#ایران_همدل
اگر میخواهیم از ضلالت در بیاییم و به اصل وجود برگردیم باید لحظه به لحظه، هم در ظاهر و هم در باطن ببینیم چه امر ونهی هایی از خدا هست
باطن من الان کجاست؟
محبت من کجاست؟
از حکمتهای حضرت امیر صلوات الله علیه است اِجعَل هَمَّكَ و جِدَّكَ لآخِرَتِكَ .
تمام هَمّ و غم تو و تلاش تو صرف در خلاصی و نجات از عقوبتها و غیر خدا باشد
در حالیکه تمام همت و تلاش ما که نام خود را شیعه و پیرو حضرت گذاشتیم برای دنیاست
چه بخوریم، چه بپوشیم، چطور مال بیشتری جمع کنیم، چطور خوش بگذرانیم، چطور بیشتر لذت ببریم،
تکراری نخوریم، تکراری نپوشیم...
حالا در این بین از دین هم چیزی یاد بگیریم و عمل کنیم که مؤاخذه نشویم
واقعا ما خدا را میخواهیم ؟
تصمیم میگیریم نماز قضا بخوانیم بعد نمیشود
نماز شب بخوانیم نمیشود
فلان گناه را ترک کنیم نمیشود...
خب حالا نشد که نشد باز وقت هست ناراحت نمیشویم
اما غذا خراب شد و به شکم نرسید چقدر ناراحت میشویم
لباس نو اگر پاره شد چقدر ناراحت میشویم
اگر برای دانشگاه، مدرسه یا اداره خواب بمانیم،
در کاردنیا خواب بمانیم
چقدر ناراحت میشویم
چقدرافسوس میخوریم که چرا دیر شد، چرا نشد، چرا اینطور شد
اما اگر نماز شب خواب بمانیم انگار نه انگار
به نماز قضا یا ترک فلان معصیت موفق نشدیم انگار نه انگار
وقت هست!!!
ما دغدغه خدا نداریم
طلب آخرت نداریم
اگر کسی واقعا خدا را بخواهد،
اگر امری از خدا ضایع شد بسیار افسوس میخورد،
خود را مواخذه و تنبیه میکند که تکرار نشود،
محبت به خدا داشتن یا در طلب خدا بودن به حرف نیست
نميشود نماز اول وقت خواند ولي بعد از نماز هرچه پيش آمد، پيش آمد
اين نشانه محبت نيست
اگرمجنون فقط حرف بزند كافي نيست
اصلا به عاشق نميشود گفت بنشين و كاري نكن
مجنون هميشه به ياد ليلي بود
درراه رفتن، درحرف زدن، در كار كردن،...
محبت واقعي بايد آثارداشته باشد آثارش ذكر دائم است
بعد اطاعت دائم است، مجاهدت دائم است.
پشتیبانی و حمایت ازمتعلقات آن معشوق است،
مجنون سگي را نوازش ميكرد كسي ديد و گفت احمق سگ را نوازش ميكني؟
گفت اين سگ از درب خانه ليلي رد شده...
محبت به خدا ، محبت به امیرالمومنین (ع) ايجاب ميكند اگر خبري درعالم نسبت به جنايات به شيعيان بود قلب این عاشق آزرده شود،
اگر نشد شيعه نيست
آنقدر بايد محزون شود کأنّ براي خودش اتفاق افتاده
وگرنه از ايمان خبري نيست،
يعني محبت به خدا نيست،
شيعه نيست،
اگر شما براي شيعياني كه به آنها ظلم ميشود دعا نكنيد مواخذه ميشويد،
اگر براي تعجيل فرج دعا نكنيد مواخذه ميشويد،
كسي كه عاشق باشد اين مسائل از درون مي آید نياز به تذكر من هم نيست.
مواخذه خدا را هم نميشود تحمل كرد مانند مواخذه من وشما نيست...
#در_حرم_یار
#سیدعربی
Eitaa.com/darharameyar
#ایران_همدل
خدای متعال به انبیاء و اولیاء الهی و شیعیان آنها وعده پیروزی داده است
هم در دنیا و هم در آخرت
واگر مومنین این وعده پیروزی را حقیر بشمارند یا خیلی دور ببینند استقامت و پایداری خود را در برابر دشمنان و در برابر مصائب از دست میدهند و دچار قساوت قلب میشوند
بايد به آينده هايي که خداي متعال براي مومنینن در نظر گرفته واقف شد و به آن آينده ها ايمان داشت؛
میفرماید «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»(روم/60)؛
حتی وعده پيروزي در همين دنيا را هم داده است؛
«انَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ»(اعراف/128)؛
اگر ما در انتظار پيروزي قطعي نباشيم استقامت خيلي دشوار مي شود.
اگر ما آینده را خیلی دور و یا دور از دسترس ببینیم دچار قساوت میشویم
و این نزدیک بودن پیروزی به معنای یک روز و دو روز نیست
وعده قرآن حتی در مورد قیامت همین است که «أَلَيسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»(هود/81)؛
پس اگر مومنین احساس کنند هدف دست نیافتنی است و فرصت فراوان است بازنده میدان هستند
و استقامت و پایداری خود را از دست میدهند
از بصيرت هايي که نبي اکرم و اهل بيت ایشان(ع) به ما داده اند و به استقامت ما در راه کمک مي کند، اين است که با تصرف خود، آن آينده هاي دور را براي ما نزديک مي کنند.
نزديک ديدن آينده هاي دور و وعده هاي الهي نیازمند ایجاد تحول معرفتي در انسان است؛ این تحول با حرف به دست نمي آيد
اگر ما به جاي اصحاب سيدالشهداء(ع) بوديم و حضرت در شب عاشورا به ما مي فرمودند:
فردا به ظاهر شکست می خوریم و همه ما کشته مي شويم (البته در واقع شکستي برای امام(ع) وجود ندارد) و حتی من هم به شهادت مي رسم و آن حکومت عدلي که شما دنبال آن بوديد به آينده هاي بسیار دور موکول مي شود، ما چه می کردیم؟...
اگر الان در این ميدان پایداری و مقاومت به من وشما بگویند که باید همه هستي و جان خود را بدهيد وحتی بدنام شويد وعزيزان و اهل بيت شما تحت فشار قرار بگیرند
و آينده اي هم که در انتظارش هستید بسیار دوردست است، آیا ما حاضر بوديم مال و جان و ناموسمان را بدهيم و مانند اصحاب حضرت بايستيم؟
چه تحولي در انسان پيدا مي شود که مي تواند وعده های خدا را نزديک ببيند؟ که البته نزديک هم هستند؛
در مسیر استقامت برای خدا نباید به دنبال ميوه هاي زودرس بود؛
اين ميوه ها بايد برسند تا چيده شوند؛
ميوه درختان با هم فرق مي کنند، يک ميوه اي در پاييز برداشت می شود، و میوه ای دیگر در فصل بهار؛ بنابراین بايد به وعده هاي خدا اميدوار بود و وعده را شناخت...
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar
#فاطمیه
#ایران_همدل
وقتی گفته میشود یک نظام کارآمد است یا نیست، باید مشخص کرد که منظور از نظام چیست؟
منظور از کارآمدی چیست؟
چه کسی میخواهد این کارآمدی را قضاوت کند؟
و این قضاوت، با چه معیاری سنجیده میشود؟
نظام دو معنای انتزاعی و عینی دارد: نظام گاه به نهاد و گاه به سازمان اطلاق میشود.
منظور از سازمان، افرادی هستند که در خارج موجودند و با هم ارتباطاتی دارند
وقتی درباره کارآمدی نظام صحبت میشود، گاهی منظور همان مفهوم انتزاعی است یا به یک معنا ایدة نظام است که آیا کارآمد است یا نیست؛
و گاهی منظور این است که کسانی که متصدی اجرای این نظام هستند، آیا آنها درست عمل کرده اند یا خیر. اینها دو معنای متغایر، اما مرتبط هستند،
و البته باید بین آنها تفاوت قائل شد
اگر نظام به هدف نرسیده، به ناچار باید ببینیم اشکال از کجا بوده است؟ آیا از ایدة نظام یا نهاد بوده است که باعث شده به هدف نرسیم و باید در این فکر، ایده و سیستم اعتباری تجدیدنظر کنیم تا شاید کارآمد شود؟ یا اشکال در کسانی است که مجری آن بوده اند و آنها به درستی عمل نکرده اند تا نظام به همه یا بخشی از اهداف مطلوب دست یابد؟...
بینش مادی اصالت را به ماده و مادیات میدهد و زندگی را منحصر در همین زندگی دنیا میداند و سعادت آن هم همین خوشی و تحقق لذات است.
کسانی که اینگونه می اندیشند، هنگام قضاوت دربارة کارآمدی نظام، بررسی میکنند که آیا این نظام آنها را به این اهداف مادی دنیوی رسانده یا نرسانده است.
برای آنها معنای کارآمدی رسیدن به همین اهدافی است که خودشان میخواهند
صاحب نگرش مادی فقط میخواهد در همین زندگی چندساله ـ حدود صد سال، اندکی کمتر یا بیشتر ـ خوش بگذراند، خوب بخورد، خوب بپوشد، آرام باشد و مزاحمی نداشته باشد، و اگر نظام این را تحقق بخشید، از منظر او کارآمد است.
اما در نگرش دیگر، اهداف بالاتری نیز هست.
این همان اختلاف بین دینداری و بی دینی است.
ادیان آمدند بگویند کل این نظام زندگی و دنیای شما در نسبت به زندگی حقیقی و ابدی، مانند یک چشم بر هم زدن نسبت به یک زندگی صدساله یا هزارساله است
و بعد از آن، حیاتْ تازه شروع میشود. تا چه زمانی ادامه دارد؟
تا بینهایت.
پس هدف از نظام برای چنین کسانی این است که آن سعادت ابدی را بدست آورند.
یعنی هر چه نظام در راستای این هدف موفق تر باشد، کارآمدتر است. اما اگر در این مسیر تأثیری نداشت، هر چقدر هم لذایذ را در این دنیا تأمین کند، از این منظر کارآمد نیست.
پس این مسئله به نوع نگاه به انسان بازمیگردد...
آیت الله مصباح (ره)
#در_حرم_یار
Eitaa.com/darharameyar