eitaa logo
در حرم یار
1.6هزار دنبال‌کننده
775 عکس
36 ویدیو
3 فایل
جلسات مباحث آیت الله محمدشجاعی(ره) و گزیده ای از نکته های بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی از لسان استاد سیدعربی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین : @DarharameyarAdmin «تبادل و تبلیغ نداریم»
مشاهده در ایتا
دانلود
حلول ماه ربیع بر شما مبارک ان شاء الله این ماه بهاری باشد که قلوب همه ما را زنده کند و حیاتی نو ببخشد ما که از صبح تا به شب زندگی مان همه اش لهو بوده و بیهودگی، عمری را در این دنیا گذراندیم و خاکها بر روی قلب انباشتیم... بعضی از انسان ها در ایامی که گذشت صید عالم غیب شدند و اراده و قدرتی یافتند و قلب خود را آزاد کردند... ما جاماندگان هم امیدواریم در این ماه عزیز بتوانیم خود را در کمند غزالان عالَم غیب بیاندازیم ، و آن خوش چشمان عالَم غیب ما را نیز ببینند و بپسندند و شکار کنند که که این در دام افتادن، خوب در دام افتادنی است... Eitaa.com/darharameyar
... هر وجودی، هر موجودی، هر قدرتی که قید خورد ، می شود محدود ، همین که محدود شد می‌شود محتاج پس او خدا نیست... ما نمی توانیم از ذات خدا تعبیری داشته باشیم چه بنامیم ؟ بگوئیم واجب است ، خُب واجب یک وجود قید خورده است ، یعنی وجودی که قائم به ذات است ، آیا بگوییم که آن چیز حقیقت است ، خب حقیقت یعنی وجودی که ثابت است ، باز قید می‌خورد آیا بگوییم آن چیز ازلی است ، خُب ازلی بودن هم برایش قید است حتی اگر بخواهیم بگوییم، او وجود است ، خُب وجود هم از وَجَدَ میاید ، از وجدان میاید ، یعنی پیدا شده ، یعنی او یک چیزی است که پیدا شده ، پیداست همین هم خودش یک نوع قید است. پس چیزی در مورد او نمی‌توانیم بگوئیم ، هیچ خبری نمی‌توانیم بدهیم ، غیر از اینکه فقط به دلالت عقل و تجلیات او باید گفت چنان چیزی باید در این عالَم باشد که همه موجودات محدود و فقیر و مُتّکی و قائم به او باشند و او خودش قائم به ذات خودش باشد ، خدای حقیقیِ حقیقی همان است... Eitaa.com/darharameyar
طرف تا می خواهد دعا بخواند اول بالای صفحه را نگاه می کند که آیا مرحوم آقا شیخ عباس قمی (ره) فرموده هر که این دعا را بخواند ثوابش برابر باهزار حج است یا خیر این بد است که آدم بخواهد با خدا این گونه رفتار کند که خدایا بده تا بخوانم نماز را. یا بخوانم دعا را انسان نباید این گونه باشد « مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ » چشمت را به کسانی بدوز که پاکبازند، فقط وجه الله را در نظر دارند. خودت را با اینها همراه کن. پاکبازی شیوه عاشقان است، شیوه عاقلان نیست. عاقل می گوید: اگر این را بدهم باید چیزی به جای آن بگیرم. اما عاشق است که می گوید: هرچه دارم میدهم در راه معشوق هر چه دارم قمار میکنم آن هم به قصد باختن نه بردن خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بِنَماند هیچش الا هوس قمار دیگر قمار عشق دو شرط دارد : ۱. هر چیز که داری را رو کنی: پاک بازی. ۲. به قصد باختن قمار کنی نه بردن: بی مزد باختن. مانند اباعبدالله (ع) که همه چیز را رو کرد و هیچ چیز برای خود نگه نداشت بدون این که بگوید چه می خواهم. فقط می گوید این قمار این قدر دوست داشتنی است و لذت دارد که انسان هر چه دارد می خواهد ببازد در راه معشوق... Eitaa.com/darharameyar
خطبه ای از وجود مقدس سیدالشهداء (ع) از کتاب مناقب نقل شده که در مجلسی که معاویه حضور داشت، حضرت خودشان را معرفی می کنند، بعد از اینکه شخصی سوال کرد، «سَمِعَ رَجُلٌ يَقُولُ مَنْ هَذَا الَّذِي يَخْطُب » این آقایی که خطبه می خواند چه کسی است حضرت فرمودند: «نَحْنُ حِزْبُ اللَّهِ الْغَالِبُون »؛ چنین صفتی را برای خودشان بیان کردند و خودشان را اینگونه معرفی کردند؛ «نَحْنُ حِزْبُ اللَّهِ الْغَالِبُون وَ عِتْرَةُ رَسُولِ اللَّهِ الْأَقْرَبُونَ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ الطَّيِّبُونَ وَ أَحَدُ الثَّقَلَيْن »؛ در خصوصیت اولی که حضرت بیان کردند، خودشان را به عنوان حزب اللهی که غلبه هم با آنهاست، معرفی کردند. در قرآن در دو جا از حزب الله صحبت شده؛ یکی در سوره مبارکه مائده و یکی هم در سوره مبارکه مجادله است. در هر دو مورد هم بحث از یک جریان نفاقی است که در مقابل جریان حزب الله هستند. در سوره مبارکه مائده بحث از این است؛ جمعیتی هستند که در داخل دنیای اسلام ارتباط با دشمنان اسلام دارند، مراوده و ارتباطی دارند و ریشه این ارتباط را هم قرآن به یک بیماری دل برمیگرداند و می فرماید، اینها بیمار دل اند و ارتباط با دشمنان بیرون از دنیای اسلام دارند خدای متعال خطاب می کند به مومنین که شما با کفار ارتباط و موالات و ولایت برقرار نکنید، آنها را اولیاء خودتان نگیرید. «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» اگر کسی با اینها این ارتباط از جنس تولی برقرار کند، از خود آنهاست. صرف اینکه داخل دنیای اسلام است، موجب نمی شود که مسلمان باشد. اگر رابطه اش با کفار رابطه موالات بود، «مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» کسی تولی به آنها پیدا بکند از جمله آنها خواهد بود. «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمين »؛ داخلِ در قوم ظالم می شود. این قوم ظالم هم در قرآن معرفی شدند که چه کسانی هستند، بنابراین یک نکته اینکه جمعیتی هستند در داخل دنیای اسلام که با وجود منع خدای متعال از موالات با یهود و نصاری و کفار که بیرون دنیای اسلام اند، موالات برقرار می کنند. «فَتَرَى الَّذينَ في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فيهِم » یعنی با سرعت تلاش می کنند که موانع را از سر راه بردارند؛ «يُسارِعُونَ» ظاهرا دو طرفی هم هست؛ هم آنها بدشان نمی آید که یک نفوذی در دنیای اسلام داشته باشند، هم اینها به سرعت میروند و با همدیگر گره می خورند. بعد عذری که می آورند این است، «يَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصيبَنا دائِرَة» می گویند نگرانیم که حوادث ما را در بر بگیرد. بالاخره قدرتمند اند، می آیند ما را در احاطه دشمنی خودشان قرار میدهند. خدای متعال می فرماید اینطوری نیست بحث نگرانی و خوف از این که مبادا خطر آنها را تهدید کند نیست، خودشان دلبستگی دارند.... Eitaa.com/darharameyar
صبر برای خدا به این معنا نیست که انسان بدی ها، اشکالات و ضعف های طرف مقابل را تحمل کند و هیچ کاری انجام ندهد. اتفاقاً ما تعبیرمان این است که صبر برای خدا یک صبر فعال است، پویا است. یعنی وقتی انسان برای خدا صبوری می کند به این معنا نیست که منفعل باشد، و هر کس آمد بر سرش بزند یا هر که می آید یک تلنگری به او بزند. خیر اگر هم یک کسی آمد یک تلنگری زد، تو سری زد، این شخص صبر می کند که ببیند چطور باید با این مواجه بشود نه اینکه در پاسخ و عکس العمل عجله کند فلذا همیشه در سنت های الهی، ما انسان های صبور را که می بینیم، می بینیم انسان هایی بودند که به دنبال تغییر محیط به نفع مصالح زندگی،و مصالح اجتماعی، بودند. منفعل نبودند صبر به معنای انفعال و بی تفاوتی نیست ما در دنيایی زندگي مي‌کنيم، که زمان جزء آن است. براي رسيدن به اهداف بايد زمان را تحمل کنيم، نپذیرفتن زمان باعث افسردگی میشود قاعده بازی در دنیا صبر فعال است عجله نمي‌گذارد به نتيجه برسي. دنبال چه مي‌گردي؟ مي‌خواهي به کجا برسي؟ با صبوري مي‌تواني برسي. آنچه باعث مي‌شود نرسي عجله است و بي تابي است و زمان را تحمل نکردن است. منتظر شرايط خوب زندگي هم نباش باز صبر این نیست که منتظر باشی که شرايطي که دوست داري ايجاد شود تا بتواني خوب زندگي کني صبر فعال یعنی بتوانی در هر شرايطي خوب زندگي کني! نه اینکه منتظر باشی زندگي بر وفق مراد شود تا لذت ببري وقتي مي‌گوييم صبر کنيد يعني به خودتان خدمت کنيد و مراقب خودتان باشيد يعني اگر کسی ظلمي به تو کرده تو با ناصبوري به خودت ظلم مضاعف نکن.. Eitaa.com/darharameyar
ترک کلی نماز جمعه موجب بسته شدن و ختم قلب می‌شود و نوعی بی اعتنایی به خداست. «ید الله مع الجماعه» دست خدا با جماعت است. خود این جماعت، خیلی در تشبه انسان ها به خدا، نقش دارد، زیرا هر انسانی مظهر اسمی از اسماء الله است، وقتی که اینها با هم جمع می شوند، (انسان ها در یکجا) سنخیت بیشتری با خدا پیدا می کنند. و لذا گرفتن فیوضات از خدا قویتر می‌شود، این است که هر چه اجتماع مسلمانان بیشتر شود، شرکت در اجتماعات بیشتر شود، گرفتن عنایت ها و فیوضات رحمانی، رحیمی، هر کس حالا به تناسب خودش، اینها قویتر و بیشتر می‌شود... لذا حضور در جماعت مسلمانان ترک نشود... نماز جمعه، سنت حسنه ی رسول خداست. ترک این سنت ها، خسارت های جدی برای جامعه دارد، فساد جامعه، تباهی جامعه... مشکلاتی که برای مردم پیش می آید، اینها همه به خاطر این است که جماعت های مسلمین سهل گرفته می شود و یا اصلا بر پا نمی شود و یا وقتی که بر پا می شود، مردم شرکت نمی کنند، اینها ضررهای جدی دارد، این ضررها به خودمان برمی گردد... Eitaa.com/darharameyar
گزیده شب گذشته هفتم شهریور ... کسی که چشم انداز مادی برای خودش ترسیم کرده، هر نعمتی پائین تر از آن بدستش برسد نمیتواند لذتش را ببرد یکی از علل اینکه ما از داشته ها لذت نمیبریم یا نمیتوانیم شاکر باشیم همین است که همیشه به بهتر و بزرگترش فکر میکنیم و دنبال وسعت دادن آن هستیم... به آنچه داری اگر راضی باشی میتوانی از آن لذت هم ببری و شاکر باشی حضرت امیر صلوات الله علیه فرمودند «مَنْ‏ كَثُرَ مُنَاهُ‏ قَلَّ رِضَاهُ». هر کس آرزوهایش زیاد شود رضایتش کم خواهد شد.‏ به همین خاطر نسبت به داده های خداوند ناسپاس خواهد بود. رشته هر چه طولانی‌تر بشود بیشتر گره می‌خورد آرزوی انسان هم همین است هر چه طول امل باشد انسان مبتلای به گره‌های زندگی می‌شود... رَحِمَ اللَّهُ قَوْماً کَانُوا سِرَاجاً وَ مَنَاراً کَانُوا دُعَاةً إِلَیْنَا بِأَعْمَالِهِمْ وَ مَجْهُودِ طَاقَتِهِمْ خدا رحمت کند آن گروهى را که چراغ درخشان و راهنماى مردم بودند. مردم را به‌وسیله اعمال خود به‌سوی ما دعوت می‌کردند... خب چه کسانی میتوانند چراغ و راهنمای مردم باشند؟ استاد اخلاق خوبی باشند مردم را بوسیله اعمالشان به خیر وصلاح دعوت کنند ؟ همه دنبال کسی میگردند که ببینند یا بشنوند یا بفهمند که مثلا فلانی خواب های آنچنانی دارد مشاهدات آنچنانی دارد کرامات خاص دارد و... بعد میگویند الحمدالله پیدا کردیم این دیگر به عالم بالا وصل است و راهنمای خوبی است، ولی خداست و... اتفاقا بسیاری مواقع اشتباه کردی محبوب ترین اولیا خدا پیش خدا معمولی ترین آنها هستند اصلا چیزی از آنها نمیبینی ... متاسفانه ما خودمان هم دنبال غیر معمولی شدن هستیم دنبال این هستیم که مثلا با چند سال کلاس و عمل و ذکر و نماز و .... چیزی ببینیم، چیزی بشنویم، خبری در وجودمان بشود و ... غیر معمولی بشویم خیلیها در وادی سلوک که می افتند دنبال یه اتفاق عجیبی در خودشان یا زندگیشان هستند نه اشتباه نکن، خبری قرار نیست بشود... از این فضای انتزاعی که برای خودتان از انجام عبادات ساختید باید بیایید بیرون... آنها که دنبال چیز عجیب و غریبی هستند چون به آن نمیرسند از وظیفه یومیه خود غفلت می کنند می بینند وظایف تکراری شده، فرسایشی شده، خسته کننده شده، به جایی هم که نرسیدند، روز و ماه و سالها هم گذشت هیچی به هیچی بعد افسردگی، بعد آرام آرام ناامیدی، بی حالی، بی انگیزه گی، سستی و ترک وظایف در حالیکه اتفاقا و دقیقا خدا همین را می خواهد یعنی اصلا می خواهد این فرایندِ تکراری و خسته کننده برای تو رخ بدهد چرا ؟ ... Eitaa.com/darharameyar
انسان بايد بداند راه درست چيست تا موفق به عمل بشود بايد از راه درست ياد گرفت از حِكَم اميرالمومنين (ع) است كه فرمودند (العلم بلاعمل وبال و العمل بلا علم ضلال ) انسان بداند وعمل نكند وبال است ، كمال نيست و عمل بدون علم هم گمراهي است كسي كه عملش با علم صحيح نباشد حركتش بدون ضلالت و گمراهي نخواهد بود امام صادق (ع) از حضرت امير (ص) نقل ميكنند كه فرمودند عمل اگر با تقوي همراه باشد كم نميشود ، كسي شايد ظاهر عملش كم باشد ولي باتقوي است ، عملي كه با تقوي همراه باشد كم حساب نميشود ، چگونه كم باشد آنچه كه قبول ميشود ؟ كه خدا از صاحبان تقوي قبول ميكند همه سعي كنيد تقوي داشته باشيد تا عمل شما مقبول شود... درد ما بايد اين باشد كه گناه را ترك كنيم وبدانيم اعمال مستحبي و ترك بعضي مباحات نبايد باعث تسلي ما شود وقتي انسان تقوي ندارد هيچ چيز از جمله زيارت رفتن ها بدرد نميخورد ولی تسلي بخش است و اميد ميدهد كه خطرناك است كسي كه روزبه روز محرمات را ترك ميكند و واجبات را انجام ميدهد در حال پيشرفت است از تسلي ميترسم چون پيشرفت را كم ميكند اينگونه افراد باب توسل را شروع كنند توسل براي اينكه عاجر مانده اند كه در نفس خود و شيطان گير كرده اند سعي ميكنند وخراب ميكنند اگر ميخواهيد به مستحبات عمل كنيد مراقب باشيد كه موجب ترك واجبات نشود و تسلي شما نشود و ناراحتي شما را كم نكند از اينكه گناهان را ترك نكرده ايد   Eitaa.com/darharameyar
اسعدالله ایامکم حال و روزتان با امام زمان (ع) خوش و خرم اگر چه غنیمت است که بحمدالله در بیعت امام زمان (ع) هستیم اما خب بیعتی است ظاهری حضرت بقیه الله الاعظم اواحنا فداه نور هستند و ما ظلمت بین ظلمت و نور جنگ است، تضاد است. اگر کسانی مردانه عزم کردند و پا در راه گذاشتند و گفتند می روم که از منطقه ظلمت عبور کنم و به آن منطقه نور برسم، این بیعت ارزشمند است اگر عمر او کفاف داد، ریاضت ، مجاهدت، خلوت و بیچارگی ها را گذر کرد و لایه ها را کنار زد، توانست از منطقه ظلمات وجود خود عبور کند و برسد به نور وجود خود مهدی همانجاست آنجا است که تو با امام آشتی کرده ای. با امام بیعت واقعی کرده ای. اگر به آن نور رسیدی که «هو معکم» اصلا با مهدی زندگی می کنی روز و شب. به دنبال چنین معرفتی باشیم ان شاءالله که وقتی به این نور رسیدیم ، هم با امام آشتی می کنیم و هم با ایشان ضدیت نداریم و هم بیعت حقیقی با امام می کنیم و هم عاشق امام می شویم... Eitaa.com/darharameyar
طَیِّباتی در وجود انسان هست که ما نمی‌فهمیم که هرچه انسان به لذت دنیا بپردازد آنها در وجودش خراب می‌شود و هرچه از لذات دنیا بپرهیزد آن طیبات را برای خود حفظ کرده است مومنین در طبقات مختلف این طیبات را در وجود خود حفظ می‌کنند و یا در طبقات مختلف خراب می‌کنند... آنها که زاهد هستند و راه تقوا و ورع را در پیش می‌گیرند می‌شود نام آنها را شیعه گذاشت آنها طیبات وجود خود را بیشتر حفظ می‌کنند غیر از اینکه از لذات حرام اجتناب می‌کنند از لذت‌های مباح هم اجتناب می‌کنند این‌ها اهل ورع و شیعیان امیرالمومنین (ع) هستند اما ما مُحبّ حضرت امیر هستیم شیعه نیستیم شبهه‌ای نیست که خصوصیات شیعیان به ما تطبیق نمیکند انسان هر اندازه از لذت‌های خود مانند خوردن و خوابیدن و آشامیدن و غیره کم کند به همان اندازه طیبات وجودی خود را حفظ کرده است به شما توصیه می‌کنم اولاً به امتثال در واجبات که بسیاری از لذات در انجام واجبات ترک می‌شود و قسمت مهمی از طیبات حفظ می‌شود همینطور در ترک گناهان و لذت‌های حرام نیز التذاذ شکسته می‌شود و در نتیجه طیبات وجودی حفظ می‌شود در انجام مستحبات نیز بسیاری از لذت‌ها شکسته می‌شود و بسیاری از طیبات حفظ می‌شود مانند نماز شب خواندن و مستحبات دیگر به انواع مختلف، پس توصیه می‌کنم اولاً واجبات را حتما ترک نکنید ثانیا گناهان را حتماً ترک کنید ثالثاً در مستحبات هرچه می‌توانید قدم بردارید بعد از این، قدری از خوردن‌ها و آشامیدن‌ها اگر ضرورت طبی نبود و ناراحتی مزاجی ندارید و مشکلی برایتان پیش نمی آمد کم کنید... Eitaa.com/darharameyar
مردم خیلی به علوم دنیایی خودشان مغرورند و چقدر هم برای بدست آوردنش دست و پا می‌زنند و هزینه ها می‌کنند کشفیات و اختراعات و مقاله ها و سمینارها و فضا و ... همه اینها خوب ولی همه محصول عقل جزئی انسان هست ، یعنی آن عقلی که دنیا با آن آباد میشود ، عقلی که حساب و کتاب های دنیایی با آن انجام میشود . اهل ایمان و معتقدین به معاد می‌بایست بیشتر دنبال علومی باشند که ابدیت خود را آباد کنند بحث این است که ما از این عالَم که به عالَم دیگر منتقل بشویم ، این عقل جزئی در ما تعطیل میشود ، یعنی همه اختراعات و اکتشافات و همه چیزهایی که بشر در حوزه علوم مختلف بدست آورده باطل میشود . بعد که به آنطرف میرود ، خودش را جاهل میبیند ، جهل در آن سو (یعنی عدم داشتن علوم معرفتی و توحیدی ) بسیار سنگین و درد آور است و بر ظلمات انسان افزون می‌کند فرض کنید یک پزشک، یک فیزیکدان، یک شیمی دان، یک مهندس و یا هر کس در هر رشته ای که هست ، وقتی که به عالَم بعد میرود ، او دیگر در آنجا طبابت که لازم ندارد ، فیزیک و شیمی و معماری و راه سازی و پل سازی که لازم ندارد تمام علمش را فراموش میکند اینها علومی هستند که در نهایت فراموشی دارد . لیکن بعضی ها متوجه شده اند که برویم دنبال یک علمی که ما این علم را بتوانیم با خودمان آنطرف ببریم ، نمی خواهم بگویم که علوم دنیایی تعطیل بشود ، خیر دنیا که نمیشود تعطیل بماند ، همه عارفان بزرگی هم که داشتیم مانند علامه حسن زاده رحمه الله علیه یا مانند همین مولوی ستاره شناسی میدانسته اند ، ریاضیات میدانسته اند ، طب میدانسته اند ... در همین حوزه های علمیه تا قبل از اینکه دانشگاه ها تأسیس بشوند ، علوم مختلف خوانده میشد، اگر یک نفر مجتهد میشده ، طبیب هم بوده ، مهندس هم بوده... دو کتاب را قدیم در حوزه میخواندند یکی به نام " اُکر-منلائوس " و یکی " اُکَر- ثاوذوسیوس " ، اینها دو کتاب هستند در هندسه ، در خاصیت کُره ، اُکر جمع کُره هست ، منلائوس و ثاوذوسیوس دو دانشمند یونانی بودند که این کتابها را نوشتند ، این کتابها تا چند سال پیش در حوزه ها خوانده میشد ، از کتابهای تخصصی سطح بالاست که در خاصیت کُره نوشته شده است . یک کتابی دارد خواجه نصیر به نام (کشف‌ القناع‌ عن‌ اسرار شکل‌ القطاع‌) ، قطاع دو تا مثلث هست که به درون هم رفته اند به صورت خاص ، نزدیک به ۴۵۰۰۰۰ هزار حکم از آن استنباط کرد ، همه اینها بوده است ، اما چیزی که هست اینها متوجه شدند که غیر از این علوم همت مضاعفی باید روی یک علم دیگری باشد ( این مهم هست ) ، یک علمی که بشود به آنطرف برد ، یک علمی باشد که با جوهر وجود انسان فهم بشود ، که آن علوم معرفتی و توحیدی است ، قدر مطالب توحیدی را بدانید قدر مطالب معرفتی را بدانید قدر کلاسها و جلساتی که بر علوم معرفتی شما افزون می‌کند بدانید... Eitaa.com/darharameyar
امر پنجم سجده گزیده جلسه شب گذشته : می گویند خلیفه الله شدن یعنی آینه خدا شدن یعنی اگر خدا عزیز است پس ما هرچه عزیزتر شویم و به عزت برسیم پس ما خدایی تر شدیم کامل تر شدیم، انسان تر شدیم یا خلیفه تر شدیم منتها باید عزت را درست معنا کرد بعضی ها فکر می کنند عزت یعنی ثروت و شهرت و پول و مقام و ... این ها عزت نیست این ها برای اعمال نفوذ بر دیگران است وسیله نفوذ و حاکمیت بر قلوب بقیه است... عزت اصلا یعنی تو از همه این ها بزرگ تر شوی و از همه این ها بالاتر بروی و از بالا به کل این عالم و این زندگی و این دنیا نگاه بکنی اصلا از بالا به طبیعت به بدنت به غریزه و به تمام وابستگی ها نگاه کنی و همه اینها برایت بی ارزش شود... عزیز یعنی کسی که نفوذپذیر نیست دقت کنید یعنی هیچ چیزی از او قوی تر نیست، او از همه قوی تر، از همه محکم تر است یعنی عزیز کسی است که ذلیل چیزی نیست نفوذ پذیر نیست... کسی که با پول و ثروت و شهرت و قدرت و ریاست و منزل و ماشین و حتی اولاد و حتی حسنات و عبادتش میخواهد خودش را عزیز کند این آدم عزیز نیست عزتمند نیست ذلیل آن اسباب است... عزت چطور به دست می آید باید بریم به محضر کسی که عزت برای اوست و از طرف اوست (هوالعزیز)... ارتباط آن با سجده کجاست... عدم سجود شما و عزتمندی شماست که باعث می‌شود از هر چیزی ایراد بگیرید، غر بزنید، بترسید استرس داشته باشید... ایراد و عیب گرفتن بر خدا در این فضاست در فضایی که با سجده و ذلت در برابر خدا به عزت نرسیدید به شهود و فنا نرسیدید و صعودی نداشتید که از بالا عالم را نگاه کنید به مقام عندیّت اگر برسید و عندالرّب باشید همه چیز را جای خودش می‌بینید... وقتی انسان نداند و نفهمد که محیط مدرسه محیط امتحان و سوال و جواب و درس و... است مسلم است که این سختی ها را اشکال بر محیط مدرسه می داند... انسان وقتی عالم را از منظر خودش دید عالم پر از عیب و ایراد است. ولی اگر از موضع خدا عالم را دید و در مقام عند الرب بود همه چیز را بجای خود می بیند و به تسبیح می پردازد. إِنَّ الَّذينَ عِنْدَ رَبِّكَ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحُونَهُ وَ لَهُ يَسْجُدُون ما می خواهیم عالم بر محور اراده ما بچرخد و از منظر خودمان عالم را نظاره می کنیم. اگر با اهواء و میل های ما سازگاری نداشته باشد بر آن ایراد می گیریم « وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُ‏ أَهْواءَهُمْ‏ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِن»... Eitaa.com/darharameyar