eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7هزار دنبال‌کننده
343 عکس
23 ویدیو
25 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 گزارش تصویری از نشست علمی «مبانی شیخ انصاری (ره) در اعتبارسنجی حدیث و تأثیر آن در فرایند فقاهت و استنباط» 🔹 با حضور حجت الإسلام و المسلمین استاد محمد جواد تاکی (قائم مقام بنیاد شیخ انصاری) 👈 اخبار های علمی را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
جلسه نشست علمی.ogg
27.1M
🎙صوت نشست علمی «مبانی شیخ انصاری (ره) در اعتبارسنجی حدیث و تأثیر آن در فرایند فقاهت و استنباط» 📆 در مورخه 1403/2/30 در مدرسه شهیدین قم
سَلَٰمٌ عَلَىٰٓ إِبراهِيمَ كَذَٰلِكَ نَجزِي ٱلمُحسِنِينَ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلمُؤۡمِنِينَ 🔹 «إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ» 💠 کانال «در مسیر اجتهاد» ضایعه شهادت خادمان ملت و عاشقان امام رضا (علیه السلام) به ویژه شهید رئیسی و شهید آل هاشم در شب میلاد با سعادت حضرت شمس الشموس علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) را به محضر بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه) و قلب داغدیده مقام معظم رهبری عرض می‌کند. 👈 اخبار و های علمی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 شیخ انصاری انسدادی يا انفتاحی؟ 🔹شواهد : 1️⃣معهود نیست شیخ انصاری انسدادی باشد، ممکن است شما بگویید این (معلوم نشدن) زرنگی شیخ انصاری بوده، خب شاید! 2️⃣ شاگردان ایشان مثل محقق آشتیانی در بحر الفوائد (ج3، ص 78) صریحاً می‌‌گوید در درس این‌جور از شیخ استفاده کردیم که انسدادی نبود. 3️⃣ خود شیخ در رسائل (ج1، ص ص186) می‌‌گوید: «لو فرض والعیاذ بالله انسداد بالعلم والظن الخاص في جمیع الاحکام»، مثل اینکه ما بگوییم اگر فرض بشود زبانم لال یک روزی انسداد باشد چه بکنیم؟ 🔸شواهد : ایشان خبر ثقه را مختص به خبر مورد وثوق کرده ا‌ست، یعنی ایشان وقتی می‌‌گفت فإنّه الثقة یعنی «فإنّ قوله یفید الوثوق». 👈🏻 به عنوان نمونه: 1️⃣ رسائل، ج1، ص 215 و 232: «یمکن دعوی ندرة هذا القسم فی هذا الزمان اذ غایة الامر ان نجد الراوی فی کتب الرجالیة محکی التعدیل بوسائط عدیدة من مثل الکشی و النجاشی و غیرهما و من المعلوم ان مثل هذا لا تعد بینة شرعیة. بعد گفته: حصول مرتبة خاصة من الظن و هو الظن الاطمئنانی الملحق بالعلم حکما بل موضوعا نادر التحقق». 2️⃣ رسائل، ج1، ص 247: «إنّ حصول الظن الاطمئنانی فی الاخبار غیر عزیز فلا اری الظن الاطمئنانی الحاصل من الاخبار اقل عددا من الاخبار المصححة بعدلین بل لعل هذا اکثر». 👈 این یعنی تهافت در کلمات شیخ انصاري. البته عیبی هم ندارد، همین که ثابت نشود شیخ انصاری انسدادی است، خودش نعمت است. 📚ر.ک: درس خارج اصول آیت الله محمد تقی (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 تبعیت احکام از مصالح و مفاسد در حکم وضعی یا تکلیفی 🔹گاهی مصلحت و مفسده در متعلق حکم است مثل: «القتل حرام» در اینجا مفسده معلوم است، چون اگر قتل حرام نباشد، اختلال نظام می‌شود. 🔸 گاهی مصلحت و مفسده مردد بین حکم و متعلق حکم است. به طور مثال سگ نجس است ولی روباه پاک است. حال در خود سگ خصوصیتی وجود دارد ــ متعلق حکم باشد یا نه ــ آیا خود این حکم مفسده و مصلحت دارد؟! معلوم نیست. لذا ما در امثال این موارد مصلحت و مفسده‌ای برای حکم نمی‌دانیم. 🔹بالاتر از این باید گفت احکام وضعی تابع مصالح و مفاسد نیست، بلکه به اعتبار شارع است. به طور مثال اینکه خون داخل بدن پاک است و خارج بدن نجس چه مفسده و مصلحتی می‌تواند داشته باشد به جز اعتبار شارع؟؟ بلکه گاهی وقت ها شارع اجازه داده ولی ما می‌دانیم مفسده دارد مثل معامله بالغ که در اوایل بلوغ است مثل دختر نه ساله که ضرر می‌کند ولی شارع اجازه داده است. 👈 در نتیجه به نظر ما احکام تکلیفی تابع مفاسد و مصالح هستند، نه احکام وضعی. 📚 ر.ک: تقریرات درس خارج آیت الله حاج احمد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 جایگاه ذهن عرفی و عقلی در اجتهاد 🔹 هر چند ممکن است برهان صدّیقین از آیه‌ شریفه‌ «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو» (آل عمران: 18) استفاده ‌شود؛ اما مدتها باید بگذرد تا یک ملاصدرایی پیدا شود و آن برهان صدیقین را درک کند. یعنی این سخن عقلی را از آن آیه استخراج کند، که آفتاب آمد دلیل آفتاب. 🔸 اما در باب فروعات فقهی و امثال این‌ها که شامل کارهای روزمره‌ و وظایف مردم است، تنها حجت است. لذا فقیهی که در اثر مزاوله‌ علوم عقلیه‌دقیقه، خاصیت فهم عرفی‌اش را از دست داده باشد، فقاهت و از او محل اشکال واقع می‌شود. 🔹 همانطور که فقیهی که عرفی شده‌ ــ که البته بسیار هم خوب است ــ اگر بخواهد در یک برهان اشکال‌ کند، ممکن است آنجا را خراب کند؛ چون در براهین عقلی اشکالات دقیقی وجود دارد، که فقیه عرفی در اثر آن ذهن خیلی صاف و عرفی خودش توجه به آن مناقشات نمی‌کند و مغالطه‌ها را کشف نمی‌کند. 👈🏻 لذا فقیهی که خداوند متعال روزی‌اش کرده که ذوالریاستین و جامع بین هر دو باشد، اگر در مسائل عقلی وارد شود، مثل یک فیلسوف دقیق و عقلی وارد خواهد شد و اگر در فقه وارد شود، یک فهم عرفی صحیح خواهد داشت. البته این افراد نادر هستند، اما هستند کسانی که این دو مقام را با همدیگر می‌توانند جمع کنند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 اختلاف قرائات 🔹اجمالش را بخواهید ما قبول نداریم. از طریق اهل‌بیت هم این ثابت نشده است. 1️⃣ تعارض روایات آقای خويی آورده «إنّ القرآن نزل علي حرف واحد من عند واحد». خود موافقين اختلاف هم دلیل درستی ارائه نداده‌اند. 2️⃣ اشکال تاریخی ما معتقدیم به خاطر عظمت اسلام در قرن اول نمی‌شد با اسلام مخالفت کرد. این‌ها از بازی‌های قرن دوم است که در قرن سوم به اوج خود رسید. تحریف و امثال آن اصلا در شیعه نبود و در اهل سنت هم از قرن دوم شروع شد.در ضمن دروغ هم زیاد وارد شده است.یک بیانی داریم که تاریخ تاریک است. پیدا کردن تاریخ صحیح به عنایات حضرت بقیة الله حل می‌شود.روایات قرأ فلان اصلا معنا ندارد. بحث اختلاف قرائات است. ولی آنها (سنی‌ها) این بحث را شدید دارند.روایاتی هم که ما داریم از اهل سنت گرفته‌ایم. در خود ما چند تا هست «نزل اینطور» یا «قرأ اینطور» که برای تحریف است، که را قبول نداریم. 3️⃣ اشکال کلامی قرآن طوری است که کلام بشر نمی‌تواند در آن راه پیدا کند «إنّه لکتاب عزیز لا ياتيه الباطل من بين يديه ولا من خلفه تنزيل من حکیم حميد» حتی اعراب قرآن هم نمی‌شود تغییر داد. این قرآن است که تا روز قیامت باقی خواهد ماند، و این نمی‌شود مگر آنکه کلا از دسترس بشر خارج شود. ✅ لذا اختلاف قراءات قرآن و تحریف قرآن و هر چیزی به نحوی دخالت بشری در قرآن داشته باشد شوخی است، بازی است، باور نکنید. تمام معارف دین به و سنت وابسته است. 📚 جلسه پرسش و پاسخ استاد آیت الله سید احمد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
هدایت شده از در مسیر اجتهاد
💠 روش امام خمینی (ره) در تحقیق و تدریس: 🔹 خصلت امام خمینی (ره) در تدریس و تدوین هر یک از علوم اسلامی، این بود که نظرات علمای بزرگ همان علم را نقد و دقیق می کرد و همچنین شاگردان کلاس درسش را به وا می‌داشت. ایشان کلاس ساکت را نمی‌پسندید و نسبت به سکوت شاگردانش می‌کرد. 🔸 حتی زمانی که شاگردانش نوشته های درسی خود را به ایشان عرضه می کردند تا ملاحظه نمایند، اگر در انتهای مطالب اشکالی از شاگرد بر استادش وجود نداشت آن را و می‌فرمود: اینها فایده ای ندارند. 🔸 ایشان برای تدریس، به های مختلف رجوع ، و می‌فرمود: باید درباره مطالب، خودم و بعد تدریس یا تدوین کنم. به سبب همین تفکر، تتبع و تحقیقی که پشتوانه تدریس و تدوین ایشان بود، موجب گردید که ایشان غالباً مطالب نو و تازه ای از خود ارائه کنند. 🔹 ایشان بر خلاف نظر علمای گذشته که برای هر یک از علوم موضوع واحدی قائل بودند، می‌فرمود: نیازی نیست که هر یک از علوم موضوع واحدی داشته باشد، بلکه می‌تواند دارای چند موضوع باشد. و برای تمیز علوم از همدیگر، هدف و غایت علوم را کافی می ‌انست؛ و در تعریف علم اصول، نظر بزرگان این فن را قبول نکرده و از آن ارائه نمودند. 📚 تهذیب الأصول، آیت الله سبحانی، ص 1120؛ خاطرات استاد خاتم یزدی، ص 85. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 بررسی سند عهد نامه مالک اشتر 🔹 هر چند در کتب روایی، از جمله «نهج البلاغة» (نامه 53) سندی برای این عهدنامه نقل نشده، اما راه‌هایی برای اثبات سند وجود دارد: 1️⃣ اسنادی در کتب رجالی برای آن ذکر شده است: مرحوم نجاشی و شیخ در فهرست در ترجمه اصبغ بن نباتة (رجال نجاشی، ص 8؛ فهرست طوسی، ص88) و همچنین مرحوم نجاشی در ترجمه صعصعة بن صوحان (با طریق دیگر) سند برای عهدنامه نقل کرده‌اند (رجال‏ نجاشی، ص 203) 2️⃣ این عهدنامه علاوه بر نهج البلاغة، در کتب دیگری همچون تحف العقول، دعائم الاسلام و ... بدون سند نقل شده است. (تحف العقول ص 84 ـ 99؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 354 ـ 368) 3️⃣ قسمت‌هایی از این عهدنامه در کافی و من لایحضره الفقیه و ... نقل شده است. 4️⃣ برخی از اهل سنت نیز عهدنامه را نقل کرده و طرقی برای آن نقل کرده‌اند. مثل: (تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص515؛ المجالسة وجواهر العلم، ج3، ص 359 ــ 360 و...) ✅ با توجه به این اسناد، شهرت این عهدنامه مسلماً ثابت می‌شود. اما مشکل این است که به خاطر اختلاف نسخ نمی‌توان در فقه به تک‌تک عبارات موجود استناد کرد و فتوا داد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽حضور علامه حسن زاده آملی (ره) در آرامگاه باباطاهر با روایت‌گری مرحوم آیت الله در سال ۱۳۷۴ شمسی 💠 آیت الله طه محمدی در ۱۲ سالگی جهت به حوزه علمیه قم رهسپار شد، درس مقدمات را نزد برادر خود حجت الاسلام حاج میرزا علی محمدی و سطوح عالی را هم نزد حضرات آیات نوری همدانی، مشکینی، سلطانی طباطبایی و خزعلی پشت سر گذاشت. 💠 وی همچنین دروس خارج فقه و اصول را نیز از محضر آیات عظام و علمای اعلام از جمله امام خمینی(ره)، میرزا هاشم آملی و شیخ مرتضی حائری تلمذ کرد و منظومه حکمت را نزد شهید مفتح و حکمت متعالیه، مباحث عرفانی و تفسیری را در خدمت علامه طباطبائی، علامه جوادی آملی، علامه حسن زاده آملی و شهید مطهری فرا گرفت. 💠 آیت الله طه محمدی همدانی در سن ۲۸ سالگی موفق به کسب اجازه از آیت الله میرزا هاشم آملی شد و از حضرات آیات محمد تقی بهجت و مرعشی نجفی و اراکی اجازه را دریافت کرد. 🏴 کانال «در مسیر اجتهاد» ضایعه اسفناک درگذشت عالم مجاهد، فیلسوف و عارف بی‌بدیل، نماینده مجلس خبرگان و امام جمعه سابق همدان حضرت آیت الله را به عموم ارادتمندان ایشان تسلیت عرض می‌کند. 👈 های حوزوی بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 انقلاب در وصف و تفاوت آن با انقلاب نسبت 🔹 در انقلاب نسبت، آنچیزی که تغییر می کند، نسبت بین دو روایت است؛ مثلا وقتی دو روایت با هم تباین کلی دارند به واسطه دلیل سومی، نسبتشان تغییر پیدا می‌کند. یعنی یکی از آنها تخصیص می‌خورد و بعد از تخصیص، أخص مطلق از دیگری می‌شود. 🔸 اما در انقلاب وصف، صرفاً جایگاه‌ها روشن می‌شود و نسبت‌ها تغییری نمی‌کنند و شبیه شاهد جمع است. 👈🏻 به عنوان مثال: در بحث امر به معروف یک طایفه می گوید رفق و مدارا داشته باشید و طایفه دیگر روایات می گوید با شدت و حدت برخورد کنید. اگر این دو طایفه ابتداءً درگیری داشته باشند، به برکت روایات طایفه سوم که مفسّر و حاکم هستند تعارضشان با انقلاب وصف بر طرف می‌شود، طایفه سوم می‌گوید: «آنجایی که گفتم رفق به خرج بده نظر به مواردی داشتم که نیاز به خشونت ندارند، آنجایی که گفتم اعمال شدت بکن هم مقصودم مواضعی بوده که مراتب قبلی موثر نیستند و راهکار منحصر در ضرب و جرح و قطع و امثال آن‌ها است». 🔹 این اتفاق نظیر است، شاهد جمع می‌گوید: آن حرف مرتبط به فلان حوزه است و این حرف مربوط به حوزه‌ای دیگر، بنابراین با هم درگیری و تهافتی ندارند. یعنی روایت ثالثی می‌آید و جایگاه هر یک از دو روایت را مشخص می‌کند. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1397 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 منکر ضروری دین 🔹فقها در مورد انکار ضروی دین بر این باورند که لازم نیست مورد انکار، ضروری باشد، بلکه اگر کسی یقین داشته باشد مطلبی را پیامبر فرموده ولی منکر شود، انکارش می آورد. 🔸بیشتر ایشان معیار را انکار همراه با یقین می‌دانند و معتقدند معلوم نیست روایات مثبت کفر منکر ضروری، بخاطر انکار باشد، بلکه چون یقین دارد پیامبر فرموده و انکار کرده کافر شده است. انکار امر یقینی (ضروری باشد یا غیر ضروری) کفر می‌آورد، اما اگر ضروری را یقین نداشته باشد و انکار کند، کفر نمی‌آورد. 🔹در مقابل مرحوم آقای محقق می‌فرمود: این که شخص بداند چیزی را پیامبر فرموده، ولی در عین حال انکار کند دو صورت دارد: 1️⃣ گاهی شخص می‌گوید این مطلب را پیامبر فرموده ولی من قبول ندارم، این تکذیب پیغمبر و رسالت است و تکذیب، می‌آورد. 2️⃣ گاهی شخص هر چه را پیامبر فرموده به عنوان حکم الله قبول دارد، هم لفظا و هم اعتقاداً؛ ولی می‌گوید این حرف را پیامبر نفرموده است، ایشان می‌گوید این کذب علی الرسول است و تکذیب الرسول نیست. کذب علی الرسول روزه را باطل می‌کند اما کفر نمی‌آورد. 👈🏻 مثلا با اینکه شخص می‌داند حجاب از طرف پیامبر است و قلباً هم معتقد است هر چه پیامبر فرموده، من الله تعالی است، ولی می‌گوید را پیامبر نیاورده، بلکه آخوندها آن را درست کرده‌اند و به پیامبر نسبت داده‌اند، این می‌آورد و روزه اش را باطل می کند، اما کفر نمی‌آورد. 📚 ر.ک: کتاب الصوم، آیت الله شبیری زنجانی، ج۱، ص۱۶-۱۷ (@ijtihad) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 انواع تزاحم مصلحت و مفسده ✅ دو نوع تزاحم مصلحت و مفسده وجود دارد: 1️⃣ تزاحم مصلحت و مفسده در مقام امتثال: این تزاحم مربوط به مکلفین است و مکلف باید را مقدم کند. 👈 مثل جایی که نجات غریق مستلزم وارد شدن به حریم خصوصی شخص دیگری باشد. 2️⃣ تزاحم مصلحت و مفسده در مقام ملاکات: یعنی یک چیزی می‌تواند فی نفسه مصلحت داشته باشد، ولی این مطلب همیشه نمی‌تواند موجب حکم شارع بر اساس آن شود؛ 👈 مثلا اگر آمر [شارع مقدس] بخواهد حکم وجوب یا استحباب بر اساس آن مصلحت دهد، این حکم مستلزم مفسده‌ای خواهد شد و به همین جهت آمر بعضی وقت‌ها از خیر آن حکم می گذرد. 🔹مثال اول: برخی از موارد سیره می‌تواند از این باب باشد. مثلا یک چیزی سیره عقلائیه باشد و همه عقلاء در تمام اعصار و امصار به آن عمل کرده باشند، شارع هم به عنوان یکی از عقلا قطعا موافق با این مطلب است و آن را خیلی هم خوب می‌داند، اما معلوم نیست این سیره را امضاء کرده باشد؛ زیرا شاید در مقام تزاحم ملاکات، امضاء آن و ادامه آن سیره از طرف متشرعه، مفسده ای را به وجود می آورد که غالب بر مصلحت می‌شود. 🔸مثال دوم: در مورد شراب که خداوند متعال می‌فرماید: هم منفعت و هم ضررهایی دارد؛ این هم از باب تزاحم مصلحت و مفسده در باب ملاکات است و ربطی به مکلفین ندارد؛ یعنی چون در مجموع مفسده آن بیشتر بوده است، شارع مقدس آن را حرام کرده است، اگر چه وجوه خوبی هم دارد و ضرر صرف نیست. 📚برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله علی (زید عزه) در درس خارج اصول مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 مقصود از ولایت در «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» 🔹 خداوند مرحوم آقای حاج سید مهدی را رحمت کند. ایشان نقل می‌کرد در مجمعی که با موضوع گفتگوی تمدن‌ها در ترکیه تشکیل شد، یکی از سنّی‌ها در سخنرانی خود گفت: روایات غدیر روایات درستی نیست. 🔸 بعد از او یک سنّی دیگری که از نظر علمی رتبه‌اش بالاتر از وی بود سخنرانی کرد و گفت ما هم قصه غدیر را قبول داریم و جای انکار نیست، ولی قضیه این است که حضرت علی (ع) جنگهای زیادی کرده بوده و از عرب افراد زیادی را کشته بوده، و این قهراً منشأ عدوات با ایشان شده بود، پیامبر (ص) فرمود هر کس مرا دوست دارد باید او را دوست داشته باشد، و در غدیر دوستی علی (ع) را تثبیت کرد. بعد هم فرموده «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». ما هم دوست‌دار علی هستیم و از دشمن علی، تبری داریم. 🔹 آقای واعظ‌‌ زاده آن‌جا اشکال کرد که شما صدر کلام را باید در نظر بگیرید که فرموده «ألستُ أولی بکم مِن أنفسِکم» من از خود شما به شما أولی نیستم؟ گفتند بلی، بعد حضرت فرموده است «من کنت مولاه فهذا علي مولاه» یعنی همان اولویتی که حضرت خاتم‌الأنبیاء (صلّی الله علیه وآله) بر مردم دارند، همان برای حضرت امیرالمؤمنین (ع) ثابت است و پیامبر (ص) همین امر را از مردم اقرار گرفت و آنها قبول کردند. ایشان می‌گفت آن سنّی اینجا سکوت کرد. 🔸خلاصه اینکه مطلب خیلی روشن است. به قول شاعر: برهان وجودت را صد چشمۀ زیبایی است این مدعیان کورند با این همه برهان‌ها 📚 برگرفته از بیانات آیت الله زنجانی (دام ظله) در جلسه علمی (اول ذی‌الحجة 1436) ✅ نکات بیشتر را اینجا ببینید.
💠 مباحثه نهج البلاغه 🔹 خيلی از بزرگان شرح حال خودشان را كه می‌گویند، می‌فرمایند: ما اين پنج جلد شرح ابن‌ميثم را نزد فلان استاد خوانديم، مثلاً نزد فخر‌المحققين خوانديم. 🔸 آن روزها اينها جزء كتابهای بود؛ بسياری از بزرگان كه شرح حال خودشان را نوشتند می‌گویند ما فلان كتاب (مثلا كتاب علامه) را نزد چه كسی خوانديم، كتاب خواجه را نزد چه كسی خوانديم و شرح نهج‌البلاغه ابن‌ميثم را نزد چه كسی خوانديم. می‌بينيد بركات علمی شان با همراه است، بالأخره اينها يك سلسله علم‌هايی است كه مستقيماً با كار دارد. 🔹 شما تجربه كنيد دو ماه خطبه‌های نهج‌البلاغه را مباحثه كنيد و دو ماه هم را مباحثه كنيد، ببينيد فرق دارند يا نه؟! اين [نهج البلاغه] مرتب سازنده است، اما در آن مسائل اين نورها بسيار كم است؛ هر چه شما آنها را بخوانيد فن‌آور می‌شوید، اما به خدمت اين علوم [نهج البلاغه] می‌آیید می‌بينيد فرشته‌خويی در شما پيدا شده است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله العظمی آملی (دامت برکاته) ۱۳۷۶/۹/٧ 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 متد شریعت در قراین منفصل 🔹برخی تعبیرات همچون حرام یا ملعون یا ... در روایات وارد شده است، که ممکن است سائل در بدو امر از این تعبیرات، استفاده نکند، چرا که این الفاظ ظهور در دارند، اما در ادامه وقتی با قرینه‌های دال بر کراهت برخورد می‌کند، متوجه می شود که برداشت اولیه او اشتباه بوده است. 🔸 مشابه این مطلب در مورد تعبیر «اغسل للجمعة» وجود دارد، که چه بسا اگر امام (ع) این مطلب را به یک فرد بیان بفرماید، آن فرد از کلام امام برداشت وجوب خواهد داشت، اما بعدا روایت دیگری به صورت منفصل مشاهده می کند که در آن به استحباب غسل جمعه اشاره شده است. به همین خاطر متوجه می‌شود برداشت اولیه او اشتباه بوده است. 🔹 این روش در ادله شرعی یک است و چه بسا متشرعه سالها در مورد یک عمل، تصور وجوب داشته اند، اما پس از سالیان متمادی، با قرینه‌ای مواجه می شوند که دلالت بر عدم وجوب می‌کند. در چنین مواردی مشکلی وجود نخواهد داشت؛ چون اگر چه تأخیر بیان از وقت حاجت نسبت به برخی از مکلفین رخ داده است، اما بودن احکام دارای مصلحتی است که قبح تأخیر بیان از وقت حاجت را از بین می‌برد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1398 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 آیت الله شیخ حسین مفیدی یزدی (دام عزه) یکی از شاگردان علمی و اخلاقی مرحوم آیت الله (رحمه الله) است، که سالهاست در حوزه علمیه قم مشغول به تدریس علوم مختلف و شاگردپروری می‌باشد. 🔹 با توجه به اهمیت روش تحصیل اجتهادی، در پیام بعدی نظر ایشان را در این موضوع می‌آوریم. 🔸 قطعاً اجتهاد می‌تواند طالب علم را سالها جلو ببرد. 👈🏻 لذا درخواست می‌کنیم متن زیر 👇🏻را با دقت بخوانید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
در مسیر اجتهاد
#روش_شناسی 💠 آیت الله شیخ حسین مفیدی یزدی (دام عزه) یکی از شاگردان علمی و اخلاقی مرحوم آیت الله #به
💠 روش تحصیل اجتهادی از منظر آیت الله شیخ حسین مفیدی یزدی (دام عزه) ✅ وقتی موضوعی را برای تحقیق انتخاب می کنید، باید چند گام برای رسیدن به اتقان اجتهادی طی کنید: 1️⃣ گام اول: درک کامل موضوع 🔹 اول سراغ فکر و حرف های دیگران نروید. اول سعی کنید موضوع را کاملا درک کنید و بدانید بحث بر سر چیست؟ محل نزاع کاملا تحریر شود و محور بحث را خوب تصور کنید. 🔸 دوم ببینید چه درباره این محور و موضوع چه باید بگوییم؟ یعنی به آن اندازه اطلاعاتی که خود من الآن دارم، جواب و حکم این موضوع چیست؟ 🔹سوم به احدی کاری نداشته باشید. اینکه می‌گویند مراجعه به اقوال دیگران ذهن انسان را قوی می کند، است. اول باید موضوع را تصور کنید و سپس با فطرت خدادادی و محدوده اطلاعاتی که دارید، حکم موضوع را حدس بزنید. 2️⃣ گام دوم: بررسی حکم با استاد یا هم­بحث قدم بعد این است که حکمی را که برای موضوع مفروض انتخاب کرده‌اید، با استاد یا هم بحث مورد بحث و بررسی قرار دهید. در حال بحث و بررسی، تمام تلاشتان این باشد که بدون تعصب مطلب خودتان را جا بیندازید و از آن نتیجه‌گیری اولیه دفاع کنید. در این گیر ودار، نظرات دیگران و استاد و هم بحث شروع می ‌ند خود را نشان دادن . حتی به نظر من در مرحله دوم هم سراغ حرف اقویاء نروید. یعنی مرحله اول، انتخاب یک مختار است. مرحله دوم بر کرسی نشاندن آن و شواهد برای اثباتش آوردن و آن را محکم کردن. 3️⃣ گام سوم: بررسی نظرات علمای بزرگ 🔹 بعد از آنکه حرف را خوب روی کرسی نشاندید مرحله سوم شروع می شود که نگاه کردن به نظرات نوابغ و علمای بزرگ است. ببینید آن ها چه گفته اند؟ چون وقتی ما در ابتدا روی فطرت و اطلاعات خودمان انتخاب نظر کردیم، یک چیزی را می‌فهمیم. بعد که می‌رویم به سراغ استاد و هم بحث، باید مواظب باشیم آن چیزی را که به عنوان یک امر فطری فهمیده‌ایم، از فطرت و از سلامت ذهن فاصله نگیریم. ولی گاهی می‌بینیم در انتخاب نظرمان واقعا اشتباه کرده بودیم و می‌فهمیم علت اشتباهمان چه بوده است؟ یعنی می‌فهمیم که اشتباه ناشی از ضعف من بوده و قبول اشتباه، فاصله گرفتن از فطرت محسوب نمی‌شود. 🔸 البته گاهی است که انسان چیزی می‌فهمد و تا آخر هم روی حرفش می‌ماند. یعنی می‌بیند آن مطلب فطری که همان اول خدا به دلش انداخت، غالب بود حتی بر فکر نوابغ و بزرگان. اما این کم است. در هر ده موردی شاید یک مورد اینگونه باشد. غالبا وقتی وارد بحث و بررسی می‌شود می‌بیند مبنایی که اول اتخاذ کرده اشتباه بوده است. 🔹 پس مرحله و قدم دوم این شد که سعی می‌کند حرفش را مستقر کند و خوب جا بیندازد. وقتی خوب آن را بتن آرمه کرد، به سراغ اقوال بزرگان علما می‌رود. بعضی وقت‌هاست که می‌بیند با اینکه طرف عالم بزرگی است، اما نمی‌تواند حرف او را از دستش بگیرد. می‌گوید من طوری حرفم را محکم کرده‌ام که می‌بینم حرف آن ها درست نیست و از آنها جواب دارم. این ها همه خوب است و تقویت علمی محسوب می‌شود، اما پَرش نیست. 4️⃣ گام چهارم: پَرِش علمیِ اجتهادزا 🔹 علمی که اجتهاد از آن درمی آید، این است که: مطلبی را اول انتخاب کرده‌ایم، در مباحثه و با بحث با استاد آن را بتن آرمه و محکمش کرده‌ایم، ولی ناگهان یک عالم بزرگی می‌آید و مثل این آفتاب، آن را از دست ما می‌گیرد و می‌گوید همه اشتباه کرده بودید. این همه بحث و بررسی و بتن آرمه همه خراب شد. اینجاست که انسان در علمیت، یک پیدا می کند. چون می‌بیند بعد از این همه زحمت، این عالم این نظر را از دست همه ما گرفت. 🔸 لذا عرض کردم اگر از اول به بهانه ی تقویت ذهن به سراغ نظرات بزرگان برویم، درست نیست. راهش این است که اول خودتان بحث را محکم کنید. بعدا که سراغ کلمات بزرگان می آیید می‌بینید که اصلا اول درست نفهمیده بودید. اینطوری خیلی انسان می شود . 🔹 خوبیِ این روش هم این است که این حالت - که علمای بزرگ مطلبی را که محکم کرده‌ایم، از دستمان بگیرند - تکرار می‌شود، ولی به یک منوال نیست. بلکه منحنیِ آن به سوی میل به صفر است. یعنی اینگونه نیست که اگر مثلا پنج سال کار می‌کنیم، هر شش ماهی ده تا خراب شده­ بتن آرمه داشته باشیم. بلکه روزهای اول، هفته‌ای دو سه مورد . بعد ماهی دو سه تا. کم کم در شش ماه دو سه مورد اینجوری رخ می‌دهد تا به جایی می‌رسیم که به این زودی خراب نمی‌شود؛ چون هر باری انسان دارد تجربه علمی کسب می‌کند و از شکست‌های سابق بهره می‌برد و قوی می‌شود. بعد از ده سال بحث و مباحثه اگر مطلبی را محکم کرد، حتی بزرگان علماء هم نمی‌توانند به این زودی ها از دستش بگیرند. چون از تجربیات علمی بزرگان استفاده کرده است . 📚 برگرفته از فرمایشات استاد شیخ حسین یزدی (13 خرداد 1402) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 تفاوت بین امارات و اصول 🔹 مرحوم آخوند در کفایه در این مورد می‌فرماید: «ثم لا يخفى وضوح الفرق بين الاستصحاب وسائر الأُصول التعبدية وبين الطرق والأمارات ، فإن الطريق أو الامارة حيث إنّه كما يحكي عن المؤدّى ويشير إليه ، كذا يحكي عن أطرافه من ملزومه ولوازمه وملازماته ويشير إليها ، كان مقتضى إطلاق دليل اعتبارها لزوم تصديقها في حكايتها ، وقضيته حجية المثبت منها كما لا يخفى ، بخلاف مثل دليل الاستصحاب ، فإنّه لا بدّ من الاقتصار مما فيه من الدلالة على التعبد بثبوته ، ولا دلالة له إلّا على التعبد بثبوت المشكوك بلحاظ أثره ، حسبما عرفت فلا دلالة له على اعتبارٍ المثبت منه ، كسائر الأصول التعبدية ، إلّا فيما عدّ أثر الواسطة أثراً له لخفائها ، أو لشدة وضوحها وجلائها ، حسبما حققناه» (کفایة الأصول، ص 416) 🔸 حاصل این فرمایش، دو مقدمه و یک نتیجه است: 1️⃣ مقدمه اول: تعدّد خبر به لحاظ لوازم و ملزومات و ملازمات مخبرٌ به وقتی از یک امری خبر داده می­شود، به تعداد لوازم و ملزومات و ملازمات آن مخبرٌ به، خبر ایجاد می­شود. به عنوان مثال وقتی کسی می­گوید: «خورشید طلوع کرد» از تمام آثار و لوازمِ حیات زید نیز خبر می­دهد و در حقیقت، چندین حکایت و خبر وجود دارد. این فرد هم از پایان شب و هم از قضا شدن نماز خبر می­دهد. 2️⃣ مقدمه دوم: شمول ادله حجّیت خبر نسبت به خبرهای مربوط به لوازم ادله حجّیت خبر عادل یا خبر ثقه، تمامی حکایت­ها و خبرهای مُخبِر را شامل می­شود و معنای «صدّق العادل» یا «صدّق الثقة»، صحّت خبرهای او و لزوم ترتیب اثر دادن به حکایت های است. این مطلب اطلاق دارد و اخبار مطابقی، تضمنی و التزامی را شامل می­شود. ✅ نتیجه: با توجه به این دو مقدمه، باید گفت: مثبتات أمارات است. ولی در مورد اصول عملیه این چنین نیست. 🔹به عنوان مثال در استصحاب که تعبیر «لا تنقض الیقین بالشک» به کار رفته و حکم به ابقای همان مورد یقین شده است، نسبت به لوازم و ملازمات و ملزومات، یقینی نبوده بلکه یقین به عدم آن­ها بوده است. از این رو دلیل استصحاب نمی­توان شامل این موارد شود. 🔸 بنابراین دایره حجّیت در باب اصول عملیه و استصحاب ضیق است، ولی در أمارات موسّع است. بدین معنا که اگر دلیل حجّیت أمارات لفظی باشد، دارد و اگر غیر لفظی مانند سیره عقلائیه و متشرعه ردع نشده از سوی شارع باشد، این دلیل نیز شمول دارد و نسبت به دلالت­های مطابقی، تضمنی و التزامی نیز جریان دارد. 📚 برگرفته از دروس خارج اصول استاد آیت الله (1403/02/17) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین