eitaa logo
دشت جنون
6.3هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🌼🌺🍀🌺🌼🇮🇷 إذا عاتَبتَ الحَدَثَ فَاترُك لَهُ مَوضِعاً مِن ذَنبِهِ لِئلّا يَحمِلَهُ الإخراجُ عَنِ المُكابَرَةِ هرگاه نوجواني را سرزنش مي‌كني ، جايي براي عذرخواهي از گناهش براي او باقي بگذار تا نيافتن راهي براي عذرخواهي ، او را به ستيزه‌جويي نكشاند . 📚 شرح نهج‌البلاغه ، ابن ابي الحديد ، جلد ۲ ، صفحه ۳۳۳ http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 دانش آموزان عزیز ، در بسیج مدارس شرکت کنید و اجازه ندهید که منافقان ، شما و دوستان شما را به تباهی و فساد بکشند و از خط قرآن و اسلام دور کنند و درستان را خوب بخوانید تا افراد ضد انقلاب نتوانند در آینده به پست و مقام برسند و خون این ملت ستمدیده را در شیشه بکنند. 🌹 🕊 🌹 🌹 http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
Montazer.ir4_6046478968175989371.mp3
زمان: حجم: 15.2M
💐🌹🕊🥀🕊🌹💐 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 سید محمدعلی قاضی طباطبایی روحانی شیعی و اولین امام جمعه شهر تبریز بعد از انقلاب اسلامی ایران بود . وی از مبارزین پیش از انقلاب و از طرفداران امام خمینی (ره) بود که رژیم پهلوی چند بار ایشان را به شهرهای مختلف تبعید کرد. بعد از انقلاب، امام خمینی (ره) وی را به عنوان نماینده خود در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منصوب کرد. قاضی طباطبایی در ۱۰ آبان ۱۳۵۸ش مصادف با عید قربان، بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل، توسط یکی از اعضاء گروهک فرقان در خیابان مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید . شادی روح و http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسي واقعاً‌نمي‌دانست پدر ما سپاهي هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوري برخورد مي‌کرد که حالا ما فکر نکنيم خبري هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همه‌اش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهي که داشت حقيقتاً برايش بي‌ارزش بود. يادم هست هفته‌هاي آخر منتهي به شهادت ايشان بود. کمي مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زيرپايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام براي من، مثل اين کاغذ مي‌ماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً‌ اگر از زير پايم کشيده شود، زمين مي‌خورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقي ندارد. شما هم طوري زندگي کنيدکه مقام برايتان اينطوري باشد. راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
دشت جنون
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #احمد_آبان_گاه #قسمت_اول جنگ و مرور خاطرات آن اگرچه ممکن
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 احمد آبان‌گاه نخستین بار از طریق پایگاه مالک اشتر تهران و به‌صورت بسیجی داوطلب رهسپار جبهه‌های نبرد شد و ۶ ماه در منطقه پاوه حضور داشت. او پس از بازگشت از جبهه و پایان تحصیلات برای بار دوم و این بار در قامت سرباز میهن، راهی منطقه جبهه‌های غرب کشور شد و در سال ۶۷ و در منطقه سومار به اسارت دشمن بعثی درآمد. وی درباره نحوه اسارتش می‌گوید: نخستین بار بود که بعثی‌ها شبانه حمله می‌کردند. عادت همیشگی آنها حمله از آغاز صبح بود و ما فکر نمی‌کردیم که در محاصره دشمن قرار بگیریم. ما گروهی ۱۲ نفره بودیم که وقتی شرایط را نامساعد دیدیم، شروع به عقب‌نشینی کردیم، اما وقتی به فرماندهی گردان رسیدیم، اوضاع بسیار ملتهب شد و تیراندازی‌ها بی‌امان ادامه داشت. در چاله‌ای مستقر شدیم که در این حین چند نفر از هم‌رزمان شدند و در حالی که فشنگ‌هایمان تمام شده بود، به اسارت درآمدیم. http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هجده نفر قربانی برای عروسی دختر یکی از سرکَردگان کومله مرسوم است به میمنت ازدواج، جلوی پای عروس و داماد قربانی می کنند. این رسم را کومله ها نیز اجرا می کردند، با این تفاوت که قربانی ها در آنجا جوانان اسیر ایرانی بودند. یک بار چند نفر از ما را برای دیدن عروسی دختر یکی از سرکردگان کومله بردند. پس از مراسم، آن عفریته گفت: باید برام قربانی کنین تا به خونه شوهر برم. دستور داده شد قربانی ها را بیاورند. شش نفر از مقاوم ترین بچه های بسیج اصفهان که شاید حداکثر سن آن ها چهارده سال هم نمی شد را آوردند و تک تک از پشت، سر بریدند. مانند مرغ سر بریده پرپر می زدند و آن ها شادی و هلهله می کردند. اما این پایان ماجرا نبود. آن دختر دوباره تقاضای قربانی کرد و این بار شش نفر سپاهی، چهار نفر ارتشی و دو نفر روحانی را آوردند و این دوازده نفر را نیز سر بریدند. من و عده ی دیگری از برادران را که برای تماشا برده بودند، به حالت بی هوشی و اغما افتاده بودیم و در این وضعیت مجدداً ما را روانه زندان کردند . راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