eitaa logo
در مسیر اجتهاد
7.3هزار دنبال‌کننده
360 عکس
26 ویدیو
28 فایل
🔹مطالب کاربردی #فقهی ، #اصولی ، #رجالی و #فلسفی 🔸 قابل استفاده اساتید و طلاب #حوزه علمیه 📣 این کانال توسط مدیریت سطوح عالی مدرسه #شهیدین (رهما) قم اداره می‌شود 🔻 کپی مطالب کانال تنها با ذکر #لینک بلامانع است. 🔺 ارتباط با مدیر و ارسال مطالب @Smousavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اجتهاد روح خودش را از دست داده است! 🔹ابن سینا در کتاب شفا می‌نویسد: حوایجی که برای زندگی بشر پیش می‌آید بی‌‏نهایت است. اصول اسلام ثابت و لایتغیر است و نه تنها از نظر اسلام تغییرپذیر نیست، بلکه اینها حقایقی است که در همه زمان‌ها باید جزء اصول زندگی بشر قرار گیرد، حکم یک برنامه واقعی را دارد؛ اما فروع الی ما لا نهایه است. 🔸می‌گوید: به همین دلیل اجتهاد ضرورت دارد؛ یعنی در هر عصر و زمانی باید افراد متخصص و کارشناس واقعی باشند که اصول اسلامی را با مسائل متغیری که در زمان پیش می‌آید تطبیق کنند؛ درک نمایند که این مسئله‌ نو داخل در چه اصلی از اصول است. 🔹 اتفاقاً اجتهاد جزء مسائلی است که می‌توان گفت روح خودش را از دست داده است. مردم خیال می‌کنند که معنای اجتهاد و وظیفه مجتهد فقط این است که همان مسائلی را که در همه زمان‌ها یک حکم دارد رسیدگی کند، مثلًا در تیمم آیا یک ضربه بر خاک زدن کافی است یا حتماً باید دو ضربه بر خاک زد؟ یکی بگوید اقوی‏ یک ضربه کافی است و دیگری بگوید احوط دو ضربه بر خاک بزند، یا مسائلی از این قبیل، در صورتی که اینها اهمیت چندانی ندارد. 👈🏻 آنچه اهمیت دارد مسائل نو و تازه‏‌ای است که پیدا می‌شود و باید دید که این مسائل با کدام یک از اصول اسلامی منطبق است. بوعلی هم لزوم اجتهاد را روی همین اساس توجیه می‌کند و می‌گوید به همین دلیل در تمام اعصار باید اجتهاد وجود داشته باشد. 📚 ر.ک: اسلام و نیازهای زمان، شهید ، ج۱، ص۱۴۰ 📌 ارسالی از حجت الإسلام کوخایی (از طلاب پایه ۱۰ مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 گزاره‌های علم اصول، اعتباری یا حقیقی؟ 🔹عده‌ای از محققان معتقدند: بحث‌های ربطی به بحث‌های برهانی ندارد و اعتباری است. اما این سخن، حرفی نادرست و برداشتی ناصحیح است و ظاهرا اصول با فقه شده است. ممکن است فقه اعتباری باشد از این جهت که محمولات مسائل آن وجوب و حرمت و طهارت و نجاست است که این محمولات اعتباری‌اند، ولی اصول اینگونه نیست. 🔸 بخشی از علم اصول استظهارات است که مثلا مدلول هیأت امر چیست؛ اما ظهور یک لفظی در یک معنایی، اعتباری نیست. نباید با بحث وضع خلط شود، که اگر وضع اعتباری باشد، سرجای خودش است. ظهور یعنی از سماع لفظ، معنا به ذهن بیاید که امری است و اعتباری نیست. بنابراین اگر در علم اصول بحث می‌کنیم که مدلول هیات امر، آیا بعث است یا خیر و بعث آن مشترک است بین استحباب و وجوب یا خیر، بحثی کاملا واقعی است و هیچ چیز در آن اعتباری نیست. 🔹در حجج هم یک حجیت عقلیه داریم، یعنی موضوع استحقاق عقاب است عند المخالفة؛ یعنی همان تنجیز و تعذیر. تنجیز و تعذیر است و اعتباری نیست. 🔸 البته در بحث ملازمات، بحث دشوارتر است. ملازمات به نحو طبیعی، واقعی‌‌اند. اگر گفتیم بین وجوب مقدمه و ذی‌المقدمه تلازم است، مثل بحث مقدمه واجب، ملازمه امری است. 👈 نتیجه اینکه این ادعا که همه گزاره‌های علم اصول اعتباری است، سخن صحیحی نیست. و اگر هم اعتباری باشد، ممکن است ملازمات واقعی داشته باشد. 📚 برگرفته از درس خارج اصول آیت‌الله (حفظه الله) 📌 ارسالی از حجت‌الاسلام محمودپور 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 فقه جواهری و محدوده مخالفت با مشهور 🔹 ما یک «فقه الأدله» داریم، که مقصود آیات و روایات و سایر منابع فقهی است و یکی هم «فقه الفقها»، که مقصود کلاس فقه است و فتاوای مشهور فقهاست و از آن به «فقه جواهری» تعبیر می‌کنیم. 🔸اگر فقه مدون به‌منزلۀ یک لیوان باشد، منابع فقه به‌منزلۀ اقیانوس است. یعنی شما وقتی از ادله می‌کنید، به‌خصوص اگر محل ابتلای شما چیزی باشد که عینکی که الآن روی چشم شماست، روی چشم سابقین نبوده، حق ندارید بگویید یک چیزی مستقر شده و همان ملاک است! 🔹 درست است که آستین‌هایش را بالا زد تا کسی «حب مخالفت اصحاب» نداشته باشد، اما یک جایی می‌شود که خود صاحب جواهر فرموده‌اند: «لا وحشة من الانفراد مع الحق». 🔸 مرحوم آیت‌الله بارها وقتی مطلبی را از فقها نقل می‌کردند، اضافه می‌فرمودند: «لکن الحق أحق أن یتبع». یعنی درست است که احترام لازم است، اما احترام حق بالاتر از احترام شیخ اعظم انصاری است. 🔹 اما همین جمله ایشان جا دارد. یعنی حق نداریم به این بهانه، داس به دست بگیریم و تمام فتاوا و اقوال را درو کنیم! بله مثلا در جاهایی که مورد ابتلای ناظرین قبلی در منابع اصلیه نبوده، ما حق نداریم جلوی بعدی‌ها را بگیریم که شما تنها به محدوده فتاوا مراجعه کنید و حق ندارید دوباره با عینک جدید به منابع اصلیه نظر کنید و استظهار عقلائی نمایید. انفتاح باب به همین معناست. 📚 برگرفته از درس خارج فقه معاصر (فقه هوش مصنوعی) استاد حسین یزدی (دام عزه) (جلسه ۳۹، ۱۴۰۳/۱۰/۱۳) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات آيت الله العظمی آملی در رابطه با تفسیر تسنیم 🔸 بدون تردید این تفسیر محصول حوزه است. بنده هم یک نفر. ۴ نسل پا به رکاب در ۴ دهه به محضر آمدند و با اشکال و جواب های نفس گیر کار را پیش بردند. وگرنه مگر می شود ۸۰ جلد کتاب ۸۰۰ صفحه ای را یک نفر بنویسد؟ 🔹 این به برکت نظام مقدس اسلامی، خون شهدا و رنج جانبازان است. 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
در مسیر اجتهاد
#نکات_اجتهادی 💠 اجتهاد روح خودش را از دست داده است! 🔹ابن سینا در کتاب شفا می‌نویسد: حوایجی که برای
💠 اجتهاد یعنی تشخیص هسته از پوسته! 🔹یکی از جمودهایی که اخباریون به خرج می‌دهند، تحت الحنک انداختن است. اتفاقاً ما دستور هم داریم. مرحوم با اینکه مرد اخباری مسلکی است ولی در عین حال نیمه فیلسوف است. همین امر به فکرش یک روشنایی مخصوص بخشیده است. 🔸مرحوم فیض در اینجا روحی و تنی به دست آورده است، پوسته‌‏ای و هسته‌‏ای به دست آورده است. می‌گوید: در آن زمان مخالفین یعنی مشرکین شعاری داشتند و آن این بود که تحت الحنک‌ها را از بالا می‌‏بستند و اگر کسی تحت الحنک را از بالا می‏‌بست، شعار آنها را پذیرفته بود و به قول امروزی‌ها آنها را گرفته بود. 🔹 اینکه دستور دادند که شما تحت الحنک بیندازید، خود تحت الحنک موضوعیت ندارد، مخالفت با مشرکین موضوعیت دارد؛ یعنی مسلمان نباید شعاری را که مال دیگران است انتخاب کند. این، تا وقتی بود که چنین مشرکینی وجود داشتند و چنین شعاری داشتند. ولی امروز که اصلًا چنین مشرکینی وجود ندارند و چنین شعاری هم در بین نیست، دیگر تحت الحنک انداختن ــ که فلسفه‌اش دهن کجی به آنهاست ــ لزومی ندارد و دیگر موضوعیت ندارد. 🔸 حال، مرحوم فیض که این حرف را زده است آیا حکم اسلام را نسخ کرده است؟ نه، بلکه مقصود این دستور را خوب درک کرده است؛ یعنی همان اجتهادی را که به گفته اقبال پاکستانی قوّه محرکه اسلام است خوب درک کرده، اجتهادی را که بوعلی گفته است وجود مجتهد در تمام زمان‌ها لازم است خوب به دست آورده، را از تشخیص داده است. 👈🏻 به نظر من یکی از معجزات اسلام خاصیت است. معنای اجتهاد این نیست که یک نفر بنشیند و یک حرفی را همین‌طور بزند. اسلام به جهاتی خصوصیاتی در ساختمان خود دارد که بدون اینکه با روح دستوراتش مخالفتی شده باشد، خودش حرکت و گردش می‌کند نه اینکه ما باید آن را به حرکت درآوریم؛ خودش یک قوانین متحرک و ناثابتی دارد، در عین اینکه قوانین ثابت و لایتغیری دارد. ولی چون آن قوانین متغیر را وابسته کرده است‏ به این قوانین ثابت، هیچ وقت هم اختیار از دست خودش خارج نمی‌شود. بزرگترین نعمت‌ها تفقّه در دین است که انسان بصیرت پیدا کند. 📚 ر.ک: اسلام و نیازهای زمان، شهید ، ج۱، ص۱۴۵ 📌 ارسالی از حجت الاسلام کوخایی (از طلاب پایه ۱۰ مدرسه شهیدین) 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
روش تحصیل استاد ذوالفقاری ج۴.mp3
11.49M
🔰 «کارگاه روش تحصیل سطوح عالی» 🔻صوت جلسه چهارم 🔺ارائه شده توسط حجت‌الاسلام و المسلمین رضا (دام عزه) 👇🏻دریافت جلسات قبل👇🏻 «صوت جلسه اول» «صوت جلسه دوم» «صوت جلسه سوم» 📆 تاریخ: 1403/11/11 📍مدرسه شهیدین بهشتی و قدوسی قم
20.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توصیه آیت‌الله سیفی مازندرانی (دامت برکاته) به طلاب جوان: 💠 قدر خودتان را بدانید! 👈 نکات بیشتر را اینجا ببینید. 🔰 سطوح عالی مدرسه شهیدین قم
💠 مناظره داغ استاد اسلامیان با استاد علیدوست 👈🏻 با موضوع: «بررسی نقش استقلالی عقل و مقاصد الشریعه در استنباط احکام» 🔹 این مناظره بین دو تن از اعضای جامعه مدرسین، استاد علیرضا و استاد ابوالقاسم در تاریخ ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۳ در مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) برگزار شد. 👇🏻 خلاصه مناظره را در پیام بعدی بخوانید 👇🏻
💠 مناظره استاد اسلامیان با استاد علیدوست 👈🏻 با موضوع: «بررسی نقش استقلالی عقل و مقاصد الشریعه در استنباط احکام» 🔹 استاد اسلامیان: استاد علیدوست احکام شریعت را دو قسم می‌دانند: احکام مکشوف (حکمی که دلیل عام یا خاص در شریعت در مورد آن وجود دارد) و احکام غیر مکشوف. به نظر ایشان در احکام غیر مکشوف عقل ما در بسیاری از موارد، ملاکات و مصالح و مفاسد را می‌تواند درک کند و عقل سند استقلالی است. ایشان ادله‌ای عقلی و نقلی برای اثبات این مطلب اقامه کرده‌اند. 👈🏻 اما به نظر ما ادله‌ قابل خدشه است. در آیات، ارجاع به عقل تنها در مورد عبرت‌ها و مباحث اعتقادی است. حضرت استاد لطفا یک مورد به ما نشان دهند که قرآن در حوزه ما را به عقل ارجاع داده باشد! در روایات هم در امثال «إِيَّاكَ أُثِيبُ وَإِيَّاكَ أُعَاقِبُ‌» که خطاب به عقل شده، به این معنا نیست که عقل می‌تواند مصالح احکام را بفهمد، بلکه مقصود این است که شارع مقدس دیوانه را عقاب نخواهد کرد. همچنین استدلال به روایت «وَعَرَفُوا بِهِ الْحَسَنَ مِنَ الْقَبِيحِ» برای اثبات استقلال عقل در کشف احکام بسیار عجیب است! چون در ذیل روایت سائل می‌پرسد: «فَهَلْ يَكْتَفِي الْعِبَادُ بِالْعَقْلِ دُونَ غَيْرِهِ ...؟» امام می‌فرماید: «فَلَمْ يَجِدْ عَقْلَهُ يَدُلُّهُ عَلَى ذَلِكَ وَعَلِمَ أَنَّهُ لَا يُوصَلُ إِلَيْهِ إِلَّا بِالْعِلْمِ وَطَلَبِهِ ...». ذیل روایت تصریح می‌کند که عقل نمی‌تواند به احکام برسد. 🔸 استاد علیدوست: سخن ما چیزی جز قاعده تبعیت احکام از مصالح و مفاسد و قاعده که مورد قبول همه عدلیه است، نمی‌باشد. ادله ما اگر قابل خدشه باشد، اصل دلیلیت عقل قطعی نباید زیرسوال برود. علما در موارد فراوانی عقل را به‌عنوان یکی از ادله اربعه مطرح کرده‌اند. در بین علما تنها سه نفر (شیخ انصاری و محقق اصفهانی و محقق خویی) در استدلال به عقل اشکال کرده‌اند و معتقدند قاعده ملازمه کبرایی است که صغری ندارد. اما همین بزرگواران در موارد متعددی فقط و فقط به عقل مراجعه کرده‌اند. آقای اسلامیان! آیا شما قاعده ملازمه را قبول ندارید؟! درست است که آسید مصطفی خمینی هم این قاعده را نپذیرفته، ولی مرحوم تصریح می‌کند که تصور قاعده ملازمه، مستلزم تصدیق آن است. نسبت به ادله نقد شده نیز باید بگوییم: ممکن است برخی از ادله مورد خدشه باشد، اما مجموعه‌ اسناد و نظام روایی، از باب تجمیع ظنون دال بر قاعده ملازمه است. بلکه به نظر ما در موارد تعارض، عقل قطعی حتی بر هم مقدم می‌شود. علامه این نظریه را مطرح کرده است. 🔹استاد اسلامیان: جناب استاد علیدوست! چرا از پاسخ سوال من طفره می‌روید؟ من سوال کردم چگونه از آیات و روایات این مطلب را استفاده کرده‌اید؟ شما بحث را می‌برید به اینکه من ملازمه را قبول دارم یا نه؟ لطفا جواب اشکالات مرا بدهید. اتفاقا محقق اصفهانی که خدای علوم عقلی است، به استقلال عقل در کشف احکام اشکال می‌کند. استاد علیدوست مواردی از عبارات ایشان یا مرحوم خویی آورده‌اند که مدعای خود را ثابت کنند، اما با دقت در کلمات محققین اصفهانی و خویی مشخص می‌شود که مباحث ایشان در مقام امتثال است، نه کاشفیت حکم عقل از حکم شرع. علاوه بر این، در هیچ جا از کتب استاد علیدوست بحث «تجمیع ظنون» در مورد ادله مطرح نشده است. 🔸 استاد علیدوست: دقت در عبارات محقق اصفهانی و مرحوم خویی مدعای ما را اثبات می‌کند. هم مقام امتثال و هم مقام تزاحم، مقام هستند. امتثال غیر از اجراست که کاشفیت ندارد. مثل نقل و نبات در فقه مواردی داریم که فقها به دوران بین تعیین و تخییر که بحثی عقلی است، استدلال کرده‌اند. هر جا که حکم عقل مطرح شده، برای کشف حکم شرع است. 🔹 استاد اسلامیان: خیلی عجیب است! نه حرف آقای اصفهانی و نه آقای خویی ربطی به باب تزاحم ندارد. بحث وجوب تقلید اعلم و وجوب فوری و... چه ربطی به تزاحم دارد؟ در کجای عبارات محققین اصفهانی و خویی (در دو عبارت نقل شده در کتب شما) با استدلال به دوران بین تعیین و تخییر، حکم شرعی اثبات شده؟ آقای خویی بارها تصریح کرده که نمی‌توان استقلالا به عقل مراجعه کرد. شما چطور به ایشان این سخنان را نسبت می‌دهید؟ مشکل اینجاست که استاد علیدوست منضبط و روشمند بحث نمی‌کنند و برداشت‌های خود را به آیات و روایات می‌کنند. خواهشا جواب سوال اول من را بدهید. 🔸 استاد علیدوست: آقای اصفهانی هم از نظر عقلی و هم از نظر شرعی بررسی کرده است. مگر شما معیارید که خلاف حرف شما، اشتباه و خطا و انحراف باشد؟! 🔹 استاد اسلامیان: من معیار نیستم، ولی شما هم معیار نیستید. مخاطبان با شنیدن ادله طرفین می‌توانند را تشخیص دهند. 🎙 صوت مناظره 👇🏻 🌐 https://eitaa.com/dar_masire_ejtehad/2385 ✍🏻 متن کامل مناظره به زودی در همین کانال منتشر خواهد شد.
130228_003.MP3
36.07M
🎙صوت مناظره داغ استاد اسلامیان با استاد علیدوست ✍🏻 متن کامل مناظره به زودی در همین کانال منتشر خواهد شد.