eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . گفت رجب جان ما چند ساله حاجی رو میشناختیم دورا دور ولی ا
📜 🩷 . مریم:تواخلاق منو نمیدونی من همچین آدمی ام .من بچگی وزندگیمو پای شما گذاشتم بعد بیام بهت حسودی کنم ونزارم ازدواج کنی واقعا متاسفم منصور خیلی دلم شکسته ازت .حالا دیگه برو تو زشته بیرون بمونی مثلا داماد این مجلسی . منصور :توهم بیا بریم آبجی بخدا اشتباه کردم پشیمونم دلم نمیخواد ناراحت باشی .مریم:من نمیتونم بیام تو همینجا تو حیاط منتظرتون میمونم . منصور:جون من بیا بریم دیگه من دوست دارم کنارم باشی آبجی من عزیزم من خدیجه رو دوست دارم توروخدا حالا که به دستش آوردم بزار خوشحال باشم . مریم:دلم میخواست بهش بگم فقط تو آدمی واحساست داری فقط عشق تو عشق هست .یه هفته ام نشده فقط یه بار دختره رو دیدی واینجوری هستی ولی من پانزده ساله احمد رو با سر میچرخونم بخاطر شماها که زیر دست سکینه خار نشید .من عاشق نیستم ؟ولی لب گزیدم دلم نیومد بیشتر ناراحتش کنم وشب رو براش زهر مار کنم .گفتم باشه برارم عزیزم مبارکت باشه ایشالا سرشو بوسیدمو گفتم تو برو منم الان میام .ذوق زده گفت عاشقتم بخدا آبجی جونم .میدونستم دلت نمیاد که نیای بله برون من ... مریم:با خودم گفتم همینه دیگه هرچی میکشم ازهمین دل صاحب مرده است .وگرنه ول میکردم ومیرفتم پی زندگیم ومیگفتم مگه من پدرو مادرشونم که مواظبشون باشم من خودمم بچه ام .توحیاط موندم تا یکم آروم شدم وبعد رفتم تو .خانواده عروس قبول کردن وبله برون انجام شد وشروع کردیم پذیرایی از مهمون ها ولی هنوز من عروس رو ندیده بودم ومیگفت خداکنه خوب باشه حالا .سکینه دیگه فهمیده بود که منصور همه چیزو به من گفته وبا هم حرف زدیم وخیلی کفری ام ازدستش هی نگاه میکرد ولبخند موزیانه میزد .دلم میخواست برم جلو همه خفش کنم . بالاخره موقع خداحافظی عروس خانم رو دیدم بدم نیومد ازش خوب بود امیدوارم اخلاقش خوب باشه . وقتی برگشتیم خونه خودمون همه رفتن بالا رفتم جلوی سکینه رو گرفتم وگفتم :ازاین به بعد میخوای با ازدواج نکردنم بچه هارو علیه من کنی آره .من حسودم ونمیخوام خواهر برادرم ازدواج کنن ؟من تازه بیست ودوسه سالمه تا چهل سال شما هنوز بیست سال وقت دارم عزیزم پس خودتو اذیت نکن بالاخره منم ازدواج میکنم .آخیش دلم خنک شد ه بود تو خوابم نمیدید همچین جوابی بهش بدم خشمگین نگاه کرد ورفت . دوسه روزی از بله برون منصور میگذشت .آقام سرزمین کارداشت وسکینه هم رفته بود خونه خالم خدا میدونه دوتایی ازکی وازچی میگن ونقشه چه کار کثیفی رو میریزن .از فرصت اینکه کسی خونه نیست استفاده کردمو رفتم خونه منیژه .منیژه رو دار قالی نشسته بود وشروع کردم از ماجراهایی که گذروندم ...
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما ببینید فوق العاده است و بینظیر دكتر قمشه ای : میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشته اند اثر انگشت تو، امضای خداوند است که اتفاقی به دنیا نیامده ای و دعوت شده ای تو منحصر به فردی مشابه یا بدل نداری تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی ، دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی. و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است از وجودت محو میشود. ✨✨✨
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃در این بازی باید تمرکز داشت، قرار دادن حروف کنار هم در این بازی کاملا مشکل است/روانشناس پهلوان نشان
💞 آقای‌ عزیز عذرخواهی از خانومت عین مردونگیه 🥰 👈 مردانگی ایجاب می کنه که شوهر اگر به همسرش یا به دیگری ظلم کرده عذرخواهی کنه، زیرا مردانگی یعنی صداقت و بزرگواری. ❣و هنگامی که مرد عذرخواهی می کنه، از چشم همسرش نمی افته و خودش رو در برابر همسرش سبک نمی کنه، بلکه ارزشش بیشتر میشود. 👈عذرخواهی ضعف نیست، بلکه ضعف اینه که اشتباه خودتون رو پنهان کنین و مغرور بمونین و با عذرخواهی همسرتون هم از شما یاد میگیره. سیاست مردانه همسرداری ❤️
سیاست خانومی 👈بـه مرد زندگیـت بگـو: "چقدر من خـوش شـانسـم که تو توی زندگی من هستی" این یک راه بسیار زیبا برای اینه که بهش نشون بدید تا چه اندازه براتون ارزشمنده. این جمله را میتونید در مواقعی که کار خوبی براتون انجام میده و یا وقتی در جمع هستید و حرف قشنگی در مورد شما میزنه بهش بگید وقتی در کنار هم خوش میگذرونید ،فقط اینو بدونید شنیدن این جمله از کسی که عاشقـش هستید خیــلی حس خوبی داره، 😉امتحانش
5.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم های محترم،به چشم های آقایون توجه کنید تا عشق شما رو ببینند! ‌‏ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر خانم ها ببینند👌 ⭕️معیار های منطقی برای انتخاب همسر داشته باشید... @daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . مریم:تواخلاق منو نمیدونی من همچین آدمی ام .من بچگی وزندگ
📜 🩷 . از ماجراهایی که گذرانده بودم برای منیژه تعریف میکردم که منیژه با دلخوری وناراحتی گفت ؟مریم بالاخره میخوای چیکار کنی احمد حیلی حال وروزش بده میدونی چند وقته داره شب وروز کار میکنه تا آقات توروبهش بده ؟ننم خیلی از دستت عصبانیه وچندروز پیش میخواست بیاد خونتون بگه که بچمو آواره شهر کردین وازاین حرفا منو ممدعلی با بدبختی نزاشتیم . گفتم بخدا نمیدونم چیکار کنم منیژه موندم چی بهت بگم تو جای من نیستی بفهمی چه جوری شب وروز رو میگذرونم از طرفی دلم پیش اعظم وعاطفه است از طرفی هم منصور معلوم نیست خدیجه چه جوری باشه.محمد وقدمخیر وعشرت هم دارم .ازاون طرفم احمد رو دوست دارم ودلم نمیخواد از دستش بدم ولی نمیتونم روم نمیشه به آقام بگم من میخوام با احمد عروسی کنم منو میکشه تو خودتویادت رفته .با حرفای منیژه بدتر حالم گرفته تر شد ودست ازپا درازتر برگشتم خونه .داشتم ناهار درست میکردم که تلفن چی جار زد که تلفن داریم خوشحال بودم گفتم حتما اعظم زنگ زده .سریع رفتم تلفن خونه وگوشی روجواب دادم ولی اعظم نبود یه خانمه بود وگفت که خواهرتون گفته بهتون اطلاع بدم که زایمان کرده.دوسه روز پیش با حال خراب همسایه آوردنش بیمارستان .گفتم حالش خوبه توروخدا راستشو بگید بچش خوبه .پرستار گفت :بله خوبه نترس اروم باش هم خودش هم دخترش خوبه گفتم دختر دار شده خدارو شکر عزیزدلم میشه لطفا آدرس بیمارستان رو بهم بدید .گوشی رو دادم تلفن چی که آدرس رو برام بنویسه .کلی ازش تشکر کردم وقطع کردم . رفتم خونه وسایل ناهار وآماده کردم .آتیش کرسی رو عوض کردم ونشستم رو قالی وبا خودم نقشه میکشیدم که به آقام چی بگم که بزاره برم پیش اعظم .تو همین فکرا بودم که آقامینا اومدن خونه .بادیدن ناهار وکرسی داغ سکینه خندید وگفت زرنگ شدی چه خبره .حالا یکی نبود بگه پس تا الان کی کارارو انجام میداده .سرسفره آقام گفت میخوام برم شهر یه سر به مستاجر بزنم انگار خونه یه مشکلی داره .با خودم گفتم انگاری خدا خودش یه راهی جلو پام گذاشت .گفتم آقاجان منم با شما بیام .اعظم زایمان کرده .بریم پیشش ننم که نیست اونم کسی رو نداره که هم از ملیحه مراقبت کنه هم بچه نوزاد .سکینه زود گفت توازکجا فهمیدی که زاییده ؟گفتم تلفن زدن از بیمارستان گفتن حالش خوب نیست .اینقدر پیازداغشو زیاد کردم وبا آه وناله گفتم که گفت باشه تو هم بیا بریم ولی فقط نصف روز میمونیم ها.با خوشحالی سریع کارا رو انجام دادم وشب تا صبح قالی بافتم به اندازه دوسه روز بافتم که بهونه نداشته باشن .صبح لباسام رو پوشیدمو ورفتیم شهر آقام منو جلوی بیمارستان گذاشت ..
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 🌿🌺﷽🌿🌺 «آرام زندگى كن!» هيچ چيز در اين جهان چون آب، نرم و انعطاف‌پذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است، چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد! نرمى بر سختى غلبه مى‌كند و لطافت بر خشونت. همه اين را مى‌دانند، ولى كمتر كسى به آن عمل مى‌كند! انسان، نرم و لطيف زاده مى‌شود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مى‌شود. 🍃گياهان هنگامى كه سر از خاك بيرون مى‌آورند، نرم و انعطاف‌پذيرند و به هنگام مرگ، خشك و شكننده؛ پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطاف‌پذير، سرشار از زندگى است. آرام زندگى كن! هرگز با طبيعت يا همنوعان خود ستيزه مكن و گزند را با مهربانى تلافى كن. 🦋پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : مدارا كردن با مردم نصف ايمان است و نرمى و مهربانى كردن با آنان نصف زندگى است.
🌸پروردگارا... ✨در این شب زیبا 🌸 براے دوستانم ✨عشق حقیقی سلامتی 🌸آرامش نیڪبختے و ✨یک دنیا حال خوب آرزو دارم 🌸 عطا ڪن به آنان ✨هر آنچه برایشان خیر است ✨شبتون خدایی🌸 ۰