.
|⇦•پرچم سبز افتخار....
#قسمت_اول#روضه حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
*شبِ آقازاده ي امامِ مجتبي است، شبِ پنجم و شيشم از دو تا نازدانه ي يتيم ميخونن، به يادِ اون دستي كه عبدالله در راهِ امامش فدا كرد، دوتا دستامون رو به سر بذاريم، آقامون رو صدا بزنيم: يا صاحبِ الزمان! الغوث و الامان...*
پرچم سبزِ افتخارِ حسن
نور در نور یادگارِ حسن
روحِ بی باک ذوالفقارِ حسن
مردِ رزمِ جَمَلْ شکارِ حسن
چون پدر از سقیفه بی زار است
یازده ساله مردِ پیکار است
*امشب يكي از سخت ترين روضه هاست، چون روضه روضه ي گودالِ، آخرين شهيدِ قبل از اباعبدالله است، آخرين شهيد با چه خصوصيتي؟ دو تا شهيد تو آغوشِ حسين جان دادن، توي آغوشِ حسين بودن كه تير اصابت كرد، خيلي از شهدا رو ابي عبدالله بغل كرد و جان دادن، اما دو تا از شهدا تو بغلش بودن كه دست و پا زدن، يكيش عبدالله بن الحسن بود، يكيش هم يه شيش ماهه ي شيرخواره، امشب خيلي بايد برا عبدالله يتيم نوازي كنيم...*
عزتِ مجتبی ست عبدلله
روحِ قالو بلاست عبدلله
سپرِ نیزه هاست عبدلله
غرقِ خونِ خداست عبدلله
از لبش یا حسین می بارد
دست از این عشق بر نمی دارد
*هر شهيدي، هر دلاوري ميزد به دلِ لشكر، بالاخره يه وسيله دفاعي داشت، يه ابزارِ جنگي داشت، اما اين آقازاده هيچي نداشت رفت ميدان، يه بدن داشت يه تن داشت، همين رو سپر كرد برا امامش، الله اكبر، از ابتدا ابي عبدالله سفارشش رو كرد، ده سال تو بغل حسين بزرگ شده بود، يه ساله بود باباش حسن رو از دست داد، يازده ساله اومد كربلا، ابي عبدالله خوب ميشناخت اون رو، خودش بزرگش كرده بود، يه عبارتي هست تو مقاتل، به خواهرش زينب فرمود:"اِحبِسیه یا اُختي" نگهش دار، توي خيمه حبسش كن، اين از خيمه بيرون بياد منو ببينه مياد سمتِ من، اين آقازاده رو توي خيمه نگه داشته بودن، با اينكه زينب از اول صبح هي ميرفت همراهِ برادر بيرون خيمه، اما حواسش به اين آقازاده بود، مبادا اين آقازاده دستش رو از دستِ عمه رها كنه، آخه اين آقازاده هم امانت حسنِ، هم امانت حسينِ، خيلي برا زينب مهم بود تا حواسش باشه، اما حواس عبدالله به ميدانِ، آخرين شهيد يعني شهادت همه رو ديده، دو سه جا خونش به جوش اومد ميخواست از خيمه بيرون بزنه اما عمه نذاشت، اولين باري كه از جا بلند شد وقتي بود كه بدن علي اكبر رو آوُردن، ديد خيمه ها ريخت بهم، عمه دستش رو گرفت، دومين جايي كه خونش به جوش اومد آسمون رو سرش خراب شد، مي دونيد كي بود؟ پرده ي خيمه رو كنار زد، ديد عموش با قد خم داره مياد، فهميد ديگه عموش عباس رفته، ديگه بي عمو شده، ديگه خيمه ها علمدار نداره، سومين جايي كه ديگه نگه داشتنش سخت شد، ديد علي اكبر رفت، قاسم رفت، عون و محمد رفتن، ديد عمو عباسش رفت، ديگه كسي نمونده، يهو متوجه شد شيرخواره هم رفت، علي اصغر هم رفت، پس من چي؟ هي توي خيمه به خودش نهيب زد: خجالت نميكِشي، عموت تنها تويِ ميدونه؟ دست تويِ دستِ عمه است، يهو ديد عمه از خيمه زد بيرون، يه دستِ عمه آزاده، عمه با يه دست، دستِ عبدالله رو گرفته، زمين كربلا داره ميلرزه، عمه رفت رويِ بلندي، ديد يه دستي كه آزاده رفت رو سَرِ عمه، خودم ديدم زبالاي بلندي، عزيزِ مصطفي را سر بريدن، ديد عموش رو دارن ميكُشن...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_عبدالله
#روضه_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شب_سوم_محرم
#زمینه
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
#احسان_تبریزیان ✍🎼
_______
کجایی بابا برس به دادم
روزای با تو نرفته یادم
دختره شاه بودم،حالا چی؟
رو دوش ماه بودم،حالا چی؟
ماه شبهات بودم حالا چی؟
روی پاهات بودم حالا چی؟
حالا چی ؟حالا چی؟
خستم ولی خواب نمیخوام
تشنم ولی آب نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
____________________
راستی بابایی انگشترت کو
سردار بی سر پس پیکرت کو؟
روی تو خونیه مثه من
موی تو خونیه مثه من
زخم لبهات بابا مثه من
سوخته پلکات بابا مثه من
مثه من مثه من
بابا پیرهن نمیخوام
هیچی اصلا نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
____________________
ازت بپرسم بابا یه چیزی
بگو بابایی چیه کنیزی؟
بابایی پیر شدم مگه نه ؟
من زمین گیر شدم مگه نه؟
کبوده پیکرم مگه نه؟
شبیه مادرم مگه نه؟
مگه نه مگه نه ؟!
دردم درمون نمیخوام
اصلا سامون نمیخوام
من فقط فقط بابامو میخوام
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شب_چهارم_محرم
#زمینه
#طفلان_حضرت_زینب
___
من زینبم فداییه قدیمت
من زینبم همیشه یا کریمت
من زینبم شیر زن عشیره
من زینبم مدافع حریمت
نائبه الحیدرم/یک تنه یک لشگرم
سینه دشمن رو با /تیغ زبان می درم
دسته گلام به فدای تو
فدای تو و بچه های تو
اذنم بدی خودمم می دم
جونمو برا رونمای تو
___________
میخوان بشن فداییه سر تو
قربونیه علی اصغر تو
خون علی تو رگاشون میجوشه
سربازای دلیر خواهر تو
دلیر و نام آورن/ تجلی خیبرن
هم نوه ی جعفرو/ هم نوه ی حیدرن
مستن از عطر یاس تو
شارگ میزارن واسه تو
درسشونو خوب پس میدن
شاگردای عباس تو
__________
مثل علی اکبر پهلوونن
مردی شدن گرچه نوجوونن
لشگر میشه محو نعره هاشون
مثل داداش حسن رجز میخونن
میمنه تا میسره/یکسره تسخیرشون
کر شده گوش فلک/از دم تکبیرشون
ارثیه از حمزه جگر/از مجتبی دارن هنر
جوری به میدون میزنن/لشگر میشه زیر و زبر
______
#شعر_نغمه_احسان_تبریزیان
#شعر_علی_اصغر_شاهسنایی✍
#احسان_تبریزیان ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
413.3K
#عربی
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
یا حسین یا حُسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سِپردن خوش است
(یا حُسین یا حسین شَهید کرببلا) ♬♬
وقت مردن بیا تو در کنارم حسین!!!
روی ماه تو را دیدن و مُردن خوش است ♬♬
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا)

لب شط فرات به یاد سَقای عشق ♬♬
تشنه لب بودن و از آن نَخوردن خوش است!!!
(یا حسین یا حسین شهید کرببلا) ♬♬
قبر شش گوشه را بغَل گرفتن خوش است!!
راز دل با گل فاطمه گفتن خوش است ♬♬
أيُّها الخادمونَ للحُسينِ الشهيد
نحنُ فخراً بِكُمْ نقولُ هذا النشيد
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
* * *** ***
تَخْدُمُونَ الحُسينْ و تَلْطُمُونَ الصُّدُور
إنَّكُمْ إنَّكُمْ تُمَهِّدُونَ الظُّهُورْ
شاكرونَ لكمْ
قائلونَ لكمْ
«باركَ اللهْ...باركَ الله»
#زائر_کربلا
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
#اربعین
هر یکی نوحه گر کنار قبر یکی ست
به گمانم رباب در انتظار کسی است
گل پرپر کجاست قبر اصغر کجاست
واحسینا
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•هوای کربلا....
#قسمت_پایانی #روضه_حضرت_قاسم علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
امان از آن ساعتی که، حسین با عجله اومد بالا سر عزیزِ برادرش قاسم، شیخ جعفرشوشتری میگه: حسین خم شد قاسمو بغل گرفت، یادته گفتم پاهاش به رکاب اسب نمیرسید..شیخ جعفر میگه حسین بغلش گرفت، سینه به سینه، سر آویزان، خواست بیاد سمت خیمه ها دیدن پاهای قاسم رو زمین کشیده میشه.. شیخ جعفرشوشتری میگه: دو تا دلیل داره که پاهاش رو زمین کشیده میشه. یا اینکه بدن انقدر زیر سم اسب ها بوده، یا اینکه امام حسین با قد خمیده قاسمو برگرداند...
ای جانم حسین! با چه حالی ابی عبدالله آورد سمت خیمه، صدای شیوَن زن و مرد بلند شد...*
هوای کربلا پُر از عطرِ داداشه
شاید کنارِ قاسمش نشسته باشه
خبر رسیده به حرم
هر جوری هست باید برم
شاید اگه دیر برسم سرش جدا شه
چجوری قاسم قاسم قاسم زدنت
که به هم ریخته این طور وضعِ بدنت
چی داری میگی قاسم، آروم به عموت
پُرِ سنگه آخه واسه چی شده موت
هیچی تو این عالم سخت تر از این نیست بخوای روضه بخونی، بخوای بگی پسر آقاتو چه کردن، بخوای بگی آقاتو مظلوم گیر آوردن....*
میذارمت پیش تنِ علیِ اکبر
گمون کنم که از علی شدی بلندتر
قربون دو تا پسرم
صدای نجمه ست تو حرم
زبون گرفته و میگه، عزیز مادر
با چه حالی آوردم آخر بدنو
دوباره تشییع کردم انگار حسنو
توی اون لحظه که بودی تو بغلم
تازه شد داغِ مادر بازم تو دلم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
03-roze.mp3
20.24M
|⇦•هوای کربلا.......
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•عجب قیامتی...
#سینه_زنی و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
غوغا شده عجب قیامتی بر پا شده
غوغا شده تو قلب معرکه بلوا شده
اومد از تو حرم بیرون، بزنه به دلِ میدون
بچه شیر جمل قاسم، یه هوایی به سر داره
حالا عازم پیکاره، با صدای اَنا القاسم
ای نوجوون خیمه ها الوداع الوداع
ای یادگارِ مجتبی الوداع الوداع
فَاللهُ خَیر حافِظا الوداع الوداع
ای جانِ من، زره نداره و پوشید کفن
ای جانِ من، چه جنگی میکنه اِبنُ الحسن
این صدای یه شیر مَرده، که بیابونو پُر کرده
من از آل علی هستم، کیه مرد نبرد اینجا
میشه کشته همین حالا، با اشاره ی یک دستم
من ذوالفقار حیدرم یا علی یا علی
من یک تنه یک لشکرم یا علی یا علی
من اَرزقُ سر میزنم یا علی یا علی
غوغا شده چه گرد و خاکی تو صحرا شده
غوغا شده وقتِ زیارت بابا شده
مث ماه بنی هاشم، چه قدی کشیده قاسم
توی خون دست و پا میزد، همه جاشه پُرِ نیزه
ولی باز میخوره نیزه، عمو جونو صدا میزد
ای نوجوونِ غرق خون الوداع الوداع
پَر میزنی تا آسمون الوداع الوداع
اِناّ الیه راجعون الوداع الوداع
#شاعر: #مهدی_سهرابی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زمینه_حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
06-zamine.mp3
14.51M
|⇦•عجب قیامتی......
#زمینه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه