💠سهم نهاد دین و نهاد حکومت در سکولار شدن جامعه!
🖋محمد وکیلی
⬅️هفته گذشته در مدرسۀ فیضیه، به بهانۀ اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور، تجمعی برگزار گردید که علاوه بر حاشیه های پررنگ آن، مطالب مطرح شده توسط استاد رحیم پور ازغدی پیرامون سکولار شدن حوزه علمیه، خبرساز شد و واکنش های مختلفی از طرف مراجع، اساتید و فضلای حوزوی و حتی غیر حوزوی را برانگیخت. عده ای به دفاع از این سخنرانی پراختند و عده ای در مقابلش دست به قلم شدند تا از نسبت حوزه علمیه و سکولاریسم بگویند.
⬅️در تعریف سکولاریسم گفته می شود که به معنی جدایی دین از حکومت یا جدایی نهاد دین از نهاد حکومت و سیاست است. به عبارتی بین دو نهاد حکومت و نهاد دین جدایی صورت می گیرد به طوری که حکومت بدون لحاظ دستورات و قوانین دینی عمل می کند و در مقابل، نهاد دین بدون توجه به حکومت و سیاست به تولید و بسط مفاهیم و گزاره های دینی می پردازد.
⬅️حال که نگرش و عملکرد سکولاریستی نهادهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دغدغه ای عمومی برای جامعه علمی فرهنگی و حاکمیتی کشور تبدیل شده است، بحث از این می شود که حوزه علمیه در این مسئله چقدر نقش دارد؟ حوزه علمیه آیا سکولار شده یا در حال سکولار شدن است؟ یا با توجه به مشکلات و تبعات منفی نهاد حکومت و سیاست حوزه در حال جدا کردن خود از نهاد حکومت است و بدین ترتیب راه سکولاریسم را در پیش گرفته، یا با توجه به ضعف حوزه علمیه در پاسخ به مسائل و معضلات پیش روی حاکمیت، در سکولار شدن جامعه مقصر است، یا...، و محوریت همه این مباحث هم این است که حوزه علمیه همراه و گام به گام با مسائل و مشکلات و معضلات تولید علم و دانش نمی کند.
⬅️ یعنی توقع این است که حوزه گام به گام برای تمام مسائل پاسخ داشته باشد، و همراه تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و...به تولید تئوری و نظریه و دانش نظری و عملی بپردازد تا متهم به سکولار شدن نشود.
⬅️اما سوال اینجاست که چرا فقط به یک طرف قضیه که حوزه است نگریسته می شود، اگر فضای کشور در حال سکولار شدن است، فقط حوزه را باید مقصر دانست؟ در حالی که یک طرف این معادله، نظام سیاسی و حکومتی است، چرا در ارزیابی عوامل سکولار شدن جامعه، به همان اندازه که حوزه های علمیه مورد مواخذه و بازخواست و مطالبه قرار می گیرد، حکومت و نظام حاکمتی مورد مواخذه و مطالبه قرار نمی گیرد که خود را از دین جدا نموده است؟
⬅️اگر امروز شاهد این هستیم که بین دین و حکومت و بین دین و سیاست جدایی افتاده است، چرا نقش حکومت در این جدایی مورد کنکاش و پرسش قرار نمیگیرد؟
⬅️جدایی نهادهای مختلف حکومتی از اصول، مبانی، آموزه ها و قوانین دینی، ادعایی است که مستندات مختلفی برای آن از نظام بانکی گرفته تا اوقاف و نظام قضائی و نظام رسانه ای، نظام آموزش و... می توان یافت و آنرا مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در حالی که برای تمام این مسئله ها محتواهای قابل توجهی توسط حوزویان تولید و ارائه شده و صد البته با بی توجهی نهادهای حاکمیتی مواجه شده است.
⬅️حال که چنین است، مناسب است که مراکز علمی حوزوی که این روزهای مشغول سنجش میزان سکولار شدن حوزه و حوزویان( به معنی جدا شدن، بی تفاوتی و عدم اعتنا با مسائل نظام حکومتی) هستند، بد نیست که به نقش و عملکرد نهادهای حکومتی در این سکولاریزه شدن ( به معنی عدم توجه به اصول و مبانی دینی و تذکرات و هشدارهای حوزه در برنامه ها و تصمیم گیری ها و...) نیز بپردازند.
#مطالبهگری
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#جامعه
#نقد
#انقلابی_گری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان؛ از سروش تا رحیم پور!
✍مهران صولتی
⬅️اپیزود اول: در آذرماه ۱۳۷۱ سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان؛ " انتظارات دانشگاه از حوزه" در دانشگاه اصفهان برگزار شد. این سخنان که ناظر به نقد نزدیکی روحانیت به قدرت و قرائت سنتی از فقه اسلامی بود واکنش هایی را برانگیخت که فراتر از حد مورد انتظار بود. آیت ا... مکارم شیرازی از لزوم برخورد قانونی با سروش سخن به میان آورد و روزنامه کیهان کارزار تخریبی سنگینی علیه او به راه انداخت!
⬅️اپیزود دوم: از خرداد ۱۳۷۴ گروهی از منتقدان سروش که نگران تاثیر گذاری اندیشه های او بر فضای جامعه و دانشگاه ها بودند کوشیدند تا ماموریت جدیدی برای فعالیت گروه نوظهوری به نام " انصار حزب ا... " تعریف کنند؛ حمله به محل سخنرانی های سروش و جلوگیری از برگزاری آن ها! برخی از نزدیکان سروش از طلبه جوانی به نام حسن رحیم پور به عنوان طراح اصلی این ماموریت برای این گروه خبر دادند!
