eitaa logo
دکتر علی شریعتی
571 دنبال‌کننده
19 عکس
5 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 علی مردی است که ۲۳ سال برای ایمان و ایجاد یک هدف و یک عقیده در جامعه اش مبارزه کرده است، ۲۵ سال تحمل کرده است، خودخواهی ها و نقشه ها و خودپرستی های همگامان و هم صف ها و هم یارانش را برای «وحدت اسلام» در برابر دشمن مشترک تحمل نموده است و سکوت کرده است، و پنج سال به خاطر تحقق عدالت و گرفتن انتقام مظلوم از ظالم و استقرار حق مردم و نابود کردن باطل، حکومت کرده است. . . 📚 برگرفته از ، بخش ، ص ۱۰۶ . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴 چه رنجی بزرگتر از اینکه ملتی عاشق علی باشد و عاقبت یزید داشته باشد؛ چه رنجی بالاتر از اینکه کسانی که می بینیم در چه سطحی از معنویت، از آگاهی، از منطق و از انصاف هستند، باید از علی و از مکتب علی سخن بگویند و مردم را با علی آشنا کنند؛ چه رنجی بالاتر از اینکه در این دنیا یک ملتی، یک گروهی هست که مارک علی بر پیشانی سرنوشتش خورده، (ولی باید) از فقر، از خواب، از تخدیر، از تفرقه، از کوتاه اندیشی، از بدبینی، ضعف و ذلت رنج ببرد؛ 🔶و چه رنجی بالاتر از اینکه الان می بینیم نسل قدیم ما که به علی و به مذهب علی وفادار مانده، قرت زایندگی و حرکت خودش را از دست داده و به جمود و توقف دچار شده و نمی تواند نسل آینده، را به تاریخ و فرهنگ و مذهب علی پیوند بدهد و آنچه را که شهدای بزرگ شیعه و علمای بزرگ شیعه و بزرگان و فداکاران و مردم عاشق شیعه به این نسل سپرده اند و نمی تواند به نسل بعد از خود انتقال دهد. این نسل کهنه می شود - و شده - و دارد رو به زوال می رود و دارد می میرد و جانشینش، پوچی و جانشینش، فقر معنوی و جانشینش، جهل و بریدگی و گسستگی با گذشته و با علی است. . . 📚 برگرفته از ، بخش ، ص ۲۶۰ . . –آثار_26 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔷«...عناصر مشکوک و عوامفریبان مغرض و دکانداران دین را به مردم بشناسانیم که به گفته قرآن «اموال مردم را به باطل می‌خورند و سد راه حق می‌شوند و کتاب خدا را مسخ می‌کنند و اوهام خود را بدان می‌بندند...» و لباس مقدس علم دین و هدایت خلق را به تن می‌کنند و با درخشش برق آسای مصنوعی و عوامفریبانه و زمینه‌سازی‌های پنهانی پنهانکاران، چهره های پاک علمای راستین و فضلای آگاه و دین باور را بدنام می‌کنند و به محاق می‌برند و میان آنها و مردم حائل می‌شوند و زمام عقل و دین مردم را در دست‌ های جهل و شرک می‌نهند...» . . 📚 برگرفته از کتاب ، پاورقی ص۴۷۶. . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴و تاریخ همه این ماه های مکرر است، ماه هایی همه مکرر یکدیگر، سال هایی تهی و عقیم، قرن هایی که هیچ چیز نمی آفرینند، هیچ پیامی بر لب ندارند، تنها میگذرند و پیر می کنند و همین و در این صف طولانی و خاموش، هر از چندی شبی پدیدار می گردد که تاریخ می سازد، که انسان نو می آفریند و شبی که باران فرشتگان خدایی باریدن می گیرد، شبی که آن روح در کالبد زمان می دمد. شب قدر ! شبی که از هزار ماه برتر است، آن چنانکه بیست و چند سال بعثت محمد، از بیست و چند قرن تاریخ ما برتر بود. سال هایی که آن «روح» بر ملتی و نسلی فرود می آید، از هزار سال تاریخ وی برتر است و اکنون، بر اندام این اسلام اسکلت شده، بر گور این نسل مدفون و بر قبرستان خاموش ما، نه آن روح فرود آمده است، سیاهی و ظلمت و وحشت شب هست، اما شب قدر؟! شبی که باران فرو می بارد، هر قطره اش فرشته ای است که بر این کویر خشک و تافته، در کام دانه ای، بوته ی خشکی و درخت سوخته ای و جان عطشناک مزرعه ای فرو می افتد و رویش و خرمی و باغ و گل سرخ را نوید می دهد. چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن و در زیر این باران ماندن و قطره ای از آن بر پوست تن و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن، خشک و غبارآلود زیستن و مردن ! . ⬅️برگرفته از کتاب ، بخش ، ص ۲۵۲ - ۲۵۳ . 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔶 «...باید مایه ی عرفانی را به نسل جوان بدهیم، اما با اینکه برو نماز بخوان ٬ برو روزه بگیر و برو... این مایه عرفانی درست نمیشود، این یک مایه ضد عرفانی است... یعنی تنها عکس العملش این است که وی اصلاً بیزار میشود». . . 📚 برگرفته از کتاب «چگونه ماندن»، دکتر علی شریعتی، صفحه ۷۸. . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔶 «... «زندگیِ برادرانه» در یک جامعه، جز بر اساسِ یک «زندگیِ برابرانه» محال است، چه، نمی‌توان در درونِ اقتصادی، که رنجِ اکثریت، برای اقلیتی گنج می‌ سازد، و بنیادِ آن بر رقابت و بهره‌کشی و افزون‌طلبیِ جنون‌ آمیز و حرص استوار است، و انسانها را به دو قطبِ متخاصمِ گنج‌ور و رنج‌ور تقسیم می‌کند، و طبقه‌ ای به وسیله‌ی طبقه‌ ای دیگر استثمار و استخدام می‌ شود، و زندگی‌ ای می‌ سازد، که در آن، بنی‌آدم، همچون کرکسانِ حریص، بر مرداری ریخته‌اند، و «این مر آن را همی کشد مخلب، وآن مر این را همی زند منقار»، با پند و اندرز و آیه و روایت، "اخلاق" ساخت. 🔷 برادریِ دینی، وحدتِ ملی، و یگانگیِ انسانی، در نظامِ طبقاتی و اقتصادِ استثماری و مالکیتِ فردی، مضامینِ ادبی و فلسفی‌ ای است، که فقط به کارِ سخنرانی و شعر می‌آید و موضوعِ انشاء! 🔶 توحیدِ الهی، در جامعه‌ ای که بر شرکِ طبقاتی استوار است، لفظی است که تنها به کارِ «نفاق» می‌آید...» . . 📚 برگرفته از مجموعه آثار ۲۰، ؟، ص ۴۸۱. . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴 صحبت های دکتر علی شریعتی در مورد جلال آل احمد . 🔶 بعد از مرگ جلال آل احمد، من این حالت روحی خاص را پیدا کردم که هنوز روحم از عزای او بیرون نیامده; کسی که به سراغ ما آمد اما زود رفت، کسی که در قله ی عمرش ناگهان به سراغ مردم آمد، ناگهان به سراغ ایمان ما آمد، ناگهان به سراغ آنچه مردم همواره در آن بودند و روشنفکران همواره از آن می گریختند، آمد. جرئت کرد و به سراغ ما آمد; جرئت کرد، و این جرئتش برای ما ارزش دارد. از اینکه به کهنه گرایی، به اُمُل بودن و به قدیمی بودن متهمش کنند، نترسید. 🔷 او جرئت کرد و برخلاف همه ی ارزش هایی که در گروه خودش ساخته و پرداخته شده بود، گستاخی کرد و به سراغ ما آمد، [به سراغ] این جبهه، این فکر و این ایده آلی که همواره در آرزویش بودیم; ولی معمولاً متاسفانه این فرهنگ عظیم ما که در آن ایمان ها، عشق، ارزش ها و حادثه های بزرگ و تجربه های بزرگ انسانی وجود دارد، دست عده ای است که ارزش نگهداریش، عرضه کردنش و دادنش را به نسل بعدی و معرفی کردنش را در دنیا ندارند، زیرا منجمدند، کهنه اند، موروثی اند و این فرهنگ عظیم، دست آنها درست مثل گنجینه های بسیار بزرگ زیرزمینی در دست یک قوم بدوی است. 🔶 اما نبوغ هامان، ارزش های فکریمان، قلم هامان، هنرمندهامان، نویسنده هامان، کسانی که دنیا را می شناسند، ارزش ها را می شناسند، تمدن ها را می شناسند و با جامعه زمان آشنایی دارند، به عنوان تجددمآبی از این فرهنگ دور شده اند، یا بیگانه شده اند، یا فرهنگ را آنچنان که قشر منحط می فهمد، فهمیده اند; بنابراین کنارش گذاشتند. و جلال که از آن قطب به سوی مردم، به سوی ایمان ما، به سوی مذهب ما آمد، هنوز دو، سه قدم بیشتر برنداشته بود اما قدم هایی بود بسیار تکان دهنده، طلیعه ی چیز تازه ای، طلیعه ی عنوان طرح تازه ای بود; این چیز تازه برگشتن روشنفکر بود به میان مردم، به راستی. . . 📚 برگرفته از کتاب ، بخش ، صص ۱۶۶ - ۱۶۴ . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
...حسین، یک درسِ بزرگتر از شهادتش به ما داده است و آن «نیمه تمام گذاشتن حج» و به سوی «شهادت» رفتن است. حجی که همه ی اسلافش، اجدادش، جدّش و پدرش برای احیای این سنّت، جهاد کردند، و این حج را «نیمه تمام» می گذارد و «شهادت» را انتخاب می کند، مراسم حج را به پایان نمی برد، تا به همه ی حج گزارانِ تاریخ، نمازگزارانِ تاریخ، مومنان به سنّت ابراهیم بیاموزد که، اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد، و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گِردِ «خانه ی خدا»، با «خانه یِ بُت»، مساوی است ... . . 📚 برگرفته از کتاب ، ص 258. . . ۶ 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴 کدام حسین؟ . . 🔷 «... اکنون صفویه آمده است و خود بزرگترین مروج ذاکرین و تجلیل کننده ذاکرین و برگزارکننده اصلی «ذکر» است. صفویه برخلاف بنی امیه و بنی عباس نمی خواهد تا آنچه را که به وقوع پیوسته است، از خاطره ها بشوید بلکه می خواهد بیشتر از همیشه به یاد بیاورد. آنها - بنی امیه و بنی عباس- می خواستند تا مردم فراموش کنند و متوجه نباشند که چنین حادثه‌ای در تاریخ به وجود آمده است و صفویه می خواهد که برعکس، مردم در تاریخ جز این حادثه چیزی به یاد نداشته باشند! 🔶 اما فرق کار این است که آن ها می کوشیدند تا داستان را محو کنند و اینها می کوشند تا معنی آن را مسخ نمایند. این ها با ترویج و تجلیل و تعظیم عاشورا و کربلا می کوشند که این همه را از محتوا خالی کنند و فقط شکل و فرم را ارزش ببخشند و جلوه دهند. 🔷 دیروز که تمام دستگاه های حکومتی خلیفه می کوشیدند تا ولایت، عترت، شهادت، امامت، عدل، عاشورا و... از یادها فراموش شوند، روشنفکران ذاکرین بودند و به عنوان انجام مسئولیتشان با همه‌ی آگاهی و شعور‌شان تلاش می کردند که عمق فاجعه تاریخ و شکوه و عظمت و عصاره و روح انقلاب اسلام در یادها بیدار شود و زنده ماند و فراموش نشود. اما امروز که صفویه تمام شعار‌های شیعه را شعار خود کرده است و دیگر نه شعار زندان‌های سندی بن شاهک و زندان‌های خلیفه بغداد که شعار عالی قاپو است و در کار مسخ کردن ارزش هایی هستند که به قیمت آن همه خون های عظیم به دست آورده‌ایم، رسالت روشنفکران شیعه چیست؟ 🔶 رسالت ما دیگر یادآوری نیست، چون همه به یاد دارند، چون خلیفه شیعه شده است و بیش از مردم عدالتخواه و پیروان راستین علی و شیفتگان حسین به یاد می آورد و می گوید و می گریاند و خود را به گریه می زند و بر دشمنان علی لعن می فرستد و از آل علی مدح و منقبت می گوید. اکنون مردم آگاه شیعه در برابر نظام صفوی که بر تشیع تکیه می کند، همان وضعی را دارند که شیعه در نظام اموی و عباسی که بر اسلام تکیه می کردند، داشت. اشرافیت قریش نقاب اسلام زد و شعارش قرآن و سنّت، تا حق علی پامال شود و یاد حسین فراموش، یعنی روح قرآن و مسیر سنّت مسخ شود. 🔷 شیعه بر منقبت تکیه کرد و بر ذکر، و اکنون اشرافیت قومی صفوی نقاب تشیع زده است. شعارش منقبت و ذکر تا حقیقت علی پامال شود و فکر حسین فراموش! 🔶 این است که وقتی زور هم بر ذکر تکیه می کند، دیگر ذکر نقشی انقلابی ندارد و ذاکر نه یک روشنفکر مترقی که یک ابزار تبلیغاتی در نظام موجود می‌شود. این است که در عصر صفوی دیگر یاد رسالت نیست، رسالت شناخت است، طرح واقعه نیست تحلیل واقعه است، محبّت نیست معرفت است، و بالاخره در نظام تشیع صفوی، نه بر تشیع مطلق که بر تشیع علوی تکیه کردن است. زیرا پیش از صفویه، شیعه وقتی نام محمد را می شنید حق داشت بپرسد: کدام محمد؟ و پس از صفویه، شیعه وقتی یاد حسین را می شنود، باید بپرسد کدام حسین؟ » . 📚 برگرفته از کتاب ، بخش «نقش انقلابی یاد و یادآوران». . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴 انتظار «آمادگی» است نه «وادادگی»! . . 🔸درست برخلاف آنچه معتقدین و نیز منکرین انتظار می پندارند، انتظار فلسفه ی تسلیم نیست، فلسفه ی «اعتراض» است، هر منتظری یک «معترض» است، برخلاف مومنینی که به بهانه اینکه «خودش باید بیاید کارها را درست کند»، هر گامی را و تعهد هر مسئولیتی را بی ثمر می شمارند و ضعف و فرار و زبونی خود را به این وسیله توجیه می نمایند و «وادادگی» خود را «انتظار» او قلمداد می کنند و برخلاف انتقاد «روشنفکران غیر مذهبی» که فلسفه ی انتظار را همانگونه می فهمند که آن «غیر روشنفکران مذهبی». 🔻انتظار خود یک " تعهد " است و یک عامل بیداری و هشیاری و آماده باش همیشگی! 🔻انتظار "آمادگی" است نه "وادادگی" ! 🔹کسی که معتقد است که علیرغم قدرتهای حاکم بر جهان و علیرغم نیرومندی جبهه ظلم و زور در جامعه بشری و علیرغم سلطه ی باطل و تجاوز و ضعف و اسارت حق و عدالت، هر لحظه ممکن است انفجاری روی دهد و از اعماق سیاه شب تباهی و فساد و بیداد برخیزد و او را به عنوان یک «سرباز واقعی» و یک «انقلابی حقیقی» به شرکت در جهاد عالمگیر حق و عدل علیه «جبرِ ظلمانه یِ تاریخ» دعوت کند، چنین کسی «منتظر» است و ناچار نمی تواند به خواب رود، از اندیشه ی عدل و ظلم و حق و باطل و شکست و پیروزی غافل ماند، در سرگذشت تاریخ و سرنوشت انسان و سیرِ حوادث، بی طرف و بی تفاوت باشد و به تفریح و تفنن رو کند، به زندگی «خور و خواب و خشم و شهوت» خویش و مصلحت های فردی خویش خو کند، برعکس این انتظار او را به شدت وامی دارد که تن و روح و اندیشه و شیوه زندگی خویش را همچون یک «پارتیزان» انقلابی و آگاه و ورزیده و آماده و مسلح و سبکبار و تیزبین و فداکار، تعلیم دهد و بپرورد. . . 📚 برگرفته از کتاب ، بخش ، انتشارات چاپخش، چاپ یازدهم، ۱۳۹۳، صص ۱۶۳ - ۱۶۲. . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔴 علی در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست ! . 📌 «... دردناک تر اینکه، علی در میان پیروان عاشقش نیز تنهاست! در میان امتش، که همه ی عشق و احساس و همه ی فرهنگ و تاریخش را به علی سپرده است، تنهاست. او را همچون یک قهرمان بزرگ، یک معبود و یک اله می پرستند، اما نمی شناسندش و نمی دانند که کیست، دردش چیست، حرفش چیست، رنجش چیست و سکوتش چراست؟ در زبان فارسی ما هنوز نهج البلاغه ای که مردم بخوانند وجود ندارد! تنهایی مگر چیست؟ از تآترنویسی مانند برشت حداقل پنج اثر که به فارسی بسیار خوب ترجمه شده می توان نام برد، از نویسندگان معمولی همه جای دنیا آثار متعدد و فراوان به بهترین نثر و چاپ منتشر شده; اما هنوز پس از گذشت قرن ها سخن علی به زبان فارسی که نسل ما بخواند و بفهمد وجود ندارد و هنوز ملتی که تمام هستی اش را در راه عشق علی نثار کرده، از او کلمه ای و سخنی درست نمی شناسند. این است که علی در میان پیروانش هم تنهاست; این است که علی در اوج ستایش هایی که از او می شود، مجهول مانده است. . 📚 برگرفته از ، بخش ، ص ۹۰ . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati
🔆 ...حسین، یک درسِ بزرگتر از شهادتش به ما داده است و آن «نیمه تمام گذاشتن حج» و به سوی «شهادت» رفتن است. حجی که همه ی اسلافش، اجدادش، جدّش و پدرش برای احیای این سنّت، جهاد کردند، و این حج را «نیمه تمام» می گذارد و «شهادت» را انتخاب می کند، مراسم حج را به پایان نمی برد، تا به همه ی حج گزارانِ تاریخ، نمازگزارانِ تاریخ، مومنان به سنّت ابراهیم بیاموزد که، اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد، و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گِردِ «خانه ی خدا»، با «خانه یِ بُت»، مساوی است ... . . 📚 برگرفته از کتاب ، ص ۲۵۸. . . 🌿 🌿 🌿 ▶️ @doctor_alishariati