🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 3⃣2⃣
🔅 سردار ابوالحسنی
یکی دیگر از پل هایی که ساخته شد، پل ثابتی بود. ثابت یعنی قطعاتش قابل مونتاژ بود، به نام "پل خرپای" که در اختیار ارتش بود و وارداتی. بیشتر برای مناطق غرب شبیه این پل ها تقاضا شده بود. این پل ها برای شناوری روی آب بود ولی جاهایی که دره وکوه بود باید قطعات فلزی را روی آن در دو دهنه نصب می کردیم . در برخی عملیاتها باید پل را همزمان روانه می کردیم که حالا رودخانه یا دره ای در پایین آن قرار داشت پس این پل ها را در ماشین سازی اراک نمونه سازی کردیم و شبيه آنرا ساختند و تکه های آنرا با یک جرثقیل سبک که قابل حمل بود در منطقه خودی آنرا تکه تکه مونتاژ کردیم و بعد اصطلاحا روانه اش کردیم. یعنی آنرا با هل دادیم و به آنطرف بردیم. وزن خیلی زیادی هم داشت و باید شناسایی منطقه معمولا در شب یا با حدس و گمان صورت می گرفت مثلا کافی بودن زمین و اینکه زمین مناسب پل زدن هست یا نه و حتی جنس زمین و شب عملیات سنگ برداری و محل را صاف می کردیم و نهایتا پل را قرار می دادیم.
همه اینها خلاقیت و نمونه سازی بود که هم پلهای فلزی و هم پلهای شناور ساخته شد.
در ساخت و حمل و نصب این پلها نباید دشمن متوجه می شد. البته ساختش که در عقب انجام می شد طوری باید حمل می شد که مثلا در قطار و شبانه حمل می گردید و نزدیک عملیات هم باید طوری به پشت خط مقدم حمل می شد که مثلا از لابلای نخلها یا طوری که دشمن نفهمد و یا از لابلای نی ها و روی آن نی می ریختیم و شب عملیات که سرعت عمل خیلی مهم بود حتی برخی از این نصب ها 10-15 یا حتی یک ماه زمان می برد ولی از محسنات این پلها این بود که اگر زیر بمباران قرار می گرفت و آسیب می دید قابل تعویض بود و می شد قطعات آنها
را عوض کرد. پس می بایست قابلیت انعطاف داشته باشند و ترمیم پذیر باشند و سريع النصب و قابل تعویض و انتقال، که اینها از نیازهای یک صحنه عملیاتی است و هیچ موقع نباید با شرایط عادی غیر از جنگ مقایسه شود.
مثلا در مناطق باتلاقی نیاز به وسایلی بود که بتواند هم در خشکی و هم در آب فعالیت کند، پس بولدوزرهای دوزیست را طراحی کردند. البته در جاهایی جواب نداد مثلا در جاهایی که باتلاق زیادی داشت ولی در مناطقی که آب بود بهتر جواب می داد. اینها همه نتیجه توکل بر خدا و خود باوری بود و ایمان داشتن به خدا.
به فرموده حضرت امام (ره) وظیفه ما دفاع است چه شهید بشویم یا بکشیم که ما پیروزیم. ما باید تکلیفمان را انجام بدهیم و نتیجه را خدا مشخص می کند. امام چندین سال تبعید و فشار را تحمل کردند چون می دانستند که تکلیفشان در آن زمان این است الان هم ما باید تکلیفمان را انجام بدهیم نه در پایین ترین سطح بلکه در بالاترین سطح یعنی علم را فرا بگیریم در بالاترین سطح ، فکر سپاه و بسیجی این است. همان تفکر انقلابی.
یکی از علائم عملیات یا تهاجم این است که فعالیت مهندسی زیاد می شود و جابجایی یا نقل و انتقالات است. پس فعالیتهای مهندسی می توانند باعث لو رفتن عملیات شوند. در اوایل جنگ امکانات خیلی کم بود ولی در اواسط و اواخر جنگ بهتر شد و فرمانده هان سعی می کردند که در چند نقطه یا سراسر جبهه فعالیت های مهندسی انجام بدهند یا اصطلاحا فریب. یا اقدامات آماده سازی و عملیات در چند نقطه صورت پذیرد یا سراسر جبهه فعالیتهای مهندسی صورت پذیرد که هم جنبه فریب دادن داشته باشد و هم آمادگی برای عملیاتهای آینده. پس نباید همه امکانات را در یک منطقه برای یک عملیات به کار برد.
مسئله بعدی مسئله اختفا و پوشش است و تاجایی که ممکن است نباید در دید مستقیم کار کرد و باید به صورت پراکنده کار کرد یا کاری که می شود روز انجام داد در شب انجام ندهیم ولی کارهای امروزه با کارهای 30 سال قبل خیلی فرق می کند الان امکانات خیلی بیشتر است و بحث حرارت و ماوراء بنفش مطرح است که هم زنده هم غیر زنده را تشخیص می دهد.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 4⃣2⃣
🔅 سردار ابوالحسنی
در جنگ، تحریم ها به شدت امروزه نبود و تمام کشورها ما را تحریم نکرده بودند. آن موقع امکانات کمی در مقایسه با عراق داشتیم ولی بخشی از آن کمبودها را با خلاقیت و ابتکار و با نیروهای مردمی و با شجاعت جایگزین میکردیم. البته اوایل جنگ خیلی سخت بود و ما در همه جوانب مشکلات و کمبودهایی داشتیم ولی در اواسط و اواخر جنگ مقداری وضع بهتر شد و کارخانجات به کمک ما آمدند و دانشگاههای ما شکل گرفت و از لحاظ فکری مهندسی به کمک ما آمدند.
ما قطعا در تامین گلوله مشکل داشتیم، در تامین هواپیما مشکل داشتیم، چون هواپیماهای ما آمریکایی بود و قطعات لازم را نداشتیم و اگر سرنگون می شدند مشکل پیدا می کردیم.
در بحث مهندسی هم یک سری امکانات فقط ارتش داشت که آن هم خیلی کم بود و همین بود که بچه ها رفتند دنبال ساخت نمونه سازی و خلاقیت و توانستیم بخشی از نیازهای مهندسی را با نمونه سازی تامین کنیم. پس در آن زمان هم مشکل بود ولی راههای دور زدن تحریم در آن زمان نسبت به الان بیشتر بود.
