eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.9هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
30 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✅ دستبند با برکت.... بانوی شیرازی عزیزمون، که مادر سه فرزند هم هستند، دستبند و گردن بند طلای خودشون رو به نیت دستبند دختر گل مون فروختند و مبلغ ۳۶میلیون و ۷۵۰ هزار تومان به حساب ایران همدل برای کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان واریز کردند. ان شاء الله خداوند فرزندان شون رو حفظ کنه و در دنیا و آخرت دستگیر این خانواده محترم باشد. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ دستبند بابرکت... مبلغ ١۴ میلیون تومان هم سایر مخاطبین محترم کانال "دوتا کافی نیست" به نیت خرید دستبند زهرا خانم، واریز کردند. 👈 با تشکر از مشارکت همه ی شما عزیزان، ان شاء الله خدواند متعال به نحو احسن از همگی شما قبول کند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
تقاضای مزایده به نفع مردم مظلوم فلسطین و لبنان... 👈 عزیزانی که مایل به خرید موارد بالا هستند، لطفا به بنده اطلاع بدهند، به امید خدا هماهنگ خواهیم کرد. خواهش می کنم مورد جدیدی جهت انجام مزایده ارسال نکنید چون فرصت پیگیری و هماهنگی نداریم. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۴۶ من متولد آخرای سال ۷۷ هستم. تک دختر خونه، پدرم روحانی هستن و مادرم در یک برهه ای کارمند و در حال حاضر خانه دار هستند. تا وقتی من یکی دو سالم بشه کارمند بودن و به خاطر من که نیاز به رسیدگی داشتم خانه داری رو صلاح زندگی شون دید و من همچنان تک و تنها بدون هیچ خواهر یا برادری. تو تنهایی خودم به دختر عموم که هم سن من بود و یه داداش بزرگتر از خودش داشت، با حسرت به بازی کردند و دعوا کردناشون نگاه میکردم با عروسکم تنهایی خاله بازی می‌کردم. گذشت تا به کلاس اول ابتدایی رفتم و ۸ سالم شد، پدرومادرم از رفتارام فهمیدن چقدر گوشه گیر وتنهام و تو دومین ماه بهار، داداش کوچولوی من دنیا اومد و من خیلی وقتا به پدرمادرم اصرار میکردم که جای داداشمو شبا پیش من بندازن، خودم از اون مراقبت میکنم و دیدن که من اصلا حسادت نمیکنم تازه کمک حال مادرمم هستم. بعضی وقتا دستای کوچک داداشمو می‌گرفتم کنار گوشش درد دل میکردم. یادمه وقتی دنیا اومد، رفتم سبد اسباب بازیامو آوردم به مامانم گفتم توروخدا نی نی رو بذار زمین باهم بازی کنیم. اینقدر ذوق داشتم زودتر بزرگ بشه تا باهم دوتایی بدوبدو کنیم. وقتی داداشم دوماهه بود و من کلاس اولمو تموم کردم به خاطر یک سری مسائل از خونه پدر بزرگم که حالا ما و عموم اونجا زندگی میکردیم اسباب کشی کردیم و رفتیم تو یکی از شهرستانهای اطراف پایتخت کنار خانواده خاله م زمینی که از قدیم خریده بودیم رو ساختیم و ساکن شدیم. من و داداشم هر موقع که پدرمادرم بیرون بودن، می‌رفتیم خونه خالم که ۵تا بچه بزرگ داشت اونا باهاشون بازی میکردن و دخترای بزرگ خالم به درسای منو آخرین برادرشون که همسن من بودن میرسیدن ۴ سال اونجا زندگی کردیم با وجود تمام سختی ها و نداری ها کنار هم خوش بودیم و بعداً همینطور چند دفعه ای محل سکونت مون تغییر می‌دادیم و من هر موقع میخواستم به مدرسه جدید و همکلاسیای جدیدم عادت کنم باید از اون محل می‌رفتیم. گذشت تا پانزده شانزده ساله شدم. هر از چند گاهی زمزمه خواستگار شنیده میشد اما پدر مادرم همه رو رد میکردن، معتقد بودن من هنوز بچه ام و وقت ازدواجم نیست و درکی از ازدواج نداشتم راستم میگفتن، مهم ترین دغدغه من این بود که کی تعطیلی عید یا تابستون میشه تا من کتابهای غیر درسی تو کتابخونه اتاقمو با خیال راحت بخونم یا تمام پول توجیبیامو جمع کنم، عروسک بخرم برا عروسکام با اضافه پارچه ها، لباس محلی درست کنم. تا اینکه هجده ساله شدم و نیاز به ازدواج رو در خودم حس میکردم ولی از سر شرم و حیا جرأت گفتنشو به پدرمادرم نداشتم. خودم رو اینقدر مشغول فعالیت های مختلف مثل مسجد رفتن و هیئت رفتن و کارهای هنری، درسای مدرسه و کنکور و دانشگاهی که دوست نداشتم برم، میکردم که وقت فکر کردن به همچین موضوعی رو باید به وقت قبل خواب موکول میکردم. نوزده سالم بود علی رغم مخالفت های پدرومادر و اقوامم رفتم حوزه و دانشگاه نرفتم و یک سال خونه نشین شدم تا مادرم راضی بشه من حوزه برم. بماند که انقدر برخی اقوام ناجوانمردانه صحبتهایی می‌کردند که قلب آدم غصه دار میشد. از سال اول حوزه ام باب خواستگار و ازدواج تو خونه ما باز شد و هر از چند وقتی یکبار کسی با منزل ما یا تلفن مادرم وگاهی با پدرم من باب این قضیه تماس میگرفتن و اغلب اونها به خاطر نوع شخصیت من،منو رد میکردن یا میگفتن استخاره کردیم بد اومد و... گاهی هم من از اونها خوشم نمیومد رد میکردم. تا اینکه کرونا اومد و درس ها مجازی شد سال سوم رو تموم و وارد سال چهارم شده بودم و دیگه واقعا از تمام حرفا و حدیثای دیگران مبنی بر اینکه چرا خواستگارامو فراری میدم، خسته شده بودم. ماه محرم اون سال اینقدر با امام حسین درد ودل کردم که بعد از اتمام ایام عزاداری همسرم از طریق یکی از دوستانشون معرفی میشن به یک گروه واسطه گری و با فرم چند دخترخانم همسان گزینی میشن که شرایط اونها با معیار های همسرم مطابقت نداشت و بنده رو معرفی میکنن دفعه اول که فرم مشخصات منو خواندن منوهم رد کردن ولی بعد یه ماه پیگیر فرم من میشن درخواست آشنایی میدن که شماره خانوادم رو بگیرن برای دیدار اولیه صحبتهای اولیه. روزی که مادر همسرم تماس میگیرن تا قرار ملاقات بگذارند ما تو ماشین درحال رفتن به عروسی پسر عموم بودیم، که خارج از تهران بود. هواهم خیلی سرد، روز جمعه قرار شد بعداز ظهر بیان مادر و پدر و برادرم رفته بودن مراسم چهلم یکی از اقوام مادرم و من تنها تو خونه تمام کارهای پذیرایی و تمیزکاری رو انجام دادم یک ربع قبل از رسیدن مهمانها پدرومادرم اومدن و سریع لباس ختمشون عوض کردن. در کل جلسه خواستگاری ما بیست دقیقه فقط صحبت کردیم اونم با کلی خجالت و همون جلسه اول مادر همسرم جواب بله رو ازم گرفتن ادامه 👇 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۴۶ جلسه دوم کل خانوادشونم اومدن و تاریخ عقدوعروسی و مقدار مهریه و لیست وسایل و... رو تعیین کردن بزرگترها و جلسه سوم که هفته بعدش بود ما محرم هم شدیم و بعد یک ماه روز ولادت حضرت زینب سلام الله علیها رسماً و شرعا زن و شوهر شدیم زیر بیرق امام حسین و حضرت زینب. محل عقدمون یه حسینیه بود که من و چندتا از دوستام، خادم این هیئت بودیم و بخشی از این حسینیه رو مزین کرده بودن به موکتها و فرشهای حرم امام حسین و اسامی اهلبیت و خنچه عقد ما پرچم حضرت زینب بود. موقع بله گفتن من به جای آهنگ و ترانه صدای اذان پخش کردن و بعد هم مولودی حضرت زینب و اینقدر حال معنوی داشت مراسم عقدم که پرچم گنبد آقا امام حسین وارد سالن شد و تمام مهمانها دراثر اون حال خوش بسیار معنوی منقلب و متحول شده بودن. خودمم پرچم گنبد آقا امام حسین رو به صورت گرفتم و فقط اشک ریختم. خدا رو شکر شروع زندگیم با نام ویاد اهل‌بیت بود و بعد از مراسم همه به خونه پدرم رفتن برا شام و تمام و بعد چهارماه به شصت نفر پدر همسرم داخل منزل پدرم ولیمه دادن و ما فرداش به مشهد رفتیم. تو تمام خریدای جهیزیم سعیم بر خرید اجناس ایرانی بود. که خیلی با مادرم و دیگران چالش ها داشتیم اما با حفظ و رعایت حرمت بزرگترها. خیلی از تشریفات بی خود و نالازم رو حذف کردیم. سرویس طلا خریدیم که بعدها برای خرید ماشین به همسرم دادمشون . زندگیمون شروع شد. یک سال گذشت و دیدیم خوشی و خوشبختی هست با تمام اتفاقات و چالشهایی که از زمان نامزدیمون وجود داشت به خاطر متفاوت بودن سبک زندگیمون ولی دست به دست هم دادیم کنار هم موندیم و این چالشها به اتمام رسید و دیدیم که انگار چیزی کمه تو زندگیمون، همه بهمون یادآور میشدن که‌ پس کی بچه‌دار می‌شید، خسته نشدید این همه تنهایی کشیدید؟ حالا سوای حرف مردم از اینکه حالا سنم بیست و چهار سال گذشته و نکنه بچه دار نشم و نکنه ها و دلشوره های بسیاری که شبها تا نصف شب مغزمو به کار میگرفتن خواب از چشمم رخت برمیبست بالاخره برای بچه دار شدن سپردیم به خدا توکل کردیم و ترس رو کنار گذاشتیم و تمام آداب اسلامی رو رعایت کردیم. بعد از دوماه بعد از دهه اول محرم تست بارداریم مثبت شد. من حالا وارد یه چالش جدید شده بودم چهار دفعه دکتر عوض کردم تا اینکه وقتی چهار ماهه باردار بودم آزمایش چکاب کامل دادم با دستور دکتر و معلوم شد که دیابت بارداری دارم. وقتی پیش یه دکتر دیگه رفتم گفتن اگه کنترل نشه منجر به خطر مرده زایی جنین و نارس به دنیا اومدن و درشتی بیش از حد جنین و خفگی و...میشه، باید خودت بستری بشی تحت کنترل باشی و... برام انسولین تجویز کردن من تمام وجودم رو ترس گرفته بود و از درون فروریخته بودم. با دستگاه قند خون مدام قندمو کنترل میکردم تو سه وعده، قرص می‌خوردم تا اینکه از یکی از کانال ها یا اینترنت با خانم دکتر موید محسنی آشنا شدم، رفتم پیششون و چقدر بامهر ومحبت و آرامش کل دوران بارداری مو تحت نظرشون سپری کردم ولی وقتی که میرفتم سونو گرافی هربار از شب قبلش اشک چشمم جاری بود که فردا نوبت سونو دارم. مسئول بداخلاقش حالا جای اینکه با خوش رفتاری وجود بچمو نشونم بده میخواد یه عیب بیخود رو بچم بگذاره یه بار سر غربالگری که دوست نداشتم خودم بیخود درگیر استرس های نابه جا کنم، یه بار سر کم تحرکی بچم. خب بچه من همیشه نصف شبا جنب و جوش داشت و بعد ساعت ده دوازده صبح ساعت نه صبح خواب بوده حرکت نکرده برام سونو آن است تی نوشتن و رفتم مطب دکترم و دکترم وقتی سونو رو دید گفت این بچه که درحال جنب وجوشه کی گفته بی تحرکی! برو دخترم، نگران نباش برو استراحت کن تا موعد زایمان و من خیالم راحت شد. خوش و خرم اومدم خونه کارهای آخر خونه تکونی رو انجام دادم روز اول فروردین دم سال تحویل پسرک شیطونم عجله داشت واسه اومدن تو بغل مامانش هم کیسه آبشو زده بود پاره کرده بود و هم کار خرابی (مکونیوم) دفع کرده بود، من سزارین اورژانسی شدم. اذیت شدنم فقط تا بیست روز بود بعد هشت روز بعد زایمانم که دیگه مادرم رفت خودم کارامو میکردم و همسرم و خانواده همسرم خیلی کمک حالم بودن مثلاً من تا همین پنج ماهگیش می ترسیدم حمومش ببرم یا مادرشوهرم حمومش میبرد بچه رو یا شوهرم، بعد با ترسم غلبه کردم الان دیگه خودم میبرمش حمام .و الان پسر کوچولوی من تازه شش ماهگیش تموم شده. امیدوارم خدا به همه عزیزانی که منتظرن تا وجود فرشته کوچولوی خدا خونه شون نورانی کنه یه جین ازاین فرشته ها بهشون کادو بده.الهی آمین "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
برنده واقعی... امروزه دنیای زر و زور می‌خواهد فکر خود را در نسل نو نهادینه کند لذا دیده می‌شود جوانان به جای انتخاب رشته‌ای در دانشگاه که بتوانند با آن موفق‌تر و بهتر خدمت کنند به دنبال رشته‌ای می‌روند که بیشتر پول درآورند. امّا برنده واقعی کسی است که بندگی خدا را به‌ عنوان راهبرد و هدف انتخاب کند؛ لذا فرزندان باید از کودکی در محیط خانه بدانند که آمده‌اند برای بندگی خدا؛ وقتی هدف بندگی خدا باشد حتی مرگ در نگاه انسان شیرین خواهد شد ولی چنانچه هدف مادیات باشد زندگی انسان همواره با ترس خواهد بود. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
. جنگ رو هم از قبل اعلام میکنن که میخوایم حمله کنیم! بعد هنوز یه عده‌ای سرزده میرن مهمونی...! 🥲😅 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
⁉️ ازدواج یا ادامه تحصیل علامه طباطبایی پاسخ می دهند... ✅ درباره دخترها، ایشان معتقد بودند که ازدواج، در بالاترین درجه اهمیت قرار دارد و پس از ازدواج، امکان ادامه تحصیل هست. 📚دختر علامه،یادها و یادگار ها،ص ۵٠ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۱۰۴۸ من ۱۹ سالمه حدودا ۱۷ سالگی کلاس یازدهم بودم، عقد کردم و هنوز ۱۸ سالم کامل نشده بود که عروسی کردم. خودم دانش آموز بودم و همسرم سرباز هیچی نداشتیم نه خونه نه ماشین! همسرم فقط یه موتور داشت. پدر و مادرمون هم اونقدر پولدار نیستن متوسط با وجود تعجب بقیه ! مخالفتشان بخاطر سن کم من و همسرم ! نداشتن مال و اموال مخالفت میکردن حتی کم از دبیرهای مدرسه ام زخم زبون نخوردم، چون کلاس دوازدهم که بودم خونه خودم بودم، هم دانش آموز و هم یه خانم خونه دار، ولی با این حال یکبار نشد پشیمون بشم از تصمیمم! چون من خیلی اهل مطالعه هستم و قبل از ازدواجم حدودا ۱۰ تا کتاب مفید و واقعا پرکاربرد در مورد ازدواج و همسرداری مطالعه کردم، یا توی دوره های همسر داری و خانه داری(در دوران عقدم شرکت کردم) و برای درستی انتخابم رفتم پیش یه مشاوره متخصص اسلامی که من و همسرم رو راهنمایی کنه و ببینه آیا ما اصلا آمادگی ازدواج رو داریم؟؟ مهارت زندگی مشترک رو داریم؟ چه شخصیت و ویژگی هایی داریم؟؟ اخلاقیات و روحیاتمون به هم میخوره؟؟ همسرم اون موقع سرباز بودن و واقعا هیچی نداشتیم! ولی من به عینه معجزه ی خدا رو و وعده ی حقش رو به چشم دیدم که چطور واسه یه دختر ۱۷ ساله و یه پسر ۲۲ ساله زندگی رو سر و سامون داد! همسرم خیلی خوش اخلاق با ایمان و با مهارت هستن یعنی همون موقع هم من مطمئن بودم آدم باجربزه ای هست و همه کاری از دستش بر میاد! و البته ما واقعا خیلی به خدا توکل کردیم توی این دوسال! و پیشرفت و آرامشی که داریم رو واقعا از عنایت خدا میدونیم! اما حرفم با مامانایی هستش که دختر بزرگ دارن و همش میگن بچه است! از پس زندگی برنمیاد! من دهه هشتادی به شما میگم توی این دوره زمونه جوونای شما خیلی محتاج این هستن که با رعایت اصول، آگاهانه و عاقلانه ازدواج کنن!! با شریک زندگیشون تفریح برن، درس بخونن !! توی بازار بگردن! اینجوری دغدغه ی این رو نداری آخ بچم توی جامعه چیکار میکنه! میدونی بچت داره میره دانشگاه، تو ماشین با همسرشه! داره با همسرش میره کافه و سینما!! من سن تعیین نمیکنم واسه ازدواج جوونا! یکی توی ۱۵ سالگی یه بانوی فهیم و عاقل و آماده است واسه تعهد و تاهل، یکی توی سن ۳۰ سالگی هم آمادگی ازدواج رو نداره!! خلاصه میگم مامانای مهربون 🥰خیلی هوای نوجوان ها و جوان هاتون و داشته باشید و نسبت به ازدواج اونها و آماده کردن شون برای ازدواج غفلت نکنید.👌 "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
کودک انتخاب‌گر... به بچه فرصت اظهار نظر بدهید. بگذارید یک حرف پرت بزند؛ بگذارید یک استدلال غلط بکند، یک نتیجه‌ی غلط هم بگیرد و حتی تا آنجا که خسارت شکننده ندارد، دنبال این نتیجه‌ی غلط برود و خودش یک تجربه به‌دست بیاورد. تجربه‌های تلخی که این بچه‌ها خودشان با اعمال حق اختیار به‌دست می‌آورند از یک کتاب نصیحت سعدی و فردوسی و لقمان بالاتر است، از یک مجموعه حدیث امامان و پیامبران بالاتر است و حتی می‌تواند از همه‌ی قرآن برای او ارزنده‌تر باشد. قرآن می‌گوید من کتاب نصیحت و هدایت هستم؛ اما برای چه کسانی؟ برای انسان انتخاب‌گر. تو با این کار (ندادن حق انتخاب به کودک) زمینه‌ی نقش قرآن را از بین می‌بری. زمینه‌ی نقش حدیث را از بین می‌بری. بچه‌ی آزاد تربیت کردن دردسر و زحمت دارد و کاری دشوار است. ممکن است کسانی بگویند «کو وقت این حرف‌ها؟ کو حوصله‌ی این حرف‌ها؟» درست می‌فرمایید. ولی اگر چنین نکنیم بعد باید بپرسیم «کو آن جوانان رشید آزاد و آزاده که بتوانند پاسدار حق و حقیقت باشند؟» اگر به بچه غذا ندهید ستمی به او رفته، اما نه ستمی بزرگ! اما اگر فضای آزاد زیستن را از او گرفتید، بزرگ‌ترین ستم را به او کرده‌اید، چرا که انسانیت او را در معرض خطر قرار داده‌اید.» 📚 نقش آزادی در تربیت کودکان کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨خسران محض... از ابتدای صبح ڪه بيدار مي‌شود، دنبال اين است كه ببيند فلان مسئول چه گفت؟ فلان كس چه كرد؟ فلان روزنامه و سايت چه نوشت!؟ رها كنيد! اوقات خود را هدر ندهيد! هر چقدر كه خود را مشغول اين امور بي فايده كنيد، در عبادات حضور قلب نخواهيد داشت! جوانان عزيز، روزانه زماني را به كسب معارف ديني اختصاص دهيد، با نهج البلاغه مولايمان اميرالمومنين(عليه السلام) انس بگيريد؛ ادعيه ي صحيفه ي سجاديه را با تامل مطالعه بفرماييد! اينها مملوء از معارف عميق است. حيف است كه يك شيعه با معارف اهل بيت(عليهم السلام) مانوس نباشد ؛ خسران محض است. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌بی عیب که نمی شود... این کلام برای مرحوم دکتر بهشتی شهید مظلوم است، فرمود روی کره زمین دنبال فرشته نگردید، حدیث هم داریم، حدیث داریم اگر می‌خواهی رفیقی پیدا کنی که خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوبِ خوب باشد تا آخر عمر بی رفیق می‌مانی، چون هر کسی یک اشکالی ممکن است داشته باشد. بعضی از جوان‌ها می‌خواهند دنبال یک دختری بگردند که بسیار عالی باشد، می بینید سی و هفت سالش است هنوز پیدا نکرده، بابا همین دخترهایی که هستند، همین پسرهایی که هستند با یک خورده کم و زیاد، حالا جمع و تفریق کن، آن که یک خورده عیبش کمتر است برو سراغش. بی‌عیب که نمی‌شود. 🌐 درس‌هایی از قران - ۲۳ /۹ /۱۳۸۵ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
ازدواجی صورت گرفته که پدر و مادر مخالف بودن. حاصل این ازدواج، یه بچه شش ساله است. با این که زندگی خوبی دارن، ولی والدین به هیچ عنوان فرزندشون رو نمی‌بخشن. چی کار کنن که نفرین مادر گریبانشون رو نگیره؟ 💯 با تمام احترامی که برا مادرا قائلیم، باید بگیم: بنابر حُکم خدا، مادرای عزیز در مسئلۀ ازدواج، ولایتی ندارن.☝️ ✅ درسته که از نظر شرعی، پسرا نیاز به اذن پدر و مادر در امر ازدواج ندارن، اما توصیۀ ما به همۀ فرزندان اینه که بدون تأمّل از کنار نظر پدر و مادر خودشون رد نشن.♨️ ⤵️ چند ویژگی پدر و مادرا حُکم می کنه که تو نظراتشون تأمّل کنیم: 1⃣ اونا تجربۀ بیشتری از زندگی مشترک دارن و عوامل و موانع موفّقیت تو زندگی مشترک رو بهتر از شما می‌دونن. 2⃣ اونا نسبت به شما، شناختِ ویژه و قابل توجهی دارن، چون شما رو بزرگ کردن. 3⃣ اونا شما رو دوست دارن و خیر شما رو تو زندگی می‌خوان. ✅✅ پدر و مادر عزیز! ما نباید در حدّ و حدود احترام و اطاعت، احساسی عمل کنیم و فقط به خاطر این که شما پدرا و مادرای بزرگوار از دست ما ناراحت نشین، حرفی خلاف اون چیزی که خدا گفته، بزنیم.📛 💯همۀ ما باید بندۀ خدا باشیم و در برابر فرامین اون هم جز یک کلمه - که همون «چشم» هست- به زبان نیاریم.👌 📚 تا ساحل آرامش "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
قناعت پیشه باشید... تعلقات را کم کنید زواید را حذف کنید بنشین و بگو، این مقدار از امور مادی برای من کافی است و بیشتر از این، خودم را به بازی نمی گیرم!! قناعت پیشه باشید طمع به مال دیگران نداشته باشید. 📚معرفت نفس / مجلس ۵۳ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
مقابله‌ با ظلم یک فریضه است... امروز هم رژیم صهیونیستی فجیع‌ترین جنایات را در منطقه دارد انجام می‌دهد، یک عدّه‌ای به جای اینکه مخالفت کنند، به جای اینکه بایستند، به جای اینکه از ملّت‌ها حمایت کنند ــ از ملّت فلسطین، از ملّت لبنان ــ به دشمن خبیثِ ظالمِ خونخوار دارند کمک می‌کنند؛ کمک اقتصادی می‌کنند، حتّی بعضی کمک نظامی هم می‌کنند! مال منطقه است؛ حالا آمریکا که به جای خود. مسئله، مسئله‌ مقابله‌ با ظلم بین‌المللی است؛ برای ملّت ایران با الهام از تعالیم اسلامی، مقابله‌ با ظلم یک فریضه است، مقابله‌ با استکبار یک فریضه است، استکبار یعنی سلطه‌ اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌ جانبه و تحقیر ملّتها؛ ملّت ایران را تحقیر کردند، سال‌ها تحقیر کردند؛ لذا مبارزه‌ ملّت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود". 🔹۱۲ آبان ۱۴۰۳ "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨دشمنان چه می خواهند... دشمنان می‌خواهند از ایران جامعه ای بسازند که دین در حاکمیت آن متجلی نباشد. لذا شعار آزادی،‌ حقوق بشر و حقوق شهروندی سر می‌دهند، و هر کسی را که مانع آنان شود، تندرو، افراطی و خشونت‌طلب می‌نامند،‌ و سعی می‌کنند تا با نفوذ در مراکز قدرت، این موانع را از سر راه خود بردارند. با همین رویکرد است که کسانی مانند وزیر اسبق ارشاد در نظام اسلامی، آزادی را بالاترین دستاورد خود تلقی کرده، قید اسلامی در وزارت‌خانه خویش را قیدی تشریفاتی عنوان می‌کنند.(٩٤/٠٩/٢٧) "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ورود خیر و برکت به زندگی.... 👈 آقایون اگر توان مالی دارند به این توصیه عمل کنند. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌دوراهی... انسان هر کاری که میخواهد بکند، خود را سر دوراهی می بیند. یک طرف دنیاست و طرف دیگر آخرت است. او باید به سمت آخرت برود. این معنای مراقبه است. در تمام کارها مراقبه داشته باشید که این کاری را که می کنید برای خداست یا برای غیر خدا. همه کارهایی که انجام می دهید باید برای خدا باشد. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بهترین کار برای فرزندان... در روایت است که در قیامت خداوند از روی فضلش به یک عده‌ای به خاطر زحماتی که کشیدند مقاماتی می‌دهد و به یک عده‌ای که زحمت نکشیدند، همان مقامات را می‌دهد. ممکن است کسانی که ظرفیت ندارند بگویند خدایا این‌ها کلی زحمت کشیدند، ولی چرا به آنها که زحمتی نکشیدند مقام دادی؟ خدای متعال می‌فرماید این‌ها از ما خواستند و دعا کردند و ما به آنها دادیم. او زحمت کشید و این هم التجاء و التماس کرد. لذا برای پاک شدن از همه رذایل و رسیدن به همه فضائل و همه حقایق، یکی از مهمترین کلیدها دعاست. لذا دعاهایی که از معصومین [علیهم السلام] به ما رسیده، یکی از بهترین کارهایی است که آدم می‌تواند کند. می‌گوید آقا من برای فرزندم چه‌کار می‌توانم بکنم؟ بهترین کار دعاست. ما این را وسیله نمی دانیم! «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِن» هرکجا که دستت کوتاه شد دستت را به طرف خدا دراز کن. دعا سپر مؤمن است. هر وقت زمین‌گیر شدید و دیدید که هیچ محافظی نداری، دعا بهترین سپر و بهترین سلاح است. امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه یک دعایی دارند که دعای والدین برای فرزند است. این را در عصر غیبت برای فرزندانتان بخوانید. "دوتا کافی نیست"| عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
مامانای عزیز شما چه یک بچه داشته باشید چه ۶ تا، باید جون داشته باشید وگرنه از پس مدیریت خونه زندگی بر نمی‌یاید. منم آدم ضعیفی نبودم و حتی در مقایسه با همکلاسی‌هام قوی محسوب می‌شدم. اما بارداری، یک واقعه مهم برای بدنه و یک انسان داره از وجود مادر تغذیه می‌کنه و بلافاصله بعدش شیردهی نیاز به قوی بودن مادر داره. من تو بارداری اول به شدت ضعف می‌کردم درد پا داشتم و متوجه شدم سطح ویتامین دی ۳ بسیار پایینی دارم. که برای جبرانش چند ماه آمپول می‌زدم. بعد تولد پسرم اونقدر درد مفاصل داشتم که برای بلند کردن نوزادم باید آتل می‌بستم! و دچار افسردگی بعد از زایمان شدم. دو سال و نیم بعد دخترم به دنیا اومد سر دخترم وضعم بهتر بود ولی همچنان موقع شیردهی ضعف شدید می‌کردم و افسردگی بعد از زایمانم اونقدر شدید شد که مجبور به مصرف دارو شدم. علت بسیاری از بی‌حوصلگی‌ها، زودرنجی، کم‌صبری و غرغر کردن‌ها ضعف بدنه. برای درد مفاصل سویق کامل و برای ضعف عمومی سویق گندم رو به پیشنهاد یکی از آشنایان مصرف کردم و عالی بود. (سویق رو از عطاری میشه تهیه کرد.) با سویق گندم من تونستم تو شیردهی هم روزه بگیرم. بعد یه دوره مصرف روغن زیتون فهمیدم علت اینکه بدنم زود خالی میکنه روغن بده. روغن زیتون و کره محلی و روغن زرد گاوی رو جایگزین روغن مایع کردم. پنیر رو از صبحانه حذف و تخم مرغ و ارده رو جایگزین کردم. خوردن پنیر رو همراه گردو به عصرانه موکول کردم. نمک یددار رو کنار گذاشتیم و سنگ نمک آسیاب شده رو جایگزین کردیم. من و همسر به شدت شیرینی دوست داریم خصوصا خامه‌ای. به همین دلیل اصلا نمی‌ذارم شیرینی بیاد تو خونه‌مون مگر در مناسبت‌ها و جشن‌ها. نوشابه شاید سالی یکی دو بار یا تو مهمونی‌ها. با همین تدابیر الحمدلله سر بارداری سومم خیلی راحت بودم نه ضعف داشتم نه درد مفاصل با اینکه هم کارهای خونه چند برابر شده بود هم سنم بالاتر رفته بود و با خوردن خرما بلافاصله بعد از زایمان و ادامه دادن تا سه ماه اصلا دچار افسردگی نشدم. و کاچی که مامانم با روغن زرد بعد از زایمان برام درست میکرد رو تا سه ماه ادامه دادم. الان هم که شیر میدم اصلا شیرم کم نمیشه و ضعف ندارم. کلا هر چی مامانا میگن بخورید حتما بخورید و نگید اه بو میده یا نمیتونم! بچه اول من به شدت دل درد داشت چون از آبمیوه مصنوعی تا شیر و هر غذای سردی رو میخوردم ولی سر دو تای بعدی که رعایت کردم دل درد و شب بیداری‌شون به حداقل رسید. شاید اینطور به نظر بیاد که سبک غذایی سالم خیلی گرون می‌شه. ولی من به شدت مخالفم. مگه شیرینی، نوشابه و تنقلات ارزونه؟ با پول یک کیلو شیرینی خامه‌ای میشه شیره انگور یا عسل خرید. به جای نوشابه میشه شربت سکنجبین گرفت. پول یک کیلو چیپس با یک کیلو مغز بادام برابری میکنه ولی چون تنقلات رو کم کم میخریم پولش به چشم نمی‌یاد. ادامه 👇 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
نکته دوم در مورد روتین خواب بچه‌هاست. تا به دنیا اومدن فرزند دومم، بچه‌ها با ما می‌خوابیدن و با ما بیدار می‌شدن. این روند خیلی برای من کلافه‌کننده بود چون هیچ زمان تنهایی و خلوتی برای خودم یا زمان دو نفره با همسر نداشتم. یکی از علتهایی که شوهرا موافق بچه‌های بیشتر نیستن اینه که احساس میکنن هیچ مجالی برای نفس کشیدن ندارن. با خستگی از سر کار میان و تا لحظه خواب باید با بچه‌ها سر و کله بزنن. از طرفی هم عذاب وجدان داشتم که بچه‌ها دیر میخوابن برای بدنشون بده؛ چون هورمون رشد وقتی سر شب خواب باشن ترشح میشه. تنظیم خواب بچه‌ها از تصمیم تا انجام دو سه ماه طول کشید چون بچه‌ای که تا ۱۱ صبح می‌خوابه یا سه ساعت خواب بعد از ظهر داره مسلما ۹ شب خوابش نمی‌بره. پس اولین قدم من این بود که بچه‌ها زود پاشن و خواب بعد از ظهرشون رو کنسل کردم. خیلی کم کم باید این کارو انجام داد و تسلیم نشد. این که بچه ساعت ۹ بگه "شب بخیر مامان!" و بره تو اتاقش و بخوابه فقط مال فیلم خارجی‌هاست! در عمل نیم ساعت الی ۴۵ دقیقه طول میکشه از لحظه‌ای که میگیم وقت خوابه تا بخوابن. اول دستشویی و مسواک. بعد میریم تو اتاق و قصه میگیم و کتاب میخونیم. گاهی خاطره میگیم یا سوره میخونیم یا من یه کم ماساژشون میدم. اون زمان بهترین وقته برای ترمیم رابطه اگه روز خوبی با هم نداشتیم یا انتقال ارزشها در قالب قصه. اگه مناسبت مذهبی باشه در موردش صحبت میکنیم. مثلا محرم هر شب قصه در مورد یکی از شهدا بود یا قصه‌های قرآنی رو بعضی شبها میگم براشون. در ابتدا همه چراغهای خونه رو خاموش میکردم تا از همه جا ناامید بشن و بخوابن ولی الان که عادت کردن فقط چراغ اتاق خودشون رو خاموش میکنم و در رو میبندم. و بعد از اینکه خوابیدن از اتاق بیرون میام. با این شیوه مسئله جدا خوابی هم نداشتیم. بچه‌های من حدود ۱۱ ساعت میخوابن یعنی اگه ۹ شب خوابشون ببره تا ۸ صبح میخوابن و جالبه که نوزاد ۶ ماهه‌ام هم به طور اتوماتیک این روند رو داره. این در مورد تمام قانونها و روتینها صادقه و بچه‌های بعدی بدون صرف وقت و انرژی زیادی باهاش هماهنگ میشن. بعد اینکه خوابیدن، من خونه رو مرتب میکنم. اگه کار عقب افتاده‌ای داشته باشم انجام میدم. با همسر میتونیم در سکوت فیلم ببینیم و یه چایی بخوریم و صحبت کنیم. حتی بیرون یه قدم کوتاه بزنیم. وقتی من با همسر صحبت میکنم حتی یه گفت و گوی کوتاه ساده، کلی انرژی میگیرم و خستگیم در میره. فکر کنم همه خانمها همینطورند. نهایت دو ساعت بعد خواب اونا ما هم میخوابیم. شده زمانهایی که ما هم خسته بودیم و هم زمان با اونها بیهوش شدیم! کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌درون دل تو چیست؟! بعضی‌ها عاشق اتومبیل لوکس‌شان هستند! چنان مواظب‌اند تا کثیف نشود و خط به آن نیفتد که ... ، این همان حرکات بچگانه است. این آهن‌پاره‏ای است، دل‌ بستن ندارد! دلی که در آن می‏تواند محبت خدا باشد، اگر محبت سنگ و خاک و آهن نفوذ کرد چقدر جفاست! به قول بزرگی که می‏گفت: دل‏های ما غالباً یا اصطبلِ اسب و الاغ است، یا گاراژ ماشین! درون دل تو چیست؟! ۸۷/۲/۱۱ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075