eitaa logo
حماسه جنوب،شهدا🚩
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
849 ویدیو
20 فایل
اینجا سرزمین دل است سرزمینی به بزرگی تاریخ از یاسر و سمیه تا دفاع مقدس و تا آخرین شهد عشق گر خواهان درک آنی......... لحظه‌ای با ما بنشین و جرعه ای سرکش ادمین: @Jahanimoghadam
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🔻 بازخوانی یک خاطره 1 ۳۱ شهريور ١٣٥٩ ؛ همزمان با یورش نظامیان بعثی به خاک کشورمون، اومد به ی اهواز، و برای دفاع در برابر تجاوز، نام نويسی كرد : ❤ سن : ١٧ سال رو كه هر روز صبح تشكيل دادم با علاقه ی فراوون شركت كرد. يك روز اومد، كنارم دو زانو نشست و با يه نجابت خاصی گفت: (( برادر قنبری، من يه تقاضا دارم می خوام برام كلاس خصوصی بگذاری. )) پرسيدم : هر روز ؟ گفت (( بله؛ هر روز )) قبول كردم... هر روز عصر میومد رو به روی من می نشست، يه صفحه از ، براش می خوندم، ترجمه می كردم، و می رفت! حتی روزهايی كه نبودم، میومد منزل !! ١٨ ماه تموم !!! هر روز !!! كارش همين بود! من می خوندم، ترجمه می كردم و او فقط گوش می كرد! ماه های آخر؛ می ديدم درحالی كه من می خوندم، او اشك می ريخت! خیلی خوب یادمه، زمستون ١٣٦٠ به منزل من اومد، گفت (( برادر قنبری، امروز اون آياتی رو برام بخون كه می گه افراد كمی ممكنه بر افراد زيادی به اجازه خدا پيروز بش )) صفحه ای كه اون آيه رو داشت، آوردم براش خوندم..... (( كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بأذن الله...)) بهروز من؛ اون روز خيلی اشك ريخت، خیلی ..... دکترقنبری ۲۸ اسفند ۹۸ @defae_moghadas2 🍂
هايی كه كنار رفت !! اول ******************** ٣١شهريور١٣٥٩ به اهواز آمد و نام نويسی كرد نام : سن : ١٧سال در كه هر صبح تشكيل مي شد با علاقه فراوان شركت مي كرد. يك روز آمد، كنارم نشست و با يك نجابت خاصي گفت: برادر قنبري، من يك تقاضا دارم مي خواهم برايم كلاس خصوصي بگذاري. پرسيدم : هر روز ؟ گفت آري؛ هر روز ! قبول كردم... هر روز عصر مي آمد رو به روي من مي نشست يك صفحه از ، براي او مي خواندم، ترجمه مي كردم، و مي رفت! حتي روزهايي كه نبودم، مي آمد منزل. ١٨ ماه تمام! كارش همين بود! من مي خواندم و ترجمه مي كردم واو فقط گوش مي كرد! ماه هاي آخر؛ مي ديدم درحالي كه من مي خواندم، او اشك مي ريخت! زمستان١٣٦٠ يك روز كه به منزل ما آمده بود گفت برادر قنبري، امروز آن آياتي را برايم بخوان كه مي گويد "افراد كمي ممكن است بر افراد زيادي به اجازه خدا پيروز شوند" صفحه اي كه آن آيه را داشت، آوردم برايش خواندم و ترجمه كردم .....كم من فئة قليلة غلبت فئة كثيرة بأذن الله... بهروز ما؛ آن روز خيلي اشك ريخت بيشتر از هميشه! https://eitaa.com/joinchat/2216820748Cfb12fb35c1 🍂