eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نگاهی به هندوستان؛ دومین پایگاه تشیع 🔸به بهانه کشتار فجیع مسلمانان هند 🖋سیدجواد محمدزاده(دانش‌آموخته حوزه علمیه قم) 🔹هندوستان بزرگ ترین کشور از نظر تعداد شیعه در جهان بعد از ایران و پاکستان می باشد. جمهوری هند بیش از یک میلیارد جمعیت دارد(نزدیک به یک ششم جمعیت جهان را دارد) و زبانش هندی و انگلیسی و 21 زبان رسمی دیگر دارد. شهرهای؛ بمبئی، دهلی، کلکته، بنارس، مدرس، بنگور، حیدر آباد، و آگرا از شهرهای مهم آن است. 🔸ادیان و مذاهب : آیین های هندو، مسلمانان، مسیحیت، سیک، بودایی، جینیست، زرتشتی، یهودی، بهایی،... که مسلمانان بیشترین درصد را دارد. اسلام؛ در همان قرن اول اسلام از طریق بازرگانان وارد هند شد. غزنویان سال 349 هجری نخستین افراد ایرانی هستند که دین اسلام را به هندوستان سرایت دادند. 🔸نقش علما؛ مهاجرت میر سید علی همدانی به همراه 700 نفر از سادات ایرانی به کشمیر در زمانه صفویه. ارسال کتب علما مخصوصا علامه حلی. مهاجرت قاضی نورالله شوشتری به عنوان قاضی القضات لاهور. چهار رویداد اسلامی : عید قربان، عاشورا، میلاد پیامبر، عید فطر، تعطیل رسمی این کشور است. 🔸فرق : اثنا عشری، بهره، خوجه ها هستند .دو فرقه مهم شیعیان؛ بهره ها و خوجه ها هستند مناطق مهم شیعی ‌؛ جامو و کشمیر، کلکته، لکنهو، دهلی، احمو آباد، گجرات و بنگلور... است. وضعیت اقتصادی شیعیان خوب نیست و از نظر فرهنگی سطح پایینی قرار دارند 🔸حدود 50 حوزه علمیه شیعی در هند فعال هستند. اندیشمندان شیعه در هند : میر محمد مومن استرآبادی. علامه غفران مآب. علامه دلدار. مفتی محمد عباس شوشتری. میر حامد حسین موسوی. شهید ثالث قاضی نور الله شوشتری. 🔹از مشکلات جدی هند؛ نبود تشکیلات واحد تحت لوای رهبری واحد است. زیرا درگیری های فرقه ای بین مسلمانان و سیک ها و هندوهای افراطی است. البته باید انگیزه غارت اقتصادی غربیان را با ذره بین نگریست هند مرکز ادویه جهان و پارچه های هندی است. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
🔴این روزها در هند چه خبر است؟‼ ♦️ماجرا از آنجایی آغاز میشود که حزب فعلی حاکم بر هند BJP، قانونی در مجلس به تصویب میرساند که به موجب آن کسانی که نمیتوانند هندی بودن خود را با مدارکی که منوط به قبل جولای ۱۹۸۸ باشد را اثبات کنند از کشور هند اخراج میشوند(قانون NRC)... ♦️پس از آن که دولت این قانون را در ایالت آسام به اجرا گذاشت، حدود یک میلیون نهصد هزار نفر نتوانستند هندی بودن خود را اثبات کنند؛ از این تعداد یک میلیون سیصد هزار نفر غیر مسلمان بودند که باید اخراج می شدند اما حزب حاکم که متشکل از هندوهای افراطی است را اولا با کمبود بانک رای مواجه می کرد و ثانیاً تعداد هندوها را در هند کاهش میدهد.... ♦️لذا با خباثت تمام قانونی تحت عنوان اصلاحیه شهروندی (CAB) در مجلس به رای گذاشت؛ طبق این قانون اتباع غیر هندی سه کشور بنگلادش، پاکستان و افغانستان که از مذاهب هندو، مسیحی، سیک، بودایی، جین و زرتشت هستند می توانند در هند با شرایطی حق شهروندی بگیرند اما مسلمانان از این گروه شمرده نشده اند... ♦️این قانون در ۲۰۱۶ مطرح شده بود اما به رای گذاشته نشد؛ همچنین نخست وزیر فعلی هند نارندرا مودی اولین نخست وزیری است که بعد از استقلال هند به فلسطین اشغالی سفر کرد و روابط هند و اسرائیل را عادی سازی کرد.... ♦️بی شک حوادث اخیر کشمیر مسجد بابری، تغییر اسامی اسلامی شهرهای هند و اینک این قوانین از ثمرات این پیوند نامشروع است؛ پس از به تصویب رسیدن این قانون ( CAB ) که غیر مسلمانان میتوانند تابعیت هند را دریافت کنند لکن مسلمانان از این حق محروم و اخراج می شوند، خشم مردمی در سرتاسر هند به ویژه مسلمانان علیه این قانون به اوج رسید... 🔸پلیس با بی‌رحمی تمام این تظاهرات مسالمت آمیز را سرکوب می کند و کسانی که این اخبار را انتشار می دهند را تهدید میکند و اوضاع را به جنگ داخلی مذهبی سوق می دهد همان چیزی که هندوهای افراطی به دنبال آنند ♦️عصر روز جمعه ۱۳ دسامبر تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان دانشگاه جامعه اسلامی دهلی در خیابان اصلی این دانشگاه که در منطقه مسلمان نشین اوکهلا واقع شده است توسط پلیس با گاز های اشک آور و سپس با مجروح کردن دانشجویان و ضرب و شتم بیرحمانه آنان که گویی کینه های چند صد ساله به مسلمانان را در دل دارند، این تظاهرات را وارد نبرد خیابانی کرد.... 🔸پلیس سپس با ورود غیر قانونی به داخل محوطه این دانشگاه اسلامی بسیاری را تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار داده و با حمله به مسجد جنوبی دانشگاه و شکستن درب ها و شیشه های آنجا به خوابگاه دختران را نیز تعرض کرده و با قطع برق آنجا شروع به آزار آنان کرده است.... ♦️در کنار قیام دانشجویان تظاهرات دانشگاه‌های Jnu و Aligarh نیز توسط پلیس به خشونت کشیده شده است. در شهرهای ایالت های شرقی همچون آسام، بنگال، منیپورا، میگهاله، بیهار و....نیز تظاهرات میلیونی علیه دولت همچنان پابرجاست. ♦️کاری که این حزب آپارتاید مذهبی در حال انجام آن است، پیروی از رژیم اشغالگر صهیونیستی در فلسطین اشغالی است؛ روز ۱۵ سپتامبر تا کنون پلیس و نیروهای زیردست شان مناطق مسلمان نشین در دهلی و سایر نقاط هند را در محاصره قرار داده و عبور و مرور و زندگی روزمره را دچار اختلال کرده است... 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️️ یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة ▪️درگذشت طلبه‌ جهادگر حجت‌الاسلام احمد خسروی را به همه‌ حوزویان و خانواده‌ وی تسلیت عرض می‌کنیم. ▪️خدمات و تلاشهای ارزنده ایشان در مناطق سیل زده کشور و حضور در کنار مردم مناطق محروم به ویژه مردم سیل‌زده‌ سیستان و بلوچستان هرگز فراموش نخواهد شد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠حاج احمد عزیزم! 🖋حسین عندلیب 🔹مردم مظلوم و محروم سیستان و بلوچستان کم و بیش با نام حاج احمد خسروی و گروه طلاب جهادی «رسالات» آشنا هستند. حاج احمد و رفقای طلبه جهادی وی با هدف محرومیت زدایی و کمک به محرومین کارهای زیادی در این مناطق انجام دادند. وی و دوستان جهادی اش در مناسبت های مختلف برای کمک به مردم آن دیار به آنجا سفر می کردند و با دستانی پر از سوغات و خوراکی و اسباب بازی و...دلهای کودکان و بزرگسالان آن سامان را خشنود می کردند و خنده را بر لب های مردمان جاری می ساختند. 🔹سابقه آشنایی من با حاج احمد عزیز به دو دهه قبل بر می گردد. هنگامی که در حوزه علمیه آیت الله مشکینی (ره) با هم آشنا شدیم. در آن زمان بخشی از برنامه های فرهنگی و بسیج حوزه مذکور با حاج احمد و برخی رفقای دیگر بود و این قلم دار هم گاه گاهی توفیق هم رکابی با این خوبان را داشتم. 🔹از همان زمان مدیری مدبر و لایق بود و همواره با متانت، صبر و مشورت و تفکر سعی می کرد کارها را به بهترین نحو پیش ببرد. از برنامه های شاخص آن دوران راه اندازی کانون دانش آموختگان و همچنین برگزاری یادواره شهدای حوزه علمیه الهادی(ع) بود. 🔹ایشان سعی بر آن داشت طلبه های این حوزه مبارکه را دورهم گرد آورد و برای کارهای بزرگ جهادی کادر سازی و نیرو سازی لازم را فراهم آورد. 🔹با تلاش های حاج احمد و برخی دوستان دیگر طلبه گروه جهادی «رسالات» به راه افتاد و کارهای بزرگی در مناطق محروم سیستان رقم خورد. 🔹حاج احمد همواره لبخند بر لب داشت و در عین حال در مدیریت و برنامه ریزی جدیت خاصی داشت. حاج احمد یکی از مصادیق واقعی کریمه ی«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ؛ (حجرات: 15) مومنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند، سپس هرگز شک و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کرده اند، آن ها راستگویانند» بود. 🔹حاج احمد برای خدمت به مردم و محرومین، کودکان و بزرگسالان، پیرمرد و پیرزن، سنی و شیعه سر از پا نمی شناخت و خود را وقف خدمت به مردم کرده بود. 🔹او معتقد بود یکی از مهمترین رسالت های یک طلبه حل کردن مشکلات و گره ها از زندگی مردم به خصوص محرومین است از همین رو همواره دل در گرو خدمت به محرومین داشت. 🔹حاج احمد عزیزم! این سطور در حالی می نویسم که خبر رحلت ات برایم غیر قابل باور است! حاج احمد عزیزم! از دست دادن تو نه تنها برای حوزه و طلبه ها و گروه های جهادی و خانواده و بستگان عزیزت دردناک بود بلکه امروز حضرت ولی عصر(عج)، رهبر عزیزمان و انقلاب اسلامی یکی از سربازان مجاهد خود را در عرصه خدمت رسانی به محرومین و مستضعفین از دست داد. 🔹این حادثه غم بار را به محضر نورانی بقیه الله الاعظم(عج)، مقام معظم رهبری، مراجع عظام تقلید، حوزه های علمیه، طلاب عزیز به ویژه اعضای گروه جهادی «رسالات» و خانواده محترم و بستگان ایشان عرض تسلیت و تعزیت دارم. امیدوارم خدای متعال این عزیز را که با اقتدا به آقای کرم و بخشندگی حضرت جواد الائمه(ع)، عمری به بخشندگی و دست گیری از محرومین مشغول بود با این امام همام محشور نماید و شفاعت امام مهربانی شامل حال این عزیز گردد. 🔹حاج احمد عزیزم! غم از دست دادن تو سنگین است. اما یاد و نام تو همواره در دلهای دوستانت و بچه های سیستان باقی می ماند. اَللّهُمَّ وَاَسْكِنْ اِلَيْهِ مِنْ رَحْمَتِكَ رَحْمَةً يَسْتَغْنى بِها عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِواكَ وَ احْشُرْهُ مَعَ مَنْ كانَ يَتَوَلَّاهُ. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا و ظهور قدرت جدید 🖋دکتر مهدی سلطانی(استاد دانشگاه باقرالعلوم) 🔸چین را به عنوان قدرت نوین اقتصادی می شناسیم، اما از این به بعد به عنوان قدرت استعماری نوین باید شناخت. 🔹در فهم استعمارگر جدید باید به بنیانهای نظری این استعمارگر نوین توجه کنیم. 🔸به عبارت دیگر، اروپا و امریکا به عنوان یک استعمارگر چند ده سال اخیر، هماره به ابعاد مختلف آن توجه کردیم، به بنیادهای فلسفی و نظری، علوم انسانی که به وجود اورده اند، حال همین مطالعات نظری را بایستی درباره چین انجام دهیم. 🔸دلیل این کار را باید به جغرافیای ایران توجه کنیم. چرا کرونا بعد از چین به ایران رسید، به خاطر موقعیت جغرافیایی ایران. ایران در موقعیت اتصال شرق و غرب است. 🔸کرونا نشان داد که تحلیلهای مان را باید تغییر دهیم، چون ما با پدیده ای غربی مواجه نیستیم، بلکه این پدیده، شرقی است، لذا باید به نحوه ای از انسان که چینی است، با تاریخ خاص خود و لحظه حال ی که در آن حضور دارد، و امکانهایی که در حال رقم زدن هست، توجه کنیم. از این رو پیشنهاد می کنم که مطالعات جدیدی به عنوان انسان شرقی چینی شکل بدهیم، تا بتوانیم در سالهای آینده، مواجهه عالمانه و دقیق داشته باشیم، باید از درسهایی که در مواجهه با غرب داشتیم، این دفعه برای شرقی چینی داشته باشیم. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا: معلم آخر 🖋دکتر خسرو باقری 🔹ارسطو، این فیلسوف جامع و اندیشمند بزرگ همه دورانها را، معلم اول نام نهادند. و این البته نشانگر مقام فاخر معلمی است. اکنون، می‌سزد که ما کرونا را معلم آخر بنامیم. اما چنان که در تعبیر انگلیسی‌زبانان آمده، آخرین، فروترین نیست و بسا که فراترین باشد. معلم آخر، اینجا نشانگر آخرِ معلمی است. اما آموزه‌های این معلم آخر کدامند که او را شایسته این نام می‌کنند؟ 🔹نخست، کرونا تصویر ما را از جهان دگرگون کرد. او نشان داد که جهان اسرارآمیز است و این را عیان کرد که چگونه طومار حیات بشر، با همۀ طول و عرض تمدنش، می‌تواند با خُردپایی ناچیز در هم‌پیچیده شود و همچون پاره کاغذی، مچاله و به دور افکنده شود. آدمی باید بیاموزد که جهان پر از اسرار ناشناخته است و او در غار هزارتویی گام می‌زند که از هر کناره‌اش رازی بیرون می‌جهد و تا کرانه سر می‌کشد. او همچنین نشان داد که در این جهان، ماده و معنا در هم خلیده‌اند و جسم و جان در هم پیچیده‌اند؛ چنان که جان گران تو در گرو جسمی ارزان و ناچیز چون کروناست. و ما چه به خوبی آموختیم که پاسداشت جان، در گرو چشمداشت به پاکیزگی در جسم است. 🔹دوم، کرونا معرفت شناسی ما را تحول بخشید. او نشان داد که واقعیت‌هایی در جهان وجود دارند که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت و از آنها عبور کرد، بلکه باید در برابر آنها سرفرود آورد. سازه‌گرایان کجایند تا ببینند که همه چیز ساختۀ ذهن ما نیست و واقعیت‌هایی سترگ وجود دارند که راه ما را می‌بندند و ما را به شناخت خود وامی‌دارند. آری این ذهن خلاق ماست که باید جامه‌ای درخور قامت این واقعیت‌ها بدوزد، اما نه جامه‌ای برای هیچ کس و هیچ چیز. ما هستیم که با سازه‌های ذهنی خود، کرونا را معلم آخر می‌نامیم، اما آیا این اسم بی مسمایی است؟ 🔹سوم، کرونا اخلاق و ارزشها را زیر و رو کرد. او یک برابری‌خواه بزرگ است. او برابری انسان‌ها را در برابر دیدگان ما قرار داد. او نیز همچون مادرش، مرگ، نشان داد که همه در برابر قانون او برابرند و هیچ کس برابرتر از دیگری نیست. در چشم او پاپ و پیرو یک حکم دارند. او شاه را بر همان زمینی می‌کوبد که گدا دیرزمانی بر آن زیسته است. فراتر از این برابری‌خواهی، کرونا "من" را به "ما" تبدیل کرد و به خوبی نشان داد که انسانها نه تنها برابر بلکه تنگاتنگ در بر یکدیگرند و سرنوشت همۀ آنها چون تاروپودی در هم پیچیده است. چنین نیست که اگر کسی گلیم خویش را از آب برگیرد، بتواند در گوشۀ عزلتی، مأوی بگیرد و در حباب بستۀ خویش زندگی کند. یا همه با هم زنده می‌مانید یا همه با هم می‌میرید؛ این است آموزه سترگ کرونا. با این آموزش، او کلید طلایی اخلاق را در دستان ما نهاد. این کلید طلایی، غلبه بر خودمحوری است و در این سخن حکیمانه جلوه‌گر شده است که آنچه را بر خود نمی‌پسندی بر دیگران مپسند. 🔸سرانجام، باید گفت که کرونا یک مربی حاذق است. پنجه در پنجه تو می‌نهد و بر زمینت می‌افکند تا برخیزی و از ضعف قدرت بسازی. چند صباحی تو را منکوب می‌کند تا با او مبارزه کنی و به این ترتیب، نیروهای ناشناختۀ خویش را بشناسی. او سرانجام پشت خویش را به خاک خواهد نهاد تا تو قدرت خود را بازیابی. این ترفند او برای رشد تو است. او باز روزی از روزنی دیگر و با نامی دیگر به تو حمله ور خواهد شد. او می‌آید تا غرور تو، این قدرت پوشالی، را در هم بشکند و قدرت واقعی تو را از نهادت بیرون کشد. آری، کرونا معلم آخر است. -به نقل از مدسه آزاد‌فکری 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠"بهداشت عمومی" حقی قانونی و فریضه‌ای شرعی 🖋محمد یاوری/ طلبه حوزه علمیه قم و دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر قال مولانا امیرالمومنین(ع): لا وقایه امنع من السلامه 1⃣ آموزه‌های شریعت اسلام بر ضرورت رعایت بهداشت و تاثیر آن در سعادت دنیوی و اخروی، تاکیدات صریح و ویژه‌ای داشته و التزام به اصول بهداشت فردی و اجتماعی را در راستای مصالح عمومی جامعه اسلامی، تکلیفی همگانی دانسته و آن را در قالب عمل عبادی و به عنوان فریضه شناسایی کرده است؛ 🔹 از آیه شریفه لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه(بقره ۱۹۵) می‌توان لزوم رعایت بهداشت و هر عملی جهت جلوگیری از هلاکت(خود و جامعه) را استنباط نمود و از باب قاعده فقهی ، وجوب آن را به اثبات رسانید؛ بنابراین عدم رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، تخطی از امر واجب و مستلزم عقوبت خواهد بود و چنانچه این عدم رعایت و سهل‌انگاری با هر انگیزه‌ای رخ دهد، براساس قواعد فقهی و حقوقی ضمان، تسبیب و لاضرر، علاوه بر عقوبت شرعی، محکومیت و مسئولیت مشدد قانونی نیز برای شخص به دنبال خواهد داشت. 2⃣ مطابق ماده ۱۲ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بهبود بهداشت محیط و انجام اقدامات پیشگیرانه و درمانی برای بیماری‌های همه‌گیر و واگیردار، باید توسط دولت‌ها به عنوان حقی همگانی و بشری به رسمیت شناخته شود. در قوانین ایران نیز به استناد بند۱۱ اصل ۳ و بند ۱ اصل ۴۳ قانون اساسی، بهداشت عمومی در زمره حقوق همگانی و نیازهای اساسی شناخته شده که دولت اسلامی موظف است همه امکانات خود را برای ایجاد و دسترسی تمام مردم به آن، به کار بندد. 3⃣ از آنجا که التزام به تکالیف قانونی به عنوان اساس روابط اجتماعی و زیربنای مصالح عمومی، نظم اجتماعی و امنیت ملی شناخته می‌شود و با توجه به تصریح اسناد حقوقی و تاکید صاحب‌نظران حقوق اجتماعی، نظم عمومی و امنیت ملی از جمله اصول حاکم و استثنائاتی هستند که جهت تامین و تضمین آنها در جامعه، می‌توان برخی از حقوق فردی را در کوتاه مدت، محدود و تعلیق نمود؛ بنابراین لازم است با کسانی که با قانون‌شکنی و تخلف از دستورات مراجع ذی‌صلاح قانونی، از مرزها و محدودیت‌های ترسیم شده، تخلف نموده و سایرین را نیز به ارتکاب تخلف تشویق و تحریک می‌کنند و اعمال آنان ثمره‌ای جز به خطر انداختن ، قصور در تکالیف فردی و تضییع حقوق اعضای جامعه ندارد، به دلیل ارتکاب برخورد قانونی و قضایی شود. 4⃣ آنچه در روزهای اخیر و پس از شیوع بیماری کرونا ویروس به یک چالش اجتماعی تبدیل شده است، برخی از تصمیمات ستاد ملی مبارزه با این بیماری(که مقام معظم رهبری تمام دستگاه‌ها را موظف به همکاری با آن نمودند) و بعضاً نادیده گرفتن این تصمیمات و دستورالعمل‌های بهداشتی از سوی برخی از افراد است؛ از جمله موارد چالش‌ برانگیز از منظر حقوقی، موضوع قرنطینه و تعطیلی برخی از مراسمات و تجمعات مذهبی از قبیل مراسم اعتکاف، نماز جمعه و جماعت است. 5⃣ در خصوص موضوع به تصریح اصل ۳۳ قانون اساسی اجرای قرنطینه اجباری برای اشخاص مبتلا یا در راستای جلوگیری از شیوع بیماری و مصالح عمومی، در مواردی که همراه با مجوز و از سوی مراجع قانونی باشد، امکان‌پذیر و قابل اجراست و عدم رعایت قرنطینه براساس ماده ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی در تشریح مسئولیت ناشی از ترک فعل و ماده ۲۲ قانون طرز جلوگیری از بیماری‌های آمیزشی و واگیردار، می‌تواند به عنوان فعلی مجرمانه شناخته شده و مستوجب محکومیت کیفری گردد. 6⃣ تعلیق برگزاری تجمعات مذهبی در این شرایط که براساس مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا، توصیه‌های متعدد متخصصین امر پزشکی و تاکیدات مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید مبنی بر رعایت این توصیه‌ها صورت گرفته، علاوه بر مستندات قانونی آن ذیل اصول قانون اساسی در خصوص مصونیت جان افراد از تعرض و خطر(مانند اصل ۲۲)، بار دیگر انعطاف پذیری شریعت اسلام و توجه ویژه و محوریت حفظ مصالح عمومی مردم در نظام مقدس جمهوری اسلامی را بر همگان آشکار ساخت و مویدی شد بر اینکه برخلاف کشورهای مدعی حقوق بشر که حقوق اولیه و ذاتی انسان‌ها را آغشته و آلوده به سیاست بازی‌های خود می‌کنند، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر آموزه‌های اسلامی، سلامت یکایک افراد جامعه و مصالح اجتماعی آنها را بر هر چیز حتی شعائر مقدس مذهبی خود مقدم می‌دارد. ✅ با توجه به آنچه ذکر شد بر آحاد افراد جامعه لازم است ضمن رعایت دستورات و توصیه‌های کادر درمانی متخصص، متعهد و انقلابی، و پرهیز از انجام رفتاری که موجب تخریبِ وحدت رویه، فرماندهی واحد و تمرکز مسئولین مربوطه می‌‌گردد، بنابر فرامین امام امت، از این تهدید نیز به عنوان فرصتی جهت نمایش همدلی و رزمایش آمادگی سنجی ارکان نظام در استفاده کنند. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠بیانیه آیت‌الله رشّاد درباره شیوع ویروس کرونا و‌ مسئولیت روحانیت و ‌مومنین در شرایط فعلی ⭕️بخشی از این بیانیه که به موضوع پرداخته شده: 🔸مردم فهیم و مؤمن میهن عزیز، رعایت دقت را در جهت رعایت بهداشت و سلامت خود و دیگران اعمال فرمایند. به حکم فرمان قرآنی: « لاتُلقُوا اَنفُسَکُم اِلی التَهلُکه»، و به مقتضای قاعده‌ی «وجوب دفع ضرر محتمل»، بطور جدی نسبت به رعایت توصیه‌های مبادی امور اهتمام کنند. عدم رعایت توصیه و تجویز کارشناسان معصیت است. تشخیص کارشناسان صالح بی غرض مانند فتوای فقیهان صاحب صلاحیت لازم الاتباع است؛ مبانی و ادلّه‌ی فطری، عقلی و عقلایی که وجوب تقلید از مجتهد را به عنوان متخصص در احکام شرع واجب شرعی می‌کند، عمدتا همان مبانی، التزام به نظر متخصصان و کارشناسان امور مربوط را لازم الاتباع و واجب می‌دارد. 🔸تجویزهای غیرموثق و غیرعلمی (مانند تجویز دارو و درمان، به استناد روایاتی که به لحاظ سند و دلالت مخدوش است، یا به اتکای نظرات عامیانه و غیرعالمانه) در صورت ایجاد خسارت و ایجاب ضرر موجب ضَمان است. و اگر باعث تحمیل هزینه بر افراد شود، تجویز کننده مدیون است. و هرگاه چنین دستورها و معالجاتی منجر به نقص عضو بیمار گردد حسب مورد و شروط، مستلزم دیه یا قصاص خواهد بود، اگر فردی بر اثر چنین تجویزی فوت کند موجب دیه بر تجویز کننده است، و در صورتی که خطر فوت بر اثر تجویز و معالجه‌ی غیرمجاز، عقلاً و عرفاً قابل پیش بینی بوده، و تجویز کننده عالماً و عامداً اقدام به تجویز کرده باشد، و استناد حادثه به فعل او احراز شود، در حکم قتل عمد خواهد بود. 🔸در این احوال و ایام، گاه گفتارها و رفتارهای ناسفته و نسنجیده‌ای از سوی برخی افراد خامسر و خامسرا، به نام دین و شریعت (و متاسفانه گاه با ظاهر و زیّ دینی) و احیانا به عنوان طب سنتی و اسلامی نسبت به امور بهداشتی و درمانی و مسائل علمی و امور بدیهی عقلی صادر می شود، که بهانه به دست معاندان می‌دهد، سخنانی که مایه‌ی خدشه بر عقائد دینی، وهن مذهب اهل بیت (سلام الله علیهم) و هتک حرمت حوزه و روحانیت می‌شود. این‌جانب: اولا از این کسان ناصحانه تقاضا می‌کنم از چنین رفتارهای خسارتبار دست بردارند، و ثانیاً از میادی امور از جمله دستگاه قضا به عنوان مدعی العموم (المدعی العام) و مسؤول صیانت از حدود الاهی و حفاظت از حقوق مردم استدعا می‌کنم: به حکم شرع و قانون، با این افراد و عناصر جاهل و جاه طلب برخورد کنند. این افراد با مواضع و مطالب ضدعلمی و خلاف بدیهی خود، به دوگانه‌سازیهای کاذب، از جمله تقابل علم و دین دامن می‌زنند که جفای آشکار در حق هر دو عنصر مقدس و الاهی است. اسلام، تواما دین فطرت، وحی، عقل و علم است، و به مقتضای «قاعده‌ی ملازمه» حکم شرع حکم عقل است و حکم عقل حکم شرع است. -متن کامل: rashad.ir/2020/03/02 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا، قم، روحانیت؛ چقدر ایوب؟ چقدر یونس؟! 🖋محسن قنبریان 🔸سیبل کردن قم و روحانیت برای "منشٲ" و بخصوص "شیوع" کرونا در کشور، گرچه از شبکه های بیگانه شروع شد؛ اما از زبان نمایندگان مجلس و مقامات مسئول و شخصیت های اجتماعی تعقیب شد. در بسیاری از شهرها نسبت به ماشین پلاک قم و لباس روحانیت حساسیت درست شد. در مواردی هم تعرّض و توهین اتفاق افتاد! هر چه بگوئی: روحانیت درصدی از اصناف موجود قم است و تازه قم هم منشٲ ویروس در ایران نبوده؛ فعلا این ابتلاء برای قم و روحانیت پابرجاست! اگر "هویت جمعی صنف روحانیت" را در یک "تشخّص تاریخی" لحاظ کنیم؛ این پرسش موجّه جلوه می کند: روحانیت دچار ابتلاء ایوب شده یا یونس؟! ♦️ابتلای ایوب(ع): دچار مسمومیت و بیماری ای شد که بدنش نطقه نقطه شد(۱) از او عیب جویی شد(۲) از مردم جدایش کردند در حالیکه قومش به او می گفتند: هیچ کس را به چنین بلیه ای ندیده ایم، جز به سوء سریره اش! شاید تو هم برعکس آنچه آشکار می کردی، باطنت، زشت بوده که چنین شدی!(۳) در حالیکه او "بی گناه"، مبتلا شده بود. رشک و حسادت شیطان براو موجب شد عامل بیماری توسط شیطان در او دمیده شود(۴).(انی مسّنی الشیطان بنص٘ب وعذاب). صبر ایوب، موجب رفع ابتلاء و عزت دوباره اش شد. امام صادق(ع) به شیعیان فرمود:"خدای تبارک وتعالی ایوب را بدون گناه، مبتلا کرد؛ پس صبر کرد تا جایی که عار مردم شد! شما بر تعییر و عارشدن صبر نمی کنید"(۵). ♦️ابتلای یونس(ع): یونس هم دوره ای در شکم ماهی محبوس شد و با بیماری به بیابانی خالی انداخته شد(۱۴۵/صافات). اما ابتلای او بدان خاطر بود که چون انبیاء دیگر، مردم را راهبری و سیاست نکرده بود(۶). غضبناک، از مردمش بود(۸۷/انبیاء). "کاظم" نبود که کدورتهایش را نابود کند(۷)؛ "مکظوم" بود(۴۸/قلم) مثل مشکی پر از خشم ؛ البته سربسته و ساکت. قرآن او را مثل "عبدی فراری" خطاب می کند(۱۴۰/صافات) که مورد ملامت بود(۱۲/صافات). لذا با وجود عصمتش، خداوند، پیامبر اسلام را از الگو گیری از او منع می کند(۴۸/قلم). یونس گمان نمیکرد از این ترک مٲموریت -باوجود هویدا شدن آثار عذاب- توبیخ شود و براو سخت گرفته شود(۸۷/انبیاء). اما خداوند او را زنده ولی بیمار در شکم ماهی، حبس کرد(۱۳۹تا۱۴٨صافات). دوره لبث و قرنطینه ی سختش در شکم ماهی، او را از "صاحب الحوت"(همراه ماهی) -که با غیض فروخفته اش بود- به "ذالنون" (صاحب اختیار ماهی) رساند. و این وقتی بود که در آن ظلمات، تسبیح حق می گفت و هرعیب ونقص از حکمت خداوندی تنزیه می کرد. خداوند هم، اورا استجابت واز غم وغصه-مثل دیگر مومنان- نجاتش داد(۸۸/انبیاء). دوباره به رسالتی جدید مبعوث شد. اینبار برای قومی صدهزارنفری یا بیشتر(۱۴۷/صافات). پیامبری شد با دو بعثت؛ یکی بهتر از قبلی! ♦️ابتلای روحانیت: تعییرها و عیب تراشی هایی که باوجود این همه طلبه جهادی و خدوم واقعا سزاوارشان نیست! هر روز که می گذرد بیشتر معلوم میشود این ویروس پراکنی در دنیا از "شیطان اکبر" است(۷). شاخه رسانه ای او می خواهد این صنف در تشیع را، "سامری" و الان دچارمرض "لامساس"(کسی نزدیک نشود!) معرفی کند! حال آنکه "اسلام منهای روحانیت، خیانت است". هزار سال است منصب آنان در غیبت، "منصب هارون" بوده مقابل "سامری ها". 🔻اما بوده و هستند آحادی در این لباس که چهره "مغاضباً" یونس شدند! به تعبیر امام عزیز، "منبری پرخاشگر" شده اند(۸). کمی از زیّ تواضع و لباس مستضعفین در آمده، شوکت و شاهی پسندیدند! از بار رسالت سنگین "فریاد بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم" ، شانه خالی و بعضا ساخت و پاخت کردند! و... قرنطینه ی نگاه ها، مکافات و کفاره ی پاک شدن این صنف شریف از آن سلولهای بیمار است. فعال تر شدن بدنه پاک روحانیت در ابتلائات دیروز و امروز مردم، ذوب کردن "نامردمی ها" در بین خودشان به همراه دارد. دیگر او که برای مردم مریض نشود و در تعب نیافتد، روحانی نیست ! اینگونه دوباره مبعوث میشوند؛ کاملتر و بهتر. ....................... پی نوشت: ۱تا۵.تفسیر برهان ج۴ص۶۶۲و۶۶۳ ۶.ر.ک:ادب فنای مقربان ذیل شرح ساسة العباد ۷. تصنیف غررالحکم ۵۰۶۰ ۷.اخیرا وزارت دفاع روسیه اعلام کرده: پنتاگون مسئول انتشار ویروس ها با پهباد های حامل حشرات آلوده به ویروس به نقاط هدف است! ٨. http://www.shafaf.ir/fa/news/345850 مطالب مرتبط: -آخوندها کجایید؟! -زکات یا کفاره؟! 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
28.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 جزئیات حضور طلاب در بیمارستان‌ها حجت الاسلام محمدهادی شفیعی، مسئول کمیته اعزام طلاب به بیمارستان‌ها (ستاد حوزوی بحران و حوادث غیرمترقبه) به تشریح جزئیات حضور طلاب و روحانیون در بیمارستان‌های قم پرداخت. ◀️ مشاهده با کیفیت بالاتر @HawzahNews| خبرگزاری‌حوزه
💠تاملات_کرونایی 🖋حسین مهدیزاده(طلبه حوزه علمیه قم) 🔸1- حضور جهادی در پشت سر طبیبان و پرستاران، ماموریت فرعی بلکه فرعی فرعی حوزه است. 🔸2- حوزه باید طرحش از سلامت و بیماری که آن را متناسب با جهانگری است که از انبیاء گرفته است پیدا کند. طب قدیم ما به نحوی طب بابل و مصر و یونان است. کتاب العین می گوید الطب: السحر. یعنی طب قدیم علم نسخه نویسی بر اساس یک جهان نگری خاص بود که از بابل و مصر تا یونان آمده بود و نمی دانم در چه دورانی(شاید هلنیسم اسکندر مقدونی)، تقریبا جهانی شد. در این مدل بدن در جبر مزاجهایش اسیر است و تنها نقطه اختیار انسان تعادل این مزاجهاست و این نقطه سلامتی، این نقطه اخلاق است، این نقطه عدل است. در رسیدن به این تعادل هم طبیعت بیرون از بدن، ابزار و تکنولوژی رسیدن به سلامتی است. پس باید به کمک خود طببعت، از مدخل تغذیه، تنفس(مثل غلیان)، روغن مالی، دارو(سم طبیعی)، ورزش و.... این تعادل را به درون بدنمان راهنمایی کنیم. چینی ها اما درک دیگری از جهان داشتند و همان را هم به طب تبدیل کردند. آنها در عالم جریان انرژی های حیات را دنبال می کردند و در بدن نیز کارشان با همین انرژی هاست. مثلا طب سوزنی نوعی خاص از اثرگذاری بر روی گذرگاه های انرژی حیات بود که منتهی به اثراتی در بدن می شد. یا ورزش هایی (که امروز به آن ورزش رزمی میگوییم) در اصل نحوه از رشد فاعلیت بر اساس این انرژِی را هم دنبال می کردند و توسعه اختیار را به نحوی با توسعه انرژِی هایی که در تصرف بدن شان است جستجو می کردند طب جدید هم که «کمیت» را در عالم اصل می داند و اندازه کمیت های مادی را عامل تحولات کیفی عالم میداند. همین مساله را در فهم زیربنایی از سلامت هم بکار می برد. تعداد کرومزوم ها را می شمارد. تعداد ویروس ها را اندازه می گیرد، تکثیر آنها را دنبال میکند. با کم و زیاد کردن سلول ها، باکتریها، ریز مغزی ها و... از بدن تا روان انسان را کنترل و بهینه می کند. 🔸3- اما طرح ما حوزه های علمیه که می خواهیم بگوییم جهان معنایی انبیاء نه جهان معنایی سحره بابل و مصر است و نه دنیای انرژِ چینی های یاجوج و ماجوج، چیست؟ آیا همه جهان بینی ها طرحی دارند برای فهم عالم و بدن اما طرح انبیاء که می گفتند ما واسطه حقیقی عالم بالا با زمین هستیم هیچ معنایی برای سلامت و تعادل و... ارائه نمی کرد؟ یعنی انبیاء طرح دیگران را به کار می گرفتند؟ طب نسخه نویسی بر اساس فهمی است که از جهان داریم. ما اصلا هیچ فهمی از جهان و بعد سلامت و تعادل در جهان نداریم که برای خودمان باشد و بگوییم بر اساس آن می خواهیم دست به گزینش از طب موجود، سنتی، چینی، روایات طبی و... بزنیم؟ حالا تاسیس طب که پیشکشمان! 🔸4- بلکه اصلا مساله انسان شناسی را رها کردیم. کار ما شده است نسبت دادن مطالعات دیگران به اسلام و بعد اثبات اینکه اسلام هم همین را می گوید! ایا واقعا قابل قبول است که جهان معنایی انبیاء، سلامت را به نحوی جبر طبایع یا انرژی ها یا کمیت مادی عناصر بدن بداند؟ من کاری به نسخه نویسی و کارآمدی نسخه های هر کدام از این طب ها ندارم. مساله ام جهان معنایی است که سلامت را معنی می کند. وضعیت موجود طلبه های جهادی در طی کشیدن زیرپای پزشکان و پرستاران استعاره ای از رفتاری است که با اصل ایده سلامت انجام داده ایم. 🔸5- ما اگر طرحی برای سلامت نداریم، آیا واقعا هیچ نقدی به نظریه «مراقبت» مدرن که در بیمارستان و قرنطینه بیمار کرونایی انجا می شود هم نداریم؟ شواهد میدانی نشان می دهد که ناامیدی و ترسی که اصل ایده «مراقبت در بیمارستان» در دل بیمارکرونایی ایجاد کرده است(فارغ از تغذیه بیمارستان، نحوه ضد عفونی کردن بیمارستان و...) به اندازه خود کرونا قربانی داشته است. ما حتی الان نمی دانیم که چه میزان از مرگ و میر کرونا، بخاطر ویروس است و چه مقدار بخاطر علم ناامید و خشنی که این روزها با زور و ترس بیماران را زندانی می کند. فوکو که به شبیه ترین بیماری به کرونا -یعنی ایدز- مرده است، تز دکتری اش مقایسه ایده مراقبت بیمار و تنبیه دیوانه در بیمارستان و تیمارستان مدرن با دنیاهای ماقبل آن است و می خواهد بگوید مدرنیته در اصل با بیمارستان هدف اصلی اش درمان نیست، بلکه چیزی شبیه زندانی کردن اوست. طنز تلخ تاریخ این است که جمهوری اسلامی و حوزه علیمه و طلبه هایش یک ماه است همه تلاش خود را برای صرف «ایثار» طلبه ها و طبیان و پرستاران جان برکف و ایثار گر برای زندانی کردن بیمار ناامید و ترسیده کرونایی می کند و به گفته آقای دکتر حریرچی نیروی انتظامی هم رَحِم بیمار را با زور از بیمارستان اخراج می کند چرا که ایده بیمارستان چنین اقتضا می کند. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کج فهمیِ چند نفر به اسم حوزه و انقلاب!! 📝 نقدی بر رویکرد کانال «حوزه انقلابی» 🖋 محمد حق‌پرست 🔹 حکایت کاسه داغتر از آش، حکایت چند نفر به ظاهر طلبه است که متشرع‌تر از رهبر معظم انقلاب و مراجع، به فکر دیانت مردم افتاده اند!! رهبری دستور حکومتی و ولایتی صادر کرده‌اند مبنی بر تبعیت و همکاری همه ارگانها و همه مردم با مسئولان مربوطه برای مقابله با کرونا؛ اما جماعتی، ساز مخالف کوک می کنند. دستور رهبری و تأکید معظم له اینقدر صریح و واضح است که هیچ توجیه و تفسیری را بر نمی‌تابد. همین جاست که ولایت پذیری افراد را باید امتحان کرد. همین جاست که باید تفرقه انگیزان را پیدا کرد. ای کاش به اسم خودشان بود، اما از اقبال بد حوزه، کج‌فهمی این عده همیشه به اسم حوزه و انقلاب تمام می‌شود. 🔹 بار اول نیست که این کانال، اعتبار روحانیت را خدشه‌دار می کند. بارها شده از آب گل‌آلود دنبال ماهی هستند و اتفاقا خوراک به دست رسانه‌های ضد انقلاب می‌دهند. به هرکسی برچسبی می‌زنند و خودشان را اعلم مطلق می‌پندارند. هنوز یک روز نگذشته، آخرین ایده حضرات ادمین این کانال (تحصن در حرم)، بهانه ای برای اتهام به روحانیت شده است. خوراکی که دقیقا دشمنان روحانیت، به دنبالش هستند توسط چند نفر معمم (ولو ناخواسته) طبخ می‌شود!! از مدیریت محترم حوزه تقاضامندیم، اقدامی مناسب با این کانال بی‌ادب و بی‌بصیرت داشته باشد. کانالی که به اسم حوزه، تیشه به دستش گرفته تا اعتبار حوزه را ریشه‌کن کند. چرا کج فهمی چند طلبه به پای کل روحانیت نوشته شود؟ تا کی قرار است اعتبار حوزویان بازیچه دست این جماعت باشد؟ 🔹 اما سخنی با ادمین‌های کانال «حوزه انقلابی»: هر کاری می خواهید بکنید (مثل نشر شعارهای تفرقه انگیز در راهپیمایی‌ها)، هرچیزی می‌خواهید بنویسید (مثل توهین‌هایی که به اسم انتقاد می‌نویسید)، هر عکس و فیلمی می‌خواهید درباره دیگران نشر دهید (مثل فیلم گاوی که در ماه مبارک رمضان، علیه یک منتقد منتشر کردید)، ولی به اسم «حوزه و انقلاب» نباشد. شما چند نفر، اسمتان نه حوزه است؛ نه انقلاب. اگر تقوا در نقد و نظر ندارید، حداقل تقوا داشته باشید که به اسم یک صنف آبرودار مطلب منتشر نکنید. @Manahejj @daghdagheha
💠کرونا و معنویت در خلوت 🕌 یکی از ابعاد ظهور و بروز دین، عرصه اجتماعی دین و مناسک جمعی و با عظمت است. این جلوه از حضور دینی در ایرانِ ما و پس از انقلاب تبلور بسیار بزرگ تری یافت. 🔺 این اجتماعات حس و حال معنوی را شدت می بخشد و هویت جمعیِ دینی را ارتقا می دهد. در سنت اسلامی نیز به شدت به این هویت جمعی تاکید شده است. تاکید به مسجد، نماز جماعت، زیارت، مجالس عزا، جهاد و ... از همین قبیل است. 🔺 اما در ادبیات دینی ما عنصر مهمی در معنویت وجود دارد به نام «خلوت». در اعمال ام داوود که مناسبت آن چند روزی است سپری شده، امام صادق (ع) خطاب به ام داوود می فرماید: «وَ اجْتَهِدِي أَنْ لَا يَدْخُلَ عَلَيْكِ أَحَدٌ يُكَلِّمُكِ أَوْ يَشْغَلُك‏» (فضائل الاشهر الثلاثه، للشیخ الصدوق ص 35) یعنی تلاش کن در این حال کسی وارد بر تو نشود که با تو سخن گوید و مشغولت سازد. 🔺اتصال و توجه حقیقی انسان به خدا با توجه به غیر و فرورفتن در کثرات جمع نمی شود. به همین دلیل مساله «خلوت» در عبادات در ادبیات اسلام و بعدها عرفان اسلامی بسیار جدی شده است. به نحوی که مساله «عزلت» از ارکان اساسی سلوک عرفانی مطرح شده و می شود. در میان علمای شیعه کتبی مانند التحصینِ مرحوم ابن فهد حلی و کشف المحجه سید بن طاووس و آثار ابن عربی و اتباع او و نیز کتب مهم عرفان عملی مانند قوت القلوب اشاراتی جدی به این مساله وجود دارد. برخی جوهره حقیقی «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» را همین می دانند. 🔺 البته گاهی این خلوت در برخی تعابیر به «عزلت»ی حداکثری گسترش پیدا کرده و هر حضور و کنش اجتماعی را منتفی می داند. مرحوم شهید مطهری در نقاط مختلفی از آثار خود این نگاه به عزلت را نقد می کند. (مراجعه کنید به بررسی مکتب عرفا در کتاب انسان کامل، و مساله تقوا در کتاب آزادی معنوی) مرحوم امام نیز عملا با انقلاب اسلامی معنای جدیدی به سلوک و خلوت و عزلت داد. و ظهور و بروز اجتماعیِ معنویت را به اوج رساند. 🔺 اما در کلام هیچ یک از حتی اجتماعی ترین علمای اهل اخلاق و عرفان نمیتوانیم نشانه ای پیدا کنیم که حضور در اجتماع را در حد از بین بردن خلوت بین انسان و خدا جایز بدانند. بلکه حداکثری ترین امور اجتماعی مانند جهاد و سیاسات باید با عمیق ترین جوهره تقوایی همراه باشد. 🔺 گسترش مناسک جمعی برکات بسیار زیادی دارد اما شاید یکی از اشکالاتی گاهی در متن این اجتماعات دامن ما را می گیرد شرطی شدن باشد. به این معنا که برای برخی حالِ زیارت و دعا و توسل و ... تنها متوقف بر حضور در اجتماعات باشد. به طوری که اگر در شب قدری نتوانست جمعی پیدا کند، بخوابد یا با کمترین حس و حال آن شب را صبح کند. 🔺 این ایام که اجتماعات با اجبار بیماری برگزار نمی شود شاید فرصت تمرین این خلوتِ معنوی و توجه به خدا بدون نیاز به سایر افراد باشد. 🔺 برای کسانی که در این مسیر قرار گیرند افسردگی از تنهایی و قرنطینه بی معناست. 🔺 شاید در تعبیرات امام و مرحوم علامه طباطبایی خلوتی در ضمن حضور حداکثری در جامعه بتوان یافت که با حقایق قرآنی و روایی نیز سازگار است و در جای خود باید از آن بحث شود. 🔺 ان شاء الله که به زودی باب زیارت و دعای جمعی مومنان دوباره باز شود. 🔻🔻🔻🔻 @ofoqemobin 🆔@daghdagheha
💠 💠 🔴آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها، نظرات و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه بدون پیش‌داوری و قضاوت... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💢 چرا بسته شدن عتبات ضرورت داشت؟ ✔️ یادداشت وارده/ سیدامید مؤذنی🔻 🔹 تا زمانی که وضعیت کرونا مسئله‌ای شهری بود و هنوز ورود زوار نوروز آغاز نشده بود، حرم‌ها باز بود و با محدودیت‌های دقیق و بهداشتی‌سازی حداکثری، امکان حضور زوار وجود داشت. اما با نزدیک شدن به نوروز مسئله باز بودن حرم‌، مسئله‌ای ملی شد. یعنی بسته‌نشدن حرم‌ها سبب می‌شد که زوار از شهرهای دیگر وارد مشاهد متبرکه بشوند. 🔹 بستن ورودی شهر نیازمند اتفاق نظامی بسیار خشنی است که چه‌بسا منجر به ازدست‌رفتن جان انسان‌هایی شود. برای جلوگیری از ورود حداقل چندهزار اتومبیل و جمعیت عظیم باید حجم زیادی نیروی نظامی از ورود مردم جلوگیری کنند که این قطعاً بدون درگیری انجام نخواهد شد. 🔹 ایران کشوری است که در سخت‌ترین شرایط تحریم بین‌المللی، مردمی همراه دارد که قحطی مصنوعی ایجاد نمی‌کنند،‌ جهادی و داوطلبانه برای کمک به نیروی درمانی و خدماتی به بیمارستان‌ها می‌روند،‌ ماسک رایگان تولید و توزیع می‌کنند و شبانه به ضدعفونی شهر می‌پردازند. تفصیل مطلب👈 https://b2n.ir/468055 🆔 https://eitaa.com/ijtihad 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
💠تحلیل محتوای پیام نوروزی مقام معظم رهبری در آغاز سال ۱۳۹۹ ه.ش 🔸نگاهی به عناوین و‌ محورهای مهمترین مباحث مطرح شده توسط مقام ‌معظم رهبری در پیام نوروزی آغاز سال ۱۳۹۹ ۹۹ 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠وداع با پایتخت؛ اشتباه پشت اشتباه 🖋علی خردمردی 🔹دو قسمت از سریال شیرین پایتخت گذشته و احساس می شود که بازخوردها نسبت به آن کمی صفر تا صدی است. 🔹اول اینکه چرا عادت کرده ایم تا از چیزی خوشمان نیامد یا با مبانی ما سازگار نبود با آن وداع کنیم؟ 🔸 بهتر است توجه داشته باشیم که جامعه مسیر خودش را طی میکند و به خداحافظی های ما حوزویان هیچ اهمیتی هم نمی دهد. این حقیقتی است واضح و مبرهن مگر اینکه بخواهیم با جار و جنجال آن را کتمان کنیم. 🔸بر همه روشن است که پایتخت یک پشتوانه ی ملی دارد. خوب یا بد مردم پایتخت را دوست دارند و اگر پایش بیفتد تا پایتخت ۱۰ را هم می بینند. 🔹امر دیگری که در اینجا بسیار مهم است تکلیف دینی و شرعی ما حوزویان در راستای هدایت جامعه است. ❓اما آیا با خداحافظی کاری درست می شود؟ ❓تا به حال کجا با خداحافظی کاری را درست کردیم که این دومی اش باشد؟ 🔹بهتر است دیگر دست از این مدل برداریم و به فکر اصلاح بیفتیم و خداحافظی را فقط برای دشمنان قسم خورده ی دین بگذاریم نه دوستان نا آگاه. 🔹آن چه که مهم است اصلاح مدل ها است. ▫️کادر سریال پایتخت در این چند سال تا به حال (تقریبا) توانستند که یک زندگی ایرانی_اسلامی را به شیرینی به تصویر بکشند. عوامل این فیلم هزار بار شرف دارند بر فیلم و سریال سازهایی که فیلمشان هیچ رنگ و بویی از دیانت ندارد. ❓مگر در عرصه هنر و سینما چند نفر را مانند سیروس مقدم داریم؟ طبیعی است که او نه درس دین خوانده و نه در یک ساختار مذهبی رشد کرده اما دغدغه ی سنت گرایی در فیلم هایش حس می شود. این چیزی است که باید آن را ارج نهاد نه این که همین چند نفر آدم درست و حسابی را هم بایکوت کنیم و بگوییم پایتخت از نظر ما دیگر تمام شده است. 🔴بهترین راهکار انتقاد دلسوزانه است. طوری که وقتی به گوش عوامل فیلم می رسد بدانند که منتقدین حامیان آنها هستند نه در صدد تخریب و انداختن آنها از چشم مردم. ▪️بهتر است که در نوشتن نقدها این نگاه دلسوزانه احساس شود تا جامعه ی هنری به جامعه ی مذهبی به چشم همیشه غُر زن ننگرد‌‌. 🔸قطعا در این دو قسمت پایتخت اشکالات فروانی بود حتی اشکالات شرعی اما راهش بایکوت نیست. 🔻🔻🔻🔻 @alikheradmardii @daghdagheha
💠آنچه می توان از کرونا آموخت 🖋دکتر شمس الملوک مصطفوی( استاد فلسفه دانشگاه تهران) 🔸جهان در حال حاضر و در عصر جهانی‌شدن، به علت پیشرفت‌های شگفت‌انگیز تکنولوژی‌های رسانه‌ای و ارتباطی، به یک کل به‌هم پیوسته و یک‌پارچه تبدیل شده است. اینک با تغییر وضعیت‌های زمانی و مکانی، ارتباطات متقابل و سرعت عمل اجتماعی، «سرزمین» معنای سنتی خود را از دست داده و دیگر وجود مرزهای جغرافیایی و فرهنگی قادر نیست از نفوذ دنیای بیرون به درون خانه و جامعه جلوگیری کند و لذا هر مشکل و یا رخدادی در هر نقطه‌ای از جهان می‌تواند سایر مناطق را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نیاز به تعریف جدید واژه‌هایی چون مسئولیت، تعهد، ارتباط، دیگری و… ضرورتی انکارناپذیر دارد. 🔸بیماری ویروسی کرونا و نحوۀ سرایت و گسترش آن، نمونۀ عینی و روشنی است از وضعیت پیچیده «هم‌جواری»، یعنی نزدیکی فزایندۀ جهانیان با یکدیگر و تبعات آن در عصر جهانی‌شدن. یک فرد بیمار می‌تواند ناقل بیماری به دیگرانی باشد که هیچ آشنایی و ارتباط خاصی با او ندارند و آن دیگران نیز می‌توانند کسان دیگری را مبتلا کنند بدون آن که خود نشانه‌ای از بیماری داشته باشند. و چون به واسطۀ امکانات حمل و نقل آسان و سریع مردم در سرتاسر جهان با یکدیگر در ارتباط‌اند، همۀ کشورها آلوده می‌شوند و مسئلۀ یک جامعه به مسئلۀ همۀ جوامع بشری تبدیل می‌شود. 🔸این پدیده جدید، پیامدها و آموزش‌های متعدد و جدیدی دارد که بسیار در خور تأمل بوده و می‌تواند درس‌آموز باشد: 🔹۱. یکی از مهم‌ترین پیامدهای درخور تأمل آن، بسط مفهوم فعل اخلاقی است زیرا در چنین وضعیتی دایرۀ مصادیق فعل اخلاقی از محدودۀ رفتارهایی که صرفاً محیط زندگی فردی و یا حداکثر اجتماعی خود فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، فراتر می‌رود و «مسئولیت» در قبال عمل فردی، معنای جدیدی به خود می گیرد. چراکه تصمیم یک فرد برای مراقبت و یا عدم مراقبت از سلامتی خودش، در واقع تصمیمی است که برای سلامتی و یا عدم سلامتی همۀ مردم در سرتاسر عالم اتخاذ می‌کند؛ یک فرد بیمار می‌تواند کل جامعه را بیمار کند و یک جامعۀ بیمار، دیگر جوامع را. شاید بتوان قاعدۀ طلایی اخلاق را که در کانت تفسیری عقلانی پیدا کرده است به‌صورت انضمامی و عملی بازشناخت بدین معنا که یک فرد با انتخاب بیماری برای خود (به دلیل بی‌توجهی و عدم مراقبت‌های بهداشتی)، عملاً بیماری را برای همۀ مردم برمی‌گزیند چراکه تصمیم وی از دایرۀ اثرگذاری شخصی بسیار فراتر می‌رود و ابعاد گسترده و جهانی پیدا می‌کند. بی‌شک مسئولیت اخلاقی چنین تصمیمی و نیز تبعات آن با معیارهای رایج مسئولیت‌پذیری و سنجش فعل اخلاقی تفاوتی بنیادین پیدا می‌کند. 🔹۲. پیامد دیگر بیماری «کرونا» با قابلیت گسترش و انتقال پیچیده و عجیبی که دارد، آن هم در زمانه‌ای که پیشرفت‌های علمی مرتبط با شناخت و درمان بیماری‌ها، در اوج است، این است که نشان می‌دهد بشر هیچ گاه نمی‌تواند مدعی شود که نسبت به تمامی خطرات پیرامون خود آگاه بوده و راه‌های مقابله آبادی آن‌ها را یافته است. شواهد متعددی در تاریخ دهه‌های اخیر، یعنی اوج پیشرفت‌های علمیِ پزشکی و بیولوژیک، دال بر این مدعاست که علم همیشه در اوج غرور و تبختر خود با مشکلاتی روبه‌رو شده که با صرف مدت‌ها تلاش و توان مضاعف و قربانیان بسیار موفق به غلبه بر آنها گشته است. این سخن به‌معنای کم‌ارزش شمردن پژوهش‌های علمی نیست زیرا به‌واسطۀ همین پژوهش‌هاست که راه‌حل‌ها یافت می‌شوند و این‌گونه خطرات رفع می‌گردند، بلکه بدین معناست که نظام هستی بسیار پیچیده‌تر از آن است که بشر بتواند مدعی شود از اسرار بسیار نهفته در هزارتوی عالم، سر در آورده و همۀ معماهای آن را گشوده است. 🔹۳. کرونا به ما می‌آموزد که جهان قوانینی دارد که کشف و به خدمت گرفتنشان کار علم است و ترس‌هایی دارد که مواجهه و غلبه بر آنها کار دین است (البته مرادم از دین نه شریعتی خاص بلکه کلیۀ راه‌های معنوی اتصال به ماوراء است که دین به‌معنای خاص هم می‌تواند مصداقی از آن باشد). لذا علم و دین که در اصل هر دو به ساحت یک حقیقت کلی تعلق دارند، برای بقای آدمی به‌خصوص در عصر مخاطرات بی حد و حصر و پیش‌بینی‌ناپذیر عصر جهانی شدن، به یکدیگر نیاز دارند. آن چه دین بر عهده دارد مکمل چیزی است که علم متکفل انجام آن است و بالعکس. برای مثال در شرایط کرونایی امروز علم می‌گوید چگونه در مقابل آسیب‌های جسمی ناشی از بیماری از خود محافظت کنیم و دین به ما می‌آموزد که چگونه آرامش خود را در قبال ترس و وحشت ناشی از شرایط بحرانی فعلی، حفظ کنیم. و لذا همان‌طور که جسم و روح برای حفظ سلامت خود به یکدیگر نیازمند و وابسته‌اند، علم و دین هم برای سامان دادن به یک زندگی مطلوب برای آدمی، به یکدیگر احتیاج دارند. 👇👇👇
👆👆👆 🔹۴. همچنین کرونا به ما می آموزد که بر خلاف نظر سارتر، «دیگری» دوزخ ما نیست بلکه می تواند صرف‌نظر از ملیت، مذهب، فرهنگ متفاوت، ناجی ما باشد کما این که بدون حضور و وجود دیگری، توان مقابله و مواجهه و حل بسیاری از بحران‌ها، به‌خصوص بحران‌های زیست محیطی فراروی آدمی، امکان‌پذیر نیست. 🔹۵. نباید فراموش کرد که انسان‌ها برای دوام و بقای خود بر روی کرۀ زمین، اولاً به ارتباط متقابل عاطفی با یکدیگر نیاز دارند. کما این که قرنطیۀ کرونایی و قطع ارتباط نسبی مردم با یکدیگر، خلا بزرگی در روابط عاطفی افراد خانواده و آحاد جامعه ایجاد کرده است که علاوه بر پیامدهای منفی کوتاه مدت، می‌تواند آسیب‌های روحی و روانی بسیاری را در دراز مدت به‌دنبال داشته باشد. ثانیاً حل‌وفصل چنین بحرانی جز با همکاری همه‌جانبه فکری و علمی و فنی و… همۀ دست‌اندرکاران امور مربوطه و حتی مردم عادی با یکدیگر امکان‌پذیر نیست. ♦️سخن آخر این که اصولاً مواجهۀ معقول و منطقی و نتیجه‌بخش با مشکلاتی که بشر در جهان کنونی با آن‌ها رودرروست، اعم از بیماری، فقر، نابرابری، افسردگی، پوچی، بحران های هویت و معنا و… گفتمان‌ها متعددی را می‌طلبد که خود نیاز به همفکری همۀ پژوهشگران در همۀ حوزه‌های علوم، اعم از علوم انسانی، علوم تجربی و… دارد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠مواجهه سنجش‌‌‌گرایانه با طب اسلامی 🖋رضا تاران 🔸چندین سال پیش و در زمان حیات مرحوم موسوی ده‌‌‌سرخی، دفتر این عالم اخباری رفته بودم، او کشکولی از خاطراتش را نوشته بود، صفحه‌‌ای باز کرد و به یکی از حضار داد تا با صدای بلند بخواند، مضمونش این بود: یهود از شیطان پرسید با شیعیان چه کنیم؟ شیطان گفت آنها را بی‌‌غیرت کنید، یهود پرسید چگونه؟ شیطان جواب داد استخوان خوک را پودر کرده و بعنوان قرص و کپسول به شیعیان بخورانید. بعدها آقای روازاده در یکی از مدارس علمیه، کلاس طب اسلامی دایر کرد، حکمای دیگر هم اضافه شدند، حکیم مرتضوی، حکیم خیراندیش و شیخ عباس تبریزیان، البته پیش از آنها هم مرحوم آل اسحق پرچم طب اسلامی را بلند کرده بود، یکسال در محله زاویه قم با ایشان همسایه بودیم و دیده بودم چگونه از شهرهای دور و نزدیک به امید درمان نازایی به ایشان مراجعه می کردند و ویزیت رایگان می‌‌شدند و با کوله‌‌باری از داروهای گیاهی خریداری شده آنجا را ترک می‌‌‌کردند. اما تبریزیان کلاس درس مفصلی در مدرسه فیضیه برپا کرد و طب اسلامی از طرف تشکیلات حوزه رسمیت بیشتری داده شد. بوفه مدرسه فیضیه کلکسیونی دائمی از کتابهای این حکما را برای فروش به نمایش گذاشته بود. 🔸فعالیت حکما در طول دو دهه اخیر عمومی‌تر شد، در رفت و آمدهای طلبگی تاثیر این کلاس‌‌ها دیده می‌شد. روزی خانه دوستی میهمان بودیم، میزبان برای پذیرایی «دم نوش گیاهی» آورد، یکی از میهمانان به شوخی گفت من چایی می‌‌‌‌‌‌خواهم و میزبان گفت مدتهاست برای خانه چایی خریداری نمی‌‌‌‌کنم. شبی هم به اتفاق چند نفر از دوستان فاضل-اکثرا درس خارج می‌خواندند- در جایی میهمان بودیم و حدود دو و نیم ساعت درباره خاصیت عسل و ترکیبات مختلف آن بحث شد. در برخی از محافل طلبگی درمان بسیاری از دردها در حجامت جستجو می‌شد. خانم‌ها به خرید لوازم آشپزخانه مسی روی آوردند. برخی از طلبه‌‌‌‌ها با حضور در کلاس حکمای طب اسلامی، نسخه تجویز می‌کردند، برخی از طلبه‌‌‌ها هم در ایام تبلیغی، بالای منبر برای مردم طب اسلامی آموزش می‌‌دادند، طلبه‌‌‌ای که برای تبلیغ به پادگان ارتش می‌‌‌رفت، می‌‌‌گفت از زمانی که برای سربازان طب اسلامی می‌‌گویم مخاطبانم با علاقه حرفهایم را گوش می‌کنند. آماری از عدد عطاری‌های قم ندارم اما اگر ساعتی در خیابان‌های قم حرکت کنید ده‌ها عطاری را می‌توانید ببینید. 🔸طب اسلامی در قم تا حدودی عمومی شده است و طرفداران آن هم کم نیستند، از کم و کیف آن در شهرهای دیگر خبر ندارم، همین قدر می‌دانم که حکمای قم در شهرهای مختلف شبکه وکالت درست کرده و نمایندگانی معرفی کرده‌اند. بنظر می‌‌‌رسد با توجه به عمومی شدن آن، سه حوزه مطالعاتی می‌‌توانند یا باید با این وضعیت مواجهه روشن‌‌تری داشته باشند: علوم حوزوی، علوم پزشکی و علوم اجتماعی. 🔹سنجش الهیاتی: حوزویان باید مدعیات طب اسلامی را از منظر الهیات مورد سنجش قرار دهند بصورت مشخص باید دلایل آنان را مورد ارزیابی قرار دهند و اگر قابل اثبات نیست، مومنین طب اسلامی را با استدلال‌های الهیاتی اقناع کنند، درحالی که نگاه حوزویان به طب اسلامی یکسان نیست اگر به پیش از کتاب سوزی و کرونا برگردیم نگاه‌‌‌های مختلف حوزویان را می‌‌‌توانیم مرور کنیم. بطور مثال آیت‌الله مکارم شیرازی معتقد است«مجموعه‌اى درباره تمام دردها و درمان‌ها و داروها به نام طب اسلامى نداريم؛ البته اشاراتى در قرآن مجيد و اشارات بيشترى در روايات اسلامى به مسائل مربوط به پيشگيرى از بيمارى‌ها و درمان‌ها شده كه بسيار قابل استفاده است» از نظر آیت‌الله نوری همدانی«اسلام با تمام ابعاد زندگی بشر در ارتباط است؛ اگر کسی طب اسلامی را منکر شود کار درستی انجام نداده است»، مومن طب اسلامی با آرای مختلفی از سوی حوزویان روبرو است. 🔹سنجش علمی: ادعاهای مدعیان طب اسلامی را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، به یک مشکل در عرصه سلامت عمومی تبدیل شده است، مدعیان طب اسلامی می‌‌گویند سازمان‌ها، مراکز و متخصصان پزشکی جدید حاضر نیستند ادعاهای بحق طب اسلامی را مورد سنجش قرار دهند، بنظر می‌رسد ایجاد زمینه جهت سنجش ادعاهای طب اسلامی، می‌تواند به شفاف شدن فضای موجود کمک کند. حوزه علمیه می‌تواند از منظر الهیاتی ادعاهای مدعیان را مورد سنجش قرار دهد و سنجش علمی این ادعاها از توان حوزه علمیه خارج است. 🔹سنجش اجتماعی: عوامل گرایش برخی از طلاب و مردم به طب اسلامی چیست؟ بنظر این پرسش را باید علمای علوم اجتماعی بررسی کنند. عمومی شدن یک ایده لزوما مرتبط با سازگاری منطق درون گزاره‌های آن ایده نیست و چه بسا زمینه‌‌های اجتماعی و سیاسی نقش موثری داشته باشند. بررسی این بخش نیز نه در حوزه مطالعه حوزویان است و نه پزشکان. 🔹اگر فرایند سنجش روشن باشد به نظر می رسد بخشی از طرفداران غیر ایدئولوژیک طب اسلامی تابع نتیجه سنجش خواهند بود. -نامه‌های حوزوی 🔻🔻🔻🔻 🆔 @daghdagheha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اصحاب رسانه و تریبون‌دارها در شرایط امروز چه باید بکند؟ 🔸در روزهای بحرانی از دست اصحاب‌رسانه چه کارهایی بر‌می آید؟ 🔸راهکارهایی جهت مدیریت و کنترل افکار عمومی جامعه در شرایط بحران 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠کرونا، برخورد نزدیک با اندیشه‌های دور 🖋فریدالدین فریدعصر(پژوهشگر حوزه دین و فلسفه) ◀️{1 از 3} 🔸یکی از پیامدهای شیوع ویروس کرونا در سرزمین ما، داغ شدن نزاع طب اسلامی و پزشکی جدید است. طی هفته‌های گذشته به اندازه کافی اخباری از این نزاع منتشر شده است. بسیاری از مردم و حتی برخی از طرفین دعوا بیشتر به خروجی‌های رسانه‌ای این ماجرا توجه می‌کنند که معمولا به شکل مچ‌گیری و حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن بروز می‌کند. 🔸اما عده کم‌تری که با مباحث فلسفه علم آشنایند، به فراست دریافته‌اند که ورود این نزاع از سطح مباحثه نظری به کارزار عملی در همین یکی دو ماه اخیر، چه تجدیدنظرهایی را در باب علم اسلامی موجب خواهد شد. برای درک اهمیت موضوع، کتاب «تولد کلینیک(1963)» اثر میشل فوکو را پیشنهاد می‌کنم. او در این کتاب به خوبی نشان داده که پزشکی بالینی بنیاد علوم انسانی مدرن را گذاشته است. اگر مدعای فوکو برای ما قابل درک باشد خواهیم دانست که طوفان‌هایی مانند کرونا، چه اندازه بر پژوهشگران فلسفه علم تاثیرگذار است. 🔸برای شروع لازم است بدانیم محل نزاع کجاست و دعوای این دو گروه بر سر چیست و بر سر چه چیزی نیست؟ برخلاف لودگی‌های رسانه‌ها اصلا نزاع بر سر این نیست که مثلا استعمال روغن بنفشه کار مفید و معقول یا مضر و مسخره‌ای است؛ که در پزشکی جدید هم انواع شیاف تجویز می‌شود و می‌دانیم که امروز در داروخانه‌ها داروهایی با استفاده از ترکیبات گل بنفشه تولید شده و به فروش می‌رسد. همچنین مساله این نیست که آیا همه تجویزهای طب اسلامی بدون خطا بیماران را درمان می‌کند؛ که هیچ پزشکی نیز مدعی کارآمدی صددرصدی شیوه‌های درمان نوین نخواهد بود و اصلا همه فنون از جمله پزشکی به محدودیت های طبیعی خود واقفند. دعوا حتی بر سر این هم نیست که مثلا داروی امام‌ کاظم یا دیگر نسخه‌های طب اسلامی، مستند به روایت صحیح از معصوم(ع) است یا نه. چون این دعوا باز به قول اهل منطق نزاعی صغروی است. 🔸واقعیت اینست که اصل این اختلاف یکی بر سر «منشاء» پيدايش علوم و فنون است؛ و دیگر، اختلاف درباره «روشی» است که منجر به علمی بودن یک دانش می‌شود و بحثی که تحت عنوان «ملاک اثبات‌پذیری گزاره‌های علمی» در جریان است. بسیار خلاصه موضع طرفین نزاع در این دو ساحت را اینگونه می توان توضیح داد: 🔸سال‌هاست در حوزه‌های علمیه و به تبع در دانشگاه‌ها بحثی وجود دارد که می‌گوید: تنها علوم و فنونی شایسته توجه و پیروی هستند که «منشاء وحیانی و الاهی» داشته باشند. البته گمان نشود که این تفکر زاییده دهه‌های اخیر و صرفا واکنشی در برابر سوبژکتیویته و انسان‌گرایی علوم غربی است. پشتوانه‌های این اندیشه را هم در متون اساطیری و حماسی ایران باستان مانند متون اوستایی و شاهنامه می‌توان یافت و هم می‌شود مویداتی از منابع اسلامی برایش ردیف کرد. 🔸ایرانی ها و به تعبیر کلی هایدگر «اهالی شرقِ اندیشه» معتقد بودند که فنون و دانش‌های مورد نیاز بشر به مدد پروردگار و از طریق پیامبرـ پادشاهان نخستین شناخته و در اختیار مردم قرار داده شده است. اگر تاریخ پیشدادیان در شاهنامه را ببینید با جزئیات این باور اسطوره‌ای آشنا خواهید شد. همچنین در قرآن و برخی روایات، تبیینی اینچنین از منشاء وحیانی فنون قابل مشاهده است. تعابیری نظیر «النّا له الحدید» و «علّمناه صنعه لبوس» که به تعلیم صنعت ذوب آهن و زره سازی از سوی خدا به حضرت داوود اشاره دارد؛ یا تعابیر کلی‌تری مانند «علّم الانسان ما لم یعلم» برای اثبات منشاء الاهی علوم، اکتشافات و اختراعات بشری محل رجوع است. از سویی روایاتی با این معنا که« هر علمی که جز از خانه ما اهل بیت صادر شده باشد باطل است» به خوبی برای نفی علوم غیر وحیانی کافی است. تلفیق دو سنت اسطوره‌ای و اسلامی در شکل‌گیری باورهای اهل فتوت و صاحبان اصناف روشن است. نگاهی به فتوت‌نامه‌ها که در حکم منشور اخلاقی اصناف گذشته است، این مساله را که هر صنف و شغلی خود را متصل به یکی از انبیا و اولیای الاهی کرده آشکار می‌سازد. 🔸پس در ضمیر مومنانه ایرانیان مسلمان به طور عام و در ذهن عالمان شیعه به طور خاص، این اعتقاد وجود دارد که علوم و فنون در عالم یا تحت ولایت الاهیه پدید آمده یا تحت ولایت طاغوت. روشن است که اگر کسی ادعای ایمان داشته باشد نباید از علوم برساخته نظام طاغوت پیروی کند یا برای ترویج و تقویت آن بکوشد. در این تفکر که در اثر تبیین‌های پررنگ و مفصل دهه‌های اخیر، پیروان بسیاری نیز فراهم آورده، همه پیشرفت‌هایی که بشریت به آن محتاج است از طریق انبیاء و اولیای الاهی به مردم منتقل شده است و دانشمندان باید در ادامه این مسیر گام بردارند. ماهیت علم در نگاه مومنانه « نور» است که خداوند بر قلب بندگان دوست داشتنی‌اش می‌تاباند. 👇👇👇
👆👆👆 ◀️{2 از 3} 🔸هرچه علوم الاهی سعادت دنیا و آخرت بشر را تضمین کرده است، علوم شیطانی تنها دنیای پیروان طاغوت را آباد می‌کند و عاقبتی جز خسران ابدی ندارد. در این نگاه، علوم با منشاء جغرافیایی غرب مدرن(غربِ اندیشه)، بشریت را به قهقرا برده و به نابودی می‌کشاند. تمام سازمان های جهانی که ریشه در تفکر و دانش غربی دارند نیز عمله طاغوتند. سازمان بهداشت جهانی، یونیسف، یونسکو، سازمان ملل متحد و... همه از این جهت بی اعتبارند. 🔸کلیت رفتار سیاسی جمهوری اسلامی در مواجهه با غرب نیز در همین راستا قابل توجیه است. تعابیر بنیانگذار انقلاب اسلامی مبنی بر مخالفت کامل با غرب و تبیین‌های رهبر انقلاب در نفی تمدن و فرهنگ غربی در این سپهر فهمیده و اجرا می‌شود. 🔸نسخه جایگزین علوم غربی، بازگشت به وحی و سنت الاهی است. طب اسلامی نیز زاییده همین تفکر است و از این منظر نه تنها با پزشکی مدرن در ستیز است بلکه به همین دلیل با طب سنتی بوعلی سینا هم میانه‌ای ندارد چون منشاء این طب را در حکمت یونانی می‌داند. 🔹در آن سو و در دانشگاه های غربی، سال‌هاست دانشمندان چشم از آسمان برداشته‌اند و رابطه علم با وحی الاهی را بی معنا دانسته‌اند. هرچند ریشه این تفکر را در نزاع ارسطو با نگاه اشراقی استادش افلاطون باید جستجو کرد، اما رنسانس دینی و علمی که به عصر روشنگری در اروپا منجر شد توانست کاملا دانش را از مفهوم دینی و الاهی آن رها کند. علم مدرن سه سده اخیر، انسان و قدرت شناسایی او را کاملا به جای خدا نشانده است و به نام دنیای مدرن و با چوب «ملاک علمی بودن»، هرگونه دانش سنتی را به جرم کهنه بودن و هرگونه اتکا به غیر از شیوه‌های تجربی را به سختی طرد می‌کند. همانقدر که علم اسلامی در نفی علم طاغوتی می‌کوشد، علم مدرن غربی نیز حیات خود را در مرگ علوم و فرهنگ سنتی می‌بیند. برای همین، رسانه‌های دنیای مدرن از همه شیوه‌های هدایت افکار عمومی برای به حاشیه راندن تفکر سنتی و علوم مرتبط با دین استفاده می‌کنند. 🔹روشن است که چنین دوگانه‌ای در مشرب و مبدا، لابد اختلاف در شیوه و روش علمی بودن را هم در پی دارد. طب سنتی و پزشکی مدرن هر دو از روش تجربی بهره می برند. یعنی نمونه های مشخصی را بررسی و تجربه می‌کنند و بعد با توجه به نتایج بدست آمده، نسخه‌ای را برای عموم تجویز می‌کنند. به این شیوه در علم منطق حرکت از جزئی به کلی یا استقرا ناقص گفته می‌شود. این شیوه مرسوم در علوم طبیعی در عصر روشنگری به عنوان روش مطلوب برای سایر علوم انسانی معرفی شد. پوزیتیویسم یا اثبات گرایی بر این مساله تاکید و تصریح می‌کند که الگوی مطالعات علوم انسانی باید شیوه ‌های بکار رفته در مطالعات تجربی باشد. این نکته بسیار جالب توجه است که پزشکی مدرن خود الهام بخش تحول در علوم انسانی غربی شده است و از این جهت نقش متهم ردیف اول را دارد. اما طب اسلامی برای درمان بیماری‌ها، از احادیث و روایات منقول از اهل بیت(ع) استفاده می‌کند. طبیب اسلامی با همین ادعا خود را مجتهد و محدّث نیز می‌داند. یعنی توان مراجعه به آیات و روایات و استنباط از احادیث طبی را دارد و از مجموعه دستورهای بهداشتی معصومان، به نسخه‌های قابل تجویز برای مردم می‌رسد. حال اینکه چقدر روایات این حوزه از حیث سند یا دلالت قابل اتکا هستند یک بحث روشی است. پس اگر یک مرجع تقلید بگوید ما طب اسلامی نداریم احتمالا منظورش اینست که در سند یا دلالت عمده روایات طبی و بهداشتی منسوب به معصومان، تشکیک کرده است. فقهای متقدم نیز پیش‌تر گفته‌اند که بسیاری از این دسته روایات یا اساسا قابل استناد نیستند یا بر موارد خاص دلالت می‌کنند. پس نفی طب اسلامی از سوی فقها احتمالا به معنای نفی مفهوم علم اسلامی نیست. گو اینکه همین علما، معتقدند که علوم تجربی توان هماوردی با علوم وحیانی را ندارند. 👇👇👇
👆👆👆 ◀️{3 از 3} 🔻به هر حال نزد صاحبان هر دو تفکر نوعی دیکتاتوری و جزم اندیشی وجود دارد که مانع از گفتگو و همزیستی می شود. گویا مردم ناچارند در این دوگانه نظری تنها یکی را برگزینند. 🔸راست است که انسان امروز، انسان پسا مدرن است و هرچند عمیقا به سنت باور ندارد و عملا علم اسلامی را نمی‌تواند جدی بگیرد اما از سویی اعتمادش به علوم مدرن هم به شدت مخدوش شده است. اگر پزشکان مدرن امروز بالاخره با میراث طب سنتی – و نه طب اسلامی- کنار آمده‌اند و در کنار شيوه‌های جدید برخی درمان‌های سنتی را هم تجویز می‌کنند، نتیجه نفوذ فرهنگ پسامدرن است که از قطعیت هر اندیشه‌ای حتی اندیشه مدرن دوری می‌کند. اگر انسان پسامدرن به وقت بیماری همزمان داروی شیمیایی را با جوشانده گیاهی مصرف می‌کند و هم به ضریحی دخیل می‌بندد جای هیچ شگفتی نیست؛ چون این فرهنگ پسامدرن است که همه راه‌ها را برای انسان، پیمودنی می‌داند. همچنین اگر امروز می‌بینید که مراجع تقلید سنتی یا مسوولان انقلابی و حزب اللهی که دلبسته علوم اسلامی و دشمن نظام غربی هستند، گاه برای مقابله با بیماری هایی نظیر کووید19 عملا پزشکی مدرن را به رسمیت می شناسند، با این توجه قابل درک است که همه ما از عوام تا خواص، دیندار یا بی دین، غربی یا شرقی، در جهان پسامدرن نفس می‌کشیم. و عجیب نیست که حرف انسان پسامدرن با عملش جور نیاید و رفتارهای پارادوکسیکال از خود نشان دهد. 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha
💠تقدیر کرونا 🖋رضا تسلیمی طهرانی 🔸چرا فکر می‌کنید در شرایط عجیب و غریب امروز، مردم با اراده خود در خانه خواهند ماند و به خرید نخواهند رفت؟ چرا فکر می‌کنید در نوروز امسال جاده‌ها خالی خواهند بود و مردم با میل و اراده خویش به مسافرت نخواهد رفت؟ شاید چون هنوز فکر می‌کنید مردم در تمام شرایط بر اساس فرهنگ والای انسانی و قواعد تمدن بشری عمل می‌کنند! 🔸اتفاقات چند هفته اخیر بار دیگر نشان داد که انسان‌های قرن بیست و یکم که متمدن و با فرهنگ خوانده می‌شوند در مواقع اضطراری و بحرانی بسیاری از آداب و رفتارهای متمدنانه را به فراموشی می‌سپارند و به آنچه تمدن بشری و اخلاق انسانی از آنها انتظار دارند بی‌توجه هستند. تفاوتی هم نمی‌کند که این انسان‌ها در ایران باشند یا در ایتالیا و آلمان! 🔸با این‌همه، اوضاع در ایران ممکن است مقداری متفاوت باشد. دلایل این امر را می‌توان در نحوه مواجهه ایرانیان با مرگ و مردن پیدا کرد. ایران جامعه‌ای است که در آن حوادث غیر عمد شایع‌ترین علت مرگ و میر در بین افراد زیر 40 سال است. 🔸ایران از لحاظ آمار مربوط به کشته شدگان بر اثر تصافات رانندگی وضعیت مناسبی ندارد و در رتبه‌ای پایانی جدول کشورهای جهان قرار دارد. در ایران سالانه 27000 نفر بر اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست می‌دهند و تنها در تعطیلات نوروزی سال گذشته (از 25 اسفند 97 تا 17 فروردین 98) روزانه 38 نفر در تصادفات رانندگی کشته شده‌اند. 🔸آلودگی هوا در کلان شهرها، شهرهای بزرگ و متوسط سالانه هزاران قربانی می‌گیرد، به نحوی که در سال 1397 و تنها در تهران 3447 مرگ بر اثر آلودگی هوا رخ داده است. 🔸در کنار این‌ها باید مرگ‌های ناشی از حوادث هوایی، ریلی و بلایای طبیعی را نیز در نظر گرفت که سالانه هزاران قربانی می‌گیرند. 🔸ایران سرزمینی است که مرگ در آن پدیده‌ای غریب و ناآشنا نیست و مرگ حداقل در بین بسیاری از افراد و اعضای طبقات اجتماعی چندان جدی گرفته نمی‌شود. 🔸تا به حال فکر کرده‌اید، چرا فردی که از اتومبیل یا موتور سیکلت نمی‌ترسد و بسیاری از رفتارهای پرخطر را با آنها انجام می‌دهد باید از ویروسی نادیدنی و کوچک بهراسد؟ 🔸بر اساس نتایج نظرسنجی‌های انجام شده در چند هفته اخیر در تهران بیش از نیمی از پاسخگویان نگران مبتلا شدن خود و خانواده‌شان به کرونا نیستند و 68 درصد آنها گمان می‌کنند هرگز به کرونا مبتلا نمی‌شوند. مسئولان بهداشت کشور هر روز از مردم درخواست می‌کنند که به سفر نروند و در بازارهای پر جمعیت به خرید نپردازند اما بسیاری از مردم توجهی به این هشدارها نمی‌کنند. 🔸یافته‌های تحقیقات پیشین و از جمله پژوهش انجام شده توسط نگارنده در مورد «سیمای فکری مرگ در بین ساکنان شهر تهران» نشان می‌دهند که در اینجا تقدیرگرایی یکی از نمایشنامه‌های فرهنگی رایج در مورد مرگ و مردن است. بر این اساس بسیاری از افراد به انجام رفتارهای پرخطر مبادرت می‌ورزند و خود را در معرض مرگ قرار می‌دهند. آنها مردن را بخشی از تقدیر و سرنوشت خود می‌دانند که با اعمال و رفتارهای آن‌ها نسبت مستقیمی ندارد. بسیاری از ایرانیان فکر می‌کنند، «مرگ برای همسایه است» و هیچ گاه درب منزل آنها را نخواهد زد. همین نگرش در بین بسیاری از مسئولان نیز به چشم می‌خورد زیرا آنها نیز بخشی از جامعه هستند و تحت تاثیر باورهای فرهنگی جامعه قرار دارند. به نظر می رسد مرگ و مردن تنها هنگامی از سوی مردم و مسئولان جدی گرفته می‌شوند که در نزدیکی خود آنها اتفاق بیافتند. 🔸این‌ها بخشی از واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی است که در برنامه ریزی‌ها و مدیریت بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا باید در نظر گرفته شوند. در هفته‌های گذشته برنامه‌های صدا و سیما و صحبت‌های مسئولان بر عادی نشان دادن شرایط و تقلیل ترس و وحشت در بین شهروندان مبتنی بوده‌اند اما به نظر می‌رسد این برنامه‌ها و سخنان با ویژگی‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه ما و بالاتر از آن با رفتارهای خودخواهانه و منفعت طلبانه انسان در وضعیت بحرانی تناسب ندارند. -به نقل از کانال جامعه‌شناسی 🔻🔻🔻🔻 @daghdagheha