فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🦋زبان و بدن همسر!/دکتر اسلامی
🎥#دکتر_اسلامی
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . منیژه :مریم ازبچگی تو خونه ما بزرگ شده حالا چی شده که چش
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
رفتم باغ گردو سکوت وآرامش اونجا رو خیلی دوست داشتم هروقت دلم میگرفت یا میخواستم فکر کنم میرفتم اونجا .چقدر خوب بود اینبار که واسه ازخونه بیرون رفتن کسی نبود که هزارتا فحش وبدوبیراه بهم بگه وآخرش هم نزاره برم .
نشستم وبه آسمون خیره شدم .خدایا خودت کمکم کن ازیه طرف احمدو خیلی دوست دارم از بچگی همیشه تو رویاهام خودمو تو لباس عروس کنارش تصور میکردم حتی اسم بچهامون ورنگ وسیله ها وخونمون رو هم انتخاب کرده بودم به جز اون هیچ مردی به چشمم نمیاد .ازطرفی هم آقام ومنصور که بچها غصه میخورن مخصوصا محمد ازنبودش داغون میشه .اینقدر باخودم فکر کردم وراههای دیگه رو تصور میکردم ولی همشون به در بسته میخوردم .باز هم تصمیم گرفتم خودمو قربونی خانوادم کنم تصمیم گرفتم خودم نابود بشم ونابودی اونا رو شاهد نباشم .نشستم یکی دوساعت سیر دلم گریه کردم وباخودم گفتم مریم دیگه عشق احمد رو همین جا چال کن بعد برو اینجوری برای هردوتاتون بهتره تو بی مادری کشیدی نزار احمد هم بخاطر تو اونو تجربه کنه نزار محمد بی مادربوده وحالا بی پدر بشه .
وقتی به خودم اومدم دیدم هوا تاریک شده یه ترس بدی افتاد به جونم .با دست رو زمین رو گشتم ویه چوب پیدا کردم تا اگه سگی یا حیوونی نزدیک شد بتونم ازخودم دفاع کنم .ورفتم سمت خونه ووقتی چشمم خورد به خونه احمد اینا رفتم تا کار رو تموم کنم وبا خبر خوش برم پیش بچه ها آخه دیگه طاقت دیدن چشم های محمد که به در بود برای آقام رو نداشتم .رفتم روبه ننه احمد گفتم :ننه من قبول میکنم قول میدم که دیگه به احمد کاری نداشته باشم حتی بهش فکر هم نکنم مطمئن باش به خاک ننم قسم میخورم .فقط توروخدا برو رضایت بده تا آقام ومنصور بیان بچه ها خیلی ناراحتن ومنصور تازه عروسش چشم به راست خدا رو خوش نمیاد .ننه احمد نگاهی که شک توش موج میزد به من کرد وگفت :مطمئنی یعنی به همین راحتی قبول کردی ؟باید کاری کنی که احمد هم ازتو زده بشه وبه زندگی عادیش برگرده باید کاری کنی که ازت متنفر بشه قبول میکنی ؟گفتم آخه چیکار کنم من که متنفر بشه .من هروقت بهم نزدیک شد باهاش حرف نمیزنم میگم تورو نمیخوام خوبه ؟ننه احمد:نه اینجوری باور نمیکنه وبازم پاپیچت میشه .بهش بگو که یکی دیگه رو دوست داری وتو همین روزا هم باهاش عروسی میکنی .بگو تو هم منتظر من نباش وبرو زن بگیر .مریم:آخه ننه احمد گناه داره نابود میشه اینجوری من دلم نمیاد که آخه ......
ننه احمد :آخه نداره تنها راهش همینه اگه آقاتو برادرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدران باید از نیازهای تحول روانشناسی کودک و نوجوانانشان آگاه باشند/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
#والدین
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر چه بیشتر به چیزی وابسته بشی
زودتر از تو گرفته میشود.../دکتر انوشه
🎥#دکتر_انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
🍃🍃🍃 🍃🍃🍃
💕ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ "ﻣﻐﺰ"ﻧﺪﺍﺭﺩ...
ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ "ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ" ﺑﺎﺷﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﻣﻐﺰ" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ "ﻭﺍﮐﻨﺶ" نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ...
بهترین جواب بدگویی: سکوت
بهترین جواب خشم: صبر
بهترین جواب درد: تحمل
بهترین جواب تنهایی: تلاش
بهترین جواب سختی: توکل
بهترین جواب خوبی: تشکر
بهترین جواب زندگی: قناعت
بهترین جواب شکست: امیدواری..
برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی
۰
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . رفتم باغ گردو سکوت وآرامش اونجا رو خیلی دوست داشتم هروقت
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
اگه آقا وبرادرتو میخوای تنها راهش همینه که گفتم .مریم :خیلی حالم بد بود قلبم داشت ازجا کنده میشد به صورت ننه احمد زل زده بودم وبی حرکت اشک میریختم تااینکه تموم نیرو وانرژیمو جمع کرد با صدای آرومی که انگار ازته چاه درمیومد گفتم باشه قبوله .فردا برو آقامو آزاد کن ....
توان راه رفتن تا خونه رو نداشتم تموم رویاهام از بچگی تا الان نقش بر آب شده بود مثل آدمی بودم که تموم عمرشو کار کرده وزحمت کشیده ولی تو یه ساعت تموم مال وثروتش ازبین رفته وباید از صفر شروع کنه .مثل کسی که تو یه ساعت تموم عزیزاشو ازدست داده باشه من دقیقا یه همچین حالی داشتم .دستمو گرفتم به دیوار تا نیوفتم رو زمین .رفتم خونه وشام بچه هارو دادم .سکینه شام خودشو مرضیه رو برداشته بود ورفته بود تو اتاق که مارو نبینه .رفتم در زدم وگفتم :پاشو عزا نگیر فردا آقام اینا میان .با ننه احمد صحبت کردم میره رضایت میده .با شنیدن این حرف سریع بلند شد اومد جلو در وگفت :چه جوری قبول کرد ؟من رفتم خونشون برای رضایت حتی درو برام باز نکرد ودرعوضش چی خواست ؟نکنه پول خواسته یا زمینی چیزی ها ؟من آینده بچمو نمیدم ها گفته باشم .مریم :واقعا چقدر یه آدم میتونه بدجنس باشه منو بگو فکر کردم تو خیلی به فکر آقامی وواسه نبودنش ناراحتی .نه نترس ارث دختر تو کم نشده اینقدری براتون میمونه که هفت پشتتون سیر بشید .گفتم وراهمو گرفتم ورفتم که صدام زد وگفت :خوب پس چه جوری قبول کرد بگو دیگه محاله اینجوری راضی شده باشه حتما یه نقشه ای داره ؟
مریم:بله آدمای بد همدیگه رو خوب میشناسن .در عوض آزادی آقام زندگیمو معامله کردم .عشقمو دادم رویاهای بچگیمو دادم .مرهم تموم دردهامو دادم همبازی بچگیمو دادم .میفهمی زندگیمو دادم نفس وعمرو دادم لبخند رو لبمو دادم .بازم بگم یا بسته ؟
در بستم ورفتم خوابیدم زیر کرسی وباز هم مثل همیشه چوب کرسی وبغل کردم وزار زدم .چوب کرسی سنگ صبور من تو تمام این سالها .اگه میتونست حرف بزنه حتما ازاین همه درد وزخم من که براش گفتم یه کتاب درست میکرد .نمیدونم چقدر اشک ریختم ولی چشمام پف کرده بود وبالشم خیس خیس بود که خوابم برد .
صبح مشغول کارها بودم که در باز شد وآقام ومنصور اومدن تو بچها بادیدنشون دورش حلقه زدن ومیخندیدن .مخصوصا محمد تو این بیست وچهار ساعت که آقام رو ندیده بود لاغر شده بود ورنگ به رو نداشت .سکینه رفت جلو وگفت چقدر زود اومدین گفتم شاید تا بعدازظهر طول بکشه .آقام :نه زود کارمون تموم شد چی شد که این عجوزه اومد ورضایت داد؟.
سیاست های خانومی
توی زندگی خیلی مسائل پیش میان که زندگیو زهر مار میکنن. که باعث دعوا میشن.
ولی یادتون باشه ما با همیم تا این مشکلات رو کنار هم اسونتر حل کنیم. قرار نیست مشکلی بهم اضافه کنیم.
وقتی خانمت میگه مامانت بهم گفت تو همه ش دروغ میگی😡 باهاش همدردی کن. یه درد بهش اضافه نکن که: همونا تو رو خوب شناختن🙄
وقتی اقا میگه روغن ترمز تموم شده بهش نگو که: بی دقت! هیچ وقت کارا رو چک نمیکنی
بهش بگو: عب نداره پیش اومده. 🙈
اینطوری با هم😍 زندگی میکنین. نه ضد هم. و همه چیز اسونتر میشه.
چون بار روی دوش هر کدومتون نصف میشه. 😉☺️
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
توجه به حساسیت های همسر
🔵هر زنی به مسائلی حساسیت دارد. مواردی از قبیل:
🔹حساسیت به احترام مرد به خانواده اش
🔹حساسیت به وسائل و جهیزیه خود
🔹توجه و محبت شوهر به غیر او
🔹دیر آمدن و بی نظمی اودر قرارهای مشترک و یا منزل
🔹عبوس بودن شوهر
🔹سکوت طولانی شوهر و ...
🔵که برخی از این مسائل مشترک بین تمامی خانمهاست و برخی دیگر، مختص برخی از آن ها می باشد.
🔵مرد باید حساسیت های خانمش را بشناسد و نشان دهد که آنها را درک می کند.
❤️
🍃🍃🍃🍃🌸
🌿🌺﷽🌿🌺
💚ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ شیراز ﺑﻮﺩﻡ. ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ می خواندم.
ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی حوﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ!
ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ؟ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ می خوردم ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎس های ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. می دوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ.
ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ می زﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ.
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می نوﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!💚
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ. ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ. ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ. ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ همین طور ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ.
💚ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟
ﺑه جای خوب بگوییم عالی
به جای ای بد نیستم بگوییم الحمدلله
همیشه بهترین و قویترین کلمات را انتخاب کنیم ،زیرا کلمات ما سرنوشت ساز هستند.
✅ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ امیرمحمد نادری قشقایی، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎسی ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮبیتی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیایید امشب⭐️
برای هم دعا کنیم
صبـور باشیـم ⭐️
از روزگـار
و سختی هاش
نترسیم همه سالم ⭐️
و سلامت بمانند
و در نهایت
عاقبتمان ختم به خیر شود...
👇تقویم نجومی چهارشنبه👇
✴️ چهارشنبه 👈25 مهر/ میزان 1403
👈12 ربیع الثانی 1446 👈16 اکتبر 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🔷واجب شدن نماز ، سال اول هجری.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز برای امور زیر خوب است.
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✅خرید و فروش.
✅امور شراکتی و مشارکت.
✅دکان باز کردن و افتتاح محل کسب.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅و جابجایی و نقل و انتقال خوب است.
👶 برای زایمان مناسب و نوزاد عفیف و متدین است.
🚖سفر:مسافرت اکیدا مکروه و در صورت نیاز حتما همراه صدقه و خواندن ایه الکرسی باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز قمر در برج حمل و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ختنه نوزاد.
✳️آغاز معالجه و درمان.
✳️ارسال کالا به مشتری.
✳️لباس نو پوشیدن.
✳️صید و شکار و دام گذاری.
✳️و خرید مایحتاج نیک است.
💑مباشرت امشب:
مباشرت امشب : مباشرت برای سلامتی مفید و فرزند دانشمند گردد. ان شاءالله.
💉💉 حجامت.
#حجامت خون دادن و فصد سبب سلامتی می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث هیبت و شکوه می شود.
😴🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 13 سوره مبارکه" رعد" است.
یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته...
و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود. ان شاءالله.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن.
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز.
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله.
✴️️ وقت استخاره.
در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد