مادر شوهر که شدی؛ یادت باشه... در مقابل دختری که هم سن دختر خودته صبور باشی! چرا که هنوز خیلی جوونه و ممکنه خیلی چیزها رو ندونه... یادت باشه با دختر دیگران طوری رفتار کنی، که دوست داری با دخترخودت رفتار کنند! مادر شوهر که شدی، کاری نکنی که؛ پسرت بین عشق مادری و عشق همسری سردرگم باقی بماند! #دکتر_انوشه

ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﻣﻬﻤﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﻰ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺍﺯ آن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺯﻥ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ " ﺍﺣﺴﺎﺳﻰ ﻭ ﺟﻨﺴﻰ " ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ و فکر کنید... ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻠﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ ❌ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻌﻬﺪ ﺍﺳﺖ ﺍﮔﺮ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ " ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ " ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻜﻨﻴﺪ. # جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･ ·‌ ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･ ·‌ @daneshanushe

📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . مریم:گفتی کجا موندیم گفتی چی شده ؟منصور :هیچی گفتم آبجیم مریض شده بردیم دکتر تو بیمارستانیم خدیجه هم گذاشتم خونه فامیلاش شاید مجبور باشیم دوسه روز بمونیم .به دختر جمل گفتم بره درخونه خبر بده به آقامینا . مریم:اگه بره بگه مثل زنگهای اعظم که اومد به من گفت :با آوردن اسم اعظم تازه یادم افتاده بود چی شده وچی شنیدم .گفتم اعظم کجاست بگو بیاد اینجا ببینم . منصور :میاد رفته به بچها وخدیجه سر بزنه گفت یه ساعت دیگه میاد که من برم خونه .بگو ببینم چی شده آبجی چی بهت گفت که اینجوری شدی تو که حالت خوب بود .؟ مریم:دوباره اشکهای لعنتی شروع کردن آی برادرم اگه بدونی چی به سرمون اومده .بدبخت شدیم از چیزی که میترسیدم سرم اومده نباید عباس وراه میدادم باید همون موقع طلاق اعظمو میگرفتیم . منصور:حالا بگو ببینم چی شده . مریم:اعظم اعظم معتاد شده خودشو بدبخت کرده بیچاره کرده مارو هم به خاک سیاه نشونده .با شنیدم حرفام منصور سست شد وکنار پنجره ایستاده بود ولی با شنیدن حرفام نشست رو زمین ودستشو زد به پیشونیش .منصور:ای خدا حالا باید چیکار کنیم همینجوریشم آقام چشم دیدن اعظمو نداره اگه بفهمه اگه مردم بفهمن چی وای خدایا کمکم کن دارم عقلمو از دست میدم دیگه . مریم:نمیدونم اصلا فکرم کار نمیکنه فعلا نباید کسی بفهمه به خدیجه هم بگو جلو دهنشو بگیره مخصوصا سکینه اگه بفهمه کل جهان خبردار میشن .منصور:ولی خدیجه که خبرنداره مگه شنید حرفاتونو . مریم:نه ولی اعظم رفته خونه مصرف کنه دیگه حتما تا الان فهمیده برای همین بود ازحال رفت منه بدبخت چقدر ترسیده بودم .پس بگو عباس برای چی بی خبرو یواشکی فرار کرد .مگه دستم بهش نرسه پوستشو میکنم وپر کاه میکنم حالا ببین . کلافه وسردرگم بودیم خیلی حالمون بد بود وفکرمون مشغول خدایا باید چیکار میکردیم تکلیفمون چی بود ...خیلی دوست داشتم زودتر اعظم بیاد تا باهاش حرف بزنم ودلیل این کارشو بپرسم بگم حتی یه لحظه هم به من به بچه هاش حتی به خودش وعاقبتش فکر نکرد چرا اینکارو کرد ..

💜 چقدر تو خوبی ... #دکتر_سعید_عزیزی ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･ ·‌ @daneshanushe

پـروردگارا در این شب زیبــا ایمــان غبار گرفتہ ما را در بــاران رحمت خویش پاڪ ڪن و شبــے آرام را بہ عزیزانم عنایت بفــرما شبتون سرشار از آرامش🌙 ‌‌

تقویم نجومی اسلامی  ✴️ دوشنبه 👈7 آبان / عقرب 1403 👈24 ربیع الثانی 1446👈28 اکتبر 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. 📛 تقارن نحسین و صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند. 📛و از دیدارها اجتناب شود. 🚘 سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه و احتیاط باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶مناسب زایمان نیست. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️ارسال کالا به مشتری. ✳️ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️داد و ستد و تجارت. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️و تعلیم و تعلم نیک است. ✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب شبِ سه شنبه: فرزند امشب دهانی خوشبو و دلی مهربان دارد. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث اصلاح امور می شود. 🔴 حجامت: #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،باعث دفع صفرا می شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب. تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 25 سوره مبارکه "فرقان" است. یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش آید صدقه بدهد تا رفع گردد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸

در هیاهوی روزگار اگر آرامیم دلمان به خدا گرم است سلام صبـــح بخیر 🌤

🟣خانواده موفق 💠قسمت سوم دکتر عزیزی همسرانه جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli

ارسطو سه مدل دوستی رو از هم تفکیک میکنه ؛ 🌺دوستی مبتنی بر سود 🌺دوستی مبتنی بر لذت 🌺دوستی بر مبنای فضیلت 🖌#کانال_دڪتر_انوشه ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･ ·‌ @daneshanushe

📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . نگران وناراحت به در چشم دوختم تا اعظم بیاد وازش دلیل بپرسم . بالاخره سروکلش پیدا شد .روبه منصور گفتم توبرو خونه بچها وخدیجه تنها نباشن . میخواستم با خود اعظم تنها حرف بزنم شاید پیش منصور واقعیت رو نگه .اعظم:سلام مریم خوبی خیلی نگرانت بودم .دست انداخت دور گردنم پیشونیمو بوسید وگفت دکترا قول دادن جاش نمونه وزود خوب بشه .مریم:جای چی نمونه بیا بشین ببینم .اعظم:جای سوختگی صورتت دیگه .مریم:کلا یادم رفته بود که صورتم سوخته هرکی دیگه بود قبل ازهرچیز فقط به خودش فکر میکرد که سرنوشتش با این صورت سوخته چی میشه واگه جاش بمونه چی .ولی من کلا فراموش کردم که صورتم سوخته تنها دردی که داشتم زندگی اعظم وبچهاش بود . آبجی بیا بشین بگو چه جوری اینجوری شدی آخه بگو تا بتونم کمکت کنم . اعظم:مریم عباس چند وقت بعد از اینکه ترک کرد خیلی خوب شده بود سرکار میرفت برای منو بچها خرید میکرد مهربون شده بود کتک نمیزد .دوباره داشتم طعم خوشبختی رو میچشیدم که باز عباس رفتارش تغییر کرد تو خونه ساکت وگوشه گیر شد بعد عصبی وپرخاشگر شد وبعدشم مارو کتک میزد وازخونه مینداخت بیرون نصف شب ما شب رو تا صبح تو حیاط میلرزبدیم.تا اینکه اومد وگفت من دوباره میکشم به هیچ کس ربطی نداره.نه به تو نه به خواهرت .ازاین به بعد هم تو خونه خودم میکشم .آی مردم آخه وقتی خودم خونه دارم چرا باید برم لالوسی یکی ویگه رو بکنم تا برم خونش بکشم .اگه تو هم ناراحتی هری برو بیرون . منم گفتم نه بکش  بخاطر بچهام تو سرما خشک میشدن .چند روزی تو خونه میکشید وصبح تا شب وشب تا صبح دیگه سرکار هم نرفت .تا اینکه باز به من گیر داد که تو هم بیا بکش وقتی بکشی میفهمی چی رو تا الان ازدست دادی واین حرفا .من باز باهاش دعوا کردم وگفتم بمیرمم نمیکشم تو یکی برای هفت پشتمون بسته کشیدنت .. ·‌ ･ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ･