eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. داغ بنی‌الزّهرا ؛ دوباره شد تازه چه ازدحامی شد ؛ بر درِ دروازه دختر فاطمه شده گرفتار با چادر پاره میون انظار کسی که رنگ کوچه رو ندیده حالا دارن میبرنش به بازار وای حسین وای حسین ..... به پیش آل الله ؛ شراب میخوردن به هم میگفتن که ؛ خارجی آوردن @emame3vom خنده به اشک اسرا می کردن دورشو هلهله به پا می کردن نامردا پیش دخترای حیدر سبِّ علی مرتضی می کردن وای حسین وای حسین ..... سرِ حسین گرمِ ؛ خوندنِ قرآنه همه بدونن این ؛ سرِ مسلمانه بسته رو نیزه چشمای ترش رو نبینه دستِ بسته خواهرش رو دارن سرِ شش ماهه رو میارن یکی بگیره چشم مادرش رو وای حسین وای حسین ✍ 👇
. وارد شده در شام بلا محمل زینب ذکر همه عالم شده وای از دل زینب دروازه ساعات، غوغا شده امروز در شام بلا عید ، بر پا شده امروز وای از دل زینب. وای از دل زینب ......... زنها همگی دور زنان ، رقص کنانند مشغول کف و هلهله و زخم زبانند عالم نشنیده ، در پیش عزادار تسلیت بگویند ، با چنگ و دف و تار .......... از بس که زدند سنگ ز بام بر سر زینب چون لاله شده غرقه به خون معجر زینب خون گشته روانه ، از دیده افلاک ریزد سر زینب ، خاکستر و خاشاک .......... بین همه کس ، دیدن این صحنه عذاب است بر نی سر اصغر جلوی چشم رباب است در پای سنان اشک ، از دیده فشاند بعر علی اصغر ، لالایی بخواند .......... آن زن که به دل کینه اش از بدر و حنین است آماده برای زدن راس حسین است چون سینه زینب ، عالم شده پر آه ای وای که افتاد ، از نیزه سر شاه .......... زین غصه قد حضرت صدیقه خمیده است ناموس علی در وسط بزم یزید است گرید سر در طشت ، بر غربت زینب افتاده نظرها ، بر قامت زینب 👇
enc_16921252146730525636512.mp3
2.08M
🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ جان جانانه انعکاس هیبتش غرش طوفانه ذوالفقار در نیام و تیغ برّانه در مقابلش ذلیله ابن مرجانه یگانه تندیس صبر خدا زینب فاتح میدان شام بلا زینب هیبتشو تا دید لشکر کوفه گفت قسم به ذات حق که لا فتی زینب شریکة الحسین یا زینب ... جان جانانه در شجاعت و جنم اسوه مردانه در مقام صابری صاحب عنوانه حافظ و مفسر کلام قرآنه هیمنه صوتش کاخ ستم برچید تا به ابد یاد حماسه اش جاوید کرببلا تا شام قبضه او گشته با قدمش ویران عمارت تردید شریکة الحسین یا زینب ...
enc_16919644859057174233561.mp3
4.07M
🎙 #️⃣ سلام ای شهیدان حرم سلام ای زائران خدا سلام ای ساکنان بهشت کنار شهید کربلا خوشا به حالتان حرم مقتلتان است صاحب عزایتان خود صاحب زمان است از حرم اخ الرضا راهی شدی تا کربلا حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست سلام ای شهیدان حرم سلام ای زائران خدا سلام ای ساکنان بهشت کنار شهید کربلا به دست پیروان یزید جانتان شد فدای حسین در صف قیامت میرویم همه زیر لوای حسین در حرم شاهچراغ آه کشیدید شما چراغ راه هستید و شهیدید نام شما یاد شما زنده بود در دل ما حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست
enc_16918614167674047302387.mp3
4.08M
🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ آروم و قرار دل بی قرارم غیر در خونه ات پناهی ندارم اگه تو نباشی بیچاره بیچارم فدای نگاه ملیحت نیومده کسی شبیهت دخیل دلمو میبندم به گره گره ضریحت جان حسین جان جان حسین بی کران حسین من بی تو میمیرم نگی که نگفتم از چشمات الهی یه لحظه نیفتم بدون غم تو آشفته آشفتم غم تو شده همه دردم الهی دور تو بگردم تا به چشم تو بیام آقا همه تلاشمو کردم آه حسین سر پناه حسین تکیه گاه حسین جان حسین جان جان حسین بی کران حسین شاعر: جواد فلاح
enc_16918586188121976118899.mp3
3.43M
«تیتراژ برنامه مخاطب خاص» 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ کرببلا یه حکایت عشق کرببلا یه زیارت عشق کرببلا برسون منو باز سر ساعت عشق اگه دلت گرفته از بدی دنیا تو شهری که شلوغه دیگه موندی تنها یادت نره امام حسینی هست کربلا و بین الحرمینی هست تموم احساسم عشقو با تو میشناسم ای مخاطب خاصم حسین غیر تو کسی بار من رو نمیخره زندگی بدون لطف تو نمیگذره هر کسی تو رو داره خوشبخته میدونم نوکر تو ام اربابی تو محشره شبیه بارونم عاشقانه میخونم ای عزیز تر از جونم حسین من بدم ولی مثل حُر سپاهتم سخت روزگار محتاج یک نگاهتم عمرمو گذاشتم پای روضه های تو وقت مردنم آقا جون چشم به راهتم تموم احساسم عشقو با تو میشناسم ای مخاطب خاصم حسین .
