eitaa logo
در مسیر اجتهاد
6.9هزار دنبال‌کننده
335 عکس
23 ویدیو
25 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
8 💠 کثرت روایت: 🔹 در روایات آمده است: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اعْرِفُوا مَنَازِلَ النَّاسِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَاتِهِمْ عَنَّا.» (وسائل الشیعة 27: 79) پس هر کسی که روایات بیشتری از ائمه (علیهم السلام ) نقل کند، مقام و منزلتش نزد ائمه بیشتر است. بنابراین راوی کثیر الروایة است. 🔸 اشکال: معنای این روایات این است که شخص از جهت نقل روایت نزد ائمه (علیهم السلام) مقبول است، ولی بقیه اعمالش باید بررسی شود. مثل روایاتی که می گویند: بهشت بر زائرین حضرت معصومه (سلام الله علیها) واجب است. قطعاً این در صورتی است که از جهات دیگر مشکل نباشد. بنابراین این روایات بر وثاقت روات کثیر الروایة دلالتی ندارد و دال بر توثیق نیست. 🔹 ولی کثرت با مروی عنه و کثرت رفت و آمد، از قراین دال بر وثاقت است. یعنی وقتی شیخ و امثال او با کسی انس داشته و رفت و آمد داشته باشند، قطعا اگر ثقه نبود، این همه رفت و آمد نمی کردند. چون قطعا از او شناخت پیدا می کنند. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 اضمار روایات: 🔻برای اثبات اینکه مسئول در روایات مضمره، امام ع است، چند وجه ذکر شده است: 1️⃣ وجه اول: برخی از روات اجل از آن است که از غیر امام ع سوالی کند و آن را برای دیگران نقل کنند. 🔹 فیه: در مورد زراره و محمد بن مسلم و ... این حرف را می توان پذیرفت، چون شان آنها این است که «لایسئلون الا الامام ع». البته آن هم در اواخر کار؛ اما در مورد بقیه این ادعا قابل پذیرش نیست. 2️⃣ وجه دوم (محقق ایروانی): در زبان عربی ذکر ضمیر بدون مرجع، مالوف و صحیح نیست. پس قطعا عهدی بوده که به آن تکیه شده است. از طرف دیگر غیر از امام معصوم ع کسی نمی تواند نزد روات باشد. پس متنی که در کتب روایت ذکر شده، مرجع معهودی داشته که همان امام ع است. 🔹 فیه: در کتب روایی عهد ذکری بوده و نام امام ع ذکر شده بود و سپس بخاطر تقطیع، مرجع ضمیر ذکر نشده است. همانطور که صاحب معالم در منتقی الجمان: تصریح دارد: علّت مضمره شدن بسیاری از روایات تقطیع و تبویب آنهاست. به عبارت دیگر وقتی راویان، روایات سماعه را از کتابی نقل می‌کردند، در روایت اول نام امام علیه السلام بوده و در روایات بعد به صورت ضمیر ذکر شده و راوی، روایت اول را نقل نکرده است. 3️⃣ وجه سوم: معنا ندارد فرد ثقه ای روایت را از غیر امام بپرسد و بدون ذکر نام به دیگران نقل کند. زیرا لازمه اش است. مشخص می شود سوال از امام ع بوده است. 🔹 فیه: این همه تقطیع و تلخیص هایی که در سندها و متن ها وجود دارد و از روات سر زده و هیچ کدام تدلیس نیست، دلیل بر عدم صحت این ادعاست. 4️⃣ وجه چهارم (آیت الله شبیری): اینکه این متن را به عنوان روایت در خود ثبت کرده و امثال شیخ طوسی و شیخ کلینی که متخصّصین این فن هستند با آن برخوردی همچون برخورد با روایات داشته‌اند، مشخص می شود سوال از امام ع بوده است. 🔹 فیه: اولاً: اگر بخاطر قراین یا طریقی معتبر برای امثال کلینی روشن شده مسئول، امام ع است، اجتهاد ایشان است که برای ما حجت نیست. ثانیاً: درست است که در کتب روایی نقل شده، اما دلیل نمی شود که آن را روایت بدانند. شاهدش هم این است که خود شیخ بر اضمار روایت اشکال می کند. ثالثا نقل متن به عنوان روایت بخاطر این بوده که برای آنها حجت بوده، ولی شهادت بر روایت بودن آن از طرف امثال شیخ نیست. 5️⃣ وجه پنجم: در مقدمه تصریح شده که آثار صحیحه از صادقین ع در این کتاب نقل شده است. 🔹 فیه: مقصود از آثار صحیحه این نیست که تک تک روایات آثار صحیحه است، بلکه مقصود این است که مجموع روایات در هر باب مشتمل بر آثار صحیحه است. پس نمی توان با استناد به این وجه حجیت مضمرات کافی را درست کرد. علاوه بر اینکه این وجه مختص کافی است. 6️⃣ وجه ششم: علّت اضمار روایات و تبویب آنهاست. بنابراین ما اصلا روایت مضمره نداریم. از طرف دیگر کتب و مجامع روایی برای جمع روایات است، نه فتاوای فقها. از طرف دیگر (به عنوان موید) در روایات ما شاید موردی نداشته باشیم که روایتی از غیر امام ع نقل شده باشد. ان قلت: شیخ صدوق در فقیه از پدرش مطالبی نقل کرده است. قلت: فرمایشات پدر شیخ صدوق روایاتی مرسله است، چون دأب فقها در آن زمان این بوده که در مقام فتوا، عین متن روایت را نقل می کردند. ✅ بنابراین تردیدی در حجیت روایات وجود ندارد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام ظله) در مدرسه شهیدین 👈 نکات ـ حدیثی بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 تقابل حوزه قم با حوزه بغداد، آری یا خیر؟ 🔹 بعضی از کسانی که با نگاه تاریخی به علم نگاه می‌کنند، بین حوزۀ بغداد و قم، تقابلی ترسیم می‌کنند و می‌گویند: حوزۀ حدیثیِ بغداد پیرو مکتب است و در مقابل، حوزۀ حدیثی قم حوزۀ حدیثیِ است. حتی بعضی اشاره می‌کنند که منشأ اخباری‌گری، حوزۀ حدیثی قم و امثال شیخ است. 🔸 ولی ما در مقاله‌ای توضیح داده‌ایم که این جداسازی و توهم تقابل، با واقعیت‌های تاریخی سازگار نیست. یکی از دلایل ما این است که: فهرست شیخ و رجال نجاشی و رجال ابن غضائری (که بیشترین داده‌های توصیفی در آنهاست و همه هم‌دوره بوده‌اند، اگر چه نجاشی زودتر از دنیا می‌رود و به تعبیری جوانمرگ شده است) و همگی از مکتب بغداد هستند، توصیفاتی از چهره‌های حدیثی قم (مثل شیخ صدوق) کرده‌اند. 📚 برگرفته از درس رجال استاد شیرازی در مدرسه علمیه شهیدین (1398ش) 📌 ارسالی از حجت الاسلام مرتضی تیموری 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
درآمدی بر علم رجال.pdf
1.13M
💠 فایل (PDF) جزوه بسیار کاربردی «در آمدی بر رجال» که توسط استاد معظم حجت الإسلام والمسلمین سید محمد رضا (دام عزه) (از فارغ التحصیلان و اساتید مدرسه شهیدین) تهیه و تدوین شده است. 👈 این جزوه می‌تواند به عنوان متن درسی برای «آشنایی با علم رجال» مورد استفاده طلاب محترم سطوح عالی قرار بگیرد. 1️⃣ چگونه سندهای پیچیده را تشخیص دهیم؟ 2️⃣ آیا تحریفات در اسناد قابل تشخیص است؟ 3️⃣ توحید مختلفات و تمییز مشترکات راوی با چه روشی قابل حل است؟ 4️⃣ آیا به غیر از توثیقات کتب رجال، روش دیگری نیز برای اثبات وثاقت وجود دارد؟ 5️⃣ کدام منابع رجالی در توثیقات و تضعیفات قابل اطمینان است؟ 🔺 پاسخ این سؤالات و چندین سؤال دیگر را می‌توانید در این جزوه پیدا کنید. 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
9 💠 مروی عنه مشایخ ثلاث: 🔹 تقریب: تمام مروی عنه های مشایخ ثلاث (احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، صفوان بن یحیی، محمّد بن ابی عمیر) ثقه هستند؛ زیرا به شهادت شیخ طوسی در عدّۀ الاصول معروف بین اصحاب این بوده که اینها از غیر راویان ثقه روایت مسند یا مرسلی نقل نمی‌کنند. (عدۀ الأصول، شیخ طوسی، ج1، ص154) 🔹 اشکالات (معجم رجال الحديث، ج1، ص63 تا 66) 1️⃣ اشکال اول: عبارت «لایروون و لایرسلون الا عمّن یوثق به»، از جانب شیخ طوسی (ره) بوده و به ایشان بر می گردد و اثری از این مطلب در میان دیگر رجالیون متقدّم یافت نمی شود. بنابراین برای ما حجّت نیست. و منشأ این ادّعا، کلام کشّی در مورد اصحاب اجماع است؛ یعنی شیخ (ره) از کلام کشّی چنین برداشت نموده که اصحاب اجماع از جمله این سه نفر تنها از ثقات روایت می نمایند. شاهد این مطلب این است که در عبارت شیخ طوسی (ره) کلمه «غیرهم» نیز به این سه نفر عطف شده است. از سوی دیگر کلام در مورد اصحاب اجماع هیچ دلالتی بر توثیق مرویّ عنه یا موثوق الصدور بودن روایت ندارد. 🔸 جواب: اوّلاً بسیاری از کتب رجالی به دست ما نرسیده است و ثانیاً شواهدی از کلمات دیگران بر این مطلب یافت می شود. همانطور که در ترجمه ابن ابی عمیر می نویسد:«أصحابنا يسكنون إلى مراسيله» (رجال النجاشي، باب الميم، ص326) بنابراین نمی توان به نحو قطع یا اطمینان گفت این عبارت شیخ (ره) برگرفته از عبارت کشّی در مورد اصحاب اجماع است. 2️⃣ اشکال دوّم: شیخ (ره) خود در تهذیب و استبصار در موارد متعدّدی به مرسلات ابن ابی عمیر عمل نکرده و به خاطر مرسل بودن آن را حجّت ندانسته است. 🔸 جواب: اوّلاً آن موارد، موضع تعارض روایات است و ثانیاً مرسل ابن ابی عمیر در مقابل تعدادی روایت مسند صحیح السند واقع شده است. شیخ (ره) در چنین فضایی مرسل ابن ابی عمیر را توجیه یا طرح نموده است. پس عملکرد ایشان در تهذیب و استبصار هیچ منافاتی با ادّعایشان در مورد اینکه این سه تنها از ثقات نقل روایت می نمایند ندارد. 3️⃣ اشکال سوّم: اگر اصحاب هم به روایات این سه نفر عمل می کردند، معلوم نیست به دلیل این بوده باشد که این سه فقط از ثقه نقل روایت می نمودند، بلکه چه بسا آنها اصالة ای بودند و روایت هر امامی ای را که ظاهر الفسق نباشد، می پذیرفتند. 🔸جواب: اوّلاً عدّه ای از متقدّمین اصاله العداله ای بوده اند نه همه آنها و ثانیاً همین تعبیر «یوثق به» در عبارت شیخ بیانگر این است که برای آنها وثاقت اعتبار داشته است، نه چیز دیگری. 4️⃣ اشکال چهارم: اینکه این سه نفر فقط از ثقات نقل روایت می نمایند قابل اثبات نیست، مگر اینکه خود آنها چنین ادّعایی را مطرح نموده باشند و در جایی نقل نشده است که این سه نفر چنین ادّعایی کرده باشند و راه دیگری برای کشف چنین مطلبی نداریم. 🔸 جواب: تنها راه اثبات وثاقت مرویّ عنه این سه نفر، تصریح خود آنان به این مطلب نیست؛ بلکه ممکن است اصحاب از مجموع روایات آنها و شأن و منزلت ایشان، به این جمع بندی رسیده باشند. از قضا شیخ طوسی (ره) نیز چنین تعبیری دارد که: «... من الثقات الذين عرفوا بأنهم لا يروون و لا يرسلون إلا عمن يوثق به». 5️⃣ اشکال پنجم: بسیاری از افرادی که این سه از آنها نقل روایت نموده اند در رجال تضعیف شده اند و از جمله تضعیف کنندگان، شیخ طوسی (ره) در کتب رجالی خود است. 🔸جواب: با توجّه به پاسخ به اشکالات فوق و اثبات چنین قاعده ای در مورد این سه نفر، مروی عنه این سه یا وثاقتشان اثبات شده است یا ضعیفند و یا غیر آن یعنی مجهول یا مهمل. صورت اوّل که روشن است. در صورت دوّم یعنی مواردی که راوی در کتب رجالی تضعیف شده باشد، با توجه به این عبارت، بین تضعیف و توثیق، تعارض حاصل می شود مانند موارد متعدّد تعارضات رجالی، که در صورت نبود مرجّح به تساقط می انجامد. امّا در صورت سوّم یعنی مجهول یا مهمل بودن راوی، مطابق این عبارت شیخ ره، آن راوی توثیق می گردد. بنابراین این موارد نقض، قاعده را از دست ما نمی گیرد و آن را از حجیّت ساقط نمی کند. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
10 💠 وقوع راوی در کتاب کامل الزیارات (ابن قولویه) 🔻 در رابطه با کامل الزیارات و مدلول عبارتی که در مقدمه این کتاب آمده، حداقل پنج مبنا وجود دارد: 1️⃣ مبنای اول این است که تمام کسانی که در اسناد کامل الزیارات واقع شده اند از ثقات اند که مبنای شیخ ره همین است. (وسائل الشیعة، ج30، ص 202) محقق خویی ره نیز تا اواخر عمر شریفش به این مبنا معتقد بود، (معجم رجال، ج1، ص50) ولی بعداً از این مبنا عدول نمود. 2️⃣ مبنای دوم این است که تنها مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه مشمولِ این توثیق هستند. مبنایی که محقق ره در اواخر عمر به آن عدول نمود، همین مبنا است. (منهاج المصباح (التجارة)، ج 1، ص 461) 3️⃣ مبنای سوم این است که شهادتِ ابن قولویه در مقدمه ی کتابش به این معناست که در هر باب از ابواب این کتاب حداقل یک حدیث صحیح و معتبر وجود دارد. به عبارت دیگر عناوین هر باب در این کتاب که متخذ از احادیث آن باب است، حجت است و از معصوم ع صادر شده است. این مبنا را آیت الله شیخ جواد ره بعد از عدول از مبنای اول اختیار نموده است. (قبسات من علم الرجال، ج 1، ص 91) 4️⃣ مبنای چهارم این است که شهادت ابن قولویه به این معناست که ایشان می گوید: روایات این کتاب را چون در کتب معتبر و مهم محدثان بزرگ و مورد اعتماد ذکر شده است، در این کتاب جمع آوری کرده ام. ظاهرا آیت الله (دام ظله) معتقد به این مبنا هستند. (قاعده لا ضرر و لا ضرار، ص 21 ـ 22) 5️⃣ مبنای پنجم و مورد قبول (استاد ) این است که ابن قولویه واسطه های بین خودش و منابعی که این روایات را از آن اخذ کرده است توثیق می کند، اما از آن کتابِ منبع به بعد را نه. به عبارت دیگر ابن قولویه می خواهد بگوید: «من شهادت می دهم که از ناحیه ی من تا آن منبع حدیثی، همه ی افراد ثقه هستند، اما از آن منبع تا معصوم (ع) را خودتان بررسی کنید». طبق این مبنا علاوه بر مشایخ بلا واسطه ی ابن قولویه، افراد دیگری که در سند ایشان تا منبع حدیثی قرار گرفته اند نیز توثیق می شوند. گاهی بین ابن قولویه و منبع حدیثی سه نفر واسطه هستند، گاهی دو نفر و گاهی یک نفر. 📚 درس خارج فقه آیت الله ـ مبحث امر به معروف و نهی از منکر ـ سال 1397 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
11 💠 وثاقت راوی مشهوری که قدحی در موردش وارد نشده باشد 🔹 مبنای مرحوم آقای (رحمه الله): کسی که معروف و مشهور بوده و قدحی راجع به او نرسیده باشد، این اماره وثاقت بوده و موجب اطمینان به وثاقت می‌شود. ✅ به دوبیان: 1️⃣ بیان اول: رجالیون به بیان کردن ضعف روات اهتمام داشته‌اند. کسی که مشهور باشد در اثر شهرت مورد توجه بوده و از او غافل نبوده‌اند. اما هیچکس بیان نکرده که او ضعیف است و این موجب اطمینان به عدم ضعف این راوی می‌شود. 🔸 نکته: بیان اول در کتب آقای تبریزی (ره) یافت نشده است؛ اما بعض شاگردان فاضل ایشان این مطلب را از ایشان نقل کرده‌اند. 🔹 اشکال: رجالیون علاوه بر اهتمام به جرح، اهتمام به توثیق نیز داشته‌اند و چرا توثیق نکرده‌اند؟ معلوم می‌شود که در مورد این فرد یک غفلتی شده است که این باعث می‌شود که اطمینان به وثاقت پیدا نشود. این غفلت‌ها در موارد دیگر نیز اتفاق افتاده به عنوان مثال شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه، مشیخه را نوشته تا روایات مرسل نباشند. یکی از افرادی که از او روایات بسیاری نقل شده زراره است، اما در مشیخه سند روایات زراره بیان نشده است. بنابراین این موارد گاهی اتفاق می‌افتاد و از این جهت جلوی اطمینان انسان را می‌گیرد. 2️⃣ در بیان دوم که در کتاب مرحوم تبریزی (ره) ارائه شده (تنقیح مباني العروة (الطهارة) 3: 293) دو امر باید به یکدیگر ضمیمه شود: 🔸 امر اول اینکه کسی که مشهور است، اما فردی قدح و عیبی در مورد او ذکر نکرده، مشمول روایت عبدالله بن ابی یعفور (وسائل الشيعة 27: 391) می‌شود. روایت عبدالله بن ابی یعفور در باب عدالت وارد شده که اگر کسی در محله‌ای و بین جمعیتی زندگی می‌کند و کسی از او به بدی یاد نمی‌کند، عدالتش ثابت می‌شود. 🔸 امر دوم اینکه در باب حجیت خبر علاوه بر عدالت نیاز به وثاقت نیز هست؛ زیرا ممکن است که کسی عادل بوده و گناه نکند، ولی حافظه اش ضعیف بوده و کثیر الخطا باشد و بلا عمد خطای فراوانی داشته باشد. چنین فردی ثقه نبوده و نمی‌توان به خبر او عمل کرد. اما سیره عقلا بر این است که اصل در انسان‌ها سلامت در حفظ است. اصالة السلامة فقط در باب بیع نیست که بایعی که کالایی می‌خرد دیگر شرط نمی‌کند که سالم باشد. بنابراین ضبط و سلامت حافظه با استفاده از این بنای عقلایی درست می‌شود. از ضمیمه کردن عدالت به ضبط و سلامت حافظه، وثاقت حاصل می‌شود. ✅ استاد : در بیان دوم نیاز به اطمینان به عدالت نداریم؛ زیرا تعبد است و شارع فرموده که بگو چنین فردی عادل است و جهت دیگر نیز با اصالة السلامه درست می‌شود و این بیان دوم خالی از قوت نیست. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 آیا شغل روات بر وثاقت آنها مؤثر است؟ 🔹 امام خمینی (ره) در مورد «محمد بن إسحاق بن عمار» می‌نویسد: وی بوده است و چه بسا به خاطر منافع اقتصادی‌اش روایات را نقل کرده است و وثاقت او در حدی که پا روی منافع اقتصادی خود بگذارد محرز نیست. (کتاب البیع 2: 551) 🔸 همانطور که شبیه این مطلب درباره «رفاعة بن موسی النخاس» از شهید صدر (ره) نقل شده است. ایشان فرموده است: بیشترِ روایات دال بر جواز و به بردگی گرفتنِ مشرکین و کفار، از رفاعة بن موسی که برده‌فروش بوده است نقل شده است و محرز نیست که منافع اقتصادی او به وثاقتش لطمه‌ای وارد نکرده باشد. 🔹 اما به نظر می‌رسد این مطلب صحیح نباشد؛ چگونه می‌تواند شغل راوی و منافع اقتصادی او به وثاقت او لطمه بزند و باعث شود که روایات او در امورِ مربوط به شغلش مورد اعتماد نباشد؟ وقتی شهادت به وثاقت یک راوی در دست است، وجهی ندارد که خبر او مورد قبول واقع نشود. وگرنه باید روایات فقها در خصوص یا وجوب پرداخت خمس هم مورد تردید واقع شود. 🔸 از طرف دیگر، وجه زیاد بودنِ روایات مربوط به و پیشه راوی این بوده است که روات، سؤالات مناسب با شغل‌شان را از ائمه (علیهم السلام) می‌پرسیدند. 📚 برگرفته از درس خارج معاصر (فقه پول) استاد آیة الله (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
12 💠 وقوع راوی در کتاب تحف العقول 🔹 آیت الله قمی (رحمه الله): ابن أبي شعبة حراني مؤلف کتاب در مقدمه کتاب می‌نویسد: «خذوا ما ورد إليكم عمّن فرض الله طاعته عليكم وتلقّوا ما نقله الثقات عن السادات بالسمع والطاعة والانتهاء إليه والعمل به». 🔸 ایشان دعوت به شنیدن و اطاعت و عمل به روایاتی کرده که از ثقات نقل شده است. با توجه به عدم نقل سند روایات در کتاب «تحف العقول»، راهی برای تشخیص روایاتی که از ثقات نقل شده وجود ندارد و اگر ایشان می‌خواهد بفرماید که آن چه در این کتاب روایت شده مشتمل بر روایات ثقات بوده، ولی همه آن‌ها ثقات نیستند، فایده‌ای ندارد؛ زیرا همه موارد شبهه مصداقیه می‌شود و دعوت ایشان به عمل به روایات محقق نخواهد شد. بنابراین دعوت ایشان تنها در صورتی صحیح می‌باشد که ایشان بفرماید تمام آنچه در این کتاب نقل شده از ثقات می‌باشد تا شبهه مصداقیه نشود و کتاب از هدفی که برای آن تدوین شده ساقط نشود. (الولاية الإلهیة أو الحکومة الإسلامیة 3: 397) 🔹 استاد : این یک بحث اصولی است که اگر ثقه‌ای گفت که ثقه دیگری به من خبری داد، ولی نام آن ثقه را نبرد، آیا چنین خبری حجت است؟ این بحث در دوره‌های اصول قبل از معاصر مطرح شده و یکی از بحث‌های بسیار لازم و خوب است که در «معالم» و «فصول» و «قوانین» مطرح شده و در کتب بعد از آن‌ها حذف شده است. (معالم الدين وملاذ المجتهدين 207؛ الفصول الغروية في الأصول الفقهية 304؛ القوانين المحكمة في الأصول (طبع جديد) 2: 516) 1️⃣ یک نظر عدم حجیت چنین روایتی است؛ زیرا نام آن ثقه برده نشده است، لذا اولاً ممکن است که فرد دیگری آن راوی را جرح کرده باشد؛ ثانیاً اماره بعد از فحص از معارض حجت است و بیان او برای ما تنها اماره بر وثاقت است، ولی قدرت بر فحص از معارض وجود ندارد. مانند این که در مکانی فقط کتاب «کافی» در دسترس باشد، در چنین شرایطی نمی‌توان به یک روایتی که در کتاب کافی وجود دارد فتوا داد؛ زیرا ممکن است که در «تهذیب» معارضی داشته باشد. 2️⃣ در مقابل، عده‌ای این مقدار را کافی دانسته و روایت را حجت می‌دانند؛ زیرا در این موارد بنای عقلا بر فحص نیست؛ چون اگر بگوید که یکی از دوستان ثقه که نامش را نمی‌خواهم ببرم چنین حرفی به من زد، به او نمی‌گویند که نام آن فرد را بگو تا ما فحص کنیم که او چطور آدمی است و شاید کس دیگری بگوید که او ثقه نیست. 🔸 استاد علی : از مقدمه تنها یک نصیحت کلی به دست می‌آید که ای شیعه به روایات راویان ثقه عمل کنید. نه اینکه من روایات کتاب را از ثقات نقل کرده‌ام؛ زیرا نویسنده می گوید: از آنجا که بیشتر روایات کتاب آداب و مستحبات بود من سندها را حذف کردم. پس شاید از باب تسامح در ادلّه سنن یا موثوق الصدور بودن متن روایات یا شهرت کتاب یا محفوف به قراین بودن روایات آنها را آورده باشد. (وأسقطت الأسانيد تخفيفا وإيجازا و إن كان أكثره لي سماعاً ولأن أكثره آداب وحكم تشهد لأنفسها ولم أجمع ذلك للمنكر المخالف، بل ألفته للمسلم للأئمة العارف بحقهم الراضي بقولهم الراد إليهم وهذه المعاني أكثر من أن يحيط بها حصر وأوسع من أن يقع عليها حظر وفيما ذكرناه مقنع لمن كان له قلب وكاف لمن كان له لب). 📚 برگرفته از دروس خارج استاد (1394ش) و استاد علی همدانی (دام ظلهما) (1391ش) 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
13 💠 وقوع راوی در کتاب المزار «ابن مشهدی» 🔹 محمد بن جعفر (متوفای 610 ق) در ابتدای کتاب، تمام افرادی را که در سند روایات واقع شده‌اند، توثیق کرده است. بنابراین حدود 180 راوی که در اسناد این کتاب وجود دارند مورد توثیق واقع شده‌اند، که برای بسیاری از آن‌ها جز همین ، مدرک دیگری بر وثاقت وجود ندارد. 🔸 ایشان در ابتدای کتاب فرموده‌اند : «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّي قَدْ جَمَعْتُ فِي كِتَابِي هَذَا مِنْ فُنُونِ الزِّيَارَاتِ لِلْمَشَاهِدِ الْمُشَرَّفَاتِ، وَمَا وَرَدَ فِي التَّرْغِيبِ فِي الْمَسَاجِدِ الْمُبَارَكَاتِ وَالْأَدْعِيَةِ الْمُخْتَارَاتِ، وَمَا يُدْعَى بِهِ عَقِيبَ الصَّلَوَاتِ، وَمَا يُنَاجَى بِهِ الْقَدِيمُ تَعَالَى مِنْ لَذِيذِ الدَّعَوَاتِ فِي الْخَلَوَاتِ، وَمَا يُلْجَأُ إِلَيْهِ مِنَ الْأَدْعِيَةِ عِنْدَ الْمُهِمَّاتِ مِمَّا اتَّصَلَتْ بِهِ مِنْ ثِقَاتِ الرُّوَاةِ إِلَى السَّادَاتِ». (المزار، ص 27) مراد از سادات ائمه (علیهم السلام) هستند و از عبارت انتهایی توثیق روات استفاده می‌شود؛ زیرا می‌فرمایند که این روایات از رهگذر ثقات روات تا سادات اتصال پیدا کرده است. 🔹 مرحوم محقق این بحث را در معجم رجال الحدیث آورده و دلالت عبارت بر توثیق را کرده؛ اما مناقشه ایشان در این است که اولا ابن مشهدی را نمی‌شناسیم و ثانیا سندی وجود ندارد که کتاب مزار فعلی، همان کتابی است که ایشان نوشته است. (معجم رجال الحدیث 1: 52) 🔸 البته ایشان و اینکه کتاب از ایشان بوده و لا اقل مقدمه را ایشان نوشته است، خالی از قوت نیست. 📌 برای بحث تفصیلی: ر.ک: معجم رجال الحدیث 1: 52؛ خاتمه مستدرک الوسائل 19: 358؛ اصول علم الرجال، بین النظریة والتطبیق، استاد داوری، 203 – 206. 📚 برگرفته از دروس خارج فقه استاد (1395ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 دلالت واژه «وجه» بر توثیق: 🔸 برخی معتقدند که به معنای «چهره» است، دلالتی بر توثیق ندارد؛ چون چهره و شاخص بودن یک راوی در میان مردم ملازمه ای با وثاقت او ندارد. 🔹 اما بعید نیست از این واژه استفاده شود؛ زیرا این وجه به مناسبت اینکه در بیان شده است، به این معناست که شخص در بین علما و روات و محدثین، «وجه» و «چهره» بوده است. شخص وضاع و کذاب که نمی‌تواند وجه در بین محدثین باشد؛ پس این تعبیر، اماره‌ بر وثاقت است. 👈 نکات بیشتر را از این طریق دنبال کنید: 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 حجیت مرسلات جزمی قدما 🔹 گاهی شیخ مفید یا شیخ طوسی روایتی را به صورت جزمی به یکی از ائمه (ع) اسناد می‌دهند. از آنجا که برای ایشان راه‌های حسی دریافت روایت از امامان ع وجود داشته، اِخبار ایشان محتمل الحس و الحدس و حجت است. 🔸 به طور مثال مرحوم صدوق در کتاب معانی الأخبار روایتی را نقل می‌کند که در آن آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ‏ الضَّعِيفَ‏ الَّذِي لَا زَبْرَ لَهُ» و در پایان می‌فرماید «وَجَدْتُ‌ بِخَطِّ اَلْبَرْقِيِّ‌ أَنَّ‌ الزَّبْرَ هُوَ الْعَقْل» (معانی الأخبار 344) 🔹 این جمله نشان می‌دهد که در آن عصر برای ایشان و برخی دیگر ازاصحاب مانند شیخ مفید و کلینی و شیخ طوسی شناخت دست خط روات و اصحاب ائمه ع ممکن بوده است و بدون نیاز به سند، راه‌های حسی متعددی برای احراز اینکه روایتی مربوط به راوی است راه های حسی متعددی داشتند مثل اینکه خط او را می‌شناختند و نیاز نبوده که سند تا آن راوی داشته باشند. 🔸 بنابراین روایات ایشان محتمل الحس و الحدس است و سیره‌ عقلا اعتماد به چنین خبرهایی است. فقیهان بزرگی مانند امام خمینی نیز چنین روایاتی را حجت می‌دانند. (ر.ک: کتاب الطهارة (امام خمینی) 1: 81). 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1395 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 توثیقات علامه و ابن داود: 🔹 مرحوم آیت الله تنها شهادت‌های علامه نسبت به معاصرینشان را پذیرفته‌ است و شهادت‌های ایشان نسبت به اصحاب امامان را محتمل الحس و الحدس نمی‌داند و نمی‌پذیرد. (معجم رجال الحدیث 1: 42) 🔸 اما به نظر می‌رسد سخن آیت الله خویی صحيح نیست، زیرا علامه شاگرد ابن طاووس بوده (طبقات أعلام الشیعة 5: 52) و کتب اصحاب و منابع در عصر ابن طاووس فراوان و با اندکی تفاوت مانند دوران شیخ طوسی بوده است. به طور مثال کتابخانه ابن طاووس آنقدر بزرگ بوده است که بعضی از مستشرقین در مورد آن، کتاب نوشته‌ است. («کتابخانه‌ی ابن طاووس و احوال و آثار او» نوشته‌ی «اتان گلبرگ») 🔹 همچنین ایشان دارای کتابی به نام «سعد السعود» است که گلچین کتاب‌های متعدد است، در حالی‌که بسیاری از آن کتاب‌ها در حال حاضر موجود نیست. به این کتابخانه و کتاب‌ها دسترسی داشته‌ است. علامه در کتاب «خلاصة الاقوال» از کتاب رجال کبیر خود با عنوان «كشف المقال في معرفة الرجال» نام می‌برد (خلاصة الأقوال 2) اما اکنون از این کتاب اثری وجود ندارد. 🔸 نیز از معاصرین علامه است و بارها در کتاب خویش مطلبی را از رجال شیخ طوسی نقل می‌کند و می‌گوید کتاب او به خط خودش نزد من می‌باشد. (رجال ابن داود 76؛ 196؛ 211 و...) بنابراین علامه و ابن داود در زمانی می‌زیستند که شهادت‌هایشان با شیخ طوسی تفاوتی نمی‌کرده است و محتمل الحس و الحدس به شمار می‌آید. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام ظله) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین
هدایت شده از در مسیر اجتهاد
💠 در کانال «در مسیر اجتهاد» می‌توانید مطالب زیر 👇را دنبال کنید: 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔺 برای مشاهده مطالب در هر یک از موضوعات فوق 👆 کلیدواژه مدنظر را لمس کنید. 🌐 https://eitaa.com/joinchat/4290445439Ccdc991b341 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول مدرسه شهیدین قم
💠 نکات مستفاد از مقدمه «من لا یحضره الفقیه»: 🔹 مرحوم شیخ (ره) در مقدمه کتاب خود می‌فرماید: (وَجَمِيعُ مَا فِيهِ مُسْتَخْرَجٌ مِنْ كُتُبٍ مَشْهُورَةٍ عَلَيْهَا الْمُعَوَّلُ وَ إِلَيْهَا الْمَرْجِعُ) (من لا یحضره الفقیه 1:3) 🔸 با توجه به این مقدمه، می‌توان ادعا کرد که مهمل و یا مجهول بودن شیخ بلاواسطه ایشان در مشیخه ضرری به اعتبار طریق نمی زند، البته به شرط عدم تضعیف در کتب رجالی؛ زیرا در مورد جمله (مستخرج من کتب مشهوره) سه احتمال وجود دارد: 1️⃣ اینکه مراد کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت همه طرق تشریفاتی است و چون کتاب مشهور بوده نیازی به طریق ندارد. 2️⃣ اینکه مراد، کتاب یکی از وسائط ذکر شده در طریق باشد، که در این صورت یا مراد شیخ بلا واسطه است که می‌شود معوّل علیه و ثقه و یا مراد یکی از مع الواسطه هاست که در این صورت کتاب آن شیخ مع الواسطه مشهور بوده و ذکر شیخ بلاواسطه تشریفاتی است و جهالتش ضرری نمی زند. 3️⃣ اینکه مراد وجود این روایات در کتب مشهور دیگری غیر از کتب افراد واقع در طریق و کتاب مبدو به السند باشد، که در این صورت با توجه به تقدم آن کتب معلوم می‌شودکه این روایات را غیر از شیخ بلاواسطه شیخ صدوق راوی دیگری هم نقل کرده است. بنابراین از جهت شیخ بلاواسطه می‌شود. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 دوره تخصصی فقه و اصول شهیدین قم
💠 معنای ثقة در کلام قدما: 🔹 آیت الله شبیری زنجانی (حفظه الله) لفظ «ثقة» را با استناد به کلام شیخ طوسی در کتاب «العدّة» به معنای «» می‌دانند. 🔸 توضیح آنکه: شیخ طوسی در کتاب «العدة» (العدة في أصول الفقه‏1: 149) در بحث عمل به اخبار متعارض می‌فرماید: اگر راوی یکی از اخبار متعارض، امامی بود و راوی خبر دیگر غیر امامیِ متحرز از کذب بود، خبر امامی عدل مقدم است. بله، اگر خبر غیر امامی متحرّز از کذب، با خبر امامی عدل متعارض نباشد، مورد عمل قرار می گیرد. شیخ طوسی در ادامه به بحث تعارض خبر مرسل با خبر مسند می‌پردازد و می‌فرماید: اگر راوی مُرسِل، ملتزم به نقل از ثقات نیست، به خبر مسند عمل می‌شود، اما اگر مُرسِل از زمره کسانی است که روایات مسند و مرسل خود را از ثقات نقل می‌کنند ــ همچون ابن ابی عمیر، بزنطی و صفوان بن یحیی ــ بین خبر مرسل و خبر مسند تعارض واقع می‌شود. مرحوم شیخ می‌فرماید: به خاطر معروف بودنِ این افراد به نقل از ثقات، علمای شیعه «مراسیل» این افراد را مساوی و هم سنگ با «مسانید» دیگران به شمار می‌آورند. 🔹 با توجه به این عبارت، روشن می‌شود که کلمه ثقه در کلام شیخ، به معنای «امامی عدل» به کار رفته است؛ زیرا در ابتدا شیخ خبر امامی عدل و غیر امامی متحرز از کذب را مساوی ندانست. سپس «مراسیل» این افراد را ــ به خاطر ملتزم بودن به نقل از «ثقه» ــ مساوی با روایات «مُسنَد» ــ که سند آن مشتمل بر روات امامی عدل است ــ دانست. بنابراین مرحوم شیخ ثقه را به معنای امامی عدل به کار می‌برده است. آیت الله شبیری زنجانی معتقد است که لفظ «ثقه» در کلام نجاشی نیز به همین معنا است. 🔸 اما بنا بر نظر مختار، هر چند لفظ «ثقه» در کتاب «العدة» شیخ طوسی به معنای «امامی عدل» به کار رفته است، اما لفظ «» در کلمات رجالیان و فقها به همان معنای اصطلاح امروزی، یعنی «شخص مورد اعتماد و متحرّز از کذب» است. 📚 برگرفته از فرمایشات آیت الله استاد (فقه پول ــ 1399 ش) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
14 💠 اصطلاح ثقة ثقة 🔹در مورد این اصطلاح که در بیانات مرحوم نجاشی وارد شده، چند نظریه وجود دارد: 1️⃣ مرحوم میرداماد در الرواشح السماویة (ص105، راشحه 33) می‌گوید: «ثقة ثقة» به معنای این است که خود راوی ثقه است و او نیز ثقه ‌می‌باشد. طبق این بیان، این اصطلاح می‌تواند یک توثیق به شمار رود و مروی‌عنه های افرادی را که این تعبیر در موردشان وارد شده، نماید. 🔸 اشکال: این حرف صرف ادعاست و دلیلی برای اثبات آن مطرح نشده است. 2️⃣ برخی معتقدند: «ثِقَة نِقَة» صحیح است، که به این معناست که آن راوی، انسانی ثقه و پاک سرشت است. 🔸 اشکال: صرف ادعاست و با ظاهر عبارت و نسخ متواتری که به دست ما رسیده که در همه آنها کلمه دوم «ثقة» است، منافات دارد. 3️⃣ بیشتر معاصرین بر این باورند که «ثقة» دوم تأکید «ثقة» اول است. ✅ به نظر می‌رسد برای یافتن نظریه حق باید این اصطلاح در کلمات قدما بررسی شود. البته با توجه به ظاهر کلام، نظریه سوم بعید به نظر نمی‌رسد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
15 💠 وقوع راوی در اسناد کتاب عیون أخبار الرضا (ع) شیخ صدوق 🔹مرحوم شیخ صدوق روایتی را در عیون نقل کرده است: «حَدَّثَنَا أَبِي وَمُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمِسْمَعِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْمِيثَمِيُّ أَنَّهُ سُئِلَ الرِّضَا ع يَوْماً وَ قَدِ اجْتَمَعَ عِنْدَهُ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ وَقَدْ كَانُوا يَتَنَازَعُونَ فِي الْحَدِيثَيْنِ الْمُخْتَلِفَيْنِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي الشَّيْ‏ءِ الْوَاحِدِ؟ فَقَالَ ع: ... إِذَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ عَنَّا فِيهِ الْخَبَرَانِ بِاتِّفَاقٍ يَرْوِيهِ مَنْ يَرْوِيهِ فِي النَّهْيِ وَلَا يُنْكِرُهُ وَكَانَ الْخَبَرَانِ صَحِيحَيْنِ مَعْرُوفَيْنِ بِاتِّفَاقِ النَّاقِلَةِ فِيهِمَا يَجِبُ الْأَخْذُ بِأَحَدِهِمَا أَوْ بِهِمَا جَمِيعاً أَوْ بِأَيِّهِمَا شِئْتَ وَ أَحْبَبْتَ مُوَسَّعٌ ذَلِكَ لَكَ مِنْ بَابِ التَّسْلِيمِ لِرَسُولِ اللَّهِ ص». (عیون اخبار الرضا 2: 20) 🔸 بعد از پایان حدیث هم فرموده‌اند: «قال مصنّف هذا الكتاب (رضي الله عنه) كان شيخنا محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي الله عنه) سيّئَ الرأي في محمّد بن عبد الله المِسمَعي راوي هذا الحديثِ و إنّما أخرجتُ‏ هذا الخبر في هذا الكتاب لأنّه كان في كتاب الرحمة و قد قرأتُه عليه فلم يُنكره ورواه لي‏‏». (عیون اخبار الرضا 2: 21) یعنی اعتذار جسته‌اند که کسی برای نقل این روایت اشکال نکند؛ چون من «کتاب الرحمة» را پیش استادم ابن ولید خواندم و ایشان این حدیث را روایت کردند و منکر نشدند. 🔹 از این کلام استفاده می‌شود که ایشان بنا داشته در کتاب «عیون اخبار الرضا» حتی با واسطه هم از راویان غیر قابل اعتماد نقل مطلب نکند؛ چون اگر بنایشان بر این نبوده وجهی نداشته برای یک بار نقل با واسطه از مسمعی اعتذار بجوید. پس معلوم می‌شود در این‌ روایت وثاقت خبری وجود دارد و وثاقت مخبری وجود ندارد. بنابراین در جاهای دیگر از کتاب که این حرف را نمی‌زند معلوم می‌شود وجود دارد. 🔸 پس می‌خواهیم از این کلام صدوق (قدس سره) استفاده بکنیم که سندهای دیگر کتاب، مشکل نداشته، لذا حرفی نزده است؛ اما این‌جا مشکل سندی داشته، لذا آمده عذر خودش را بیان کرده است. چنانکه مقداری که تتبّع کردیم، دیدیم بعضی از جاها هم باز در سند اشکال می‌کند و مثلا می‌گوید این سند مرسل است، با این که ظاهر آن ارسال نیست، چون ارسال خفی دارد می‌گوید این مرسل است. گویا اگر جایی اشکال در سند باشد، بیان می‌کند. 🔹 بنابراین تمام کسانی که در اسناد کتاب «عیون اخبار الرضا» واقع شده‌اند، افراد و مورد اعتماد هستند. البته اثبات این مطلب احتیاج به تتبّع وسیع و دقیقی دارد. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 یکی از علل اختلاف نسخه در کتب 🔹 بعضی از کتب دارای نسخ متعددی است که یکسان نیستند و نسبت به هم اضافه و نقیصه دارند، مثل جناب برقی که نجاشی و شیخ طوسی درباره‌ی آن می‌گویند: «قد زید في المحاسن ونقص». (رجال نجاشی، ص 76؛ فهرست شیخ طوسی، ص 52) 🔸 مقصود از این عبارت این نیست که دیگران در آن دخل و تصرف کرده‌اند، بلکه به این معناست که مؤلف در ابتدا این کتاب را تالیف می‌کند و مورد استنساخ هم واقع می‌شود. بعد از مدتی به روایات دیگری دست می‌یابد و آن را به کتابش می‌کند و باز توسط اشخاص دیگر مورد استنساخ واقع می‌شود. این اضافه کردنِ مطالب به مرور زمان و استنساخ‌های متعدد طی این زمان‌ها موجب می‌شود که نسخه‌های این کتاب دارای زیاده و نقیصه شوند. 🔹 یا بعضی از مستنسخان فقط ابواب مورد نیاز خود را استنساخ می‌کرده‌اند، مثلا فقیهِ مستنسخ، روایات مربوط به و زیارات را استنساخ نمی‌کرده‌ است و این امر موجب حصول زیاده و نقیصه در نُسخ یک کتاب می‌شده‌ است. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله (دام ظله) در درس خارج فقه 1396 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 بررسی وضعیت رجالی «محمد بن سنان» 🔹 از آنجا که ایشان در سلسله سند قریب به 1000 حدیث از احادیث کتب اربعه واقع شده، بررسی وثاقت او حائر اهمیت است. 🔸 محمد بن سنان زاهری متوفی سال 220 ه.ق و به تصریح عده ای از علماء، از اصحاب امام کاظم، امام رضا، امام جواد و امام هادی (علیهم السلام) بوده است. (منبع) 🔹وثاقت محمد بن سنان در نظر قدما: نجاشی، شیخ طوسی و ابن غضائری او را تضعیف کرده و غیر قابل اعتماد دانسته اند، اما شیخ مفید و سید ابن طاووس و بعد از آنها علامه مجلسی و عده‌ای دیگر، او را ثقه و قابل اعتماد دانسته‌اند. حتی از برخی عبارات شیخ طوسی نیز توثیق او قابل استفاده است. علامه حلی نیز او را توثیق نموده است. البته در برخی عبارات شیخ مفید نیز این تعارض در ثقه یا ضعیف دانستن، ابن سنان دیده می شود. (منبع) 🔸 وثاقت محمد بن سنان در نظر فقهاء معاصر: 1️⃣ آیت الله شبیری زنجانی (دام ظله) ضمن بررسی مطالب موجود در رابطه با وجوه تضعیف و توثیق این راوی، ایشان را ثقه دانسته و بلکه او را از ثقات جلیل القدر بر شمرده است. (منبع) 2️⃣ آیت الله شب زنده دار (دام ظله) وثاقت «محمد بن سنان» را نپذیرفته و فرموده است: در رابطه با محمد بن سنان، هم توثیق و هم تضعیف وجود دارد، از این رو میان این توثیقات و تضعیفات، تعارض بر قرار شده و هر دو ساقط می شوند. بنابراین وثاقت ایشان قابل اثبات نخواهد بود. طبق نظر ایشان این ادعا که تضعیف‌هایی که در رابطه محمد بن سنان مطرح شده، به جهت عدم شناخت جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) توسط تضعیف کنندگان و به محمد بن سنان بوده است، قابل پذیرش نیست؛ چرا که در میان تضعیف‌کنندگان کسانی وجود دارند که به جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) معرفت کامل داشته‌اند. از این رو این ادعا باعث از بین بردن حجیت تضعیف این افراد نخواهد بود و تعارض بین توثیقات و تضعیفات در رابطه با محمد بن سنان، باقی خواهد ماند. (برگرفته از درس خارج فقه استاد شب زنده دار، 1396-1397) 3️⃣ آیت الله جواد مروی (دام ظله) نیز در روایاتی که در اسناد آنها محمد بن سنان وجود داشته باشد، تأمل داشته و ظاهراً وثاقت او را نپذیرفته است. (منبع) 👈🏻 در رابطه با وثاقت محمد بن سنان کتابی تألیف شده، که از اینجا می توانید آن را مطالعه نمایید. 📚 برگرفته از مطالب سایت دفتر فقه معاصر https://fiqhci.com/ 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 روش‌های قبول روایت در میان قدما 1️⃣ روش فهرستی (تلقی به قبول مشایخ حديث) 🔸این روش از زیر مجموعه های روش فهرستی است. مراد از مشایخ حديث، مشایخی است که (يؤخذ عنهم) و (إمام الحدیث) بوده‌اند. همچون استثناءات فهرستی ابن وليد از کتاب نوادر الحکمة، که گفته است نقل حدیث این چند نفر مورد قبول نیست. 🔹از میان قدما مرحوم طبق این روش نقل حدیث کرده است. 2️⃣ روش رجالی (حجیت خبر ثقه) 🔸در این روش، روات حديث تک تک مورد بررسی قرار می‌گیرند. به طور مثال کتاب نوادر الحکمة هم در دسترس کلینی و هم در شیخ طوسی بوده است، اما کلینی هر حدیثی را از آن نقل نکرده چون مسلک مشایخی داشته است؛ در حالی که شیخ طوسی بنابر مبنای خود که حجیت خبر ثقه است روایاتی را که کلینی از این کتاب نقل نکرده را نقل کرده است. 🔹از میان قدما مرحوم شیخ طبق این روش نقل حدیث کرده است. 🔸شیخ دقت نکرده که روایاتی را که کلینی در کافی و همینطور شیخ صدوق در فقیه نمی‌آورند، به دلیل این است که مشایخ حديث آنها را قبول نکرده‌اند. شیخ صدوق قطعاً «کتاب الرحمة» سعد بن عبد الله را نزد ابن ولید خوانده، ولی از این کتاب روایت نقل نمی‌کند چون شیخ او آن را قبول نکرده بود؛ اما شیخ طوسی چون سند را معتبر دانسته نقل کرده است. ✅بیش از هشتاد درصد تعارضات روایات به خاطر خلط مسلک شیخ است و این هم تنقیص ایشان نیست؛ چرا که مبنای ایشان بوده است. 👈🏻 روش رجالی تاریخ است، ولی روش فهرستی روح تاریخ و برررسی سیر طائفه‌ی شیعه است. 📚ر.ک: تقریرات درس حدیث استاد (حفظه الله) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 بررسی سند عهد نامه مالک اشتر 🔹 هر چند در کتب روایی، از جمله «نهج البلاغة» (نامه 53) سندی برای این عهدنامه نقل نشده، اما راه‌هایی برای اثبات سند وجود دارد: 1️⃣ اسنادی در کتب رجالی برای آن ذکر شده است: مرحوم نجاشی و شیخ در فهرست در ترجمه اصبغ بن نباتة (رجال نجاشی، ص 8؛ فهرست طوسی، ص88) و همچنین مرحوم نجاشی در ترجمه صعصعة بن صوحان (با طریق دیگر) سند برای عهدنامه نقل کرده‌اند (رجال‏ نجاشی، ص 203) 2️⃣ این عهدنامه علاوه بر نهج البلاغة، در کتب دیگری همچون تحف العقول، دعائم الاسلام و ... بدون سند نقل شده است. (تحف العقول ص 84 ـ 99؛ دعائم الإسلام، ج1، ص 354 ـ 368) 3️⃣ قسمت‌هایی از این عهدنامه در کافی و من لایحضره الفقیه و ... نقل شده است. 4️⃣ برخی از اهل سنت نیز عهدنامه را نقل کرده و طرقی برای آن نقل کرده‌اند. مثل: (تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج42، ص515؛ المجالسة وجواهر العلم، ج3، ص 359 ــ 360 و...) ✅ با توجه به این اسناد، شهرت این عهدنامه مسلماً ثابت می‌شود. اما مشکل این است که به خاطر اختلاف نسخ نمی‌توان در فقه به تک‌تک عبارات موجود استناد کرد و فتوا داد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه استاد علی همدانی (دام عزه) در مدرسه شهیدین 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 سید حمیری سید نیست! 🔹سید اسماعیل حمیری، اسمش سید است و سید مصطلح ما نیست. 🔸 مثل سید قطب که اسمش سید است. دو برادر هستند؛ یکی اسمش سید است، یکی محمد. محمد قطب غیر از سید قطب است. دیدم بعضی نوشته اند: سید محمد قطب! سید قطب در مصر اعدام شد اما محمد قطب تا چندسال پیش زنده بود. 🔹 سید اسماعیل حمیری هم، سید اسمش است، نه اینکه سید بوده. اصلا ایشان سید هم نیست. اشتباه نشود. 📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله سید احمد (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 اعتبار سنجی اسناد جزمی قدما 🔹 برخی از بزرگان معتقدند: اگر قدمای اصحاب روایتی را به صورت جزمی به ائمه (علیهم‌السلام) نسبت دهند، آن روایت حجت خواهد بود؛ زیرا محتمل الحس و الحدس خواهد بود و عقلا محتمل الحس و الحدس را حجت می‌دانند. 🔸 اما اشکال این وجه آن است که دلیل اسناد جزمی قدما یکی از این سه احتمال است: 1️⃣ روایات مرسل متواتر بوده‌اند. 2️⃣ راویان ‌آن روایت مرسل اشخاص ثقه بوده‌اند. 3️⃣ قرائنی در اختیار صاحبان کتب بوده است که به جهت آن قرائن، روایات را نقل کرده و اسناد جزمی به ائمه (علیهم السلام) داده‌اند. ✅ از بین احتمالات سه گانه، احتمال اول بسیار بعید است و نمی توان در مورد همه روایات مرسل چنین ادعایی را مطرح کرد و لذا عملاً دو احتمال دیگر باقی می‌ماند که هر دو محتمل هستند و با وجود این دو احتمال، ثقه بودن راویان اثبات نمی‌شود و نمی توان به روایات مرسل اعتماد کرد. از طرف دیگر ممکن است قرائنی که موجب اطمینان قدما نسبت به صدور این روایات از ائمه (علیهم السلام) شده است،‌ برای ما چنین اطمینانی ایجاد نکند و وقتی وثاقت راویان ثابت نشده باشد و وثوق به صدور روایت نیز وجود نداشته باشد،‌ نمی‌توان به روایت استناد کرد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (نظام اقتصادی اسلام) استاد علی همدانی (دام عزه) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین
💠 نظر آیت الله بروجردی پیرامون روایات قریب المضمون از راوی واحد، و تاثیر آن در اطلاق و تقیید 🔹 مرحوم آقای (ره) در بسیاری از اوقات، وقتی با دو یا چند نقل نزدیک به هم که از یک راوی نقل شده، برخورد می ‏کردند؛ می فرمودند که این ها روایت واحده است، و به توسّط نقل به معنا، تفاوت‌های اندکی پیدا کرده و کم و زیاد شده است. 🔸 اگر روایات متعدّد باشد، بحث‌های اصولی همچون اطلاق و تقیید موضوعیت می‌‏یابد، ولی اگر روایات واحد باشد، این بحث‌ها پیش نمی‌‏آید؛ زیرا در جایی که دو روایت باشد، می‌‏توان گفت که یک روایت که از امام علیه السلام صادر شده، روایت دیگر را تقیید می‌‌زنند، ولی در جایی که هر دو در واقع یک روایت باشند، و ندانیم که «ما صدر» به نحو مطلق بوده یا مقیّد، قهراً نمی‏‌توان روایت مقیّد را قرینه برای روایت مطلق قرار داد. 📚 برگرفته از درس خارج فقه آیت الله زنجانی (بحث نکاح)، (۱۱ مهر ۱۳۷۸) 📌 توضیح تصویر: آیت الله شبییری (حفظه الله) در حال قرائت فاتحه در جوار مزار استادشان آیت الله العظمی بروجردی «قدس سره» (دیروز 13 مهر 1403) 👈🏻 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین