eitaa logo
پژوهش اِدمُلّاوَند
399 دنبال‌کننده
11هزار عکس
1.3هزار ویدیو
244 فایل
🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷 🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر_شاعر پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی_فرهنگ عامه 🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📩مدیر:@mohsendadashpourbaker 🗃پشتیبان:#آوات_قلمܐܡܝܕ 📞دعوت به سخنرانی و جلسات: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
مشاهده در ایتا
دانلود
« تِرِه دَم بَخوارده» «شِماره دَم نَخوره» «شِمه کار پیچ نَخوره» ✍مردم ما در ییلاق و قشلاق در قدیم مثل غالب جاها، برای محافظت و سلامت خود و فرزندان شان، کارهای مختلفی انجام می دادند که از جمله، یکی از آنها، برخورد نکردن با فرد یا اشخاصی در اول صبح بود و این کار را برای سلامت فرد، ضروری می دانستند و اگر خدای نکرده، مشکلی برای چنین فردی با دیدن کسی پیش می آمد، همه کاسه و کوزه را سر آن بخت بر گشته، می شکاندند و می گفتند: 👇👇 مسبّب این مشکلات بوجود آمده، اوست که اول صبح با تو برخورد داشته است، البته آنها به زبان تبری می گفتند« تِرِه دَم بَخوارده» 📌 لذا خانواده ها به ویژه مادران، تأکید اکید می کردند که هنگام بیرون رفتن اول صبح، طوری حرکت کنید که کسی با شما برخورد نکند «شِماره دَم نَخوره» تا همواره در سلامت باشید و کارتان با گره و پیچ روبرو نشود «شِمه کار پیچ نَخوره» . 📌این باور مثل بیشتر باورهای شان، خارج از اصول اعتقادی و علمی و ساخته و پرداخته ذهن اسطوره ساز بشر بود. 📝 🗓۱۴۰۲/۱۱/۱۵ 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2332 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📸صنایع دستی ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📘نمایه از صفحه ۷۳ کتاب ((از بالا گنجکلا تا پائین شالینگچال؛ خاندان تقی فیروزجایی)) 📇چاپ ۱۳۹۹ 📝نویسنده گان: علی فیروزیان حاجی و حسین بیگلرنیا ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─ 💥 @edmolavandܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠بهمــن بمـو آ خشکِ چـو وشکو بَزوئه 💠کـکّـی خـشــالی جــا بمـو کوکو بَزوئه 💠بلبل دعا گو را گذر مست و غزلخون 💠کــوتر سمـا هاکرد و هِـــی ابرو بَزوئه 💠دشت آ همـــندی پَر پَتـو زو دَیّه مرده 💠انـــدونِ کـِــــر وا بَیّـه تشّــه او بـَزوئه 💠ویشـه دَکــرده تن اَیی مخمـل قوا ره 💠بســـتا نخـــاری رخـته بوتــا لو بَزوئه 💠دریو شـه کـلّاکـی هــوا جا هِی اِماره 💠پیشـی هـــدا آ نـــاخــــدا پـارو بَزوئه 💠گـوش آ گَـلی پر بییه ، ناحق رَفتنییه 💠گـِر بَیــّـه دَس بالا بمـــو یاهــو بَزوئه 💠مـــنــزل به مـنــزل لاله پرپر بَیـّه امّا 💠ناحــق پئی هاکرد و حق سوسو بَزوئه **؛ 💠آ ناخـــــدا اَتّـا نظـر هــارش چتی می 💠وشنی اَمـــه ایمـون و دینّه چو بزوئه ✍طالبی دادوکلایی 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2335 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ܐܡܝܕ http://mohsendadashpour2021.blogfa.com 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍منصور جعفری: 🔸 🔸در ایام گذشته، بیشتر در روستاها، بویژه در روستاهای غیر مدنی تر، کارها و تصمیمات خود را با و ، میزان و هماهنگ می کردند و بزرگترها، بسیار به آن باور داشتند و بچه هایشان را نسبت به عمل کردن صَور و جخت، الزام می نمودند. 📌صور ارتباط به یک عطسه «اَشنیفِه» داشت و جخت به دو عطسه «اَشنیفه». 📌تک عطسه، به منزله ی خروج ممنوع و صرف نظر کردن از تصمیم و هر برنامه ی کاری بود و دو عطسه(جخت) به منزله اقدام شتابان نسبت به برنامه، تصمیم و هرکاری که قصد انجام آن را داشتیم، قلمداد می شد. 📌 را نوعی هشدار و زنگ خطر می دانستند و جخت را به نوعی طلب خیر و مصمم تر شدن نسبت به هر قصد و مقصودی. 📌همین نگاه و باور در همه جا و همچنین محل ما در پاجی میانا [دودانگه ساری]، و مناطق ییلاقی اوپرت و سرخده، بطور غلیظ اجرا می شد و اگر کسی مقاومت می کرد، مورد منع و مؤاخذه شدید پدر و مادر، بویژه پدربزرگ و مادر بزرگ قرار می گرفتند. 📌شایان ذکر است، جوانان گاهی از صداقت و باور خانواده فرصت طلبی و سوء استفاده می کردند و  از سر شیطنت برای رفتن و نرفتن ِجایی به دلخواه خودشان، بطور تصنعی و صحنه سازی صَور یا جخت می آوردند، و راه برون رفت یا عدم آن را از پدر و مادر می گرفتند و به مقصود و هدف خود دست می یافتند، البته چنین نگاهی به ندرت دیده می شد. 📋تاریخ نگارش: ۱۴۲۲۰/۱۱/۲۰ 🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2338 ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─ @edmolavand ܐܡܝܕ 📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─