⬅️اپیزود سوم: به موازات ایجاد ممانعت فیزیکی از برگزاری سخنرانی های سروش، صدا و سیما می کوشد تا بدیلی را برای این روشنفکر دینی منتقد به جامعه معرفی کند. حسن رحیم پور که از نظر بیان و چهره شباهت هایی به عبدالکریم سروش دارد به صورت هفتگی در برنامه" طرحی برای فردا" حاضر و خطابه هایی درباره حوزه های متعدد دین، روشنفکری و مدرنیته ایراد می کند.
⬅️اپیزود چهارم: با محرومیت سروش از حضور در مجامع عمومی، مهاجرت تنها گزینه ممکن پیش روی اوست. رحیم پور اما می کوشد تا محتوای برخی سخنان شریعتی را در قالب کاراکتر سروش ریخته و پاسخگوی شبهات روشنفکران دینی و عرفی در تلویزیون رسمی کشور باشد. نتیجه اما اسف بار است. نابهنگام بودن سخنان شریعتی برای دوران بعد از انقلاب، در کنار تکراری و بی محتوا شدن سخنان رحیم پور به دلیل تعدد سخنرانی ها و فقدان مطالعه کافی او را تا حد یک خطیب ساده پایین می آورد!
⬅️اپیزود پنجم: به دعوت طلاب مدرسه فیضیه تجمعی برگزار شده و رحیم پور به عنوان سخنران اصلی درباره عدالت اقتصادی و مطالبات مردم صحبت می کند. به گفته این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی؛" علی رغم اینکه برخی افراد ریشه سکولاریسم را در دانشگاه دنبال می کنند، باید گفت که ریشه سکولاریسم در حوزه علمیه بوده و در آنجا به مسائل روز کشور و مسائل حل نشده توجه نمی شود و در زمینه فقه بانکی و اقتصادی بی سوادی در دانشگاه و حوزه موج می زند!
⬅️اپیزود ششم: واکنش ها به سخنرانی رحیم مور غیر قابل انتظار است. آیات عظام؛ مکارم شیرازی و نوری همدانی به عرصه وارد شده و خواستار توضیح درباره کیفیت و مجوز برگزاری مراسم شده اند. به گفته آیت ا... مکارم؛ " حادثه ای که در مدرسه فیضیه رخ داد به تمام معنا یک فاجعه بود" و " گوینده ای را به عنوان سخنران درباره مسائل اقتصادی دعوت می کنند که بدون اطلاع از حوزه بدترین اهانت ها را به روحانیت و مراجع شیعه می کند".
🔹 نکته پایانی: سیر تاریخی مواجهه روحانیت با منتقدان خود نشان می دهد که با کاهش انسجام در صفوف این قشر اکنون چالش های تازه ای سر برآورده اند. اینکه همان روحانیتی که ربع قرن پیش روشنفکران دینی را به سکولاریسم متهم می کرد اکنون خود از جانب برخی بنیادگرایان انقلابی نما به پرورش تفکر سکولار متهم شده اند نشان از تحولی عمیق در عرصه توازن قوای نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی دارد. شواهد هم حاکی از آن است که در این منازعه به تدریج دایره خودی های دو طرف تنگ تر و آستانه تحمل منتقدان پایین تر می آید!
#یادداشت
#نقد
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#سکولاریسم
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠این، همه ماجرا نیست...!
🖋امیر آقاجانلو
⬅️وقتی صحبت از نقد حوزه های علمیه میشود، تیغ همگان برکشیده است. از کاسب محل و راننده خط تا استاد دانشگاه و روشنفکرها در یک خط آماده اند که صحیح و سقیم به هم دوزند و بر گرده حوزه و حوزویان اندازند.
⬅️کسانی چون من که نیمی از عمر را در حوزه و نیم دیگر را در آرزوی رسیدن به حوزه صرف کردهاند حرفهای زیادی این وسط دارند. از سویی دیده ایم استعدادها و انگیزه های سیل آسا که وارد حوزه شد و تبدیل به مرداب گشت. دیده ایم که اگر دست به دامن فلان استاد یا موسسه نباشی اصلا دیده نمیشوی و اجازه حرف زدن نداری، دیده ایم که اینجا چنان تقلید زده است که تا حرف میزنی دنبال اینند که قائلش کیست چون بنابر کیش خودشان کسی اهل فکر کردن نیست،تو هم باید فقط حرفی را بزنی که فلان یا فلان گفته، دیده ایم که در اینجا هم فرصت ها بر اساس آقازادگی و مرید بودگی تقسیم میشود و بسیار نادوست داشتنی های دیگر که دیده ایم.
⬅️اینها باعث میشوند که وقتی پای نقد حوزه به میان میآید ته دل بگوییم چه بهتر!، بگذار بگویند شاید گوش های سنگین تکانی بخورند. شاید آنانکه میدانیم مقصران اصلی خرابی ها هستند قدری رسوا شوند و...
🔴اما این همه ماجرا نیست ما چیزهای دیگر هم دیده ایم و میدانیم....
⬅️دیده ایم طلابی که با کمترین امکانات مالی شبانه روز وقف درس بودند، دیده ایم طلابی که همه دغدغه شان جامعه و دین مردم بوده، میدانیم که این حوزه میراث علامه طباطبایی هاست، دیده ایم که همین حوزه به کرور کرور دانشگاه موجود شرف دارد، میدانیم که اگر قرار است اتفاقی بیوفتد از همین حوزه است.
⬅️اینها نمیگذارد ساکت بمانیم. اگرچه آن متنعمان در این شرایط هم هرگز خود را خراب نمیکنند تا در سنگر حوزه از حوزه دفاع کنند( با پز روشنفکری شان سازگار نیست) اما امان از آن رگ مصلحت نابین😊
⬅️کسانی که فکر میکنند حوزه علمیه هنوز مارکس را از پنجره ارانی میخواند این را بدانند که برخی در حوزه کاپیتال میخوانند، اگر دانشگاهی ها هنوز هگل را با ترجمه مرحوم عنایت میخوانند اساتید ما منطق کبیر را از روی متن انگلیسی و آلمانی تدریس میکردند.
⬅️عزیزان! آنها که هنوز در بند راه طی شده بازرگانند پیام بازرگانی های حوزه اند.
⬅️در فلسفه اسلامی عمیق ترین تحقیقات در حوزه است. در علوم انسانی حوزه در ابتدای راه است اما مگر چه چیز از دانشگاهی که سال ۳۳ آغاز کرده کم دارد؟! کدام استاد علوم انسانیدان در دانشگاه هست که در حوزه نیست؟! کدام کتاب طراز اول علوم انسانی در دانشگاه نوشته شده که حوزه عقب افتاده باشد؟ بگذریم از اینکه بسیاری از حوزویان اصلا رسالت خود را پرداختن به علوم انسانی نمیدانند و دلایلی هم دارند.
⬅️تبلیغ و منبر یکی از کارکرد های سنتی حوزه است. اینهمه طلاب در مقاطع مختلف عازم تبلیغ میشوند مگر میشود روحانیتی که از خیابان فرشته تهران تا قلعه گنج کرمان به تبلیغ میرود از مسائل جامعه بی خبر باشد؟ اگر اینها بیخبرند پس با خبر کیست؟ چرا آنوقت در در زلزله پل ذهاب و در ساختن حمام توالت در فلان روستا طلبه ای بیل به دست میگیرد ، کسی نمیبیند اما آن پیرمرد که با بنز میآید میشود نماد طلبگی؟!
چرا وقتی در خیابان و مترو به طلبه ای توهین میشود، فرزندش را با سنگ میزنند، کسی به یاد حرفهای روشنفکری نیست؟
⬅️ازین موارد زیاد قابل شمردن است اما لب کلام اینست: در این موضوع هم مثل خیلی موارد دیگر راستش اینست که ما نمیدانیم دردمان چیست؟! درد ما بروز بودن و اجتماعی بودن حوزه نیست چرا که حوزه امروز خیلی هم اجتماعی است. درد اینست که پیامی که ۱۴۰۰ سال هر وقت به گوشمان میخورد دلمان را گرم میکرد و قلبمان را جلا میداد امروز دیگر دلنشین مان نیست. دلهارا گرم نمیکند. درد این است و شاید نقدی که به حوزه وارد است این باشد.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#روحانیت
#تحول
#دانشگاه
#نقد
#جامعه
#سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠همه ورود پیدا کردند غیر از مجمع نمایندگان؛ این است سرّ تحریم انتخابات مجمع!
🖋استاد محمدتقی اکبرنژاد
♦️بیانیه محمدتقی اکبرنژاد در پی رفتار منفعلانه "مجمع نمایندگان" در قبال حواشی تجمع فیضیه:
⬅️مجمع نمایندگان طلاب پس از بیانیه انقلابی امام راحل عزیزمان خطاب به حوزه های علمیه شکل گرفت. مجمع شکل گرفت تا نماینده طلاب انقلابی در سازوکار تصمیم و اجرا در حوزه باشد و در واقع عامل تحریک حرکت های انقلابی باشد. سال گذشته گفتیم که عمر مجمع به سر آمده و امیدی به آن نیست. مجمع از همان اول هم مرده به دنیا آمده بود.
⬅️آنچه که در پنجشنبه هفته گذشته در فیضیه اتفاق افتاد، قطعا یکی از حرکت های عالی و انقلابی بود. حرکتی خالص در راستای دفاع از حقوق محرومان و فریاد ضرورت انقلابی گری حوزه علمیه قم بود. که صد البته با برخی موضع گیری های ناروا جای متن و حاشیه عوض شد.
⬅️دقیقا همین اینجا بود که می شد حریت و آزادی عمل مجمع نمایندگان طلاب را محک زد. می شد دید که آیا آقایان نماینده طلاب انقلابی هستند و حاضرند به تعبیر مقام معظم رهبری عاری از محافظه کاری از انقلاب اسلامی دفاع کنند یا ترجیح دادند شتر کم سن و سالی باشند که نه پشتی برای سواری و نه شیری برای دوشیدن دارد!!!
⬅️بعد از فاجعه فیضیه (که صد البته به فاجعه تبدیل شد!)، همه موضع گیری کردند.؛ جریان های سیاسی اعم از انقلابی و غیر انقلابی، اصولگرا و اصلاح طلب. مراکز حوزوی، مخالف یا موافق همه گفتند و نوشتند و بیانیه دادند. حتی اشخاص در این زمینه ورود کردند و یادداشت نوشتند، نه تنها در داخل که خارج از کشور! اما دریغ از مجمع نمایندگان طلاب! گویی چنین مجمعی وجود خارجی ندارد! این است سرّ تحریم انتخابات مجمع و تاکید بر تشکیل مجمع مستقل و آزاد.
⬅️شنیده ها حاکی از آن است که مجمع نمایندگان می خواسته بیانیه بدهد اما از جانب سازوکار حاکم در جامعه مدرسین و ملاحظات آن، چنین اجازه ای را تاکنون دریافت نکرده است و طبعا از مجمعی که از قوانین اجرایی تا انتخاباتش توسط جامعه مدرسین انجام می گیرد، انتظاری بیش از این نیست.
⬅️نیاز به ذکر نیست که اگر مجمع بعد از این نیز بیانیه بدهد، ارزشی ندارد و نوش داروی بعد از مرگ سهراب است.
⬅️امید است آن روز برسد که طلاب و اساتید باور کنند که اگر به انتظار بزرگان و نهادهای موجود بنشینند، تحول و تغییر مثبتی در این حوزه رخ نخواهد داد تا وقتی که خود پا به میدان بگذارند.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#نقد
#تحول
#انقلابی_گری
#سکولاریسم
#مطالبهگری
#محمد_تقی_اکبرنژاد
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠محاجه با حوزه (البته با اجازه بزرگترها)
🖊دکتر پرویز امینی
◀️نقادی رحیمپور درباره وضعیت نامطلوب و نامقبول حوزه علمیه و جامعه فقهی شیعی با مخالفتهای گوناگونی روبرو شد که بخش کم اهمیت آن ناظر به یکی دو تراکت احمقانه در حاشیه برنامه بود اما از نظر محتوایی، برخی مراجع و روحانیون مخالفتهای متفاوتی داشتند که شایسته تأمل و توجه بود. لب کلام رحیمپور این بود که حوزههای فقهی در قم و نجف و... ناظر به مسائل واقعی و مبتلابه اجتماعی و سیاسی مثل حکومت و تمدن و... ورودی ندارند. حالا یا اساسا اعتقادی برای ورود به این مسائل ندارند یا دانایی لازم را برای مواجهه مجتهدانه با این مسائل ندارند. در مقابل، آقایان در مخالفت ادعا کردهاند که هم اعتقاد دارند و هم دانایی لازم را دارند و رحیمپور چون از حوزه بیاطلاع بوده، متوجه نیست و نفهمیده یک حرفی زده است.
🔸این ادعا قابل آزمون است و با طرح چند مسئله واقعی و مصداقی میتوان رحیمپور و امثال او را از جهالت خارج کرد:
1⃣شیعه معروف است به عدلیه و جایگاه عدالت در متون دینی منحصر به فرد و اساسا نظم سیاسی شیعی، نظمی عدالت بنیاد است. حوزه و فقه هم که سابقه هزار ساله دارد. سئوال از آقایان علما و فضلا این است آیا با این اوصاف، انتظار داشتن نظریهای درباره عدالت خصوصا عدالت اجتماعی و توزیعی انتظار گزافی است؟ آیا در همه جامعه فقهی شیعی، یک کار تئوریک درباره عدالت به اندازه کار راولز در سنت لیبرالی وجود دارد؟ از لیبرالترین لیبرالها مثل هایک (لیبرتارینها) تا کامنتارینهایی مثل والزر و سندل تا انواع و اقسام گرایشها در چپها درباره عدالت، نظریه و نظریههایی را برساختهاند. درحالیکه نه به اندازه شیعه عمق عدالتخواهانه داشتهاند و نه متون درجه اولی مثل قرآن و نهجالبلاغه و... را در اختیار داشتهاند! انسان از خودش به عنوان شیعه علی که تجسم تئوریک و عملی عدالت است، شرمنده میشود که چرا ما حرف حسابی درباره عدالت نتوانستهایم بزنیم؟ اگر غیر از این است بفرمایید.
2⃣تنبیهالامه و تنزیهالمله نائینی در ۱۳۲۷ قمری در پاسخ به پرسش زمانه یعنی مشروطه نوشته شده است. بعد از ۱۱۰ سال، کاری در حد و اندازه کار نائینی در فقه سیاسی ما با اینکه چهل سال از تأسیس نظم سیاسی نوبنیاد ج.ا.ا گذشته است، انجام شده است؟
3⃣جناب آقای جوادی آملی که در فقه و فلسفه و عرفان و تفسیر، سرآمد حوزویان است، کتابی دارد به نام منزلت عقل در هندسه معرفت دینی که بعید است بتواند نظر یک دانش آموخته متوسط فلسفه علم را جلب کند! کافی است به خود کتاب و نقد کسانی که اتفاقا در همین سنت فکری هستند، مراجعه شود تا عیار این کتاب از نظر فکری و علمی روشن گردد.
4⃣اگر در ایران، سروش سروش شد، اگر ملکیان ملکیان شد، اگر جواد طباطبایی جواد طباطبایی شد و... بیش از آنکه از توانایی فکری و قدرت نظرورزی آنها ناشی باشد، از ناتوانی و بیسوادی و بیمایگی طرف مقابل بود وگرنه این آقایان به قول فوتبالیها در دسته محلات علوم انسانی دنیا نیز نمیتوانند توپ بزنند و نزدهاند.
5⃣سطح درگیریها با افکار مخالف از هگلی که تقی ارانی نمایندگی میکرد و راه طی شده بازرگان و راه انبیاء راه بشر حنیفنژاد و قبض و بسط شریعت و.. به خود هگل و کانت و هایدگر و ویتگنشتاین و هوسرل و کوهن و دورکیم و وبر و مارکس و دریدا و فوکو و لاک و هابز و... رسیده است اما صحنه از شما آقایان آنچنان خالی است که رائفیپورها جور کار را میکشند.
6⃣آیا حوزه و فقه میتواند در برابر این وضعیت اقتصادی کشور بعد از چهل سال از انقلاب، شانه از بار مسئولیت خالی کند؟ اگر مسئولین کشور بخواهند بر اساس مُر اسلام، اقتصاد کشور را اداره کنند، حوزه علمیه نظریهای پرورده و نهادسازیهای لازم را برای پیشنهاد دارد یا جز تکرار حرام بودن ربوی بودن اقتصاد و ربا جنگ با خداست، حرف دیگری ندارد؟
7⃣دستگاه قضایی نزدیکترین عرصه حکومتی و در عین حال حداقلیترین بخش به حوزه فقه است. در این چهار دهه نیز کسانی سکاندار اداره آن شدهاند که ویژگی مهم آنها اجتهاد فقهی مصطلح در حوزهها بوده است. خوب به قوه قضائیه نگاه کنید. چقدر قابل دفاع است؟
🔸بدانید و بدانیم که گفتن و نگفتن رحیمپور تأثیری در واقعیت ندارد و واقعیتها و چالشها در حوزه فکر و عمل، از آنچه رحیمپور گفت، رادیکالتر است. اگر با سخنانی در این حد طاقت از دست بدهید، در مواجهه با آن واقعیت رادیکالتر، چه خواهید کرد؟!
#روحانیت #حوزه_علمیه #سکولاریسم #جامعه #تحول #مطالبه_گری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اندر حواشی یک تجمع
🖊حجت الاسلام محمدعلی رنجبر
◀️از همه عزیزانی که می خواهند به بنده برچسب بزنند و متاسفانه مثل همیشه زود قضاوت کنند ابتدا خواهش میکنم این آیه کریمه را با دقت بخوانند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بقره/ 104»
ترجمه: اي كسانيكه ايمان آورده ايد نگوييد « راعنا» بلكه بگوييد « انظرنا» و آنچه به شما دستور داده شده بشنويد و براي كافران عذاب دردناكي ست
🔸شان نزول:
ابن عباس نقل مي كند: مسلمانان صدر اسلام هنگاميكه پيامبر صلي الله عليه و آله مشغول سخن گفتن و بيان آيات و احكام الهي بود، از او مي خواستند ، كمي با تاني سخن بگويد و به آنان مهلت دهد، تا بتوانند مطالب را خوب درك كنند و همچنين خواسته هاي خود را به وي برسانند، براي اين درخواست كلمه « راعنا» كه از ماده «الرعي» گرفته شده و معني « مهلت دادن» را مي دهد ، به كار مي بردند.ولي يهود همين كلمه «راعنا» را از ماده ي ديگري يعني«الرعونه» به كار مي بردند كه به معني كودني و حماقت است. براي يهود در اينجا دستاويزي بود تا اين كلمه را كه مسلمانان به معني صحيحي بكار مي بردند ، هنگام سخن گفتن پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بكار برند و معني دوم را قصد نمايند. در نتیجه میگفتند مسلمانان به پیامبرشان توهین می کنند!
🔸این آيه شریفه براي جلوگيري ازين سوء استفاده نازل شد و به مومنان دستور داد: كلمه«انظرنا» كه همان «مهلت» را معني ميدهند و مرادف كلمه « راعنا» است به كار برند.
آیا اصحاب رسول الله ص قصد توهین به حضرت را داشتند!؟
قطعا خیر
آیا اصحاب رسول الله ص قصد بهانه دادن به دشمنان را داشتند!؟
قطعا خیر
بلکه برخی از اصحاب بدون عنایت به خباثت دشمن و از روی سادگی و بی توجهی اینگونه حرف میزدند، اما هزینه آن بسیار زیاد بود
◀️حقیر بسیاری از دوستان برگزار کننده تجمع را می شناسم، دوستانی مخلص و یار و یاور نظام و رهبری حتی اگر در روز تجمع میهمان مردم مهمان نواز یزد برای سخنرانی نبودم، به احتمال زیاد خود بنده هم در آن تجمع شرکت می کردم و کمکی هم از دستم برمی آمد میکردم، البته به احتمال زیاد با برخی از دوستان پلاکارد به دست درگیری لفظی پیدا میکردم، لذا آنچه می نویسم به معنای تبری از این دوستان نیست.
🔸متاسفانه این عزیزان رسانه را نمی شناسند،
🔸مدعیان پوچ اندیش را نمی شناسند!
🔸خیال می کنند همه مثل خودشان ساده و بی شیله پیله هستند!
🔸نمی دانند با اینها باید حساب شده برخورد کرد
🔸نمی دانند شعارهایی که مثل "راعنا"ی در آیه می توانند تفسیری علیه نظام ارائه کنند را نباید سر داد
🔸نمی دانند وقتی بگوییم ما کنار مردم هستیم لازمه اش این است که نظام اسلامی ما مقابل مردم است و ما برای اینکه اعلام کنیم کنار مردم قرار داریم تجمعی راه انداختیم
🔸نمی دانند حوزه دانشگاه نیست و طلبه ها چند دانشجوی شورانگیز و احساسی نیستند که اینگونه بدون تفکر و تامل شعارهای اینچنینی سر دهند!
🔸نمی دانند ما باید الگوی دانشگاه و دانشجو باشیم و شعارهای قرآنی در موضوع اصلی تجمع یعنی مسائل اقتصادی را سر دهیم، نه...
🔸نمی دانند این نهایت کج سلیقگی است که یک فرد مکلا و شخصی را برای این تجمع دعوت کرد و ایشان هم از موضع بالا کل حوزه و مرجعیت را زیر سوال ببرد و در نهایت هم بگوید ریشه سکولاریسم در حوزه است!
البته بنده هم تا حدودی با این حرف موافقم، اما این حرف جایش این جا نبود و نهایت کج سلیقگی است.
🔸و نهایتا اینکه نمی دانند انتقاد در نظام اسلامی با انتقاد در نظام طاغوتی متفاوت است!
◀️حال تصور کنید جمعی از طلابی که ممکن است از حیث جناحی با ما هم جناح نباشند، تجمعی در فیضیه برگزار کنند و یک سخنران مکلا و شخصی دعوت کنند و آن سخنران نیز از موضع بالا با مراجع و حوزه سخن بگوید و با صراحت اعلام کند که ریشه سکولاریسم در حوزه هاست! ضمنا فلسفه این تجمع را در کنار مردم بودن عنوان کنند، گویی که نظام اسلامی ما در تقابل با مردم است. علاوه بر اینها پلاکاردهایی را در این تجمع بیاورند که شعارهای روی آن هزینه زا شود
به نظر عزیزان، در این شرایط ما از مراجع چه توقعی داریم!؟ آنهم مراجع انقلابی و همراه نظام مثل آیت الله نوری همدانی و آیت الله مکارم حفظهما الله
آیا توقع نداریم علیه آن تجمع کذایی که به تصویر کشیدم موضع بگیرند!؟
بهتر نیست کمی توقف کنیم و بیاندیشیم
بهتر نیست به جای این همه توجیه و متاسفانه بعضا توهین به مراجع عالیقدر، اندکی تامل کنیم و بیشتر حواسمان را جمع کنیم که هزینه برای نظام درست نکنیم!
شبیه همان اصحاب پیامبر که به جای "انظرنا" میگفتند "راعنا"
سعی کنیم یار دیناری شویم نه درهمی!
(به نقل از بینش راهبردی)
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#تجمع_فیضیه
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠رحیم پور ازغدی و سکولاریسم در حوزه
🖊مهدی کاظمی زمهریر
◀️در سخنرانی اخیر آقای حسن رحیم پور ازغدی، حوزههای علمیه به خاطر گرفتار شدن در سکولاریسم مورد انتقاد قرار گرفتهاند. از نظر وی، حوزهها از پرداختن به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که نظام سیاسی و جامعه با آن درگیر هستند، اجتناب کرده و به جای آن به مسائل سنتی مرتبط با دینداری فردی متمرکز هستند که به معنای سکولاریسم حوزههای علمیه است. راهکار وی، تمرکز حوزههای علمیه بر مسائل جدید و اخذ دستور کار خود از اجتماع است، نه پرداختن به مسائل ذهنی و غیرمرتبط با نیازهای اجتماعی. اما، آیا این راهکار به معنای خروج حوزههای علمیه از دایره سکولاریسم است؟
◀️سکولاریسم (Secularism) را میتوان به معنای «جدایی سیستم اجتماعی و آموزشی از دین»، «جدایی دولت از مؤسسات دینی»، «نفی تبعیض علیه افراد به نام دین یا تعریف هویت شهروندی براساس هویت دینی» و «عدم مشارکت دین در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی روزمره» دانست. همچنین، دیکشنری بریتانیکا آن را به معنای «جنبشی در جامعه در نظر میگیرد که معطوف به زندگی دنیوی در مقابل تمایل شدید در قرون وسطی به نادیده گرفتن امور انسانی و تفکر درباره خدا و زندگی پس از مرگ است».
◀️گفتار حسن رحیمپور ازغدی بیش از هر چیز ناظر به معنای نخست از سکولاریسم یعنی جدایی دین از سیستم اجتماعی است. لذا، پیشنهاد میدهد که حوزههای علمیه با درگیر شدن با مسائل جدید خود را از سلطه رویکرد سکولار نجات دهند، اما در تعبیر دوم که به معنای دنیوی شدن و گسست میان زندگی اخروی و زندگی دنیوی است، میتوان ایده رحیمپور را نه خروج از سکولاریسم بلکه تشدید دنیوی شدن فقه دانست.
◀️در واقع، روش پیشنهادی رحیمپور ازغدی برای غلبه بر سکولاریسم یعنی اخذ پرسشها و مسائل از جامعه و تلاش برای ارائه حکم بر آنها، روش مسلط بر فقه سنتی از گذشته تاکنون بوده است. آنچه، فقه سنتی را دچار عقب افتادگی کرده، تحول در زمینههای جامعهشناختی و ایجاد جامعه نو است که بهطور اساسی از جامعه سنتی متفاوت است. در این میان، حیات حوزههای علمیه و فقه سنتی، در پیوند با جامعه سنتی ادامه یافته است. این وضعیت باعث عدم ورود نیازهای جامعه نو به درون برنامههای آموزشی و پژوهشی حوزههای علمیه گردیده است. تأکید بر ضرورت پیوند حوزههای علمیه با نیازهای جامعه نو، باعث تحول در سرشت فقه و دانش فقهی که به تعبیر سخنران سکولار است نمیشود، بلکه تنها افق فقه را از عالم سنتی به عالم مدرن تغییر جهت میدهد.
◀️اما تبعات این تغییر افق برای فقه سنتی چیست؟ پاسخ دنیوی شدن بیشتر فقه. اگر عالم جدید در گسست از عالم قدسی سازمان یافته است، تمرکز بر مسائل و نیازهای آن به معنای دنیوی شدن بیشتر نظام فقهی است. این مسئله با فهرستی که سخنران از دستورکارهای جدید فقه به زعم خود عرضه میکند، عیان میگردد؛ فقه نوین بیش از هر چیز درگیر اقتصاد و نظام بانکداری، نظام قضایی، سیاست خارجی و ... است و مسئله رستگاری فردی که بخش عمدهای از فقه سنتی را تشکیل میدهد و فقه از این زاویه به کردارهای روزمره نظر میکند، چندان دیگر در این نظام دانش جایگاهی نخواهد داشت.
◀️نظرگاه سخنران از جنبه دیگری نیز به سکولار شدن فقه میانجامد. فقه در تعریف سنتی یعنی صدور حکم شرعی از ادله تفصیلی. اما، سخنران بیشتر انتظار دارد که دانش فقه جانشین علوم اجتماعی گردد و به تحلیل نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید بپردازد و برای رفع مشکلات این نظامات راهکارهایی عرضه نماید.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#تجمع_فیضیه
#تحول
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠انتظارات حداکثری از فقه در عصر پایان اجتماعی فقه!
🖋دکتر حسن محدثی گیلوایی
⬅️فقه دانشی قدیمی است. هم به لحاظ بنیانهای معرفتی دچار بحران است و هم بهلحاظ کارآمدی. تحقیقات جامعهشناختی محدود انجام گرفته در باب حضور اجتماعی فقه نیز نشان میدهد که این دانش با مدرن شدن روزافزون جامعهی ایران بهلحاظ اجتماعی نیز دچار بحران است و حضور اجتماعی آن بهنحو روزافزون رو به افول است.
⬅️جمعیت کسانی که به داشتن مرجع تقلید باور دارند و جمعیت کسانی که به رسالهی عملیه مراجعه میکنند، بهنحو روزافزون در حال کاسته شدن است.
⬅️زمانی در این کشور فقه مهمترین دانش و فقیه مهمترین نخبهی فرهنگی و واجد بیشترین قدرت نمادین بود. زمانی در این کشور کسی بدون ارتباط با فقیه و پرسش از قواعد شرعی برای فعالیت اقتصادی فعالیت اقتصادی نمیکرد. همیشه پیوند وثیقی بین بازار و روحانیت وجود داشت.
⬅️در تمامی این موارد فقه در حال از دست دادن یکایک موقعیتهای اجتماعی خود است. فقه اسلامی از اساس دچار تأخّر است و با انبوهی از چالشها مواجه است.
⬅️حالا در این شرایط کسانی خواهان حضور حداکثری فقه هستند و انتظار دارند فقه مسایل تمدنی و اجتماعی-سیاسی جامعهی بهنحو روزافزون در حال مدرن شدن را حل کند!
⬅️این انتظار حداکثری از فقه بحرانزده بیش از پیش مایهی شگفتی آدمی میشود. پیشنهاد میکنم نخست از بحرانهای فقه اسلامی پرسش شود و سپاس انتظارات حداکثری از فقه مطرح گردد.
⬅️دانشی که اساساش متزلزل است چهگونه میتواند انتظارات حداکثری را برآورده کند. بهعلاوه، کدام دانش بر اساس فرامین حکومتی بالیده و رشد کرده است که فقه دومیناش باشد؟!
🔴 #دغدغه_های_حوزوی ضمن استقبال از #یادداشت ها، #نقد ها و تحلیلها، اعلام می دارد انعکاس نظرات به معنی تایید آنها نمی باشد.
#حوزه_علمیه
#نقد_و_نظر
#نقد_حوزه
#سکولاریسم
#دین
#مطالبه_گری
#نقد_اجتماعی
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت و این همه انتقاد؛ مسئله چیست؟
🖋مجید جعفریان
⬅️دقت در کانالهایی که در حوزه دین فعال اند نشان میدهد فراوانی انتقادها نسبت به نظام روحانیت به طور روزافزونی رشد داشته. برخی از انفصال طلاب از مراجع و سازمان، برخی از نگاه متفاوت مراجع از نظام روحانیت و برخی به هر سه(طلبه، مرجع، نظام) تاخته، از ضلع چهارمی یعنی اجتماع که این سه با آن ارتباط دارد سخن گفته و با ناکارآمد نشاندادن سازمان روحانیت در عرصههای مختلف، بحث را به ناکارآمدی فقه کشانده، آن را سنتی خوانده و کسانی که به دنبال استفاده از این فقه برای توسعه نظام سیاسیاجتماعی در ایران هستند را به سخره میگیرند.
⬅️بدون داوری ارزشی صحت یا نادرستی ایده اخیر، رشد چنین انتقاداتی سه دلیل عمده دارد:
🔸نخست رشد نگاه تحولگرای برخی از حوزویان به دلیل همساننگری و مشایعت آنها با نگاههای روشنفکرانه در نقد نظام دینی و روحانیت که برخی از آن به «تیغ به خودیزدن» یا «روی شاخهنشستن و زیر پای خود را ارهکردن» یاد میکنند.
🔸دلیل دیگر پیشدستی برخی از حوزیان به لزوم ایجاد «انقلاب نرم» درون نظام اداری، آموزشی، معیشتی و نقشی حوزویان در جامعه و همچنین حفظ باورهای سنتی البته با اتخاذ رویکرد انتقادی به نظام فعلی در حوزههاست.
🔸دلیل سوم که دربرگیرنده اعتقاد برخی از منتقدین جدی است و بیشتر انتقادها را به این جهت سوق داده است، تأکید بر تقویت «کارکرد»های نظام روحانیت به جای «عملکرد» آن در شرایط فعلی است:
⬅️نظام دینی شبیه دیگر نظامات اجتماعی است که با توجه به ارتباطی که با جامعه دارد مفهومسازی میشود. نظام دینی بر معنای مشترکی مبتنی است و این معنای مشترک همیشه نتیجه ارتباط آن با بدنه اجتماع و دیگر نظامات است. به هر میزان این روابط افزایش یابد، معناهای مشترک نیز فزونتر شده و مسیر برای توسعه در زمینههای مختلف فراهم میشود. این معنای مشترک در صورتی با دیگر نظامات در جامعه همراه میشود که تبدیل به یک گفتمان مشترک بینالاذهانی شود. با این وصف، به نظر میرسد در سالهای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی، شکاف طبقاتی و تغییرات فرهنگی و نگرشهای معرفتی بین طلاب، تضادها در بدنه روحانیت با خود و دیگری در سطوح اجتماعی و حکومتی افزایش یافته و منتقدین را رشد داده است.
⬅️نکته دیگر اینکه هيچ نهاد كليدي در جامعه وجود ندارد كه شكلدهنده همهي نهادهاي ديگر و مسلط بر همه آنها باشد. تصوری که هنوز به عنوان یک اصل تأییدشده در ایران وجود دارد این است که نظام روحانیت جلودار دیگر نظامها نظیر علم و هنر است. اینکه هیچ نهاد کلیدی وجود ندارد البته بدين معنا است كه يك نظام، رفتاري را در نظر ميگيرد كه در نظام ديگر رخ ميدهد، امّا ميتواند فقط تفسير کند يا بفهمد كه این رفتار مطابق تعاريف خودش هست يا خير. بهطور مثال نظام ديني رفتار نظامهاي ديگر را بر مبنای تمايز بين مقدس و نامقدس، تفسير خواهد كرد. هر نظامي به ديگر نظامها بر مبناي مقولهها و تفسيرهاي مخصوص خودش از جهان توجه ميكند و واكنش نشان ميدهد و هيچ انتقال مستقيمي از يك نظام به نظام ديگر وجود ندارد. کاربست این نکته در اینجاست که وقتی منتقدی بحث از ناکارآمدی فقه در عرصه اجتماع ایران میکند، به این معناست که اولاّ نظام دینی نتوانسته به تفسير ديگر نظامها دسترسي پيدا کند. ثانیاّ نسبت به شيوههايي كه ميتوانسته بر آنها تأثير بگذارد، بيخبر است.
