eitaa logo
نوشته های یک طلبه
668 دنبال‌کننده
815 عکس
198 ویدیو
7 فایل
آتیش های بزرگ از جرقه های کوچیک به وجود میان🔥 یادداشت‌ها🌱داستان‌ها🍀دلنوشته‌ها🌿خاطرات🍁انتقادات☘️ پیرو مکتب استاد علی‌صفایی❤️ 📝در عرصه داستان‌نویسی دانش‌آموخته از اساتید: سرشار✨️ سالاری🧨 جعفری🎆 مخدومی🏅 ✍️محمد مهدی پیری✍️ @Mohammadmahdipiri
مشاهده در ایتا
دانلود
. پرفسور هانری کربن:همه ادیان با مرگ پیامبران خود مردند،یهود با مرگ‌موسی و مسیحیت با مرگ عیسی... فقط شیعیان از مرگ امتناع کردن چون حسین را دارند و از عمق تاریخ آن ها را هُل میدهد و مهدی آنها را به انتهای راه دعوت میکند... .
با فاصله گرفتن از مکه در خواست کاغذ و قلم کردم و نامه ای به بنی هاشم نوشتم: بسم الله الرحمن الرحیم از حسین بن علی به بنی هاشم. اما بعد! هرکس به من بپیوندد به شهادت می رسد، و هرکس نپیوندد و تخلف کند به پیروزی نمی رسد.(لهوف ص۶۵) ______________________________________ حسین بن علی از شهادت خود با خبر بود شاید عده‌ای بگویند اگر امام حسین می دانست به شهادت می رسد چرا به کربلا رفت؟! ❤️پاسخ از زبان حسین علیه السلام❤️ ۱_ام سَلَمِه (همسر پیامبر) به من سفارش کرد که به کوفه نروم در پاسخ گفتم: به خدا قسم من به هر حال کشته می شوم؛ اگر به عراق هم نروم باز مرا می کشند! ۲_ هجده هزار نفر در کوفه با مسلم بیعت کردند! با وجود نامه های فراوان کوفیان، حجت بر من تمام شد. هیچ عُذری برای نپذیرفتن دعوت مردم کوفه برایم باقی نماند. ۳_تصمیم رفتن خود را به نمایندگانی که از کوفه به مکه آمده بودند رساندم و گفتم: جدم رسول خدا را در خواب دیدم که مرا به کاری فرمان داد؛ من آن را انجام می دهم. خداوند، تصمیم مرا خیر گرداند که او ولّی این کار هاست و توانا بر آنهاست. ۴_وصیت نامه ام را نوشتم و تحویل برادرم محمد بن حنفیه دادم. بخشی از آن چنین بود: ... حقیقت این است که من به دلیل تکبر و خود بزرگ بینی، زیاده خواهی و خوش گذرانی‌، فساد و ستمگری دست به قیام نزده ام؛ هدف من از قیام رستگاری و اصلاح امت جدم رسول خداست. انگیزه من از قیام امر به معروف و نهی از منکر است. _________________________________________ [[هدف امام حسین اصلاح امت پیامبر بود. برای حسین بن علی تفاوتی نداشت که با شهادت به این هدف برسد یا با پیروزی! ]] ((برگرفته شده از کتاب حسین از زبان حسین)) ✍محمد مهدی پیری
و محرمی که گذشت...
نوشته های یک طلبه
#مقر_تاریکی #قسمت_بیست_و_ششم فرمانده هم مخالفتی نکرد، انگار خطر هاشم را برای خودش درک کرده بود، می
بین نوجوانان مقر شایعه شد که هاشم همجنس باز است! خبر مثل بمب در مقر پیچید و گند تعفن آن همه جا را پر کرد. حالا آنهایی که کینه او را به دل گرفته بودند وقت عشق و حالشان بود. هاشم توجهی به حرف ها نمی کرد و کار خودش را انجام می داد. افسوس که نوجوانان از او ترسیده شدند. ماموران فرمانده و حمید که رئیس گشت بود کار خود را به خوبی انجام دادند. وقتی هاشم را می دیدند به اسمش پسوند همجنس باز را اضافه می کردند. مثلا وقتي هاشم وارد مقر می شد می گفتند: بچه ها بچه باز آمد... یا وقتی که می خواستند خداحافظی کنند به هاشم می گفتند: همجنس باز امشب میخواهی چه کسی را سر به نیست کنی؟ این کلمات هاشم را می سوزاند ولی در چهره ش آرامش خاصی بود. ادامه دارد...
نوشته های یک طلبه
#مقر_تاریکی #قسمت_بیست_و_هفتم بین نوجوانان مقر شایعه شد که هاشم همجنس باز است! خبر مثل بمب در مقر
با پیشنهاد حمید، فرمانده جلسه ای گذاشت که در آن هاشم هم حضور داشت. محل جلسه آشپز خانه بود، با این تفاوت که همه اعضای شورا دور تا دور آشپزخانه ایستاده بودند؛ یک جای جلسه بو می داد؛ آنهم اینکه من و هاشم یک ربع پشت در آشپزخانه معطل شدیم و بعد وارد جلسه شدیم. دلم به حال هاشم می سوخت، این همه خدمت کرده بود حالا به جای تشکر و دستت درد نکند نوجوانان مقر به او می گفتند همجنس باز! هاشم وارد جلسه شد به همه دست داد، لبخند همیشگی اش را بر لب داشت. گوشه ای ایستاد و به اپن لم داد. ادامه دارد...
هدایت شده از مداد من
به نام خدای کریم ؛ امام حسین اگر می دانست به شهادت می رسد چرا زنان کودکان را همراه خود آورد؟ جواب؛ اگر اهل بیت امام حسین(ع) حضور نداشتند ماجرای کربلا چه بسا تحریف و یا اصلا به فراموشی سپرده می شد. حضرت زینب (س) و امام سجاد(ع) باعث شدند پیام کربلا در کربلا دفن نشود! بعد از واقعه عاشورا در شام شایعه شد که امام حسین بر اثر بیماری فوت کرده‌است. با روشنگری های اهل بیت امام(ع) این فتنه خنثی شد. زنان و کودکان حاملان پیام قیام امام حسین بودند. کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود... آماده دریافت سوالات و شبهات شما هستیم👇 لینک ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/17065465300804 عضو کانال مدادمن شوید 👈👈 @medademan
✨مسابقه بزرگ کتاب خوانی✨ باهمکاری بنیاد مهدویت شهرستان اردکان و سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان اردکان کتاب کله بند ( روایتی جذاب و پند آموز از عشق های مجازی و دوستی دختر و پسر) ۱۰۰/۰۰۰❌ با تخفیف ۴۵٪ ۵۵۰۰۰✅ اثری از محمد مهدی پیری اردکانی همراه با جوایز ارزنده 🎁نفر اول کمک هزینه سفر مشهد مقدس ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان 🎁نفر دوم کمک هزینه خرید لوازم التحریر ۵۰۰/۰۰۰ تومان 🎁بن خرید مواد غذایی 🎁چندین کارت هدیه و .... مکان عرضه کتاب: غرفه های فرهنگی، بوستان یاس، بوستان ضامن آهو زمان تحویل پاسخ نامه: تا ۲۰ شهریور ماه اهدای جوایز: ۲۳ شهریور مصادف با آغاز امامت امام زمان عج جهت اطلاع از برندگان مسابقه در کانال زیر عضو شوید https://eitaa.com/doctorpiri
نوشته های یک طلبه
#مقر_تاریکی #قسمت_بیست_و_هشتم با پیشنهاد حمید، فرمانده جلسه ای گذاشت که در آن هاشم هم حضور داشت.
صحنه گردان جلسه اعضای شورا حمید بود؛ به تازگی جانشین فرمانده هم او را همراهی می کرد. جوانی قد بلند،لاغر و سبزه به اسم ناصر؛ او هم از مدعیان برکناری هاشم بود. فرمانده‌ و حمید عجب سیاستی داشتند؛ حمید با حزن و ناراحتی در حالی که سرش را به چپ و راست تکان میداد گفت: متأسفانه بعضی نوجوانان نمک نشناس در مقر برای هاشم عزیز حرف و حدیث درست کرده اند! فرمانده آهی کشید و گفت: ما همگی هاشم را دوست داریم و نمی خواهیم این جور مورد هجمه قرار بگیرد! پس فردا می‌خواهد ادامه زندگی بدهد با مشکل مواجه می شود. ادامه دارد...