📢 ویژه عید مبعث 📹 تابنده‌تر از مِهر ببین شمسه‌ی نامش 🔸شعری در مدح حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در حضور رهبر انقلاب 🌷 Farsi.Khamenei.ir

تحول وقتی سالم است که ریشه اش را حفظ کند. در سال های گذشته وقتی کتاب قانون را آتش زدند، یعنی گفتند ما در برابر بزرگان و حکما و دانشمندان شما وارد جنگ شده ایم تا ریشه بزرگانتان را بخشکانیم. بستری که بزرگان ما ایجاد کردند را تخریب کردند، تا تحول سالم رقم نخورد. این شد که بعد از آتش گرفتن بستر علمی بزرگانمان، دست مان بسته شد، و تعدادی بی خبر از علم هم در این مسیر انحرافی با دشمنان علم و حقیقت همراه شدند. تحولی که امروزه می گویند در علم #طب رخ داده است، اولا تحولی رخ نداده، و ثانیا اگر هم اسمش را تحول می گذارید، ریشه سالمی ندارد. ریشه سالم را خشکاندن، چگونه؟ به فیلم زیر نگاه کنید👇👇👇

جناب حاجی سبزواری در #اسرار_الحکم میفرماید:«#غاذیه» قوتی است که حالت کند غذا را به مشاکله ی جسمی که در آن است تا بدل ما يتحلل شود، زیرا که جسم مغتذی مؤلف است از اجسام رطبه که در معرض تحللند به سبب حرارات اربع : دو تا غریزیه و اسطقسیه از داخل و دو تا از خارج که حرارت کوکبیه و حرارت حرکات باشند، چه حرکات بدنیه و چه حرکات نفسانیه چون غضب و فرح و خوف و غم و غاذیه تدارک کند به تحصیل جوهر خلط تا هنگام حلول أجل، پس غاذیه راقع را ماند، و شهوت در هر باب متقاضی و محصلی را ماند، و لذت در هر باب أجرتی و رشوتی را که به کارگر و عامل دهند، و سنة الله بر این جاری است تا چندی معاش شود شاید بحسن معادی مؤدی شود. 📙اسرارالحکم با حواشی علامه شعرانی، ص ۱۷۸ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

آن که جناب سبزواری فرمود: «جسم مغتذی مؤلف است از اجسام رطبه که در معرض تحللند»؛ همان فرمایش میر محمد حسین خان بهادر(حکیم عقیلی خراسانی) در فصل اول از فن اول از مقاله دوم کتاب شريف خلاصة الحكمة است که می فرماید: «بدان که بدن انسان مخلوق است از عناصر و اخلاط اولاً، و ثانیاً از منی مخلوق از آنها، و آن خلقت به نحویست که به سرعت تحلیل می یابد، یعنی قابل تحلیل و تبدیل و زوال و فنا است، زیرا که اگر صلب، مخلوق می بود، به این حیثیت که مطلق از آن بتحلیل نمی رفت، و مطلق آفتی در آن تصرف و راه نمی یافت، مانند حَجَر هر آینه ممتنع می بود از اعضاء مزاولت حرکات ارادیه و افعال مختلفه از جذب و دفع و امساک و هضم و غیر اینها، و اگر مخلوق می بود در کمال نرمی به این حیثیت که می بود رطب خالی از یبوست، مانند مایعات هر آینه ممتنع می بود از آن محافظت شکل خود به جهت آن که استمساک نمی باشد مگر به سبب اجزاء يابسه. پس لابد که بین بین در میان کمال صلابت و کمال لين باشد، تا اینکه حرکات ارادیه و حرکات مختلفه مذکوره تواند از آن صادر گردد و ممکن نیست این بدون آن که با آن رطوبتی باشد که افاده لین و نرمی نماید، و حرارتی که مقتضی صلابت باشد». 📙 خلاصة الحکمه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

خلاصه ی بیان حاجی سبزواری و بهادر خان (عقیلی خراسانی) به عبارت ساده آن است که : حرارت های چهارگانه ای بر بدن افراد حاکم است، 🔹👈دو تا از درون بدن به نام #حرارت_غریزیه و #حرارت_اسطقسیه که حرارت اسطقسیه حاصل از غذاهای حاره است، 🔹👈و دو تا از بیرون بدن به نام حرارت خورشید و حرارت حرکات که حرارت حرکات خود به دو قسم تقسیم می شود: 1⃣🔹یکی #حرکات_نفسانی چون به خشم آمدن و ترسیدن و غمگین شدن 2⃣🔹 و دیگری #حرکات_بدنی چون دویدن و پریدن و ورزش کردن. 🔹👈 این حرارتهای چهارگانه موجب تحلیل رفتن اجزای مرطوبی که بدن از آنها تشکیل یافته می شوند و غاذیه در این بین وظیفه دارد که به جای اجزای تحلیل رفته غذایی را کسب نموده، و آن را جانشین عضو تحلیل رفته کند، زیرا اگر این قوه نباشد اعضای رطبه دائماً بواسطه حرارت تحلیل رفته و هیچکدام قادر به انجام افعال لایقه خود نخواهند بود، و و نیز باید دانست که انسان موجودی فیما بین #سختی و #سفتی_محکم و #نرمی_مفرط است. زیرا اگر مانند سنگ مطلقاً سفت و سخت بود، هیچ آفتی در آن راه نیافته و هرگز تحلیل نمی رفت، بلکه هیچ حرکت ارادیه و نیز هیچ فعلی چون جذب و دفع و امساک و هضم از او صادر نمی شد، و همچنین اگر مانند آب در کمال نرمی و رطوبت بود، و از هر گونه خشکی خالی بود در این صورت هرگز نمی توانست از شکل و هیأت خود محافظت کند، زیرا حفظ اعضاء وابسته به وجود اجزاء یابسه است پس لزوماً انسان موجودي فيما بین سختی مطلق و نرمی مطلق است، #گرمایی که بر بدن او وارد است تأمین کننده ی صلابت و حفاظت اعضاء و #رطوبتی که بر بدن او وارد است تأمین کننده نرمی و صدور افعال است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

جناب #سبزواری در #حکمت_منظومه در بیان #قوه_غاذیه فرموده است : غاذية محيلة الغذا إلى خليفة تُشبه ما تحلـــــلا یعنی غاذیه تغییر دهنده ی غذا به جانشینی است که آن جانشین شبیه شيء تحليل رفته است. جناب #علامه_حلی در #کشف_المراد نیز در بیان قوه ی غاذیه می فرماید: لما كان البدن آلة للنفس في أفاعيلها المنوطة به كان صلاحها بصلاحه و لما كان البدن مركباً من العناصر المتضادة و كان تأثير الجزء الناري فيه الإحالة احتج في بقائه إلى إيراد بدل ما يتحلّل منه فاقتضت حكمة الله تعالى جعل النفس ذات قوة یمكنها بها استخلاف ما ذهب بما يأتى و ذلك أنما يكون بالغذاء." ـــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

و جناب #علامه_ابوالحسن_شعرانی در بیان عبارت فوق فرموده است : چون عنایت الهی به #بقای_نفوس تعلق گرفته است، که محتاج به بدن است، و بدن مرکب از عناصر گوناگون که مضاد یکدیگرند، و پیوسته هر یک دیگری را تباه می سازد، خدای تعالی به نفس قوه داد، که بتواند نقصان عناصر و اجزای بدنی را جبران کند و تباهی آن را تلافی کند و آن قوه را غاذیه نامند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

جناب #حاجی_سبزواری در #اسرار_الحکم می فرماید: و فعل #غاذیه به اتمام رسد به سه امر: 1⃣🔹 اول تحصيل جوهر خلط كه بالقوة القريبة، شبيه به عضو مغتذى است، 2⃣🔹دوم إلصاق به آن عضو، 3⃣🔹سیم تشبیه به عضو مغتذي. 👈🔹و گاهی اخلال به اول شود، و این در مرض مسمی به #اطروقیا است. 👈🔹و گاهی به دوم و این در #استسقاء_لحمی است. 👈🔹 و گاهی به سیم و این در #برص و #بهق است. ✅👈و این سه فعل به سه قوت به انجام رسد، و مشهور آن است که غاذیه وحدتش اعتباریست و مجموع این سه قوت است و آن قوتی را که #تشبیه_بالفعل از آن صادر می شود #مغیره_ثانیه گویند، و آن #واحد_بالجنس است و #مختلف_بالنوع به اندازه اختلاف نوعی اجزاء مغتذی، چه تشبیهات به عظم و لحم و شحم و رباط و عصب تباین دارند، پس به حسب اعضاء و اجزاء مرکب غواذیی مختلف بالنوع و بالعدد می باشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

Hakim1.pdf ـــــــــ معرفی حکیم ملاهادی سبزواری ــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

أشبه فواکه (میوه) به اغذیه حقیقیه #انجیر_پخته است و #انگور_پخته و از اینها بنابر کثرت تغذیه حصول ضرر کمتر متوقع است، و كذا #خرمای_تر که به تازی «#رطب» گویند - در شهری که مروّج است اکل او قریب به #غذای_حقیقی است. و سوای این سه چیز هیچ کدام به این مقام نیست، و اکثری از فواکه اند که معفن دم و رديء الاستحاله اند و از این جمله است «#مشمش» (یعنی زردآلو) و«#خوخ» (یعنی شفتالو). 📙 مفرح القلوب ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

قاعده: در بیان آن که بعض چیزهاست که تناول آن بعد بعض حالات منهی است: بدان که هرگاه #ریاضت_مُتعبه کرده باشند، یا #غضب_مفرط نموده یا هر چه مسخن معده باشد، جداً به عمل آورده باشند، وی را از اغذیه هرچه سریع القبول است، مر فساد را چون ماهی و مانند آن نشاید داد، که فساد یافته اخلاط را فاسد خواهد ساخت، از این جاست که گفته اند در اکل #بطیخ(خربزه) که تناول او باید که بین الطعامین باشد، بهر آن که اگر #خربزه در #جوع_شدید مستعمل گردد، چون #سریع_الاستحاله است به فساد از قوت حرارت معده زود فاسد می شود. و به دستور اگر معده بالطبع مفرط الحرارة بود آنجا هم تناول این چنین اغذیه نشاید. همین سبب است که در بعض امزجه حاره، اغذیه غلیظ زود گوار می باشد و اغذیه لطیفه به عکس. 📙 مفرح القلوب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

«أما الماء، فلا يغذو» اما آب غذا نمی شود. و وجهش ظاهر است که وی رکنی است از ارکان بسیط [که] شایسته غذا نباشد، زیرا که در غاذی و مغتذی مناسبت شرط است؛ و مراد از این، آن است که آب صرف بی امتزاج به غذا شایستگی جزء اعضاء شدن [را] ندارد، لیکن چون به غذا آمیزد (خاصه که غذا یابس بالفعل باشد)، از مجموع حاصل می شود جسمی شایسته تغذیه و بدین وجه آب نیز غاذی است. 📙 مفرح القلوب ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

کرد آفریدگار به فضل خویش/ چشمت، به هفت پرده و سه آب، منقسم/ 📙اسرارالحکم ــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

معصرة : بالکسر، در طب عبارت است از تجویفی که در زیر جزو آخرین دماغ است مانند برکه ، که چون خون از اورده به دماغ درآید، اولاً در وی جمع شود، تا مزاج دماغ گیرد بعد از آن غذای دماغ شود. 📙بحرالجواهر ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

در بیان معصره: باید دانست که آورده و شرایین که به دماغ درآمده اند، اول در اسفل دماغ با هم در منتسج گشته اند و فوهات هر یک در دیگر مفتوح شده و از آن فضایی مقعر، در آنجا که بطن اوسط است حاصل آمده و فضای مذکور را اطبا «معصره» گویند. و معصره دو نفع دارد: 1⃣🔹یکی آن که خون که به غذای دماغ می آید، نخست در اینجا درنگ کند و در توها و شکنهای آن بگردد، و به مزاج دماغ قریب شده و صالح غذای او گردد. 2⃣🔹دوم آن که فضلات دماغی در وی مجتمع شود به تدریج و به حنک منحدر گردد. و بعده، شعبه های اورده و شرایین از معصره متفرق شده اند به جانب دماغ و نزدیک بطن اوسط رسیده شعبه های مذکور غلظت و آگندگی پذیرفته اند. پس بعضی به خلف و نواحی رفته و بعضی به مقدم دماغ ممتد گشته. آنچه به مقدم آمده با شرایین صاعد که در این جاست ملاقی شده و شبکیه و مشیمیه که طبقه چشم است از اینها ناشی می شود. 📙مفرح القلوب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

🔺️ چهار دقیقه درباره‌ی اینکه: "چرا کسانیکه هدفشان در زندگی شاد بودن است، بیشتر از دیگران غمگین هستند؟!" #یادگاری_صوتی (۸) 🆔️ @yaminpour

اقسام جذب سه است: 1⃣🔹یکی ضرورت خلا 2⃣🔹 دوم جذب حرارت : عضوی که بسیار گرم می شود، جذب ماده می کند. 3⃣🔹 سوم جذب اعضاء، غذا را. 📙 التشریح ــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

اما «دل» چون اقوای اعضا است، جذب او اقوی از همه اعضاء خواهد بود به قوت جاذبه که مخصوص به هر عضو است، و چون سخونت او به حد افراط رسیده از این رهگذر، جذب تمام دارد، و در وقت انبساط به واسطه ضرورت خلا هم جذب می کند. و از این سه جذب، غذای وافر به دل دایم می رسد، آن قدر که برای او و تحلیل بسیار که هست وافی باشد، و زیاده بماند که صرف غذای ریه شود. 📙 التشریح ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

💢في ورم أذني القلب 🔹هذه علة تعرض بعقب #الأمراض_الحادة و#الحميات_المزمنة . 🔹و علامته : 1⃣👈أن يجد العليل عند فم المعدة مع الصدر والرئة ثقلاً 2⃣👈و حالة شبيهة بالغشي 3⃣👈و يكون وجهه شديدة الصفرة 4⃣👈عيناه متهبّجتين 5⃣👈وعند انبساط القلب يجد انقطاعاً في انبساطه . ✅وعلاجه : ترك الرياضة و صبّ المياه الملطفة على الصدر و تضميد الصدر. 📙 منبع: الاسباب و العلامات(نجیب الدین ابوحامد محمد بن علی السمرقندی) ـــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim