eitaa logo
هامون
45.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
601 ویدیو
42 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💕روزی روزگاری دروغ به حقیقت گفت: «میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟» حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو باهم به کنار ساحل رفتند،وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را در آورد. دروغ حیله گر لباس های اورا پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است، اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود 💠 @e_adab 💠
وقتی ازت میپرسه چرا دوسم داری این شعر سعدی رو براش بخون : همه‌کس را تن و اندام و جمالست و جوانی وین همه لطف ندارد تو مگر سرو روانی نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند همه اسمند و تو جسمی همه جسمند و تو جانی تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی 💠 @e_adab 💠
✅اگر درخت زندگی ما پر ثمر باشد حتی در صورت طعنه و یا حمله ی دیگران میوه ی فراوانی از آن می ریزد * ✅ازدواج داروی هیچ دردی نیست بخصوص درد تنهایی * ✅فرد با تنبیه تربیت نمی شود… بلکه پنهان کار و دروغگو می شود. 💠 @e_adab 💠
آدمی مخفی است در زیر زبان این زبان پرده است بر درگاه جان 💠 @e_adab 💠
روزى زنبور و مار با هم بحثشان شد. مار می‌گفت: آدم‌ها از ترس ظاهر ترسناک من می‌میرند، نه بخاطر نیش زدنم!  اما زنبور قبول نمى‌کرد. مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود نزدیک شد و رو به زنبور گفت: من چوپان را نیش مى‌زنم و مخفى می‌شوم؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن! مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان. چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد.  مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد. سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه دیگری  کشیدند: این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد! چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت!  او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و پمادى هم استفاده نکرد… چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد! نتیجه گیری: بسیاری ازبیمارى‌ها و مشکلات اینچنین هستند و آدم‌ها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود می‌شوند. پس همه چیز به برداشت ما از زندگى و شرایطى که در آن هستیم بر می‌گردد. برای همین بهتر است دیدگاهمان را به همه چیز خوب و مثبت کنیم. “مواظب تلقین‌های زندگی خود باشید… 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم...} 🌱 💠 @e_adab 💠
اندوه این مصرع بسیارست: ‌ ترسم چو بازگردی از دسـت رفتـه باشم ؛ 🥺🌱 ‌ ‌ ‌ 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیشترین زنگ‌ تلفن در دنیا زنگ تلفن مادرهاست... و بیشترین تماس بی‌پاسخ نصیب مادرهاست... چقدر بی‌منت مهربونند. خدایا سایه مادرا رو بالای سرمون نگهدار 💠 @e_adab 💠
●🚦•تفاوت افراد مثبت ومنفی ●🌻•فرد مثبت همیشه برنامه دارد. ●☘•فرد منفی همیشه بهانه دارد. ●🌻•فرد مثبت همیشه خود جزئی از جوابهاست ●☘•فرد منفی همیشه خود بخشی از مشکلات است. ●🌻•فرد مثبت در کنار هر سنگی سبزه ای میبیند. ●☘•فرد منفی در کنار هر سبزه ای سنگی میبیند. ●🌻•فرد مثبت برای هر مشکلی راهکاری میابد. ●☘•فرد منفی برای هر راهکاری مشکلی میبیند. ●🌻•فرد مثبت همیشه دوستی ها را زیاد میکند. ●☘•فرد منفی دشمنی ها را زیاد میکند. ●🌻•فرد مثبت میگوید اجازه بده انجام پذیر است. ●☘•فرد منفی میگوید نمی توانم انجام پذیر نیست 💠 @e_adab 💠
گلِ خوشبویِ بی مانندِ محبوبِ دل و‌ جانم ز سودای شمیم تو بدان هر دم پریشانم ولی وصل وداد ما فقط یک شبهه میباشد که تو شایسته ی مصری و من یعقوب کنعانم شرار آتش نمرود در چشمان تو برپاست و حالا من خلیلم یا که شمسی خود نمیدانم همه شب بزم می‌چینم به فکر بودن با تو فراموشم شود شاید، چرا اینگونه ویرانم صنم با چهره ی ماهت شبم را نور می‌بخشی تو تنها معنی عشقی تو ای ماه فروزانم 💠 @e_adab 💠
📚 حکایتی‌بسیارزیباوخواندنی مرﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ. یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ... ﺑه همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ. ﺯﯾﺮﺍ ﺣﺘﻤﺎ ﺑه خاﻃﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﺵ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ در روز بعد ﺳﺮﮐﺎﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ارباب ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ. ﮐﺎﺭﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ تشکر کرد و ﺩﻟﯿﻞ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩ. ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑه شدت ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ... ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ باز هم ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ و علت این کار را ﺍﺯ ﺍﻭ نپرسید. ﭘﺲ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ به همین ﻋﻠﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ! ﮐﺎﺭﮔﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ.ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ برای ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺎﺭ از حقوقم ﮐﻢ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻨﺪ ﺭﻭح هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭاضی اند ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺭﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن ها ﻧﺴﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ... 💠 @e_adab 💠
‌ ‌ باغبان در را ببند ، من مرد گل چین نیستم ، خودم گلی دارم که به دنبال هر گل نیستم ❤️ 💠 @e_adab 💠
زندگی مثل یک پازله و هر تیکه‌ش مهمه... ✅تعادل کلید موفقیته وقتی به جسم و روحمون رسیدگی کنیم، همه چیز سرجاش قرار میگیره پس یادمون باشه که هم به کار و هم به استراحت نیاز داریم تا این پازل زیبا کامل بشه :) 💠 @e_adab 💠
✍کفشی که برای پای تو مناسب است، ممکن است پای دیگری را زخم کند. این ناعادلانه است که تمام دستورالعمل‌های زندگیمان را خــودخواهانه درست بدانیم و آن را بــرای همگان بخواهیم. همیشه آن چه در ذهن تو می‌گذرد، اصلِ مطلق نیست... 💠 @e_adab 💠
نکات همسرداری 🍃 🔸ناراحتید حرف بزنید 🔸 خوشحالید حرف بزنید 🔸 راضی هستید حرف بزنید 🔸ناراضی هستید حرف بزنید 🔴 غالب مشکلات زوجین از سوءتفاهم ناشی از حرف نزدن هست... 💌@hamsardarei
گویند خراب است جهان، وین غلطی نیست کز حال خرابم در و دیوار خراب است 💠 @e_adab 💠
ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما - 💠 @e_adab 💠
اندوه مرا ببین و کمتر گله کن ای ماه تمامم دو سه شب حوصله کن در چرخه ی غم ، خازن ماتم شده ام ای عشق بیا و کارها را رله کن 💠 @e_adab 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیدوارم التیام پیدا کند سختی هایی که درموردش با هیچ‌کس صحبت نمی‌کنید شبت خوش خوابت آرام 🌙🌘 💠@e_adab💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق 💠 @e_adab 💠
‌ زندگی دادمت و هیچ حسابم کردی... یادم آمد نخِ در بندِ نباتم شاید...! 💠 @e_adab 💠
‌ عمرِ خود را در پیِ چشم‌انتظاری باختیم... ما هم از چشم‌انتظاری، انتظاری داشتیم...! ‌ 💠 @e_adab 💠
پشت این پنجره باران قشنگی‌ست گلم حال من حالِ پریشان قشنگی‌ست گلم قبل از آنی که بیایی چه کویری بودم زندگی با تو چه گلدان قشنگی‌ست گلم سرنوشت من و تو روز ازل تعیین شد فال ما داخل فنجان قشنگی‌ست گلم نوحم از لطف تو بانو که تمام عمرم: راه رفتن توی ‌دالان قشنگی‌ست گلم من لامذهبِ بی‌دین به تو ایمان دارم خیلی این کفر من ایمان قشنگی‌ست گلم حاضرم بنده‌ی چشمان سیاهت باشم توی چشمانِ تو شیطان قشنگی‌ست گلم یوسفم! بوی تو کافی‌ست مرا... این دنیا با حضور تو چه کنعان قشنگی‌ست گلم 💠 @e_adab 💠