Mohsen Ebrahimzadeh - Arbabe Ashegh.mp3
10.54M
ای شاه زخمی دور از وطن حسین ای پاره پیرهن ای بی کفن حسین دنیا بدون تو معنی نمی‌دهد ارباب عاشقی ای عشق من حسین جان سردار سر شده از تن جدا حسین سلطان کربوبلا خون خدا حسین افتاده دست عدو انگشترت حسین غمگین ترین ترانه ی دنیاست الغمه جانم فدای تو خواهرت حسین
اربعین مقدمة الظهور 04.mp3
10.8M
۴ 💫 اربعیـــن، نقطه ی صفر عاشقی و لبِ مرزِ دلداگی است ! چرا بعضی‌ها، قلباً و جسماً می‌آیند... بعضی‌ها با آنکه جسمشان امکان حضور ندارد، قلباً شیفته ی حضورند... اما بعضی‌ها حتی در قلبشان هم، تمایل به این بهشت ندارند؟ مجموعه سبک زندگی انسانی
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۲۰ «تولد زينب و گريه پيامبر بر مصايب آن حضرت» خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش ‍حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س)فرمود:  «دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم». فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به دست پدر بزرگوارش داد. پيامبر (ص ) نوزاد را درآغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه اين صحنه شد و از پدر پرسيد: چرا گريه مى كنید؟! رسول خدا (ص) فرمود:«گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلاتى دردناكى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوندبا آغوش باز استقبال مى كند». در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س ) فرمود: «اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زينب و مصائب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند.»  «خطابه زينب كبرى (س ) پشتوانه انقلاب امام حسين (ع ) صفحات 55 - 57» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁° مجموعه سبک زندگی انسانی
❣﷽❣ 🔳 ع 2 ⚫️ ع 2 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️اداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
روضه امام حسن  (ع) بیا به پای دل خود  سفر کنیم امشب زکوچه های مدینه گذر کنیم امشب قبر امام مجتبی در مدینه غریب است بیا به غربت او دیده تر کنیم امشب بریم مدینه در خانه امام مجتبی انشاءالله تذکره مدینه رو از اقا بگیری به یاد همه شهدا اموات بهر ببرند از آی حاجت مندان  آی حاجت مندان آی گرفتار ها هرکجای مجلس نشستی آقا امام حسن را صدا بزن بگو غریب حسن  مظلوم حسن جان سلام ما بر آن اقایی که همسرش قاتلش بود سلام ما بر قبر بی شمع و چراغت آقا جان سلام ما بر سینه پر از درد و غمت که داغ سیلی صورت مادر و فراموش نمیکنه آی قربون قربتت برم آقا جان چقدر آزار و اذیت کردند فرزند فاطمه را بعد از باباش علی دوم مظلوم عالم است درسته علی مظلومه عالم است اما دل علی خوش بود همسری چون زهرا داشت تا چشمش به زهرا می افتات غمهای دلش برطرف می شد ای عزیزان دلم چقدر خوب است انسان در زندگی اش همسر مهربون داشته باشه همسرش باهاش مهربون باشه اگه هرمردی هردردی  داشته باشه به خانمش میگه اما بمیرم برات امام حسن مجتبی در خانه غریب بود عوض اینکه زنش (جعده ) را صدا بزند صدا زد کنیز ها برید زینبم را بگویید بیاد خواهرم بیاد آی ناله دار ها ای گرفتار ها انشاالله هیچ گرفتاری برات پیش نیاد بی بی زینب با عجله خودش را رسوندکنار بستر برادر امام حسن مجتبی صدا زد خواهرم برایم طشتی بیار طشت مقابل برادر قرار داد دلش خوش بود الان برادر  زهر  را بر نیگردونه اما یک وقت دید حال برادر منقلب شد ای روز گار دو طشت به  زینب دید یک طشت مدینه، یک طشت شام از دو طشت امد نوای شور و شین گاه از طشت حسن گاه از حسین اندر انیجا قلب زینب خسته بود اندر آنجا دست زینب بسته بود از دو لب های حسن خون می چکید خورده لبهای حسین چوب یزید
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹خیلی امام حسن علیه السلام مظلومه، خیلی آقا غریبه،مظلومانه زندگی کرد، اَشْهَدُ اَنََّکَ عِشْتُ مَظْلوما،خیلی ها مظلومانه به شهادت رسیدند،اما این آقا،نه توی خونه آرامش داشت و نه بیرون خونه، مرد بیرون خونه اذیتش کنند ،میگه میرم توی خونه شریک زندگیم یارمه،می رفت توی خونه اذیتش می کردند، می اُمد توی کوچه و بازار (سادات ببخشند یه جمله بگم زود رد شم)، می اُمد توی کوچه و بازار، می دید قاتلای مادرش زهرا دارن راه می رن،نمی تونست حرف بزنه،می رفت توی مسجد دو رکعت نماز بخونه،می دید بالای منبر دارن به باباش ناسزا می گن،چکار کنه،به کی دلش رو خوش کنه، به یار دلش رو خوش کنه،کدوم یار، یار نزدیکش سجاده از زیر پاش کشید،یار می خوای برو کربلا، پیرمرد جلوی امام ایستاد ، گفت: حسین،اگر هزار تیکه مون کنن ، هر تیکه مون می گه حسین،ببین زهیر چی گفته بُریر چی گفته، ببین سعید بن عبدالله چی گفته، دلش و به چی خوش کنه، یارش قاتلش شد،دل آدم می سوزه ، یکی میشه اُون زن نانجیب،یه زنم می شه رباب،می گن تا آخر عمرش تو آفتاب رفت،هیچ وقت ندیدن رباب تو سایه بره،گفتن داری از بین می ری،دیگه بسه بیا تو سایه،میگه خودم دیدم بدن حسین علیه السلام زیر آفتاب داغ کربلا،ناله بزن حسین…. ▪️ببین به این میگن کریم، داریم روضه امام حسن علیه السلام می خونیم ،اما بی اختیار همه می گن حسین، قربون غربتت برم، خودتم می خوای همه بگن حسین،آی گرفتارا ، مریض دارا، اونایی که گره کور تو کارشون افتاده، حسین چی کشید،اینقدر آقا عاطفیه،اینقدر مهربونه،هر موقع امام حسن علیه السلام رو می دید گریه می کرد،چقدر حسین دل نازکه،آدم دلش می خواد حسین هیچ وقت داغ نبینه،من نمی دونم کربلا  چطور جلو چشمش این همه داغ دید، ▪️می گفت : گریه نکن داداش همه برا تو گریه می کنن، اوج مظلومی امام حسن علیه السلام اینه،بابا ، پنج نفرند ،حدیث کساء رو بخون،اَنّی ما خَلَقتُ سَماءً مَبْنیّه و لا ارْضاً مَدْحیّه وَلا قَمَراً مُنیراً ،  ببین خدا همه زمان و زمین و بخاطر این پنچ تا خلق کرد،الا فی محبه هؤلاء الخمسه ، همتون حفظید.. اون وقت من از شما سئوال میکنم،پیغمبر چه طوری دفن شد،یکی بلند شه بگه،نیمه شب تو خونه خودش،غریبانه، پیغمبر و چه طوری دفن کردند،اون همه مقام،مگه این پیغمبر چند تا فاطمه داشت،مگه این همه نگفت هرکی فاطمه ی منو اذیت کنه، خدارو اذیت کرده، زهرا شو چه جوری دفن کردند،هفت نفر اُمدند،زیر جنازشو گرفتند،شبونه دفن شد،دامادش علی بن ابی طالب علیه السلام،چه جوری دفن شد،نیمه شب،باز لااقل مدینه هفت نفر بودند،کوفه این هفت نفرهم نبودند،دو سر جنازه رو….الله اکبر نمی خوام روضه رو باز کنم،حرف دارم،اما دل این اهلبیت علیهم السلام خوش بود، یه بدن و روز برمی دارند،خوشحال بودند،بدن امام حسن علیه السلام روز تشییع می شه ▪️اما بمیرم،جلوی چشم داداشاش اینقدر این بدن و تیر زدند،امشب می خوای داد بزنی نمی دونم،برای چی،اما داری جوری گریه می کنی ،بوی عاشورا می یاد،یااباعبدالله،خودت یه طرف نشستی،عباس یه طرف نشست،دو تایی تیر از بدن برادر بیرون کشیدید،حسینه،تیر از بدن بیرون کشید،نمی دونم،کاش توی مدینه تموم می شد،یاصاحب الزمان ببخشد آقا،من حیا می کنم بعضی حرفها رو بزنم،به من اجازه بدید،راحت برا جوونها روضه بخونم،اینها می خوان تو روضه حسین جون بدن،اینها قرار گذاشتن عاشورا برات بمیرن،می خوام بگم حسین،مدینه تیر بییرون کشیدی،کاشکی تو مدینه تموم می شد،اما اُمدی کربلا،بازم تیر بیرون کشیدی،یه بار از گلوی علی اصغر تیر بیرون کشیدی،ساکت نباشی، مدیونی اگه داد نزنی،یه بار از چشم عباس تیر کشیدی،اما اینها یه طرف،من کار دارم،نمی دونم اون لحظه ای که، پیراهن عربی تو بالازدی،سینه ات پیدا شد،حرمله باتیر سه شعبه، حسین……. آقاجانم،شنیدم،تیر حرمله مسموم بوده ▪️روایت می گه جرت دمک المیزان، خون مثل ناودان جاری شد. حضرت دستانش را زیر خون می برد و سر و صورتش را با این خون خضاب می کرد،تیر مسمومه،اباعبدالله ضعف کرد،خودشو به زحمت نگه داشت،یه دفعه یه نامردی اُمد،این حسین به زور خودشو نگه داشته،سادات منو ببخشند،با نیزه به پهلوش زد،حسین از رو اسب اُفتاد. ▪️اُفتاد رو زمین یکی با نیزه می زنه،یکی با شمشیر می زنه،ذوالجناح برگشت،زن و بچه اُمدند دنبالش،عبدالله دستش تو دست عمه است،این بچه ده سالشه، دید همه دور عمو جمع شدند،حسین جلوی این همه لشکر رو زمینه،همه اُمدند هنر نمایی می کنند،نیزه دارا،شمشیردارا،تیراندازا، میگه یه دفعه،می خوام اسم نعسشو ببرم همین جا لعنتش کنیم،اون ابن کعب ملعون ،دیدند اُمد جلو،دیدند یه شمشیر به فرق حسین زد،خون فواره زد،عبدالله دیگه طاقت نداشت،دستشو از دست عمه جدا کرد
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۱۶ «علاقه و محبت حضرت زینب به امام حسین» سه روز از ازدواج حضرت زینب(س) و عبدالله جعفر گذشته بود، امیر مؤمنان(ع) برای باخبر شدن از حال دخترش وارد خانه او می شود، زینب(س) را در حال گریستن می بیند. می پرسد: «دخترم مگر از این وصلت ناراحت هستی؟» حضرت زینب(س) پاسخ می دهد: نه. امیر مؤمنان(ع) می پرسد: «پس چرا می گریی؟» زینب(س) می گوید: سه روز است که حسینم را که جان و روحم با او پیوسته است، ندیده ام و دلم برایش می تپد. امیر مؤمنان(ع) به خانه می رود تا محبوب زینب(س) را نزد خواهرش ببرد. می بیند حسین(ع) در صحن خانه زارزار می گرید و قدم می زند. می پرسد: عزیزم، علت بی تابی ات چیست؟ امام حسین(ع) پاسخ می دهد: سه روز است که مونسم، زینب(س) عزیز را که جای مادر من است، ندیده ام و دلم نزد اوست. «داستان هایی از حضرت زینب، ص 27 و 28» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁°
forsate.bedrood{webahang.ir} - mohammad.esfahani.mp3
6.94M
فرصت شمار صحبت!… کز این دو راهِ منزل چون بگــذریم؛ دیگر نتوان، به هم رسیدن… دلِ آسمان، خون چکان شد، از این غم… زمین یک سر آتشفشان شد، از این غم... نه فرصت! که پیراهـنِ تو ببویم… نه مَرهم! که بر دل گذارم… نه مُهــلت! که در ماتمِ تو بمویم… نه رخصت! که شیون برآرم… ببین!! پشتِ سر مانده بر جا، خیمه ها همه خاکستر و خون… ببین!! پیشِ رو مانده، تنها کاروانِ اسـیرانِ محزون… مران، کاروان یکـدم بمان، دیگر مزن زنگِ عزا را… که گم کرده ام، در دشت غم آیینهِ خون خدا را… کجا رفتی؛ ای آبرویِ دو عــالم؟!؟!… نگینِ سلیمان، به حلقه خاتم… پس از تو خدا را چه چاره کنم؟!؟!… ز زخمِ تـنِ تو به ریگِ بیابان… ز داغِ دلِ خود به آتشِ سوزان… ز غـمِ شکوه با سنگِ خاره کنم… تو با رفتنت، با رخی گلگون… من و تا قیامت، دلی پرخــون
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۱۴ «رعايت شخصيت فقير» مردى از انصار به خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و از او در خواست كمك كرد. امام عليه السلام فرمود: اى برادر انصارى آبروى خود را از درخواست حضورى حفظ كن و حاجتت را در نامه اى بنويس. من انشا اللّه برآورده خواهم كرد به گونه اى كه شاد گردى . آن مرد هم در نامه نوشت : ای اباعبداللّه ! فلان شخص پانصد دينار از من طلبكار است و بر گرفتن آن اصرار مى ورزد، به او بگو به من مهلتى بدهد. امام علیه السلام نامه راخواند به منزل رفت و كيسه اى آورد كه هزار دينار در آن بود همه را به مرد فقير داد و فرمود: با پانصد دينار آن وام خود را بپرداز و باپانصد دينار ديگر زندگى خود را اداره كن و جز از يكى از اين سه نفر درخواست نكن. مرد ديندار،ياصاحب مروّت، يا شخص اصيل و خانواده دار. زيرا انسان ديندار به هنگام درخواست ديگران با كمك به آنها دينش راحفظ مى كند. و انسان با مروّت به خاطر مروّتى كه دارد از كمك نكردن شرم دارد. و انسان اصيل مى داند كه تو با درخواستى كه كردى از آبروى خود مايه گذاردى و با برآوردن حاجتت آبروى تو را حفظ مى كند. « تحف العقول» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁°
°❁°✿°🚩﷽🚩°✿°❁° ✍ حکایت ۱۳ «روش پند دادن گناه کار» جوانى خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت: «من مردى گناهکارم و نمى توانم خود را از انجام گناهان بازدارم، مرا نصیحتى فرما» امام حسین علیه السلام فرمود: پنج کار را انجام بده و آن گاه هرچه مى خواهى، گناه کن. اول، روزى خدا را مخور و هرچه مى خواهى گناه کن. دوم، از حکومت خدا بیرون برو و هرچه مى خواهى گناه کن. سوم، جایى را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هرچه مى خواهى گناه کن. چهارم، وقتى عزرائیل براى گرفتن جان تو آمد، او را از خود بران و هرچه مى خواهى گناه کن. پنجم، زمانى که مالک دوزخ، تو را به سوى آتش مى برد، در آتش وارد مشو و هرچه مى خواهى گناه کن. جوان اندکى فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیت هاى طرح شده، چاره اى جز توبه نیافت. « بحار الانوار،ج۷۵» °❁°✿°🚩🏴🚩°✿°❁°
◾روضه دفتری حضرت رقیه(س)◾ بهمراه مارضایی جانسوز😭😭😭 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکِ یابنت الحسین یا رقیه یا باب الحوائج تمومِ عالم میدونن که دخترا بابایی ان بابا نیاد نمی خوابن منتظر لالایی ان تودخترِ نازِ منی سه ساله جانباز منی بخواب بابا بخواب بابا ◾دلها بره خرابه ی شام کنارِ اون دختره سه ساله که مردم هیچی آرومش نکرد فقط سرِ بریده ی باباش آرومش کرد، یا زهرا...دلت اینجاست یا نه؟ آی حاجتمندِ مجلس بله دستای کوچیکی داره اما گره های بزرگی باز کرده اگر دست پدر بودی به دستم کجا من در خرابه می نشستم اگر می بود بابای نِکویَم آخ نمیزد شمرِ دون سیلی به رویم اگه بابا داشتم سیلی نمیخوردم، اگه بابا داشتم منو تو خرابه جا نمیدادن یا زهرا😭😭😭الله اکبر تو گریه هاش، تو ناله هاش یه مرتبه درِ خرابه باز شد سَرِ گُلُ آوردن ، خرابه کربلا شد، یه مرتبه دید یه طبق رو وارد خرابه کردن عمه اش زینب بلند شد، زنها همه بلند شدن، رباب بلند شد، چی تو این طَبَقه هی به سر و صورت میزنن یا زهرا... صدای زینب بلند شد(آی سرو نیارید)۲😭😭😭چرا دست از سَرِ این سه ساله بر نمیدارید، اگه سر بریده رو ببینه دق میکنه میمیره، اومدین یه داغِ تازه رو دلم بزارید الله اکبر اما چه کردن این نامسلمونا، کجای عالم دیدین یتیم گریه کنه سر بریده براش بیارن، یه دختره سه ساله و سر بریده ی بابا، یه نگاهی کرد به سرِ بریده آاااخ میگن مانند مادری که بچه شو به آغوش میگیره سر بریده رو به دامن گرفت😭😭😭فرمود: بابا کاش کور میشدم اما سر بریده تو نمیدیدم، بابا دخترِ بی بابا به کی پناه ببره تا بزرگ بشه، بابا کی رگهای گلوتو برید، کی منو در کودکی یتیم کرد، آاااخ آنقدر با این سرِ بریده درد و دل کرد آاااخ آنقدر ناله کرد روضه خوانِ خرابه که همه ی زنها و بچه ها باهاش ناله میکردن یاحسین یا حسین😭😭😭یه مرتبه دیدن دیگه صدای روضه خوانِ خرابه خاموش شد، عمه ی سادات اومد آاااخ رقیه خوابش برده یه عده گفتن رقیه خوابش برده بسکه خسته بوده، وقتی بی بی زینب اومد دست گذاشت رو شونش عزیزه دلم بسه عمه جان اومدن سر بریده رو ببرن، اما دیدن سرِ بریده یه طرف رها شد رقیه یه طرف، میگن اینجا صدای ناله ی اما سجاد بلند شد، آی عمه جان خواهرم کُشته شد، ای واااااای رقیه😭😭😭 عزیزُم وُ مزنید رقینه آولا تقصیری نداره وُ نه بِرار و نه بووِه سایه سری نداره عزیزُم وُ بچونه شامِ بینُم همه بووِه دارِن وُ بِریدِن سرِ بووِه مُنه پیشُم میارِن عزیزُم وُسَرِ بووَم‌ بِرابرُم آولا چه طور بِنارُم وُ بینُمش غرقِ به خین دِلِشَ ندارُم عزیزُم وُدخترونِ بووِه دار(نازشون گرونه)۲ وُ دختری که بی بووَس(معنی شعره دونه)۲ عزیزُم وُمو چطور ساکت کُنُم ناله ایی یتیمهَ مو چطور نشون دُهُم سرِ پُر اَخینهَ عزیزُم کی بُرید سرته بووه نازنینُم مو چطور طاقت بَرُم که تونه بینُم عزیزُم‌ وُشیعیون کمک کنید ولاسَردارِ سَرُم رفت وُ چه سردار سری گنج و گوهرُم رفت
AUD-20220725-WA0031.mp3
8.48M
◾دشتی حضرت رقیه(س)◾ 📝 🎤 🎺 منم بنت الحسین طفل سه ساله بخونم روضه ای با آه و ناله منم طفل یتیمِ بی نوایی ندارد خانه ی قلبم صفایی شده ویرانسرا کاشانه ی من برفته جان و هم جانانه ی من منم آن بلبلِ بی خانمانی زِ آهِ من بسوزَد یک جهانی بنالید ای عزیزان از غم من که باشد اشک دیده مرهم من بهار عمر من گشته خزانی که در طفلی شدم من قد کمانی زِ داغت ای پدر میسوزم امشب لبم را غصه ات میدوزد امشب یتیمی و غریبی شامِ ویرون بجز مُردن به دردُم نیست درمون کنار رأس بابا جان سپارم زِ بهر دیدنش من بیقرارم ببین(هستی)نمانده رنگ به رویم که(پرویزی)شَوَد زائر به کویم
AUD-20220725-WA0034.mp3
2.99M
◾️شور حضرت رقیه(س)◾ ☑️ 📝 🎤 جواب👈🏻مددی رقیه به راهِ شامِ پُر بلا مددی رقیه شدی اسیرِ اشقیا مددی رقیه طفل سه ساله بیگناه مددی رقیه زِ شامیان دیدی جفا مددی رقیه)* دخترِ شاهِ سر جدا مددی رقیه به درد ما بده دوا مددی رقیه ما را رسان به کربلا مددی رقیه شفیعه ی روز جزا مددی رقیه به زخم تو نمک زدند مددی رقیه به تو چرا کتک زدند مددی رقیه تو را بجانِ اصغرت مددی رقیه تو را بجانِ اکبرت مددی رقیه قسم به رأسِ پدرت مددی رقیه ردم مکن زِ درگهت مددی رقیه نشسته ام رو سُفره ات مددی رقیه با دست خالی آمدم مددی رقیه من با چه حالی آمدم مددی رقیه سالی به سالی آمدم مددی رقیه درِ خونت‌من‌می مونم مددی رقیه فقط برا تو میخونم مددی رقیه بدون تو من میمیرم مددی رقیه قدر تورو من میدونم مددی رقیه من روی سُفرت مهمونم مددی رقیه مددی رقیه مددی رقیه مددی رقیه
AUD-20220725-WA0032.mp3
5.1M
◾نوحه حضرت رقیه(س)◾ ☑️ 📝 🎤 رقیه جان گشته فدا (آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲ گوشه ی ویرانه ی شام دختری سه ساله نمانده درباغِ وِلا گُل یاس و لاله زِ بهر دوریِ پدر غرقِ آه و ناله زنید به سر واغربتا آه و واویلا رقیه جان گشته فدا(آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲ چومرغِ افسرده دلی گشته بی آشیان بجزسَرِ پدر نداشت همدم وهمزبان بسکه بلاکشیده بود ازتنش رفته جان بدست قوم اشقیا آه و واویلا رقیه جان گشته فدا(آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲ بگفته زینب به نوا رفته نورِ عینم داغِ تو بر زخم دلم نوگُلِ حسینم درون ویرانه سرا من به شوروشینم کنم عزای تو بپا آه و واویلا رقیه جان گشته فدا(آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲ کفن کجا بیاوَرَم من زِ بهرت امشب چگونه غسلت بدهم جان رسیده برلب خدا بده صبر و توان تو بقلبِ زینب زِ غُصه ی شامِ بلا آه و واویلا رقیه جان گشته فدا(آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲ چرا زِدیدار پدر گشته ای توخاموش (هستی)که بارماتمت میکِشدبردوش (پرویزی)را روزجزا تونکن فراموش ای دختر خون خدا آه و واویلا رقیه جان گشته فدا(آه و واویلا)۲ خرابه ی شامِ بلا(آه و واویلا)۲
حضرت رقیه (س) @roze_daftari دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته می دونی چرا؟ بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!  غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟ دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند…….               شاعر: علیرضا شریف سرت روی نیزه انگار تکون خورده رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند روی نی سرت رو جا به جا می کردند بابایی حسینم،بابایی حسینم بعد تو ماها رو به اسیری بردند بابا گوش تو بگیر دست شمر و زجر و حرمله سپردند نمیدونی درد این کبودی ها رو طعم رد شدن از تو یهودی ها رو بابایی حسینم،بابایی حسینم حالا که بابا جون مرهمی ندارم زخمات و میبندم با لباس پاره ام دیگه قصه ی زخم سرم بمونه سوختن لباس و معجرم بمونه بابایی حسینم،بابایی حسینم خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….   الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