۳۴
(جناب میثم تمار)
میثم تماری و نور دو چشم حیدری
با نثار جان خود در گلشن دین زیوری
جان فدای حیدری۲
گشته ای آزاد با دست علی مرتضی
تو همه عمرت گذشته در ره دین خدا
جان فدای حیدری۲
گفته ای تو از فضیلت های حیدر هر مکان
بوده ای در راه یاری ولایت پر توان
جان فدای حیدری۲
فضل حیدر را به هر جا تو روایت کرده ای
با نثار جان تو از حیدر حمایت کرده ای
جان فدای حیدری۲
بهر یاری ولایت بوده ای تو بی قرار
رفته ای با دست دشمن از ستم بالای دار
جان فدای حیدری۲
روی تو با خون پاکت میثما رنگین شده
شیعه ی حیدر ز سوز داغ تو غمگین شده
جان فدای حیدری۲
قدرت ایثار و جانبازی تو دشمن بدید
بر روی دار بلا از کین زبانت را برید
جان فدای حیدری۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#سبک_برمشامم_میرسدهرلحظه(مرحوم توحیدی)
#میثم_تمار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شور؛ سورۀ انسان.mp3
4.01M
#امام_حسین علیهالسلام
#شور
🔹سورۀ انسان🔹
شور بیپایان، حسین یا مولا حسین
نوحۀ طوفان، حسین یا مولا حسین
نغمۀ باران، حسین یا مولا حسین
عشقتو به جون خریدم
بهتر از تو، من ندیدم
از بقیه دل بریدم حسین
نوکر تو از خداشه
نوکرت همیشه باشه
تو مسیر تو فداشه حسین
میبینی اشک نمنمو
خوشحالم دارم این غمو
این غم میگیره دستمو
«مولا آقام آقام یا حسین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کعبۀ ماتم، حسین یا مولا حسین
قبلۀ عالم، حسین یا مولا حسین
توبۀ آدم، حسین یا مولا حسین
مروه و صفا تویی تو
زمزم و منا تویی تو
نور ربنا تویی تو حسین
شور همصدایی ما
مقصد خدایی ما
عشق کربلایی ما حسین
اسم تو اسم اعظمه
هم غم، هم رافع غمه
با اشک و گریه توأمه
«مولا آقام آقام یا حسین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلوۀ قرآن، حسین یا مولا حسین
سورۀ انسان، حسین یا مولا حسین
آیۀ ایمان، حسین یا مولا حسین
سایۀ تو مستدامه
عزتت علیالدوامه
برکت تو ناتمامه حسین
ای شکوه استواری
خون تا همیشه جاری
راه و رسم رستگاری حسین
گرچه داغ مجسّمی
آرام قلب عالمی
رو زخم شیعه مرهمی
«مولا آقام آقام یا حسین»
شاعر: #عباس_همتی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#مقتل۱۴۰۲ #زیارت_ناحیه
#زمینه عاشورا
#بند_اول
موندی بلاتکلیف
داغ تو پیرم کرد
روز بیابون داغ
شب بیابون سرد
کسی نیست شبا چیزی بندازه روت
هنوز خون تازه میاد از گلوت
لباست رو بردن بره آبروت ....۲
بی آبرو شه....
لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه ....؟
هلهله میکرد
پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد
حیا نداره
که لااقل عباتو رو تنت بزاره.....
غریب مادر.....غریب مادرم حسین....غریب مادر....
#بند_دوم
با خون تو خاک
گودال و گِل کردن
کی فکرشو میکرد
با اسب برگردن
نیازی به نعلای تازه نبود
نیازی به تشییع جنازه نبود
میومد صدات اما واضح نبود.....۲
ادامه دادن
به قاتل تو قول ِ عمامه دادن....
گلایه دارم
نشد تنت رو زیره سایه بزارم......
غمه حسینم...
بده صدات کنم جلو همه حسین....
غریب مادر...غریب مادرم حسین...غریب مادر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محمدصادق_باقی_زاده ✍
#امیرحسین_ثابتی✍
#امام_حسین
.
|⇦•امامُنا حسین....
#سینه_زنی حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
اِمامُنا حسین سلامُنا حسین
حیاتُنا حسین مماتُنا حسین
ما نباشیم بقیه هستن
کار تو لنگ نمیمونه
همه کربلاتو میبینن
هیشکی دلتنگ نمیمونه
دور و برت شلوغه همیشه، ماشاءالله
دور و برِ تو خلوت نمیشه، ماشاءالله
ماشاءالله اباعبدالله
راه اباعبدالله
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mirdamad 1402 shab02 b(8).mp3
12.1M
|⇦•امامُنا حسین.....
#سینه_زنی #امام_حسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
.
|⇦•پرچم سبز افتخار....
#قسمت_اول#روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
*شبِ آقازاده ي امامِ مجتبي است، شبِ پنجم و شيشم از دو تا نازدانه ي يتيم ميخونن، به يادِ اون دستي كه عبدالله در راهِ امامش فدا كرد، دوتا دستامون رو به سر بذاريم، آقامون رو صدا بزنيم: يا صاحبِ الزمان! الغوث و الامان...*
پرچم سبزِ افتخارِ حسن
نور در نور یادگارِ حسن
روحِ بی باک ذوالفقارِ حسن
مردِ رزمِ جَمَلْ شکارِ حسن
چون پدر از سقیفه بی زار است
یازده ساله مردِ پیکار است
*امشب يكي از سخت ترين روضه هاست، چون روضه روضه ي گودالِ، آخرين شهيدِ قبل از اباعبدالله است، آخرين شهيد با چه خصوصيتي؟ دو تا شهيد تو آغوشِ حسين جان دادن، توي آغوشِ حسين بودن كه تير اصابت كرد، خيلي از شهدا رو ابي عبدالله بغل كرد و جان دادن، اما دو تا از شهدا تو بغلش بودن كه دست و پا زدن، يكيش عبدالله بن الحسن بود، يكيش هم يه شيش ماهه ي شيرخواره، امشب خيلي بايد برا عبدالله يتيم نوازي كنيم...*
عزتِ مجتبی ست عبدلله
روحِ قالو بلاست عبدلله
سپرِ نیزه هاست عبدلله
غرقِ خونِ خداست عبدلله
از لبش یا حسین می بارد
دست از این عشق بر نمی دارد
*هر شهيدي، هر دلاوري ميزد به دلِ لشكر، بالاخره يه وسيله دفاعي داشت، يه ابزارِ جنگي داشت، اما اين آقازاده هيچي نداشت رفت ميدان، يه بدن داشت يه تن داشت، همين رو سپر كرد برا امامش، الله اكبر، از ابتدا ابي عبدالله سفارشش رو كرد، ده سال تو بغل حسين بزرگ شده بود، يه ساله بود باباش حسن رو از دست داد، يازده ساله اومد كربلا، ابي عبدالله خوب ميشناخت اون رو، خودش بزرگش كرده بود، يه عبارتي هست تو مقاتل، به خواهرش زينب فرمود:"اِحبِسیه یا اُختي" نگهش دار، توي خيمه حبسش كن، اين از خيمه بيرون بياد منو ببينه مياد سمتِ من، اين آقازاده رو توي خيمه نگه داشته بودن، با اينكه زينب از اول صبح هي ميرفت همراهِ برادر بيرون خيمه، اما حواسش به اين آقازاده بود، مبادا اين آقازاده دستش رو از دستِ عمه رها كنه، آخه اين آقازاده هم امانت حسنِ، هم امانت حسينِ، خيلي برا زينب مهم بود تا حواسش باشه، اما حواس عبدالله به ميدانِ، آخرين شهيد يعني شهادت همه رو ديده، دو سه جا خونش به جوش اومد ميخواست از خيمه بيرون بزنه اما عمه نذاشت، اولين باري كه از جا بلند شد وقتي بود كه بدن علي اكبر رو آوُردن، ديد خيمه ها ريخت بهم، عمه دستش رو گرفت، دومين جايي كه خونش به جوش اومد آسمون رو سرش خراب شد، مي دونيد كي بود؟ پرده ي خيمه رو كنار زد، ديد عموش با قد خم داره مياد، فهميد ديگه عموش عباس رفته، ديگه بي عمو شده، ديگه خيمه ها علمدار نداره، سومين جايي كه ديگه نگه داشتنش سخت شد، ديد علي اكبر رفت، قاسم رفت، عون و محمد رفتن، ديد عمو عباسش رفت، ديگه كسي نمونده، يهو متوجه شد شيرخواره هم رفت، علي اصغر هم رفت، پس من چي؟ هي توي خيمه به خودش نهيب زد: خجالت نميكِشي، عموت تنها تويِ ميدونه؟ دست تويِ دستِ عمه است، يهو ديد عمه از خيمه زد بيرون، يه دستِ عمه آزاده، عمه با يه دست، دستِ عبدالله رو گرفته، زمين كربلا داره ميلرزه، عمه رفت رويِ بلندي، ديد يه دستي كه آزاده رفت رو سَرِ عمه، خودم ديدم زبالاي بلندي، عزيزِ مصطفي را سر بريدن، ديد عموش رو دارن ميكُشن...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_عبدالله
#روضه_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شب_سوم_محرم
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
#احسان_تبریزیان ✍🎼
_______
کجایی بابا برس به دادم
روزای با تو نرفته یادم
دختره شاه بودم،حالا چی؟
رو دوش ماه بودم،حالا چی؟
ماه شبهات بودم حالا چی؟
روی پاهات بودم حالا چی؟
حالا چی ؟حالا چی؟
خستم ولی خواب نمیخوام
تشنم ولی آب نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
____________________
راستی بابایی انگشترت کو
سردار بی سر پس پیکرت کو؟
روی تو خونیه مثه من
موی تو خونیه مثه من
زخم لبهات بابا مثه من
سوخته پلکات بابا مثه من
مثه من مثه من
بابا پیرهن نمیخوام
هیچی اصلا نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
____________________
ازت بپرسم بابا یه چیزی
بگو بابایی چیه کنیزی؟
بابایی پیر شدم مگه نه ؟
من زمین گیر شدم مگه نه؟
کبوده پیکرم مگه نه؟
شبیه مادرم مگه نه؟
مگه نه مگه نه ؟!
دردم درمون نمیخوام
اصلا سامون نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شب_چهارم_محرم
#زمینه
#طفلان_حضرت_زینب
___
من زینبم فداییه قدیمت
من زینبم همیشه یا کریمت
من زینبم شیر زن عشیره
من زینبم مدافع حریمت
نائبه الحیدرم/یک تنه یک لشگرم
سینه دشمن رو با /تیغ زبان می درم
دسته گلام به فدای تو
فدای تو و بچه های تو
اذنم بدی خودمم می دم
جونمو برا رونمای تو
___________
میخوان بشن فداییه سر تو
قربونیه علی اصغر تو
خون علی تو رگاشون میجوشه
سربازای دلیر خواهر تو
دلیر و نام آورن/ تجلی خیبرن
هم نوه ی جعفرو/ هم نوه ی حیدرن
مستن از عطر یاس تو
شارگ میزارن واسه تو
درسشونو خوب پس میدن
شاگردای عباس تو
__________
مثل علی اکبر پهلوونن
مردی شدن گرچه نوجوونن
لشگر میشه محو نعره هاشون
مثل داداش حسن رجز میخونن
میمنه تا میسره/یکسره تسخیرشون
کر شده گوش فلک/از دم تکبیرشون
ارثیه از حمزه جگر/از مجتبی دارن هنر
جوری به میدون میزنن/لشگر میشه زیر و زبر
______
#شعر_نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر_علی_اصغر_شاهسنایی✍
#احسان_تبریزیان ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
413.3K
#عربی
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
یا حسین یا حُسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سِپردن خوش است
(یا حُسین یا حسین شَهید کرببلا) ♬♬
وقت مردن بیا تو در کنارم حسین!!!
روی ماه تو را دیدن و مُردن خوش است ♬♬
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا)

لب شط فرات به یاد سَقای عشق ♬♬
تشنه لب بودن و از آن نَخوردن خوش است!!!
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا) ♬♬
قبر شش گوشه را بغَل گرفتن خوش است!!
راز دل با گل فاطمه گفتن خوش است ♬♬
أيُّها الخادمونَ للحُسينِ الشهيد
نحنُ فخراً بِكُمْ نقولُ هذا النشيد
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
* * *** ***
تَخْدُمُونَ الحُسينْ و تَلْطُمُونَ الصُّدُور
إنَّكُمْ إنَّكُمْ تُمَهِّدُونَ الظُّهُورْ
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
#زائر_کربلا
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#اربعین
هر یکی نوحه گر کنار قبر یکی ست
به گمانم رباب در انتظار کسی است
گل پرپر کجاست قبر اصغر کجاست
واحسینا
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•هوای کربلا....
#قسمت_پایانی #روضه_حضرت_قاسم علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
امان از آن ساعتی که، حسین با عجله اومد بالا سر عزیزِ برادرش قاسم، شیخ جعفرشوشتری میگه: حسین خم شد قاسمو بغل گرفت، یادته گفتم پاهاش به رکاب اسب نمیرسید..شیخ جعفر میگه حسین بغلش گرفت، سینه به سینه، سر آویزان، خواست بیاد سمت خیمه ها دیدن پاهای قاسم رو زمین کشیده میشه.. شیخ جعفرشوشتری میگه: دو تا دلیل داره که پاهاش رو زمین کشیده میشه. یا اینکه بدن انقدر زیر سم اسب ها بوده، یا اینکه امام حسین با قد خمیده قاسمو برگرداند...
ای جانم حسین! با چه حالی ابی عبدالله آورد سمت خیمه، صدای شیوَن زن و مرد بلند شد...*
هوای کربلا پُر از عطرِ داداشه
شاید کنارِ قاسمش نشسته باشه
خبر رسیده به حرم
هر جوری هست باید برم
شاید اگه دیر برسم سرش جدا شه
چجوری قاسم قاسم قاسم زدنت
که به هم ریخته این طور وضعِ بدنت
چی داری میگی قاسم، آروم به عموت
پُرِ سنگه آخه واسه چی شده موت
هیچی تو این عالم سخت تر از این نیست بخوای روضه بخونی، بخوای بگی پسر آقاتو چه کردن، بخوای بگی آقاتو مظلوم گیر آوردن....*
میذارمت پیش تنِ علیِ اکبر
گمون کنم که از علی شدی بلندتر
قربون دو تا پسرم
صدای نجمه ست تو حرم
زبون گرفته و میگه، عزیز مادر
با چه حالی آوردم آخر بدنو
دوباره تشییع کردم انگار حسنو
توی اون لحظه که بودی تو بغلم
تازه شد داغِ مادر بازم تو دلم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
03-roze.mp3
20.24M
|⇦•هوای کربلا.......
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•عجب قیامتی...
#سینه_زنی و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
غوغا شده عجب قیامتی بر پا شده
غوغا شده تو قلب معرکه بلوا شده
اومد از تو حرم بیرون، بزنه به دلِ میدون
بچه شیر جمل قاسم، یه هوایی به سر داره
حالا عازم پیکاره، با صدای اَنا القاسم
ای نوجوون خیمه ها الوداع الوداع
ای یادگارِ مجتبی الوداع الوداع
فَاللهُ خَیر حافِظا الوداع الوداع
ای جانِ من، زره نداره و پوشید کفن
ای جانِ من، چه جنگی میکنه اِبنُ الحسن
این صدای یه شیر مَرده، که بیابونو پُر کرده
من از آل علی هستم، کیه مرد نبرد اینجا
میشه کشته همین حالا، با اشاره ی یک دستم
من ذوالفقار حیدرم یا علی یا علی
من یک تنه یک لشکرم یا علی یا علی
من اَرزقُ سر میزنم یا علی یا علی
غوغا شده چه گرد و خاکی تو صحرا شده
غوغا شده وقتِ زیارت بابا شده
مث ماه بنی هاشم، چه قدی کشیده قاسم
توی خون دست و پا میزد، همه جاشه پُرِ نیزه
ولی باز میخوره نیزه، عمو جونو صدا میزد
ای نوجوونِ غرق خون الوداع الوداع
پَر میزنی تا آسمون الوداع الوداع
اِناّ الیه راجعون الوداع الوداع
#شاعر: #مهدی_سهرابی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زمینه_حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
06-zamine.mp3
14.51M
|⇦•عجب قیامتی......
#زمینه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
07-zamine.mp3
5.8M
|⇦•قمر اومد...
#زمینه #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
ای جان، همه گفتن خبر اومد
دیدن از تو حرم قمر اومد
ای جان، تو رشادت، مَثَل اومد
پسر فاتحِ جَمل اومد
چه شیر نری داره، امام حسن
چه دلاوری داره، امام حسین
اومده علمدارِ امام حسن
کنارِ علمدارِ امام حسین
به قد و بالاش ماشاءالله
به روی زیباش ماشاءالله
رجز میخونه بین لشکر
بجای باباش ماشاءالله
«حسن...»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زمینه_حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
.
.
|⇦•ای عشق...
#سینه_زنی حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
ای عشق چه زیبایی
ای مرد چه تنهایی
گریه کنِ حلقه ی اشکت، باران
سینه زنِ دسته ی عشقت، طوفان
موج عزای تو خروشان
مقصدِ عالم، ای شاهِ جوانمرد
با دلِ زهرا داغ تو چه ها کرد
«سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم»
بر تن کفن دارد، بوی حسن دارد
سنگِ ستم آمد و از پا افتاد
دور سرش حلقه ی دشمن ای داد
روی زمین پیکرِ داماد
ظرفِ دل ما از گریه لبالب
لاله ی نجمه زیر سمِ مرکب
«سَیِّدَالعطشان، ارباب غریبم»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
08-nohe.mp3
10.29M
|⇦•ای عشق......
#سینه_زنی و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
10-dodame.mp3
3.5M
|⇦•قد کشیدم...
#دودمه #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
قد کشیدم که مرا خوب بگیری بغلم
قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم
«حسین..»
من اسد زاده ام و وارث شیر جملم
قاسم بن الحسنم قاسم بن الحسنم
«حسین..»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#دودمه_حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_ علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
.
.
|⇦•میروم تا که ببینند...
#روضه #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
عمو جان قلبم از مهر خداییِ تو آکنده شده
وقت یک حمله ی طوفانی کوبنده شده
میروم تا که ببینند حسن زنده شده
بنگر لشکر کوفه چه پراکنده شده
تیغ حیدر به کمر بسته عمو میتازم
دست و سر در وسط معرکه می اندازم
همه بیمارِ تو، من از همه بیمارترم
من از این لشکر بی ریشه جگردارترم
سیزده ساله ام و از همه سردارترم
به کمند عشق تو گرفتارترم
دست پرورده ی عباسِ علمدار منم
نوه ی صف شکن حیدر کرّار منم
ای عمو! از حرم آهسته خودت را برسان
تا که پلکم نشده بسته خودت را برسان
میزنم ناله ی پیوسته خودت را برسان
بر سر پیکر این خسته خودت را برسان
شکرُ للّه بلاهای عظیمی دارم
حسنی زاده ام و خُلق کریمی دارم
قاسمت در وسط معرکه غوغا کرده
پدرم لب به تشکر ز گلش وا کرده
نیزه ای آمده در سینه ی من جا کرده
روح من عزم سفر جانب زهرا کرده
با تن غرق به خون باز رجز میخوانم
میروم منتظر آمدنت میمانم
گفت قاسم بلند شو پسرم
روی پاهات بند شو پسرم
*مگه میشه یه کسی که همه استخوان هاش شکسته،فقط یه راه داره یه جسمی کشیده و یا پهن بشه اونم باید له بشه..*
شعله بر جان ما نکش اینقدر
به روی خاک پا نکش اینقدر
پسرم تو امانت حسنی
چه کنم تا که دست و پا نزنی
*تا عمو اومد به دادش برسه دور عمو درگیر شدن، حسین به این آقازاده نرسه، بچه زیر دست و پای مرکب ها موند...*
روی جسمت برو بیا شده است
استخوان های سینه ات وا شده است
شاهدِ دست و پا زدن شده ام
آه! شرمنده ی حسن شده ام
*به میدان که می رفت تا سرشانه ی عمو بود، عمو که از میدان میاوردش سرشو روی شونه گذاشت، اما پاش هم روی زمین کشیده میشد..*
قد کشیدی تو اینقدَر اینجا
در عبا جا نمیشوی حتی
راه رفتند بر حریم تنت
جای نعل است بر روی دهنت
* امانت امام حسنه جلو چشم امام حسین له کردن...*
اسب روی تنت شتاب گرفت
نعل از پیکرت گلاب گرفت
کینه ها نقشِ بر زمینت کرد
عقده های جمل چُنینت کرد
پهلویت در فشار بود شکست
سینه در اضطرار بود شکست
ز من بگوی به گلچین تلاش بیهوده کردی
گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد
کربلا هم آکنده از بوی یاس شد
پهلویت در فشار بود شکست
سینه در اضطرار بود شکست
روضه ات امتداد تاریخ است
زخم نیزه مشابه میخ است
تا که پا پشت در گذاشت زدند
مادرم بار شیشه داشت زدند
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها