ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ؛
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ !...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ...
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ .
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎست
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانشمندان دو ماهی را در یک اکواریوم قرار دادن/دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
#سرگذشت_یک_زندگی♥️
سرگذشت قدیمی، دختری که رسوای روستا شد، چون شب عروسیش داماد مُرد..
سال ۱۳۴۵ هجری شمسی...
بر اساس واقعیت...
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ سرگذشت قدیمی، دختری که رسوای روستا شد، چون شب عروسیش داماد مُرد.. سال ۱۳۴۵ هج
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت1
سرگذشت قدیمی، دختری که رسوای روستا شد، چون شب عروسیش داماد مُرد..
سال ۱۳۴۵ هجری شمسی...
با تلالو نوری که توی چشمم خورد گوشه چشممو باز کردمو خواهرم اقدس و برادرم شاپور رو در خواب عمیق دیدم...
هنوز سر جام به چپ و راست غلت میخوردم که با صدای پدرم کامل سرجام نشستم: اعظم، اقدس، شاپور زود باشید بلند شید...
ما تو خانواده تقریبا ثروتمندی به دنیا اومده بودیم و از مال دنیا بی نیاز بودیم...
دوتا خواهر و یک برادر بودیم که عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم اما سرگذشت به این عشق خواهر برادری چشم داشت و آینده ای برامون رقم زد که دور از انتظارمون بود...
همگی از خواب بیدار شدیم و بعد از خوردن صبحانه هر کدوممون به کاری مشغول شد...
پدر من اون زمان صاحب بزرگترین غرفه فرش شهر بود...
من و اقدس خواستگارای زیادی داشتیم...
من هفده سالم و اقدس پانزده ساله بود...
اقدس دختر خوش برو رویی بود و این زیبایی رو از مادرم به ارث برده بود...
ولی من و شاپور زیبایی چندانی نداشتیم و بیشتر شبیه خانواده پدری بودیم...
طبق عادت همیشه قرار بود با اقدس بریم بازار و پارچه بخریم برای لباس و کمی گشت و گذار کنیم...
به محض ورود به بازار متوجه پسر جوان و خوش بر و رویی شدم که چشمش دنبال ما بود...
متوجه خنده های ریز ریزکی اقدس شدم بهش سقلمه زدم: نخند عیبه آقاجان بفهمه سرمونو میبره ها...
اقدس پشت چشمی نازک کرد و گفت: وا آقاجون که خودش هرروز برامون خواستگار میاره پس بهتره خودمون دوست داشته باشیم طرفمونو...
گفتم: باشه ولی الان اینجا نخند بازاره اینجا سبک باری میاره زشته...
اقدس ناراحت سرش رو زیر انداخت ولی من همچنان متوجه نگاه های زیرزیرکی ..
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ · ·
✨﷽✨
✍🏻گويند كه...در زمان موسی خشکسالی پيش
آمد. آهوان در دشت، خـدمت موسی رسيدند كه
ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند مـتعال
در خواست باران كن. موسی به درگاه الهی
شتافت و داستان آهـوان را نقل نمود.
خداوند فرمود: موعـد آن نرسيده
موسی هم بـرای آهوان جـواب رد آورد.
✍🏻تا اينڪه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای
صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به
دوستـان خود گفت: اگر من جـست و خیز کنان
پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنـه اميدی
نيست.
آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هـم
جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشـمان
منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به
جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را
خوشحال می ڪنم و توكل می نمـایم. تا پایـین
رفتن از کوه هنوز امیـد هست. تا آهو به پائين
كوه رسيد باران شروع به باريـدن كرد
✍🏻موسي معترض پروردگار شد. خـداوند به او
فرمود: هـمان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با
این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرڪت کرد و
اين پاداش توكل او بود.
▫️هیچوقت نا امیـد نشـويد...
▫️شايد لحظه اخر نتيـجه عوض شود؛
▫️پس مجـددا توكل کنید
#یک_داستان_یک_پند
✍مشهدی حیدر راننده آتش نشانی است که بازنشسته شده است. با او قرار میگذارم؛ ساعت ده صبح است، مرا به خانهاش دعوت میکند. حیاط قدیمی دارد که در کنج حیاط، اتاق کوچکی قدیمی است. مرا به آنجا دعوت میکند. بساط چای و رادیویی کنار دیوار و چند کتاب روی میز و قرآن و یک تشک از پوست گوسفند و.... توجهام را به خود جلب میکند. اتاق خیلی جالبی است، از آن جنس قدیمیهاست که من خیلی دوستاش دارم.
🥀میپرسم: آقا حیدر مزاحم نشدم؟! تجربه خوبی نقل میکند. میگوید: روزی که بازنشسته شدی، سعی کن تمام وقت در خانه ننشینی؛ هم خودت خسته میشوی و هم بیارزش، و هم اهلِ خانه از تنوع میافتند چون اهل منزل دوست دارند پدر خانه، از بیرون به خانه بیاید.
🌔من از روزی که بازنشسته شدهام هر روز ساعت نُه صبح تا اذان ظهر در این اتاق مشغول هستم، و عصرها هم سه ساعت به این اتاق به عنوان محل کارم میآیم و بیرون نمیروم.
👌تجربهای جالب که میتواند برای خیلی از ما، جدید و خوب و مهم باشد
#همسرانه
نکاتی دخترانه برای جذب مردان در نامزدی :
▪️ مردها مبارزه و چالش را دوست دارند، کار را برای آنها آسان نکنید و به قول معروف هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
▪️ به خودتان بگویید: «هرکس من را بدست بیاورد خوش شانس است».
▪️ اسرارآمیز باشید. پسر رو تشنه نگه دارید البته تشنه برای محبت بیشتر نه برای اینکه خستهاش کنید. ظلم نکنید.
▪️ طوری رفتار کنید که انگار مادرزاد شاد به دنیا آمدهاید.
▪️ مثل یک خانم واقعی، زنانه لباس بپوشید و یادتان باشد شما برای دوستان خود در یک مهمانی لباس نپوشیدهاید. خود را بپوشانید این جذابیت بیشتری دارد.
▪️ عطر خوبی به خود بزنید که نامزدتان بپسندد.
▪️ مانند مردان رفتار نکنید حتی اگر رییس شرکت هستید.
▪️دستپاچه و عصبی نباشید و نرم و راحت قدم بردارید.
▪️اگر طرف مقابل شما میخواهد هر روز هفته شما را ببیند، خب باید با شما ازدواج کند. پس در تعداد قرار ملاقات دقت کنید.
▪️ زیاد به طرف مقابل زنگ نزنید و گاهی جواب تلفنهای او را ندهید.
▪️ مردها موقعی که سعی زیادی میکنند تا نامزدشان را ببینند احساس خوبی پیدا میکنند پس بگذارید سعی کنند.
▪️ در اولین قرار ساکت و خوددار باشید. این کار شما را در چشم او جالب و اسرارآمیز جلوه میدهد.
❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔چگونه از شر چشم زخم دیگران در امان باشیم؟/دکتر میر باقری
🎥#دکتر_میرباقری
✨﷽✨
✳ قرآن فریاد میکشد که بیندیشید!
✍شهید مطهری: من واقعا متأسف میشوم که میبینم بعضی افراد مثل این که هیپنوتیزم شده باشند، جملههایی حفظ کردهاند خیلی هم قالبی؛ با ده نفرشان که صحبت کنی عین همان جملهها را تکرار میکنند. وقتی عیب جملهها را میگویی، حرفی ندارد، ولی باز همان را تکرار میکند؛ یعنی حاضر نیست در اطراف مسئله بیندیشد.
قرآن فریاد میکشد که بیندیشید، فکر کنید، حرف دیگران را از روی تقلید و تلقین و به اعتبار این که این همه دانشمندان بزرگ دنیا چنین گفتهاند، فلان کس که اسمش همه جای دنیا را پر کرده حرفی زده، نپذیرید. فکر داری، فکر خودت را به کار بینداز! ای بسا آن دانشمند در نزد خدا معذور باشد و تو معذور نباشی؛ چرا؟ آن دانشمند ممکن است یک تربیتی، یک تعلیمی داشته که از ابتدا فکر خدا به یک صورت بسیار انحرافی در مغزش وارد شده. بعد بزرگ شده و فکر کرده که قصهی خدا دیگر معنایی غیر از این ندارد؛ خدا یعنی همین. وقتی دیده آن خدا با فکرش قابل قبول نیست، گفته خدا نیست. ولی تو در یک جوّ توحیدی زندگی میکنی و بیش از آن دانشمندِ خیلی معروف دنیای اروپا مسائل توحیدی در اختیارت هست.
📚 خدا در اندیشه انسان ص ۷۶-۷۵
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت1 سرگذشت قدیمی، دختری که رسوای روستا شد، چون شب عروسیش داماد مُرد.. سال
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت2
اقدس به پسری که ولمون نمیکرد و دنبالمون میومد بودم...
با هر بار ایستادنمون اون پسر هم می ایستاد و خودش رو با چیزی مشغول میکرد...
تا اینکه بعد از خرید نه چندان زیاد به خونه برگشتیم...
مادرم که در عین سادگی و لباسهای ساده همیشه زیبا بود نگاهی به ما انداخت و گفت: چی خریدید؟ پارچه گرفتید؟ یادتون نره آخر هفته عروسی عمو کاظمتونه ها باید لباساتون عالی باشه...
پارچه هارو نشون مادرم دادیم تایید کرد و گفت: باید بگم سکینه(خیاط خانوادگیمون) بیاد بدوزه براتون...
در همین صحبتها بودیم که در خونه به صدا درومد...
مادرم پارچه هارو با شک زمین گذاشت و گفت: آقاتون که این موقع نمیاد پس کی میتونه باشه؟
مادرم به سمت در رفت و من و اقدس هم از روی ایوون نگاه میکردیم...
متوجه نمیشدیم کی پشت در داره با مادرم صحبت میکنه ولی مادرم بعد از اینکه درو بست با خنده ای بر لب داخل خونه شد...
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ · ·
#همسرانه
نکاتی دخترانه برای جذب مردان در نامزدی :
▪️ مردها مبارزه و چالش را دوست دارند، کار را برای آنها آسان نکنید و به قول معروف هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
▪️ به خودتان بگویید: «هرکس من را بدست بیاورد خوش شانس است».
▪️ اسرارآمیز باشید. پسر رو تشنه نگه دارید البته تشنه برای محبت بیشتر نه برای اینکه خستهاش کنید. ظلم نکنید.
▪️ طوری رفتار کنید که انگار مادرزاد شاد به دنیا آمدهاید.
▪️ مثل یک خانم واقعی، زنانه لباس بپوشید و یادتان باشد شما برای دوستان خود در یک مهمانی لباس نپوشیدهاید. خود را بپوشانید این جذابیت بیشتری دارد.
▪️ عطر خوبی به خود بزنید که نامزدتان بپسندد.
▪️ مانند مردان رفتار نکنید حتی اگر رییس شرکت هستید.
▪️دستپاچه و عصبی نباشید و نرم و راحت قدم بردارید.
▪️اگر طرف مقابل شما میخواهد هر روز هفته شما را ببیند، خب باید با شما ازدواج کند. پس در تعداد قرار ملاقات دقت کنید.
▪️ زیاد به طرف مقابل زنگ نزنید و گاهی جواب تلفنهای او را ندهید.
▪️ مردها موقعی که سعی زیادی میکنند تا نامزدشان را ببینند احساس خوبی پیدا میکنند پس بگذارید سعی کنند.
▪️ در اولین قرار ساکت و خوددار باشید. این کار شما را در چشم او جالب و اسرارآمیز جلوه میدهد.
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉شــــــــب
💫انتهای زیباییست
🎉برای امتداد فردایی دیگر
💫تا زمانی
🎉که سلطان دلت
💫 خـــداست
🎉کسی نمی تواند
💫دلخوشیهایت را ویران کند
🎉شبتون دلنواز و خوش
💫و در پناه خــالق مـــهربان
✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ چرا بچهها درس نمیخوانند؟/دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️چهار گناه عجیب ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
🌺این متن به نوعی بر گرفته شده از
این سخن امام صادق (ع) است
که فرمود:
با زبان مردم را دعوت به دین نکنید
با عملتان دعوت کنید !
👈سعی کن کسی که تو را می بیند،
آرزو کند مثل تو باشد.
👈از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری ، آن را احساس کند.
👈از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
👈از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند .
👈از اخلاق برایش نگو !
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد .
👈از تعهد برایش نگو !
بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌قبل از رفتن به پیادهروی اربعین به این فکر کنیم که برای چه چیزی میخواهیم برویم؟/روانشناس سادات
🎥#سید_سبحان_سادات
#روانشناس
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت2 اقدس به پسری که ولمون نمیکرد و دنبالمون میومد بودم... با هر بار ایستادن
#سرگذشت_یک_زندگی♥️ #قسمت3
مادرم با لبخندی داخل خونه شد و در رو پشتش بست...
هر دوی ما چشممون به مادرمون بود که بیاد و بگه چه خبره؟
مادر داخل خونه شد و پاهای خوش تراشش رو روی هم انداخت و گفت: اقدس خانم بیا دخترم...
اقدس سمت مادرم رفت و مادرم دست گره خورده اقدس رو از هم باز کرد و توی دستش گرفت و گفت: اقدس مامان جان امروز که رفتید بازار خوشگلیت کار دستت داده...
اقدس کمی خودشو لوس کرد و مادرم ادامه داد: پسره حاج رجب دوست بابات غرفه داره بازار ازت خوشش اومده الانم مادرش بود اومده بود ازمون اجازه خواستگاری بگیره...
درسته من از اقدس بزرگتر بودم ولی آرزوی خوشبختی اقدسم رو داشتم...
از ته دلم خوشحال شدم و پریدم و بغلش کردم...
اقدس هم منو بغل کرد...
مادر: ولی باید از پدرت اجازه بگیریم بعد...
من فهمیده بودم اقدس هم به این پسری که دنبالمون راه افتاده بود بی میل نیست...
شب شد و پدر طبق معمول خسته از راه رسید و مادرم شام رو کشید و سر شام رو به پدرم گفت: آقا محمود نگا به دخترات کردی؟
پدرم نگاهی مشکوک به ما انداخت خیسی سیبیلهای کلفتش رو گرفت و صداشو صاف کرد و گفت: چی شده؟
مادرم لبخندی به پدرم زد و گفت: اقدست خواستگار داره اونم کی؟ پسر حاج رجب... حاج رجب معروف...
پدرم اخماش تو هم رفت و گفت: من دختر بزرگتر از اقدس تو خونه دارم حاج رجب نباشه عرکی که میخواد باشه اول اعظم بعدش اقدس...
مادرم جواب داد: خب آقا محمود شاید اعظم حالا حالاها نخواد ازدواج کنه خودش داره خواستگاراشو رد میکنه ولی اقدس این مورد خوب رو نمیتونه رد کنه...
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
سخنان ناب دکتر انوشه👌
🍃🌸🍃 #قشنگه_بخونید 🍃
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
🌿🌺﷽🌿🌺
«آرام زندگى كن!»
هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطافپذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد!
نرمى بر سختى غلبه مىكند و لطافت بر خشونت. همه اين را مىدانند، ولى كمتر كسى به آن عمل مىكند!
انسان، نرم و لطيف زاده مىشود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مىشود.
🍃گياهان هنگامى كه سر از خاك بيرون مىآورند، نرم و انعطافپذيرند و به هنگام مرگ، خشك و شكننده؛ پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطافپذير، سرشار از زندگى است.
آرام زندگى كن!
هرگز با طبيعت يا همنوعان خود ستيزه مكن و گزند را با مهربانى تلافى كن.
🦋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مدارا كردن با مردم نصف ايمان است و نرمى و مهربانى كردن با آنان نصف زندگى است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی استاد الهی قمشه ای پیرامون نعمتها
بنام خدا.وقتی یک دانه ی گیاه میکاری،هزاران هزار دانه میشود،همه اش برای تو
وقتی یک گل به کسی میدهی،هزاران هزار گل از دیگران میگیری..
تو روی گنج داری زندگی میکنی و امیدوارم این را بدانی
اصلی در روانشناسی میگوید:اگر شما تصویری از آنچه می خواهید باشید در ذهنتان بسازید و مدتی طولانی این تصویر را حفظ کنید،دقیقا همان خواهید شد./دکتر الهی قمشه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥چرا اهل حرام و گناه زندگی خوب و عالی دارند ؟
✨✨✨
#خانوما_بدونن
⚠️به اندازه ناز كن، راه آشتى رو باز بذار قهر كردن هاى بيخودى يا دائمى فقط باعث ميشه بعد از يه مدت قهرتون ديگه تاثيرى نداشته باشه و حتى اگر واقعا حق با شما باشه و خداى نكرده قهر كنيد ديگه همسرتون براى آشتى كردن يا ناز كشيدن پيش قدم نشه!
يه خانوم با سياست بايد با توجه به شناختى كه از همسرش داره بروز ناراحتيش رو درجه بندى كنه. اگر هر دفعه همون مدلى هميشگى باشيد خب معلومه ديگه براتون تره هم خرد نميكنند❌
⚠️براى هر ناراحتى يه راهكار براى آشتى جلوى پاى همسرتون بذاريد و بهش فرصت آشتى بديد..
🍃🍃🍃🍃💕💕
🔹به گوشی همسرتان سرک نکشید!
💞باید این را قبول کرد که در زندگی مشترک لازم است به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید.
💞تلفن همراه، رايانه و تبلت همسر شما محدودههاي شخصي او هستند.
💞تصور نكنيد ممنوع بودن وارد شدن به اين محدودهها، به معناي اين است كه اتفاقات ممنوعه وحشتناكي در آنها ميگذرد.
💞شما حق نداريد به تلفن همسرتان سرك بكشيد، نه به اين دليل كه ممكن است در پيامكها و تماسهايش رد پاي رابطه ممنوعهاي را ببينيد، اين حق همسرتان است كه درد دلهاي پيامكياش با خواهرش را دور از چشم شما نگه دارد يا اينكه در دفترچه يادداشت گوشياش، حرفهاي دلش را بنويسد.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ · ·