گوش کن،
دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است، و یکدست و باز
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخهٔ فصل،
ماه را می شنوند
گوش کن،
جاده صدا می زند از دور
قدم های تو را...
| #سهراب_سپهری |
@deli_ism ♥
ما توکل کرده بودیم، این ولی کافی نبود
نیل تر بود و عصا خشک و پیمبر نابلد...
| #حسین_جنتی |
@deli_ism ♥
بنظرم آدم، بیدلیل به کسی فکر نمیکنه، بیدلیل کسی رو دوست نداره، بیدلیل کسی رو فراموش نمیکنه. بعضی از آدما، بدون اینکه خودشون بدونن خوبن، بدون اینکه حرف بزنی، حالت رو میفهمن، بدون اینکه لمسشون کنی، حست میکنن. بعضیا مرز آدم بودن رو رد میکنن، واسه همینه که ابدی میشن. گاهی وقتا که دلم میگیره، به تو فکر میکنم، به خودم. به اينكه چرا دلتنگی هیچ راه درمانی نداره.
بعضی وقتا که دلم میگیره، پشت پنجره میشینم، بغض میکنم، به آسمون خیره میشم، شاید اونجا دوباره پیدات کنم. میگن خدا بزرگه؟ نه!؟
هروقت بیهوا یه یادت میافتم ، به این فکر می کنم که شاید...
شايد دلت برام تنگ شده باشه.
بعضی از آدما همیشه هستن، حتی اگه رفته باشن.
| #پویا_جمشیدی |
@deli_ism ♥
تو همون هیچی منی،
هروقت هر کی میپرسه به چی فکر میکنی میگم به هیچی :)
@deli_ism ♥
تنها میان غربت دنیا چه میکنی؟
دلبر که نیست، با دل تنها چه میکنی؟
از تُنگ کوچک ات به تقلا گریختی
با کوسه های وحشی دریا چه میکنی؟
یوسف پس از رها شدن از چاه بی کسی...
در بند انتخاب زلیخا چه میکنی؟
امروز در تلاش فراموش کردنی...
دیروز رفت،با غم فردا چه میکنی؟
ای پیرمرد خسته و دل تنگ اورشلیم
با خاطرات مسجدالاقصی چه میکنی؟
حرفی بزن یتیم پر از حرف و بی سواد
در قیل و قال جشن الفبا چه میکنی؟
حرفی بزن که نای تحمل نمانده است
تنها میان غربت دنیا چه میکنی؟
| #مصطفی_پاکدل |
@deli_ism ♥
سعدی یه جوری میگه "من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی" که فکر میکنم اگر میدانست از اول هم، توفیری نمیکرد و باز عاشقش میشد!
@deli_ism ♥
محبوبم!
اگر روزی از تو درباره من پرسیدند
زیاد فکر نکن، مغرور به ایشان بگو:
دوستم دارد... بسیار دوستم دارد...!
| #نزار_قبانی |
@deli_ism ♥
عشق بود و دل من داشت عبادت می کرد
و خود عشق به این عشق حسادت می کرد
کولی امروز کف دست مرا خواند و نوشت
یک نفر داشت به چشمان "تو" عادت می کرد...
| #امید_صباغ_نو |
@deli_ism ♥
امیدوارم وسط بی حوصلگی وقتی انتظارشو نداری گوشیو برداری ببينی پی ام داده، اسمتو صدا زده :)
@deli_ism ♥
هر بار که خدانگهدار میگفت ، او به خانه برمیگشت و به فکر فرومیرفت! ، هنوز دوستش داشت، این که مسلم بود اما کافی نبود....
حس میکرد باید دست به کاری بزند. شاید عشق مدتی در جوش و خروش باشد، اما تا ابد دوام نمیآورد. اگر دست به کاری جدی نزنیم، رابطهی ما به بنبست میرسد و عشق را در خود خفه میکند
| #چاقوی_شکاری 📚 |
| #هاروکی_موراکامی |
@deli_ism ♥