eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
911 ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
دشت جنون 🇵🇸
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی #حر_انقلاب_اسلامی #شهید_والامقام #شاهرخ_ضرغام #قسمت_دهم 🍁 #شاهرخ سرش را جلو
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁عصريكي از روزها پيرمردي وارد كاباره شد . قد كوتاه ، كت و شلوار شیک قهوه اي ، صورت تراشيده ، كروات و كلاه نشان ميداد كه آدم با شخصيتي است . به محض ورود سراغ ميز ما آمد و گفت : آقا ؟! هم بلند شد و گفت : بفرمائيد ! پيرمرد نگاهي به قد و بالاي كرد و گفت : ماشــاءاالله عجب قد و هيكلي . 🍁بعد جلوتر آمد و ادامه داد : ببين دوست عزيز ، من هر شــب توي قمار خونه هاي اين شــهر برنامه دارم . بيشــتر مواقع هم برنده ميشــم . به شما هم خيلي احتياج دارم . بعد مكثي كرد و ادامه داد : با بيشتر افراد دربــار و كله گنده ها هم برنامه دارم . من يه آدم قوي ميخوام كه دنبالم باشــه . پول خوبي هم ميدم . 🍁 كمي فكر كرد و گفت : من به اين پولها احتياج ندارم . برو بيرون ! پيرمرد قمار باز كه توقع اين حرف رو نداشــت با تعجب گفت : من حاضرم نصــف پولي كه در بيارم به تو بدم . روي حرفم فكر كن ! اما داد زد و گفت : برو گمشو بيرون ، ديگه هم اين طرفا نيا ! براي من جالب بود که چرا با پول قمار بازي مشکل داشت ، اما با پول مشروب فروشي نه !! ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 یکی از دوستان احمدرضا با منزل همسایه مان تماس گرفت ، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت ! پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت : یکی از دوستانم بود . پرسیدم : چکار داشت؟! گفت : هیچی ، خبر قبول شدنم را در داد . گفتم : چی؟؟ گفت : می گوید رتبه اول کنکور شده ای !! من و پدرش با ذوق زدگی گفتیم ، رتبه اول ؟؟ ، پس چرا خوشحال نیستی؟؟!! احمدرضا گفت : اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم ! در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت مسجد !!! یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود ، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی ، می گفتم احمدرضا تو الان ، پزشکی قبول شده ای ، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! می گفت : می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... راوی : 🌹 @dashtejonoon1🥀🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #فرج_اله_رازقی #قسمت_هفتم مکان اصلی و هدف اصلی منطقه مجن
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 20 سالم بود که اسیر شدم. آن لحظه اکثر دوستان فکر می کردند به زودی یا بر می گردند جبهه برخی هم می گفتند شهید می شویم اما کمتر کسی به اسارت فکر می کرد. اگر هم فکر می کرد نهایت یک سال یا دو سال اسیری در ذهنش بود. یادم هست وقتی ما را بردند اردوگاه. از اسرای قدیمی می پرسیدیم چند سال است اینجا هستید؟ می گفتند: سه سال. بسیار تعجب می کردیم. سه سال یعنی 36 ماه و هر ماه 30 روز. خیلی طاقت فرسا بود. نهایت من 78 ما در اسارت بودم. بعد از چند روز ما را آوردند به سمت العماره و بغداد و بعد آمدیم شمال عراق در موصل. وقتی اسرا از ماشین پیاده می شدند تونل وحشت بود. بعضاً در فیلم ها دیدید. دو طرف نیروهای عراقی با باتوم و شلاق و چنین وسایلی ایستاده بودند و کارشان فقط زدن بود. اکثراً کسانی بودند که برادرانشان را در جنگ از دست داده بودند و یا در اسارت ایرانی ها بودند. خودشان هم حزب بعثی بودند. این تونل حدود 40 متر بود. داخل این تونل وحشت خیلی از دوستان مجروح هم مجبور بودند بروند. بعثی ها می گفتند رفتید جلوتر جمع شوید تا دوباره ما را بزنند. آنجا بچه هایی که سالم بودند سعی می‌کردند خود را سپر بلای مجروح ها بکنند تا لااقل کمتر کتک بخورند. کتک خوردن تا داخل آسایشگاه ادامه داشت. 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ڪاش ... خنثی ڪردنِ را هم ، یادمـــــان مےدادیـد ... مےگوینــــــد : آنجا ڪہ مغلوب باشد مےشویم ... شادی روح و 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 💠 قرار شبانه اَكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِيل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم براي تعجيل در ظهور من زياد دعا کنيد که خود ، فَرَج و نجات شما است. کمال‌الدين، جلد ٢، صفحه ٤٨٥ پس زمزمه می کنیم دعای فرج را به نیابت از تمام 🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 🌸بسم الله الرحمن الرحيم🌸 🌸الـهي عَظُمَ الْبَلاءُ 🌸 وبَرِحَ الْخَفاءُ 🌸وانْكَشَفَ الْغِطاءُ 🌸 وانْقَطَعَ الرَّجاءُ 🌸وضاقَتِ الاْرْضُ 🌸ومُنِعَتِ السَّماءُ 🌸واَنْتَ الْمُسْتَعانُ 🌸 واِلَيْكَ الْمُشْتَكى 🌸 وعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد 🌸اولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ 🌸 وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم 🌸ففَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريبا 🌸 كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌸يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ 🌸اكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ 🌸وانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ 🌸يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ 🌸الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌸ادْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني 🌸السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌸 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 🌸بحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ جنگ به پایان نرسیده است! همان گونه که اُحُد نیمه ‏ای پنهان داشت. مبادا غنیمت، هزیمت ما را رقم بزند و زرق و برق سال‏های آرامش، چشم‏های نافذمان را کور کنند! مگر نه اینکه از قبیله ایمانیم و عهد بسته ‏ایم که تا پای جان می ‏مانیم! دعا، نردبان پیروزی صدای زمزمه می ‏آید؛ صدای عزم وصال. در نقطه ‏ای از زمین، حتی نهال‏ها هم دست بلند کرده ‏اند و ستاره می ‏چینند. معنویت، چه موسیقی هماهنگی شده است با صدای رژه نظامیانی جان بر کف! صدای ندبه می ‏آید؛ صدای دعای کمیل، دعای سمات، و حتی صدای لبخندها و بغض‏ها را هم می‏توان شنید که با احساسی بلندتر از نعره گلوله، فریاد برآورده است. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 27 آذر ماه 1403ه.ش 🗓 15 جمادی الثانی 1446 ه.ق 🗓 17 دسامبر 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای مهربانترین مهربانان 🔸صفحه 479 🔸جزء 24 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 ما الُْمجاهِدُ الشَّهیدُ فی سَبیلِ اللّهِ بِاَعْظَمَ اَجْرًا مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَکادَ الْعَفیفُ اَنْ یَکُونَ مَلَکًا مِنَ الْمَلائِکَهِ. اجر مجاهدی که در راه خدا شهید شود بیشتر از کسی نیست که قدرت گناه دارد اما عفت می ورزد ، انسان عفیف نزدیک است یکی از فرشته ها بشود . 📚 نهج البلاغه، حکمت 474 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 ای مجاهدان راه حقیقت ، بدانید که اسلام احتیاج به خون دارد و از ریختن خون خود در راه اسلام باکی نداشته باشید و این را بدانید ، فقط خون شهداست که اسلام را رشد داده و زنده نگاه می دارد . 🌹 🌴 🌹 🌹 🕊 @dashtejonoon1🌹🌴
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 بندهای استغفار هفتادبندی امیرالمومنین (ع) 🌴 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بار خدایا ! از تو آمرزش می طلبم برای هر گناهی که باعث روسیاهی می شود در آن روزی که چهره ی دوستانت سفید و چهره دشمنانت سیاه می گردد، آن زمانی که گروهی یکدیگر را ملامت می کنند پس گفته می شود که “نزد من با همدیگر مخاصمه نکنید، چه من پیش از این وعیدم را به شما رسانده” بودم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
4_6046478968175989371.mp3
15.2M
🌺🍀🌼💐🌼🍀🌺 ۶۷ برای موفقیت و پیروزی و اسلام هر روز بر این دعا، کمترین کاری است که وظیفه‌ی ما در این نبرد آخرالزمانی و حمایت از و اسلام است. 🎤 محمود معماری متن دعا را در لینک زیر بخوانید: blog.montazer.ir/?p=2263 🍀 @dashtejonoon1🌼🌺
خانواده آسمانی 58.mp3
12.19M
🌺🍀💐🌼💐🍀🌺 ۵۸ چرا بعضی محبت اهل بیت علیهم‌السلام و توسل را شرک می‌دانند و شیعیان آن‌را اساس و نظام دین می‌دانند؟ مرز این‌دو تفکر کجاست و آیا واقعاً محبت اهل بیت علیهم‌السلام می‌تواند به شِرک بینجامد؟ 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀 برقِ نگاهـت... قدرتِ گنـاه را از من گرفــته من تا ابد به عهد خویش با چشمانت پایبندم... وقتی نگاهت به من است! مگر می شود دست از پا خطا کرد ؟ تو هم و هم .. 🌹 🕊 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌹💐🕊🌷🕊💐🌹 ، علاوه بر اینکه یک روحانی برجسته و فداکار و روشن فکر و آشنا به نیاز زمان بود، خصوصیتی داشت که در تعداد معدودی از فضلای آن زمان این خصوصیت وجود داشت و آن قدرت ارتباط گیری با نسل جوان و دانشجویان و کسانی که مایل بودند پیام دین را با زبان روز از یک روحانی و یک عالم به دین بشنوند، بود . تصادفی هم نیست که روز اتحاد دانشجو و روحانی، یا حوزه و دانشگاه، روز ایشان قرار داده شده است؛ چون انصافاً حلقه وصلی بود متناسب با چنین خصوصیتی. خدای متعال پاداش این عزیز را داد و آن بود . پاداش بزرگ و اجر عظیمی است و خدای تعالی بندگان ساحل خود را از این اجر محروم نکرد . 🌹 🕊 شادی روح و 🌹 @dashtejonoon1🕊🌷
🌺🌸🕊💐🕊🌸🌺 بیشتر بچه‌های هم سن و سال من و به خاطر اینکه کمک‌ خرج خانواده باشیم به کویت برای کار می‌رفتیم . من و هم در کویت با هم در یک خانه زندگی می کردیم . چند روزی می‌دیدم که سرکار نمی‌رود . نگرانش شدم. پیش خودم هر فکری را می‌کردم که چرا این پسر سرکار نمی‌رود . یک روز دل را زدم به دریا و گفتم : پس چرا تو چند روزه سرکار نمیری ؟ سرش را پائین انداخت چند دقیقه‌ای سکوت کرد نفسی تازه کرد و گفت : صاحب‌ کارم گاهی وقت‌ها چیزهایی برای خانه‌اش می‌خرد، به من می‌دهد تا ببرم. خانم صاحب‌کار است. نه این کار را می‌خواهم و نه اینکه دو سه روزی یک‌ مرتبه بخواهم بروم دم منزلی که یک خانم دم دربیاید. راوی : حاج حسین وارثی مطلق 🌷 @dashtejonoon1🌴🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 هر خانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را درحد توان شروع کند ، اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم حسین (ع) خواهم کرد و او را دعا می کنم ، باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالی قرار گیرد ... 🕊 @dashtejonoon1🌴🌹