عقلم همه در سلسلهی موی تو گم شد
ماهِ خرَدم در شبِ گیسوی تو گم شد
از هر طرفی جلوهکنان بود نسیمی
چون بوی تو آمد، همه در بوی تو گم شد
| #طالب_آملی |
@deli_ism ♥
من تو را سالهاست آرزو میکنم جهان کوچک من
تو همان آرزویی هستی که تا ساعت ها جفت میشوند چشمانم را میبندم و آرزو میکنم کاش توام مرا بخواهی
تو همان آرزویی که تورا از همهی ائمه و امام زادهها خواسته ام
همان آرزویی که قبل از خواب از گوشهی چشمانم میچکی
همان، همان آرزویی که شب آرزوها دست به دامن تمام اطرافیان میشوم که تورا برای من بخواهند
دلبر من تورا سالهاست
ماههاست، روزهاست آرزو میکنم
نکند برای کسی برآورده شوی
خدا نیاورد روزی را که حاجت عاشق دیگری را اجابت کنی
جهان کوچک من تورا تا ابد آرزو میکنم
تو فقط بگو که برآورده شدن را بلدی...
| #ستایش_قاسمی |
@deli_ism ♥
_گفت: اگه یه ماشین زمان داشتی، باهاش میرفتی گذشته یا آینده ؟
+ دستامو دور لیوانِ چای سفت حلقه کرده بودم،
نگاش کردم،
گفتم: هیچکدوم!
_ گفت: دِ بگو دیگه؟ یکیشونه انتخاب کن!
+ گفتم: اگه ماشین زمان داشتم،
نه میرفتم گذشته نه میرفتم آینده !
_ گفت: پس چیکار میکردی دیوونه؟
+ گفتم: زمان رو همینجا متوقف میکردم وُ
تا ابد به بهونهی سرد شدنِ این
فنجون چای همینجا پیشِ تو میموندم !
| #بابک_زمانی |
@deli_ism ♥
به دنبال چه میگردند مردم درشبستان ها
در این مسجد که من دیدم چراغ اعتقادی نیست
نه تنها غم سلامت باد گفتن های مستان هم
گواهی میدهند دنیای ما دنیای شادی نیست
چرا بی عشق سر برسجده ی تسلیم بگذارم
نمیخوانم نمازی را که در آن از تو یادی نیست
| #فاضل_نظری |
@deli_ism ♥
برای آنکه نگویند، جستهایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کردهام، آن باش...
| #حسین_منزوی |
@deli_ism ♥
ردّ پایی تازه از پشت صنوبرها گذشت
چشم آهوها هراسان شد، گمان کردم تویی
ای نسیم بی قرار روزهای عاشقی
هر کجا زلفی پریشان شد، گمان کردم تویی
باد پیراهن کشید از دست گل ها ناگهان
عطر نیلوفر فراوان شد، گمان کردم تویی
چون گلی در باغ، پیراهن دریدم در غمت
غنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی
کشته ای در پای خود دیدی یقین کردی منم
سایه ای بر خاک مهمان شد، گمان کردم تویی
| #فاضل_نظری |
@deli_ism ♥
قدیم تر ها به معشوقه مرد ها میگفتن مهربانو
و به مردهای عاشق مهربان.
“بان” پسوند نگاه داریه. یه جورایی میشه گفت مرد های عاشق، پاسدار
و نگهبان مهر معشوقه شون بودن
«دلبر بیا یه ماشین بساز برگردیم قدیم»
@deli_ism ♥
من دقت کردم؛
کسایی که دوسشون داريم
اسممونو قشنگ تر صدا ميزنن...!
@deli_ism ♥
کوتاهترین قصه شب را
به من بگو
بایک شب بخیر
از زبان تو
میشود خدا را هم درخواب دید...
| #حمیدرضا_عبداللهی |
@deli_ism ♥
یکی باید باشه که کنارش از خیس شدن زیر بارونُ بهم خوردن آرایشت نگران نباشی...
یکی که وقتی باهاش غذا میخوری بتونی با دهن پر حرف بزنی و از ته دل بخندی بدون اینکه نگران باشی چشمات کلا محو میشه و دو ردیفِ دندونت پیدا...
یکی که باهات بیاد خرید و ساعت ها پا به پات راه بیاد و غر نزنه...
بشه تو بغلش گریه کرد
بدون ترس از اینکه
چشمات قرمز بشه و صورتت باد کنه...
باهاش بتونی
هر آهنگِ مسخره ای رو گوش بدیُ جلوش دیوونه بازی دربیاری و اون دیوونه تر باشه...
یکی که
یهو وسط پیاده رو وایسه و با یه حالت جدی بگه:
"راستی میدونستی؟"
و تو شوکه بهش خیره بشی با چشمای از حدقه در اومده
"چیو؟"
"که چشمات همه ی زندگیمه؟"
و توبمیری از ذوق و دوتایی بزنین زیر خنده
بیخیالِ نگاهِ مردم...
وقتی حالت بده
مثلِ مجسمه نشینه جلوت و بخواد بهت دلداری بده
ببادببرتت یه جایِ خلوتُ دوتایی انقدر فریاد بزنید که صداتون بگیــره و بعد بشینید به صدایِ جیغ مانند همدیگه بخندید...
یکی که از خودت بیشتر بهت اعتماد داشته باشه
یکی که وقتی با همید حتی به گوشی هاتون فکر هم نکنید...
آره
تو زندگیِ هممون
یکی باید باشه
که آغوشش بویِ امنیت بده
و بوسه هاش طعمِ عشق...
یکی که پشت و پناهت باشه و
دوایِ دردات...!
| #فاطمه_صابری_نیا |
@deli_ism ♥
به من مىگفت:
چشمهاى تو مرا به اين روز انداخت. اين نگاهِ تو كارِ مرا به اينجا كشانده. تاب و تحمل نگاههاى تو را نداشتم. نمىديدى كه چشم بر زمين مىدوختم؟
به او گفتم:
در چشمهاى من دقيقتر نگاه كن!
جز تو هيچ چيزى در آن نيست...
| #چشمهایش 📚 | #بزرگ_علوى |
@deli_ism ♥
بیژن: هی لیلی! آقام برام آهو آورده
لیلی: قشنگه؟
بیژن: آره خیلی قشنگه،
چشماش عین چشای توئه...!
| #دیالوگ 🎞 | #در_چشم_باد |
@deli_ism ♥