در بعد نوآوری ها، هم باید خلاقیت های زمان جنگ را در نظر بگیریم و هم اشتباهات را که بعد از این اشتباهات درس میگرفتیم و جبران میکردیم. مثلا وقتی در جزیره مجنون بودیم آب انداخته بودند و جریان آب اندازی خیلی مفصل بود که فرمانده ها گفتند خط دفاعی مان را که قرار بود ادامه بدهند، موفق نشده بودند. لذا عملیات متوقف شد و در همان جا مستقر شدند و گفتند که در همانجا خط پدافندی را محکم می کنیم و خاکریز می زنیم ولی آنجا خیس بود و نمی شد بولدوزر ببریم، رفتیم با گونی و با دست می خواستیم این کار را بکنیم ولی متوجه شدیم که نمی شود این کار را اینطوری با دست انجام داد. بعد آمدیم کمی عقب تر خاکریز بزنیم خاکریز را وقتی داری می زنی یعنی اینکه رو به دشمن ایستادی و خاک را می کنی و اگر خاکریز نبود باید زمین را می کندند و سنگرها را داخل زمین میساختند که تیر به رزمنده ها نخورد.
پس خیلی تاکید می کردند که حتما خاکریز را بزنید. حالا وقتی خواستیم خاکریز را عقب تر بزنیم با بولدوزر خاک را بر می داشتیم و زمین را گود می کردیم که ناگهان دشمن از طرف دیگر آب میانداخت و بعد پشت خاکریزمان باتلاق میشد، پس ناخودآگاه اشتباهی مرتکب شدیم که به ظاهر چاره ای نداشتیم پس این یک نکته منفی بود که ما از آن برای عملیاتهای بعدی درس گرفتیم.
بعضی اقدامات مهندسی قابل اجرا نبود ولی بعضی ها هم اجرا شد. مثلا در کارون 3 می خواستند از رودخانه عبور کنند و ادامه جاده را بزنند برای رد شدن از همان روشی که گفتیم برای عبور بولدزر از اروند استفاده کردند از همان پلهای پی ام پی استفاده شد ولی این دلیل نمی شد که تمام اقداماتی که در جنگ صورت گرفت به درد امروز بخورد ولی بیشتر از خود نوع عمل که در جنگ وجود داشت چند تا مورد محتوایی به درد امروز می خورد همان چیزی که انسان خدا را در آن شرائط لمس کند، توکل به خدا و اعتقاد به خرد جمعی و نوآوری داشته باشد.
حالا همان افرادی که با آنها در آن زمان پل خیبر زدیم الان تونل هایی که در سطح خاورمیانه و یا حتی دنیا بلندترین هستند را احداث کردیم و همه این کارها با توکل صورت گرفت و بچه ها همه با وضو وارد تونل می شدند، حق خوری نمی شد و اگر
پاداشی بود بین همه تقسیم می شد نه اینکه تبعیض صورت بگیرد.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 5⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار ولی زاده
مسئول تخریب وقت قرارگاه خاتم
در جنگ، مقابل ما ارتشی بود که در 70 و 80 سال گذشته قوی ترین ارتش منطقه بود. ما به فراخور طولانی شدن جنگ و ماموریت هایمان، خودبخود و بر اساس رفتارها و نیازهای سازمانی شکل می گرفتیم.
در روزهای اول جنگ تخریب ما هیچ سازمانی نداشت. تنها نفرات محدودی بودند که در ستاد جنگ های نامنظم سازماندهی شده بودند. این بچه ها تیم هایی بودند که اول مین های 9/M خودمان را می بردند جلوی تانک های دشمن می گذاشتند. یعنی اولین اقدام به مین گذاری در کشور را ما گذاشتیم اما نه به گستردگی میدان مین، بلکه به صورت پراکنده. این کار را با چند نفر که کار سازمانی هم نکرده بودند انجام می دادیم. فقط در آن برهه می خواستیم جلوی نیروهای عراقی را بگیریم. هیچ سازمانی نبود که ما را هدایت کند فقط یک ابتکار و خلاقیت بود که می خواست بوسیله مین یک بخشی از حرکت دشمن را کند کند. برای این کارها هیچ اسمی نمی شود گذاشت چون سازمانی نبود. مثلا نیروها می رفتند بجنگند و آر پی چی بزنند، می گفتند حالا یک عدد مین نیز آنجا بگذاریم.
مین هایی که ما در آن زمان کار می کردیم مین های M15 و M19 بود، چون بیشترین کارمان این بود که تانکهای عراقی را از کار بیندازیم.
وقتی که جنگ جلوتر رفت مقاومت مردم و نیروهای مسلح در مقابل عراق آنها را زمین گیر کرد. آنها در هر جایی که آمده بودند برای اینکه از خودشان دفاع کنند، میدان های مینشان را گسترده کرده بودند. برای همین است که ما چند منطقه آلودگی داریم. مثلا در منطقه دارخوین آبادان، جاده اهواز، خرمشهر، کنار کرخه بين سوسنگرد و بستان، منطقه میشداق، فکه، چزابه ، و.... اینها اولین میادین مینی بودند که عراقی ها برای استقرار آخرین نفوذشان درون خاک ما مستقر کردند که بتوانند از آنجا پدافند کنند و در آنجا بمانند. البته توانستند یک سال و اندی و بعضی از آنها تا چند سال بمانند. پس اولین آلودگی هایمان از اولین استقرارهای دشمن در خاکمان بود. این میادین هم از نظر مکانیزم مین خیلی متفاوت بود و هم از نظر آرایش مین. یعنی آرایش مین ها همان آرایش های غربی بود که ما در کتابها خوانده بودیم یعنی میادین مینی که در دشت ذهاب پاکسازی شد همان مین های روسی M7 با کارآمدی بسیار و با تکنولوژی روز بود.
در جنگ ایران و عراق مین های عراقی یک دوره تکاملی دارند که تقریبا با کیفیت ترین و با قدرت ترین مین های دنیا چه در مرحله آبی خاکی و چه در مرحله طراحی ها بود. این موضوع را که می گویم ، چون اطلاعات میادین مین دنیا را دارم عرص می کنم.
به عنوان مثال در جنگ 33 روزه لبنان، در میادین مین اینگونه نبود که ما با مین های مختلف با تکنولوژیهای مختلف و ساخت کشورهای مختلف روبه رو شویم. در جنگ ما دشمن هرجا بود، آسیب نمی دید. این آسیب آنها نیز توسط نیروهایی بود که به اینها می زد. پس عامل تهدید آنها نیروی انسانی بود. آنها بخش عمده ای از دفاعشان را مقابله با نیروی انسانی ما قرار داده بودند.
یعنی نفرات ما ابتدا معبرها را می زدند، نفر می رفت خط را می گرفت والحاق می کرد و جا گیری می شد. بعد از اینها ماشین آلات می رفت برای راه ساختن ، پل زدن دسترسی ها را ایجاد کردن ، خاکریز زدن. ماشین آلات ما عمدتا ماشین آلات نظامی نبود. اگر آنها ماشین آلات پیشانی ما را می خواستند بزنند مین های سنگین تر را می گذاشتند در نتیجه استاندارد مین گذاری از نظر مکانیسم برای کشور عراق و ایران که به اوج خودش رسیده بود عوض شد. چون طرح هایشان کاملا متفاوت بود. اینها یک کتابی داشتند که توسط ماهر عبد الرشید نوشته شده بود به نام "خاکریزهای ترکیبی" . آنها نیروها و رفتار ما را از خودمان بهتر آنالیز کرده بودند. مثلا یک نیروی بسیجی قدش اینقدر است، سن و توانش اینقدر است و وسایل که می تواند همراهش بیاورد چه چیزهایی است و خلاصه همه را محاسبه کرده بود و بعد آورده بود که اینها می توانند در یک شب اینقدر عمق بگیرند و با توجه به توان درگیری که دارند می توانند در این عمق و موجی که ایجاد کنند مثلا 3 کیلومتر است و در موج دوم که مقاومت می کنند در روز اول به شب که رسید موج دوم را الحاق می کنند خلاصه یک تحقیق کامل در جنگ ما کرده بود که بهتر از خودمان بود.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 6⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار ولی زاده
مسئول تخریب وقت قرارگاه خاتم
عراق همه راه های نفوذ ما را بررسی کرده بود و از دید خودش موانع موجود عراق را در برابر هجوم نیروهای ایرانی بازدارنده نمی دانست، چون می دید که هرچه موانع می زنند نیروهای ما عبور می کنند. او آمده بود در خاکریزهای ترکیبی تمام زمین ها را ثبت کرده بود. در طرح عبد الرشید در هر متر مربع یک گلوله می زد این گلوله یا توسط هلیکوپتر بود یا منحنی زن. ایشان طرح را ثبت کرده بود و قبضه ها را چیده بود.
زمانیکه می خواست طرح شماره یک را اجرا کند در آن طرح همه نیروهای عراقی را عقب می کشیدن و شروع به آتش ریختن می کردن. در آن طرح آمده بود که اگر نیروهای بسیجی عمل کردن تمام آتش ها را دوباره تکرار کنید که شاید چند نفر از این بسیجی ها زخمی یا زنده باشند و دوباره بخواهند حرکتی کنند وضربه ای به ما بزنند. و اگر نیروهای دیگر مثلا ارتش و ... بودند همان یکبار کفایت می کند.
عراقی ها اعتقاد داشتن چون ایرانی ها خاکریز تعجیلی می زنند. قادر نیستند بیش از یک تا یک و نیم کیلومتر بیایند. برای ایرانی ها طول خط مهم است و قادر نیستند یک خاکریز بزرگتر بزنند. و در همین خاطر عراقی ها قادر هستند آن را بشکنند.
مادر جنگ سیر تکامل در موانع داشتیم و اول فکر ما این بود که از موانع آنها چطوری عبور کنیم. در اوایل کار ساده بود.
--------------؛
بعدها عراقی ها موانع را
ترکیب دار کردند و ما
نوع عملیات ها را بر اساس
نوع موانع تغییر دادیم.
---------------؛
انواع آن، آبی، خاکی، دریا و کوهستان و ... بود تنها سازمانی که در دنیا و اینقدر تنوع رزم داشت بچه های ما بودند. بچه های تخریب ما قادر بودند با روش های متفاوت در نقاط مختلف از کوهستان تا غواصی در دریا و .... عملیات کنند. در طول عملیات ها نمی توانید عملیاتی را پیدا کنید که ما در عبور از آن مشکل داشته باشیم. مثلا در عملیات آبی و خاکی کربلای 4 ما مشکل عبور نداشتیم. در عملیاتهای اولیه مثل فتح المبین، طريق القدس و بیت المقدس ما مشکل موانع نداشتیم و توانستیم عبور کنیم. اوج مهندسی موانع عراق در عملیات خیبر و منطقه طلایه بود که از موانع ترکیب کانال وسیم خاردار استفاده کرده بود. در منطقه دب حردان ، جاده آبادان آمده بود کانال وداخل آن سیم خاردار ومابین میادین گپ ایجاد کرده بود. از اشنویه تا دهانه فاو تمام مسیر میدان مین بود عمق موانع خیلی مهم بود فاصله هر نوار 5 متر و در هر میدان حدود 800 نوار که 200 متر تا 4 کیلومتر طول داشت قرار داشت.
در بحث میادین مین، داریم که میدان مین وقتی مهم است که شما بتوانی از آن حفاظت کنید. عراقی ها به همین خاطر کمین ها را فی مابین آنها ایجاد می کردند. برای مثال، در منطقه جفیر تا حسینیه و طلائیه حدود 3 کیلومتر بعد از آن، همه کمین ها داخل میدان های مین آن بودند.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 7⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار ولی زاده
مسئول تخریب وقت قرارگاه خاتم
عملیات والفجر هشت، تکامل مهندسی جنگ بود. چندین ماه قبل از عملیات منطقه را شناسایی و زیرساخت ها را فراهم می کردیم. اگر در منطقه ای عملیات جدی بود باید در آن منطقه افراد خاص حضور داشته باشند و کارهای خودشان را انجام می دادند. معمولا همه نمی دانستند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. در این عملیات 12 کیلومتر طول رودخانه بود که فاصله های مختلف از ساحل داشت. اروند یکی وحشی ترین رودخانه هاست که دارای سرعت بالا دید صفر و گل و لای و... می باشد عراقی ها بین سواحل شان را با ترکیبی از سیم خاردار حلقوی، موانع خورشیدی، موانع ضد هاورگراف و ... پوشش داده بودند. در کل مسیر، در پشت آن همه موانع، مین ها و فوگاز و کانال ها و نهرهای پر از آب بود. مشکلات اساسی این عملیات شامل :
1- عبور از روخانه کارون و بهمن شیر.
2- از دست دادن پل های عقبه کار
3- مشکلات هماهنگی ساعت و روز عملیات بود. زیرا جابجا شدن و اشتباه شدن در متغیرهای زیاد، عملیات را خراب می کرد. به دلیل طول موج رودخانه اروند و فاصله آن از دریا، معمولا بین 30 تا 40 دقیقه بين جذر و مد آب ساکن می شد، بعد از آن مدت آب طرف دریا می رفت یا طرف ساحل می آمد این اتفاق باعث می شد ساحل های ما متفاوت باشد. مثلا در جزر فاصله ما تا موانع 100 متر بود و در مد فاصله خیلی کمتر می شد طوری که اولین موانع را رد می کردید دیگر بقیه موانع را رد می کردیم. در یک لحظه باید موانع را جمع می کردی کمین دشمن را خفه می کردی و بوسیله چراغ قوه مسیر را برای نیروهای خودی مشخص می کردی تا قایق ها بتوانند مسیر را پیدا کنند و مستقم بر هدف برسند. از همه مهم تر باید قبل از درگیری، نیروهای مجرب و خط شکن سریعا وارد عمل می شدند. از دیگر مشکلات این بود که وقتی بچه ها می رفتند شناسایی، زمانیکه جزر بود حدود یک کیلومتر پایین تر در می آمدند و در نتیجه در نقطه قرار پیدا نمی شدند.
و دیگر اینکه بچه ها در حال شناسایی گم می شدند و نمی توانستند همدیگر را صدا کنند. لذا برای جلوگیری از این مشکلات با طناب، یکدیگر را به هم می بستند و همه با هم می رفتند به جاهای مقرر شده.
از دیگر مشکلات وجود بی سیم ها در آب بود. برای رفع این مشکل از تیوپ و لاستیک موتور که آب بندی می شد استفاده می کردیم. از دیگر مشکلات وزن بالای اسلحه و قیچی آهن بر و لوازم همراه بچه ها بود که باید به طریق مختلف وزن آنها را در آب خنثی می کردند. از دیگر مشکلات گذر کردن از موانع خور شیدی کروی بود. ما برای حل این مشکل آمدیم سواحل کارون را شبیه سازی و طراحی کردیم و راه های گذر از آن را بررسی و تمرین کردیم . ما برنامه شناسایی موانع داشتیم. در نتیجه برای برداشت موانع، مشابه سازی و زمان گیری می کردیم.
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
برای برداشت موانع خورشیدی،
ما به این نتیجه رسیدم که C4 را
بصورت نعل اسبی درست کنیم
و آنها را طوری نصب و منفجر کنیم
که خود بچه ها آسیب نبینند.
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
برای گذر از سیم های خاردار از برانکارد که روی آنها می گذاشتیم استفاده می کردیم.
از دیگر مشکلات، زمانی بود که جزر می شد و بین موانع دشمن و آب فاصله می افتاد. در این فاصله زمین شل و عبور از آن مشکل بود. بچه ها برای حل این مشکل لوله های پلیکا را بصورت حصیری می بافتند و آنها را روی زمین شل قرار می دادند و سپس از روی آنها عبور می کردند.
بعد از اجرای همه این کارها و اینکه بچه ها یک سر پل زدند، تازه با خط مقدم دشمن درگیر می شدن. در این عملیات در شب اول تمام معبرها به جز یکی، باز شد و آن معبر نیز ساعت 10 و 30 صبح باز شد. بچه ها بعد از گذر از اروند تا کارخانه نمک عراق پیش رفتند.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 8⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار ولی زاده
مسئول تخریب وقت قرارگاه خاتم
برای عبور از اروند قلق گیری حدودی می شد. مثلا حساب می کردند که 500 متر بالاتر در آب وارد شوند تا در نقطه مورد نظر در طرف دیگر بیرون بیایند.
از دیگر ماموریت های مهندسی پدافند است. این پدافند شامل ایجاد موانع در قبل و حین عملیات و بعد از عملیات می باشد. مکانیسم مین ها در اول جنگ بصورت مستقیم بود. بعدها تکنولوژی به جایی رسید که مین ها را بوسیله هواپیما و هلیکوپتر پرتاب می کردند. از ویژگی های جنگ ما این است که حدود 2 تا 3 درصد مین های کاشته شده در جنگ توسط خود ما بوده است. ما برای اولین بار برای کاشت مین از مین های عراقی استفاده کردیم. در طول جنگ هیچگاه از مین های خودمان استفاده نکردیم و مین نیز نخریدیم.
طبق پروتکل نظامی وقتی مین از زاغه بیرون می آید دیگر نباید به زاغه برگردد. ما مین های عراقی را خنثی می کردیم، چاشنی هایشان را جدا می کردیم و جدا نگهداری می کردیم و دوباره علیه خودشان آنها را استفاده می کردیم. از
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
سازمان مهندسی تخریب در جنوب توسط شهید علی خیاط ویس بنیان گذاشته شد و در غرب توسط عباس کرنیه.
⊰•┈┈┈┈┈⊰•
برای اولین بار در سال 1359 تخریب وارد مهندسی شد. ارتش نیز اول جنگ ساختار تخریب نداشت.
🔅 سوال: در کدام یک از عملیاتهای دفاع مهندسی نقش مهندسی بارز تر بود؟
به نظر من والفجر 8 . زیرا این عملیات فرماندهی مستقل عبور داشت. فرماندهی مستقل پدافند داشت. در هر عملیات اگر تخریب در مرحله عبور ماموریت های خود را انجام ندهد هیچ گروه دیگری نمی تواند ماموریت خود را انجام دهد. تخریب نقش کلید را برای باز کردن درب دارد زیرا با کلید است که می توان درب را باز کرد. در عملیات خیبر برای اولین بار یک مشکل اساسی پیش آمده بود. جنگ روی یک دژ خاکی با عرض 17 و 18 متری بود که این طرف و آن طرف دژ آب بود . در ورودی جزایر جنوبی یک باتلاق بود که چند جاده روی آن زده شد و جای خشکی روی آن همان جاده بود و آب بین و وسط جاده ها قرار داشت.
هدف این بود که اگر بتوانیم آب را از سمت چپ با بریدن دژ و جاده به سمت راست هدایت کنیم می توانیم محل و منطقه را نگه داریم. به جهت اینکه حضرت امام (ره) پیام داده بودند بچه ها می خواستند تا اوج شهادت در جزایر مقاومت کنند. ما برای اینهدف یک کار خلاقانه کردیم. به جای اینکه این همه نیرو و انسان بیاید با دست کار کنند و دژ را تخریب کنند تا آب هدایت شود، آمدیم ظرف 15 تا 17 دقیقه با مواد منفجره دژ را منفجر کردیم و به نتیجه رسیدیم. بعد از آن بود که در جنگ تیم های انفجار دژ درست شد. ما یک فرمول در تخریب جاده داریم بنام 1+16 / 5 -1=N که براساس آن مواد گذاری می کردیم و دژ را منفجر می کردیم.
در نتیجه انفجار دژ در عملیات خیبر یک عملیات خلاقانه بود که حفظ جزایر جنوبی بوسیله آن انجام شد.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 9⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار ولی زاده
مسئول تخریب وقت قرارگاه خاتم
یکی از اقدامات فريب در عملیات تخریب و شناسایی، این بود که منطقه را شلوغ جدی بکنیم نه شلوغ كاذب.
روشهای شناسایی ما را عراقی ها می دانستند. مثلا اگر گزارش می شد فردی در منطقه پشت خاکریز دارد با دوربین کار می کند این نشان دهنده این بود که در آن منطقه قرار است کاری انجام شود. لذا حساسیت آنها را بالا می برد.
مهندسی در فریب دشمن نقش زیادی داشت. مثلا در عملیات والفجر ۸، حدود 400 تا 500 کامیون در هور کار می کرد و این نشان از یک عملیات بزرگ در این منطقه داشت که تمام کارشناسان عراقی می گفتند قرار است در منطقه هور عملیات اصلی انجام شود. این فریبی بزرگ بود. اما ماهر عبدالرشید که مغز اصلی جنگ عراق بود گفته بود نه، عملیات اصلی نه در هور است و نه در فاو. عملیات اصلی در ام الرساء و شلمچه است. ما فقط با اختلاف 72 ساعت که تا بفهمد عملیات کدام منطقه است، عملیات را شروع کردیم. روزی عبدالرشید به خط های ما رسید که توانسته بودیم خط ها را تثبیت کنیم.
در شناسایی، بحث فریب نداریم. ما اگر بخواهیم یک سازمان را مدیریت کنیم باید در منطقه حضور داشته باشیم. بچه های اطلاعات و شناسایی اگر در منطقه نباشند همه متوجه می شوند که این عملیات یک عملیات قلابی است. دیگر فریب نیست زیرا اگر یکی از آنها نباشد اصلا عملیات نمی شود.
در زمان جنگ یک قرارگاه تشکیل شد بنام قرارگاه خاتم که آقای فروزنده بنیان گذار آن بود. این قرارگاه وظیفه هماهنگی دولت با جنگ را داشت. در آن زمان وزارت سپاه یک مهندسی داشت، وزارت دفاع یک مهندس دیگر، ارتش و جهاد نیز هر کدام یک مهندسی داشتند.
ما می توانستیم بخش اعظم کارهای مهندسی را بوسیله یگان های غیر رزمی انجام دهیم . مثلا احداث راههای پشت جبهه به آنها سپرده میشد. جاده و راه در جنگ نقش بسیار مهمی دارد. ما در طول مرز یک جاده مرزی بیشتر نداشتیم. اگر وزارت خانه ها می خواستند کمک کنند در این زمینه ها باید کار می کردند.
قرارگاه خاتم در 2 تا 3 سال آخر جنگ مدیریت و هماهنگی این کارها را بعهده داشت.
تاثیر خلاقیت های مهندسی جنگ در
نبردهای آتی، یک روش خاص خودش را خواهد داشت. نبرد ما در جنگ یک روش دیگر است. نوعا تهدید ها با هم متفاوت است. جنگ ما همه آن خلاقیت ها را دارا بود. غلبه ما به ارتش عراق بوسیله سیستم بود. این سیستم ها را باید در جنگ آنالیز کرد که چگونه مدیریت می شد؟ چگونه به نتیجه می رسید؟ مزیت های ما در سیستم در کجا بود؟
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 0⃣3⃣
🔅 مصاحبه با سردار آقاخانی
تدوین رویکردهای خلاقانه و ابتکاری مهندسی دفاع مقدس
تمامی جنگ خلاقیت بود. شما اگر نگاه کنید روزهای اول جنگ، ما هیچ گونه یگانی نداشتیم. ارتش تشکیلات خود را از دست داده بود. سربازها به شهرهای خودشان رفته بودن، خیلی ها را معاف کرده بودند، خیلی از سران و ژنرال های رژیم شاه اعدام و یا فرار کرده بودند. ما دستمان خالی بود. سپاه هم تازه تشکیل شده بود. نه یگانی داشت و نه تشکیلاتی. طرف مقابل با یک برنامه ریزی چند ساله خودش را آماده کرده بود برای حمله، در ضمن زمان نیز به او اجازه داده بود چون بهترین زمان برای حمله به ایران بود.
واقعا معجزه بود که ما سقوط نکردیم. با احتساب عوامل مادی، واقعا درست بود زمانی که حمله کردند. برنامه ریزیشان غلط نبود.
وقتی حمله کردند، خلاقیت دکتر چمران مانع شد که عراق پیروز نشود. چه کار کرد؟ عراقی که قرار بود سریعا اهواز را بگیرد، ایشان با فکر خلاقش آب را انداخت زیر پای دشمن، خوب یک قسمت مهندسی جنگ در ایجاد موانع تاخیری، آب است دیگر. این فکر خلاق باعث شد دشمن زمین گیر شود. در منحرف کردن آب کارون می توانست از روشهای مختلفی استفاده کند. مثلا از انداختن کانتینر و سد کردن اب یا پمپاژ آب، یا زدن سد خاکی سریع و انواع روشهاس دیگر. مهم این است که آب را انداخت زیر پای دشمن. وقتی آب افتاد زیر پای دشمن یگان های زرهی آنها زمین گیر شدند.
همدیگر نمیتوانست نیروهای پیاده را پشتیبانی کند و امکان پیشروی دشمن وجود نداشت. به این می گویند یک فکر خلاق. پس میبینیم از روز اول، ابتکارات مهندسی دیده میشود.
یک مثال دیگر برای شما بزنم. در ادامه جنگ نگاه میکنیم، می بینیم که دشمن در مقابل این خلاقیت ما یک خلاقیت دیگری انجام می دهد و می آید خاکریز می زند. توی جنگ های گذشته خاکریز وجود نداشت. خاکریز ابداعی است که در جنگ ایران و عراق بوجود آمد که توسط مهندس انجام شد. اول هم عراقی ها اجرا کردند، برای این که آب را سد کنند. بعد می بینیم توی عملیات حصر آبادان، جاده ای که زده می شود در منطقه شادگان، توسط مهندس شهید شهشهان و بچه های جهاد انجام میشود. بینید باز هم مهندس یک خلاقیت به کار می بندد. یک جاده می کشد و نیروها به کمک آن جاده حرکت می کنند و پیروزی حاصل می شود. از آن طرف دشمن خونین شهر را تصرف می کند. از آن طرف برای عبور از موانع و آزاد سازی خونین شهر راهی پیدا می کنیم. فکر می کنیم که چه جوری می شود این همه سرزمین را آزاد کرد. با زدن پل روی کارون و با خلاقیت رسته مهندسی در زدن پل این کار را کرده بودیم. ، از این پل های شبکه ای، خدا رحمت کند شهید ادب را . و همچنین پل بیگی که زده شد به نقطه ای زدن که اگر یادم باشد مسعودیه بود، وقتی بچه ها از کارون عبور کردن، به نقطه ای از دشمن زدن که فکر نمی کرد. مجبور شدن فرار کنند برن عقب مرز و عقب نشینی کنن .
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 1⃣3⃣
🔅 مصاحبه با سردار آقاخانی
تدوین رویکردهای خلاقانه و ابتکاری مهندسی دفاع مقدس
آمدیم خرمشهر و دیدیم دشمن در مقابل ابتکارات مهندسی ما خلاقیت به خرج داده و موانعی ایجاد کرده.
قبلا دژی وجود نداشت. دژ یک جاده ای خاکی است که 2 تا 3 متر از روی زمین ارتفاع دارد. عراقی ها این دژ را دور خرمشهر کشیده بودند و داخل خرمشهر هم آمده بود خانه ها را خراب کرده و برای اینکه مانع از هلی برن نیروهایمان بشوند آهن ها را داخل زمین فرو کرده بودند. این خلاقیت برای اولین بار صورت گرفته بود که در مقابل ما از خودش خلاقیت نشان داده بود. البته ما هم به جای اینکه از جلو به دشمن بزنیم، از طرف دیگر رخنه کردیم.
در عملیات رمضان ما به خط دشمن زدیم ، او هم دژهای مثلثی و نونی شکل را ایجاد کرد. ما سه مرتبه به خط دشمن زدیم اما نتوانستیم خطوط را بشکنیم، این بود که شکست خوردیم. دشمن خیالش راحت شده بود که برای ما جایی قابل عبور نیست ولی ما آمدیم فکر کردیم که کجا بزنیم، آقا محسن تصمیم گرفت که در شرق دجله عمل کند.
مهندسی آمد با یک فکر خلاق در خدمت عملیات یک پل ساخت به طول 14 کیلومتر به نام پل خیبری، هم نفر روش می رفت و هم ماشین. بخشی از مهندسی در ستاد فوریتها، یک وسیله مهندسی ساخت به نام طارق که در واقع یک کشنده است، یک بولدوزر خاص که به جای شنی پره داشت. تعدادی ساختند و تانک روش سوار کردند. این سازه در هیچ جا سابقه ساخت نداشت، سازنده اش آقای مهندس عباس نوبختی بود. به او گفتم چطور شد تونستی این را بسازی؟ گفت: دو نفر بچه 14، 15 ساله که اصلا مو توی صورتشان در نیامده بود آمدند کنار هور نشستند. دیدم حمل اسلحه هم برایشان سخت است و سنگین که نمی توانند راه بروند. گفتم خدایا چطوری می شود برای اینها کاری کرد که کمتر کشته بشوند و بتوانیم 30 کیلومتر پشتیبانیشان بکنیم. همانطوری که نشسته بودم دیدم یک بولدوزر پشت سرم میآید که گفتند بلند شو زیرت نکند. ناگهان جرقه ای در سرم زد برای ساختن آن.
بله، هر که تقوا پیشه کند خداوند راهها را برایش باز می کند. من خودم بارها امتحان کردم. بعد آمدیم جزیره را گرفتیم و یک جاده زدیم. جاده ای 14 کیلومتری در طول جزیره به نام جاده سیدالشهداء (ع). یک جاده دیگر هم زدیم که جزیره را وصل کردیم به جاده شهید همت. خب اصلا اینها توی جنگ های گذشته سابقه نداشته است.
توی عملیات بدر شکست خوردیم ولی یک سال بعد اوج خلاقیت را نشان دادیم. خیال دشمن راحت بود که امکان انجام عملیات وجود ندارد. عملیات والفجر ۸ یک ابتکار مهندسی دیگری بود که رقم زدیم.
در تاریخ جنگهای جهان امکان عبور از رودخانهای با عرض بیش از 210 متر وجود نداشت که آنهم توی جنگهای اعراب و اسرائیل، مصری ها از کانال سوئز عبور کرده بودند یا از جای دیگر. ما گفتیم میزنیم به فاو. عرض رودخانه اروند حداقل 600 متر است، حداکثر 1200 متر، با این تفاوت که وقتی عرض کم می شود سرعت بیشتر می شود. در ضمن اروند هم خیلی تحت تاثیر جزر و مد قرار می گیرد. آمدیم خلاقیت به خرج دادیم و یک پل ساختیم برای عبور از رودخانه اروند. نه یک پل، بلکه چندین نوع از پل بود. به آن میگفتن پل خزری، که دو تا بکسل از این طرف به ساحل مقابل وصل بود. یکی دیگر پلی بود که توسط فوم ساخته شده بود و شبیه پل های خیبری بود. بعد یک پل لوله ای زدیم که اروند را از لوله پل کردیم با عرض 1/20. اینجا مهندسی آمد به عنوان یک فکر خلاق در خدمت عملیات.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب- ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 2⃣3⃣
🔅 مصاحبه با سردار آقاخانی
وقتی می خواستیم عملیات کنیم، باید دشمن را فریب می دادیم. مهندسی عملیات فریب را نیز را انجام میداد. یعنی آمد با 300 کمپرسی داخل هور شروع کرد جاده همت را زدند. ژنرالهایی که بعدا از عراق اسیر گرفتیم میگفتند، وقتی دیدیم شما با 300 کمپرسی در هور کار می کنید گفتیم عملیات بعدی از همینجا است. اینجا بود که یگانهایشان را برداشتند و از بالا و پایین همه را طرف هور مستقر کردند.
به لحاظ نظامی میدانستند عبور از اروند امکان پذیر نیست. بعد هم دشمن آمد همه پل هایی را که روی بهمن شیر ساخته بودیم منهدم کرد. مهندسی آمد با خلاقیت سه تا سد خاکی روی بهمن شیر زد. پس مهندسی در همه ی عملیات ها نقشی اساسی و مهم داشت.
حالا جنگ تمام شد و قطعنامه را پذیرفتیم. دشمن هنوز درون خاک ما بود که با یک عملیات مهندسی دشمن را از خاک کشور بیرون کردیم. یک کانال زدیم در ابتدا جاده اهواز - خرمشهر به نام کانال سلمان که تا کوشک ادامه داشت.
═══°✦ ፠ ✦°═══
در یک شب بدون اینکه
سازمان ملل و عراق متوجه
بشوند آب رود کارون را
انداختیم داخل این کانال و
آب رفت زیر پای عراقی ها
و آنها از آنجا رفتند.
═══°✦ ፠ ✦°═══
یعنی با آب انداختن جلوی پای عراقی ها ابتکارات مهندسی جنگ آغاز شد و با همین ابتکار ها جنگ تمام شد.
سیم خاردار را توی کشور نمیتوانستیم تولید کنیم. به ما هم نمیدادند، حالا سلاح که اصلا نمی دادند.
- چرا در مواقع عقب نشینی ضعف دیده می شد؟ مهندسی چه کار می توانست بکند برای بهبود در این شرایط؟
یک چیزی میخواهم به شما بگویم، اینهایی که بعضی ها می گویند، واقعیت ندارد. شما زیر آتش نبودید که ببینید تصمیم گرفتن زیر آتش چقدر سخت است. برای جان خودت که هیچ، علی الخصوص برای جان بچه های مردم. در موقع عقب نشینی هر کسی دنبال این است که به هر شکل ممکن عقب بیاید. البته سعی می شد بچه ها را هدایت شده به عقب بفرستند اما تنها کاری که می شد کرد در اختیار گذاشتن کمپرسی یا تویوتا بود. بچه ها را به عقب می آوردند، آن هم در شرایط ترافیک [و بهم ریختگی].
نمی شد که همان وقت خاکریز بزنند تا نیروهای پشتیایستادگی کنند. تا توی صحنه عملیات نباشی نمیدانی که تصمیم گرفتن زیر آتش آن هم آتش پنج ضلعی برای جان بچه های مردم چقدر سخت است. آتش مثل نقل و نبات می ریخت سر بچه ها. یکی از خلاقیت های مهندسی این بود که سنگرهای بتنی ساخت. سنگرهایی را طراحی کرد و به خط اول برد. یکی دیگر از کارهایی که در تاریخ جنگ بینظیر بود ساخت بیمارستان در خط مقدم بود که با استفاده از مهندسی وزارتخانه ها طراحی و ساخته شد. بجای اینکه مجروحین را از فاو تا اهواز بیاورند، همانجا و زیر بمباران عمل می کردند.
بیمارستان فاطمه زهرا (س) هشت اتاق عمل داشت و دکتر می آمد همونجا عمل می کرد و طوری هم نمیشد. بیمارستان علی ابن ابیطالب (ع) آبادان - بیمارستان بستان - بیمارستان امام خمینی - بیمارستان شهید بقایی اهواز. میدانید مهندسی با ساخت این بیمارستان ها باعث نجات جان چندین هزار مجروح شد. بعضی از اینها را دکتر حجابی طراحی و محاسبه می کرد. پیش ساخته با باکس، قطعات را کنار هم می گذاشتن. شاید یک مهار طراحی می کرد اما محاسباتش را ایشان انجام داده بود. پس از کنار هم گذاشتن باکسها روی آنها خاک می ریختیم ، بعد روی آن صفحه بتنی می گذاشتیم که راکت هواپیما می خورد اثر نمی کرد در واقع زیر خاک می رفت.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب- ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 2⃣3⃣
🔅 مصاحبه با سردار آقاخانی
_ آیا روی بیمارستانها پوشش میشد؟
به عنوان فریب، بله. این در مورد بیمارستان بود. مثلا در کربلای 5 یک جاده ساختیم به نام جاده شهید مدرس در حاشیه کاروان که از اهواز شروع می شد تا خرمشهر، منتها چسبیده بود به کاروان، چون جاده اصلی اهواز خرمشهر زیر آتش توپخانه بود. اگر مهندسی این ابتکار و خلاقیت را انجام نمی داد دشمن موقع عملیات این جاده را می گرفت زیر آتش و همه را می کشت که تقریبا 120 تا 130 کیلومتر بود.
این خلاقیت ها در توسعه کشور باعث خودباوری شد. کارهایی داخل جبهه میشد که تازگی داشت و نمونه اش را نداشتیم. چه کسی کار تونل به این وسعت انجام داده بود که الان سپاه انجام داده است. سدهای کارون و کرخه را سپاه انجام داد. و این تاثیر همان خلاقیت ها و خودباوری هاست که بعد از اینکه ژاپنی ها گفتند ما نمی سازیم، خودمان ساختیم.
🔅 مصاحبه با سردار همتی
▪︎ نقش مهندس در عملکرد مهندسی دفاعی، در دفاع مقدس
این موضوع برای دفاع مقدس دارای یک تاریخچه، یک شروع و یک پایان می باشد. و بعد از دفاع مقدس در قالب قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء قرار گرفت. در بدو شروع جنگ، به جهت برتری دشمن در زمینه ( آتش، زمینی، هوایی و تجهیزات) و به دلیل نداشتن ارتش مستحکم در ایران، دفاع همه جانبه با همین سپاه نوبنیاد مردمی شروع شد.
بچه ها و نیروها برای اینکه بتوانند جلوی پیشروی دشمن را بگیرند و کمتر آسیب ببینند نیاز به یک جانپناه و سنگر داشتند و برای حفظ تجهیزات، مهمات و وسائل حیاتی، باید یکسری کارها انجام میشد تا دشمن نتواند تلفات زیاد وارد نماید. در ابتدای جنگ ساخت سنگر انفرادی با گونی خاکی و ماسه ای بود. و این موضوع ریشه در انقلاب اسلامی و روش مبارزه با گارد شاهنشاهی در خیابانها داشت.
و نیز چون تعدادی از بچه ها آموزش سربازی دیده بودند اقدام به ساخت سنگرها برای مقابله با آتش دشمن و حفظ
جان و مهمات می کردند. از اینجا بود که موضوع مهندسی و علت نیاز به آن در ذهن مسئولین بوجود آمد. از این رو به فکر جمع آوری ماشین آلات مهندسی از دیگر ارگان ها و سازمان ها و حتی کمک از افراد شخصی افتادند. از همان اول جنگ، مرکزی در جنوب تشکیل شد بنام مرکز شعبه چمران که به نام مرکز مهندسی جنگ شناخته شد. یک عده ای از بچه ها و نیروهای مهندسی، در حوزه های تخریب ، انفجارات و مهندسی دور هم جمع شدند و یک مرکزی برای هدایت، طرح ریزی و اجرای عملیات مهندسی رزمی تشکیل دادند.
در ابتدای جنگ دشمن تا دروازه های اهواز پیش آمد، و تا کارخانه نورد اهواز حضور پیدا کرد. در آنجا تنها چیزی که می توانست جلوی دشمن را بگیرد آب بود. آب بزرگترین مانع بود. در جنگ دشمن اگر متکی به جاده می شد می توانستیم جلوی آن را بگیریم اما در زمانی که وارد دشت می شد نمی توان جلوی آن را گرفت. در آن زمان این موضوع به فکر شهید چمران و یارانش آمد که با رها سازی آب در دشت، باعث زمینگیر شدن تانک ها و نفربرهای دشمن شوند و این موضوع شروع فکر مهندسی در جنگ بود.
اما شروع مهندسی در غرب موضوعی دیگری است که در این موضوع نمی گنجد. در عملیات های طریق القدس و فتح بستان مهندس با کمک ارتش کارهایی مانند نصب پل انجام داد. در این عملیاتها مهندسی نقش ویژه ای داشت.
در عملیات طریق القدس پلی زده شد بنام پل آزادی.
در عملیات طریق القدس ما موفق شدیم که کارهای بزرگی انجام دهیم . عراقی ها که برای 4 ماه منطقه دست آنها بود با کمک شرکت های خارجی کل منطقه را مین گذاری کرده بودند. زمانی که ما مین ها را خنثی می کردیم اکثر این مین ها نو بودند و مدت زیادی از کاشت آنها نگذشته بود. آن موقع اكثر نیروهای سپاه، بسیجی بودند. به ازای هر تیپ بسیجی 2 نفر پاسدار بودند که در پادگان ها آموزش می دیدند. ما در عملیات طریق القدس بیشتر مین ها را بوسیله همین سیستم ها خنثی می کردیم. ما تقریبا تمامی مین های عراقی را می شناختیم وقتی ما مین ها را خنثی می کردیم چاشنی ها و بدنه ها را از هم جدا و جمع آوری میکردیم تا برای خودمان برعلیه دشمن بتوانیم استفاده کنیم. در عملیات فتح المبين علاوه بر ما حدود 20 نفر نیز از برادران ارتشی به ما ملحق شدند و آموزش مین زدایی دیدند. و این به دلیل مهارت ما در پاکسازی عملیات قبلی و منطقه بستان بود. شهید فیاض..... فرمانده تخریب خوزستان بود که این هماهنگی را انجام داده بود. ما حدود 25 نفر بسیجی وحدود 20 نفر ارتشی بودیم که برای عملیات فتح المبين انتخاب شدیم. حدود 10 روز طول کشید که منطقه عملیات را شناسایی کردیم وما 45 و50 نفر حدود 9 تا معبر باز کردیم. نقش تخریب و بچه های تخریب در دفاع مقدس خیلی مهم بود.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب- ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 3⃣3⃣
🔅 مصاحبه با سردار همتی
در دو جمله نقش مهندسی و تخریب را در دفاع مقدس می توان اینگونه گفت، اگر تخریب معبری را باز نمی کرد، هیچ عملیاتی نمی توانست انجام شود. جانفشانی بچه های تخریب خیلی زیاد بود مثلا یک معبری که الان عکش وجود دارد از ابتدا تا انتهای آن حدود 20 تا 30 نفر شهید شده اند. در جنگ، میدان های مین بستگی به تعداد نوار و فاصله آنها از یکدیگر و اینکه هر نوار چه تعداد مین، و هر مین چه تعداد ساچمه داشت شناخته می شدند. مثلا یک مین والمری بیش از 750 تا 1000 ساچمه داشت که در ارتفاع پنج متری از زمین بلند می شد و این مین ها ضد نفر بودند. از این به بعد بود که در عملیات ها نقش بسیار مهمی و قابل توجیهی برای مهندسی دیده شد. در طرح ریزی عملیات ها و در هر منطقه ای که ما می خواستیم عملیات کنیم باید ماموریت معین و مشخصی تعریف می کردیم. در جنوب هر منطقه ای که می خواستیم ورود کنیم و فاصله ای بین استحکامات خودی و دشمن نبود و این فاصله بیش از یک کیلومتر و دو کیلومتر نبود. وقتی عملیات می کردیم حدود 15 تا 20 کیلومتر وارد سرزمین دشمن می شدیم این نیروها در زمین صاف و بدون عارضه در برابر امکانات دشمن یک دیوار گوشتی می شدند و بسیار آسیب پذیر بودند. از جمله در عملیات رمضان مسئولین متوجه شدند که هر جا می خواهند عملیات یا عبور کنند باید جانپناهی درست شود یا خاکریز زده شود و یا جاده ای ساخته شود و یا میادین مین خنثی شود و یا موانع پیش رو برداشته شود. لذا این کارها باید توسط مهندس انجام میشد. تقریبا می توان گفت تمام اقداماتی که پیش نیاز عملیات نیروهای پیاده بود، کارهای مهندسی بود. شما تصور کنید که نیروها به جایی رفته اند که با امکانات دشمن روبرو شده اند و این نیروها برای محافظت از خود نیاز به خاکریز دارند. اینجا بود که کار مهندسی در شب، احداث یک خاکریز بود تا نیروها بتوانند در پشت آن سنگر بگیرند و استراحت کنند. ما اگر می توانستیم نیروها را در آنجا نگه داریم در آن عملیات موفق می شدیم و در غیر اینصورت باید عقب نشینی می کردیم و در آن عملیات با کشته شدن هزاران نفر شکست می خوردیم . در طول جنگ نوع سنگرهای انفرادی عوض شد. مثلا بعدها قطعات بتنی ساخته شد که رزمنده ها در عملیات ها با خودشان می بردند و به عنوان جان پناه استفاده میکردند. در عملیات ها کار به جایی رسید که فرماندهان جنگ در طرح ریزی ها و عملیات ها برای مهندس نقش ویژه ای و ماموریتی می دیدند که بسیار مهم بود و اگر این ماموریت انجام نمی شد عملیات انجام نمی شد.
اصلا بعضی از عملیاتها متکی به عملیات مهندسی بود. مثلا در عملیات بدر باید و حتما پلی زده می شد، بعد عمليات انجام می شد و یا در عملیات والفجر 8 پشتیبانی بعد از عملیات زدن پل بود که توسط مهندسی انجام شد.
🔅تفاوت بین مهندسی عراق و ایران
صدام مسئولین و نیروهای مشغول در وزارت خانه های خود را که کارهای مشابه مهندسی انجام می دادند لباس نظامی پوشیده بود و مسئولیت اولیه آنها را مهندسی جنگ تعریف کرده بود و تمام کشور عراق با هم و پشتوانه های آنها همه در خدمت جنگ بودند. در جنگ عراق با تمام قوا آمده بود، مثلا کانال پرورش ماهی که یک کار پدافند غیر عامل بود و به ظاهر کار پرورش ماهی می کرد در زمان جنگ از آن استفاده مهندسی شد. ما متاسفانه بیشترین تلفات را در آنجا داشتیم. اما در کشور ما اینگونه نبود. فقط عده ای خاص در وزارت خانه ها و وزارت سپاه حضور داشتند به عنوان کمک اگر ابتکاری به ذهن شان می رسید انجام می دادند. بچه های مهندسی روز به روز سطح علمی شان بالا رفت و نوع تجهیزات آنها نیز تغییر کرد و اصلا این طور نبود که علوم روز و مهندسی دانشگاه های ما در اختیار جنگ باشد. مثلا ما چندین بیمارستان و اورژانس ساختیم که کمتر مهندسین بسیجی و یا اساتید دانشگاه ها در طراحی و اجرای آنها نظر داشتند. و یا در لشکر مهندسی 42 غرب که گردان استحکامات داشتیم افراد معدودی بودند که با ما همکاری می کردند.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
کانال حماسه جنوب- ایتا 👇
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