eitaa logo
در حرم یار
1.7هزار دنبال‌کننده
776 عکس
36 ویدیو
3 فایل
جلسات مباحث آیت الله محمدشجاعی(ره) و گزیده ای از نکته های بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی از لسان استاد سیدعربی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین : @DarharameyarAdmin «تبادل و تبلیغ نداریم»
مشاهده در ایتا
دانلود
لابد شنيده‏ايد كه در اسلام دستور و قانونى هست مبنى بر اينكه نشر و خريد و فروش و حتى قرائت كُتب ضَلال حرام است، مگر براى افراد معدودى كه تحت تأثير آن كتابها قرار نمى‏گيرند و با خواندن و قرائت آنها گمراه نمى‏شوند. اين دستور شايد در نظر بعضى‏ها عجيب و غيرقابل قبول جلوه كند و منافى با اصول آزادى تلقى شود ولى اگر درست توجه كنيم مى‏بينيم از نظر كلى، اين قانون نه تنها بى‏اشكال است بلكه خيلى هم لازم و ضرورى است. كُتب ضلال يعنى نشريات منحرف كننده، در دنیای امروز یعنی مقالات منحرف کننده، یا سخنرانیهای منحرف کننده و شبهه افکن، یا مطالب و فیلمها و عکسها و دروغ پردازیها و محرک های گوناگون و نادرست در فضای مجازی، که همه از مصادیق همین حکم است خواهيد گفت كه مقياس انحراف و ضلالت چيست؟ جواب اين است كه کتب و مطالب منتشره اولا باید با مکتب قرآن و روایات صحیح تطبیق داد و همینطور خوبى و بدى هر چيزى را از روى آثارش بايد شناخت؛ بايد ديد آن كتاب، آن مطلب، آن تبلیغ یا رسانه، چه اثرى در روح دریافت کننده ای كه مطالب آن را مى‏پذيرد مى‏گذارد؛ همان طورى كه اگر از ما درباره غذاى خوب و غذاى فاسد و مسموم بپرسند، عيناً همين جواب را خواهيم داد. مطالبی که نتيجه‏اش بدبينى و دلسردى يا تحريك شهوات و بى‏اعتنايى به مقررات عفت و اخلاق يا بى‏ايمانى و بى‏بندوبارى است از مصادیق بارز نشریات ضلال است. در همه اين موارد بايد به اثر و نتيجه‏اى كه عايد روحيه بشر مى‏شود توجه كنيم و با آن مقياس بسنجيم. مجموعاً اين نتيجه به دست مى‏آيد كه هر فرد از آن نظر كه مدير وجود خويش و مسئول سعادت خويشتن است، موظف است كه در مورد افكارى كه مى‏خواهد به مغز خود وارد كند مراقبت كند، و مسئولين اجتماع نيز از آن نظر كه مدير و مسئول جامعه‏اند وظيفه دارند كه مراقب اغذيه روحى اجتماع بوده باشند. گذشته از همه اينها ما از آن نظر كه مسلمانيم و هر مسلمانى مسئول سعادت برادران دينى خود هم هست، همه بايد مراقب يكديگر از لحاظ افكار و انديشه‏هايى كه به مغز خود وارد مى‏كنيم بوده باشيم... Eitaa.com/darharameyar
بسیاری اوقات سادگی راهکارها باعث می‌شود که ما از تأثیربخشی آنها ناامید شویم اگر به من باشد که در راه خیر قدم از قدم نمی‌توانم بردارم من اگر از خدا توفیق طلب نکنم و اعتقاد نداشته باشم که توفیق فقط از ناحیه خدا است «وَ ما تَوْفيقي‏ إِلاَّ بِاللَّهِ» (هود/88) نمی‌توانم کوچکترین قدمی را در مسیر خیر بردارم. بدون توفیق خدا کوچکترین قدم میشود سخت‌ترین کار و اصلا ناممکن امام سجاد (ع) وقتی با خدا مناجات می‌کند و وقتی از تحیُّر و حیرت سالکانی که در مسیر خدا قدم برداشتند صحبت می‌فرماید یک جمله دارد که دل انسان را آرام میکند و اینکه «أَنْتَ سَهَّلْتَ لَهُمُ السَّبِيلَ حَتَّى وَصَلُوا» خدایا تو هستی که راه بر اینها آسان می‌کنی تا به خودت برسند. یعنی ما با این خدا روبرو هستیم خدایی که با او بزرگترین کارها را می‌توانم انجام دهم. تمام راه‌های نرفته را با این خدا می‌شود رفت. در دعای ابو حمزه فرمود «وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ» آن که بار خود را بسته است و قصد خدا کرده است راه او کوتاه است. چرا؟ چون خدا بنا است کارها را آسان کند صحبت از توان من نیست اما اگر خدا نباشد، تنگ‌ترین راه‌ها و سخت‌ترین راه‌ها میشود راه رسیدن به خدا... Eitaa.com/darharameyar
این بچه ها، بچه های ما نیستند فرزندان خدا هستند همه انسانها قبل از دنیا و در مقام نفس کل مستقلا خلق شده اند منتهی وقتی قرار بر این میشود که به عالم دنیا هبوط کنند و حیات دیگری را در این عالم تجربه کنند به ناچار میبایست از مجرا و راه خاصی که منطبق بر این عالم ماده است ورود کنند لذا در صلب پدر و مجرای مادر قرار می‌گیرند و از این مجرا وارد این عالم می‌شوند یعنی پدر و مادر فقط مجرای ورود هستند نمیتوانند بگویند بچه مال من است یا بچه من است مثلا اگر یک درختی قرار است در این عالم به وجود آید باید بذری در دل خاک قرار بگیرد این جا آیا خاک که بذری در دلش قرار گرفته می تواند بگوید که این بذر مال من است؟ خاک مجرایی بوده که این درخت در این عالم جای بگیرد والا اصلِ این درخت در عالم لوح محفوظ بوده و هست و خواهد بود فقط از این مجرا به دنیا ورود کرد. تمام مخلوقات و صورتهایی که در این عالم میبینید همه تنزل یافته از آن صورت حقیقی خود در عوالم دیگر هستند لذا نمی‌توانیم بگوییم این بچه مال من است این بچه من نیست، بچه خداست. همه ما برای خدا هستیم. گاهی میبیند غم های ما، غصه های ما، اضطرابهای ما، عشق و علاقه های ما برای فرزندان، به گونه ای از حد میگذرد و بگونه ای آرامش را سلب میکند که انسان را از دایره شریعت و هدفی که برای آن هبوط کرده خارج میکند انسان بت پرست میشود فرزند بتی می شود که همه زندگی انسان را دربر میگیرد همه زندگی اش برای بچه می رود و بعد که این بچه را از انسان می گیرند، یا اتفاق ناگواری می افتد فرو می ریزد چه بسا کسانی که برای فرزندشان زحمتها کشیدند و این اولاد ناخلف میشود و یا برعکس از این جا معلوم می شود که دست ما نیست ما اختیار بسیار بسیار محدودی داریم آن هم در دایره اراده خدا این فرزند ولیِّ دیگری دارد کس دیگری است که اموراتش را مدیریت میکند ما واسطه ایم، امانت دار هستیم به وظیفه باید عمل کنیم از حدود خارج نشویم، و اول ناجی خودمان باشیم، اولِ دین این است که تو خدا را بشناسی و آخرِ دین آن است که همه چیز را رها کنی به خدا برسی اگر ما هنوز به خودمان چسبیده ایم معلوم می شود که هنوز به آخر دین نرسیده ایم... Eitaa.com/darharameyar
یکی از مواردی که اسلام از آن نهی فرموده است تحمیل کردن امور به دیگران است سعی بکنیم اکثر اموراتمان را خودمان انجام بدهیم و به دوش بکشیم مگر در مواردی که استثناء هست یکی از ویژگی هایی که ما در آموزه های دینی داریم و از ویژگی های انسان مؤمن بیان می‌شود این است که برای دیگران کم زحمت تولید می کنند، کم زحمت هستند. آدم هایی هستند که برای دیگران زحمت، آن هم زحمت های شخصی ایجاد می‌کنند این کار را بکن آن کار را نکن سر راه فلان چیز را برای من هم بخر نمکدان را بده قرص من را بیاور آب را برای من از یخچال بیاور یک استکان چایی برای من هم بریز قند را چرا نیاوردی، لباس من را چرا نیاوردی، کفش من را چرا تمیز نکردی، و بسیار مواردی که در منزل و محیط اجتماعی می‌بینید همه از این فرمان دادن ها آزار می بینند خوشایند نیست دین نهی فرموده به آن صمیمیت در محیط خانه خدشه وارد می کند پس سعی کنیم که این ویژگی مؤمنانه را در خودمان پرورش بدهیم، برای دیگران کم زحمت درست بکنیم و کم به دیگران دستور بدهیم و خواسته هایمان را خودمان به دوش بکشیم در خواست ها را بگذاریم در مواقع ضروری. یک موقع آدم افتاده می شود، مریض می شود، نیاز به کمک دیگران دارد آن موقع سعی بکند که از آن ها این درخواست ها را داشته باشد که ان شاء الله از خدای متعال میطلبیم هیچگاه نیازمند یاری هیچ بنی بشری نباشیم... Eitaa.com/darharameyar
اگر چه بعضی از فرزندان ما دچار خطا و اشتباه هستند و یا خلاف عقاید ما عمل می‌کنند اما توجه داشته باشید اگر والدین این فرزندان را طرد کنند یا هیجانی رفتار کنند یا تعصب آمیز برخورد کنند آسیب را افزایش داده اند وقتی خود آگاه فاصله ای را بین خود و فرزندان ایجاد کنند موجب گریز آنها از محیط امن خانواده می‌شوند. ما دو نوع فرار داریم گاهی فرزندان رسما از منزل فرار میکنند و باید در به در دنبالش بگردید و گاهی هم فرار یک فرار عاطفی است ترجیح میدهد اوقات خود را در بیرون از منزل سپری کند در خیابان پرسه بزند یا در اتاق خود مشغول فضای مجازی باشد... چون منزل را محیط ناامنی برای خود میبیند چرا بچه های ما نمی آیند حرف های خود را به ما بزنند؟ گاهی اوقات ظرفیت رفقا و دوستان بسیار بیشتر از والدین است می نشینند حرف طرف مقابل را تا انتها میشنود. صد بار هم می شنوند. و یک واکنش منفی هم شاید نشان ندهند. و اگر تجربه داشته باشند لا به لای آن شنیدن ها او را یک نصیحتی هم می کنند. که اتفاقا بسیار تاثیر گذارتر از نصایح والدین است گاهی لازم است اگر فرزند شما تمایل به اشتباه یا عمل ناصوابی دارد حتی با او به ظاهر همراه شوید و تا مسیری هم دنبال کنید و مستقیما واکنش نشان ندهید و این مطلقا به معنای موافقت نیست بلکه سیاستی باید در پیش گرفت که در حین همراهی و محبت و موافقت ظاهری، تجربیات و آثار سوء یک عمل را به شکل ظریف و غیر مستقیم تفهیم کرد در بسیاری از موارد داد وبیداد و نصیحت و امر به معروف برای آنها کارساز نیست باید تا آخرین درجه حدود شرع اجازه جولان داد پدر و مادر، زن و شوهر، هر یک بار که دچار هیجان می شوند و عصبی می شوند یک بخشی از آن اعتبار خود را از دست داده اند در هر محیطی اعم از خانواده یا اقوام و محل کار اعتبار آدم ها به تشخص آنها است. شخصیت هم اعتباری است نوع رفتار نوع کلام کنترل خشم کنترل هیجانات ... اسلام دین منطق و گفتار و عطوفت است جز با معاندین ما با فرزندان خود یا حتی مردم جامعه ای که مسلمان هستند ولو مسرف (گنهکار) محاربه که نداریم حتی کسانی هستند که در مجاورت شیعیان در حال زندگی اجتماعی هستند و معاند نیستند حقوقی دارند امام صادق (ع) فرمودند که روابط شما با کسانی که تفاوت با شما دارند باید روابط سلمی باشد. «احب للناس ما تحبون لانفسکم» یعنی چیزی را برای آن‌ها باید بپسندید که برای خود می‌پسندید. با این‌که با ما تفاوت جدی دارند. بعد حضرت فرمودند که آیا شیعه ما حیا نمی‌کند از این‌که یک کسی با شما تفاوت‌های زیادی دارد که حقوق شما را رعایت کند و شما حقوق او را رعایت نکنید. «اما یستحیی الرجل منکم ان یعرف جاره حقه و لا یعرف حق جاره» دشمن دنبال همین است. به دنبال بر هم زدن امنیت اجتماعی امنیت خانوادگی، امنیت اقتصادی و فرهنگی،... چون وقتی