1_10810625958.mp3
5.61M
🎧 #بشنوید | پانزده نکته دربارۀ عملیات #وعده_صادق
🎙 حجت الاسلام محسن عباسی ولدی
✅پانزده نکته در پانزده دقیقه
🔴حالا که دشمن جنگ رسانهایش
رو دربــارۀ ایــن عملیــات شــروع کرده
تــــــو هم رزمنده #جهاد_تبیین باش
و بـا گوش دادن به این صوت خودت
رو مسلح کن!
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
🌷مناجاتی از شهید #سید_محمد_تقی_رضوی
خدایا! عاشق ترم کن به دیدارت
خدایا! خطا کردم به بزرگی و عظمتت ببخشم
خدایا! با همه گناهانم ببخش و بیامرزم و شهادت نصیبم گردان
خدایا! نمیدانم بااین بار گناهان با چه رویی به پیشگاهت برسم .با این همه عشق دیدارت دیگر تحملم را بریده است.
خداایا! با دیدن یاوران صدیقت احساس حسادت میکنم راه مرا در کنار یاورانت قرار ده.
خدایا! در این شبهای با عظمت طلوع فجر در کنار رزمندگان اسلام مراهم در کنار یاورانت قرارده
خدایا! خانواده شهدافرزندان شهدامنتظر پیروزی اسلام هستند نصرت نهایی را هرچه زودتر عطا فرما.
#ایران
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#وعده_صادق
#ارتش_قهرمان
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
13.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥پاسخ قاطع به امثال "عارف" که برای سرپوش گذاشتن بر "ناکارآمدی مطلق دولتشان"، هوس ((بگم بگم)) کرده اند‼️
🤛اگر بنا بر گفتن باشد، ما هم حرفهای ناگفته زیاد داریم که آبرویتان را به باد خواهد داد💨
🔸️اما...فعلا به همین مقدار بسنده میکنیم
📢لطفا این کار را منتشر نمایید📢
╭┅────────────────┅╮
https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed
💫💫💫💫💫💫 💫💫💫💫💫💫
https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw
╰┅────────────────┅╯
#فاطمیه #وعده_صادق #پزشکیان #امیدرضاستاری
❤️🔥مجید قبل از اعزام خوابی دیده بود. «توی خواب حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را دیدم که به من فرمودند: مجید! تو وقتی میآیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی.» روی همین حساب بود که یک روز برای تشییع شهید محمد فرامرزی رفته بودیم گلزار شهدای یافتآباد. آنجا بود که به عمهاش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریهام. ۲ هفته دیگر جای من هم همین جاست. وقتی بردیمش سوریه، چون تکپسر بود نمیخواستم عملیات ببریمش. به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچهها را میگذاریم نگهبان دم ساختمانها و خط نمیبریم، اما یکبار حرف آخر را زد و گفت: سید اگر من را بردی که هیچ. اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میکنم. خودت میدانی و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها). روزی هم که میخواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند، گفت: توی عملیات از بین ۲۰۰ نفر، فقط ۱۳-۱۲ نفر شهید میشوند. همین هم شد. یکیاش مجید بود...
💔به یاد شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
#رفیق_شهید
#وعده_صادق
#فاطمیه
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#بانويى_كه_در_اسارت_ملاقات_كردم
🌷در شلمچه، پایم روى مین رفت و بخشى از آن قطع شد. وقتى اسیران را در مکانى جمع کرده بودند، دیدم یکى از عراقى ها موهاى ریش یکى از رزمندگانِ مسن را یکى یکى مى کَند. نتوانستم تحمل کنم و با حمله او را عقب زدم ....
🌷آن عراقى که از رویارویى با یک اسیر مجروح مى ترسید چند نفر را صدا کرد و همگى به جانم افتادند. آن قدر زدند تا بى هوش شدم و چون حالم خیلى خراب شد، مرا به بیمارستان فرستادند. در آن جا بدون این که بى هوش کنند یا موضع عمل را بى حس کنند، به ور رفتن با پایم پرداختند. عمل جرّاحى بیش از اندازه طول کشید. به طورى که چندبار بى هوش شدم و به هوش آمدم.
🌷اولین شب، بعد از عمل را بدون حتى یک دارو و آمپول به صبح رساندم. دردم بسیار شدید بود. صبح زود صداى یک انفجار چشمم را به سوى در بیمارستان برگرداند، نمى دانم صدا دقیقاً از کجا بود. ناگهان در باز شد و بانویى که دست به سینه ى دیوار گذاشته بود داخل آمد ....
🌷عجیب بود که تا هنگام وارد شدن به اتاقى که در آن بسترى بودم، دستش را هم چنان به دیوار مى گرفت و جلو مى آمد. از من پرسید: «چرا این قدر ناراحتى؟» این را گفت و دست مبارکش را روى پایم گذاشت. سپس گفت: «ناراحت نباش». باز دست بر دیوار گذاشت و رفت. از همان روز تا به حال ـ که در کشورمان هستم ـ دیگر ناراحتى پا نداشته ام.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#سوريه #وعده_صادق
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
🕊⃟ @DASTAN9
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#بیسر_پرید!!
🌷از موتور پريديم پايين. جنازه را از وسط راه برداشتيم كه له نشود. بادگير آبی و شلوار پلنگی پوشيده بود. جثهی ريزی داشت، ولی مشخص نبود كی است. صورتش رفته بود. قرارگاه وضعيت عادی نداشت. آدم دلش شور میافتاد. چادر سفيد وسطِ سنگر را زدم كنار. حاجی آنجا هم نبود. يكی از بچهها من را كشيد طرف خودش و يواشكی گفت: "از حاجی خبر داری؟ میگن شهيد شده." نه! امكان نداشت. خودم يك ساعت پيش باهاش حرف زده بودم. يكدفعه برق از چشمم پريد. به پناهنده نگاه كردم. پريديم پشتِ موتور كه راه آمده را برگرديم. جنازه نبود. ولی....
🌷جنازه نبود. ولی ردّ خونِ تازه تا يك جايی روی زمين كشيده شده بود. گفتند: "برويد معراج، شايد نشانی پيدا كرديد." بادگير آبی و شلوار پلنگی. زيپ بادگير را باز كردم؛ عرقگير قهوهای و چراغ قوه. قبل از عمليات ديده بودم مسئول تداركات آنها را داد بهحاجی. ديگر هيچ شكی نداشتم.... هوا سنگين بود. هيچکس خودش نبود. حاجی پشت آمبولانس بود وفرماندهها و بسيجیها دنبال او. حيفم آمد دوكوهه برای بار آخر، حاجی را نبيند. ساختمانها قد كشيده بودند به احترام او. وقتی برمیگشتيم، هرچه دورتر میشديم، میديدم كوتاهتر میشوند. انگار آنها هم تاب نمیآورند.
🌹خاطره ای به یاد سردار خيبر، فرمانده شهيد حاج محمدابراهيم همت
📚 كتاب "همت" از مجموعه كتب يادگاران
#وعده_صادق
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#با_نشر_در_ثواب_سهیم_باشید 💐
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💐 #داستانهای_کوتاه_و_آموزنده 💐
╭┅─────────┅╮
❤️ @DASTAN9 ❤️
╰┅─────────┅╯
10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔞تزویر به شما امان میدهد❗️و سرگرم فسادتان میکند❗️ تا مقاومتتان را بشکند❗️
اما پس از غلبه، گردنتان را خواهد شکست ☠️
📢فوق العاده مهم، لطفا نشر حداکثری 🙏
#ایران #بصیرت
#وعده_صادق #سوریه
#اگه_دوست_داشتی_نشر_بده 😍🥺😱
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
💐 #داستانهای_کوتاه_و_آموزنده 💐
╭┅───────👑──────┅╮
❤️ @DASTAN9 ❤️
https://rubika.ir/dastan9
http://Splus.ir/dastan9
https://eitaa.com/dastan9
╰┅───────👑──────┅╯