدار آلمانی، میان "اندازه یک سازمان دینی" و "نوع آموزه هایش" همبستگی متقابل وجود دارد. بدین معنا که سازمان های دینی کوچک نسبت به سازمان های بزرگ تر، راحت تر می توانند پیروان خود را به پیروی از نرم های عقیدتی و رفتاری تخطی ناپذیر و انعطاف ناپذیر وادارند. هر اندازه که یک سازمان دینی گسترده تر، جهانی تر و غیرشخصی تر شود، زمینه برای تخطی از عقاید و هنجارهای خودش را هموارتر می کند و همچنان که طرفدارانش بیشتر می شود، از خلوص و صلابت آن کاسته می شود. یک سازمان کوچک، مبتنی بر یک شکل و نظام خاص از عقیده و رفتار، پیروان خود را تربیت می کند. بزرگ تر شدن گروه و سازمان، یعنی تکثر و تنوع بیشتر در آن. این تکثر و تنوع، شکل و نظام انحصاری پیشین در عقیده و رفتار را از بین نمی برد ولی بدیل های بسیاری در عرض آن می آفریند. این گذار از شکل و نظام "یگانه" به "چندگانه" می تواند به "فروپاشی شکل و نظام" تعبیر شود.
⬅️حوزه علمیه پس از انقلاب اسلامی درهای خود را به روی حجم وسیعی از متقاضیان تحصیل علوم دینی گشود و تاکنون نیز کمابیش بر همین رویه است. ضمن آن که بیشتر مدارس علوم دینی(نه همه شان) فیلترهای مناسبی برای گزینش بهترین نیروها از میان متقاضیان انبوه ندارند. گذشته از اینکه حوزه علمیه به دل گرمی حمایت های مالی جمهوری اسلامی، سیاست جذب حداکثری طلبه را در پیش گرفته است،
⬅️مطابق آن چه زیمل به ما نشان می دهد، بزرگتر شدن سازمان روحانیت و نهاد حوزه علمیه، با تکثر و تنوع گسترده ای که در مجموعه اعضای خودش پدید می آورد، در نهایت به تهدیدی درونی برای موجودیت خودش تبدیل می شود. زیرا تنوعی که در نتیجه جذب گسترده طلبه پیش می آید، آن یگانه شکل و نظام مطلوب و بایسته (از نظر زعیمان و مدیران حوزه) را با آفریدن اشکال و نظامات متعدد دیگری تهدید می کند و اشکال و نظامات جدیدی که ممکن است بر عقیده و رفتار طلبه ها حاکم شوند، الزاما با معیارهای دین رسمی و مدرسی خوانایی ندارند. (که تعبیر ژورنالیستی ارتداد خفی را برای همین وضعیت، اصطلاح کردم.)
⬅️خفی بودن این پدیده نیز _که بر آن تاکید دارم_ بدان معناست که دست کم تا چندسال آینده، طلابی از این دست، به خود ابرازی جدی و قابل توجهی اقدام نخواهند کرد. علت را نیز عمدتا باید در امکانات مادی حوزه های علمیه از قبیل شهریه و معافیت تحصیلی و... جست.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کسی که باید اعتراف کند، "مائده" نیست
🖋 حجت الاسلام دکتر مهراب صادق نیا
⬅️جوامع را همواره دشمنان بیرونیشان تهدید نمیکنند؛ زیرا این تنها بدخواهی دشمنان بیرونی نیست که ممکن است یک جامعه را از رسیدن به آنچه در پی آن است باز دارد. برای هر جامعهای دشمنانی از درون نیز وجود دارند که گاه راهگیرترند.
⬅️"میل به شک کردن" در نزد شهروندان یک جامعه، درست با همان شدت و بلکه بیشتر از داشتن دشمنان بیرونی، جامعه را در وضعیّتهای شکننده قرار میدهد.
⬅️اگر شهروندان یک جامعه به سنت و پیشینههای فرهنگی خود به دیدهی تردید بنگرند و در بارهی درستی آنها بپرسند، برای بودن در وضعیّتی که هستند و یا دستیابی به چیزی که رهبرانشان وعده میدهند هیچ تلاشی نخواهند کرد.
⬅️نشانههای زیادی از بدگمانی مردم به ارزشهای رسمی در جامعهی ما حکایت دارد. از وضعیّت اخلاقی جامعه گرفته تا گروههای مرجع جوانان و ارزشهایی که دنبال میکنند.
⬅️اینها همه نشان میدهند که نسلی که بعد از انقلاب شکل گرفتهاند و به بهانهی تربیت آنها هزینهی زیادی بر ملّت تحمیل شده است، به شدّت در بارهی عقاید و سنتهای پیشین خود و نیز آرمانهایی که برایشان تصویر میشود، گرفتار شک و بدگمانی هستند.
⬅️وقتی رسانهی ملّی اعترافات"مائده"ی هفده ساله را پخش میکند، این سؤالها در ذهن ما بیدار میشود که "مگر این دختر و هزاران دختر و پسر همسن و سال او تحت نظام تعلیم و تربیت رسمی این کشور رشد نکردهاند؟"
⬅️راستی چرا برنامههای فرهنگی ما جواب نمیدهد؟ نتیجهی حضور پُر و پیمان روحانیون در تلویزیون چیست؟ این همه برنامههای مذهبی در مدرسهها و رادیو و تلویزیون چرا نتیجهاش میشود مائده؟!
⬅️اگر این پرسشها را جدّی بگیریم خواهیم دید کسی که باید در تلویزیون اعتراف کند خانم مائده نیست؛ بلکه آقای علیعسکری و ضرغامی و پیشینان آنها و کسان دیگرند.
⬅️دشمن را اشتباه گرفتهاید، دشمنترین دشمن این جامعه بیاعتمادی و بدگمانی و میل به شک این جامعه به ارزشهایی است که تبلیغ میشود.
(به نقل از مباحثات)
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طرح ها و برنامه های اساسی مدیریت حوزه های علمیه
⏺آیت الله اعرافی مدیر حوزه های علمیه
⬅️تلاش مدیریت این است که حرکت ها بر پایه مجموعه اسناد معتبر و ریشه ای صورت بگیرد که بر این اساس در جامعه المصطفی حدود ده سال است این اقدام انجام گرفته است.
⬅️در عین اینکه بودجه حوزه های علمیه نصف شده است و حتی بودجه های عمرانی ما حذف شده است با دست خالی صد ها نفر را پای کار نگه داشته ایم و در یک سال گذشته تا حدودی از این عبور کرده ایم و اکنون حوزه از منشور و سند چشم انداز برخوردار است و برای اولین بار برنامه 5 ساله حوزه تدوین و آماده گردیده است.
⬅️طرح هایی نیز بر این اساس برنامه ربزی شده، مانند کارویژه های روحانیت که در عصر حاضر 240 کارویژه و مأموریت متناسب در حوزه در 4 گروه ارتباط با درون حوزه، نظام اسلامی، جامعه و بین الملل تدوین شده است.
⬅️گام اول طرح آمایش برداشته شده و بر مبنای 1414 حدود 40 مأموریت اصلی روحانیت تحلیل شده و شاخص هایی برای آن تعیین شده است مانند مسجد که باید تا 1414 کشور به 90 هزار مسجد با آن شاخص ها برسد.
⬅️اکنون 90 هزار دانشجو در 45 هزار رشته علوم اسلامی که مرتبط به حوزه است در دانشگاه تحصیل می کنند و 20 مرکز در قم 200 رشته علوم انسانی اسلامی را به طلبه ها آموزش می دهند که وصل به نظام دانشگاهی اند و 10 هزار طلبه ما در دانشگاه تحصیل می کنند که این ها هم ضعف است و قوت و یک عاملش برای این بوده است که نظام جامع رشته ای درختواره ای نداشتیم که تا دو ماه دیگر این نیز انجام خواهد گرفت.
⬅️طرح نظام آموزش های کاربردی و مهارتی در حال اجراست که در اصلاح این نظام برنامه ای کارهایی انجام خواهد گرفت و بیشتر به سمت تنوع داشتن پیش خواهد رفت و متون ما اکنون بر مبنای بدیل سازی است.
⬅️هدایت علمی، تحصیلی و تربیتی از دیگر طرح ها است و ما در سطوح عالی محکم ایستاده ایم که مدرسه ای نشود و همان آزادی انتخاب وجود داشته باشد.
⬅️در حوزه های تبلیغی هم طرح های متنوعی داریم و در زمینه ساماندهی دانش آموختگان در حال فراهم سازی زیر ساخت ها هستیم و به عنوان مثال کانون دانش آموختگان را راه اندازی نمودیم.
⬅️کارهای عملیاتی ما زیر نظر شورای هماهنگی نهادهای عالی حوزه است که این شورا همگرایی درون حوزه ای را می تواند افزایش دهد.
⬅️راه اندازی درس های خارج و اعزام اساتید و واگذاری اختیارات بیشتر به مدارس استان ها و شهرها از دیگر برنامه ها وطرح های مرکز مدیریت حوزه های علمیه است.
⬅️مدیریت معتقد است، ظرفیت و پتانسیل خوب و متراکمی وجود دارد که باید حمایت شود و کار ما آزاد سازی این ظرفیت و ساماندهی و بهره گرفتن از آن است.
⬅️رویکرد ما اعتبار و ارزش قائل شدن، آزاد سازی نیروها و جهت دادن و بهره گیری و نقش دادن به آن ها است. در حرکت های تبلیغی و ترویجی باید به ابزار ها از فضای مجازی تا منبر و ابزار های سنتی توجه داشته باشیم.
⬅️رشته های ما باید متنوع تر باشد و علاوه بر مهارتی و کاربردی بودن که بسیار مهم است به محور آمایش و آینده نگری نیز توجه شود.
⬅️عنصر مهم مطالعات پایه و داشتن تحلیل درست از ریشه های کار است؛ ممکن است در شهری برویم که ابزار، دانش محتوایی و نیرو را داریم، اما نبض جامعه در دست ما نیست و علتش این است که شناخت درستی از محیط و جریانات عمیق جامعه نداریم. در این جهت با دست خالی مرکز مطالعات راهبردی حوزه راه اندازی شد و امسال در 20 پروژه راهبردی دارد کار می شود.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پیشنهادی به طلاب و فضلای حوزه!
⏺آیت الله #شهید_بهشتی:
⬅️«به طلاب و فضلای حوزه ... یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را بر مبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینهسازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، میخواهد خودسازی داشته باشد، خودش، خودش را بسازد، اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد.
⬅️انسان عاشق آزادی است، میخواهد خودش به دست خود و با انتخاب خود، خود را بسازد، ”اما شاکرا و اما کفورا”؛ آنقدر تحمیل راه و عقیده بر انسانها نامطلوب است که خداوند متعال به پیامبر اکرمش خطاب میکند: (پیغمبر اصرار داشت، پافشاری می کرد، زحمت می کشید، خودش را به رنج وتعب میانداخت که مردم را به راه خدا بیاورد) که ای پیغمبر کار تو هم حد دارد. (ا فانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین) تو میخواهی مردم را وادار کنی، مجبور کنی که آنها مومن باشند؟ اینکه راه پیغمبر نیست.
⬅️توصیه من به طلاب عزیز وبه فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید، آمر به معروف و ناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامیاش باشید، اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید، چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسانها و عشق انسانها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی و چه خودشکوفایی نشان دادند؟
⬅️بزرگترین اصل بعد از پیروزی یک انقلاب چیست؟ تداوم همان انقلاب است، همینطور که مردم ما با آزادی به راه اسلام آمدند و رهبری عالی اسلامی ما را آزادانه پذیرفتند، بگذارید در تداوم انقلاب هم مردم آزادانه راه خدا و راه اسلام، راه حق و راه خیر و صفا و راه صدق را انتخاب کنند و ادامه دهند، این است سفارشم به طلاب وفضلای عزیز.»
(روزنامه اطلاعات، ۱۵/۱۲/۱۳۵۷)
#اندیشه_ها
#شهید_بهشتی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠با فقه و اصول فقه نمی توان به همه شبهات پاسخ داد
⏺حسن معلمی دبیر مجمع عالی حکمت:
⬅️درک ضرورت فلسفه برای کسی که در مباحث اعتقادی یا در شبهات به مشکل برنخورده یا در بحث تبیین مسائل اعتقادی خود را نیازمند یک سری اصول ندیده است، امکانپذیر نیست.
⬅️برخی بزرگان که نسبت به فلسفه نظر منفی دارند یا نظر مثبتی ندارند، اگر در یک مرکزی جمع شوند، آمار شبهات را ببینند و ببینند که با فقه و اصول نمیتوان پاسخ آن شبهات را داد آن وقت بیشتر به ضرورت فلسفه پی میبرند. چراکه معمولا با شبهات اساسی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی مواجه نبودهاند و بیشتر کلام قدیم را خواندهاند و در آن فضا قرار داشتهاند.
⬅️باید در متون درسی فلسفه تجدیدنظر شود و مباحث از آسان به سخت تدوین و برای تدریس در اختیار حوزویان قرار گیرد. البته تا حدودی این کار صورت گرفته اما هرچقدر متون آموزشی استاندارد بیشتری داشته باشند باز هم در رغبت طلاب تأثیر میگذارد.
⬅️حوزه این موضوع را درس جنبی قرار میدهد که خود یک مشکل دیگر است. باید درسهای «بدایه» و «نهایه» را از دروس متن قرار داد و نگویند این درسها حاشیهای و با نمره دوازده هم قبول است. خود این موضوع یعنی عملا فلسفه بیاهمیت جلوه داده شده است و طلبه هم که انگیزهای ندارد، دیگر اهمیتی برای فلسفه باقی نمیماند.
⬅️نبود یک مرکز فلسفی و یک مجموعه و پایگاه قوی فلسفی میتوانست تأثیری بر بیرغبتی نسبت به فلسفه بگذارد که البته مجمع عالی حکمت این قدم را برداشته است. هرچند تأثیرات بسیاری داشته و اساتید و طلبههای بسیاری را جذب کرده اما هنوز نتوانسته در کل حوزه آن طور که باید این مسأله را حل کند.
⬅️نتایجی متضاد با آیات و روایات در عرفان و فلسفه نیز وجود دارد که باعث مخالفت بزرگان شده است؛ یعنی در مواردی یک عارف و یا یک فیلسوف به دلیل قطع و یقین به یک مطلب دست از ظهور آیات و روایات برداشته ولی آن قطع را دیگران ندارند و حتی در مواردی خلاف آن قطع را دارند و همین امر باعث نگاه منفی شده است و در مواردی نیز حق با مخالفان است و باید فلاسفه و عرفا در این قطعهای خود تجدید نظر کنند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تعریفی از فقیه مدرن
🖋حسن عبدی پور (عضو هیئت علمی دانشگاه)
⬅️ما برای تحول در حوزه فقه، چه با نگاه حداقلی و چه با نگاه حداکثری نیازمند فقه سیاسی هستیم.
⬅️شیعه توجه خاصی به عقل دارد و قائل به همروی عقل و نقل است نه عقل تنها و نه نقل به تنهایی! از منظر شیعه عقل و نقل، هر دو تأثیرگذارند و می بایست هر دو را با هم دید.
⬅️فقه نیامده است که به زندگی مردم گره بزند. بلکه آمده است تا تعاملات مردم در حوزههای مختلف را سهل، آسان و شریعتمدار کند، بنابراین فقه برای روانسازی آمده است.
⬅️محققان تلاش می کنند که توان و ظرفیت های فقه برای پاسخگویی به نیازهای زمان را بیش از پیش نمایان ساخته و از همه ابزارها و ظرفیتها در جهت پویایی فقه استفاده کنند.
⬅️فقها و حوزههای ما باید شرایط آینده جهان را نیز در نظر گرفته و با حکمت و تعقل منظومه فقهی شیعی را تعریف کرده و مبانی مسایل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تربیتی و فرهنگی را از قرآن استخراج کنند.
⬅️شیعه به دلیل بهرهمندی از ظرفیت و مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر و تحلیل مسایل و شریعت و استفاده از نگاه عقلی، میتواند در «سختافزار جهانیشدن» نقش اساسی داشته باشد.
⬅️ما باید برای حل مسایل چه در سطح حکومت، چه در سطح جامعه و چه در سطح خانواده و فرد راهکار ارایه دهیم. یعنی برنامه عملی جهت اجراء در سیستم های اجرایی.
⬅️در دانشگاهها اینگونه است که وقتی دروس به سطح عالی میرسد تعداد دانشجویان کم میشود اما ما میبینیم در جلسات خارج فقه کلاسهای بحثی برقرار میشود که یک تا ۲ هزار نفر در آن شرکت میکنند. در چنین شرایطی مسلما این افراد نمیتوانند با استاد ارتباط برقرار کنند و استاد هم نمی تواند بر تحقیقات آنان نظارت کند.
#نقد
#نقد_حوزه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠معتادلار مالاسی(روحانی معتادها)
⏺گفتگویی با رضا جهانشاهلو طلبه زنجانی
⬅️به من میگویند «معتادلار مالاسی» کارم تلاش برای دور کردن اعتیاد از جوانان و خانوادههاست. حدود 6 سال است که در وادی کمک و همراهی معتادان هستم، من معتادان زیادی در این چند سال دیدهام کارتن خواب، فرغون خواب و یا معتادانی متمول با داشتن خانه و خودروهای آن چنانی. من برخی مواقع برای آوردن معتاد به کمپ خودم در خانه افراد حاضر میشوم و با آنها گفتوگو میکنم تا به کمپ بیاید.
⬅️برای اینکه افرادی را برای رفتن به کمپ و ترک اعتیاد تشویق کنم به سراغ کسانی رفتهام که امکاناتی در اتاق شخصیاش داشت که آنها را حتی در کل زندگی ندیدهام، ولی به هر صورت بود او را راضی کردم تا به کمپ بیاد و کار درمانیهای لازم را دنبال کند، خدا رو شکر امروز در گرجستان زندگی میکند و حالش خوب شده است و هر از چند وقت تماس میگیرد.
⬅️اعتقاد من این است که باید مواد در کنار معتاد باشد تا وی از آن استفاده نکند اینکه اجازه ندهیم مواد به فرد در حال ترک برسد و او نیز در این مدت مصرف نکند و بعد بگوییم ترک کرده درست نیست؛ معتاد باید در جایی که مواد وجود دارد اراده کند و مواد را کنار بگذارد و این موفقتر و ماندگارتر است.
⬅️برخی مواقع وقتی به اتاق معتادان حاضر در کمپ میروم از گوشه و کنار اتاقشان مواد پیدا میکنم ولی سعی میکنم با حرفهایی که به آنها انرژی میدهد و موجب میشود اراده آنها قویتر شود خودشان مواد را در اختیار من بگذارند چرا که این کار ارزش بیشتری دارد.
⬅️من با معتادان صمیمی و ساده برخورد میکنم و سعی میکنم با آنها طوری برخورد کنم تا فراری نشوند،
⬅️متاسفانه در برخی مواقع برخی دوستان روحانی تلاش میکنند همه چیز را شلاقی به فرد منتقل کنند و به یکباره آنها را برای انجام فرامین دینی اجبار میکنند در حالی که این کار درست نیست، ما در کمپ فردی را داشتیم که در ابتدا از نماز و دین فراری بود ولی بعد از چند ماه در کمپ دیدیم حتی اجازه نمیدهد نماز شبش قضا شود.
⬅️باید حال معتاد را درک کنیم اینکه از همان روز نخست بر او سخت بگیریم قطعا فراری میشود باید با زبان او با خودش سخن بگوییم و در این صورت است که فرد در حال ترک اعتماد میکند و آن وقت هر چه بگویی به آن عمل خواهد کرد.
⬅️بعضا برخی از افراد بستری در کمپ در شرایط روحی و روانی بسیار بدی هستند که اگر از خدا سخن بگویی از خود بیخود میشوند و شروع به فحاشی و ناسزا گویی میکنند، این افراد حال خود را نمیدانند و این من هستم که باید خود و کارهای خود را کنترل و با او کنار بیایم.
⬅️من رفتار آنها را رصد میکنم و آنچه را که باب میل آنها از دین است را مطرح میکنم به هیچ وجه از جهنم سخن نمیگویم چون زندگی کنونی فرد جهنمی است و تلاش میکنم آنچه مطرح میشود سرشار از امید به زندگی بهتر باشد در این زمان است که وی اعتماد میکند و برای ادامه راه همراه میشود.
⬅️روزی یک کارتن خواب را معرفی کردند که در شرایط بسیار بدی بود و روحیه آنچنانی نداشت و تقریبا در حال مرگ بود؛ ولی با وی صحبت کردم و برای آمدن به کمپ وی را ترغیب کردم، به کمپ آمد و خوشبختانه ترک کرد و الان یک زندگی خوب و مرفه دارد و دست بسیاری از کسانی را که در حال ترک هستند را نیز میگیرد.
⬅️من در طول این چند سال با درد این افراد خوب و کامل آشنا شدهام، من نقطه ضعفها و دردهایی را که این افراد تحمل میکنند را کاملا درک میکنم و به صورت تخصصی وارد عمل میشوم که همین امر باعث موفقیت بنده شده است.
⬅️برخی از مواقع به صورت شبانهروزی افرادی برای مشاوره و کمک با من تماس میگیرند و من با جان و دل با آنها همکاری و همراهی میکنم، چرا که از این کار لذت میبرم و همین امر موجب شده تا آنها به من اعتماد داشته باشند؛ من با معتادان پاک شده ارتباط خوبی دارم با هم برای تفریح به تفرجگاههای زنجان میرویم و چند بار تا کنون به صورت مجردی به سفر رفتهایم.
⬅️پس از پاک شدن بچهها ارتباط ما باهم قطع نمیشود و من سعی میکنم در سختیها و شادیهای این افراد در کنارشان باشم یادم هست حتی به همراه معتادی پاک شده به خواستگاری دختری رفتیم که خانوادهاش در ابتدا مخالف بودند ولی بعد از گفتوگو راضی شدند و الان این دو جوان زندگی بسیار خوب و موفقی دارند.
⬅️برخی از هم لباسها به من این خرده را میگیرند که با هم نشینی با معتادان، اراذل و اوباش که سخن گفتن معقول را نمیدانند و همه جای بدن خود را خال کوبی کردهاند چه لذتی دارد ولی من به آنها میگفتم که این افراد دریای مرام و معرفت هستند و این ما هستیم که باید نحوه برخورد را بدانیم و قبول کنیم که باید با هر کس بسته به شرایط و مکان برخورد داشته باشیم.
به نقل از خبرگزاری فارس
#طلبگی
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه منفعل قادر به حل مشکلات نخواهد بود!
🔈گفتگوی حجتالاسلام محمّدتقی اکبرنژاد
⬅️تحول، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است و اکنون هم میتوانیم نتایج عدم تحول را ببینیم! امروز نه تنها جامعه از دست ما رفته است؛ بانکها ربوی هستند و وضعیت سیاسی و فرهنگی ما هم که مشخص است بلکه من میخواهم ادعا کنم که طلبهها هم از دست علماء خارج شده اند؛ یعنی علماء الان نمیتوانند با طلبهها ارتباط برقرار کنند. طلبه از حوزه بریده است و اساسا نمیتواند حرف استادش را بفهمد.
◀️ماجرای ناکارامدی حوزه را من فقط برای امروز نمیدانم. من معتقدم حوزه علمیه ۲۰۰ سال پیش هم پاسخگوی دوران خودش نبوده است. شاهدش هم این است که حوزه ما نتوانست مشروطه را مدیریت کند. در زمانی که شیخ فضل الله نوری داشت اعدام میشد، عدهای از طلبهها پای چوبه دار ایستاده بودند.
◀️اوضاعی که الان در حوزه است اساساً قابل دفاع و تحمل نیست. حوزه، طلبه خودش را نمیتواند کنترل کند. با این همه، مسائل مدرنیسم هم به قول معروف، “قوز بالای قوز شده است”
◀️ما آمده ایم میان خودمان و مخاطب مان کاغذ را واسطه کرده ایم و حال آن که پیامبران این کار را نمیکردند. پیامبر با آن همه عظمتش یک جلد کتاب دارد ولی از من اکبرنژاد اگر سؤال شود، ۲۰ جلد کتاب نام میبرم که نوشته ام. این کار، یقینا غلط است.
◀️ما به طلبه تکلیفی میکنیم که خدا به پیغمبرش آن را تکلیف نکرده. همهی پیامبرها در کتار رسالت خود کار داشتند ولی ما به طلبه میگوییم ما معاش و آینده تو را تضمین نمیکنیم تو هم به دنبال آن نرو؛ چرا که خدا میرساند. در صورتی که خدا هیچ وقت اینگونه که در ذهن ما هست نمیرساند و این ضمانت را نمیدهد که بدون این که تو کار کنی برای تو روزی برساند. چرا برای خدا سنّت درست میکنیم؟ خدا هیچ تضمینی نکرده که شما برو درس بخوان، من روزی تو را میرسانم.
◀️حوزهی ما به عنوان یک سازمان، تقدیر المعیشه ندارد. کل حوزه را به خمس سپرده اند. اگر کم بیاید که کم آمده و اگر هم زیاد بیاید، باز به طلبه نمیدهیم، ساختمان میسازیم. میگوییم حیف است، طلبه بدآموز میشود. حالا ساختمان هم که نمیسازیم، میرویم کاخ میسازیم. اخیرا هم شنیده ام در نجف میخواهند یک کاخ درست کنند به نام حوزه، با چند آمفی تئاتر، در حالی که در مملکتی که مردم از گرسنگی میمیمیرند، این کار خلاف دین است.
◀الان نقش ما در مجلس شورای اسلامی و فرآیند قانون گذاری چیست؟ جز یک شورای نگهبان با چهار تا فقیه پیر و فقهی حداقلی که عمده اش با برائت پیش میرود؛ یعنی فقه ما فقه لیبرال است. این را کسی نمیتواند بگوید ولی من میگویم. اصل برائت یعنی لیبرالی فکر کردن؛ یعنی چیزهایی که کلیسا به آن فتوا نمیدهد فقه ما به آن فتوا میدهد؛
◀️مشکل من با همین حوزهی منفعل است. حوزه منفعل میگوید بیایید و از ما بخواهید، ما هم به شما میگوییم این حرام است و این حلال است. در حالی که این تعریف امام از حوزه نبود. امام جنگید تا ولایت فقیه را مستقر کرد. ولی ما آمده ایم و انتظار داریم که چهارتا بانک دار که شکمشان (به لحاظ اقتصادی) جلو آمده و فکر میکنند خدای اقتصاد هستند، بنشینند و به ما بگویند حضرت آیتالله العظمی بیایید برای ما فتوا بدهید و ما محتاج فتوای شما هستیم!! اگر شما معتقد هستی که ربا برای خدا مهم است باید بیایی وسط میدان. آنهم نه وقتی که تثبیت شده. اول انقلاب، بهترین وقت بود.
◀️ما یکسری قفسهای ذهنی داریم. طلبهها یکسری تصورات دارند که دائما در پی توجیه رفتار برخی بزرگان هستند. با خود میگویند: اینها بالاخره حجت الله و بزرگان حوزه هستند…. من میخواستم به او بگویم که غیر از این راه توجیه، راههای دیگری هم هست.
◀️مردم، روشن تر از ما هستند، دانشجوها، اساتید، هیئت علمیهای دانشگاه،.. کاملا مشکل را میفهمند و میبینند که حوزه هیچ خروجی ندارد. مردم هم شاید متوجه جزئیات فقهی و اصولی نشوند ولی نفس این که کسی آمده و میخواهد تغییرات مثبتی ایجاد بکند را حمایت میکنند. به مردم بگویید ما در حوزه هنوز کتابهایی میخوانیم که برای ۶۰۰ سال پیش است تعجب میکنند.
◀️آقای اعرافی را من خیلی متفاوت از مدیران قبلی میبینم. جنس ایشان فرق میکند و این تفاوت مثبت است. از این جهت ایشان، آدمی است که ذهن خلاق و ایدههای زیادی دارد. خیلی اهل تعامل است. حتی در نشست اساتید هم شرکت کرد. افکار خوبی هم دارد ولی این که موفق بشود یا نه، باید ببینیم. البته باید دقت داشت که ایشان تحت فشار است.
#نقد_حوزه
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرنخ از اين بهتر مي خواهيد؟
🖋محمدرضا زائری
⬅️سالها پيش به صورت اتفاقي با يكي از اعضاي سابق ميليشياي سازمان منافقين كه پس از توبه از زندان آزاد شده بود آشنا شدم.
او كه اكنون نيز در تهران مغازه دارد و به كار و زندگي مشغول است نكات ارزشمند و درس آموزي از خاطرات و تجربه هاي خود يا شيوه هاي كار تشكيلاتي و دستورالعمل ها و آموزشهاي سازماني بيان كرد.
⬅️يكي از جالب ترين نكاتي كه تعريف كرد اين بود كه مي گفت: در كوران درگيري هاي سال شصت به ما كه نوجوان بوديم توصيه كرده بودند كه در مجامع عمومي حتى المقدور سعي كنيد به تحريك مردم بپردازيد و آنان را طوري عصباني كنيد كه شما را كتك بزنند!
آن وقت تا مي توانيد در انظار مردم گريه كنيد و با مظلوم نمايي ترحم آنان را برانگيزيد تا دلشان به رحم آيد و مخصوصا نسبت به دخترها اظهار ناراحتي و تأثر كنند!
⬅️اين حربه منافقين بود براي اين كه بگويند پاسدارها و انقلابيون خشن و بي رحم هستند و نوجوان ها - خصوصا دخترها- را با قساوت سيلي و كتك مي زنند و به همين دليل اشك ريختن آن نيروهاي نوجوان با لباس پاره شده و سر و صورت خاكي به عنوان عمليات جدي تبليغاتي در جنگ رواني آنان اهميت داشت.
⬅️پس از پخش تلويزيوني اعترافات دختري نوجوان و نمايش گريه سوزناك و اشك هاي او دائما به ياد حرفهاي آن عضو سابق منافقين مي افتم و از خود مي پرسم آيا مي شود موضوعي به اين وضوح و روشني از ديد اين همه مسؤول و كارشناس و مدير و ناظر پخش سيما مخفي مانده باشد؟
⬅️هر كسي به سادگي مي فهمد كه اشك ريختن مظلومانه دختري نوجوان ضد تبليغ است و كاملا مستقيم و قاطع نظر مخاطب را در برابر بازجويي كه اين طرف ميز نشسته جهت مي دهد و بي معطلي به نفع جرياني است كه ظاهرا قرار است در برنامه تلويزيوني تخريب شود و مورد حمله قرار گيرد!
⬅️اين كه نكته اي چنين بديهي و ساده كه تاكتيك عمليات رواني منافقين در سي و هفت سال قبل بوده چه طور مورد غفلت قرار گرفته تا همين جا مشكوك و عجيب است، چه رسد به اين كه معلوم شود ماجرا مال يك ماه قبل بوده و حالا هم كه قوه قضاييه و نيروي انتظامي رسما بيانيه داده و اعلام كرده اند كه موضوع به آنان ربطي ندارد!
خوب، همين سرنخ به تنهايي براي پيگيري و بررسي جدي كافي نيست؟
عامل پخش چنين برنامه اي كه جدا از ترويج گسترده اصل موضوع كه مثلا برنامه در تخطئه و تحذير از آن ساخته شده! باعث شكل گرفتن موجي گسترده از نفرت و دلزدگي در ميان قشرهاي مختلف مردم و كاهش شديد موقعيت صداوسيما در افكار عمومي گرديده است آيا نبايد تحت پيگرد قرار گيرد؟
طبيعي است كه موضوع بحث ما مصداق مشخص آن دختر نوجوان نيست - و چه بسا او خود مستقيما حتى در جريان عمليات پيچيده اي كه رخ داده نباشد- بلكه از فرايندي سخن مي گوييم كه با نمايش تلخ بازجويي و اعترافات او رقم خورده است.
⬅️رهبر انقلاب بارها از پروژه نفوذ سخن گفته اند، اگر راست مي گوييد همين سرنخ را بگيريد و عوامل پشت پرده اش را شناسايي كنيد و مطمئن باشيد كه اين موضوع هم مانند اصلاح لوگوي باشگاه فوتبال آ، اس رم تنها ناشي از حماقت و ناداني نيست!
#یادداشت
#زائری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نبودِ عدالت موجب ناامیدی از دین و مؤسسههای دینی و علمای دین میشود
⏺امام موسی صدر:
«...شاید برخی از علمای دین، با دعوت و تبلیغ یا با سکوتشان، در نشاندنِ عبادت به جای عدالت، سهیم بوده باشند. این در حالی است که اسلام اعلام داشته است:
افضل العبادات کلمه حق عند سلطان جائر،
برترین عبادت سخنِ حق گفتن در برابر سلطان ستمکار است.
عدل ساعه خیر من عباده سبعین سنه،
⬅️روشن است که نتیجه این روش تربیتی بینهایت خطرناک بوده است، چرا که نبودِ عدالت در جوامع از مرحله خطرهای سیاسی و اجتماعی گذشته و به مرحله انحرافات ایدئولوژیک رسیده و موجب ناامیدی بزرگی از دین و مؤسسههای دینی و علمای دین، مخصوصاً از آن دسته از علمای دین که در برابر بیدادگریها سکوت میکنند و برای احقاق حقوق مردمِ زیرِ ستم مبارزه نمیکنند، شده است.
⬅️خلاصه سخن اینکه این جدایی در کوششهایی که به منظورِ تحقق عدالت در جوامع اسلامی صورت میگیرد، نابسامانیهایی به وجود آورده و مشکلات اجتماعی و سیاسی و اعتقادی بسیاری به جای گذاشته است.
⬅️هرگاه عدالت، در برخی جوامع، به صورت جزئی و جدا از قاعده و زیربنای اعتقادی- اسلامی تحقق یابد، مشکلات بزرگتری به جای میگذارد. زیرا این نوع عدالت موجباتِ متعارف و فرهنگیِ خود را همراه میآورد و شکل خاصی از مصرف را به جامعه تحمیل میکند و، در نتیجه، شیوهای تازه از زندگی را در پیشاروی انسان مینهد که او را به گمراهی میکشاند...»
🔸برگرفته از سخنرانی اسلام و عدالت اجتماعی و اقتصادی
#اندیشه_ها
#امام_موسی_صدر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠زلزله در امر پژوهش در دانشگاهها!!
(به بهانه انتشار ایده پردازی های یک استاد دانشگاه با بهره گیری از آیات و روایات)
🖋 استاد #رسول_جعفریان :
⬅️ماجرای صفحه فعالیت های علمی و آموزشی استاد یکی از دانشگاه های تهران ـ آن هم دانشگاهی که مدعی علم و صنعت است ـ که با ارائه طرح های شگفت در حوزه قرآن و دین و علوم پایه و فنی و طبیعی، این چند روز ذهن همه را به خود مشغول کرد، برگی دیگر از تلاشهای ناموفقی است که کسانی برای ایجاد نوعی تمدن دینی آن هم با مدلی که زمانی در قم عده ای [در جایی به اسم فرهنگستان ...] بنیاد گذاشتند، دنبال می کنند، فعالیتی که تاکنون و در طول این چهل سال، نه تنها نتیجه محسوسی نداشته، بلکه کارنامه آن بیشتر اسباب تمسخر گشته و گاه عناوین پژوهشی آن، مثل شماری از عناوینی که صفحه این استاد گرامی آمده، مادر فرزند مرده را هم به خنده واداشته است. تا این لحظه دوستان و عزیزان می توانند این صفحه را در وبسایت دانشگاه علم و صنعت ملاحظه بفرمایند.
⬅️از این عجایب طی این یک قرن گذشته فراوان دیده ایم که البته هر کدام با گرایش خاصی وارد این بحث شده و از آن خارج گشته و باز مرحله بعدی و بعدی تکرار شده است. همین الان جلوی بنده کتابی با نام «تطبیقات کریمی» هست که در تاریخ سوم شعبان 1350 ق / 21 آذر 1310 در 84 صفحه منتشر شده و با دهها عنوان و توضیح، کوشیده است تا علوم جدید را از قرآن استخراج کند. یک عنوان در صفحه 15 این است: اخبار از اسید کربونیک و مکروب» [کذا]. عنوانی دیگر در صفحه 66: قوه الکتریسته در حال نطق یا قوه دفاعیه از برق» که آن را با چندین روایت از جمله «یموت المؤمن بکل میتة الا الصاعقة لا تأخذه و هو یذکر الله»، تطبیق داده، و موارد فراوان دیگر. اگرچه این موارد در روزگار ما فراوان بوده و هست، باید گفت، حتی در دنیای قدیم هم گاه این تلاش ها صورت می گرفت و همه اینها ناشی از این بود و هست که کسانی ظاهرا از روی دلسوختگی، تلاش دارند همه مسائل علمی روز را که بشر را شگفت زده کرده، از دل قرآن و حدیث دربیاورند.
⬅️سالهاست که کلیپ های متعددی از اظهار نظرهای شگفت از خطیبان، در این باره منتشر می شود و جالب آن که در یکی از شبکه های معروف بیرون،تلاش مستمری برای توزیع و تبیین و تأکید بر اینها صورت می گیرد و صد البته که روی جوانان و مردمان فهمیده، اثر هم می نهد. ما مسلمانان، عموما، پرونده درخشانی در علم و دانش جدید نداریم، و همه اش به گذشته های دوری می نازیم که باید گفت، اگر هم درست بوده، خیلی ربطی به دین نداشته و البته بنا هم نبوده داشته باشد. تحول علمی مربوط به نوع بینش ما نسبت به علم، تلاش ما، برنامه ریزی، متناسب کردن آن با نیازهای روز و بسیاری از امور دیگر و مصداق روشن «حتی یغیروا ما بانفسهم» است.
⬅️مشکل این است که این امر، به پایان نامه ها دانشگاهی ورود کرده و گاه عناوینی از این دست در این حوزه دیده می شود. قرار است پایان نامه های و رساله های دانشگاهی، اساس پیشرفت علم و دانش باشند، اما مع الاسف، سلایق خاصی که در بسیاری از این مراکز هست، مسیر آنها را به سمت و سویی می برد، که نه تنها دردی از علم و دانش را دوا نمی کند، بلکه سبب بی اعتمادی کلی به روند دانش در ایران می شود. در این زمینه، نسبت به مراکزی که در کشور به نوعی با دین ارتباط دارند، حوزه های علمیه اعم از برادران و خواهران، و مراکزی که ترکیبی از دانشگاه ـ حوزه هستند، یا موسساتی که به اوقاف ارتباط دارند، بویژه رشته علوم قرآن و حدیث که به وفور در دانشگاه های مختلف وجود دارد، باید نظارت و دقت بیشتری داشت.
⬅️عجیب است که حتی برگی از این پایان نامه ها، در ایرانداک که طبق قانون، باید همه آنها را داشته باشد، وجود ندارد تا در مرئی و منظر و نقد و بررسی دیگران قرار گیرد. بسیاری از این پایان نامه ها در خود این مراکز مورد استفاده دانشجویان بعدی هست، و ذهن آنها را هم می سازد، و سنتی را در تحقیق پایه گذاری می کند که اگر نگران کننده نباشد، بسا هیچ ثمری نداشته باشد.
⬅️به نظر می رسد، نظارت بر امر کلی پیشرفت علم، جدای از وظیفه ای بر دوش استادان، رؤسای دانشگاهها، و وزیر آموزش عالی هست، بر عهده نهادی مانند فرهنگستان علوم هم هست که این امر را رصد کرده و با بررسی جلسات تخصصی از متخصصان هر رشته، توصیه های لازم را بنمایند. مگر کشور ما، چه قدر امکانات دارد که همین مقدار پول و هزینه هم، صرف اموری شود که علم را از مسیری جز تدقیق و تدبر پیش برده و مانند اسب آسیاب، همه را دور محوری برای قرنها بگرداند؟ باز به آن اسب، گندمی را آرد می کند، در اینجا، اغلب مثل آب در هاون کوبیدن، هیچ ثمری در پی ندارد. بنده ناچار بودم نظرم را بنویسم. شاید خطا رفته باشم، در آن صورت از خداوند می خواهم از خطای من درگذرد و به این ملت رحم نماید.
#یادداشت
#رسول_جعفریان
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠دولت، اعتماد عمومی و معظل دولت داری
🔊حجت الاسلام داود فیرحی:
#گفتگو
⬅️دانش سیاسی در جامعه ما دانشی است که مرکب است اما انسجام ندارد. یعنی ترکیب و ملغمهای از دیدگاههای چپ، دیدگاههای لیبرال - سرمایهداری اروپایی، باستانگرایی و اسلامگرایی در آن دیده میشود. این دیدگاههای متنوع هم به صورت جزیرهای هستند و ارتباط چندانی با هم ندارند. لذا دانشجویی که در خلال واحدهای درسیاش بخشی از این و بخشی از آن را مطالعه میکند، نمیتواند پیوندی میان آنها کند.
⬅️مشکل دیگر علوم سیاسی در ایران تسلط ایدئولوژی جدیدی به نام «اسلامیسازی» است. ایده اسلامیسازی که من نمیدانم از کجا سرچشمه میگیرد، مانع از نظم و انسجام علوم سیاسی در ایران شده است. بعد از انقلاب اسلامی علوم سیاسی در ایران رفتهرفته در حال رسیدن به یک انسجام بود. اما مداخلاتی از جنس اسلامیسازی آثار نامطلوبی بر آن میگذارد.
⬅️مشکل دیگر علوم سیاسی در ایران این است که اصولاً قلب سیاست در ایران اعتقادی به علم سیاست ندارد. یعنی برای اداره جامعه نهتنها به علم سیاست بلکه به سایر علوم انسانی نیز احساس نیاز نمیکند. زیرا معتقد است این علوم پایههای ماتریالیستی و ضد الهی دارد. لذا به طور کلی ارتباط علوم انسانی و اجتماعی با بدنه دولت منقطع است. یعنی اصلاً چنین نیست که تصور کنید یک تئوری مشخص بر عملکرد دولت در ایران حاکم است بلکه اساساً هیچ بهایی به تئوریهای سیاسی داده نمیشود. لذا تفاوت چندانی نمیکند که یک نظامی در ایران قدرت را به دست گیرد یا یک شهروند. هر دوی آنها بیتوجه به علوم سیاسی و علوم انسانی هستند. مثلاً اگر شما از حزب صحبت کنید، بلافاصله میگویند حزب ریشه اروپایی دارد، اروپا سکولار است، پس حزب هم سکولار است. بنابراین ما نباید حزب داشته باشیم.
⬅️یکی از بزرگان سالها جامعه را معطل کرد که حزب بد است و باید جامعه را از طریق مساجد اداره کنیم، اما دست آخر خود ایشان هم به سراغ ائتلافهای حزبی رفت. لذا هنوز هم در تصویب قانون احزاب هیچیک از نظریههای روشن انتخاباتی و حکمرانی حزبی مشاهده نمیشود. اصلاً ارتباط قانون انتخابات با قانون احزاب قطع است. در حالیکه این دو در دنیا مانند دوقلوهای به هم چسبیده هستند. لذا در کشور ما میبینیم که حزب هیچ اثری نمیتواند بر انتخابات بگذارد.
⬅️ایدئولوژی اجازه نمیدهد که شما نظریهها را بررسی کنید و ببینید که در عمل نتیجهبخش هستند یا خیر. ما با هر چیز که جنبه ایدئولوژیک پیدا کند مخالفیم. توجه کنید مثلاً مارکسیسم دو بعد دارد: یک بعد آن ایدئولوژی مارکسیستی است و بعد دیگرش یک مجموعه تمهایی است که به درد علم میخورد. مثلاً مارکس میگوید بین نیروهای تولید و تحولات اجتماعی رابطهای وجود دارد. این یک تئوری است که هرچند مارکسیستها آن را تولید کردهاند، لکن ربطی به ایدئولوژی مارکسیستی ندارد. درون لیبرالیسم نیز هم ایدئولوژی وجود دارد و هم از این قبیل دانشها. مثلاً یک دانش مهم که در همه جای دنیا از آن صحبت میشود این است که تجربه نشان داده است اگر احزاب به انتخابات گره نخورند، خودشان در نظم اختلال ایجاد میکنند. این یک نکته تئوریک است که ربطی به ایدئولوژی ندارد.
⬅️در ادبیات مسلمانی هم مثلاً یک اصل مهم وجود دارد که جامعه مذهبی نیازمند قوانینی در مورد مذهب هم هست. بیشک شما نمیتوانید نقش فقیه را از این جامعه حذف کنید. اما در خصوص اینکه نقش فقیه در چه وضعیتی بهتر عمل خواهد کرد، ممکن است ایدئولوژی مجال و اجازه بررسی به شما ندهد. بنابراین ایدئولوژیک شدن علم، اسلامی و غیر اسلامی ندارد. یعنی مارکسیسم و لیبرالیسم هم میتوانند ایدئولوژیک شوند. ایدئولوژیک شدن به این معناست که شما به جای نتیجهگیری مبتنی بر دادهها و تحقیقات و تدابیر، از پیش مشخص کنید که من سراغ فلان چیز نمیروم.
⬅️یا اینکه امروز ما شاهد وجود پدیده «افول اعتماد عمومی به دولت» در ایران هستیم و هیچکس نمیتواند وجود آن را انکار کند. اما امکان تبدیل چنین پدیدهای به موضوع تحقیق برای بررسی دلایل آن وجود ندارد. زیرا بلافاصله به یک موضوع امنیتی تبدیل میشود که کسی حق ندارد دربارهاش سخنی بگوید. چراکه طبیعتاً ممکن است نتایج تحقیق، ریشه مشکل را یا در ریاست جمهوری یا شورای نگهبان و دیگر نهادها ردیابی کند. لذا راه بسته میشود و به این وضعیت، ایدئولوژیک کردن علم میگویند.
#گفتگو
#داود_فیرحی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اصلی ترین عامل برتری آمریکا!!
🖋فرید ذکریا
🔴#فرید_زکریا، تحلیلگر معروف آمریکایی در کتاب "جهان پسا آمریکایی" نظام آموزش عالی آمریکا را اصلی ترین عامل برتری آمریکا در جهان میداند و مینویسد:
⬅️"...آموزش عالی ، بهترین صنعت آمریکا در جهان است. آمریکا با پنج درصد جمعیت دنیا، در صحنه ی آموزش عالی برتری مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به این کشور است مزیت آمریکا در هیچ حوزه ی دیگری تا این حد قاطع نیست. آمریکا 2/6 درصد از تولید ناخالص خود را صرف سرمایه گذاری بر روی آموزش عالی میکند ، این در حالی است که اروپا 1/2 درصد و ژاپن 1/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش عالی میکنند . از سوی دیگر ، آمریکا جذاب ترین مقصد برای دانشجویان خارجی است تا جایی که 30 درصد کل دانشجویان خارجی در جهان در آمریکا تحصیل میکنند .
⬅️اما سیستم آموزشی امریکا چه تفاوتی با دیگر سیستم های آموزشی در دنیا دارد ؟ نظام آموزشی آمریکا سخت گیری چندانی در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابلیتهای نقادی ذهن ، که لازمه ی موفقیت در زندگی است ، عملکرد برجسته ایی دارد.
⬅️سایر نظامهای آموزشی امتحان پس دادن یاد میدهند ، در حالی که سیستم آموزشی آمریکا ، تفکر کردن را می آموزد . چنین کیفیتی روشن میکند که چرا آمریکا در این حد ، مخترع و ماجراجو و خطر پذیر تربیت میکند.
⬅️در آمریکا مردم این امکان را می یابند که جسارت بورزند ، چالشگر قدرت باشند ، زمین بخورند و دوباره به پا خیزند . این آمریکاست و نه ژاپن که دهها برنده ی جایزه ی نوبل پرورش داده است.
⬅️وزیر آموزش عالی سنگاپور در تشریح تفاوت بین نظام آموزشی کشورش با آمریکا چنین می گوید : "ما هر دو به شایسته سالاری پایبندیم . در امریکا به شایسته سالاری استعدادها بها میدهند و در سنگاپور به شایسته سالاری در آزمونها . در آمریکا راه حداکثر بهره برداری از استعدادهای انسانها را میدانند. خلاقیت ، کنجکاوی ، ماجراجویی و بلند نظری ، همه از شاخصه های سیستم آموزشی آمریکاست ..." ژاپن اخیرا کوشیده است تا با حذف کلاسهای اجباری روز شنبه و افزودن بر ساعات مطالعات عمومی که شاگردان و آموزگاران میتوانند در آن علایق خاص خود را دنبال کنند انعطاف پذیری نظام آموزشی خود را ارتقا بخشد . اینها همه عوامل پایین به بالا هستند و امریه های دولتی از خلق آن عاجزند..."
⬅️برگرفته از کتاب جهان پسا امریکایی اثر فرید زکریا
#نقد_نظام_آموزش
#نقد_دانشگاه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠چهار دغدغه مهم مراجع تقلید درباره نظام بانکداری
⏺حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسویان(عضو شورای فقهی بانک مرکزی):
⬅️اولین و مهمترین مشکلی که مراجع مطرح میکنند بحث معاملات صوری و غیر واقعی است. غیرواقعی بودن معاملات از مهمترین مشکلات بانکداری ایران در سالهای مختلف بوده است. ریشه معاملات صوری و غیرواقعی در عدم آموزش صحیح کارکنان نظام بانکی و مشتریان نظام بانکی است. اگر مردم و کارکنان آموزشهای لازم را فراگیرند صوری بودن معاملات پایان خواهد یافت.
⬅️دومین دغدغه مراجع تقلید در بانکداری بدون ربا وجه التزام یا جریمه تأخیر است. برخی از مراجع تقلید جریمه تاخیر را مصداق با ربا میدانند. بانکهای ربوی وقتی وام پرداخت میکند بهره دیرکرد را از مشتری دریافت میکنند.
⬅️سودهای نرخ بانکی، سومین دغدغه مراجع تقلید در نظام بانکداری است. اگر شرایط اقتصادی در یک کشور تورمی باشد به صورت طبیعی نرخهای سود بانکی بالا خواهد رفت. تورمی بودن اقتصاد یک کشور باعث افزایش نرخ سودهای بانکهای ربوی و بدون ربا میشود. در حال حاضر تورم در ایران ۱۰ درصد است، بنابراین نرخ سودهای سپرده باید ۱۱ تا ۱۳ درصد و تسهیلات ۱۵ تا ۱۶ درصد باشد. نرخ سودهای بانکی کشور نسبت به عرف بینالمللی بالاست، با این وجود سپردهگذار حاضر نمیشود در تورم ۱۰ درصدی پول خود را به بانک بدهد و سود سه درصدی دریافت کند.
⬅️چهارمین دغدغه مراجع تقلید در نظام بانکداری کار در بانک است. از نظر شریعت اسلام برای کار ضابطه داریم و باید دید کار، کار حلالی است یا نه؟ بنابراین کسی که در بانک کار میکند اگر کار خود را صحیح انجام دهد درآمدش حلال است، اما اگر قراردادی را خوب انجام ندهد درآمدش حلال نخواهد بود.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه علمیه به فکر تبیین مسائل اخلاقی فناوریهای جدید باشد!
🔊حجت الاسلام حسینعلی رحمتی(استاد و محقق حوزه علمیه قم)
◀️توانمندی علمی استادان و آشنایی با حوزه موضوعی درس مورد تدریس همچنین تخلق استاد به فضائل اخلاقی، اعتماد، احترام متقابل استاد، دانشجو، همراهی و همدلی ارکان آموزش از جمله شروط موفقیت در تدریس درس معارف است.
⬅️امروزه تحول بزرگی در دنیا در زمینه فناوری اطلاعات رخ داده است و اگر استادان معارف نتوانند با این وسایل آشنا و همراه شوند نمیتوانند موفقیت چندانی داشته باشند. شناخت مخاطب یکی از عوامل مهم در موفقیت تدریس درس معارف است و مخاطب امروز مدرسان معارف، کسانی هستند که تحت تاثیر فضای مجازی دچار تحولات فراوانی میشوند. شبکههای اجتماعی را میتوان به تلگرام و ماقبل تلگرام تقسیم کنیم؛ این شبکه با بقیه شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و فیس بوک و … تفاوت زیادی داشته است، زیرا مخاطبان بیشماری دارد و فراگیر شده به نحوی که در طول چند سال به بیش از ۴۰ میلیون عضو میرسد و تاثیرات آن بر همه اقشار به خصوص دانشجویان زیاد بوده و در دانشجویان تحولات فکری زیادی ایجاد میکند.
⬅️در کشور ما قدمهای اولیه اثرات فضای مجازی بروز یافته و در سالهای آینده آثار دیگر آن رخ خواهد داد که مایه تعجب ما هست لذا برای کسی که تدریس معارف دینی دارد شناخت این فضا بسیار مهم است، اما متاسفانه ما در مورد گذشته و حال فضای مجازی کار چندانی نکردهایم.
⬅️در مورد اخلاق فضای مجازی از سوی افراد و مراکز متولی، تحقیق به اندازه نیاز نشده است. با وجود بیش از ۴۰ میلیون کاربر فضای اجتماعی در حد چند جلد کتاب اخلاقی مرتبط نداریم و در مورد تاثیر این فضا بر اخلاق و فضای اجتماعی و خانوادگی جامعه بررسی نشده است.
⬅️تا سال ۲۰۳۵ پیشبینی میشود که ماشینهای هوشمند و رباتها، نقش مهمی در فضاهای اجتماعی دنیا داشته باشد و بسیاری از سؤالات اخلاقی و پیامدهای مختلف به دنبال آن ایجاد شود، ولی ما آیا خودمان را برای چنین فضایی آماده کردهایم.
⬅️ضرورت آشنایی استاد معارف با زیست جهان چندوجهی دانشجو یعنی وجوع معرفتی، خانوادگی، روحی و روانی، فرهنگی و اجتماعی و … لازمه مخاطب شناسی برای استاد درس معارف است؛ زیرا شبکههای اجتماعی از جمله مهمترین عرصههای تجلی فضای مجازی در کشور ما است و انسان نیز موجودی شبکهمند تعریف شده است. این فرایند سبب خواهد شد تا در چند سال آینده تخت خواب و وسائل و اشیاء انسان همگی به اینترنت وصل باشد و مخاطرات آن بسیار بیشتر از وضعیت امروزی خواهد بود و حوزه باید خود را برای تدوین مسائل اخلاقی این تحولات آماده کند و از امروز به تحقیق و پژوهش مرتبط از جمله احکام شرعی فعالیت رباتهای انسان نما و … بپردازد.
⬅️دانشجویان از جمله مهمترین و موثرترین گروههای فعال در فضای مجازی هستند لذا تولید و توزیع محتواهای علمی و غیرعلمی، ارتباط با دیگران، سرگرمی، خوش گذرانی، بحث، گفت و گو و … از جمله مهمترین فعالیت آنان در این فضا است و این نوع فعالیت به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر بینش و نگرش دینی آنان تاثیر میگذارد و اگر استاد معارف این مسائل را نشناسد نمیتواند در اقناع دانشجو فعال باشد.
⬅️شکاف دیجیتالی سبب فاصله میان استادان درس معارف و دانشجویان همچنین والدین و فرزندان و مدیران و نهادهای حاکمیتی شود که از جمله نشانههای معرفتی شکاف دیجیتالی عدم آگاهی اساتید از کارکردهای درست و نادرست فضای مجازی، نوع فعالیتهای دانشجویان در شبکههای اجتماعی و علل گرایش دانشجویان به فضای مجازی است.
⬅️برخی طلاب و روحانیون میگویند ما با فضای مجازی مخالفیم و از آن استفاده نمیکنیم که این مسئله نشانه ضعف یک مبلغ دین و روحانی است و روحانی باید چند قدم از دیگران جلوتر هم باشد، زیرا قرار است هدایت دینی دیگران را برعهده داشته باشند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سخنان متفاوت حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور!!
⬅️به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضایی جواب نمی دهد
⬅️راههای مسالمت آمیز و آرام را باید در پیش گرفت.
⬅️مقصر بد حجابی آموزش و پرورش، روحانیت، آموزش عالی، دانشگاهها و همه ما هستیم.
⬅️بر این اساس از هر طرحی که در زمینه مقابله با بدحجابی موثر باشد حمایت می کنیم.
به نقل از ایرنا
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغههای حوزوی
💠سخنان متفاوت حجت الاسلام منتظری دادستان کل کشور!! ⬅️به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضا
💠گره گشایی از سخنان عجیب دادستان کل کشور!
🖊 سيد صادق آل طه
◀️ جناب حجة الاسلام و المسلمین منتظری در سخنانی که برای بسیاری عجیب می نمود، گفته اند: «به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب برخورد قضایی جواب نخواهد داد. راههای مسالمت آمیز و آرام را باید در پیش گرفت، لذا بر این اساس از هر طرحی که در زمینه مقابله با بدحجابی موثر باشد حمایت میکنیم.»
🔸این سخنان از جهاتی قابل تأمل است.
⬅️جهت اول: سالها پیش بسیاری از تحلیل گران مصرّ بودند که برخورد با ناهنجاری های فرهنگی محتاج کار فرهنگی است و حاکمیت با برخورد فیزیکی به نتیجه ی دلخواه نمی رسد. همان روزها گروهی دیگر مخالف با این نگاه بودند و می گفتند:« اگر چه باید با ناهنجاری فرهنگی ، به صورت فرهنگی مقابله کرد، ولی مقابله قانونی نیز لازم است.» این گروه مثال می زدند که با دزدی باید به صورت فرهنگی مقابله کرد ولی نمی توان تا حصول نتیجه، دست دزد را باز گذاشت و به مقابله ی فیزیکی با سارقین نپرداخت. حال باید از جناب منتظری پرسید که آیا سخنان امروزشان ، تأیید نظریه گروه اول است و یا نکته دیگری را مد نظر دارند؟
⬅️جهت دوم: همان روزها که بین دو گروه بالا نزاع بود، به ذهن من می رسید که تفاوتی بنیادین بین بی حجابی و یا بد حجابی با دزدی وجود دارد. این تفاوت عبارت است از این که دزدی را همه ی جامعه زشت و ناهنجاری می داند، درحالیکه بد حجابی چنین نیست. وقتی عملی را جامعه،«بد» می داند، برخورد حتی خشن با آن را می ستاید و یا حداقل می پذیرد ، ولی اگر عملی در نگاه مردم «بد» نباشد، هر نوع مواجهه ی فیزیکی با آن را ، و لو به غلط، «ظلم و اجحاف» می پندارد.
⬅️این مطلب را به نوعی دادستان کل کشور پذیرفته است. ایشان می گوید: «بسیاری از بدحجابها فرهنگ خانوادگیشان چنین است که بدحجاب ظاهر می شوند و بدحجابی را بد نمی دانند. عده ای از بدحجابها اعتقادی به اسلام ندارند، لائیک هستند و یا مذاهب دیگری دارند اما عده کمی هم هستند که با قصد دهن کجی به ارزشای دین و احکام اسلام این کار را می کنند. »
همین فرق، فارق بزرگ میان دزدی و امثال آن، با بدحجابی و مشابهات آن است.
⬅️جهت سوم: از حاضرین در جلسه سخنرانی جناب منتظری می توان فهمید که کلام ایشان به نوعی دفاع از عملکرد قوه قضاییه بوده است، چراکه این سخنان را ایشان در جمع «اساتید و نخبگان بسیجی حوزه های علمیه استانهای خراسان رضوی، قم، تهران و اصفهان » ایراد کرده اند.
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نگاهی به وضعیت فعلی فلسفه در حوزه علمیه قم
🖊وحید فراهانی
◀️تاریخ تفکر و اندیشه ورزی در زمینه فلسفه و عرفان همواره نقد و چالشهای مخصوص به خود را همراه داشته است. فقها و متکلمان، مفسران و اهل حدیث، فهم دین را محصول متون و آموزههای دینی میدانند و هرگونه پیرایههای بیرونی را در این مسیر کنار میزنند. بهعنوان مثال تفکیکیان مسیر دینپژوهی را از دالان تنگ و تاریک فلسفه و عرفان عبور نمیدهند و جوهره دین را غیر آنچه فلسفه و عرفان معرفی میکند، تلقی میکنند. در مقابل، فلاسفه و عرفا قابل دفاعترین شیوه دینشناسی را شیوه فلسفی ـ عرفانی قلمداد کرده و فهم عمیق شریعت را بدون گذر از علوم معقول محال میپندارند. این تنازع دیرینه و چندصدساله گرچه همواره بوده و هست؛ اما به نظر میرسد در برهه فعلی، حوزه علمیه قم نقش بارز و بیبدیلی در این دوئل معرفتی داشته و میتواند کنشهای سرنوشتسازی در این زمینه داشته باشد. با نگاهی گذرا به جریانات موجود در حوزه علمیه قم در نسبت با فلسفه (با فهم متعارف حوزوی) میتوان چهار گروه را تصور نمود:
◀️الف) شاگردان و پیروان مکتب علامه طباطبائی که اصطلاحاً به نوصدرائیان معروف هستند. فلسفه در حوزه معاصر قم پس از تلاشهای مرحوم علامه طباطبائی، حول محور چهار استاد بزرگ، آیات جوادی آملی، مصباح یزدی،حسنزاده آملی و انصاری شیرازی به حیات خود ادامه داد و علیرغم چالشهای متعدد، از جمله ممنوعبودن تدریس در برخی از حوزهها، در میان کتب درسی حوزه، جایی برای خود بازکرد و دو کتاب بدایة الحکمة و نهایة الحکمة در بین دروس سطح خوانده میشوند. در نهایت شرایط امروزه قم در چهار دهه گذشته را میتوان دوران طلایی فلسفه صدرایی به جهت رسمیتیافتن قلمداد کرد.
◀️ب) مخالفان فلسفه مصطلح که خود دارای چند گرایش هستند:
🔸۱. پیروان مکتب میرزا مهدی اصفهانی: این عده امروزه در مؤسسات و مراکز مختلف علمی و پژوهشی در سطح حوزه علمیه قم تلاشهایی برای احیای پروژه کلام منهای فلسفه را پیگیری میکنند. نقطه قوت این جریان حضور دانشوران و برخی از فضلا و علمای فرهیخته در متن آن بوده؛ از آخرین تلاشهای این جریان رونمایی از مجموعه کتابهای میرزا مهدی اصفهانی در بهمن ماه سال گذشته بوده است.
🔸۲. جریانات فقهی سنت گرا: یکی از نکات مهم و بهنوعی برگ برندهی جریان ضد فلسفه در حوزه علمیه قم، همراهی طیفی از مراجع بزرگوار در دورههای مختلف با این جریان است؛ از چالشهای مرحوم آیتالله بروجردی با علامه طباطبائی ـ که با وساطت امام خمینی(ره) در نهایت علامه تنها درس شفای ابن سینا را تدریس میکند ـ تا ممنوعیت تدریس فلسفه در یکی از مدارس منسوب به مراجع. یکی از نکات مهم و بهنوعی برگ برندهی جریان ضد فلسفه در حوزه علمیه قم، همراهی طیفی از مراجع بزرگوار در دورههای مختلف با این جریان است.
◀️ج) برخی از ظاهرگرایان که هم فلاسفه و هم تفکیکیون را به چالش می کشند. طی چند سال گذشته طیفی از ظاهرگرایان که تلاش دارند به جهت هویتی با فلاسفه متمایز و حتی از تفکیکیون نیز هویتی متفاوت را به نمایش گذارند ظهور و بروز کردهاند که بیشتر تحرکات این جریان با رویکردی عملگرایانه و در همایشها و نشستهای تخصصی در حوزه فلسفه و برهمزدن این جلسات بوده است.
◀️د) طلابی که هیچ رویکردی نسبت به حوزه فلسفه نداشته و بیشتر به فقه و اصول گرایش دارند. امروزه در بین بخشی از طلاب اساساً فلسفه یا مخالفت با فلسفه مسأله نیست؛ این بخش از حوزه همچنان فقه و اصول رایج بهعنوان گفتمان هژمونیک نقشی تعیین کننده دارد. در این میان گرچه مراکز و دروس فلسفه کم نیستند، لکن همچنان در معادلات قدرت فکری در سطح حوزه علمیه قم نقش چندانی ندارند و طلاب حتی در برخی از امتحانات پایان سال به جای بدایه و نهایه میتوانند شرح تجرید را امتحان بدهند.
◀️در نهایت بهنظر میرسد گرچه جریانات فلسفی و از سویی بخشی از حاکمیت حوزه در جهت تقویت جریانات فلسفی در حوزه علمیه قم تلاش میکنند، اما امروزه جریان مکتب تفکیک و سایر جریاناتی که با فلسفه نسبتی ندارند با نوعی همپوشانی گفتمانی در حال تفوق بر جریان فلسفی میباشند.(به نقل از مباحثات)
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0