#تجربه_من ۵۴۳
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#جنسیت_فرزند
پرستارم و تو یه بیمارستان شلوغ مشغول کار... کرونا گرفتم، همون موقع هم از علامت تهوع دائمی شک کردم که باردارم، شبی که بیمارستان شیفت بودم، تب بالا و بدن درد شدید و سردرد شدید اومد سراغم چون شک به بارداری داشتم، رفتم زایشگاه بیمارستان گفتم احتمالا هم کرونا دارم، هم باردارم، سونو کردن و بهم گفتن ۵ هفته باردارم.
اول از همه با نگاه های سرزنش آمیز همکارام مواجه شدم، من دو تا بچه دارم و این بارداری سومم هست.
سه ماه تموم با ویار شدید تو خونه ی بابام استعلاجی بودم بیمارستان هم چند روزی بستری شدم، آزمایش ژنتیک دوازده هفته نشون داد دختره و خوشبختانه سالم ولی همسرم منتظر پسر بود.
پاشو تو یه کفش کرد که باید بندازی، من بچه سوم نمی خوام، دختر نمی خوام. خیلی مقاومت کردم اما بهونه گیری هاش امانم و برید و یه روز کم آوردم.
زنگ زدم به یکی از همکارام که می دونستم یک بار بچه شو سقط کرده بود، شماره دکتری که قرص مخصوص سقط جنین و داشت گرفتم، شماره شو با اکراه بهم داد.
زنگ زدم در حالی که بزور داشتم جلوی گریه م رو می گرفتم، این همه رنج بیماری که داشت بی ثمر میشد یک طرف، گناه قتل عمد طرف دیگه
زنگ زدم یه صدای سرد جواب داد و هماهنگ کردم که شوهرم بره قرص رو دونه ای ۱۲۰۰۰۰ تومن بخره
بعد درحالی که نمی تونستم جلوی اشکامو بگیرم به شوهرم گفتم زودتر برو بخر که تا آخر استعلاجیم عوارض سقط هم از بین بره و خوب بشم.
گفت اگه راضی هستی پس چرا گریه می کنی؟ بهش گفتم توجه نکن، من انگار دارم خودکشی می کنم. نمی خوام دیگه جنگ اعصابی بینمون باشه، من حوصله ی جر و بحث و حرف و حدیث ندارم. بعد رفتم تا جلوی چشمش نباشم
نشست یک ساعتی تو خودش فرورفت، بعد اومد گفت بچه م هست، زنده ست، نمی تونم بکشمش😭 من که قاتل نیستم. دیگه حرف پسردار شدن نمی زنم، خدا هر چی داده شکر 😭
من تا دو هفته بعدش حال روحیم بد بود بخاطر فشار عصبی که کشیده بودم، خدا رو شکر مریضی و ویارم هم بهتر شد با اینکه ۱۰ کیلو وزن کم کردم. الان ۲۱ هفته از بارداریم گذشته.
دیروز شوهرم با ذوق می گفت دوست دارم ببینم دختر سومم چه شکلیه😊 خدا رو شکر، الان همسرم هوامو داره و قوت قلبم هست.
از همه می خوام برای من و مادرهای شبیه من دعا کنن، خیلی محتاج دعام
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ اگر خیر دنیا و آخرت می خواین...
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#استاد_قرائتی
در رحم مادر، خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند، و خداوند روزی جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او میرساند...
پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند، از غذای جنین چیزی کم نمیشود، به خاطر وجود غدههایی که با گرفتن مواد لازم از دندانها و استخوان مادر غذای جنین را تأمین میکند. اگر آدمها بدانند که مادرشان به خاطر آنها استخوانش آب میشده در این میمانند که چگونه قدردانی بکنند..
✨پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
«هنگامى كه زن باردار مى شود ، همانند روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى است كه با جان و مالش در راه خدا جهاد مى كند و هنگامى كه فارغ شود ، پاداشى دارد كه نمى دانى عظمت آن چه قدر است و هنگامى كه شیر بدهد ، در هر بار مكیدن ، پاداش آزاد كردن یكى از فرزندان اسماعیل (علیه السلام ) براى اوست و آن گاه كه شیردادن تمام شود ، فرشته اى بر پهلوى او مى زند و مى گوید : عمل را از نو آغاز كن كه بى تردید ، آمرزیده شدى.»
📚بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۰۷
#مادری
#فرزندآوری
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ مبلغ فرزندآوری باشید.
👈 فعالیت ما در حوزه جمعیت کاملا مردمی هست و بودجه ای برای تبلیغ نداریم. مخاطبین محترمی که علاقمند به حمایت مالی از کانال" دوتا کافی نیست" جهت تبلیغ و معرفی هر چه بیشتر آن در ایتا هستند، به آیدی زیر پیام بدن.
@dotakafinist
@dotakafinist
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#جامعه_دوستدار_فرزند
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۵۴۴
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#عقیم_سازی
من نوزده ساله ام بود و همسرم نزدیک بیست سال که عقد کردیم و هفت ماه بعد با یه مجلس ساده رفتیم خونه خودمون و البته دور از خانواده هامون و تو یه شهر دیگه
من و همسرم عاشق بچه بودیمو از همون ابتدای عروسی تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم که بعد از شش ماه متوجه شدم باردارم خیلی خوشحال بودیم و به خانواده هامون گفتیم و البته از طرف مادرم خیلی استفبال نشد، چون نگران دوری و کم سن و سالی و شرایط سخت مالی مون بود ولی همین که من و همسرم خوشحال بودیم انرژی میداد.
ویارای خیلی سختی داشتم و شرایط سخت مالی هم از طرف دیگه، شرایط رو سختتر میکرد ولی الحمدالله بازم خوشحال بودیم
تابستون به شهرستان رفتیم و نمیخواستم بیشتر کنایه و .... رو بشنوم از مشکلات نمیگفتم و خودمو مقاوم نشون میدادم البته خانواده همسرم خیلی خوشحال بودن.
فرزند اولم پسر بود خداروشکر در صحت و سلامتی کامل و بدور از هیچ مشکلی بدنیا اومد اما چون نچرخیده بود مجبور شدم سزارین کنم و این گذشت و وقتی نزدیک سه سالگی پسرم فرزند دوم رو هم باردارشدم و البته با ترس و لرز به خانواده اطلاع دادم که باز از سمت مادرم بخاطر نگرانیها با استقبال خوبی مواجه نشدم ولی خداروشکر دخترم در صحت و سلامتی کامل بدنیا اومد.
وقتی نزدیک سه سالگی دخترم بود، فرزند سومم رو هم باردار شدم و این دفعه چهار ماهه بودم که به مادرم گفتم و ازشون خواستم که به کسی نگن، چون دیگه تحمل نیش و کنایه نداشتم.
چون سرزارین سومم بود خیلی از دکترا منو ترسوندن و اصلا قبول به عمل نمی کردن و با رفتار بدی با من برخورد میکردن. در حالی که الان می بینم خیلی از خانم ها چهارپنج بار هم سزارین شدن.
تنها حامی من همسرم عزیزم بود که قوت قلبی بود برام و مخصوصا سر فرزند سومم سنگ تموم برام گذاشته بود.
خلاصه نزدیک زایمان و ترسوندنها از خطرات سزارین و مرگ مادر و چسبندگی و ..... تو سن ۲۹ سالگی با پافشاری اطرافیان و چند جلسه مشاوره با چند دکتر زنان که من و همسرم باهم رفتیم، به این نتیجه رسیدیم برا بستن لوله ها سر زایمان و نامه گرفتیم و روز زایمان فرزند سومم، این عمل انجام شد ولی به امید اینکه بعد از چند سال بگذره و طبق گفته ی خود دکترا که میتونی دوباره باردار بشی و فلان و بهمان تن به این کار دادیم که الان خیلی پشیمونیم.
خدا بهم سه فرزند سالم و خوب داده بود و انصافا علیرغم گلایه خیلی از مادرا من براحتی سه فرزندمو بزرگ کردم و سر هر فرزند برکات خدا تو زندگیمون بیشتر و بیشتر میشد.
بعد از گذشت چند سال من و همسرم تصمیم گرفتیم برای بچه دار شدن و پیشنهاد ای وی اف دادن و داریم مراحل اولیه شو انجام میدیم که امیدوارم خدا لطفی کنه و بدون دردسر سپری شه، گرچه که اونم عوارض خودشو داره و ....
و اینو بگم الان که داریم کارهامو انجام میدم به هیچکس نگفتیم که دوباره سرزنش نشیم.
خواستم به تمام زنان سرزمینم بگم تحت هیچ شرایطی این عمل رو انجام ندید، که حتما حتما پشیمون میشین.
و اینکه خدا نگذره از کسانی که به زوجین فشار میارن و مجبور میکنند به کارهایی که تهش فقط ندامت و افسوس هست.
از خدای مهربونم میخوام مثل همیشه پشت و پناهم باشه و لیاقت مادری رو دوباره نصیبم کنه.
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
✅ افزایش ۲ برابری وامهای دانشجویی ازدواج و فرزندآوری
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم گفت: در راستای قانون جوانی جمعیت و فرزند آوری وام ازدواج دانشجویان و وام فرزندآوری ۲ برابر شده است. ثبتنام وامهای ضروری از ۱۵ آبانماه آغاز میشود و تا ۱۵ آذرماه ادامه دارد، دانشجویان میتوانند در این فرصت اقدام به ثبتنام کنند.
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#قانون_حمایت_از_خانواده
#وام_دانشجویی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ فرزند سوم، زندگیم رو نجات داد.
#بارداری_خداخواسته
#فرزندآوری
#خانواده_مستحکم
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من ۵۴۵
#فرزندآوری
#بارداری_خداخواسته
#عقیم_سازی
منو همسرم سال ۸۵ عقد کردیم، هر دو دانشجو بودیم، همسرم یه کار پاره وقت داشت، و حقوقش کم بود. از هم دور بودیم، حدود ۱۰۰۰ کيلومتر...
سه سال عقد بودیم خیلی دوران سختی بود، سال ۸۸ عروسی گرفتیم و به شهر محل سکونت همسرم رفتیم.
خیلی زندگی سختی داشتیم، به هزارتومان محتاج بودیم، طبقه بالای خونه پدرهمسرم زندگی میکردیم. کم وبیش کمک میکردن اما با منت زیاد، چقدر اشک میریختم.
سال ۸۹ خدا پسری زیبا به ما داد، همسرم هم سرکار میرفت،حقوقش خوب بود، محتاج کسی نبودیم. پدرشوهرم گفت دیگه بچه نیارین، همین یکی بسه، از سرتونم زیاده، اما من عاشق بچه بودم و هستم،
پسرم دوسال ونیم داشت، من دوباره باردار شدم ولی این بار زخم زبون هم از طرف خانواده خودم، هم پدرشوهرم ولی گوش من پر بود از این زخم زبونا...
پسر دومم زیباتر از اولی با چشمهای آبی متولد شد. من اسم زیبای علی را براش انتخاب کردم. دوتا بچه کوچک ولی خانواده همسرم کمک حالم نبودن. فقط تکه و طعنه میزدن، بارها قلبم شکست ولی گله نکردم،
پسر دومم یکسال و سه ماه داشت که من خداخواسته باردار شدم. ازهمه مخفی کردم تا ماه پنجم. وقتی خانواده همسرم فهمیدن همگی باهام قهرکردن، خانواده خودمم همش سرزنشم میکردن، من چندبا خواستم سقط کنم اما هرکار کردم نشد، با داروهای گیاهی،
خدا را هزاران مرتبه شکر که به من رحم کرد و بچه مشکلی براش پیش نیومد، دیگه واضح بهم فحش میدادن، اما من بازم تحمل می کردم.
خدا را شکر پسر سومم هم صحیح و سلامت بدنیا اومد اما خانواده همسرم کلی به من گفتن برو عمل نازایی انجام بده، گفتم من این کارو نمیکنم، سه بار سزارین شدم دیگه عمل نازایی هیچوقت انجام نمیدم. از خدا میترسیدم.
دور از چشم من، همسرم را بردن بیمارستان عمل وازکتومی انجام داد، وقتی فهمیدم آنقدر ناراحت شدم، هیچوقت نمی بخشمشون.
الان خوشحالم سه تا پسرسالم ، شاد، درسخون دارم، هرسه تا مدرسه میرن. هر روز از اینکه برا سه تا بچه شیعه غذا درست میکنم ، خدمت بهشون میکنم، تو درس کمکشون میکنم، خوشحالم درسته مستاجرم اما خدا بزرگه و روزی رسان. روزی بچه های منم، هم مادی هم معنوی میرسونه.
انشالله بچه هام، سرباز امام زمان و تربیت راه مهدی فاطمه س باشن
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1