#تجربه_من ۴۴۷
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سالمندی
دوران کودکی من به قبل از انقلاب بر میگرده، یادمه یکبار کتاب داستانی هدیه گرفتم که داستان زندگی دو بچه فیل خوشبخت با پدر و مادرشون در جنگل سرسبزی رو روایت میکرد، با زیاد شدن خواهر و برادرها قحطی و گرسنگی در جنگل افتاد و برای همه به اندازه کافی علف نبود تا جائیکه خانواده فیلها از هم می پاشه و برای پیدا کردن غذا مجبور میشن از هم جدا بشن، در پایان هم بچه فیل خسته و گرسنه و تنها روی یک تخته سنگ میشینه و با یاد آوری زمانی که فقط دوتا بچه بودن میگه واقعا برای یک زندگی خوب دوتا بچه کافیه😞
من با خوندن اون کتاب فکر میکردم اگر ما هم به جای ۶ تا بچه، دوتا بودیم چقدر وضعمون بهتر بود 😋 لازم به ذکره که کنترل جمعیت از قبل از انقلاب شروع شده بود و عمو و عمه های من که تحصیلکرده زمان شاه بودن هر کدوم فقط یکی دوتا بچه داشتن و مادر بیچاره من مدام برای داشتن ۶ تا بچه تحقیر میشد.
به هر حال سالهای کودکی و نوجوانی گذشت، ما بزرگ شدیم و با یاد آوری سختیها و رفتار دیگران در کودکی بیشتر از دوتا بچه نیاوردیم، مادر و پدر هامون هم پیر شدن و به جز مرحوم پدرم که زود از میان ما رفت، بقیه بزرگترهای فامیل هر کدوم ۸۵ تا ۹۲ سال عمر کردن.
مرحوم عمه بزرگم که مادرم رو بابت بچه زیاد تحقیر میکرد سالهای آخر عمرش چنان با حسرت به مادرم میگفت " تو که غمی نداری، من چی بگم که بی کسم 😔"
و سال آخر عمرش هم چون تنها فرزندش توانایی نگهداری او رو نداشت با اندوه زیاد به خانه سالمندان رفت و همونجا فوت کرد، خاطرات تلخ خانه سالمندان و حرفهاش رو وقتی که به ملاقاتش میرفتیم هرگز فراموش نمیکنم.
عمو و زن عموی پیر هم اونقدر نگداریشون برای دو فرزندشون سخت شد که وقتی فوت کردن بچه ها شون آشکار راحت شده بودن و از گریه و زاری هیچ خبری نبود.
اما مادر ما مثل انگشتر قیمتی بین ما میچرخید، هر وقت یک نفر از ما خسته میشدیم ( چون خیلی بیمار بود ) بچه دیگه مامان رو پیش خودش میبرد ، هزینه هاش و نگهداریش رو بین خودمون تقسیم کردیم تا کسی اذیت نشه، نزدیک خواهرم زندگی میکرد، برادرم هزینه پرستارش رو میداد، من دکتر و بیمارستان میبردمش، بقیه پیشش می ماندن، خلاصه با عزت از دنیا رفت و برای مراسمش در سال ۹۷ هر چه وصیت کرده بود انجام دادیم .
گاهی فکر میکنم سرنوشت امثال ما که تحت تاثیر تبلیغات قبل و بعد از انقلاب فقط دو تا بچه آوردیم و بزرگ کردیم و حالا که هنوز ازدواج نکردن تنها هستیم چه برسه بعدها چی میشه.
من فقط استعفار میکنم و توکل به خدا دارم تا اگر پیری در سرنوشت ما هست واقعا عاقبتمون ختم به خیر بشه😞
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#تجربه_من
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#سالمندی
دوران کودکی من به قبل از انقلاب بر میگرده، یادمه یکبار کتاب داستانی هدیه گرفتم که داستان زندگی دو بچه فیل خوشبخت با پدر و مادرشون در جنگل سرسبزی رو روایت میکرد، با زیاد شدن خواهر و برادرها قحطی و گرسنگی در جنگل افتاد و برای همه به اندازه کافی علف نبود تا جائیکه خانواده فیلها از هم می پاشه و برای پیدا کردن غذا مجبور میشن از هم جدا بشن، در پایان هم بچه فیل خسته و گرسنه و تنها روی یک تخته سنگ میشینه و با یاد آوری زمانی که فقط دوتا بچه بودن میگه واقعا برای یک زندگی خوب دوتا بچه کافیه😞
من با خوندن اون کتاب فکر میکردم اگر ما هم به جای ۶ تا بچه، دوتا بودیم چقدر وضعمون بهتر بود 😋 لازم به ذکره که کنترل جمعیت از قبل از انقلاب شروع شده بود و عمو و عمه های من که تحصیلکرده زمان شاه بودن هر کدوم فقط یکی دوتا بچه داشتن و مادر بیچاره من مدام برای داشتن ۶ تا بچه تحقیر میشد.
به هر حال سالهای کودکی و نوجوانی گذشت، ما بزرگ شدیم و با یاد آوری سختیها و رفتار دیگران در کودکی بیشتر از دوتا بچه نیاوردیم، مادر و پدر هامون هم پیر شدن و به جز مرحوم پدرم که زود از میان ما رفت، بقیه بزرگترهای فامیل هر کدوم ۸۵ تا ۹۲ سال عمر کردن.
مرحوم عمه بزرگم که مادرم رو بابت بچه زیاد تحقیر میکرد سالهای آخر عمرش چنان با حسرت به مادرم میگفت " تو که غمی نداری، من چی بگم که بی کسم 😔"
و سال آخر عمرش هم چون تنها فرزندش توانایی نگهداری او رو نداشت با اندوه زیاد به خانه سالمندان رفت و همونجا فوت کرد، خاطرات تلخ خانه سالمندان و حرفهاش رو وقتی که به ملاقاتش میرفتیم هرگز فراموش نمیکنم.
عمو و زن عموی پیر هم اونقدر نگداریشون برای دو فرزندشون سخت شد که وقتی فوت کردن بچه ها شون آشکار راحت شده بودن و از گریه و زاری هیچ خبری نبود.
اما مادر ما مثل انگشتر قیمتی بین ما میچرخید، هر وقت یک نفر از ما خسته میشدیم ( چون خیلی بیمار بود ) بچه دیگه مامان رو پیش خودش میبرد ، هزینه هاش و نگهداریش رو بین خودمون تقسیم کردیم تا کسی اذیت نشه، نزدیک خواهرم زندگی میکرد، برادرم هزینه پرستارش رو میداد، من دکتر و بیمارستان میبردمش، بقیه پیشش می ماندن، خلاصه با عزت از دنیا رفت و برای مراسمش در سال ۹۷ هر چه وصیت کرده بود انجام دادیم .
گاهی فکر میکنم سرنوشت امثال ما که تحت تاثیر تبلیغات قبل و بعد از انقلاب فقط دو تا بچه آوردیم و بزرگ کردیم و حالا که هنوز ازدواج نکردن تنها هستیم چه برسه به بعدها...
من فقط استعفار میکنم و توکل به خدا دارم تا اگر پیری در سرنوشت ما هست واقعا عاقبتمون ختم به خیر بشه😞
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
#پیام_مخاطبین
✅ نعمت های بزرگ....
عمه ی بزرگ بنده به تازگی در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفتن. ایشون ۷تا دختروپسر داشتن. از ابتدای سال دچار بیماری شدن و تحت عمل جراحی قرار گرفتن و نیاز به مراقبت ویژه داشتن چون عملا غذا خوردن براشون ممکن نبود.
در نتیجه علی رغم اینکه بیشتر بچه هاشون کارمند هستن. ولی با برنامه و به نوبت کنار عمه بودن و ازشون مراقبت میکردن و شریک دردهاشون میشدن.
اما دو نکته وجود داشت که خیلی مهم بود، اول اینکه اگرعمه با اون سختیهایی که در دوران جوانی کشیده بود، بخاطر رنج وسختی از تولد فرزند جدید جلوگیری میکرد، آیا امروز که نیاز به مراقبت داشت، کسی در کنارش بود؟ شاید باید متوسل به حضور پرستار میشدن ؟
از طرفی آیا کسی بود که غم خوار بچه های بزرگترش باشه؟ در حالیکه علی رغم غم سنگینی که در دل بچه هاش بود، بهم دلداری میدادن وسعی میکردن مراسم مادرشون آبرومندانه برگزار بشه.
دوم اینکه اگر عمه ازدواج بچه هاش رو به تاخیر می انداخت و در سنین بالای ۳۰ اونها رو تزویج میکرد. قطعا الان نوه هاش کوچک بودن و دخترها و پسرهاش وقت آزاد برای نگهداری عمه نداشتن چون باید مراقب بچه های کوچک خودشون بودن.
اما عمه همه ی بچه هاش رو در ابتدای جوانی و زیر ۳۰ سال مزدوج کرد و الحمدلله همه شون بچه های بزرگ داشتن ونوه ها کمک حالشون بودن و بهشون دلداری میدادن.
واقعا ازدواج به موقع و فرزندآوری نعمتی هست که به درد نسلها میخوره، و در هر سنی میشه بهره برد.
این روهم بگم که بنده فقط یک برادر دارم و مادرم همیشه دغدغه دارن و میگن دلم نمیخواد زمین گیر بشم. چون خیلی سخته و شما از پس نگهداری من برنمیاید. مادرم ۹تا خواهر وبرادر بودن و ۲۰ سال از مادرشون که زمین گیر بوده مراقبت کردن.
یکی از دغدغه های من از وقتی خودم و برادرم متاهل شدیم تنهایی مادرم هست. و رسیدگی در دوران پیری ازشون که ان شاالله همیشه سالم باشن. که حداقل بتونیم بهشون سر بزنیم.
خداوند همه اموات رو رحمت کنه و همه بیماران رو شفا بده🤲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سالمندی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
✅ نعمت های بزرگ....
عمه ی بزرگ بنده به تازگی در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفتن. ایشون ۷تا دختروپسر داشتن. از ابتدای سال دچار بیماری شدن و تحت عمل جراحی قرار گرفتن و نیاز به مراقبت ویژه داشتن چون عملا غذا خوردن براشون ممکن نبود.
در نتیجه علی رغم اینکه بیشتر بچه هاشون کارمند هستن. ولی با برنامه و به نوبت کنار عمه بودن و ازشون مراقبت میکردن و شریک دردهاشون میشدن.
اما دو نکته وجود داشت که خیلی مهم بود، اول اینکه اگرعمه با اون سختیهایی که در دوران جوانی کشیده بود، بخاطر رنج وسختی از تولد فرزند جدید جلوگیری میکرد، آیا امروز که نیاز به مراقبت داشت، کسی در کنارش بود؟ شاید باید متوسل به حضور پرستار میشدن ؟
از طرفی آیا کسی بود که غم خوار بچه های بزرگترش باشه؟ در حالیکه علی رغم غم سنگینی که در دل بچه هاش بود، بهم دلداری میدادن وسعی میکردن مراسم مادرشون آبرومندانه برگزار بشه.
دوم اینکه اگر عمه ازدواج بچه هاش رو به تاخیر می انداخت و در سنین بالای ۳۰ اونها رو تزویج میکرد. قطعا الان نوه هاش کوچک بودن و دخترها و پسرهاش وقت آزاد برای نگهداری عمه نداشتن چون باید مراقب بچه های کوچک خودشون بودن.
اما عمه همه ی بچه هاش رو در ابتدای جوانی و زیر ۳۰ سال مزدوج کرد و الحمدلله همه شون بچه های بزرگ داشتن ونوه ها کمک حالشون بودن و بهشون دلداری میدادن.
واقعا ازدواج به موقع و فرزندآوری نعمتی هست که به درد نسلها میخوره، و در هر سنی میشه بهره برد.
این روهم بگم که بنده فقط یک برادر دارم و مادرم همیشه دغدغه دارن و میگن دلم نمیخواد زمین گیر بشم. چون خیلی سخته و شما از پس نگهداری من برنمیاید. مادرم ۹تا خواهر وبرادر بودن و ۲۰ سال از مادرشون که زمین گیر بوده مراقبت کردن.
یکی از دغدغه های من از وقتی خودم و برادرم متاهل شدیم تنهایی مادرم هست. و رسیدگی در دوران پیری ازشون که ان شاالله همیشه سالم باشن. که حداقل بتونیم بهشون سر بزنیم.
خداوند همه اموات رو رحمت کنه و همه بیماران رو شفا بده🤲
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#فرزندآوری
#سالمندی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075