eitaa logo
حماسه جنوب،خاطرات
5.7هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
73 فایل
سرزمین عشق، جایی جز وادی پر جریان دشت عاشقی نیست بشنویم این قصه‌ی ناگفته‌ی انسانهای نام آشنای غریب را 💥 مجله دفاع مقدس 💥 ------------------ ادمین: @Jahanimoghadam @defae_moghadas2 (کانال‌دوم(شهدا 🔸️انتقال مطالب با لینک بلااشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
... آن روز، من و چند تا از دوستانم ناهار مهمان کاک‌رسول بودیم. کاک‌رسول در همان دره لمنج، یک خانهٔ کاهگلی ساخته بود و با خانم و بچه‌هایش آنجا زندگی می‌کرد. من قبل از فعالیت حزبی‌ام، او و همسرش را می‌شناختم و روابط خانوادگی داشتیم. خانمش از عشایر منگور بود و من هم از همان عشیره هستم. آن روز خانم کاک‌رسول آبگوشت پخته بود. سفره را پهن کرده و غذا را کشیده بود. قبل از اینکه ناهار را شروع کنیم، یک‌دفعه صدای انفجار مهیبی به گوش رسید. ما پریدیم بیرون. آسمان را نگاه کردیم و دیدیم یک هواپیمای جنگی در هوا منفجر شده و در حال سقوط است. چند لحظه بعد، یک چیزی مثل یک چمدان، از هواپیما بیرون پرید. کمی که آمد پایین و چترش باز شد، فهمیدیم خلبان است. اولین‌بار بود که می‌دیدم یک خلبان با چتر از هواپیما بیرون می‌پرد.» ۱۳۶۹ http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