⬅️نکته دیگر توجه به مسئله اعتماد، مخاطره و قدرتی است که نظامها در تضعیف یا قدرتمندکردن آنها نقش تعیینکنندهای دارند. احتمالا از نظر منتقدین زندگي در جامعهای که قرار بوده سازمان روحانیت تمامیتخواهانه اداره کند این دو اتفاق یعنی اعتماد و رفع مخاطرهها به شکل جدی یا رخ نداده.
⬅️در هر صورت، این انتقادها نشان میدهد که نه تنها اعتماد به سازمان روحانیت بسیار تضعیف شده، بلکه شاید این سازمان خود دلیل اصلی برای مخاطرهآمیزشدن برخی از رفتارها و کنشهای دینی و غیردینی است. با این حال، به منظور تشریح نگاه منتقدین باید بین اینکه چگونه نظام روحانیت با جامعه بهمنزله كل پيوند مييابد و چگونه با ديگر نظامها پيوند ميخورد، تمايز قائل شد. چرا که اولي بر مبنای كاركرد و دومي براساس عملكرد تحليل میشود.
⬅️این همان نقطه اختلافی منتقدین با دیگرانی است از جنبههای عملکردی نظام روحانیت دفاع میکنند. منتقدین در این عرصه معتقدند روحانیت تلاش داشته که بهواسطه عملكرد، اهميتش را به ديگر بخشها در جامعه نشان دهد که نتیجه آن تحت تأثیرقراردادن علائق غيرديني و دينداري در ایران است و موفق هم نبوده است. در حالی که برگشت روحانیت به جنبههای کارکردی نه تنها عزت و احترام را به حوزویان بر میگرداند بلکه پایههای این نظام را بیش از پیش در آینده ایران مستحکمتر خواهد کرد.
#یادداشت #حوزه_علمیه #سکولاریسم
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تصحیح یک برداشت از سکولاریسم حوزوی
🖊محمدعلی میرزایی
◀️تقلیل چهارگانه فرد، اجتماع، حکومت، امت به فردیت و حکومتی باعث بسیاری از بدفهمیها شده است. اگر فقهی حکومتی نبود به معنای این نیست که سکولار است. اندیشه و فقه و نظریه سکولار در واقع معرفت و یا فقه غیر سیستماتیک و غیر اجتماعی است. اهداف اجتماعی و حوزههای سرنوشت جوامع در این اندیشه سکولاریستی مبنا و مناط نیست. دین به رابطهای شخصی بین متدین و مبادی متعالی و قدسی او تنزل مییابد.
◀️از آن طرف، فقه غیر سکولار میتواند غیر حکومتی باشد. در عین اجتماعی بودن و عام بودن و واجد دغدغههای جامعه و سطوح بالاتر آن یعنی امت و تمدن بودن اما ممکن است حکومتی هم نباشد. در حقیقت فقه حکومتی سطح نازلتری دارد در قیاس با فقه امتی یا اجتماعی. فقه غیرسکولار غیرحکومتی ناظر به تحقق اهداف و غایات کلان اجتماعی حرکت میکند و حکومت یا دولت بخشی از این جریان است که ممکن است در شرایطی اصولا تحقق آن ملاک و مبنا نباشد و در عین حال فقه ما در عرصه اجتماعی فعالیت خود را داشته باشد. برای نمونه به سیر جریان فقه اجتماعی و تمدنی امام باقر علیهالسلام و فرزند بزرگوار بنگرید. آنان فقه حکومتی تولید نکردند اما فقه آنان ذاتاً و از ریشه اجتماعی و کلی و تمدن ساز است. در واقع فقه امام صادق علیهالسلام در عین این که حکومتی نبود اما اجتماعی و تمدنی و غیرسکولار بوده است.
◀️وقتی بزرگانی از تحلیلگران و متفکران میانی حوزه یا دولت ما این مقولهها و مفاهیم دقیق و چند ساحتی و متعددالابعاد را در دوگانههای بستهای حبس کنند باعث سوء تفاهمهای بسیار زیادی میشوند. به عنوان مثال اگر ما تصور کنیم که فقه و حوزه یا سکولاراند یا حکومتی دیگر حاشیه و فضایی برای تسامح و بردباری نخواهد ماند. اگر فقیهی در دایره حکومت حرکت کرد فقه غیر سکولار و اسلامی و انقلابی است اما اگر این کار را نکرد حتی اگر فقه و فقاهت او کاملا اجتماعی و حتی تمدنی هم باشد او برجسب سکولار میخورد. این مشکل از سر غرض و مرض نیست بلکه به خاطر فروکاهش دادن مفاهیم چند لایه و بسیار پیچیده به دو گانههای بسته و جزم اندیشانه است.
◀️البته با بودن حکومتی رشید و ارجمند با بنیهها و ریشههای انقلابی و کاملا اسلامی هر فقیهی باید برای برون رفت از معضلات نظری این حکومت در مسیر حق و حقیقت اسلامی تلاش کند و با فتوا و نظریه و نظام معرفتی به حمایت و کمک این تجربه بیاید. این یک تکلیف شرعی و اخلاقی و عقلی است. اما اگر به هر دلیلی فقه و فقیهی به میدان حل معضلات حکومت نیامد دلیل سکولار بودن او نیست و او ممکن است اعتقادی به الگوی حکومتیای متفاوت داشته باشد. فکر کنید آیتالله سیستانی در عراق آیا به دنبال تولید فقه حکومتی برای دولت عراق است؟ و آیا چون نیست میشود گفت او سکولار است؟ ( به نقل از http://ijtihadnet.ir/ )
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم
#جامعه
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0