eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
303K
🔳اللهم عجل لولیک الفرج🔳 ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ⏹بند اول مسلمم من،در این شهر  غریب و اسیرم ای  حسین جان ، میآ  سوی  کوفه امیرم نائبت بالب عطشان شد فدا کوفیان،ندارند  شرمی و حیا آه،ببین حرمتم را  شکستند آه،دو دستانه من را ببستند ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ⏹بند دوم رو لب من،نباشد به جز آه و حسرت اهل کوفه،به حیله  تورا کرده دعوت حرمله،سه شعبه  دارد در کمان در سرش چه ها دارد آن ساربان آه،نیآور  دگر  خواهرت را آه،رباب و علی اصغرت را ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ⏹بند سوم کینه دارند ، زیاد  از  علمداره  لشکر وای اگر که بشه حرف چادر و معجر می‌برند تورو سمت گودال حسین زینبت  روتل  میشه بدحال حسین آه،رقیه  میره  به  اسارت آه،سکینه میبینه جسارت ▫️وای،میآ سوی کوفه حسین جان▫️ ✏️:.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
205.1K
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ⏺⏺⏺ا⏺⏺⏺ ⏺⏺⏺ا⏺⏺⏺ ☑️بند اول دارالعماره شد قتلگاهم بی حسین زندگی را نخواهم آمدم از بهره بیعت حاصلم شد رنج و محنت ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند دوم یاحسین،مسلمت،گشته تنها اسیر و خسته از درد و غمها کوفیان نامرد و پستند عهده باتو را شکستند ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند سوم حرمله،منتظره اصغره ساربان انگشتر را میبره میشه عریان پیکره تو میره رو نیزه سره تو ⏹کوفه میآ،حسین جان⏹ ☑️بند چهارم وای از هجوم عدو و غارت خواهرت رو ناقه در اسارت کوفه و شام،کوچه بازار زینب و رفتن به انظار ⏹کوفه میآ،یاحسین⏹ ☑️بند پنجم رقیه رو نیآور به اینجا آواره میشه آخر در صحرا رسم کوفی،فحش و دشنام میزنن سنگ از روی بام ⏹کوفه میآ،یاحسین⏹ ✍:
۱۶ تیر ۱۴۰۳
287K
⏹اللهم عجل لولیک الفرج⏹ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ⏹بند اول میزنم بر،سر و سینه ام،ای حسین جان نوحه ام  شد   حبیبی   یاسیدالعطشان اشک من ببارد در روضه آقا وعده ی  ما اربعین در کربلا آه،فرج  نیت  سینه زنها آه،بیآ منتقم یابن الزهرا ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند دوم ای برادر،ببین خواهرت دل غمین است این بیابان،به  غربت و ماتم  عجین است جان من  رسیده بر لب یا أَخا بوی خون می‌آید از کرب و بلا آه،چه سازم پس از تو جسارت آه،عقیله     کجا    و    اسارت ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند سوم ترسم اینه،اذیت بشه طفل شیرخوار وای اگر که،رباب  و  ببینم  بی گهوار بیقرار و آشفته ام   یاحسین اکبرت   نشه  اِرباً اِربا حسین آه،میترسم  بری سمت گودال آه،بشی  زیره  مرکب ها پامال ▪️وای،امان از غریبی▪️ ⏹بند چهارم ای حسین جان،ببین لرزه افتاده خواهر بعده  غارت،شود حرف  خلخال و معجر راس تو رود روی نیزه أخا دخترت  رود بین نامحرما آه،امان از  جفای زمانه آه،رقیه   خورد  تازیانه ▪️وای،حسین جان▪️ ✏️:
۱۶ تیر ۱۴۰۳
239.7K
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️ ▪️▪️▪️ا▪️▪️▪️ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ⏺بند اول کاروانی   ،   آید    از    بیابان بی پناه ومظلوم وخسته جان خواهری نالان و مضطر می‌زند  بر  سینه  و سر این زمین رنج و غمهاست بوی   خون   دارد  برادر ⏹آه و واویلا⏹ ⏺بند دوم حسینم میترسم از  آن گودال وای اگرکه جسمت بشه پامال زینبت هی میکشه آه از مصیبت‌های در راه پیکره    تو    پاره پاره غرق به خون در قتلگاه ⏹آه و واویلا⏹ ⏺بند سوم وای از عصر دهم وقت غارت خواهرت  رو  ناقه  به اسارت دخترانت    بین  انزار کوفه و شام رنج وآزار اهل بیتت   رو   آواره دسته بسته کوچه بازار ⏹آه و واویلا⏹ ✏️
۱۶ تیر ۱۴۰۳
. گریز آخر شب سوم بابایی ببین به ما صدقه میدن، به گریه هام خندیدن مث عقیقت بابا، النگومو دزدیدن از روی نیزه ها می بینی که شد آستین پاره، معجرمون بابا دیوار این خرابه هم که داره کم کم می‌ریزه رو سرمون بابا شبا جای لالایی، با کتک آروم میشم همش صدات میزنمو، تو هم نمیای پیشم مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
۱۶ تیر ۱۴۰۳
Shab01Moharram1402[04].mp3
11.83M
|⇦•دلم ریخت، وقتی.... و توسل به باب ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم ریخت وقتی خیامت به پا شد خیامت به پا شد، قیامت به پا شد .
۱۶ تیر ۱۴۰۳
و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روضه امشب،روضه تنهاییه.از در مسجد کوفه، بیرون آمد.دیگه کسی همراهش نبود...والتَفَتَ..."یه نگاه به عقب انداخت...هیچ کس نبود راهنمایی کنه بگه مسلم از این طرف برو...ظاهرا کوفه رو بلد کسی نبود ازش دفاع کنه.همین جور سرگردون تو این کوچه ها میچرخید،نمیدونست کجا بره.صبح شد. این خانواده ای که میگم،مرداشون این جور غیرت دارند... در روایت دیدم سه هزار سوار برای مسلم بن عقیل فرستادندسه هزار سوار برای یک نفر فرستادند...وقتی صدای پای اسب ها رو شنید،از زن تشکر کرد..."جزاک الله خیرالجزا..."ازش تشکر کرد...سریع رفت بیرون .مرد بود...گفت:تو این خونه زنِ تنهاست...اینا با من کار دارند...این زن که گناهی نکرده...جنگ رو برد داخل کوچه ها...از بالای بام ها بهش سنگ می زدند... "یرمونه بالنبل والحجاره"بهش تیر می زدند‌...آوردنش در قصر...نزدیک قصر که رسید گریه کرد...یکی بهش گفت:مسلم! خجالت بکش...تو برای کار بزرگی قیام کردی...صدا زد:من برای خودم گریه نمی کنم.من برای خودم مرثیه نمیخونم" ولکن ابکی للحسین و آلِ الحسین"من دارم برای امام حسین گریه می کنم..."ابکی لاهلی مقبلین الیَّ"برای اون خاندانی که دارند به سمت من میان... مسلم بن عقیل رو آوردند جلوی عبیدالله ابن زیاد...اولین کاری که کرد اینه روایت: اول شروع کرد جلوی مسلم بن عقیل به امیرالمومنین فحش دادن...به امام حسین ناسزا گفتن...مسلم گریه کرد...* تو کوفه نیستی ببینی که مسلمت چه به کسه داد می زنم نیا ولی صدام بهت نمی رسه فقط یک دلیل داره گریهٔ من یکی کاشکی مسلم رو یاری کنه حسین داره با خونواده میاد مسلمونی نیست که یه کاری کنه میخواستم رو پاهات بیفته سرم ولی هر کسی قسمتی داره میدونی دارم تشنه جون میدم اینم حتماً حکمتی داره «نیا کوفه زادهٔ حیدر...» برا تو گریه می کنم، نامه نوشتم که بیا تنها میشی عین علی، وفا ندارند کوفیا پر از سنگه دامنِ کوفیا تا با دستِ پُرتَر بیان گودال به اسباشونم نعل تازه زدن تا جسم تو بهتر بشه پامال برای یه مشت پول خرده سیاه برا کشتنت کیسه میدوزن تو غوغایِ غارت همه دخترات توی شعله ی کینه می سوزند «نیا کوفه زاده حیدر....»
۱۶ تیر ۱۴۰۳
|⇦•رخت خونین حسین... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُ..اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ... اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا اِلهَ اِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ مِن جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین" با اجازه از خداوند تعالیِ(تعالای) حسین اول ماهی می‌زنیم دل را به دریای حسین بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است باز کشتی نجات شاه راه افتاده است بر غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده *راوی به امام صادق علیه السلام گفت:آقا! هرکس از دنیا بره مردم برایش مجلس عزا یی برپا می‌کنند ولی شما و شیعیانتان تا محرم میشه از روز اول محرم همه داغدارید. و شروع به عزاداری می‌کنید .حضرت تا این جمله را شنیدن توضیح دادند،فرمودن: لحظه‌ای که هلال محرم جلوه می‌کنه پیراهن خونی جد غریب ما حسین رو از عرش آویزان می‌کنند. این پیراهن همان پیراهنی است که به ضرب شمشیرها پاره پاره شده.فرمود:ما و شیعیان ما می‌بینیم این پیراهن خونی را با چشم دل نه چشم سر،فرمود: تا با چشم دل می‌بینیم این اشک ها سرازیر میشه...* در غمش اهل زمین و آسمان گریان شده رخت خونین حسین از عرش آویزان شده شخص حیدر پای نصب پرچم آمده سینه زن‌ها یا علی ماه محرم آمده کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما کیف دارد دسته جمعی گریه کردن‌های ما *یاد این دو بیت افتادم* (پروانه شدم تا که بسوزم اما هر سوختنی سوختن شمع نشد ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم بر آن بدنی که آخرش جمع نشد) خالی از احساس بودم از غمش پر می‌شوم مطمئنم عاقبت با لطف او حر می‌شوم در میان هروله پرواز را حس می‌کنم رخت از تن کم کنم تا یاد عابس می‌کنم بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش جان جُونت نوکر خود را بغل کن آخرش با مصیبات عمیقت دیده گریان می‌کنم در میان روضه ها یاد شهیدان می‌کنم خوش به حال هرکه بین روضه گرم خدمت است چادر زهرا پناه خادمان هیئت است حضرت زهرا خودش دنبال کارنوکر است پیراهن مشکی نوکر دست دوز مادر است نالهٔ ما امتداد ناله‌های فاطمه است بانی اطعام روضه مجتبیِ فاطمه است بین هیئت کربلایش را زیارت می‌کنیم شب به شب با انبیاء در روضه شرکت می‌کنیم آی نوکر! رزق اشکت را ز آب آور بگیر *مرحوم آیت الله بهجت می‌فرمایند: اشک رو از عالم بالا میارن تو‌ مشک‌ چشا تقسیم‌میکنن.یا ابوالفضل به ماهم رزق گریه بده..* ای نوکر رزق اشکت را ز آب آور بگیر کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر کاش خون ما بریزد در دیارِ کربلا شیرخوار ما فدای شیرخوار کربلا دختری شیرین زبان اعجاز را آغاز کرد نطق لالِ مجلس ما را رقیه باز کرد خسته‌ام خسته در این شهر مسلمان کُش‌ها میهمانم به میهمانی مهمان کش‌ها.
۱۶ تیر ۱۴۰۳