eitaa logo
دکتر حامد نیکونهاد
174 دنبال‌کننده
209 عکس
72 ویدیو
49 فایل
دکترای حقوق عمومی و معلم حقوق در دانشگاه شهیدبهشتی اندیشه ورز و پژوهشگر شیفته اندیشه و منش شهید آیت الله دکتر بهشتی عضو هیئت مدیره انجمن علمی حقوق عمومی اسلامی ایران ارتباط با من @hamednikoonahad
مشاهده در ایتا
دانلود
⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩⁦✍️⁩ از تا ✅برخورداری از جامعه ای سالم و زمینه ساز برای شکوفایی استعدادها به صورت متعادل(رشد)، در شمار حقوق مردم است ✅ساخت این جامعه، تکلیفی همگانی است و دولت خاسته نیست؛ اگرچه زمامداران تکالیف متعدد و مهمی در این راستا دارند ✅رشد اجتماعی پایدار و تکاملی، نیازمند آزادانه و آگاهانه است. لذا بدون مشارکت موثر و معنادار آحاد مردم رشد مطلوب، محقق نمی شود ✅رشد دادن تحمیلی، اگر میسر هم باشد قطعاً مطلوب نیست و اساساً برخلاف ذات و هویت انسانی است؛ لذا هم حاکم تحمیلی و هم حکمرانی تحمیلی مردود است البته بدون هدایت‌گری پدرانه (و نه پدرسالارانه) ، و تکامل حاصل نمی شود. ✅در کنار هدایت‌گری پدرانه(محبت آمیز، فرصت دهنده، دستگیر و حامی)، برچیدن موانع گوناگون اجتماعی که مخل انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه باشد، تکلیف قطعی و اولویت دار زمامداران و خود، از حقوق مردم است. ✅برخورداری از حاکمان شایسته (کارآمد و متعهد)، از دیگر حقوق مردم است که با تکلیف به مشارکت قابل دست‌یابی است ✅مشارکت در برگزیدن حاکمان صالح، تکلیفی همگانی در راستای جامعه سازی است؛ چه آنکه ابزارهای در اختیار حاکمان بر پندار و کردار مردمان تأثیر شایان دارد، «الناس علی دین ملوکهم». ✅مشارکت حداکثری آزادانه و آگاهانه، گذرگاه گریزناپذیر برای انتخاب اصلح در فرآیند رشد است ✅شاید در مواردی و بنا به عللی، انتخاب اصلح محقق نشود ولی طی طریق رشد، که طبعاً هزینه بردار است، موضوعیت دارد و در بلند مدت و نگاه کلان، سود بیشتری دارد ✅✅✅رشد(چه فردی چه اجتماعی)، محصول انتخاب گری است. پ.ن: با این نگاه، اصل سوم قانون اساسی را ملاحظه بفرمایید @drhamednikoonahad
. از تا ✅برخورداری از جامعه ای سالم و زمینه ساز برای شکوفایی استعدادها به صورت متعادل(رشد)، در شمار حقوق مردم است ✅ساخت این جامعه، تکلیفی همگانی است و دولت خاسته نیست؛ اگرچه زمامداران تکالیف متعدد و مهمی در این راستا دارند ✅رشد اجتماعی پایدار و تکاملی، نیازمند آزادانه و آگاهانه است. لذا بدون مشارکت موثر و معنادار آحاد مردم رشد مطلوب، محقق نمی شود ✅رشد دادن تحمیلی، اگر میسر هم باشد قطعاً مطلوب نیست و اساساً برخلاف ذات و هویت انسانی است؛ لذا هم حاکم تحمیلی و هم حکمرانی تحمیلی مردود است البته بدون هدایت‌گری پدرانه (و نه پدرسالارانه) ، و تکامل حاصل نمی شود. ✅در کنار هدایت‌گری پدرانه(محبت آمیز، فرصت دهنده، دستگیر و حامی)، برچیدن موانع گوناگون اجتماعی که مخل انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه باشد، تکلیف قطعی و اولویت دار زمامداران و خود، از حقوق مردم است. ✅برخورداری از حاکمان شایسته (کارآمد و متعهد)، از دیگر حقوق مردم است که با تکلیف به مشارکت قابل دست‌یابی است ✅مشارکت در برگزیدن حاکمان صالح، تکلیفی همگانی در راستای جامعه سازی است؛ چه آنکه ابزارهای در اختیار حاکمان بر پندار و کردار مردمان تأثیر شایان دارد، «الناس علی دین ملوکهم». ✅مشارکت حداکثری آزادانه و آگاهانه، گذرگاه گریزناپذیر برای انتخاب اصلح در فرآیند رشد است ✅شاید در مواردی و بنا به عللی، انتخاب اصلح محقق نشود ولی طی طریق رشد، که طبعاً هزینه بردار است، موضوعیت دارد و در بلند مدت و نگاه کلان، سود بیشتری دارد ✅✅✅رشد(چه فردی چه اجتماعی)، محصول انتخاب گری است. پ.ن: با این نگاه، اصل سوم را ملاحظه بفرمایید @drhamednikoonahad
دکتر حامد نیکونهاد
اصل دهم قانون اساسی؛ خانواده مداری حکمرانی در جامعه اسلامی #دودقیقه_قانون_اساسی @drhamednikoonahad
اصل دهم قانون اساسی؛ خانواده‌مداری حکمرانی در «از آنجا كه خانواده و‌احد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامه‌ريزي‌هاي مربوط بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استواري رو‌ابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد.» ✅معناي اينكه ، واحد بنيادي جامعه اسلامي است آن است كه اين واحد اگرچه در ساير نظام‌ها هم وجود دارد اما به دليل نقش و رسالت خاص اين كانون در نظام اجتماعي اسلام و اينكه اين واحد، كانون تربيت ديني و اجتماعي فرد و عامل رشد و تعالي جامعه به صورت توأمان است، از اهميت خاصي برخوردار است. ✅: «جامعه اسلامى، جامعه‏ای‌ است كه بر اساس آن نوعى از جهان‏بينى و بينش اجتماعى است كه كانون خانواده چيزى بسيار فراتر از كانون تعليم نيازهاى جنسى يا اقتصادى يا پاسخ به تعاونى‏هاى ساده در زندگى است. نقش خانواده در اخلاق، در پايه‏گذارى براى رشد عواطف انسانى، در سالم نگاه داشتن انسان از تعديات و تجاوزهاى گوناگون و آماده نگهداشتن او براى آن طهارت روحى و سلامت اخلافى كه ركنى از اركان نظام فرهنگى و اجتماعى اسلام است، بسيار مهم است.‏» ✅اين اصل جهت گيري قوانين و مقررات و برنامه ريزي ها را نشان مي دهد كه بايد با ملاحظه تشكيل خانواده، تحكيم روابط خانوادگي و صيانت از خانواده صورت گيرند؛ نه آنكه صرفاً قانون يا مجموعه قوانيني خاص با عنوان حمايت از خانواده تصويب شوند. ✅ مقدمه قانون اساسی می‌گوید: خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلي و تعالي انسان است و توافق عقيدتي و آرماني در تشكيل خانواده كه زمينه‌ساز اصلي حركت تكاملی و رشديابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم كردن امكانات جهت نيل به اين مقصود از وظايف است. ✅در خانواده ابلاغی 1395 مقام معظم رهبری، نکات چشمگیری مشاهده می شود از جمله: لزوم محور قرار گرفتن در قوانين و مقررات، برنامه ها، سياستهاي اجرايي و تمام نظامات آموزشي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي به ويژه نظام مسكن و شهرسازي(بند 2) و تقويت و تشويق خانواده در جهت جلب خانواده براي پيشبرد اهداف و برنامه هاي كشور در همه عرصه هاي فرهنگي اقتصادي سياسي و دفاعي(بند 11) ✅حمايت از به معناي حمايت از زن نيست و نبايد ميان اين دو خلط شود. لذا بايد به نسبت ميان قوانين و مقررات آموزشي و استخدامي و جزايي با اصل استواري خانواده انديشيد. ظاهراً مقررات برابري‌جويانه استخدامي در تضاد با استواري خانواده اسلامي است. @drhamednikoonahad
خانواده‌مداری حکمرانی در «از آنجا كه خانواده و‌احد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامه‌ريزي‌هاي مربوط بايد در جهت آسان كردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استواري رو‌ابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد.» ✅معناي اينكه ، واحد بنيادي جامعه اسلامي است آن است كه اين واحد اگرچه در ساير نظام‌ها هم وجود دارد اما به دليل نقش و رسالت خاص اين كانون در نظام اجتماعي اسلام و اينكه اين واحد، كانون تربيت ديني و اجتماعي فرد و عامل رشد و تعالي جامعه به صورت توأمان است، از اهميت خاصي برخوردار است. ✅: «جامعه اسلامى، جامعه‏ای‌ است كه بر اساس آن نوعى از جهان‏بينى و بينش اجتماعى است كه كانون خانواده چيزى بسيار فراتر از كانون تعليم نيازهاى جنسى يا اقتصادى يا پاسخ به تعاونى‏هاى ساده در زندگى است. نقش خانواده در اخلاق، در پايه‏گذارى براى رشد عواطف انسانى، در سالم نگاه داشتن انسان از تعديات و تجاوزهاى گوناگون و آماده نگهداشتن او براى آن طهارت روحى و سلامت اخلافى كه ركنى از اركان نظام فرهنگى و اجتماعى اسلام است، بسيار مهم است.‏» ✅اين اصل جهت گيري قوانين و مقررات و برنامه ريزي ها را نشان مي دهد كه بايد با ملاحظه تشكيل خانواده، تحكيم روابط خانوادگي و صيانت از خانواده صورت گيرند؛ نه آنكه صرفاً قانون يا مجموعه قوانيني خاص با عنوان حمايت از خانواده تصويب شوند. ✅ مقدمه قانون اساسی می‌گوید: خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلي و تعالي انسان است و توافق عقيدتي و آرماني در تشكيل خانواده كه زمينه‌ساز اصلي حركت تكاملی و رشديابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم كردن امكانات جهت نيل به اين مقصود از وظايف است. ✅در خانواده ابلاغی 1395 مقام معظم رهبری، نکات چشمگیری مشاهده می شود از جمله: لزوم محور قرار گرفتن در قوانين و مقررات، برنامه ها، سياستهاي اجرايي و تمام نظامات آموزشي فرهنگي اجتماعي و اقتصادي به ويژه نظام مسكن و شهرسازي(بند 2) و تقويت و تشويق خانواده در جهت جلب خانواده براي پيشبرد اهداف و برنامه هاي كشور در همه عرصه هاي فرهنگي اقتصادي سياسي و دفاعي(بند 11) ✅حمايت از به معناي حمايت از زن نيست و نبايد ميان اين دو خلط شود. لذا بايد به نسبت ميان قوانين و مقررات آموزشي و استخدامي و جزايي با اصل استواري خانواده انديشيد. ظاهراً مقررات برابري‌جويانه استخدامي در تضاد با استواري خانواده اسلامي است. @drhamednikoonahad
دکتر حامد نیکونهاد
اصل بیستم قانون اساسی؛ یکایک ملت، یکسان در حمایت قانون و برخوردار از انواع حقها #حقوق_ملت #دودقیقه
اصل بیستم؛ یکایک ملت، یکسان در حمایت قانون و برخوردار از انواع حقها «همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.» ✔️اصل بیستم قانون اساسی دو مطلب دارد: تساوی همه افراد اعم از زن و مرد در مقابل قانون که در ابتدای اصل آمده و دوم، برخورداری ایشان از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی. ✔️صدر اصل در مقام بیان برابری و حقوق همه افراد نیست. به بیان اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی «حمایت و مساوات در مقابل قانون» غیر از «مساوات در حقوق» است. ✔️حق‌های مدنی و سیاسی مثل حق مالکیت، حق رأی دادن، انواع آزادی‌ها (عقیده و بیان، آزادی‌های دینی و مذهبی، دسترسی آزاد به اطلاعات)، حق برابری، حق امنیت، حریم خصوصی، آزادی تردد، حق انتخاب محل اقامت، حق برخورداری از تابعیت، آزادی احزاب و تشکل‌ها، آزادی اجتماعات و راهپیمایی‌ها، آزادی مطبوعات و رسانه‌ها، حق‌های قضایی (دادخواهی، دادرسی، حق دسترسی به دادگاه عادل بی‌طرف، حق مصونیت در برابر اعمال شکنجه، علنی بودن رسیدگی‌ها). ✔️از مصادیق ، حق مالکیت شخصی و خصوصی، آزادی انتخاب شغل، می‌توان ذکر کرد. «حق بر تأمین اجتماعی» ، «مسکن متناسب با نیاز»، «رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و بهداشت»، «تأمین نیازهای اساسی ازجمله خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان» از مصادیق حقوق اجتماعی در قانون اساسی است. از مهم‌ترین مصادیق حقوق فرهنگی در قانون اساسی را می‌توان «حق بر و بهره‌مندی از محیط سالم و عاری از فساد»، «حق آموزش‌وپرورش رایگان» ، «بالا بردن سطح آگاهی‌های عمومی در همه زمینه‌ها» و «تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه‌های علمی، فنی،...» ذکر کرد. ✔️مصادیق حقوق ذکرشده منحصر به موارد مصرح در قانون اساسی نیست و در قوانین عادی و سایر قواعد الزام‌آور نیز مصادیق این حق‌ها قابل‌ملاحظه است. ✔️بهره‌مندی همه افراد از حقوق ذکرشده در اصل 20 مقید به قید «رعایت » است. به‌عنوان نمونه، محدود شدن حق رفت‌وآمد به‌عنوان یکی از حقوق اجتماعی برای زنان و مقید بودن آن به اذن همسر، ممنوعیت مالکیت از طریق ربا، قمار، رشوه و محدود شدن حق مالکیت به‌عنوان یکی از حقوق اقتصادی از طرق مذکور از موارد تخصیص این اصل توسط قید موازین اسلام است. ✔️تفاوت اصل 19 و اصل 20 در این است که مبنای تفکیک «مردم ایران» در اصل 19 شاخص قومیت است؛ درحالی‌که مبنای تقسیم «همه افراد ملت» در اصل 20 شاخص جنسیت است؛ بنابراین، حیطه شمول و مصادیق این دو اصل اساساً با یکدیگر متمایز است؛ یعنی قانون اساسی در اصل 20 به دلیل اهمیت موضوع زنان، به‌طور خاص به برخورداری آنان از حقوقی برابر با مردان (برابر به معنای متعادل و متوازن)، البته با رعایت موازین اسلام، تأکید کرده است. ✔️روشن است که برابری از منظر متفاوت با برابری از منظر اسناد حقوق بشری است چراکه در این اسناد برابری، بدون هیچ قیدی لازم الرعایه دانسته شده است. برابری به معنای مشابهت عینی نیست بلکه به معنای توازن و در برخورداری از مواهب و امتیازات بر اساس استعدادها و نقشهای اجتماعی است. ✔️مبنای در اندیشه اسلامی آن است که بر طبق آموزه‌های اسلامی انسان‌ها همه از یک پدر و مادر آفریده شده‌اند، هیچ‌کس در خلقت بر دیگری برتری ندارد. تفاوت‌های در خلقت نمی‌تواند معیار تبعیض باشد. ملاک برتری فضیلت و تقوا است. باوجود انواع اختلافات و تفاوت‌هایی که به لحاظ بینشی و عقیده بین انسان‌ها هست، این‌ها نباید عنصر وحدت انسانی و هویت مشترک بشری را از بین ببرد. انواع تفاوتهایی که به لحاظ رنگ و نژاد و زبان و انواع عناصر مادی که بین انسان‌ها وجود دارد، به خاطر نظام آفرینش است که برای افزایش شناخت انسان‌ها از نظام خلقت است. @drhamednikoonahad
دکتر حامد نیکونهاد
اصل بیست و یکم قانون اساسی؛ حمایت‌های قانونی ویژه از زنان و خانواده #حقوق_ملت #دودقیقه_قانون_اساس
اصل بیست و یکم قانون اساسی؛ حمایتهای قانونی ویژه از زنان و خانواده «دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد و امور زير را انجام دهد : ايجاد زمينه هاي مساعد براي رشد شخصيت زن و احياي حقوق مادي و معنوي او . حمايت مادران ، بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند ، و حمايت از كودكان بی سرپرست . ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقای خانواده . ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بي سرپرست . اعطاي قيمومت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعی» ✅اصل 21 را می توان اصلی جبرانی و حمایتی نامید. تضمیناتی برای استیفای حقوق پایمال شده زنان در طول تاریخ حکومتهای طاغوتی و حمایتهایی برای ارتقای موقعیت زنان در و جامعه ✅آنچه در اصل 21 آمده تنها در قانون اساسی نیست. در اصل 20 به صراحت مقرر شده که همه افراد ملت اعم از و مرد از انواع حق ها و آزادی ها در چارجوب موازین اسلامی برخوردارند. ✅آنچه در این اصل ذکر شده از باب تمثیل است یعنی اولویتهای نظام حقوقی در خصوص زنان و خانواده را بیان کرده است. در واقع قانون‌گذار در مقام بیان همه حقوق زنان یا همه حمایهای قانونی از بانوان و خانواده به‌صورت حصری نیست. ✅این اصل بر مبنای مقدمه و بند 9 اصل 3 قانون اساسی تدوین شده است. در مقدمه ذیل عنوان زن در این مطلب بیان می‌شود که «... زنان به دلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام طاغوتی متحمل شده‌اند استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود...» بند 9 اصل 3 نیز رفع هرگونه تبعیض ناروا را از وظایف دولت برشمرده است. ✅عبارت « شخصیت زن» در بند 1 را می توان به معنای ارتقای کرامت زنان و رشد علم، فرهنگ و شخصیت و معنویت آنان و دور کردن ایشان از هرگونه کوته نگری، عقب‌ماندگی و مصرف‌زدگی به‌وسیله آموزش و فرهنگ‌سازی و هم‌چنین باورمندی جامعه و توجه ویژه همگان به نقش ویژه و تأثیر او در تعالی خانواده و اجتماع باشد. @drhamednikoonahad
📜 عاشقم بر همه عالم ▫️انسان در راه معشوق به اندازه عشقش صبر مى‌كند. مگر نمى‌بينى كه به خاطر رسيدن به تخم مرغ ارزان چگونه صف مى‌كشند و روى برف‌ها مى‌ايستند و سرما مى‌خورند. مگر نمى‌بينى كه چگونه از صبح تا به شام به خاطر معشوق‌هاى خود مى‌دوند و مگر نمى‌بينى چگونه از عشق‌ها به عادت‏ها مى‌رسند و از عشق‌ها به استقامت‌ها دست مى‌يابند. ▫️كليد تمام استقامت‌ها، شكيبايى‌ها و زايندگى‌ها و سازندگى‌ها و كارآورى‌ها، كليد اين سه مرحله همان ايمان است. كسى كه عاشق حق شد، عاشق خلق مى‌شود، كه: عاشقم بر همه‏ عالم كه همه عالم از اوست. و اين عشق مى‌شود زيربناى مبارزه و امر به معروف و نهى از منكر. ▫️كسى كه عاشق شد، خواستار بهروزى و بهزيستى و رشد و حركت و كمال معشوق است و در اين ديد حتى يك پَر سبزى و يك لقمه نان و يك ورق كاغذ هم هدر نمى‌شود و ضايع نمى‌گردد، كه بايد هر چيز به رشد خود و كمال خود برسد و اين خوددارى از اسراف بر اساس اين اعتقاد استوار مى‌شود نه فقط بر اساس يك بخل و يا يك ديد اقتصادى. ▫️و كسى كه يك پر سبزى را هدر نمى‌كند و اسراف نمى‌كند، چگونه مى‌تواند شاهد از دست رفتن استعدادهاى خلق باشد. چگونه مى‏تواند خودش باتلاق خلق بشود و آنها را مطيع و مريد و برده خود بسازد و چگونه مى‌تواند كه شاهد اسارت و بردگى و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگيرد؟ ❛❛ عین‌صاد 📚 | ص ۵۴ #⃣ ▫️@einsad
از تا ✅برخورداری از جامعه ای سالم و زمینه ساز برای شکوفایی استعدادها به صورت متعادل(رشد)، در شمار حقوق مردم است ✅ساخت این جامعه، تکلیفی همگانی است و دولت خاسته نیست؛ اگرچه زمامداران تکالیف متعدد و مهمی در این راستا دارند ✅رشد اجتماعی پایدار و تکاملی، نیازمند آزادانه و آگاهانه است. لذا بدون مشارکت موثر و معنادار آحاد مردم رشد مطلوب، محقق نمی شود ✅رشد دادن تحمیلی، اگر میسر هم باشد قطعاً مطلوب نیست و اساساً برخلاف ذات و هویت انسانی است؛ لذا هم حاکم تحمیلی و هم حکمرانی تحمیلی مردود است البته بدون هدایت‌گری پدرانه (و نه پدرسالارانه) ، و تکامل حاصل نمی شود. ✅در کنار هدایت‌گری پدرانه(محبت آمیز، فرصت دهنده، دستگیر و حامی)، برچیدن موانع گوناگون اجتماعی که مخل انتخاب‌های آزادانه و آگاهانه باشد، تکلیف قطعی و اولویت دار زمامداران و خود، از حقوق مردم است. ✅برخورداری از حاکمان شایسته (کارآمد و متعهد)، از دیگر حقوق مردم است که با تکلیف به مشارکت قابل دست‌یابی است ✅مشارکت در برگزیدن حاکمان صالح، تکلیفی همگانی در راستای جامعه سازی است؛ چه آنکه ابزارهای در اختیار حاکمان بر پندار و کردار مردمان تأثیر شایان دارد، «الناس علی دین ملوکهم». ✅مشارکت حداکثری آزادانه و آگاهانه، گذرگاه گریزناپذیر برای انتخاب اصلح در فرآیند رشد است ✅شاید در مواردی و بنا به عللی، انتخاب اصلح محقق نشود ولی طی طریق رشد، که طبعاً هزینه بردار است، موضوعیت دارد و در بلند مدت و نگاه کلان، سود بیشتری دارد ✅✅✅رشد(چه فردی چه اجتماعی)، محصول انتخاب گری است. پ.ن: با این نگاه، اصل سوم را ملاحظه بفرمایید @drhamednikoonahad