eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
8.2هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
15.5هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
مهـم‌ترین کمک به همسـر، این است کــه سعی کنید همدیگر را دین‌دار نگه دارید. این مراقبـت، مراقبـت اخلاقی،مهربانانه و پرستارانه است💕 همسرانه
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . باید تقاص پس بدن، من هرجوری شده انتقام خون پسرم رو میگ
📜 🩷 . در اتاق رو زدن، لحظه ای دوباره ترس افتاد به جونم و تو خودم جمع شدم، ولی بهادر با نگاهش آرومم کرد که چیزی نیست نگران نباش. یکی از خدمه ها بود که به دستور بهادر برام سوپ پخته بود، سلامی داد، اومد داخل و سوپ رو گذاشت جلوم و رفت. بهادر به بشقاب سوپ اشاره کرد و گفت: میتونی خودت بخوری یا کمکت کنم؟؟؟ خجالت کشیدم بگم با این دستهای سوخته؟؟!!!! انگاری خودش متوجه شد که دستی برای خوردن برام نمونده، سوپ رو کشید جلوش و قاشق رو به سمت دهانم برد، با صبری که از بهادر بعید میدونستم داشته باشه نشست کنارم و تمام سوپ رو به خورد من داد. بعد از اتمام سوپم یکدفعه بلند شد و پشت پنجره رفت، همونجا مکث کوتاهی کرد و مثل برق گرفته ها از اتاق خارج شد.. (بهادر) فکری به مغزم خطور کرد، بدون اینکه به گلبهار حرفی بزنم اتاق رو ترک کردم... بعد از سنجیدن همه جوانب، فردای اون روز  افروز که مورد اعتمادترین خدمه از همون بچگی تو زندگیم بود رو صدا کردم... از زمانی که یادم میاد فیروزه خانم تو عمارت کار میکرد و پدرم هم خیلی بهش اعتماد داشت، ازش خواستم دختر کوچیکش افروز رو به عنوان خدمه مخصوص بفرسته پیش گلبهار تا همیشه کنارش باشه و لحظه ای هم تنهاش نزاره..... فیروزه خانم بعد از شنیدن حرفام و دیدن چهره مضطربم، گفت: چشم آقاجان شما اصلا نگران نباشید حتما میفرستمش... تایید فیروزه کمی از نگرانی هایم کم کرد . سیگارمو خاموش کردم و بیخیال در حال قدم زدن به سمت اتاقم بودم که با صدای جیغ گلبهار وحشت زده قدمهامو تند کردم و سراسیمه وارد اتاق شدم...... (گلبهار) لب چشمه همیشگی نشسته بودم و پاهام رو داخل آب زلال چشمه تکون میدادم... صدای خنده های خان بابام و و مادرم نازخاتون تو گوشم بود که یکدفعه خندون جلوم ظاهر شدن، در حال تماشاشون بودم و از دیدنشون غرق لذت..... که یکدفعه یه دست سیاه جلوی دهنم رو گرفت و منو کشون کشون از چشمه جدا کرد و برد..... هر چی فریاد میکشیدم و پدرو مادرم رو صدا میزدم، هیچکدوم صدام رو نمیشنیدن و لحظه به لحظه ازشون دور و دورتر میشدم.... یکدفعه تو تاریکی محو شدم و با گریه و جیغ از خواب پریدم..... خیس عرق بودم و درحال گریه کردن که یهو بهادر رو بالای سرم دیدم که با چشمهایی گشاد شده داشت بهم نگاه میکرد..... ازش رو برگردوندم‌ و زانوهامو بغل کردم و یهو با صدای بلند و با گریه و زاری مادرم رو صدا زدم...... بهادر به خودش اومد و نزدیکم شد منو تو بغلش جاداد و گفت: آروم باش گلبهار .... فقط یه خواب بود...... گفتم: بهادر خان من مادرم رو میخوام....... خواهش میکنم اجازه بده به دیدنش برم..... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
913.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* اگر یک مرد عاشق چهره یک زن باشه .../دکتر انوشه 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨دلیل سر به سر گذاشتن اکثر خواهر و برادرها بیکاری است!/روانشناس سادات 🎥
📌فرض کنید سوار یک هواپیمای جت هستید، جایی آن طرف اروپا بال هواپیما آسیب می‌بیند. دوست دارید عکس‌العمل خلبان چگونه باشد؟ 🌸دوست دارید خلبان پرواز بگوید: "آرام باشید و کمربندها را ببندید! مسیر پُر تکان و ناهمواری در پیش داریم، اما راهی برای رفع مشکل پیدا می‌کنیم." 🌸یا ترجیح می‌دهید که کاپیتان پرواز به هر طرف بپرد و فریاد بزند: همه‌ی ما می‌میریم! ما کشته می‌شویم. 💙کدام‌یک از این دو شما را سالم بر زمین می‌نشانند؟ 🔵حالا درمورد زندگی خود فکر کنید، شما خلبان زندگی خودتان هستید. 🔵به نظرتان با کدام شیوه می‌توانید مشکل خود را حل کنید؟ 🔵راهی خواهم یافت! یا من می‌میرم! کدام یک؟ 🐙این تفکر شاید موفقیت شما را تضمین نکند اما بهترین شانس را به شما می‌دهد. 💙بازنده‌ها آن‌قدر روی مشکلات تمرکز می‌کنند که فقط مشکل را می بینید
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . در اتاق رو زدن، لحظه ای دوباره ترس افتاد به جونم و تو
📜 🩷 . به دست و پات میوفتم ارباب، هرکاری بگی برات میکنم،‌ فقط بزار یه لحظه برم مادرم رو ببینم، بخدا زود برمی‌گردم!!.... بهادر گفت: گلبهار خودتم خوب میدونی هیچ خونبسی حق دیدن خانوادش رو نداره!!.... تورو خدا چیزی ازم نخواه که نتونم برات انجام بدم،‌ اینی که تو میخواهی غیرممکن و محاله.... نذاشتم دیگه ادامه بده از بغلش بیرون اومدم و گفتم: از همتون بیزارم..... از این کلمه خونبس بیزارم.... من دارم زجر میکشم و ذره ذره جلوی چشمات آب میشم، اونوقت تو یه خواسته ساده منو میگی محال و غیر ممکن؟؟!!..... بهادر گفت؛ تو چه ادم زبون نفهمی هستی دختر، من میگم نره، تو میگی بدوش!!!..... حرفم یه دونه بود و تند تند تکرارش میکردم.... من دلم‌ مادرم رو میخواد، همین و بس..... یهو با دندونای قفل شده اومد به سمتم و گفت: مگه داداش عوضیت قاتل برادرم نیست؟؟!!.... مگه تو جون برادرت رو با خونبس شدن نخریدی؟!.... منم کم نیاوردم و باعصبانیت سمتش رفتم با مشت کوبیدم تو سینش و گفتم:..... خفه شو آشغال عوضی تو حق نداری در مورد برادرم اینطوری صحبت کنی!!... من خودمو میکشم عوضی..... حرفم تموم‌ نشده بود که یه طرف صورتم سوخت و خون از یک گوشه لبم فواره زد...... دست سوختم رو روی صورتی که با سیلی بهادر سوخته بود گذاشتمو با چشمای پراز اشک که تار میدید به بهادر خیره شدم..... با جدیت انگشت اشارشو بالا برد و گفت: بار آخرت باشه در مورد مردن حرف میزنی!؟..... وگرنه دفعه بعد کارت رو خودم تموم‌ میکنم.... با گریه و صدای ضعیفی گفتم:از تو بر میاد؛ میدونم چه بیرحمی!!... میدونم..... احتیاج نیست خودتو بهم ثابت کنی.... رگ گردنش بیرون زده بود و چشماش یک کاسه خون بود... دستش رو بالا برد و همزمان منم چشمامو بستم...... هر آن منتظر حرکتی ازش بودم که سمت دیگه صورتم هم بسوزه ولی وقتی چشام رو باز کردم دیدم دستش رو روی هوا مشت کرده و با خشم به من نگاه میکنه...... یه لحظه چشم تو چشم شدیم، دستش رو پایین آورد و نفس زنان از اتاق بیرون رفت...... ‌ولی من هر جور شده حتی به بهای جونم، باید خانوادم رو ببینم وگرنه یه کاری دست خودم میدادم..... دیگه حتی نمی‌تونستم به فکر فرو برم و چهرشونو تصور کنم.... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
799.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبت زیادی آدم های اطرافت رو پرتوقع میکنه :) 👌 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
رگ خواب همسر و یه جورایی نقطه ضعف مردها ایناست که میگم👇🏻 _💜_ اول اینکه پیش همه ازش تعریف کنیم مردا خیلی دوست دارن پیش مردم خانومشون ازشون تعریف کنه _💙_ دوم ازش دفاع کنید پیش همه نزارید مورد توهین تمسخر قرار بگیره پیشتون _💚_ سوم اینکه از هیکلش تعریف کنید مثلا بگید، قربووووون اون هیکل خوشگلت برم، فداااای اون بازوهای مردونت مرد من و....... مردا به هیکلشون خیلی حساسن این یدونه خیلی جواب میده _💛_ چهارم واس فک و فامیلاش زبون بریزید مخصووووووصا مادرش اون خیلی دوس داره زنش زبون باز باشه ،دییییگه زبونه دیگه بچرخونید ،ببینید چه هاااااا میکنه این زبون. سوپرایزش کنید _🧡_ ودر آااااااااخر بهش بگید که دوسش داری اگه روتون نمیشه براش بنویسید این اس و دنیای مجازی رو ولش کنید توروخدا تو یه کاغذ کوچولو براش بنویسید که دوسش دارید و وجودش براتون ارامش میاره و خیلی براتون مهمه که باشه و اونه که براتون بهتریییینه جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
4.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🎀 مهم‌ترین نکته برای داشتن یک خانواده خوب 🎤 استاد پناهیان ❤️
🔴 ایده‌ و ابتکار همسرداری 💠 آهای مردها! وقتی همسرتان از دست‌هایش زیاد کار کشیده است به او بگویید کنارتان بنشیند و دست‌هایش را ماساژ دهید. 💠 و گاهی بین ماساژ دادن، دستش را ببوسید تا هم علاقه و قدردانی شما را با تمام وجود حس کند و نیز فرزندان شما، احترام و تواضع و محبّت را یاد بگیرند. 💠 برخی کارها برای همیشه در ذهن همسرتان می‌ماند و با همان تصویر، با سختیهای زندگی کنار می‌آید و باعث همدلی می شود.