Fatemiye_babolharam_com.mp3
17.84M
|⇦•خیرات حیدر....
#زمزمه_حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمدحسین ناجی
●━━━━━━───────
پهلو و دست و صورت و سر، سینه و کمر
گویی وجودِ فاطمه خیراتِ حیدر است
با هر نفس که می کِشی
خون می چکد از پهلویَت
از بس که آتش شعله زد
چیزی نماند از گیسویَت
جانت به لب رسیده
از شام تا سپیده
از سینه ی شکسته
خونابه ها چکیده
رنگِ حسن پریده
در کوچه او چه دیده؟
از بعد کوچه چشمم
چشمِ تو را ندیده
مظلومه فاطمه جان...
پهلو به پهلو می شَوی
حیدر خجالت می کشد
بازو به بازو میشَوی
حیدر خجالت می کشد
ای مادرِ شهیده
قدّت چرا خمیده
میخ درون سینه
تا کربلا رسیده
هر لحظه هر روز و شب
هستی کنار زینب
وقتی که واردِ شام
گردد سَرِ بریده
ای وای حسین مظلوم...
ــــــــــــــــــ
#زمزمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلایی_محمدحسین_ناجی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
|⇦•به خود می پیچید...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی
●━━━━━━───────
به خود می پیچد مادر از درد
در این کوچه ی ساکت و سرد
چه کرده با او دست نامرد
خدایا...!
کسی در کوچه یار من نیست
کسی تنهاتر از حسن نیست
دگر شوقی در جان و تن نیست
خدایا....!
روی خاک..
مزن این همه پیش چشمم پرپر
بیا ای تو دردت به جانم مادر
از این کوچه بُگذر... ازاین کوچه بُگذر
چه شد که دستم از تو شده جدا
فتاده ای تو روی زمین چرا
برس به داد تنهاییم خدا
«وای از روی نیلی فاطمه»
نبودی بابا من شکستم
نیامد کاری از دستم
ز روی تو شرمنده هستم
علی جان...!
نگویم من از آن چه دیدم
نگویم از آن چه شنیدم
از این غم بابا من خمیدم
علی جان...!
تاخانه...
به روی زمین هی نشست و برخواست
چقدر از خدا مرگ خود را می خواست
که خسته ز دنیاست..
پدر کجایی؟ افتاده از نفس
شده برایش کوچه چُنان قفس
خودت به داد مادر بیا برَس
«به هرجامادری از شوق دست طفل خود گیرد
در این کوچه گرفته طفل دست مادر خود را»
آه از سیلی از صورت کبود
افتاد از پا دنیای مرتضی
وای از درد و غم های مرتضی
«وای از روی نیلی فاطمه»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Fadaeian_Fatemiyeh1401-02_14010930_02.mp3
15.3M
|⇦•به خود می پیچید..
#روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیه اجرا شده۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی
4_5970024736376229524
744.6K
🍁🍁
#فاطمیه
نوحه جانسوز خانم حضرت زینب و ام کلثوم (س) زبان حال یتیمان علی و فاطمه ست تایپ شده با تحریر ، از دفترم " که بزرگــواران محتـــرم و محترمه روان بخوانید .
ب سبک : مدینه شهر پیغمبر مدینه خانه ی زهراست و احساسی 💦
اَلا اِی خــفته در صــحرا ، بـِـبین بـــابـا شـــده تــنـها
مــیان خِــیلِ دشـــمن ها ، کـــجایی مـــادرم زهــــرا
غَریـــبم من غَریــبم من ۲
مـــدینه بِــیتُ الَاحـــزان شــد ، زِ داغِ رفــتنت مـــادر
چرا بُردی اگــر رفـــتی؟ ب هَــمرَه مُـــحسنت مــــادر
غریـــبم من غریــبم من ۲
شده باغ ، شـقایق پوش ، ز خـون پــهلویت خـــانه
شَـوَم قـــربان تـــو مــــادر ، که جـان دادی غَــــریبانه
غریـــبم من غریــــبم من ۲
خودم دیدم که زد ســـیلی ، ب رویت دست نامَردی
مــــیان شـُـــعله ی آتش ، کـــنیزت را صــــدا کــــردی
غریـــبم من غریـــبم من ۲
پدر گوید بـــه گـــوش چاه ، غم و دردِ غَـــریبــی را
ب اشک دیـــده مـــی شُو یَد ، زِ رُخ گَـــردِ غـــریبــی را
غریــــبم من غریــــبم من ۲ یا ۴
بروزترین#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_5969758160641068351
1.55M
#فاطمیه
😭حضرت زهرا(س)-تشییع-تغسیل
😭سبک مستان همه افتاده و ...
آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود
تصویر یک زن روی دست مرتضی بود
آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت
این ها همه درد سر شیر خدا بود
هی دست روی دست میزد راه می رفت
صدها گره در کار یک مشکل گشا بود
یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم
غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود
هر عضو را بینی که کاری تر شکسته
بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود
یادش نرفته حیدر کرار روزی
می دید زهرایش به زیر دست و پا بود
مادر به هر درد سری آخر کفن شد
دلشوره ها بهر شهید کربلا بود
پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند
یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود
یک پیکر عریان و بی سر روی خاک
منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود
جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند
تشییع آقا بین تکه بوریا بود
اهل القری آقای مارا دفن کردند
آن آقایی که در بیبان ها رها بود
فرمود فرزندش نشد او را ببوسم
چون بند بند پیکرش از هم جدا بود
#قاسم_نعمتی
#فاطمیه
بروزترین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
••✾•🌿🌺🌿•✾••
4_5877681427683737739.mp3
2.98M
روضه خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#روضه_حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
حاج محمد رضا بذری🎤
شب شده و باز اومدم کنارت
دوباره بغض و گریه ی شبونه
دوباره التماس هر شب من
زهرای من بیا بریم به خونه
فکر غریبیه منو نکردی
اینجا کسی رو غیر تو ندارم
انگار که من هم با تو جون سپردم
اینجا مزار توئه یا مزارم
چی شده گلدونا رو آب ندادی
گل چه بلایی به سرت اومده
پاشو عزیز حسین همراهمه
پاشو نگام کن پسرت اومده
گریه کن پهلوون من گریه کن
گریه کن به سامون من گریه کن
گریه کن اینقد توی خودت نریز
گریه کن تو رو جون من گریه کن
خستگیام مونده فقط برات علی جان
جون من فدات علی جان
یعنی من یه چاه نمیشم
قربون اون اشکات علی جان
یادش بخیر شونه به شونت بوده زهرا
تو خوشی میون غم ها
حالا چی که شده قدم
هم قد بچه هات علی جان
_
هیچ کسی درد زهرا رو نفهمید
یکی نگفت چی شد که خمید
دردش چی بود هی لب می گزید
چرا دسداسش نمی گردید
نشسته به کاره خونه می رسید
چشاش وابود اما نمی دید
صداش میکردن نمی شنید
همش ناز مرگ رو می کشید
سیلی واسه دین خورد
از دست سنگین خورد
درد حسن و کسی میفهمه
که جلوچشماش
مادرش زمین خورد
امید خونه ی حیدرم از خودش ناامیده
میگه خسته شده بس که ازهمسایه ها شنیده
فاطمه بگو چه خبر از قدوم نو رسیده
انگار هر روز روزه آخرش
همش رو به قبله بسترش
یه دستمالی بسته رو سرش
وای از صدای بی جوهرش
از بنفشه بگم یا از نیلوفرش
یا لاله کاری دورو برش
یا از یاس زیر معجرش
کبوتر که مونده بود پرش
خودشو تکون داد
جوجه هاشو دون داد
اون کسی که خونریزی داره آب بهش نمیدن
زهرا تشنه جون داد
یکی رو منبر مسجد داره به حیدر میخنده
یکی هم تو کوچه که رد میشه هی به در میخنده
یکی تو خونه به تابوتش با چشم تر میخنده
دری که ریشه داشت شکست
حرمت همیشه داشت شکست
یه مادری تو این میون
یه بار شیشه داشت شکست
#بعد_از_شهادت #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه_حضرت_زهرا_س
دفتری_حضرت_زهرا س 4
💠بر چهره ی زیبای محمد صلوات
💠بر گنبد خضرای محمد صلوات
💠سرتابه قدم آینه او زهراست
💠تقدیه به زهرای محمد صلوات
(#دعای_فرج)
[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]
💟یا زهرا.3
✨بی تو کبوتر دلم
✨به سینه پر نمیزند
✨کسی به خانهٔ علی
✨حلقه به در نمیزند
✨فاطمه جان حسین تو
✨بی تو غذا نمیخورد
✨حسن ز دوریِ رُخت
✨خنده دگر نمیزند
✨کلثوم از فراق تو
✨آه ز سینه میکشد
✨حرف دگر به غیرتو
✨پیش پدر نمیزند
✨ای گُلِ نازنین من
✨همسر بی قرین من
✨زینب تو بدون تو
✨شانه به سر نمیزند
⬅️تو عالم 5نفرن جزو بکایین عالمند
( گریه کنای عالم 5نفرن..)
1⃣ اولین از اینها آدم ابوالبشره..
وقتی بخاطر ترک اولایی هبوط کرد گریه زیاد کرد..
خیلیا نوشتن 300 سال گریه کرد آدم..
2⃣دومین از گریه کنای عالم.. حضرت یعقوب پیغمبره..
در فراق یوسف گریه زیاد کرد..
قرآن میگه «وابیضّت عیناه»
چشماشو یعقوب از دست داد..
3⃣سومین از گریه کنای عالم..
خود یوسفِ..
در چاه، در زندان، گریه زیاد میکرد.
4⃣چهارمین از گریه کنای عالم..
قربونش برم، قربون قبر بی شمع و چراغش برم..
امام سجاد علیه السلامه، 30 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا..
آقام آب میدید گریه میکرد..آتش میدید گریه میکرد...گوسفند میدید دارن سر میبرند مینشست گریه میکرد..( میگفتن آقا چی شد..)
میفرمود به ساعتی 18تن از عزیزانمو از دست دادم..
بچه کوچیک بغل مادر میدید گریه میکرد..
(آقا چی شد)
میفرمود یاد علی اصغر افتادم یاد خانم رباب افتادم...چه کشید خانم رباب کربلا..
امان امان..
🦋اما من امروز با پنجمین از گریه کنای عالم کار دارم..
من یه اشاره کنم خودت بگو کیه؟
5⃣پنجمین از گریه کنای عالم یه مادر 18ساله است..
آخه مگه میشه آدم تو 18سالگی سر آمد گریه باشه..
✴️یازهرا..یازهرا..
⏺ آخ بمیرم الان بری مدینه غربت زهرا رو حس میکنی
✳️((امام صادق ع فرمود:
رحمت خدا بر اون شیعه ای که برای مادر ما بلند بلند گریه کنه))
🔶یا زهرا3
☑️یه لحظه دلتو ببرم مدینه، برا غربت امیرالمومنین ع ناله بزن..
بخدا علی غریبه..
بخدا علی مظلومه..
بعد فاطمه دیگه مَحرم نداشت..
(خیلی سخته آدم درد داشته باشه اما همدم مَحرم نداشته باشه)
بمیرم برا غربت امیرالمومنین ع..
سر در چاه میکرد، درد دل میکرد، ناله میزد..
🔘الا ای چاه یارم را گرفتند
🔘گُلم، عشقم، بهارم را گرفتند
🔘میان کوچه ها با ضرب سیلی
🔘همه دار و ندارم را گرفتند
🔴امان امان..
یه لحظه رو یاد کنمُ ببینمت مدینه..
⬅️ابن عباس میگه..
میگه بعدِ شهادت حضرت زهرا س..
علی هر شب می اومد کنار مزار زهرا س.
گفت تو یکی از شبا با علی اومدم.
امیرالمومنین کنار قبر زهرا س گریه کرد،، ناله کرد..
(دشتی)
🚩بخواب آرام ای ماه یگانه
🚩نخواهی خورد دیگر تازیانه
🚩بخواب آرام ای پهلو شکسته
🚩علی را بین سرِقبرت نشسته
🚩بخواب آرام ای نور دو عینم
🚩که من شبها پرستار حسینم
⬅️ابن عباس میگه اینقدر امیرالمومتین ع
کنار قبر زهرا ناله کرد از حال رفت.
خوابش برد.
♻️(اگه حاجت داری بسم الله..اگه مریض داری بسم الله..اگه جوون داری بسم الله..)
⬅️گفت یه مرتبه دیدم، علی سراسیمه بلند شد..
گفت ابن عباس پاشو بریم خونه..
((گفتم آقا جان شما همیشه تا نیمه های دل شب کنار قبر زهرا می نشستید..))
(اگه درد نگفتنی داری بسم الله)
⏪میگه جریان رو از علی سوال کردم..
⬆️گفت ابن عباس، همین که کنار قبر زهرا خوابم برد، خانمم فاطمه رو به خواب دیدم..که نگرانه..
صدا زد، علی جان..
علی جااان.. تو کنار قبر من خوابیدی، آخ حسینم از خواب بیدار شده، بهانهٔ مادر گرفته، زینبم رو بیچاره کرده..
علی پاشو برو خونه، حسینم داره گریه میکنه.
✴️ابن عباس میگه، میگه دیدم امیرالمومنین دوان دوان به سمت منزل حرکت کرد..
منم دنبال امیرامومنین..
میگه اومدم خونهٔ علی..چه. صحنه ای دیدم..دلم آتش گرفت..
میگه دیدم امیرالمومنین، حسنین رو نشونده رو زانوها.
(آی دختر دارا)
میگه یه مرتبه دیدم زینب سه چهارساله آمد..
با دستای کوچیکش اشک چشم بابا رو پاک میکنه
آخ بیا مادر که خونه سرد سرده
وای دل جمله یتیمان پُر زِ درده
بمیرم برا دل امیرالمومنین..
چه کشید امیرالمومنین..
ناله میکرد..گریه میکرد..
گوشهٔ خانه نشستم چه کنم
همسرم رفته زِ دستم چه کنم
بودی چراغ خانه ام
یا زهرا 2
تاریکُ شد کاشانه ام
یا زهرا 2
ای نوگُلِ پژمرده ام
یا زهرا 2
نزد تو من شرمنده ام
یا زهرا 2
گوید حسین کو مادرم
یا زهرا 2
کو مادر غم پرورم
یا زهرا2#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#روضه _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها
جزداغ تو،هیچ کس مرا پیرنکرده است
اینگونه،شکسته و زمین گیر نکرده است
بچه یتیمایِ خانم، تسلیت می گم بی مادر شدنتون رو ... آی خانم .. آی خانم ...
اصلا نیاز به خواننده و روضه خوان ندارید ... آدمی که اومده کنار قبر مادرش ؛ نه تنها نیاز به روضه خوان نداره دیگران میان هی آرامش می کنن ... آی حسین .. آی حسن .. آی زینب .. آی ام کلثوم ...
کار یه جوری می شد کنار قبرِ فاطمه ، بچه ها می اومدن زیر بغلِ علی رو می گرفتن ... بابا ؛ ما که بی مادر شدیم نکنه می خوای ما رو بی بابا کنی ...
خوش به حالتون ، دلاتون می سوزه برا زهرایِ مرضیه(س) ...*
جزداغ تو،هیچ کس مرا پیرنکرده است
اینگونه،شکسته و زمین گیر نکرده است
کاری که غم تو کرد ، با سینۀ من
شمشیر و سپاه و نیزه و تیر نکرد
*شاید وقت گریز نباشه،اما ما تابع این قوانین نیستیم دلمون هر جا بره دنبالش میریم ،حقیقتش رو بخوای حسین هم تو گودال همین رو می گفت .... مادر...
کاری که غم تو کرد،با سینۀ من
شمشیر و سپاه و نیزه و نعل اسبُ ...*
برگردم مدینه ...
شب آمد و به سرت آمدم،برار سری ...
*فاطمه جانم ... رفتی چراغ خونم رو خاموش کردی ...*
شب آمد و به سرت آمدم،برار سری ...
*یه حرفی با من بزن ... دلم برات تنگ شده زهرا جانم ... هم گریه کن باش هم روضه خوان ...*
شب آمد و به سرت آمدم،برار سری ...
نبود شرط وفا خود رَوی ، مرا نبری ...
*برا اهل محبت،خدا شاهده کشنده ست ، چه کردند با آقامون علی .. اون سید بزرگوار بعد از سال هایِ طولانی عمر وقتی می پرسند چرا سکوت می کنی ؟ می گه همش تو این فکرم اینا با بابام چه کردند ... اینا با مادر ما زهرا (س) چه کردند ... یکیش رو بگم ، فاطمه جانم ...*
به روز لحظه شماری کنم که شب برسد ...
*ای آقام .. ای آقام .. یعنی چی علی جان؟ یعنی می ترسم روز بیام کنار قبرت جای قبرت رو پیدا کنند .. اینا خیلی بی تربیت اند فاطمه جان ....
چی می دید علی ؟ .. علی می دید اون روزی که اینا جای بدن حسین رو پیدا کردند ... ده نفر داوطلب شدند گفتند یه کاری کنیم دیگه از این بدن چیزی باقی نمونه ....
حسین ......#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
بانوای :سید مهدی میرداماد
🏴🏴
الا،که صاحب عزای تمام غم های
دوباره فاطمیه آمده نمی آیی
*مولا ی من...*
برای ،گریه به غم های مادرت آقا
نه اینکه فکر کنم ،مطمئنم اینجایی
*ای آقا ....آقا جان ....آقای من....*
کجا سیاه به تن کرده ای،غریبانه
کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی
*دیدی اونهایی که تازه داغ می بینن مشت به سینه میزنن امشب هی بچه های علی به سینه زدن آخ مادر مادر .....وای مادرم وای مادرم .....*
کجا،سیاه به تن کرده ای غریبانه
کجا،به سینه ی خود میزنی به تنهایی
*آقاجان*
کجا شبیه علی سر به چاه غم بردی
کجا شبیه علی روضه خوان زهرایی
*خوش به حال اونایی که صدای مولا رو میشنون،سرشو تو چاه میکنه از امشب به بعد....*
الا ای چاه یارم را گرفتن
*با من میگی*
الا ای چاه یارم را گرفتن
همه دار و ندارم را گرفتن
میان کوچه ها ........
*این شب ها به اعتقاد من سخت ترین شبای عمر علی بود،خدا هیچ مردی رو به روز علی نندازه،بمیرم برات،قهرمان خیبر باشی،دلدل سوار عرب باشی،لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار باشی،تو یه روز نود تا زخم بخوری خم به ابرو نیاری ،اما امشب کار علی به جایی رسید ، میخواست بدن رو بشوره دستاش میلرزید....." اسماء داره آب میریزه،یه دفعه دیدن علی سر به دیواره میزنه....،آقا چتون شد ، شما دستور دادید بچه ها گریه نکنن، دیدن هی زیر لب میگه الهی دستت بشکنه قنفذ ،ببین با بازوی فاطمه چه کردن، منتظر روضه ای، بگم؟حالا داد بزن ... آی مردم ،یه بدنو بخوان دفن کنن،تا پزشک اجازه نده،دفن نمی کنن دکتر باید مجوز صادر کنه،دکتر باید امضا کنه ، امضا برا چی؟ باید زیر برگه دفن بنویسه علت مرگ چی بوده"؛سکته بوده،تصادف بوده،سرطان بوده.... تا دکتر زیرش امضا نکنه،اجازه نمیدن بدن دفن بشه،از امام باقر پرسیدن مادر هجده ساله شما چرا به شهادت رسید؟حضرت گفت سبب شهادت مادرم اون ضربه های غلافه تو کوچه هاست .....
آی .....
وای.....
حالا وقتشه ، بگم برات ،میخوام بگم بهتر ناله بزنی آگه مادرو تو کوچه ها با غلاف شمشیر زدند ،حسین شو تو گودال با خوده شمشیر زدن .....اونم نه یه شمشیر حسین....... آگه روزی فاطمیه میخوای بلند بگو حسین ........#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها