#نمازیکشنبه_ماه_ذی_القعده
#اولین_یکشنبه
رسول اکرم(ص) فرمود :هر کس این نماز را بخواند :
توبه اش مقبول و گناهانش آمرزیده میشود،
دشمنان او در روز قیامت از او راضی میشوند،
با ایمان میمیرد و دین و ایمانش از او گرفته نمیشود،
قبرش گشاده و نورانی میشود،
والدینش از او راضی میشوند،
مغفرت شامل حال والدین او و نسل او میشود،
توسعه رزق پیدا میکند،
ملک الموت با او در وقت مردن مدارا میکند.
طریقه ی خواندن نماز :
ابتدا غسل روز یکشنبه را انجام دهید و سپس وضو بگیرید.
بعد ، دو نماز دو رکعتی به این صورت :
توی هر رکعت یکبار سوره "حمد" و
سه بار سوره "توحید" و
یکبار سوره "ناس" و
یکبار سوره "فلق" بخوانید.
پس از پایان چهار رکعت ،
هفتاد بار استغفار کنید :
"استَغفِرُ اللهَ ربی و اَتوبُ إلیه "
و یک بار هم ذکر :
لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم بگویید.
و در پایان این دعا را بخوانید :
یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ
جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ
#التماس_دعا🌱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
🌿°
دخترخانم گلی که آرزوی شهادت میکنی و میگی بین دختر و پسر تبعیض وجود داره و دخترا نمیتونن شهید بشن،
خیلی خوبه که آرزوی شهادت داریا،
اما خواهر من، هدف شهادت نیست،
هدف رضای خداست!
مگه شهدا صرفا برای شهادت کار کردن؟
نه خواهرعزیزم،شهدا برای رضای خدا و خلق خدا کار کردن!
شهدا برا پیشرفت اسلام کار کردن،
شما جوری درس بخون که ترورت کنن،
جوری زندگی کن که در آخر شهید بشی
جوری زندگی کن که خدا بخرتت...
هدف صرفا شهادت نیست:)!
#شهادت
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
استادمونمیگفت↓
بچہوقتےمیخوادیہچیزۍ
براےبابامامانشبخره ... ؛
ازخودشونپولمیگیرهوبرااونامیخره
وکُلےذوقمیکنہازاینکہخودشبراشون
خریده🌱
درحالیکہهمشازبابایامامانہ !
ماماینجورےشدیم ... ؛
یہکارِخوبےازمونسرمیزنہ
ذوقمیڪنیم !
درحالیکہهمشازخداست🧡!
[ نبینیمخودمونو^^]🎈
#جانمچهخدایی♥️🍃
🍂〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
ݪینڪناشناسمۅنھ↯↻
[ http://unknownchat.b6b.ir/3087 ]
چنݪناشناسۅشࢪۅطمۅنھ↯↻
[ @OostadO ]
آیدےبندھ↯↻
[ @OostadO19 ]
نگرد نیست.........🌱 🙂
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
||#مادرعالم...💙
برڪت زندگی ازگفتن یڪ یا زهراست
بیمه عمر شدم،
مادر سادات سلام ...
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
~°هممون بلا استثنا همینیم .|🦖|🤪|
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
بانــو🧕🏻
اگر حجابے والاتر از چــادر🌻
وجود داشت🖇
حضرت زهرا (س) 💕
ڪہ سرور زنان عالم است🌍
آن را بہ سر میڪرد👀
یقین بدار ڪہ چــادر ..🍭
پوشش سروران است🌤🌱
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
🌿°
میفرماد:
اگهخودتوخرجخدانکنی؛
خرجشیطونمیشی!
#عاخودتوخرجخداکن:)!
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
"♥️🌿"
|#بسیجی یعنی↯
#بجنگی ڪـارڪنــی
دائم در میدان باشی
وخسته نشی
چون میدونی پاداشت رو
ازخانم فاطمهزهرا میگیری :)
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
#طنز_جبهه😆
یہ جا هسٺ:
شہید ابراهــیم هادے
پُست نگہبانےرو
زودتر ترڪ میڪنه👀
بعد فرمانده میگهـ
۳۰۰صلوات جریمتہ📿
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛
برادرا بلند صلوات
همه صلوات میفرستن
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...😂😂😂😂😂😂😂
شهید ابراهیم هادی❤️
صرفا جهت خنده🤣
𝓳𝓸𝓿𝓲𝓷↯
《¤ … ➣‴@dogtaranbehsti‴↻ … ¤》
#تلنگر
+ یـٰاأیھالَّذیݩآمنُـوا..؛
- جاݩــݥ!
+ نمێخوایآدمشے؟!(: 🍂🧡
#مخاطباصلےخودم
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
*بخونین قشنگه*
🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام🌔
🌗--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند
🌗--تنها امامی که ازهیچ بانوییشیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته اسـت .
🌗--تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند
🌗--تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدنـد .
🌗--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید)یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند.
🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند علی اکبر(ع) و علی اصغر (ع )
🌗— تنها امامیکهاربعین وزیارتاربعیندارند.
🌗— تنها امامیکه قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تااثری ازآن باقی نمانَد! اما همچنان پابرجاسـت .
🌗— تنها امامیکه بدونغسل وکفندفن شدند
🌗— تنها امامیکهسرمبارکش ازبدنجدا شد.
🌗--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه وشمشیر وسنگ بربَدن بهشهادت رسیدند.
🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند.
🌗— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند.
🌗--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیسـت .
🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد .
🌗--تنها امامیکه دعاتحتقبهایشان بهاجابت می رسـد .
🌗--تنها امامیکه امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!
🌗--تنهاامامیکهسرعتووُسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر اسـت .
🌗--تنها امامی که یک درِ بهشت به نام اوست: باب الحسین
خدایا به خون امام حسین(ع) قسمت میدهم هر کس این راکپی کردغم دلش رارفع کنو حاجت دلش را براورده کن. آمین
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّىسَلامُاللَّهِ[اَبَداً]ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُاللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ (ع)
〖🐣•@dogtaranbehsti🐥〗
❥ . . 🍁כڂـ🌼ـٺـࢪٵن ݕــ🕊ــہـــ✨ـݜٺێ
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌸 زیارت حضرت معصومه(س)
🌸 اَلسَّلام عَلَیْك یا فاطمه المعصومه
اَلسَّلام عَلَیْك یا بِنْت َرَسوُل الله ؛
اَلسَّلامُ عَلَیْك یا بِنْت فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ ؛
🌸اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ اَمیر ِالْمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیْك یا بِنْتَ الْحَسَن ِ وَ الْحُسَیْنِ
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِیا بِنْتَ وَلِىِّ الله
🌸اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ موُسَى بْنِ جَعْفَر
وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ؛
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
〖🐣•@dogtaranbehsti🐥〗
❥ . . 🍁כڂـ🌼ـٺـࢪٵن ݕــ🕊ــہـــ✨ـݜٺێ
#امام_رضای_دلمـ "🚙🌧"
•
•
نوشجانشبشودهرڪہحرمرفتࢪضا،
خودمانیمولۍگاهحسادتڪردم...シ!
•------------------------"🚙🌧
•💙• #رضـعـا_جانمـ"
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♧♡♧
♤♡♤
♤
#ࢪݦٵن ٵכݦ ۅ حۅٵ📓
#ٵݦێࢪ مھد - ݦٵࢪٵݪ🎎
#ݐٵࢪٺ۲۳۱ ↯↻
عوض پشت اولین چراغ قرمز ؛ دروغمون رو شد و آبرومون رفت و از همون روز هم بود که من تصميم گرفتم هیچوقت دروغ نگم , اون روز فقط پونزده سالم بود . باز از اردوی دو روزه با دوستام گفتم که از طرف مدرسه رفتیم . شب با پنج نفر از دوستام تو یه چادر خوابیدیم . قبل از خواب کلی آرایش کردیم و من شدم عروس و یکی از بچه ها داماد . فیلم گرفتیم از جلف بازیامون و من کلی ادا اطوار در آوردم . قرار بود از اون فیلم یکی یه کپی دوستم برامون بزنه و چون خودش بلد نبود این کار رو برادرش انجام داد . و جالب اینکه بعد از دیدن اون فیلم شد خواستگارم . روزی که فهمیدم قراره بیان خوته امون ، وقتی جلوی در مدرسه اومد دنبال خواهرش وقتی حواسش نبود ، به شیشه نوشابه رو ریختم روی لباسش به چنان بلند بلند حرف می زدم و می خندیدم که صدام تو گل خونه پیچیده بود . از خنده هام و لحن پر از هیجانم نرگس و روان هم می خندیدن ، وسط حرفام چندباری نرگس با بهت گفت . نرگس - تو واقعا این کار ها و انجام دادی ؟ و من هر بار با تکون دادن سرم ، انجامشون رو تایید می کردم . می خواستیم خاطره می روزی رو بگم که تو مدرسه به موشک درست کردم و درست وقتی که دبیر فیز کمون داشت وارد کلاس می شد ، شوت کردم طرفش و موشک رفت بین موهاش گیر کرد . بلند شدم و به طرف در اتاق رفتم تا بتونم كل قضایی کلاس و مدرسه رو براشون درست توضیح بدم . در اتاق رو بستم و گفتم من - حالا تصور کنین این دبير افاده ای ما داشت از در کلاس وارد می شد . در رو با هیجان باز کردم و اومدم بگم " دبیر مون اینجوری وارد شد " که با دیدن یک دفعه ای طاهره خاتوم پریدم هوا و هین بلندی کردم و بعد هم سریع با هول گفتم . من - سلام . خوبین ؟ طاهره خانوم با دیدن هول کردنم و لبخندی زد و لحن پر از مهری گفت , طاهره خانوم – سلام مادر . خدا برای پدر و مادرت نگهت داره . آدم از این همه هیجانت شاد می شه . وای ، یعنی همه ی حرفام و دسته گلابی که انجام داده بودم رو شنیده بود ؟ دستم رو گذاشتم روی دهنم ، و با نگرانی خیره شدم بهش ....
#ٵכٵݦھ כٵࢪھ ....🖋
#حٺݦٵ ݕڂۅن ݕٵنۅ🖇
#ݐێݜنھٵכ ۅێڙہ ٵسٺٵכ ✌️😁
ڪݐێ؟!نھ ڄٵنݦ:)
پآࢪت اولمونھ↯↻
[ https://eitaa.com/dogtaranbehsti/13707 ]
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱כڂـ🌸ـٺـࢪٵن ݕـ🍓ـــہـــ🍬ـݜٺێ
♢
♧♢♧
♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢
♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♧♢♧♢
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♧♡♧
♤♡♤
♤
#ࢪݦٵن ٵכݦ ۅ حۅٵ📓
#ٵݦێࢪ مھد - ݦٵࢪٵݪ🎎
#ݐٵࢪٺ۲۳۲ ↯↻
صدای سلام کردن رضوان و نرگس از پشت سرم بلند شد . اما من خیره ی صورت طاهره خانوم بودم . حالم رو فهمید که گفت . طاهره خانوم - بیاین تو اشپزخونه . من به کارهام می رسم . مارال جون هم اونجا برامون حرف بزنه که منم بشنوم , کلي از دستت خندیدم مادر . خدا همیشه همینجور شاد و یا دل خوش نگهت داره , من که دلم باز شد از این همه هیجان و شادی . برگشتم و به رضوان نگاهی انداختم و با لبخند نگاهم می کرد و با نگاهش بهم اطمینان داد که خیلی خراب نکردم . گرچه که خودم اینجوری فکر نمی کردم . نرگس رو به مادرش گفت ، نرگس - کی اومدین که ما نفهمیدیم طاهره خانوم در حال رفتن به آشپزخونه جواب داد ، طاهره خانوم - به ربعی می شه . دیدم دارین حرف می زنین و می خندین ، نخواستم مزاحمتون بشم . ولی مارال جان کاری کرد که نتونم مقاومت کنم . با فشاری که رضوان به کمرم داد ، پشت سر طاهره خانوم رفتیم تو آشپزخونه . داشت سبزی پاک می کرد . ہ بی اختیار به سمت میز رفتم و دسته ای سبزی برداشتم و شروع کردم به پاک کردن - دیگه روم نمی شد بحث قبل رو ادامه بدم . ترجیح می دادم بحث جدیدی پیش بیاد یا حواستون به پاک کردن سبزی یا چیز دیگه ای جمع بشه سیژي ها از دستم بیرون کشیده شد . و صدای طاهره خاتوم باعث شد سر بلند کنم . طاهره خانوم – نگفتم بیای اینجا که سیزی پاک کنی مادر ! من خودم پاک می کنم . شما حرف بزنین منم فيض بيرم - بد مخمصه ای بود ! دیگه آبرویی برام نمونده بود تازه می خواستن ادامه هم بدم . جای امیرمهدی خالی بود حسابي ! رضوان موقعیت رو درک کرد که بحث رو عوض کرد . رضوان - طاهره خانوم اجازه می دین کمکتون کنیم ؟ ما سه تا سیزیا رو پاک می کنیم و حرف می زنیم . شما هم به مقدار استراحت کنین . و....
#ٵכٵݦھ כٵࢪھ ....🖋
#حٺݦٵ ݕڂۅن ݕٵنۅ🖇
#ݐێݜنھٵכ ۅێڙہ ٵسٺٵכ ✌️😁
ڪݐێ؟!نھ ڄٵنݦ:)
پآࢪت اولمونھ↯↻
[ https://eitaa.com/dogtaranbehsti/13707 ]
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱כڂـ🌸ـٺـࢪٵن ݕـ🍓ـــہـــ🍬ـݜٺێ
♢
♧♢♧
♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢
♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♧♢♧♢
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♧♡♧
♤♡♤
♤
#ࢪݦٵن ٵכݦ ۅ حۅٵ📓
#ٵݦێࢪ مھد - ݦٵࢪٵݪ🎎
#ݐٵࢪٺ ۲۳۳↯↻
طاهره خانوم لبخندی زد . طاهره خاتوم - شما مهمونین مادر ، مگه مي دارم ؟ به خدا اگر راضی باشم دست به این سبزیا بزنین ! السريع بحث عوض شده رو ادامه دادم . من - این حرفا چیه ؟ مگه ما به مادرامون کمک نمی کنیم ؟ اتفاقا اینجوری بیشتر خوش میگذره . و دوباره شروع کردم به پاک کردن سبزی . نرگس و رضوان هم اومدن ، طاهره خانوم هم بلند شد و رفت تا برای افطار غذا درست کنه . ما هم در حین کار حرف می زدیم ، رضوان رشته می كلام رو به دست گرفته بود ، انقدر حرف زد و بحث ایجاد کرد تا رسید به رسم و رسوم عروسی ، از رسوم خونواده ی درستکار پرسید تا رسید به اینکه نرگس نامزد داره یا وقتی نرگس گفت که به نامزد داره و نه تا به حال خواستگاراش رو پسندیده ، رضوان نفس راحتی کشید . که باعث شد بی اختیار لبخند بزنم . حضورمون تو اون خونه اگر برای من خوب نبود حداقل برای رضوان نتیجه ی خوبی داشت ، پاک کردن سبزی ها تموم شد و رضوان هم که به هدفش رسید . دوباره بحث عوض شد و رسید به ترانه های جدید منتشر شده . در باره ی همه ی خواننده ها حرف زدیم . اینکه من صدای بابک جهانبخش رو دوست داشتم و رضوان محسن چاووشی رو می پسندید . نرگس از حامی می گفت و من از اهنگ های بی نظیر احسان خواجه امیری . از خونواده هاشون و هر خبری راجع به خواننده ها داشتیم ، گفتیم . بحث می کردیم و نظر می دادیم که کدوم آهنگ هر خواننده ای شاهکاره . طاهره خانوم هم گهگاهی با مهر نگاهمون می کرد و لبخند می زد . انگار از جو صمیمی بینمون احساس رضایت می کرد . در حین حرف زدن رضوان گفت که آماده ی رفتن بشیم . رفتیم داخل اتاق نرگس و مانتوهامون رو از روی جالباسی برداشتیم . در حین پوشیدن ، نرگس که رو به رومون ایستاده بود و نگاهمون می کرد گفت . نرگس - خیلی روز خوبی داشتم به استثنای صبح . از وقتی اومدین حالم عوض شد نگاهش کردم....
#ٵכٵݦھ כٵࢪھ ....🖋
#حٺݦٵ ݕڂۅن ݕٵنۅ🖇
#ݐێݜنھٵכ ۅێڙہ ٵسٺٵכ ✌️😁
ڪݐێ؟!نھ ڄٵنݦ:)
پآࢪت اولمونھ↯↻
[ https://eitaa.com/dogtaranbehsti/13707 ]
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱כڂـ🌸ـٺـࢪٵن ݕـ🍓ـــہـــ🍬ـݜٺێ
♢
♧♢♧
♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢
♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♧♢♧♢
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♧♡♧
♤♡♤
♤
#ࢪݦٵن ٵכݦ ۅ حۅٵ📓
#ٵݦێࢪ مھد - ݦٵࢪٵݪ🎎
#ݐٵࢪٺ ۲۳۴↯↻
من - خوشت میاد خونه اتون رو به هم بریزم ؟ باشه بازم میام . نرگس - فکر نمی کردم به قولی که دادی عمل کنی و بیانی ! من - چرا ؟ امن و من کرد نرگس - خوب . گفتم ، شید به خاطر به اتفاق اون روز ، تو پاساژ لبخندی زدم . ۲۱ WWW.SA. Come من - با تو نه ! نرگس -- با امیر مهدی چی ؟ من - حالا .... هر دو خندیدن . نرگس - باید آشتی کنین ! تو دلم گفتم " خیلی سخته که نباشه هیچ جایی برای بی وفا شه اون کسی که جونتو براش گذاشتی - پشت چشمی نازک کردم من - تو که رفتی واسه ی من جای آشتی که نذاشتی با آهنگ خوندم ولی بیت دوم رو نگفتم . زیادی عاشقانه بود . نرگس - یعنی می گی منم بگم أشتی نمی کنی ؟ باز با به پیت ترانه جوابش رو دادم . شاید در اصل می خواستم دهنش رو منحرف کنم . من – من دوست دارم عاشقتم ،،، اینجوری آزارم نده به رضوان - وای نرگس ، الان هر چی بگی این می خواد با آهنگ جوابت رو بده . فرگش با شگفتی نگاهم کرد من - اینجوری نگام نکن ...... با نگات صدام نکن . اینجوری نزن به شیشه ی دلم می شکنه ...
#ٵכٵݦھ כٵࢪھ ....🖋
#حٺݦٵ ݕڂۅن ݕٵنۅ🖇
#ݐێݜنھٵכ ۅێڙہ ٵسٺٵכ ✌️😁
ڪݐێ؟!نھ ڄٵنݦ:)
پآࢪت اولمونھ↯↻
[ https://eitaa.com/dogtaranbehsti/13707 ]
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱כڂـ🌸ـٺـࢪٵن ݕـ🍓ـــہـــ🍬ـݜٺێ
♢
♧♢♧
♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢
♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♧♢♧♢
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♤♡♤♡♤♡♤♡♤
♡♤♡♧♡♧
♤♡♤
♤
#ࢪݦٵن ٵכݦ ۅ حۅٵ📓
#ٵݦێࢪ مھد - ݦٵࢪٵݪ🎎
#ݐٵࢪٺ ۲۳۵↯↻
رضوان - نگفتم ؟ این خواهر شوهر من از عجایب هفتگانه ست . لبخندی زدم . من - یکه زن و یکه سوارم . هیچ کجا رقیب ندارم - نرگس خنديد . نرگس - به خدا تکی مارال ، من - همه ی دنیا نمی دیدن منو ... من کنار تو تماشایی شدم - رضوان – بسه مارال . بریم . سرم رو بالا انداختم . و دستم رو به طرف نرگس دراز کردم . من - منو با خودت ببر ... ای تو تکیه گاه من ... خوبه مثل تن تو .. با تو همسفر شدن - رضوان چشم و ابرویی اومد به معنای اینک تموم کن زودتر پریم - اما من قری به سر و گردنم دادم و در حالی که . وعقب از اتاق بیرون می رفتم ، خوندم . من – ابرو به من کج نکن .. کج کلاه خان يارمه . دست هام رو تو هوا حرکت دادم و به خودم اشاره کردم . من - خوشگلم و خوشگلم ، دل ها سه چرخیدم به طرف مخالف و از دیدن فرد رو به روم ، ويتم از اهنگم رفت و از خوندنم من - گرف ده تا سه رمه ... امیر مهدی کنار مادرش ایستاده بود و انگار داشتن حرف می زدن که با ورودم به هال و آهنگ خوندنم متوجهم شدن حواسش کاملا به من بود . این رو از ایروهای بالا رفته ش فهمیدم . چون خودش که نگاهم نمی کرد . بهتم از دیدنش به قدری بود که بدون فکر ، برای جبران حرکتم آروم شروع کردم به خوندن چیزی که مجاز باشه و اولین چیزی که تو دهنم اومد این بود . من - ممد نبودی ببینی . شهر أزاد گشته ، خون یارانت پر ثمر گشته ... ممل ............... نگاهم ، میخ صورتش بود که هیچ تغییر خاصی نداشت و نه شگت زده بود و نه خوشحال . نه ناراحت و با عصبانی و خنثی بود و این باعث می شد نتونم بفهمم تو ذهنش چی می گذره ....
#ٵכٵݦھ כٵࢪھ ....🖋
#حٺݦٵ ݕڂۅن ݕٵنۅ🖇
#ݐێݜنھٵכ ۅێڙہ ٵسٺٵכ ✌️😁
ڪݐێ؟!نھ ڄٵنݦ:)
پآࢪت اولمونھ↯↻
[ https://eitaa.com/dogtaranbehsti/13707 ]
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱כڂـ🌸ـٺـࢪٵن ݕـ🍓ـــہـــ🍬ـݜٺێ
♢
♧♢♧
♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧
♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢
♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♢
♧♢♧♢♧♢♧♢♧♢♧♧♢♧♢♧♧♢♧♢
امشب از خدا...
برایت من چنین خواستم🤲🏻
دلت آرام ، تنت سالم
دعایت مستجاب 🙏🏻
عاقبتت بخیر ✨🌱
الهی آمین⭐🌙
🌸شبتون غرق در آرامش🌸
─━━━━⊱🌌⊰━━━━─
〖🌸•@dogtaranbehsti🍭〗
❥ . . 🌱دخـ🌸ـتـران بـ🍓ـــهـــ🍬ـشتی
『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
امشب از خدا... برایت من چنین خواستم🤲🏻 دلت آرام ، تنت سالم دعایت مستجاب 🙏🏻 عاقبتت بخیر ✨🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 『↫כِڂٍٺٍࢪَٵَنݕٍہُݜًٺًےٍ↬』
ݪینڪناشناسمۅنھ↯↻
[ http://unknownchat.b6b.ir/3087 ]
چنݪناشناسۅشࢪۅطمۅنھ↯↻
[ @OostadO ]
آیدےبندھ↯↻
[ @OostadO19 ]
دعای_فرج📜
ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...
🌺الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
🌸وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
♥️وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
🌺واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
🌸الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
♥️الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌺محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
🌸الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
♥️وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
🌺عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
🌸كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
♥️محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
🌺اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
🌸 فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
♥️الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
🌺ادْرِكْنى اَدرِکنی
🌸الساعه الساعه الساعه
♥️العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
(خواندن دعای فرج
به نیت سلامتی و
~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون)
.
.
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸🌱