eitaa logo
در حرم یار
1.7هزار دنبال‌کننده
781 عکس
36 ویدیو
3 فایل
جلسات مباحث آیت الله محمدشجاعی(ره) و گزیده ای از نکته های بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی از لسان استاد سیدعربی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین : @DarharameyarAdmin «تبادل و تبلیغ نداریم»
مشاهده در ایتا
دانلود
ميدانيد اگر كسي قرار باشد به سوي خدا حركت كند و به خدا برسد بي ولايت نشدني است بالاخره باید وارد وادی ولایت حضرات معصومین ع بشود راه دیگری نیست ، ملائكه هم كه تقرب پيدا كردند با سجده بر آن حقيقتي كه در وجود آدم ع بود یعنی تواضع و پذیرش حقیقت محمدیه و انوار وجودی حضرات معصومین ع و ولایت انسان کامل تقرب پيدا كردند وگرنه مانند شیطان كه تمرد كرد رانده میشدند و هر چه داشتند از دست میدادند بنابراين اگر انساني بخواهد رابطه با خدا پيدا كند تقرب به او پیدا کند از آثار رحمت الهی بهره مند بشود و از آثار دوری از خدا که جز ظلمات و وحشت وغضب نیست در امان باشد راهی جز خضوع و تواضع عملی در برابر معصوم و وارد ولایت آنها شدن ندارد ، بايد با اولياء خدا پيوندش برقرار بشود واین خضوع و تحت ولایت قرار گرفتن یعنی حب و بغضش، خواستن ها ونخواستن هایش، محبت ها وعداوتهاش، غصه ها وشاديهايش گره بخورد وپیوند داشته باشد با غم و شادي اولياء خدا ، همسو با آنها باشد والا اتحادي نيست ، دیگر تا آخرش را بخوانید ، قلبش بايداز دنیا خارج شود وقتي هم که خارج شد غصه های بزرگ تری در دلش می آید، شادی‌های دیگری جایگزین می شود جهت غم و شادی‌ها تغییر می کند غصه های اولیای خدا غصه های بزرگی است، اگر شخصی همدل با اولیای خدا شود، آنچه که در دل آن ها می گذرد آنوقت دل آن شخص را هم تصرف می کند، خوشحالی آن ها، او را خوشحال و غصه هایشان، وی را غصه دار می کند. این مقام، مقام بسیار بلندی است، انسان باید در تعلقاتش به معصوم گره خورده باشد، اگر دل من با ولی خدا ، با رسول اکرم ص ، و انوار وجودی ایشان ، به یک راه نمی رود و آنچه که مرا مسرور و خوشحال میکند ایشان را خوشحال نمی کند بلکه محزون میکند ، پس در تضاد هستیم باید خيلي احساس خطر كنيم یعنی پیوندی و اتحادی به معنی کلمه نیست . تجربه كنيد و فكر كنيد كه وقتی دل دو نفر از هم جدا می شود ، باطنشان و حقیقتشان از هم جدا باشد خوشحالی ها و غصه هایشان هم جدا می شوند، فرق ميكند ، مثلا دو فردی که قبلاً با هم در يك مسير وجهت فكري و عقيدتي بدي بوده اند هر دو از فسادشان لذت میبردند هردو را قمار خوشحال میکرد شرب خمر خوشحال میکرد ثروت و مال اندوزی خوشحال میکرد نبود اینها محزون میکرد غم وشاديهايشان وجه مشترك دارد ، وقتي یکی توبه میکند و در یک مسیر وجهت دیگری قرار میگیرد و اتحاد باطنیش با او قطع می‌شود ، دیگر چیزهایی که او را خوشحال می کند این یکی را خوشحال نمی کند. مواردی كه اورا خشنود ميكند دل اين را محزون ميكند اشخاصی که واقعا دلشان سر سفره ائمه اطهار ع وسعت پیدا می کند دیگر شادی های گذشته شادشان نمی کند و غصه های گذشته نیز غصه دارشان نمی کند، انسانی که در گذشته العیاذ بالله با گناه لذت میبرده دنبال هوا وهوس بوده غم وغصه دنیا امانش را بریده بوده اگر با امامش گره خورده باشد و مطهر شده باشد دیگر نباید حالات گذشته را داشته باشد حتی هوس هم نمی کند گناه بكند.... Eitaa.com/darharameyar
لاَ یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ آنچه حفظش را به او سپرده اند تباه نمى سازد حفظ امانت و اداي آن يكي از توصيه‏هاي اساسي و محوري اسلام است. قرآن كريم مي‏فرمايد: اگر كسي شما را امين شمرد، بايد امانت را به او برگردانيد (فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ) در برخي آيات،خيانت در امانت در كنار خيانت به خدا و رسول ذكر شده است: (لا تخونوا الله والرسول وتخونوا أماناتكم) خداوند نه تنها اداي امانت و ردّ آن را لازم دانسته، بلكه تلاش براي حفظ امانت و نگه‏داري از آن را ضروري شمرده است. از اين رو يكي از خصال مؤمنان و نمازگزاران واقعي را حفظ امانت و تلاش براي نگه‏داري آن از هرگونه گزند و آسيب معرفي كرده است: (والذين هم لأماناتهم و عهدهم راعون) بسياري از روايات، ملاك تمايز ايمان راستين از ايمان ادعايي، اداي امانت معرفي شده است پيامبر اكرم (ص) فرمود: آن كس كه امانت‏دار نيست، ايماني ندارد؛ «لا ايمان لمن لا أمانة له».. انسانی که مرتب گفته میشود چیزی از خودش ندارد و نه تنها فقیر بلکه عین فقر است ، عین عجز است ، معنایش این میشود که هرچه به او داده اند امانت است از انسان‌ها و از اموات تعبير مي‌كنند به «رهائن‌القبور» انساني كه رهن نزد او بود خب بايد برگرداند انساني كه امانت نزد او بود بايد برگرداند درمناجات منسوب به اميرالمؤمنين (ع) آمده است كه: «أنت المالك وأنا المملوك» خدايا تو مالكي و من مملوك، ؛ شخص امين كه وديعه‏اي را به او سپردند مالك آن نمي‏شود، او صرفاً امانت دار است، وقتي بينش كسي چنين بود كه: حيات تنها از آن خداست و ديگري ذاتاً مرده است، و اگر حیاتی دارد مالک آن نیست بلکه امانت است و تجلی آن حیّ مطلق است که( أنت الحيّ وأنا الميت ) چنانكه از ظاهر آيه (إنك ميّت و إنهم ميّتون) نیز استفاده مي‏شود، پس هرگز به خود نمي‏بالد، همیشه خود را مرده مي‏پندارد نه زنده لذا هيچ‏گاه گرفتار تسويف و آرزوي دراز نمي‏گردد آن كس كه چنين مي‏انديشد كه هرچه در من ظهور كرده از آن خداوند است ومن ذاتاً ازخود چيزي ندارم هرگز به خود اجازه گناه نمي‏دهد ودست به‏تباهي نمي‏زند.. حفظ امانت، به خيانت نكردن در آن است؛ حفظ نماز، به فوت نشدن آن است؛ حفظ قسم و عهد، به عمل كردن و وفاداري است حفظ مال به اين است كه تلف نشود و در راه همان مُنعِمی که تفضّل نموده صرف بشود .. حفظ هر چيزي با همان چيز تناسب دارد.. فراتر از همه این امانات یک امانت بزرگی بر دوش گرفتیم «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً» این امانت اسرارآمیز به یک معنا همان اراده است امانت بسیار سنگینی است. من و شما و هر انسانی دیگر بااراده خلق شده‌ایم، هر کاری که می‌کنیم بااراده و اختیار خود انجام می‌دهیم فرض کنید اراده می‌کنم نماز می‌خوانم،یا اراده میکنم نمیخوانم اگر شراب پیش بیاید اراده می‌کنم نمی‌خورم،یا اراده میکنم میخورم با اراده روزه می‌گیرم، با اراده روزه را می‌خورم، با اراده ظلم را ترک می‌کنم، با اراده ظلم می‌کنم با اراده این‌طور فکر می‌کنم، با اراده این محبّت را به دلم راه می‌دهم با اراده آن علاقه را به دلم راه نمی‌دهم، و.... همه با اراده است این اراده‌ای که من و شما داریم، این اراده از خدا است، این مال من و شما نیست، امانت است ما به رنگ مال خود درآورده‌ایم اصلا اراده اراده خداست حالا نکات زیادی مطرح هست نمیشود در این جلسه صحبت کرد ان شاالله در جلسات توحید که بحثمان رسید آنجا من عرض خواهم کرد به هر جهت اراده‌ی خدا است اگر من رنگ خودی به این اراده که امانت الهی بود داده‌ام، خیانتی کرده‌ام که باید عذاب و عقوبت آن را خودم بکشم. اراده، اراده‌ی کیست؟ اراده‌ی خدا است، از خدا بوده به جماد وگیاه وحیوان این نوع اراده را نداده به من داده از اوست وگرنه من هم میشدم همان سنگ ،همان درخت نباید رنگ خودی به آن داد، اراده‌ی خدا را در مسیر خودش باید صرف کرد، باید ادای امانت کرد نباید خیانت کرد نباید رنگ نفسانیّت و خودی به آن داد، ما به امانت خیانت کرده‌ایم نمی‌فهمیم هم چه خیانتی می‌کنیم، و با همین اراده هم هست که در خصوص افراد هم داریم خیانت میکنیم خیانت در خصوص بنده های همان خدا ، خیانت در خصوص اموال بنده های همان خدا ، خیانت در خصوص حیثیت و آبروی بنده های همان خدا خیانت در خصوص جاه و حرمت و شخصیّت همان بندگان خدا، و خیانت در ابعاد مختلف افراد. خیانت در خصوص احکام همان خدا و مُتولّی این اراده خیانت در خصوص دین همان خدا و متولی این اراده.. خیانت در خصوص مقدّسات وجود و عالم زیاد است شمردنی نیست ... Eitaa.com/darharameyar