💠جایگاه، نقش و مسئولیت حوزه های علمیه (بخش دوم)
🔴گفتگویی با آیتالله احمد بهشتی:
◀️یکی از آقایان گفت که من در قم داشتم درس میخواندم و داییام تهران بود. ایشان در منزلش رادیو داشت و یک روز، در سال ۱۳۴۳ بنده به منزل ایشان رفتم و شنیدم که رادیو دارد موسیقی پخش میکند و من هم بیاختیار شروع به رقصیدن کردم و اصلاً یادم رفت که آخوندم و بعد یکدفعه متوجه شدم که کار بدی کردهام و باخودم گفتم من دیگر به درد این لباس نمیخورم و لباس روحانیت را کنار گذاشتم. اکثر اساتید دانشکده الهیات نیز تحصیلات حوزوی داشتند ولی لباس روحانیت نمیپوشیدند. یکی از همکلاسیها که لباس روحانیت را کنار گذاشته بود، تعریف میکرد زمانی که معمم بودم کسی آمد دعوتم کرد برای سخنرانی و منبر رفتن و ایشان گفته بود من منبر نمیروم چون دائماً ترانه گوش میکنم و به صدای گوگوش هم علاقهی خاصی دارم. آن آقای دعوت کننده به این آقا گفته بود گوش کردنِ شما به ترانه، عیبی ندارد و بیا برای ما منبر برو و حرف بزن؛ ولی ایشان نپذیرفته بود و سر همین ماجرا هم لباس روحانیت را کنار گذاشته بود.
◀️حوزه، در ابعاد مختلفِ علمی، تولید کننده است و این تولیدات، باید درعرصههای مختلف حضورداشته باشند مثلاً حوزه نمیتواند و نباید از دانشگاه، مدارس و دستگاه قضا غافل باشد و به امور و نیازهای آنها، بیتوجه باشد. مثال دیگر اینکه این فقهای حوزه هستند که مجلس خبرگان، را تشکیل میدهند و در شورای نگهبان، حضورشان ضروری است تا حافظ حکومت دینی و قوانینِ آن باشند.
◀️خلاصهی مطلب آنکه جمهوری اسلامی بافتی دارد که بدون روحانیت نمیتواند جلو برود. شاید در کارهای اجرایی بتوان از روحانیون، کمتر استفاده کرد ولی درجنبههایی مانند قانونگذاری نمیتوان روحانیون را نادیده گرفت.
◀️یکی از آسیبهایی که حوزه را تهدید میکند، عدم رعایتِ زیطلبگی و سادهزیستی است. البته این اشکال، متوجه اکثریتِ حوزویان نیست ولی باید تمامِ حوزویان مراقب باشند که وقتی به موقعیتی میرسند، از سادهزیستیِ خود، فاصله نگیرند. لذا حتی اگر برایش امکانات عالی فراهم شده باشد، بدونِ افتادن در ورطهی ریاکاری و ظاهرسازی، باید ساده زیست بماند. بنده بهاندازهی توانم، سعی کردهام سادهزیستی را مراعات کنم. مثلاً هر وقت میخواهم به تهران بروم، مانند اکثریتِ مردم قم میروم در میدانِ ۷۲ تن میایستم و با اتوبوس و یا تاکسی، سفرم را انجام میدهم و کلاً اتومبیل شخصی ندارم و کاملاً هم راحت هستم. روزی در یکی از ایستگاههای متروی تهران، ایستاده بودم که آقایی، بنده را شناخت و از روی لطفی که داشت، از بنده، احوالپرسی کرد و گفت شما چرا اینجا هستید؟ گفتم عیبش چیست، میخواهم مانند این همه مردم، سوار مترو شوم و بروم که به کارهایم برسم؛ ایشان گفت اگر مردم حاضر در اینجا شما را بشناسند، حتماً از شما تشکر خواهند کرد که مانند آنها زندگی میکنید. بنده هم به شوخی گفتم اتفاقاً اینطور نیست و اگر من را بشناسند، میگویند این بیچاره، چیزی گیرش نیامده که اینجاست.
◀️واقعیت این است که مردم خیلی دوست دارند که ببینند مدیران و مسئولینِ جمهوری اسلامی و بهخصوص مسئولینِ روحانی، مانند مردم هستند. بنده به جرأت میتوانم بگویم همین سادهزیستیام موجب شده که مردم لطف کنند و در دورههای سوم، چهارم و پنجمِ انتخاباتِ خبرگان استان فارس، با خیالِ راحت به بنده رأی دهند. تبلیغات خاصی هم برای کسبِ رأی نداشتهام. ما باید بدانیم که اگر مردم را مراعات کنیم، آنها هم به ما اعتماد خواهند داشت. بهطور مثال، امام جمعهی محترم تبریز، مانند اکثریت مردم زندگی میکند و خیلی راحت، به میان مردم میرود و حتی با اتوبوس، در داخل شهر تردد میکند و این، برای مردم، بسیار جالب است.
◀️برخی از مسائل، حل نشدهاند و شاید مزاج جامعه هم متفاوت از برداشت برخی از علماست. این، همیشه بوده است. مثلاً زمانی که امام درباره شطرنج، فتوای به مباح بودن بازیِ شطرنج ـ به شرطِ توجه به جنبه ورزشیِ آن و نه به منظور برد و باخت ـ دادند، با نظر ایشان، مخالفتهایی شد و از جملهی مخالفین هم، بنده بودم گرچه الان، نظرم تغییر کرده است. لذا لازم است که عالمانِ حوزوی همتِ بیشتری برای حل کردنِ مسائلِ جدید داشته باشند. یکی از این مسائل، بحث موسیقی است. مثلاً موسیقی زمانی حرام است که موجب برانگیختگی شهوت و زوال عقل شود؛ اما اگر موسیقی زبان علم و اخلاق باشد، آیا باز هم میتوانیم بگوییم هم حرام است؟ البته باید مراقب این مسئله هم باشیم که ممکن است با نظرات جدید، برخی از افراد سودجو و نادان، ممکن است، آن حکم را به مسائل نامربوط هم تعمیم دهند و موجب گمراهی عدهای شوند.(به نقل از اجتهاد)
#گفتگو #حوزه_علمیه #روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠طعم خوش گفتگو!
🔸به بهانه گفتگوی تلویزیونی احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم:
🖊محمد وکیلی
◀️شب گذشته برنامه تلویزیونی «شوکران» با موضوع "عدالت، آگاهی و آزادی در حوزههای علمیه" میزبان احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی بود. برنامه ای که با تهیه کنندگی و اجرای پیام فضلی نژاد که به روزنامه نگار و فعال رسانه ای هوشمند و صریحگو شهرت دارد به گفتوگوهاى چالشى با متفکران و شخصیتهاى تراز اول فکرى و فرهنگى کشور می پردازد. حضور واعظی در این برنامه، زمینه ای شد برای طرح مهمترین سوالات و مسائل مطرح پیرامون حوزه های علمیه و روحانیت که به نظرم مهمترین مباحث مطرح شده در این برنامه را در چند محور می توان خلاصه کرد:
🔸1. حوزه علمیه نسبت به وضعیت امروز جامعه باید پاسخگو باشد و نمی تواند خود را کنار کشیده و بی تفاوت نشان دهد. چرا که این نظام و این مدل حکومت بر اساس ایده حوزوی و توسط یک مرجع تقلید پایه گذاری شده است و به همین دلیل، حوزه و روحانیت همچنان که نسبت به حدوث و ایجاد این نظام، در وسط میدان بوده، در بقا و تدام آن نیز در وسط میدان است.
🔸2. پذیرش تنوع و تکثر علمی، از ضروریات یک محیط علمی است و با توجه به اینکه محیط حوزه علمیه قم در درجه اول یک محیط علمی است، طیف های مختلف فکری نیز در این محیط فعال هستند، لذا توقع اینکه از چنین محیطی صدای واحد و یک دستی شنیده شود، توقعی بی جاست. در هیچ محیط علمی دیگری نیز نمی توان این یک دستی را پیدا کرد.
🔸3. حوزه علمیه طی سالهای اخیر در چند محور تولید و عرضه داشته است. از جمله کادرسازی و تربیت نیرو برای نظام اسلامی، تربیت افراد جهت حضور در محیط های علمی و دانشگاهی و نیز پژوهش و تولید علم؛ همه این ها در کنار تربیت مبلغ جهت تبلیغ و ترویج دین بوده است.
🔸4. یکی از دلائل وضعیت موجود که شکاف بین نهادهای حوزوی و عرصه جامعه ایجاد شده، به کارگیری تولیدات است. امروزه در حوزه های علمیه تولید علم که شامل نظریه، تئوری، راهکارها و برنامه ها صورت می گیرد (ممکن است در حد مطلوب نباشد اما به هر حال تولید صورت می گیرد) اما امکان به کارگیری همین حد از تولید هم فراهم نمی شود که این مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد نه در حوزه علمیه. به عنوان مثال تبدیل این تولیدات به قانون که وظایف قوه مققنه است تا استفاده از آن در سایر قوا.
◀️در کنار این نکات، به چند محور از انتقادات نیز اشاره شد از جمله:
🔸5. بعد از انقلاب توسعه کالبدی و فیزیکی اتفاق افتاده است اما این توسعه کالبدی آنگونه که باید، به توسعه علمی منجر نشده است که نیاز به بررسی عوامل و دلائل دارد.
🔸6. فضای آزاد اندیشی که مقدمه تولید و توسعه علم، دانش و نظریه است، نسبت به قبل کمتر شده است و این مسئله می تواند در رونق حوزه علمیه اثر منفی بگذارد و مانع تحرک علمی گردد. مخصوصا نسبت به نواندیشان و مصلحان آستانه تحمل ها کم شده است.
🔸7. مراودات علمی با جهان اسلام کم شده است. در سابق طلاب با آثار و نظریات اندیشمندان مسلمان و مخصوصا جهان عرب آشنایی بیشتری داشتند و تعامل علمی بین مراکز علمی در جهان اسلام برقرار بود؛ ولی امروزه آشنایی طلاب با آثار نظریات غربی ها بیشتر از آشنایی با نظریات علمای جهان اسلام است. که در نتیجه آن، حضورمان در محیط های علمی جهان اسلام کم شده است که این می تواند خطرناک باشد. یکی از دلائل آن این است که نظام آموزشی تابع سیاست ها شده است.
◀️ادامه حضور مدیران مهمترین نهادهای حوزی و گفتگوی صریح و چالشی به آن شکلی که در برنامه شوکران اتفاق افتاد، می تواند فتح بابی باشد برای گفتگوهای بعدی تا بتوان در محیطی به دور از سیاست زدگی، به درکی واقعی و منصافه از وضعیت فعالیت های حوزه های علمیه دست یافت.
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#سکولاریسم
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولار بودن حوزه، انتقاد نیست اتهام است
🔴مرتضی جوادی آملی
⬅️نقد به هر صورتی که باشد، حتی از یک فرد غیر حوزوی، قابل قبول است؛ هیچ اشکالی ندارد و در گذشته هم بود. اما گاهی اوقات به عنوان نقد هست ولی انگیزه دیگری پشت آن وجود دارد. اشکال ندارد مردم به حوزه انتقاد کنند، اگر بدون شناخت و آگاهی به جای انتقاد اتهامی مطرح شود، مثلا حوزه متهم به سکولاریزم شود در حالی که تمام جهات وجودی او با این گونه از مسائل اجتماعی و سیاسی به نظام پیوسته شده است و بسیاری از مسئولین نظام مثل ائمه جمعه و خبرگان از حوزه استفاده می کنند، انتقاد نیست و اتهام است.
⬅️اگر برخوردی شده و مقابله ای وجود دارد به این دلیل است که طراحان یا از روی جهالت و یا از روی غرض مطرح می شود و به همین دلیل نمی توان آن را انتقاد نامید. این یک اتهام است و اگر بزرگان حوزه و مراجع در این خصوص موضع گرفته اند برای این است که افراد جایگاه خودشان را بدانند. اگر بنا است انتقادی داشته باشند حوزه با کمال استقبال از فضای انتقاد بهره خواهد گرفت. زیرا انتقاد باعث پیشرفت، تکامل و اصلاح شئون و اموری است که وجود دارد.
⬅️در اعتراضات کوری که می شود عده ای انگشت اتهام را به سمت حوزه می برند و متأسفانه منتهی به این می شود که حوزه ها آسیب ببینند. اگر قبلا نهادهای انحرافی مورد تعرض بود، امروزه گاهی اوقات می بینیم که انگشت اعتراضات به سمت حوزه های علمیه می رود. همان طوری که در زمان پهلوی سلطنت طلبان و ساواک به حوزه های علمیه حمله می کردند امروز این اعتراضات کور به این صورت مطرح می شود.
⬅️حوزه با همه وجود از انتقاد استقبال می کند و آن را برای خودش یک نعمت می داند. اما اگر اتهام باشد طبیعی است که جهات دفاعی حوزه برای صیانت و حفظ این پایگاهی که متعلق به دین، جامعه و نظام است اقدام می کند و اجازه طرح چنین اتهاماتی را نخواهد داد.
⬅️امروزه یک سؤال ناروا و ناصواب می شود که نسبت بین حوزه و حکومت چیست. حکومت از نظر علمی باید متأثر از حوزه های علمیه عمل کند. البته اگر چنین حکومتی واقعا متأثر از آموزه های دینی حوزه ها عمل کردند طبیعی است که این نظام بار اسلامیت را به دوش دارد و حوزه ها موظف هستند که از آن حمایت کنند. اما اگر مثلا بانکداری که امروز به دروغ بانکداری اسلامی معرفی شده است، بی توجه به همه آموزه ها و فتاوایی که در فضای دینی گفته شده در مسیر بانکداری اسلامی پیش می رود، چگونه حوزه ها بتوانند از این فضا حمایت کنند؟ دیگر بخش ها هم همین طور است.(به نقل از نامه های حوزوی)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در سال ۱۴۱۴ش باید سیصدهزار روحانی داشته باشیم
🔴عبدالفتاح نواب مسؤل دبیرخانهٔ شورای عالی حوزه:
⬅️بر اساس چشمانداز شورای عالی (که چشم انداز ۱۴۱۴ را تصویب و برای مرکز مدیریت ارسال شده تا در آنجا برنامهریزی شود) ما حداقل در هفت محور اساسی و کلی نیاز به تربیت روحانی داریم؛ یکی محور علمی ـ پژوهشی است؛ یعنی تربیت استاد برای حوزه و دانشگاه. اینها تقریباً نیروهای بسیار کیفی حوزه خواهند بود که استاد حوزه و دانشگاه میشوند. یک محور علمی ترویجی داریم که بیشتر در آموزش و پرورش، رسانهها و فضای مجازی کار میکنند؛ یک محور فرهنگی تربیتی داریم که کار اینها بیشتر در مورد مساجد و بقاع متبرکه است.
⬅️یک محور فرهنگی مدیریتی داریم که بیشتر به جنبههای مدیریتی مربوط است و در مراکز اداری، نظامی اقتصادی و… کار میکنند؛ یک محور مناصب حکومتی و قضایی داریم؛ که مناصب حکومتی فراوان و نقش روحانیون در آنجا بیبدیل است و باید حضور داشته باشند؛ یک محور هم خارج از کشور است. البته در خارج از کشور هرکدام از محورهای مذکور میتواند باشد؛ مثلاً تدریس، یا حضور در مدارس و دانشگاهها و… .ما تقریباً بیش از شصت مورد کارویژه روحانیت داریم؛ از مدیر، مربی و مشاور مدرسه گرفته تا نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و نهادهای نظامی و… ؛ اینها مناصبی است که مجموعاً ما در ۱۴۱۴ باید بیش از ۳۰۰ هزار طلبه برای آنها داشته باشیم.
⬅️ما باید جذبمان را شدیداً بالا ببریم. ما قبلاً رقیب نداشتیم؛ رقبای ما قبلاً کنکور داشتند؛ اما الآن حتی در روستاهای دورافتاده از طریق موبایل برای همه دعوتنامه حضور در دانشگاه فرستاده میشود؛ آن هم بدون کنکور. دانشگاههای غیر انتفاعی برای پرشدن ظرفیتشان خودشان را به آب و آتش میزنند و حتی گاهی پا روی اصولشان میگذارند برای این که بتوانند خودشان را حفظ کنند. بنابراین حوزه الآن در شرایط سختی قرار گرفته است. شورای عالی نیز نظرش این است که کیفیگزینی کنیم. در کیفیگزینی جذب ما پایین میآید. ما بعضی سالها تا ده هزار جذب داشتیم؛ اما امسال ـ طوری که آقای اعرافی اشاره کردند ـ بین چهار تا پنج هزار نفر جذب داشتیم که فاصله زیادی دارد.
⬅️مناصبی است که ما نمیتوانیم به جز روحانی بدهیم؛ نماینده ولی فقیه در استان، امام جمعه و امام جماعت اختصاصی است؛ یا استاد حوزه، یک شغل اختصاصی برای روحانیون است؛ یا مثلاً دروس اسلامی در دانشگاهها و… . ما ظرفیتها را دهپانزده درصد گرفتیم؛ نگفتیم صد در صدش در اختیار روحانی قرار بگیرد. بیشترین سهم را در علوم اسلامی درنظر گرفتیم که پنجاه درصد را روحانی، پنجاه درصد را غیرروحانی اداره بکند. در جلساتی که در شورای طرح برنامه مرکز مدیریت با حضور حاج آقای اعرافی برگزار میشد، آمایش، چکشکاری و بهصورت دقیق مطالعه شد.
⬅️مثلاً ما سی و سه استان داریم که در هر استان به یک نماینده ولی فقیه نیاز داریم؛ اما مثلاً نماینده جهاد یک نفر بیشتر نیاز نیست؛ مگر این که یک استانی جداگانه بخواهد که اضافه میشود. بنابراین همهٔ اینها حساب شده است. به عبارت دیگر روحانی نقشهای مختلفی میتواند داشته باشد؛ یکجا نقش پزشک را پیدا میکند، یکجا معلم، یکجا مشاور و… . عرصههای کار برای روحانی عرصه خلاصه شده مثلاً مسجد نیست؛ در خود مسجد ما چند نقش داریم؛ نقشهای مختلف، تعدادِ زیاد میطلبد.
⬅️مسؤولیت دستگاه بودجه حوزه با من است؛ بودجه را من از دولت میگیرم و بین حوزههای علمیه کشور به جز خراسان که مستقل است توزیع میکنیم. ما بودجهای که میگیریم چند رقم است؛ یک بودجه هزینهای و جاری است که صرف حقوق اساتید و طرح هجرت و کارمندان و آب و برق و گاز و تغذیه طلاب می شود؛ یک بودجهای به ما میدهند بهعنوان ملی و عمرانی که این بودجه گاهی از سالها صفر بوده است. الآن دو سالی است که اعتبار میدهند؛ ولی میگویند این به عنوان اسناد خزانه است. مثلاً این بودجهای را که در اختیار مرکز مدیریت قرار میدهم، آقای اعرافی برای مدارس علمیهاش میگوید ما این پنج مدرسه را در کشور داریم؛ این پنج تا باید بازسازی یا تکمیل یا تجهیز یا تعمیر شوند؛ به هر کدامشان به نحوی بودجه اختصاص پیدا میکند و ایشان دستورش را میدهند. آن مدرسه باید برود یک پیمانکار پیدا بکند؛ آن پیمانکار کار میکند و بعد ما بدهکار پیمانکار میشویم؛ این سند خزانه را میدهیم و او میرود از دولت پولش را میگیرد. معمولاً روند این کار بسیار کند است.(به نقل از مباحثات)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جریان حوزه یک جریان بشری است و خالی از عیب نیست.
🖋استاد ابوالقاسم علیدوست
⬅️پاسداری از مرجعیت شیعه به دلیل کارکردی است که مرجعیت در نظام فقهی شیعه داشت؛ چون مرجع در طول تاریخ هم مرجع دینی مردم بوده به این معنی که مردم، شریعت و احکام را از او می گرفتند، هم مرجع تظلم خواهی و پناهگاه مردم بوده است.
⬅️مرجعیت در کشور ایران حتی مایه وحدت ملی بوده است یعنی گاهی اوقات تنها مرجع شیعیان نبود بلکه مرجع ملت بود و اهل سنت، مسیحیان، زرتشتیان و دیگر ادیان و مذاهب به عنوان اعضای یک ملت به آنها مراجعه می کردند.
⬅️اگر ما کارکرد مرجعیت را در این سه محور(مرجعیت دینی، تظلم خواهی و وحدت ملی) تعریف کنیم، به ضرورت صیانت از مرجعیت پی می بریم یعنی اگر کارکرد مرجعیت، کارکرد اساسی است طبیعتاً صیانت از مرجعیت هم یک حرکت اساسی است.
⬅️تضعیف گاهی به وسیله گروه های سفیه و کم خرد و گاهی توسط ماموران دشمن به انجام رسیده است، اگر مرجعیت را به عنوان نهادی در راس هرم ببینیم که مایه وحدت و آرامش خاطر مردم و انسجام ملی است اگر تضعیف شد همه اینها آسیب خواهد دید.
⬅️اگر مرجعیت تضعیف شود، یا مردم باید از دین دست بردارند که خیلی موارد این چنین می شود یا به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب روی می آورند که خطرش از دست برداشتن از دین کمتر نیست. در هر صورت تضعیف مرجعیت، تضعیف دین مردم را به دنبال دارد و در کشوری مانند ایران سبب تضعیف وحدت ملی مردم است.
⬅️متاسفانه در مقطع بحران مصرف نظریه های تولید شده قرار داریم یعنی همواره صحبت از نوآوری و نظریه پردازی می زنیم اما کسی صحبت از این نمی کند که چقدر از این نوآوری ها و نظریه ها استفاده شده است.
⬅️در این زمینه تفاوتی بین حوزه و دانشگاه نیست، در این ۴۰ سال چه در حوزه و چه در دانشگاه تولید نیرو و نظریه داشتیم اما عموم اینها مبتلا به حجاب معاصرت است حالا اینها فوت کنند، صدسالی بگذرد تا مطرح شوند، بنابراین تبیین خدماتی که صورت می گیرد از طریق معقول نه غوغاسالاری اولین کاری است که به نظرم باید انجام بگیرد.
⬅️جریان حوزه یک جریان بشری است و جریان بشری هم خالی از عیب نیست مگر اینکه همه کاره آن معصوم باشد که کسی این ادعا را ندارد. جریانات بشری از آنجا که معصوم نیست باید همواره خود را پایش و آسیب شناسی و نقد کند، از نقد هراس نداشته باشد بلکه باید به گذشته خود نگاه کند بنابراین به نظرم باید نقد مشفقانه صورت گیرد و این باعث تکامل می شود.(نامه های حوزوی)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در 200 سال اخیر، غیر از کتابهای قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است
▪️حجتالاسلام مجتبی الهی خراسانی
⬅️موضوعات مستحدثه چندوجهی است و به همین دلیل دارای پیچیدگیهایی هستند. دلیل چندوجهی بودن آنها، آمیختگی زندگی با فناوری، بُعدهای مختلف زندگی آدمی و سهم دانشهای مختلف در مدیریت پدیدهها و کالاها است.
⬅️مثلاً آلبومهای موسیقی که امروزه خلاصه در خواندن و شنیدن نمیشوند و دارای فرآیند تولید، ساخت، ضبط، اجرا و ... هستند، دارای وجوه مختلفیاند. برخی وجوه آن مربوط به هنر، برخی مربوط به اقتصاد و تجارت، برخی مربوط به حوزه حقوق و مالکیت هنری و برخی مربوط به بازتاب اجتماعی هستند.
⬅️نتیجه چندوجهی بودن مسائل، چند تباری بودن آنها را در پی دارد؛ بنابراین پدیدههای امروزه صرفاً بهوسیله فقه همراه با موضوع شناسی، توسط عرف، حل نمیشوند؛ بلکه نیاز به آشنایی بادانش های مختلف است. حتی نگاه به وجوه مختلف موضوع از منظر دانشهای مختلف، نتیجههای متفاوتی در پی دارد.
⬅️مسئله دیگر پارادوکسهایی است که فقه معاصر با آنها روبرو است. دوگانه روشمندی و نوگرایی دوگانهای است که عدم وجود پیشینه تحقیق در مسائل مستحدثه از طرفی و از طرف دیگر چارچوبهای اجتهاد و الزامات مربوط بدان، کشاکش میان این دو را به همراه دارد.
⬅️نص گرایی موجب ایستایی شده و ما را ملزم به فقه حداقلی خواهد کرد. عرف زدگی نیز مشکلاتی داشته و منجر به انسداد فهم نصوص خواهد شد.
⬅️پیشنهاد این است که تعمیق رویکرد اجتهادی در فقه مستحدثات صورت گرفته و قلمرو نص و عرف، دوباره بازخوانی شود. همچنین سیره عقلا بازخوانی شده و بین روایاتی که به دنبال ایجاد شبکهاند و روایاتی که صرفاً استفتائی هستند، قائل به تفاوت شویم.
⬅️مسئله دیگر توسعه ظرفیت فقه برای هضم و بازتولید موضوعات جدید است. هنوز مستحدثات در حاشیه فقه است و در 200 سال اخیر، غیر از کتابهای قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است. شاید نیاز به کتاب الفن و کتاب الصحه داشته باشیم. از طرفی ظرفیت فقه برای پذیرش معتبر دستاوردهای موضوع شناسی علوم جدید وجود ندارد.
⬅️مسئله دیگر جهانیسازی ادبیات فقه است. ادبیات علمی فقه باید قابل مفاهمه باشد. قابل مفاهمه و مبادله با دیگر مذاهب و با دیگر علوم؛ مانند مدیریت، حقوق و سیاست و نیز با فلسفههای مضافِ دیگر علوم؛ مانند فلسفه حقوق. درصورتیکه جهانیسازی ادبیات صورت گیرد، سفره فقه و اصول برای ارزیابی دیگر علوم گسترده خواهد شد. از حالت صرف جاذبه یا دافعه خارجشده و مدل ارزیابی دیگر علوم تدوین خواهد شد.(به نقل از شبکه اجتهاد)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#اجتهاد
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه در مرحلهٔ پژوهشهای بنیادی مانده است!!
گفتگو با حجت الاسلام احمد رهدار
-بخش اول
⬅️ضعف حوزه در این است که در مرحله پژوهشهای بنیادین مانده است؛ درست و عمیق پیش رفتهاند؛ ولی ابترند؛ چون امتداد اجتماعی ندارند. در بسیاری از مراکز حوزوی تابلوی مرکز راهبردی را داریم که عمدتاً راهبردی نیستند و وقتی داخل میشوید از جنس طرح و برنامه است. ما در حوزه استراتژیست تربیت نکردیم. محصول حوزه آدمهای عمیقِ غیرمفید است.
⬅️مهمترین مؤید تاریخی من انقلاب اسلامی است. هیچ پژوهشگری (غربی، شرقی، اپوزیسیون، خودی و غیرخودی) نسبت حوزه و انقلاب اسلامی را منکر نشده و همه بر این باورند که انقلاب اسلامی مولود حوزه است. بعد از انقلاب امام خمینی فرمودند هر کسی میتواند پیشنویس قانون اساسی را ارائه بدهد. ۸۰۰ پیشنویس قانون اساسی ارائه میشود که از کل حوزههای علمیه فقط دو پیشنویس ارسال میشود! همین مسأله نشان میدهد که ما آدمهایی عمیق و غیرمفید هستیم. ما حتی نمیتوانیم صورتبندی کلان اداری کاری را که خودمان راه انداختهایم انجام بدهیم.
⬅️در مقالهای ایده «سفیر فقیه» را مطرح کردم. چند بار از وزارت امور خارجه به سراغ ما آمدند و پرسیدند شما میخواهید چه کاری انجام بدهید؟ گفتیم همان کار شما را به صورت فقهی انجام میدهیم. گفتند پروتکلهایی وجود دارد که حوزه در جریان نیست. گفتیم ظاهراً قرار بود ما پروتکلها را از دین استنباط و استخراج کنیم!
⬅️سیستم نشر در دست مارکسیستهاست؛ سیستم ترجمه هم در دست تربیتشدههای دهه چهل بنیاد فرانکلین در ایران است. آن وقت حوزه نشسته است و حرف میزند و گمان میکند اگر حرفش خوب است و کتاب خوب باشد، خودبهخود پخش میشود. مهندسی نشر وجود دارد. ما باید پروندهای باز کنیم و با همان کسانی که در مقابل ما هستند جلسه بگذاریم. آنجا متوجه مهندسی نشر خواهیم شد و اینکه حوزه چه سادهاندیشانه در قم نشسته است و فکر میکند تألیف کتاب خوب میتواند مردم را به سمت آن کتاب جلب کند؛ درحالی که کتاب ما اصلاً به دست مردم نمیرسد.
⬅️وقتی میگویم معنی اجتهاد باید تغییر کند یعنی کسی که بهتر ضمیر برمیگرداند خارج شود و آن کسی که اجتهاد او امتداد اجتماعی دارد وارد شود. به قول آقای قرائتی قویترین کتابهای فقه و اصول در نجف نوشته شده و شهر نجف یکی از کثیفترین شهرهای دنیاست. فقیهی در قم داریم که سی سال درس خارج گفته ولی تا تهران نرفته است.
⬅️مسائل ما در پژوهشهای بنیادین گاهی به دلیل اینکه ارتباطی با واقعیت اجتماعی ندارد، انتزاعی میشود. مثلاً در باب دخانیات نوعاً مسأله را به اینجا کشاندهایم که حرام است. ملاکمان هم ضرر معتنابه است. آقای مکارم پس از جلسات بسیاری با پزشکان، آن را حرام اعلام کردند؛ اماما اداره دخانیات داریم! حتی برای سیگاری که مرجع تقلیدمان حرام اعلام کرده سوبسید هم میدهیم.
⬅️با استاندار ایلام درباره تونلی حرف زده میشد که بیست کیلومتر مسیر دو شهر را به هم نزدیک میکرد و ۱۲۰ میلیارد هزینه داشت؛ یعنی ۶ برابر هزینهای که در بهترین وضعیت به مؤسسات حوزوی داده شده. آن وقت روحانی ما اینجا نشسته و ضمایر کفایه را برمیگرداند و توجه ندارد و نمیداند حکومت یعنی چه! مطلقاً عدد و رقم در دستشان نیست! از این آقایانی که هرچند وقت یکبار دادشان درمیآید و از حرکت روحانیت به سمت حکومت گله میکنند بپرسید آیا درباره حکومت و این عدد و رقم ها چیزی میدانند؟
- به نقل از سایت مباحثات
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#حکومت
#فقه_تمدن_ساز
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠ما « تنهای انبوه» هستیم!
🖋فردین عدالتخواه(جامعه شناس)
⬅️نه اینکه آدم بدبینی باشم یا دچار تکنوفوبیا (واهمه از تکنولوژی) شده باشم. ولی گاهی اوقات وقتی که در ذهنم آینده نه چندان دور را مجسم می کنم به این تصویر می رسم که افراد به تدریج توانایی حرف زدن را از دست خواهند داد. اگر زندگی به همین شکل پیش رود تکلم، به عنوان یکی از مهم ترین مهارت ها و هنرهای انسان سخنگو با او خداحافظی خواهد کرد.
⬅️این روزها در مهمانی ها، در کلاس درس، در سخنرانی ها، در مراسم سوگواری، در اتاق خواب، در دورهمی های دوستانه، در سالن موسیقی، هنگام کتابخوانی، موقع نوشتن انشاء، در کنار همسر یا فرزندمان، بر فراز قله و یا در کنار دریاچه، موقع کار اداری و حتی زمانی که مهم ترین چالش زندگی مان معنای زندگی است با انگشتانمان در حال تایپ و دنبال کردن کلمات و سطرهای بی روحِ روی صفحه نمایش تلفن همراه هستیم. همه موقعیت ها را فدا می کنیم تا بتوانیم با « او » یا « آنها» چت کنیم و یا در صفحه این یا آن گشتی بزنیم. مدام پیام می فرستیم و پیام می گیریم. سرمان بسیار شلوغ است. در خانه، در دانشگاه، در پارک، در کافه یا رستوران، در مهمانی و هر جایی که باید حرف زد مشغول تایپ و ارسال پیام به او یا آنها هستیم. مدام در انتظار رسیدن پیامی بسر می بریم ولی نمی دانیم دقیقا از طرف چه کسی، فقط منتظریم. کسی اعتنایی به دیگرانی که در کنارش نشسته اند ندارد. بی اعتنایی مدنی در اینجا به خوبی رخ داده است. دیگران هم به او که در حال تایپ و یا ُسر دادن انگشت روی صفحه نمایش است بی اعتنایند. چون آنها هم مشغول اند. میثاق اجتماعی نانوشتۀ این روزهای ما این جمله است:
" من تو را تنها می گذارم و کاری به کارت ندارم و تو هم قول بده کاری به کار من نداشته باشی. بیا هر دو با گوشی هایمان مشغول باشیم".
⬅️در سال 1950، و زمانی که رسانه های جمعی همه عرصه های اجتماعی را فراگرفتند دیوید رایزمن جامعه عصر خود را « انبوه تنها» The Lonely Crowd نامید. منظور او مردمی بودند که در شهرها متراکم اند و به شکل فشرده ای در کنار هم زندگی می کنند ولی از نظر تعامل و ارتباط جدا از یکدیگرند. او این مردمی را که «بی ارتباط» با یکدیگر بودند انبوه تنها نامید. ویژگی این تودۀ فشرده، تنهایی بود.
⬅️من فکر می کنم که پس از حدود 70 سال، عصر ما را نه عصر انبوهِ تنها؛ بلکه باید عصر « تنهای انبوه» نامید. در درون هر یک از ما هزاران شبکه اجتماعی و تصاویر آدم های جورواجور حضور دارند. وقتی به افرادی که می شناسیم فکر می کنیم در چند دقیقه می توانیم صدها نفر را نام ببریم که بیشتر آنها را از طریق شبکه های اجتماعی شناخته ایم. با برخی از آنها هر روز چت می کنیم. ولی مانند 70 سال پیش در عصر رایزمن، باز هم احساس تنهایی رهایمان نمی کند. ما تنهای انبوه هستیم. « تن های » « تنها» بهترین توصیفِ ماست.
⬅️ما نیاز داریم در دنیای واقعی با هم حرف بزنیم. گاهی اوقات گوشی تان را به گوشه ای پرتاب کنید.
#یادداشت
#نقد_و_نظر
#تکنولوژی
#فضای_مجازی
#جامعه
#گفتگو
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فقه در عصر غیبت قادر به ساخت مدینه فاضله نیست
🔈مهدی نصیری
◀️بر اساس مبانی کلامی شیعه، قوام دین و دنیا به حاکمیت مبسوط الید حجت معصوم (نبی و یا امام) خداوند بستگی دارد و اگر این حاکمیت سلب شود و لو آن که معصوم حاضر و ظاهر باشد و به خصوص اگر به خاطر سلطه ظالمان و عدم پشتیبانی مردم، در پرده غیبت برود، جامعه بشری دچار خلا عظیم هدایتی و سیاست ورزی در امور دینی و دنیایی اش می شود و شرایطی اضطراری بر جامعه حاکم می شود و هیچ عاملی جز اعاده حاکمیت معصوم نمی تواند این خلا را به کمال و در حدی رضایت بخش پر کند.
◀️اگر تصور کنیم که حکومت دینی می تواند بر موانع ساختاری ایجاد شده توسط مدرنیته در همه بخشهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سبک زندگی و … غلبه کند و طرح تمدنی اسلامی در حدی بالا و رضایت بخش را بریزد، این تصور از شناخت واقعیتهای زمانه به دور است.
◀️بدعتی بزرگ به نام مدرنیته بستر تمدنی موجود را چنان ویران کرده است که بذر احکام و آموزه های دینی نمی تواند در این شوره زار تمدنی به برگ و بار لازم بنشیند و یک حکومت دینی در این عصر ناگزیر به تن دادن به راه حلهای عرفی و غیر دینی و غربی در بسیاری از عرصه هاست همان گونه که جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به این راه حلها از باب ضرورت تن در داده است.
◀️وقتی در دوران سیطره مدرنیته از پذیرش ساختارهای مدرن ناگزیر بودید، طبیعی و بلکه ضروری است که در بسیاری از موارد حکومت دینی و فقهی برای سامان دادن به این ساختارها و استفاده کارآمدتر از آنها به متخصصان و کارشناسان و تجربیات مدرن مراجعه کند و از علم و تجربه آنها بهره بگیرد.
◀️در پارادایم و گفتمان مسلط بر حوزه ها و نظام آمورش حوزوی، تحلیل عمیق و بنیادینی از دنیای جدید وجود ندارد و بلکه بعضا علوم و تکنولوژی مدرن محصول تعالیم دینی قلمداد می شود که غربیها به این تعالیم عمل کرده اند اما مسلمین از آن فاصله گرفتهاند! حتی فقیهی بزرگ مانند نایینی دموکراسی غربی را از مصادیق آیاتی چون «و امرهم شوری بینهم» می بیند.
◀️وقتی تحلیل حوزه و فقه ما از مدرنیته صرفا یک تحول کمّی باشد و پشت مدرنیته یک مکتب را با جهان بینی و ایدئولوژی و ساختارهای خاص خودش که بنیادا در تقابل با دین و شریعت است نبیند، تصور می کند که تمدن سازی دینی و جامعه پردازی فقهی و شرعی امری سهل و ساده است و اگر چهل سال هم تجربه حکومتی داشته باشد و ناکامی های فراوانی را هم پیش روی خود در دینی کردن جامعه و ساختارها (در حد مطلوب و رضایت بخش) داشته باشد، باز هم به حکم این که حرف مرد یکی است، می گوید فقه حلّال همه مشکلات است و مشکل فقط در این است که حوزه تحرکش کم است و یا مدیریت آن مثلا انقلابی نیست و یا آن که درسهای خارج آن سکولار است و تحلیل هایی از این دست که ممکن است بهره ای از حقیقت هم داشته باشند اما بدون شک ریشه مشکل در این امور نیست.
◀️اگر حوزه ها و فقه و جمهوری اسلامی، مدام از طرح یک حکومت و جامعه و تمدن دینی سخن بگویند و در عمل توفیقاتشان در عرصه هایی به خصوص در زمینه اقتصاد و معیشت مردم و نیز کارآمدی نظام اداری و بدتر از همه در برخورد با مفاسد اقتصادی و چپاول بیت المال توسط الیگارش های موجود در جناحهای سیاسی، رضایت بخش نباشد، مردم این ناکامی ها را به حساب دین و همان شعارهایی خواهند گذاشت که شما مدام تکرار می کنید و نه به حساب بستر تمدنی منحط و فساد آفرین محصول مدرنیته و البته علاوه بر آن مدیریت ضعیف و بعضا فشل موجود در جمهوری اسلامی.
◀️کسانی که غافل از تنگناهای موجود در عصر غیبت و زمانه سیطره مدرنیته، حوزه و فقه را منجی و حلال همه مشکلات و قادر به ساخت اتوپیای دینی معرفی می کنند و از عنصر واقع بینی و زمان شناسی که مورد سفارش اهل بیت (علیهم السلام) به شیعیان است، غافل می شوند، در زمره غالیانی هستند که ممکن است فقه و دین را از انجام مقدوراتش نیز باز دارند و میدان را یک سره به دست دین ستیزان بسپارند.
◀️در ظلمات زمانه کنونی یک جرقه می تواند کاری عظیم باشد تا چه رسد به نهضت و تاسیس نظامی که یک اتفاق عظیم و شگفت آور در دنیای امروز و تحت سیطره مدرنیته بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام و عمر چهل ساله آن هر کدام به طور جداگانه یک اعجاز به مدد خداوند بوده است. اصلاح سی درصدی امور هم در این شرایط یک دستاورد بی نظیر است. پس جایی برای یاس و ناامیدی و کنار کشیدن از صحنه سیاست و مبارزه و اصلاح گری نیست اما باید به یک نکته توجه داشته باشیم که اگر دایره اصلاح گری و انقلابی گری را از حیطه مقدوراتمان فراتر نهیم و انقلابیون غالی شویم ممکن است همان قدر مقدور را نیز از دست بدهیم.
-به نقل از مباحثات
#گفتگو
#فقه_تمدن_ساز
#دین
#مدرنیته
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نسبتی میان ابتذال و پاسخگویی!
🔸گزارشی از اتفاقی کوچک اما مهم، در پایان جلسه هم اندیشی در باب گفتگوی میان هگل و فیلسوفان مسلمان(برگزار شده در مجمع عالی حکمت اسلامی قم)
🖋محمد مهدی هادی
♦️شاید به ندرت پیش آید که جلسه ای با موضوعی چنین با اهمیت برگزار گردد. چه رسد به آنکه اساتید شهره ای چون دکتر طالب زاده، بهشتی، یزدان پناه، پارسانیا و ... در کنار یکدیگر بنشینند و قصد گفت و گو کنند! پس چنین اتفاقی اهمیتی بسیار دارد و می تواند نشان دهنده نکات و مسائل بسیار مهمی باشد.
♦️یکی از این نکات بسیار مهم که در تمام طول جلسه قابل مشاهده بود، ناتوانی اساتید در گفت و گوی با یکدیگر بود که همین مسئله به چهره موضوع جلسه ای که برای آن جمع شده اند، خدشه ای سخت و غیر قابل چشم پوشی وارد می سازد.
♦️این نشست، نمایش وضعیت کنونی ما بود که هنوز حتی درباره گفت و گو هم نمی توانیم با یکدیگر گفت و گو کنیم.
♦️اما این نکته چندان هم غیرقابل پیش بینی نبود و آنچه من اتفاقی کوچک توصیفش کردم، نمایانگر مسئله ای دیگر است. همانگونه که ناخودآگاه آدمیان بیشتر نشان دهنده عمق شخصیت آنان است، حواشی جلسات نیز عمق و بنیاد بعضی مسائل را آشکارتر نمایان می کنند.
♦️متاسفانه بی ربط ترین و تکراری ترین سخنان در جلسه از زبان دکتر پارسانیا بیرون آمدند و به نظر می رسد تغییرات چهره دکتر محمدرضا بهشتی هنگام سخنان دکتر پارسانیا، موید خوبی برای این امر باشد. پارسانیا نقد های تکراری خود را مطرج کرد و هم بهشتی و هم طالب زاده به این نقد ها پاسخ گفتند.
♦️اصلی ترین ایراد بیان شده توسط پارسانیا ناظر بر ایده آلیست بودن هگل، همانندی شئون آگاهی و وجود و سوبژکتیویته بود. بهشتی و طالب زاده چندین بار توجه به این موضوع خواستار شدند که با مبانی خارج از فلسفه هگل، نمی توان این گونه نقد های جزئی و بیرون از چارچوب و سبستم را طرح کرد. همچنین در پاسخ به ایرادات نکات مهمی را بیان کردند و ایده آلیست بودن هگل را اوج رئالیسم تعبیر کردند.
♦️اما پاسخی که از پارسانیا شاهد بودیم، باز مواجهه ای بیرون از چارچوب بود! این بار نه به فلسفه هگل بلکه نسبت به سخنان اساتید دیگر. اینگونه انسان اسیر زندان خویشتن می گردد و هم فلسفه و هم علوم انسانی را مبتذل می کند.
انتظار می رود چنین کسی حتی اگر نتواند از خود در برابر این سخنان دفاع کند، لا اقل طالب این مسئله باشد و به قول خود برای رفع اتهام از خود تلاش کند. در پایان جلسه ایشان حتی یک دقیقه هم حاضر به پاسخ گویی به سوالات دیگران نشدند.
♦️علیرغم اینکه این حقیر به ایشان عرض کردم از مسافت بسیار دوری برای این جلسه آمده ام و دقیقه ای چند را به پاسخ به سوالات اختصاص دهند، ایشان فرمودند که فرصت ندارند و باید به کلاس دیگری برسند و سپس عازم شهر مشهد شوند.
♦️مسئله این است که چرا چنین کسی اینقدر باید از اختصاص وقت به پاسخ گویی صرف نظر کند؟
و جالب ترین مسئله ای که تعجب و حیرت این حقیر را برانگیخت، این بود که جناب حجت الاسلام دکتر پارسانیا علیرغم نداشتن فرصت! منتظر دکتر بهشتی ایستادند تا صرفا به ایشان بگویند ببینید فضای قم چقدر خوب است! ما هر هفته از این جلسات برگزار می کنیم!
♦️اساتید جلسه همگی از اساتید بسیار پرمشغله بودند و اما هیچ کدام اینقدر زود و بی مقدمه به خود اجازه ترک جلسه را ندادند و با احترام، کرامت و صبوری -علیرغم عجله داشتن- به پرسشگران حتی المقدور پاسخ می دادند. امیدوارم اساتید ما آنقدری برنامه خود را فشرده نچینند که به مهمترین بخش از جلسات که همانا پرسش و پاسخ است وقتی اختصاص ندهند.
♦️پ.ن: حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا از تاثیرگذاران در فضای دانشگاهی و آموزش و پرورش هستند و از مولفین کتب جامعه شناسی مقطع دبیرستان می باشند.
-به نقل از نقدنامه
#نقد_و_نظر
#نشست
#علوم_انسانی
#گفتگو
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
♦️در حالی که نهادهای حوزوی از برگزاری جلسات گفتگوهای آزاد و کرسیهای آزاد اندیشی بازماندهاند، انجمن اسلامی دانشگاه شریف مناظرهای با موضوع "روحانیت در بحران" با حضور حجج اسلام آقایان ناصر نقویان، احمد منتظری، مهدی ابوطالبی و محمدرضا باقرزاده را تدارک دیده است.
#آسیب_شناسی
#کرسی_آزاد_اندیشی
#مناظره
#حوزه_علمیه
#گفتگو
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
🔻چند سوال ساده برای فهم زمینه های اغتشاشات اخیر
🔹حال که به حمدالله تب اغتشاشات فروکش نموده و #نگرانی_های_امنیتی برطرف شده، برای گشودن باب #گفتگو پیرامون این پدیده، چند سوال ساده در مورد عوامل و ریشه های بروز #اغتشاشات اخیر طرح می کنم. امیدوارم گفتگو پیرامون این سوالات و پاسخ به آنها، به فهم و تحلیل درست تر این حادثه کمک نماید:
1⃣ چرا این همه #خشم؟
اعتراض و مخالفت با یک مسئله می تواند در سطوح مختلفی بروز نماید که شدیدترین و غیرقابل مهارترین آن اعتراض خشونت بار است، این همه خشم و خشونت انباشه، از کجا آمده و چه عواملی موجب تولید این حجم از #خشونت_عریان در قشر #جوان و #نوجوان ما شده است؟! فرضیه های مختلفی را مرور کنید: #سبک_زندگی های جدید، #گیم ها، #موسیقی ها، #فیلم ها و #سریال ها، #فشار و #اضطراب تولید شده در خانواده ها، عملکرد مسئولان، القای رسانه ها و...؛ فراموش نکنیم که آنچه در فضای مجازی آموخته یا تجربه می شود، دیر یا زود در فضای حقیقی نیز تجربه خواهد شد.
2⃣ چرا و به چه علت خط گرفتن و تاثیرپذیری از رسانه های برون مرزی و عمدتا معاند اینقدر شدت یافته و موثر بوده است؟ چرا بخشی از جامعه گوش خود را به حرفهای طرف خودی بسته و حتی استدلالهای منطقی را نیز پذیرا نیست و در عوض هر حرف حتی بی مبناترین ها را از رسانه های غیرخودی قبول میکنند؟! چرا وضعیت موجود رسانه های کشور با وضعیت مورد انتظار اینقدر فاصله و شکاف دارد؟ در جهان رسانه ای شده، چگونه می توان پیروز میدان بود،وقتی رسانه های ما اینقدر منفعل و فاقد خلاقیت هستند؟
3⃣ چرا نهادهای رسمی کشور اینقدر بی اعتبار و فاقد #مرجعیت شده اند؟ آیا نتیجه این بی اعتباری چیزی جز آنارشیسم فرهنگی و سیاسی است؟ آیا غیر از این است که در فضای بی اعتبارشده، افراد و گروه ها به راحتی در دام دیگران گرفتار خواهند شد؟ عملکرد گروه ها و جریانات مختلف کشور طی چند سال اخیر را مرور کنید تا ریشه های این #اعتبار_زدایی را بیابید.
4⃣ چرا افراد غیرمذهبی و غیرانقلابی، به ضدمذهب و ضدانقلاب تبدیل شده اند؟ چرا افرادی که مقید به ظواهر مذهبی نبودند، از این سطح عبور کرده و عامدانه و عالمانه کنش ضدمذهبی را برگزیده اند؟
5⃣ چرا پایگاهای فرهنگی کشور طی سالهای اخیر اینقدر خلوت شده اند؟ آیا مسئولان فرهنگی متوجه این موضوع نبوده اند که جوانانی که از این پایگاهها کنار می کشند،لزوما #خانه نشین_نشده و در جایی دیگر(حتی مجازی) و با محوریت تفکر دیگری، گرد هم می آیند؟!
6⃣ چرا سن شرکت در اعتراضات خشونت بار کاهش پیدا کرده و نوجوانان را نیز درگیر کرده است؟ نوجوانانی که هنوز به سنی نرسیده اند که دغدغه شغل و ازدواج و... داشته باشند. کدام زمینه این طیف را نیز به صف #معترضان کشانده است؟ مسائل پیرامون خانواده ها( طلاق،اشتغال، آینده شغلی، امید و...) چقدر دخیل هستند؟
7⃣علی رغم اینکه طی سالهای اخیر بارها شاهد این نوع #اغتشاشات بوده ایم، چرا هیچ گونه الگو، محتوا و آموزشی برای آموزش روش صحیح #اعتراض و مخالفت با تصمیمات و قوانین صورت نگرفته است؟ چرا هیچ الگویی برای تفکیک بین اعتراض و اغتشاش به جامعه ارائه نشده است؟ چرا در ذهن و فعل جوانان این کشور اعتراض مساوی است با اغتشاش و تخریب و جنگ و...؟ چه کسی باید این جوانان را آموزش می داد و تربیت می کرد؟! چرا تمام بار مقابله با این پدیده ها بر دوش #نیروی_انتظامی و #قوه_قضائیه گذشته می شود؟!
8⃣ چرا واکنش های ما منحصر شده به واکنش سلبی و نفی و هیچ الگوی ایجابی برای مسائل فرهنگی و اجتماعی ارائه نمی شود؟ آیا صرف ادبیات سلبی، می تواند این اعتراضات را خنثی نماید؟ آیا مسئولان فرهنگی نمیدانند که جامعه بیش از آنکه منتظر سلب و نفی باشد منتظر الگو و #راهکارهای_ایجابی است؟
9⃣ میدانهای کنشگری جوانان و نوجوانان کجاست؟ چقدر توانسته ایم میدانهای کنشگری برای جوانان فراهم کنیم؟ وقتی این حجم از انرژی از طرق مختلف تولید می شود، عرصه و میدان تخلیه انرژی کجاست؟ ریشه مطالبه پرفشار اجتماعی برای ورود بانوان به ورزشگاه ها و... آیا چیزی غیر از این است؟ توجه داشته باشیم که اگر برای این قشر زمین کنشگری تعریف نگردد، خودش زمین بازی را تعیین خواهد کرد!
➖ و در پایان:
الف) کار برای جمهوری اسلامی، شوخی بردار نیست. هر گونه #تعلل، #سستی و #رخوت می تواند منجر به حادثه شود. امیدوارم این اعتراضات، خواب از چشم مسئولان و فعالان فرهنگی برباید. جامعه امروز ایران مسئولانی می طلبد که به معنی واقعی خواب و خوراک را بر خود حرام کرده باشند؛
ب) ضرورت #روایت و #تبیین که رهبر معظم بر آن تأکید نمودند، اهمیت خود را در چنین مواقعی نشان می دهد. اگر روایت درستی از وقایع ارائه نشود، جبهه دشمن روایت خود را مسلط خواهد کرد. در فضایی که روایت دشمن حاکم است، عملا گوش شنوا و دل همراهی برای شما وجود نخواهد داشت.
✍ حجت الاسلام محمد وکیلی
🆔 @sedayehowzeh