یک داســتــان مـعـنــوی
مرد عربى خدمت پيامبر اکرم
صلی الله علیه و آله آمد و گفت:
«علِّمنى ممّا علّمک الله»
یعنی از آنچه خدا به تو آموخته به من بياموز
پيامبر او را به يكى از يارانش سپرد
تا آيات قرآن را به او تعليم دهد
آن صحابی سوره «زلزال» را تا آخر
به آن مرد تعليم داد
هنگامی که به آیه
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَه»
پس هر کس ذرهای کار خوب انجام دهد
میبییند رسیدند
تازه وارد به فکر فرو رفت
و از معلم خود پرسید:
آیا این جمله از جانب خداست؟!
معلم پاسخ داد: آری!
آن مرد ایستاد و گفت:
همين آیه مرا كافى است!
من درس خود را از این آیه فرا گرفتم
اکنون که خدا ریز و درشت کارهای ما را
میداند و همه اعمال ما حساب دارد
تکلیفم روشن شد
این جمله برای زندگی من کافی است
او پس از این سخن خداحافظی کرد
و از مسجد خارج شد
صحابی نزد پیامبر بازگشت و با تعجب گفت:
این شاگرد امروز خیلی کم حوصله بود
و حتی نگذاشت من بیش از یک سوره کوچک
برایش بخوانم و سخنی به این مضمون
بر زبان آورد:
در خانه اگر کس است یک حرف بس است!
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:
او را به حال خود واگذاريد كه مرد فقیهی شد
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
.
|⇦•برای روضه ی مادر...
#مناجات #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
زِ جمعه های بدون تو خسته ام آقا
شکست خوردهٔ هجرم، شکسته ام آقا
بیا شبیه همیشه، قرارمان باشی
عزیز فاطمه دگر، کنارمان باشی
بیا برای شفای، جهان دل مرده
بیا برای دل ما که سخت آزرده
بدون تو همگی، خسته و گرفتاریم
میان غربت غیبت، فقط تو را داریم
به مردگان زمانه، حیات خواهی داد
تو میرسی، و مرا هم نجات خواهی داد
نجات میدهی ام از تمام طوفانها
ای اتفاق بزرگِ تمامِ پایانها
نجات میدهیم ام چون زِ آه لبریزم
برای فاطمیه هر شب، اشک می ریزم
برای روضه ی مادر، برای کوچه ی شوم
برای فاتحِ خیبر برای یک مظلوم
نوشته اند عجب فتنه ای به پا کردن
برای چیست که اینقدر هیزم آوردن
نوشته اند که آتش به چادرش افتاد
و روضه خوان دگر این روضه را ادامه نداد
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#حاج_محمد_طاهری
#فاطمیه
#مناجات_با_امام_زمان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1401100203.mp3
17.12M
|⇦برای روضه ی مادر....
#مناجات وتوسل به #امام_زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
فاطمه(س) نور آسمان و مهدی(عج) نور زمین
فاطمه سلام الله علیها در ابتدای خلقت، آسمان را با نور خود نور افشانی کرد و پسرش در آخرالزمان زمین را نور افشانی می کند. این نور افشانی ها پرده جهالت و ظلمت را از چشمان مخلوقات کنار می زند. این همان نوری است که خداوند بر آن ها عطا فرموده است.
Fadaeian_Fatemiyeh1401-02_14010930_09.mp3
18.51M
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#آواز_بیات_اصفهان
#فاطمیه
این صدای گریهٔ بی تاب کودکان است
ای خدا مادر چرا چون شمع نیمه جان است
«مادرم جوان است، مادرم جوان است»
غم نشسته بر در و دیوار خانه
از سکوت بانوی بیمار خانه
این جهان داغی از این بدتر ندارد
بدتر از بیماری مادر ندارد
ذکر اهلِ خانه دائم آه و ربّنا شد
یَا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شَفآء شد
«داغمان عیان است، اشکمان نهان است»
لحظه لحظه خاطرات تلخِ غربت
کوچه کوچه بغض سنگین، آه حسرت
مادری که مثل گل یکباره پژمرد
پیش چَشم کودکانش تا زمین خورد
وای اگر طوفان به جانِ باغ ما بیفتد
غنچه یاسی به زیر دست و پا بیفتد
«وای من خدایا، موسم خزان است»
دود و آتش می زند یک سو زبانه
سوی دیگر چرخش یک تازیانه
این میانِ ناله هایی کودکانه
مادرم گم کرده یا ربّ راهِ خانه
ای خدا باور ندارم آن میان چه دیدم
ردّی از خون ناگهان بر خاکِ کوچه دیدم
«آتشی به جان است غصه بی کران است»
#شاعر: محمد مهدی سیار#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5931602444277517025.mp3
2.2M
خدا حافظ ای مدینه
مدینه! تو را عقده ها در دل است
اگر چه خداحافظی مشکل است
خداحافظ ای بهترین سرزمین
خداحافظ ای قبر امّ البنین
خداحافظ ای کبریا را حبیب
خداحافظ ای چهار قبر غریب
مدینه بمان در غم دائمت
چه شد کوچه های بنی هاشمت
خداحافظ ای غرق انجم شده
خداحافظ ای تربت گم شده
خداحافظ ای سجدگاه همه
خداحافظ ای خانه فاطمه
خداحافظ ای شمع هر انجمن
محلّ نماز حسین و حسن
به خاک تو ای آرزوی همه
بود جای پیشانی فاطمه
اگر میهمان بدی بوده ام
به دامان پاک تو رخ سوده ام
از این درگهت با چه حالی روم
مبادا که با دست خالی روم
اگر خواهی از خود جدایم کنی
کرم کن که عبد خدایم کنی
صفایی دگر بر روانم بده
امام زمان را نشانم بده
بناچار اگر می روم زین حرم
مبادا بود نوبت آخرم
اگر چه به وقت وداع همه
شنیدی ز هر زائری زمزمه
دلش از شرار غم افروختی
به وقت خداحافظی سوختی
همان شب که با گریه و شور شین
خداحافظی کرد با تو حسین
چه باشد مرا هم عطایی کنی
چو مولای خود کربلایی کنی#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5929525488287484990.mp3
5.69M
روضه شهادت حضرت زهرا (س) - کمک کن امشب ای اسماء دلِ دریایی ام درده - سید مجید بنی فاطمه.mp3
متن روضه شهادت حضرت زهرا (س) - کمک کن امشب ای اسماء دلِ دریایی ام درده - سید مجید بنی فاطمه

کمک کن امشب ای اسماء دلِ دریایی ام درده
ببین خیبر شکن امشب چه زانویی بغل کرده
تو سینه م کوهِ فریاده ولی به صبر مامورم
نمیشه باورم دارم تن زهرامُ میشورم
دارم دق میکنم از غم نبین اینقدر آرومم
ببین اسماء چقدر سرده تنِ زخمیِ خانومم
تن زخمیِ خانومم چه خاکی بر سرم کرده
بریز آب روان آروم به بازوی ورمکرده
بریز آب روان اسماء علی دلتنگ و بیتابه
تو هرچی آب میریزی ازش میریزه خونابه
خدایا کاش میمیردم علی چی داره میبینه
حالا باید بفهمم که چه زخمی داشت رو سینه
دیدی واسه چی بود وقتی میشد بعضی شبا بیهوش
چجوری زندگی کرده با این زخمِ روی پهلوش
سه ماه از من چه پنهون کرد همه آزردگی هاشُ
نگاهکن زیر چشمش رو ببین خون مردگی هاشُ
برای من سپر کرده چطور کل وجودش رو
بذار بیشتر ببینم من یکم رویِ کبودش رو
داره میره ولی خونش هنوزم روی دیواره
داره میره نگفت آخر کجا افتاد گوشواره
همین که دست من خوردش به زخم بازو اُفتادم
منی که گریه ام آروم بود دراومد دیگه فریادم
حسن جانم ، حسین جانم بیایید مادر داره میره
به داد من برس زهرا که زینب داره میمیره
دوباره فاطمه جانم ،خودت مشکل رو حل کردی
برای آخرین دفعه یتیماتُ بغل کردی ..
خدا نیاره به آدم بگن بیا برا آخرین بار با مادرت وداع کن .. امشب شبیِ که دادِ علی بلند شد .. بچه ها نتونست گریه کنن آستین به دهان گرفته بودن .. خدا نیاره آدم ببینه چطور مادرشُ کفن میکنن .. علی بدنِ زهرا رو غسل داد تا دستش رسید به بازو دادش بلند شد .. شروع کرد بند کفنُ بستن سادات نوکرا من معذرت می خوام .. شروع کرد علی بدنِ زهرا رو کفن کردن ...
اول گره رو بست ، تا اومد گره بالاسرو بزنه صورت زهرا رو آروم تو کفن گذاشت یه وقت نگاه کرد دید بچه ها دارن نگاه میکنن .. یا مرتبه رها کرد ، گفت بچه ها بیاید با مادرتون وداع کنید .. همه از هم سبقت میگرفتن بزار زبانِ حال بگم .. یکی میگفت مادر من حسنم .. من همون کسی ام که تو کوچه خاکایِ چادرتو تکوندم .. یکی میگه مادر من زینبم .. یکی میگه مادر من کلثومم .. اما یه آقایی یه جور دیگه صدا زد هی میگفت مادر تو مادری نبودی که وقتی حسین صدات بزنه جواب ندی .. میدونی چی شد ؟ شیخ عباس قمی میگه یه وقت دیدن بند کفن آروم آروم باز شد دست شکستۀ زهرا بالا اومد بچه هارو بغل گرفت .. منادی بین زمین و آسمان صدا زد علی ، بچه هارو از فاطمه جدا کن .. این منظره رو ملائکه طاقت ندارن .. عرش ولوله شده وقتی حسن و حسین گریه میکنن .. وقتی زینب گریه میکنه .. الهی برای غربتت بمیرم هی حسنُ بلند میکرد بابا خدا صبرت بده حسین جان خدا صبرت بده .. زینب جان از این به بعد تو خانوم خونه ای .. با احترام بچه هارو جدا کرد یعنی آی اهل عالم یاد بگیرید هر وقت دیدید بچه ای خودشو رو بدن عزیزش انداخته با احترام ، با ناز و نوازش جداش کنید ..
اما علی جان نبودی ... یه دختری اومد تو گودال خودشُ انداخت رو بدن بی سر .. اینقده گفت بابا عوض اینکه ناز و نوازشش کنن ، بگن این دختر یتیم شده ؛ هم داداشاشُ کشتن ، هم عموهاشو کشتن ، میدونی چطور جداش کردن ؟.. ریختن تو گودال اینقدر با تازیانه ... ای حسین ..
ان شالله با خواندن این نماز بخت فرزندان شما گشوده شده وسریع تر ازدواج نیکویی داشته باشند و ما را از دعای خیر خود فراموش نفرمایید.
نماز هفت بانو توسل به بانوان حریم سر ملکوت است که عبارتند از:
👈1_ حضرت خدیجه
👈2_ حضرت فاطمه
👈3_ حضرت فاطمه بنت اسدد مادر حضرت علی
👈4_ حضرت ام البنین
👈5_ حضرت زینب
👈6_ حضرت فاطمه معصومه دختر موسی بن جعفر
👈7_ حضرت نرجس خاتون
براي هر یک از هفت بانوی والامقام دو رکعت نماز به جا آوریددر روز صبح جمعه و بعد از هر دو رکعت صد صلوات بفرستید، میتواند بجاي صلوات سوره مبارکه یس را ( یک بار) تلاوت کنید این سوره هفت مبین دارد در انتهای هر مبین دست ها را بسوی اسمان بلند کرده و بگوید به حق حضرت خدیجه به من عروس یا دامادخوب عطا فرما. درهر مبین خداوند را به حق یکی از بانوان سوگند دهید.تا حاجت روا بشید در هر جمعه یک دو رکعت
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
سوره ای مانع از جهنم
💠 قيصر، پادشاه روم به يكي از خلفاي بني عباس نوشت، ما در انجيل ديدهايم، هر كس سورهاي را بخواند كه خالي از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش جهنّم حرام ميكند و آن هفت حرف عبارتست از «ثاء»، «جيم»، «خاء»، «زاء»، «شين»، «ظاء» و «فاء». ما، در تورات و انجيل آن سوره را نيافتهايم، آيا در كتب خود چنين سورهاي را داريد؟ و اگر جواب مثبت است مراد از اين حروف هفتگانه چيست؟
🍃 خليفة عباسي، علماء و دانشمندان را جمع كرد و سؤال را مطرح نمود. لكن هيچ يك نتوانستند جواب سؤال را بدهند؛ به ناچار سؤال را از حضرت علي بن محمد بن الرضا ـ عليهمالسلام ـ پرسيد.
🔆 حضرت هادي ـ عليهالسلام ـ فرمود: «آن سورهاي كه آنها در جستجوي آن هستند و در كتب آسماني سابق نيافتند، در قرآن مجيد موجود است و آن سوره، «سورة حمد» است كه هيچ يك از اين حروف هفتگانه در آن نميتوان يافت.»
پرسيدند: «حكمت آن چيست؟ و اين حروف علامت چيست؟»
حضرت فرمودند: «ث» اشاره به «ثبور» دارد؛ مراد از «ج» «جحيم»است؟ مقصود از «خ» «خبيث» است و «ز» اشاره به «زقّوم» دارد و «ش» «شقاوت» است و مراد از «ظ» ظلمت است و «ف» اشاره به «فرقت» دارد.»
🔅 اين پاسخ را براي قيصر روم فرستادند؛ چون جواب به پادشاه رسيد بسيار مشعوف شد و دانست كه دين حق همان اسلام است و لذا بلافاصله به اسلام گرويد.
📚 منتخب التواريخ صفحه 530
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
•┈••✾🍃🌺🍃✾••┈•
|⇦•شبهایِ درد و نافله و ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلامالله علیها _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
امام مجتبی فرمود دیگه این شبای آخر مادرم خواب نداشت .. گاهی پهلو به پهلو میشد تا صبح گریه میکرد .. دیگه این روزا روزای آخریست که فاطمه مهمانِ خانۀ علیست ..
بستری بود، ولی هم سخنِ خوبی بود ..
شبهایِ درد و نافله و بی قراری ام
چشم خداست شاهدِ شب زنده داری ام
*چه شبهایی که بیدار میموند تا سحر عبادت میکرد .. گاهی به حسن نگاه میکنه .. گاهی به چهرۀ حسینش نگاه میکنه .. به این بچه هایی که دارن بی مادر میشن ..*
گاهی میان گریه که از هوش می روم
اشک علی ست آنکه میاید به یاری ام
*مگه از هوش می رفت فاطمه؟!
+آری امام صادق فرمودند «ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ» (1) ..
دیگه این روز آخر یه ساعت به هوش بود .. یه ساعتی هم از هوش میرفت .. (چه گذشت به دلِ علی) تا میدید فاطمه از هوش رفته خودشُ کنارِ فاطمه میرسوند .. سرِ فاطمه رو به آغوش میگرفت «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان» (2) من میگم شاید یادِ اون روزی می افتاد که تو کوچه ها سرِ فاطمه رو از رو زمین بلند کرد .. عجب سختِ روضۀ مادر خواندن .. بی خود نبود امام حسن جگرش پاره پاره شد .. زبانِ حال بگم :*
چندی ست نان نپخته و کاری نکرده ام
شرمندۀ کنیزم از این خانه داری ام
پیری زودرس به سراغ من آمده
برگ و بری ندارم اگرچه بهاری ام
آتش حریف سورۀ قرآن نمی شود
من کوثرم که در دل تاریخ جاری ام
مرگ من از فشار و در و دیوار خانه نیست
این غصه می کُشد که غریب است شوهرم
همسایه ها به مرگ من انگار راضی اند
دلگیر از این محله و این همجواری ام
زخمم به یک اشاره دهن باز می کند
شب تا سحر مراقب این زخم کاری ام
اسماء میگه روزِ آخر خودش غسل کرد، خودش لباسِ نو به تن کرد .. بعد شروع کرد وصیت کردن اسماء امشب وقتی علی میخواد منو غسل بده مبادا اجازه بدی پیراهنِ من رو خارج کنه .. اینجا هم به فکرِ دلِ علی هست ..باقی وصیت ها رم به خودِ مولا کرد ..«اِنِّی اُوصیکَ اَنْ لایلِی غُسْلِی وَ کَفَنِی سِواکَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِی اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِی اَبَابَکْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا یصَلِّی عَلَی اَبُوبَکْرٍ وَ لا عُمَرُ» (3)
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سر به در خورد فضه؛ علی کجا بود؟
مراقب باش علی نبینه بازویِ منو .. لذا امیرالمومنین به وصیت فاطمه از زیر پیراهن بدن رو غسل داد .. همین غسل دادن هم مرورِ خاطراتِ .. یه جایی هم بلند گریه کرد .. اما تمام که کرد زینب رو صدا کرد، زینبم اون حنوطی که مادر بهت داده بیار .. میشه غسل از زیر پیراهن اما کفن که نمیشه از زیر پیراهن .. آهسته این پیراهن رو خارج کرد زینب دید بدنِ مادرُ .. برخی نوشتن تا هشت موضع، برخی نوشتن نه موضع رو اشاره کرد جای کبودی ها رو به بابا نشان داد .. پنج سال بیشتر نداره .. بابا این جای چیه ؟!.. زینب بابا دست از دلِ بابا بردار .. این جای قلافه .. این جای تازیانهست .. این جای لگدِ مغیره ست .. این جای سیلی اون نانجیبِ .. (با این چشم های اشک بار بریم کربلا ..) اینجا پنج سالش هست جای کبودی ها رو دید سوال کرد گریه کرد .. دیگه نگفت این بدنِ کیه اینجاست ..! بدنِ مادر رو راحت شناخت . اما روزِ یازدهم سکینه واردِ گودال شد دید زینب با یه بدنی داره مناجات میکنه .. هی زیرِ این بدن دیت میبره «اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ..» دخترشِ،سیزده سالشِ؛ بلافاصله سوال کرد «یا عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟!» این بدنِ کیه داری باهاش مناجات میکنی .. اینجا زینب جواب نداد، یه وقت از حلقوم بریده صدا آمد ..
ای حسین ...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
منابع:
1_مناقب، ج 3، ص 362
2_بحارالانوار، ج 43، ص 134
3_ روضة الواعظین ذکر حدیثاً فی مرض فاطمه، ص 130
4_5954092718400473763.mp3
14.37M
|⇦•شبهایِ درد و نافله و ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلامالله علیها _ حجت الاسلام شیخ هادی الیاسی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●