💠 گاهی در زندگیِ زن و شوهری حال خوشی نداریم. و انگیزهای برای تحرّک و تلاش وجود ندارد.
💠 یکیاز مهارتهایی که میتواند فضای بیروح خانه را تغییر دهد شنیدن یا دیدن چیزی است که نقش آن ایجاد تلنگر و استارت زدن است.
💠 لذا گاهی در فضای خانه، پخش صدای زیبا و ملایم قرآن، مناجات، روضهای دلنشین یا کلیپی زیبا از شهدا و یا سخنان کوتاه اخلاقی، جرّقهای میشود تا فضای سرد خانه را گرم و با انگیزه کند.
💠 اتصال همسران به معنویت عامل ازدیاد آرامش و گرمابخش زندگی خواهد شد.
🌱 چند کتاب برای اینکه خودتو بهتر بشناسی:
🫧نگرش یعنی همه چیز
نویسنده:جف کار
🫧مهربانی با خود
نویسنده: تیم دزموند
🫧زندگی تاب آورانه
نویسنده: برنه براون
🫧جرات داشته باش
نویسنده: فردریک فانژه
🫧یافتن جوهر درون
نویسنده:کن رابینسون
🫧خودشناسی
نویسنده آلن دو بارتن
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠غرور کاذب چیست؟
🟣عزت نفس غرور نیست.
❌غرور و لجبازی در زندگی زناشویی
🔰زن در مدیریت اقتصادی در جریان باشه بهتره.
🎵دکتر عزیزی
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . اینقدر آقام از پسر دار شدن خوشحال بود که سه تا گوسفند قر
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
رفتم ظرفهارو جمع کردم ببرم سر کهریز بشورم .ای وای این همه ظرف تا نصف شب طول میکشه شستنشون که .آخه چند روز مهمون دعوت کردن چیه تو این بی آبی روزی هزار بار باید برم ظرف بشورم وآب بیارم .ای مریم کارتو بکن دیگه کی به فکر تو هست تو کلفت این خونه ای دیگه وظیفته زود باش برو تا شب نشده برگردی .
همینطور که با خودم حرف میزدم وظرفها رو جمع میکردم صدای جیغ عاطفه رو شنیدم طرف دستمو پرت کردم ای وای خاک به سرم شد .درو هل دادم رفتم تو اتاق .عاطفه جیع میزد ومیگفت آبجی دارم میمیرم کمکم کن درد دارم توروخدا .مریم:نکنه وقت زایمانته ؟ای داد برمن دختر پس چرا از صبح هی میپرسم چته چرا رنگت پریده درد دا ی میگی نه ؟خیلی خوب الان میرم دنبال قابله تو آروم باش برمیگردم .بدون چادرو بدون کفش دوییدم بیرون وتا خونه مریم قابله دعا خوندم ودوییدم چندبارم خوردم زمین وکف پام زخمی شده بود .خاله خاله مریم دستم به دامنت خواهرم بیا بریم .ولی مریم قابله نبود یه خانمی اومد بیرون وگفت مریم رفته شهر اینجا نیست معلوم نیست کی بیاد چی شده دختر پاهات زخم شده .
بدون اینکه جوابی بدم راه افتادم ای خواهر بدشانس وبداقبال من خدایا حالا چه گلی به سرم بگیرم چیکار کنم من .
یه فکری به سرم زد با گفتم افرین مریم عالیه راه افتادم به طرف خونه مادربزرگ مریم قابله .خاله خاله بیا خواهرم دردش گرفته ولی خاله مریم نیست میگه رفته شهر تو روخدا دستم به دامنت بیا بریم خواهرم داره از دست میره .
خاله:چی میگی مادر من جلو پامو نمیبینم نمیتونم راه برم من خیلی وقته دیگه بچه بدنیا نمیارم یعنی نمیتونم دیگه .برو پی یکی دیگه .
مریم:خاله توروخدا لطفا تو فقط بیا بگو چیکار باید بکنم من خودم انجام میدم خواهرم داره میمیرم تا عمر دارم نوکریتو میکنم الان دستم به جایی بند نیست بیا بریم .خاله :از دست تو دختر خیلی خوب برو یه مرد بفرست پی من تا منو کولم کنه من که نمیتونم راه برم یا یه خر بیار سوار بشم .مریم:خاله جون مرد کجا بود خر کجا بود بیا بپر رو کولم من خودم میبرمت فقط دست بجنبون .خاله:چی میگی دختر تو نمیتونی ببری میندازی دست وپامم میشکنی میوفتم گوشه خونه .مریم:نترس خاله قول میدم اروم برم .خاله رو کولم سوار کردم وبا هربدبختی بود راهی خونه شدم .خاله خیلی هم سنگینی ها ماشالله نفسم بند اومد .خاله:برای همین گفتم دختر تو نمیتونی دیگه .
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
همسرداری
دعوا هم رسم و رسومی داره !!
❌دعوا و اختلال توی همهی خانواده ها پیش میاد مخصوصا توی خانواده هایی با سن زیر ۵ سال. ولی چیزی که خیلی مهمه اینه که باید توی دعوا حرمت ها نگه داشته بشه
❌به هیچ وجه توی دعوا اسمی از طلاق گرفتن ، ازت متنفرم و یا ازدواج با تو بزرگترین اشتباه زندگیم بود و یا حرفهای زشت نزنید
❌حرفهای زشت توی دعوا مثل میخی میمونن که توی دیوار می زنین بعد از آشتی میخ کنده میشه ولی جای میخ توی دیوار میمونه
❌درسته که توی دعوا نقل و نبات پخش نمی کنن ولی نباید حرمت ها شکسته شه و اگر توی یه زندگی حرمت ها شکسته بشه و روابط و حرف زدن ها بدون مرز بشن فاتحه اون زندگی رو باید خوند البته قابل اصلاحه ولی خیلی زمان میبره.
❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد/دکتر الهی قمشه ای
🎥#دکتر_الهی_قمشه_ای
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سجده کرد و گفت کای رب ودود
من چه دانستم ترا حکمت چه بود
هر بلائی کز تو آید، رحمتی است
هر که را فقری دهی، آن نعمتی است
تو بسی زاندیشه برتر بودهای
هر چه فرمان است، خود فرمودهای
"پروین اعتصامی"
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
#همه_بخونن
⁉️با همسر بدبین چه باید کرد؟
☸️ همیشه سعی کنید در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید. ریشه بسیاری از بدبینیها عدم صداقت در ابتدای زندگی است. زن یا مرد رازی را در زندگی دارد که میکوشد آن را از همسرش پنهان کند که البته در بیشتر مواقع موفق نمیشود و خود این پنهانکاری نقطه شروع بدبینیها میشود.
☸️ نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید این موضوع برای مردها باید بیشتر رعایت شود، چرا که خانمها هر نوع تأخیر را در رسیدن به قرار مثبت نگاه نمیکنند و طبیعتاً افکار منفی در آنها شکل میگیرد.
☸️ در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید بهویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد. هر نوع صحبت غیرکاری، تماسهای بیمورد و روابط آزاد در محیطهای کاری نتیجهای شوم در بردارد که اگر شما هم فکری در سر نداشته باشید، همسرتان جور دیگری برداشت میکند.
🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃
روزی چنار به نی گفت: دوست من، واقعاً حق داری اگر اعتراض کنی. با کم ترین باد، ساقه ات خم می شود. اگر پرنده ای رویت بنشیند انگار که زیر بار سنگینی رفته باشی از وسط خم می شوی. اگر لااقل در لابلای شاخ و برگ من متولد می شدی، من می توانستم با این همه شاخ و برگ از تو محافظت کنم. ولی تو در کنار آب و در جای مرطوب می رویی. واقعاً طبیعت در مورد تو عادلانه رفتار نکرده.
حق با شماست. من ظاهری نحیف دارم. نگرانی شما را می فهمم. ولی توجه داشته باشید که من خم می شوم ولی نمی شکنم.
هنگامی که نی در حال صحبت کردن بود، طوفانی بسیار سخت از دور آمد. چنار در مقابل ضربه های مستقیم باد مقاومت کرد. نی از وسط خم شد. ولی طوفان نیرویش را دو برابر کرد و آن چنار پر شاخ و برگ عظیم را از ریشه درآورد. وقتی باد آرام گرفت، چنار به زمین غلتیده بود. در حالی که نی با متانت تمام افراشته بود.
✍ #ژان_دولافونتن
#نتیجه
پیام دو لافونتن این است که به ظاهر افراد اعتماد نکنیم! قوی ترین همیشه آنی نیست که ما فکر می کنیم. هم چنین، این داستان به ما می آموزد که در زندگی گاهی بسیار مفید است اگر بتوانیم ملایم تر و انعطاف پذیرتر باشیم تا طوفان بگذرد.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_قرائتی
👌 اهمیت توجه همسر به نظافت شخصی
@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . رفتم ظرفهارو جمع کردم ببرم سر کهریز بشورم .ای وای این هم
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
تا خاله رو رسوندم بالا جونم بالا اومد .نشوندمش تو اتاق ورفتم اب جوش وحوله آوردم خاله عاطی رو معاینه کردو گفت وقت زایمانشه ولی من نمیتونم دستام میلرزه وچشمامم سو نداره .مریم:باشه خاله فقط بگو چیکار باید کنم .دستای منم میلرزید ترسیده بودم وشرشر عرق میریختم طبق گفته های خاله هرکاری گفت انجام دادم .وبچه بدنیا اومد من مریم تونستم وخواهرمو بچشو نجات بدم .از خوشحالی زیاد گریه میکردم بچه رو قنداق کردم وگذاشتم پیش عاطی که بی حال وبی جون افتاده بود .خاله:آقرین دختر تو دل شیر داری من به جای تو ترسیده بودم .
مریم:رفتم دست وبالمو شستم واسپند دود کردم وآوردم برای بچه .ونشستم عاطی چشماشو باز کرد وگفت ابجی بچم بچه پسره ؟خدایا چیکار باید میکردم نمیتونستم دروغ بگم که ازطرفی هم طاقت دیدن عاطی رو تو اون وضع نداشتم .عاطفه چشمای پرازاشکشو به لبهای من دوخته بود ومنتظر بود .من کمی من من کردم وگفتم ببین عزیزدلم باید خدارو شکر کنی که بچت سالمه خودت سالمی .تو خودت میدونی ما خودمون سرحرفهای آقام چقدر غصه میخوردیم وزجر میکشیدیم .هروقت آقام پسر پسر میکرد ما چقدر ناراحت میشدیم که آقام مارو دوست نداره وازخدا گله میکردیم که چرا ما رو دختر افریده .؟تو میخوای بچه های تو هم این فکرارو بکنن وغصه بخورن اره دلت میخواد از چیزی که هستن ناراحت باشن وزجر بکشن .توروخدا خواهر من تو مثل آقام حرف نزن مگه آقام که پسر بود برای پدرش چیکار کرد که الان پسراش براش بکنن ها ؟
عاطفه:پس بازم دختره ،!مریم:عاطفه روشو برگردوند وپتو رو کشید روی سرشو شروع کرد بلند بلند گریه کردن .منم تنهاش گذاشتم تا یکم اروم بشه .موسی وزهرا اومدن دیدن عاطفه وتا فهمید که بچه دختره شروع کرد داد وهوار که حق با ننم بود وتو عرضه پسر دار شدن نداری ومن الان جواب ننمو چی بدم .راست میگفت تو دختر زایی جون به جونت کنن .
🌹#داستان_آموزنده
مردی در کوهستان سفر میکرد که سنگ گران قیمتی را در رودخانهای پیدا کرد.
روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود.
آن مرد کیف خود را باز کرد تا غذایش را با مسافر شریک شود.
مسافرِ گرسنه، سنگ قیمتی را در آن کیف دید و بسیار از آن خوشش آمد و پس از کمی درنگ از آن مرد خواست که آن را به او بدهد!
آن مرد بدون درنگ، سنگ را به او داد و از یکدیگر خداحافظی کردند.
مسافر از این که شانس به او رو کرده بود بسیار شادمان شد و از خوشحالى سر از پا نمىشناخت.
او مىدانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر عمر مىتواند راحت زندگى کند.
بعد از چند روز مسافر برای پیدا کردن آن مرد به راه افتاد؛ بالاخره او را یافت و سنگ را به پس داد و گفت:
خیلى فکر کردم! میدانم این سنگ چقدر با ارزش است،
ولی آن را به تو پس مىدهم با این امید که چیزى را به من دهی که از آن ارزشمندتر است!
آن مرد گفت چه چیزی؟!
مسافر گفت اگر مىتوانى، چیزی را به من بده که باعث شد چنان قدرتمند شوی که راحت از این سنگ دل بکنی و آن را به من ببخشی.
✨✨✨
سیاست رفتاری
❌اگر سطح مالی یا فرهنگی خانوادت از خانواده همسرت بالاتره، مدام بهش گوشزد نکن💔
چون جز دلسردی و کم شدن عشق بینتون نتیجه ای نداره🤦🏻♀
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
32.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆دلیل پرحرفی کودکان چیست؟
- کودکان پرحرف برونگرا هستند/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از اون نخی بترس که درون خودته🙂👆
@daneshanushe✍️
🔴 زندگی به سبک ساعتشنی
💠 سیستم ساعت شنی به این شکل است که دو ظرف شیشهای متصل به یکدیگر به نوبت پذیرای شنهای ظرف دیگر است و وقتی شنها و بار ظرف بالا خالی شد شیفتشان عوض شده و دیگری شانه به زیر بار ظرف بالایی میدهد. در واقع مکمّل یکدیگر هستند و تا وقتی مسئولیت خود را به نوبت انجام دهند به ساعت شنیمعنا میدهند.
💠 یکی از اصول مهم در زندگی مشترک این است که زن و شوهر مثل یک ساعت شنی بارِ مشکلات و سختیها را از دوش همسر خود بردارند و پذیرای احساسات وعواطف یکدیگر باشند.
💠 زن یا مرد در مواقعی نیاز به کمک جسمی، روحی و یا فکری همسر پیدا میکنند و مشکلات و گرفتاریهای زندگی، آنها را خسته و کلافه میکند در اینگونه مواقع باید مثل سیستم ساعت شنی، برای یکدیگر وقت بگذاریم و شانه به زیر بار مشکلات همسر بدهیم و مانند ساعت شنی که به نوبت ظرفیت خود را در اختیار ظرف دیگر قرار میدهد ظرفیت بالای خود را در اختیار همسر قرار دهیم تا ذهن او را از افکار آشفته و پریشان خالی کرده و با دیدن پشتیبانی و حمایت ما به آرامش، آسودگی خاطر و امنیت روانی برسد.
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . تا خاله رو رسوندم بالا جونم بالا اومد .نشوندمش تو اتاق
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
هی میخواستم نرم تو دخالت نکنم ولی نتونستم دلم طاقت نیورد .درو هل دادم رفتم تو اتاق وگفتم:چته صداتو کلفت کردی مظلوم گیر آوردی بجای اینکه بگی زنم تازه زاییده براش گوسفندی قربونی کنم وجیگر کباب کنم بخوره جون بگیره والنگو بخرم چشم روشنی صدای نکرتو براش اوردی .به توهم میگن مرد ؟مگه دست عاطفه است که پسر دار بشه یا نه ؟مگه خودش درست کرده .شما هم خیلی با ننه جونت پسر دوست داری وبه حکمت خدا اعتقاد نداری بفرما برو یه تشت گوشت بزار جلو خودتو وننت پسر درست کنید برو دیگه حالا درست کردنیه عاطفه نمیتونه شما درست کن .لعنت به دل سیاه شیطون ببین چطور منو دیوونه کردین ها ببین چی دارم میگم خدایا منو ببخش .
موسی :ابجی مریم میشه شما دخالت نکنی .؟مریم:باشه من دخالت نمیکنم تا الان دخالت نکردم دیدم چه جوری درستش کردی .رفتم بیرون وجارو برداشتم واومدم تو شروع کردم موسی رو زدن برو بیرون ببینم یالا پررو پررو میگه دخالت نکن چشم آقا امری باشه برو ببینم انداختمش بیرون وگفتم زهرا هم اینجا میمونه خیر پیش درو کوبیدم ودستهامو تکوندم مردک فکر کرده منم بی سر زبونم .صدا کلفتشو میندازه تو سرش .رفتم تو اتاق که زهرا وعاطفه پقی زدن زیر خنده .!وا چیه چی شد ؟زهرا:خاله وقتی بابا رو با جارو زدی مثل مرغ میپرید بالا نگاه کن اینجوری .،مریم:اینقدر بامزه ادای موسی رو دراورد که خندم گرفت معلومه هیچ کس حق نداره دخترای منو اذیت کنه والا .بیا بریم نی نی رو بیدار کنیم .پاشو ببینم نی نی آبجی بزرگت اومده ببین چه جوری خوابیده انگار کوه کنده خسته است .پاشو دختر زن باید زبر وزرنگ باشه وخوابش سبک باشه .زهرا:خاله ؟مریم:جونم عزیزم!زهرا :تو که اینقدر مهربونی ومارو دوست داری بابارو دعوا کردی که مامانو ناراحت نکنه ؟پس چرا مامان بزرگ هروقت میخواستم بیام بمونم پیش مامانم میگفت خالت مثل دیو دوسر میمونه اگه بری تورو قورت میده وقاشق داع میزاره رو دستت .؟منم همیشه ازت میترسیدم .عاطفه: ای بابا زهرا این چه حرفیه به خاله میزنی خجالت بکش مگه صد بار نگفتم خبر چینی بده ؟.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕ چرا نوجوان پسر در مواجهه با مسائل جنسی آسیبپذیر است؟/دکتر اسلامی
🎥#دکتر_اسلامی
💖@daneshanushe✍️
♥️🌿
💫
💠💠 چگونه زن خوبی باشیم؟
🔖برخورد محترمانه با شوهر خود
برای آن که بدانید چگونه زن خوبی باشیم؟ بهترین زندگی های مشترک روابطی هستند که در آن دو طرف در هر شرایطی به یکدیگر احترام می گذارند.
اینکه در خوشی ها به همسرتان احترام بگذارید کار بسیار راحتی است و خیلی های دیگر هم جز شما می توانند به اطرافیانشان احترام بگذارند..
اما زمانی که با نقاط منفی یا ضعف همسرتان رو به رو می شوید و یا از دست او گله مند هستید طبیعتا تا حدودی خشم را در وجودتان دارید و ممکن است با ابراز عصبانیت خود که ناخواسته نیز بوده احترام و حفظ شخصیت همسرتان را بشکنید..
🌱به قولی با تکرار اشتباهات وی و نقاط ضعفش او را سرخورده کنید و شخصیت و غرورش را خرد کنید..
اینکه با عنوان شوخی در جمع های دوستانه برای خنده و لبخندی گذرا شوهرتان را مسخره یا تحقیر کنید و یا با او بدرفتاری داشته باشید سبب می شود احساس نامطلوبی به همسرتان القاء گردد حتی اگر خود او این ناراحتی را به شما ابراز نکند..پس در چگونه زن خوبی باشیم؟
احترام متقابل در زندگی مشترک بسیار حائز اهمیت بوده و به نوعی رکن اساسی زندگی های مشترک پایدار می باشد.
🌱احترام نیز اگر باشد تمام اختلافات؛تضاد فکری و ناراحتی های احساسی و..به خوبی حل می شوند و مشکل را حل نکرده به مشکلی دیگر سوق داده نمی شوند..
به همسرتان و عقاید فکری او احترام بگذارید هرچند بر خلاف عقاید شما باشد با او صحبت کرده و راهی را بیابید که این تضاد فکری سبب بروز اختلافات شدید بین شما نگردد.
همسرانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت احترام و خودشیرینی
@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . هی میخواستم نرم تو دخالت نکنم ولی نتونستم دلم طاقت نیورد
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
ولش کن عاطفه .ببین عزیزم ما ادم بزرگا بعضی وقتها که از دست هم ناراحت یا عصبانی میشیم یه حرفهایی میزنیم که درست نیست ولی اون لحظه چون ناراحتیم نمیدونیم که چی میگیم ولی ازته دل همدیگه رو دوست داریم فقط یه لحظه عصبی هستیم .برای همین هروقت عصبی شدی یا ناراحت بودی سه تا صلوات بفرست تا آروم بشی که حرفی نزنی که دیگران ازدستت ناراحت بشن .باشه عزیزم ؟ حالا هم پاشو برو با بچه ها بازی کن .
عاطفه:ابجی تو اینقدر بچه بزرگ کردی که رگ خواب تموم بچه ها دست تو قشنگ میدونی چه جوری با بچه حرف بزنی .
مریم:فردا صبح آفتاب نزده رفتم رو پشت بوم پتوهای که شسته بودم وپهن کرده بودم رو جمع کنم که دیدم موسی پشت در نشسته .رفتم پایین درو باز کردم وگفتم باز چی شده اگه اومدی پی زهرا نمیشه چندروز باید بمونه .موسی :نه نیومدم زهرا رو ببرم آبجی سر دوراهی موندم گیر افتادم ازیه طرف ننم ازیه طرف عاطفه وبچه هام .تو میگی چیکار کنم ننم تا فهمید بچه دختره قشقرقی به پاکرد که نگو منم عصبی شدم وازخونه زدم بیرون .نمیدونم باید چیکار کنم .مریم:مثل ابر بهار گریه میکرد مرد گنده دلم براش سوخت حالا بیا بریم بالا اینجا سردت شده تا یه فکری کنیم .شیر دوشیدم وداع کردم ویه لیوان دادم به عاطفه ونشستم موسی سرش پایین بود وحرف نمیزد .گفتم ببین موسی هرگلی بوی خودشو داره تو نباید به خاطر مادرت زن وبچتو اذیت کنی یا بخاطر عاطفه مادرتو هرکسی جای خودش احترام مادر جای خود احترام ودوست داشتن زن هم جای خودش .اون دیگه دست خودته که چقدر با هوش باشی وهنر داشته باشی که دوطرف رو راضی نگهداری .وکاری نکنی که یه طرف ناراحت بشه .موسی:میدونم ابجی اما بیکار وبی پولم هستم اگه پول داشته باشم یه خونه جدا میگیرم ودوسه روز یه بار یه سر به مادرم میزنم اینجوری برای همه بهتره ولی کاری گیرم نمیاد یعنی کاری ازم برنمیاد .مریم:من برات کارو جور میکنم نگران نباش چاییتو بخور سرد شد .بعد از خوردن ناشتایی شماره تلفن همسایه مهدی اینا رو تو تهران برداشتم ورفتم تلفن خونه و زنگ زدم به مهدی ومنصور .با هاشون صحبت کردم که موسی رو یه مدت با خودشون ببرن سرکار تا راه وچاه رو یاد بگیره .آخه موسی خیلی بچه ننه بود واصلا ازده بیرون نرفته بود وخیلی بی دست وپا وسوسول بود .بعد از کلی حرف زدن بالاخره مهدی ومنصور راضی شدن که بخاطر عاطفه هم شده بیان وموسی رو ببرن سرکار .
آموزه های دکتر سید محمود انوشه
دو شخص به تو می آموزد؛
یکی آموزگار
یکی روزگار
اولی به قیمت جانش!!
دومی به قیمت جانت!!
🖌#کانال_دکتر_انوشه