روابط به هم بریزد تمام باری که باید به مقصد برسد زمین میماند این همان پیچ و مهره ای است که باید سفت شود. در روایت میفرماید (صلوا فی عشائرکم) یعنی در قبائل خود اهل صله باشید. خیلی از این عشائر شیعه نبودند. حضرت می‌فرماید که در عشیره خود ارتباطات خود را وصل کنید. « وَ اشْهَدُوا جَنائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ، » «و کونوا لنا زینا» زینت ما شوید. فقط هم ارتباط با شیعیان نیست روایت مربوط به وسعت نظر است. «کونوا زینا» زینت ما باشید کجا زینت ما باشید؟ اتفاقا در کسانی که به ما متصل نیستند زینت ما باشید. آن کسانی که خودشان متصل به امام هستند که هستند ولی آن کسی که نیست شما باید زینت شوید. مایه آبروریزی اهل بیت نباشید.... Eitaa.com/darharameyar
متاسفانه میانگین ارتباط کلامی در میان خانواده های ایرانی روز به روز کمتر می شود و شما آرام آرام می بینید که همه تبدیل شده اند به یک صندلی تک نفره که رو به تلویزیون یا رایانه و لوح لمسی خود هستند گاهی اوقات، اصلاً زمان های متعدد پدر یک موقع غذا می خورد، مادر یک موقع، بچه ها یک موقع. این نشانه ی خوبی نیست. بعد می بینی متاسفانه آن افرادی که بیرون از خانه به این نسل چشم دوخته اند، بهتر می توانند نفوذ کنند و فرزندان ما را شکل دهند. یعنی امروز گاهی اوقات می بینید فرزند ما بیش از این که از مادرش به عنوان الگو استفاده کند، دارد از یک سلبریتی که نه سر و وضع مناسبی دارد، نه اخلاق مناسبی دارد، نه رفتار مناسبی دارد، الگوگیری می کند. دلیلش چیست؟ دلیلش این است که ممکن است آن گونه که ما باید نقش آفرینی لازم را برای فرزندانمان داشته باشیم، نداریم. این پدر و مادر هستند که می توانند مهم ترین نقش آفرینی را داشته باشند. ما خودمان را دست کم نگیریم. و حیف هم است ما پدر و مادرها گاهی اوقات خودمان را در حد نیازهای زیستی فرزندانمان خلاصه کنیم لذا آنی که مهم است آن روح حاکم بر خانه است که باید تربیتی باشد. یعنی وقتی می‌گوییم ما روز غدیر باید خوش خلق تر باشیم، خوش برخوردتر باشیم، لب‌هایمان خندان تر باشد یعنی همان روح حاکم بر تربیت، من قرار است امروز مهربان باشم و بچه ام باید این را بفهمد که من مهربان تر هستم. نه فقط روز غدیر، بلکه مَطلعی است، آغازی است، تمرینی است که این را سرایت بدهیم به روزهای دیگر. در این ایام غدیر یکی از کارهای خوبی که می تواند رقم بخورد این است که ما حتماً از ویژگی ها و مهربانی ها و الگوهای عملی امیرالمومنین علی (ع) برای بچه هایمان بگوییم منِ مادر امروز، که روز قبل از غدیر است، با خودم قرار بگذارم یک داستان زیبایی را از امیرالمومنین یاد بگیرم، مطالعه کنم، گوش کنم و این ها را برای فرزندانم روز غدیر بازگو کنم، این ها اثر دارد. یک صندلی بگذارد بچه ها را بنشاند، حتی همسر هم پای منبر مادر بنشیند، یک داستانی را مادر برای فرزندان و همسر بگوید. مطمئن باشید این داستان که مادر آن روز این گونه بیان می کند در عمق وجود فرزندان می نشیند یکی دیگر از نکاتی که ما می توانیم در این ایام انجام بدهیم، همان هدیه دادن به یکدیگر است. گاهی اوقات ما می گوییم بزرگترها به کوچک ترها هدیه بدهند ولی پیشنهاد این است در این عید غدیر کوچکترها هم به بزرگترها عیدی بدهند. و خصوصاً فرزندان به پدران و مادرانشان که آن ها را با محبت امیرالمومنین علی (ع) آشنا کردند تربیت جنس آن از جنس تار و پود است، بافت است. یعنی باید با حوصله این ها را درهم تنید تا یک نقش زیبایی را کشید... Eitaa.com/darharameyar
ماندگاری کربلا به برکت وجود مبارک حضرت زینب کبری و حضرت ام البنین سلام الله علیهما بود که کار بزرگی انجام دادند امیرالمؤمنین (ع) به جناب عقیل فرمودند که بانویی را که اصل و نسب داشته باشد، از بزرگان و دلاوران باشد را پیدا کن که به برکت او یک فرزندی رشد کند که آن فرزند هم همان نجابت، همان بزرگواری و دلاوری را داشته باشد. و یکی از کسانی که در جهان اسلام غوغا به پا کرد وجود نازنین حضرت اباالفضل (ع) بود که تحت تربیت و محوریت مادری بود همچون ام البنین سلام الله علیها یکی از ویژگیهای یک خانواده اصیل و نجیب مادر بودن و مادر خوب بودن است که در وجود مبارک حضرت ام البنین بارز و آشکار بود و مورد خواست و توجه امیرالمؤمنین علیه السلام شیطان در آخر الزمان که روزهای آخر عمر اوست تلاش خود را مضاعف کرده و همه نوع حمله ای را دارد که آرامش را بگیرد ، اطمینان را بگیرد. هر چه پریشانی است ایجاد کند. همه کار انجام می‌دهد و همه جنود خود را به خط میکند که ظلم کنند خیانت کنند، تجاوز کنند، حقوق را پایمال کنند. استرس و اضطراب ایجاد کنند، ترس ایجاد کنند، و یکی هم گرفتن نجابت و اصالت از خانواده است گرفتن نعمت مادر بودن و مادر خوب بودن است که آن مادریت تحت الشعاع قرار بگیرد تا بچه ها و نسل هایی که بوجود می آیند تحت تربیت کامل و مادری نمونه نباشند، رها باشند، فرزندانی که از حیا و غیرت دور باشند، به فکر دفاع نباشند، به فکر به داد رسیدن نباشند، به فکر دفاع از حرم و حریم نباشند، آدمهایی درست شوند که رشدی ندارند، لاابالی هستند، نجابت ندارند، اصالت ندارند و.... این کار شیطان است که در این زمانه با سیاستی خاص و ایادی خود به خوبی از عهده اش برآمده اینجاست که این بحث مهم مطرح میشود که فضیلت بانوان در عالم در چیست ؟ گاهی اوقات یک بحث غلطی برای بانوان مطرح میشود مانند بحث انزوا، گوشه نشینی، عزلت نشینی که قطعاً غلط هست. به او میگوییم شغل شما چیست؟ میگوید بیکار. بیکار یعنی چه؟ گاهی اوقات در این بحث دچار افراط و تفریط میشویم برای خانمهای بزرگوار خیلی فضائل وجود دارد باید هم باشد، مانعی هم ندارد، ممکن است خیلی شغلها و کارها را بشود برای بانوان نام برد ولی بالاترین شغل بحث مادر بودن است مادر خوب بودن است، همسر خوب بودن و در خدمت خانواده و تربیت خانواده بودن است که شاهکار تولید میکند، تربیت میکند، رسیدگی میکند و تحویل میدهد. این نباید فراموش شود... Eitaa.com/darharameyar
ما نباید امام حسین (ع) را تنها به عنوان یک شخصیت خیلی ارزشند ببینیم، بلکه این شخصیت قرار است الگوی زندگی ما باشد. به عاشورا باید مکتبی نگاه کرد. یعنی در زندگی‌مان جاری و ساری کنیم. اولین نکته، بحث اراده و عزم است. دومین نکته صبر است، صبر بر معصیت، صبر بر سختی‌ها، صبر بر مصیبت ها... دائم می‌گوییم حضرت زینب (س) صبور بودند. این صبر یعنی چه؟ آیا یک صبر منفعل که هر کاری دشمن خواست انجام داد، یا نه از جنس صبر فعال بود، و کربلا را مدیریت کرد؟ ما دقیقا این جنس از صبر را در زندگی نیاز داریم. امروز سختی‌های مختلفی را انسان می‌بیند. در معرض گناهان مختلفی قرار می‌گیرد، در معرض سختی ها و مصیبت ها قرار میگیرد که باید صبر فعال و پویایی داشته باشد نه ساکن و راکد و همراه با جزع و فزع یعنی چه ؟ یعنی ما بدانیم پشتوانه‌ی صبر هر انسانی باید آن نگاه ایدئولوژی و نگاه الهی‌اش باشد. یعنی من بدانم وقتی بر گناهی یا مشکلی صبر می‌کنم برای من پاداش است. برای من رشد است این را باید باور کنیم. شما در کربلا هم همین را می‌بینید وقتی اباعبدالله (ع) پیکر مطهر جناب علی اصغر را پشت یکی از خیمه‌ها دفن کردند، دست‌هایشان را از خاک تکاندند، لباسشان را از خاک پاک کردند، رو کردند به خداوند گفتند خدایا تو شاهد باش هر چه را که داشتم دادم. کسی که حسینی رشد می‌کند باید در این جایگاه قرار بگیرد. دقت میکنید ؟ ما گاهی اوقات می‌بینیم یک سری سختی‌های پیش پا افتاده داریم بعد ناله می‌کنیم، نفرین می‌کنیم، کفران نعمت می‌کنیم. یا یک مصیبت به فلانی می‌رسد اولین کاری که می‌کند نمازش را کنار می‌گذارد. اولین کاری که می‌کند شروع به کفران نعمت‌های الهی می‌کند... ما یک مقداری باید خودمان را در این مکتب حسینی تقویت کنیم. شاخصه‌های کربلا را بشناسیم بگوییم اراده را قوی کن، صبر را پرورش بده. می‌دانید که ما هر چه به عصر ظهور نزدیک می‌شویم سختی‌ها هم بیشتر می‌شود. دامن‌گیرتر می‌شود، فراگیرتر می‌شود. لذا حق فرزندانمان این است که اراده‌شان را تقویت کنیم صبر را در آن‌ها پرورش دهیم اگر با این شاخصه آن‌ها را تربیت نکردیم و پرورش ندادیم قطعاً در آینده با مشکلات جدی مواجه می‌شوند. زمین می‌خورند.. شما الان در برخی از جوامع بشری می‌بینید مرتب آمار خودکشی افزایش پیدا می‌کند. این‌ها ریشه‌ اش در چیست؟ ریشه‌اش در این است که او انتظار داشته راحت زندگی کند، انتظار داشته همه چیز بر وفق مرادش باشد، سنت الهی را در نظر نگرفته است... لذا نتیجه این می‌شود که کم می‌آورد. می‌خواهد خودش را نفی کند. نمیرود در برابر آن مشکلی که بوجود آمده مقاومت کند، و آن مشکل را از پا در بیاورد، و آن مشکل را شرمنده کند. بلکه خودش کم می‌آورد. و لذا می‌خواهد خودش را محو کند... مثلاً شما می‌بینید یک پدر و مادری با ماشین می‌روند. بچه‌شان هم در صندلی عقب نشسته است. این بچه رو می‌کند به پدر و می‌گوید من تشنه هستم، آب می‌خواهم. پدرش می‌گوید 10 دقیقه صبوری کن به خانه می‌رسیم، آب هست می‌خوری. مادر این جا برمی‌گردد می‌گوید مرد مگر تو شمر هستی، مگر این جا صحرای کربلا است، خوب کنار بزن از این سوپرمارکت یک بطری آب بخر به بچه بده دارد از تشنگی هلاک می‌شود... بعد فکرم هم می‌کند مادر خیلی خوبی است. ولی در اصل دارد در حق تربیت ظلم می‌کند. این بچه‌ می‌توانست 10 دقیقه تحمل کند، و هیچ اتفاقی هم نمی‌افتاد. صبرش زیاد می‌شد، اراده‌اش قوی می‌شد، تاب آوری‌اش تقویت می‌شد. اما ما تیشه را برداشتیم زدیم به ریشه‌ی همین‌ها. بعد این‌ها در تمام ساحت‌های زندگی اثرش را می‌گذارد... Eitaa.com/darharameyar
کلمه ایمان از امنیت گرفته شده است و رکن رکین ایمان هم احساس امنیت است. حالا شما ببینید ما انسان‌ها با احساس امنیت چه نسبتی داریم، می‌فرماید: «الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ»، وقتی به اقتضای ایمان‌ عمل کرده باشی از همان ایمان امنیت دریافت می‌کنی ایمان با احساس امنیت رابطه مستقیم دارد احساس ناامنی و ترس و استرس و اضطرابها در زندگی حالا بابت هر چیزی که باشد نشان از گم شدن ایمان دارد، نشان از بی ارزشی ایمان ما دارد همه ما با ترس‌هایمان داریم زندگی می‌کنیم. ما عادت کردیم به حس ترس و اصلاً مبتنی بر ترس زندگی می‌کنیم. بسیاری از انگیزه‌های ما یا ریشه‌اش ترس است یا توأم با ترس است. اینکه مبادا از دست بدهم برای وقتی که دارم، مبادا به دست نیاورم برای وقتی که ندارم، مبادا این صدمات را بخورم، مبادا این لطمه‌ها سراغم بیاید... متاسفانه به جای این که ایمان را در قلب جا بیندازیم چقدر داریم با ترس زندگی می‌کنیم، و چقدر ترس صدمه می‌زند به استعدادهای ما، به فطرت ما، به اعتقادات ما... اگر یک روزی چشم باز بکنیم و ببینیم از هیچ چیز نمی‌ترسیم آن روز، روز متفاوتی در کل زندگی ما خواهد بود ما باید این خلأ ایمان را این نیاز را احساس بکنیم چرا حس نمی کنیم؟ چون متوجه نیستیم که علت ترس ها و اضطرابها چیست البته آدم‌ها می‌توانند خودشان را فریب بدهند، و به ابزاری خودشان را مشغول بکنند و ادعا کنند که امنیت گرفتند اما خداوند متعال در قرآن می‌فرماید همین را هم از من دارید به این اوضاع عادی اطرافتان هم نگاه نکنید، من می‌توانم به هم بزنم می‌فرماید نبین پول داری ، شغل داری، فرزند خوب داری، همسر داری و.... می‌دانی که می‌توانم در یک لحظه بگیرم چون الان نمیگیرم احساس امنیت می‌کنی از مکر خدا غافل نشو لذا نمی‌شود کسی بی خدا احساس امنیت بکند... ما اشکال‌مان عدم باور ذهنی به خدا نیست، بلکه این است که با وجود خدا و قدرت او، از او احساس امنیت دریافت نمی‌کنیم، انگار خدا نیست، انگار اراده او نیست، مشکل دیگرمان این است که با ناامنی که از اسباب و علل دنیا داریم خو گرفتیم ، نمی‌خواهیم از این ناامنی دربیاییم و در امنیت و پناه خدا قرار بگیریم. گاهی هم خودمان را فریب می‌دهیم که نه، در امنیت به سر می‌بریم. خدا در قرآن مکرر به زبان‌های مختلف، میفرماید این‌ها الکی احساس امنیت می‌کنند، کدامشان می‌دانند مرگ‌شان چه زمانی است، کدام یک از این‌ها می‌دانند بیماری چگونه برای آن‌ها پدید می‌آید. بیماری از دل سلامت درمی‌آید... به هر چیزی تکیه کنیم، روی هر چیزی حساب کنیم هیچ امنیتی ندارد ما باید از این ناامنی‌هایی که با آن خو گرفتیم فرار کنیم، کافر به چه کسی می‌گویند؟ آن که واقعیت‌ها را نگاه نمی‌کند می‌پوشاند . مومن مقدمه‌اش این است که کافر نباشد، یعنی واقعیت‌ها را ببیند ببیند که همه تکیه‌گاه‌های او ناامن است، چرا به خدا اطمینان نمی‌کنیم؟ چرا به تقدیر او اعتماد نداریم؟ چرا حتی به تنبیه او اعتماد نداریم؟ اصلاً خدا نسبت به ما بی تفاوت نیست، برای چه ما را آفریده است؟ که اذیتمان کند؟ چه نیازی دارد به اذیت ما؟ بازی ارتباط ما با خدا آغازش از احساس ناامنی و احساس امنیت است. ناامنی از غیر خدا و امنیت از خدا. این بازی ارتباط ما با خداست. این ایمان است ... Eitaa.com/darharameyar
درسوره روم آیه ۲۱ فرمود خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا ... در کلام عامیانه به زن و مرد (دو جنس مخالف) میگویند در حالی که خالق حکیم، نه تنها این دو جنس را مخالف هم معرفی ننموده، (مِنْ أَنْفُسِكُمْ ) بلکه زن و مرد،را دو جنس مکمّل هم میداند نه دو جنس مخالف! و ازدواج بین آنها را سبب آرامش بیان فرموده است لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا... از طرفی نفرموده که هر ازدواجی به صورت جبری و حتمی، سبب آرامش می‌گردد؛مِثل آن که بگویند: «خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، سبب رفع نیازهای بدن و لذت می‌شوند»، اما دلیل نمی‌شود که هر کسی هر چه و به هر مقداری بخورد و بیاشامد، برایش مفید باشد و لذت ببرد لذا باز تأکید نموده که این نوع و جنس خلقت و ازدواج بین آنها، برای کسانی نشانۀ هدایت می‌باشد که هم در خلقت، عظمت و حکمت‌هایش تفکر می‌کنند و هم در امر ازدواج و نیز تدبیر و ادارۀ زندگی مشترک و تشکیل خانواده تفکر می‌نمایند. «إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ». خدای حکیم زن را مایه آرامش مرد معرفی میکند یکی از علل آن این است که زن ها خیلی قدرتمند هستند یعنی اگر بخواهند فضای زندگی را آرام کنند می توانند. لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا که فرمود یعنی زن مایه آرامش است یعنی اینقدر قدرت دارد که می تواند یک مردی که ناراحت است، عصبی است، دلخور است، مشکلات زیادی را مواجه است با یک کلام، با یک نگاه، با یک جمله، با یک نوازش آرام بکند این قدرت بالقوه در زن ها حقیقتاً وجود دارد... از طرفی ما در اسلام چیزی را تحت عنوان مرد سالاری، زن سالاری، فرزند سالاری حتی شایسته سالاری هم نداریم. هر کسی باید برود در جایگاه خودش قرار بگیرد و سالار جایگاه خودش باشد... در زندگی مشترک قدرت این نیست که چه کسی زور و بازوی بیشتری دارد، چه کسی صدایش را بیشتر می تواند بلند کند یا چه کسی در را محکم به هم بزند، این ها واقعاً ضعف انسان است گاهی یک مرد با ورود به خانه میتواند ایجاد آرامش کند ادخال سرور کند ادخال سرور یعنی بتواند یک جمله‌ای بگوید و یک نکته‌ای بگوید که امیدبخش باشد که بتواند حال همسر خود را خوب کند به صورت طبیعی دنیا جای حال گرفتن است یعنی دنیا حال آدم را می‌گیرد. اصلاً ماهیت دنیا این است و هنر این است که ما چه طور حال آدم‌ها را خوب کنیم... Eitaa.com/darharameyar
صبر برای خدا به این معنا نیست که انسان بدی ها، اشکالات و ضعف های طرف مقابل را تحمل کند و هیچ کاری انجام ندهد. اتفاقاً ما تعبیرمان این است که صبر برای خدا یک صبر فعال است، پویا است. یعنی وقتی انسان برای خدا صبوری می کند به این معنا نیست که منفعل باشد، و هر کس آمد بر سرش بزند یا هر که می آید یک تلنگری به او بزند. خیر اگر هم یک کسی آمد یک تلنگری زد، تو سری زد، این شخص صبر می کند که ببیند چطور باید با این مواجه بشود نه اینکه در پاسخ و عکس العمل عجله کند فلذا همیشه در سنت های الهی، ما انسان های صبور را که می بینیم، می بینیم انسان هایی بودند که به دنبال تغییر محیط به نفع مصالح زندگی،و مصالح اجتماعی، بودند. منفعل نبودند صبر به معنای انفعال و بی تفاوتی نیست ما در دنيایی زندگي مي‌کنيم، که زمان جزء آن است. براي رسيدن به اهداف بايد زمان را تحمل کنيم، نپذیرفتن زمان باعث افسردگی میشود قاعده بازی در دنیا صبر فعال است عجله نمي‌گذارد به نتيجه برسي. دنبال چه مي‌گردي؟ مي‌خواهي به کجا برسي؟ با صبوري مي‌تواني برسي. آنچه باعث مي‌شود نرسي عجله است و بي تابي است و زمان را تحمل نکردن است. منتظر شرايط خوب زندگي هم نباش باز صبر این نیست که منتظر باشی که شرايطي که دوست داري ايجاد شود تا بتواني خوب زندگي کني صبر فعال یعنی بتوانی در هر شرايطي خوب زندگي کني! نه اینکه منتظر باشی زندگي بر وفق مراد شود تا لذت ببري وقتي مي‌گوييم صبر کنيد يعني به خودتان خدمت کنيد و مراقب خودتان باشيد يعني اگر کسی ظلمي به تو کرده تو با ناصبوري به خودت ظلم مضاعف نکن.. Eitaa.com/darharameyar