یه وقتیم جای کسی که هیچ وقت نبوده، اینقدر خالیه که، انگار همیشه بوده و حالا نیست...
@deli_ism ♥
خنده ات خلوتِ تزویر مرا جارو کرد
عاقبت شعر و غزل دستِ دلم را رو کرد
قسمت این بود که رسوا کُندم چشم تو یا
زد و بندی که قلم با خم آن ابرو کرد
آینه بار دگر دسته گلی داد به آب
ماه را دیده و با ماه تو رو در رو کرد
ساحل آبی آرام...چه می دانستی؟
آنچه طوفان تو با قایق و با پارو کرد
قاصد بوسه ی تو دیر رسید اما آن
نوشداروی لبت کار دو صد دارو کرد!!!
| #رضا_وطن_دوست |
@deli_ism ♥
- سلام: یعنی دلم برایت تنگ شده بود.
- سلام: یعنی من هم همینطور.
- امروز هوا خیلی سرد شده: یعنی دیروز نبودی.
- شاید بارون بیاد: یعنی امروز هستم، نگاهم کن.
- شعری رو که خواستی پیدا کردم: یعنی دیروز همهاش به فکر تو بودم.
- میخوام بذارمش تو قاب که هر روز بخونمش: که هر روز به یاد تو باشم.
- وسطهای شعر گریهام گرفت: بس که به تو فکر کردم.
- فقط شعر خوبه که آدم رو به گریه میاندازه: کاش آن لحظه پیش تو بودم.
- اونجا که دربارهی ترسیدن از عشق بود: من از عشقِ تو میترسم.
- یکی هم برای تو قاب میکنم. دوست داری؟: دوستت دارم.
- دوست دارم: دوستت دارم.
| #مصطفى_مستور |
@deli_ism ♥
نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم اگر یار همان است که بود...
| #صائب_تبریزی |
@deli_ism ♥
زلف و رخسار تو ره؛ بر دل بیتاب زنند
رهزنان قافله را، در شب مهتاب زنند
شکوه ای نیست ز طوفان حوادث ما را
دل به دریازدگان، خنده به سیلاب زنند...
| #رهی_معیری |
@deli_ism ♥
چرا همیشه باید تو جاده های شمال عاشقی کرد؟
مشکلتون با جاده ساوه چیه؟!
@deli_ism ♥
گفته بودی که دگر زلف پریشان نکنی
ماه را روز و شب چارده حیران نکنی
تو مگر قول ندادی ندهی مو به نسیم
دل عشاق به یک زلزله ویران نکنی
نذر کردی که نبندی بغل پنجره تا
شهر ویران مرا قمصر کاشان نکنی
مادر از بچگیم داد مرا بیم نزاع
رو برو کودک ما با صف مژگان نکنی
ای گران ناز چگونه دل تو می آید
مشتری آمده نازت کمی ارزان نکنی
هوس سیب نکن فصل انار است انار
پی این میوه مرا راهی لبنان نکنی
تو اگر در بلد کفر به مسجد بروی
این محال است که یک شهر مسلمان نکنی
با همان خنده ی داغت به خدا گرم شدم
خانه ی گرم مرا باز زمستان نکنی
چون ز یک قصه شد آغاز به خودم میگویم
تا تو باشی هوس خواندن رمان نکنی...
| #سید_حجت_بحرالعلوم |
@deli_ism ♥
یه هفته شمال رفتید کشتید مارو با استوریهاتون! از امام خمینی یاد بگیرید این همه مدت پاریس بود یه عکس از خودش نذاشت...
@deli_ism ♥
من میتونم باهات تو کافه بشینم،
بگم و بخندم،
باهات ساعتها قدم بزنم،
درد و دلهات رو گوش کنم و هر کمکی از دستم بر بیاد واست انجام بدم
و در قبال اینها چیزی ازت نخوام.
در واقع من میتونم یه دوستِ خیلی خوب واست باشم،
به شرطِ اینکه تو هیچ وقت حرف از دوست داشتن نزنی.
اینجوری کار سخت میشه
به نظرم اگه یه روز حقیقتا احساس کنی که خودت رو دوست داری باید نسبت به خودت و کارهایی که انجام میدی متعهد بشی و دربند اصولِ خاصِ خودت زندگی کنی،
چه برسه به روزی که با کسی دیگه حرف از دوست داشتن بزنی.
«مسئولیتِ دوست داشتن خیلی سنگینه»
| #روزبه_معین |
@deli_ism ♥
غریبه پیشکش...بردی دل هر آشنا را، هم
تو حتی مات خود کردی نگاه پیرها را، هم
چه دست افشانی نازی چه رقص پای بی نقصی!
هنر این است مجذوبت کنی بی اعتنا را، هم
بنازم ذوق شیطانی آرایشگرت را "زن"
نه تنها من، که لرزانده دل اهل خدا را هم
نسیم گرم ویرانگر، زلال صاف طغیانگر
چه تشبیه ات کنم دیگر که تلخی و گوارا هم...
عروسی را عزا کردی به من، بلوا به پا کردی
جماعت را صدا کردی، که رقص مشتبا را هم...
همیشه بعد دیدارت سوالی از خودم دارم
قیامت میشود مَحرم بداند عشق ما را، هم؟
همینکه میروی یاد خدا می افتم، این یعنی
زمان بودنت میرانی از ذهنم، خدا را هم...
| #مجتبی_سپید |
@deli_ism ♥
ولی من تو بهترین جمع دنیا هم باشم همش با خودم میگم "کاش تو هم بودی."
@deli_ism ♥
نوشته همتون یکیو دارین که یواشکی چکش میکنین
من که هرچی فکر کردم چیزی جز یخچال به ذهنم نرسید...
@deli_ism ♥
دوباره می نویسمت، کنارِ بیت آخرم
وچکه چکه می چکم، به سطر های دفترم
تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من
من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم
تو مثل ماهِ برکه ای و من غریق مست شب
دوباره تو، دوباره من، شناوری، شناورم
شنیده ام ز پنجره سراغ من گرفته ای؟
هنوز مثل قاصدک، میانِ کوچه پرپرم
گلایه از قفس کمی، کمی عجیب میرسد
خودم قفس خریده ام، برای این کبوترم
شبی بخواب دیدمت، میانِ تنگِ کوچه ها
قدم زنان، قدم زنان، تو را به خانه می برم
غزل بخواب می رود، به انتها رسیده ام
تمام من چکیده شد، کنارِ بیت آخرم...
| #حسین_منزوی |
@deli_ism ♥
آرزو میکنم در همین روزهای اول بهار، اگر فارغی، عاشق بشی، و اگر عاشقی، عاشقتر. آرزو میکنم چشمات همیشه از شادی برق بزنه. آرزو میکنم روزای بهاریت پُر از پیادهرویهای دو نفره، پر از حس زیبای با هم بودن باشه، و هر شب یکی کنارت زمزمه کنه که چقدر زیاد دوستت داره…
@deli_ism ♥
هرکسی باید یه نفر تو زندگیش باشه که وقتی مجبوره به همه دروغ بگه ببرتش یه گوشه و به اون راستشو بگه.
@deli_ism ♥
اگرچه هم قدم گردباد می گردم
دمی نرفته ز یادم که کمتر از گردم
چرا ز سینهء من دود آه سر نزند
که کوهی از غم و آتشفشانی از دردم
نه پر خروش! که من، آبشار یخ زده ام
نه پرغرور! که آتشفشان دلسردم
فریب خوردهء عقلم، شکست خوردهء عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
همیشه جای شکایت به خلق بسیار است
ولی برای تو، از خود شکایت آوردم
| #فاضل_نظری |
@deli_ism ♥
بهشت اوجاییه که به جایِ نوشتن، آروم درِ گوشش بگی دوستت دارم..!
@deli_ism ♥
بیا جانم بگو از غم مدارا کردنت با من
کنارم لحظه ای بنشین تماشا کردنت بامن
دو چشمانم ببندم تا ببوسی گونه هایم را؟
نترس از چشم آدم ها هویدا کردنت با من
مثال غنچه ای هستی که می ترسد از اقبالش
فقط محو نگاهم شو شکوفا کردنت با من
چنان کافر شدی دیگر نداری مهر و احساسی
دو دستت را بده دستم مسیحا کردنت با من
قدم بگذار در راهی که پایانش خودم باشم
بیا دیگر نکن دل دل مهیا کردنت با من
بیا بنشین بگو "جانم" رها شو مثل پروانه
بگو با من بگو از غم مدارا کردنت با من
| #الهه_رضایی |
@deli_ism ♥
ولی قبول کنید آدما به واسطهی حرفایی که به همدیگه نمیزنن، از هم فاصله میگیرن...
@deli_ism ♥
ما بر سر آن کوچه که افتاد گذارت
یک شهر گواه است که مردانه نشستیم...
| #سید_علی_علوی |
@deli_ism ♥