eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند1⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه اسیر فتنه و بلا نمی‌شیم حتی اگر که سرمون جداشه ما از امام حسین جدا نمی‌شیم یه امام حسین داریم که به غمش دلا اسیره یه امام حسین داریم که همدم شاه و فقیره یه امام حسین داریم که دست دشمنم میگیره هرکسی تو مسیر ارباب افتاد واسه همیشه غصه رو برد از یاد زندگی‌ و آخرتش شد آباد امام حسین خیلی دوست دارم من بند2⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه تو زندگی راه خطا نمیریم واسه فرارِ از گرفتاری ها هیچ جا به غیر کربلا نمیریم یه امام حسین داریم که تربتش دوای درده یه امام حسین داریم که گرمیِ دلای سرده یه امام حسین داریم که عالمو دیوونه کرده گریه براش خیلی فضیلت داره گریه کنش خیلی سعادت داره روز جزا حق شفاعت داره امام حسین خیلی دوسِت دارم من بند3⃣ تا سایه‌ی علم رو سرمونه دلو به غیر پرچمش نمیدیم شادی عالمو به ما ببخشن یه قطره از اشک غمش نمیدیم یه امام حسین داریم که قبله‌ی اهل نیازه یه امام حسین داریم که آغوشش‌ همیشه بازه یه امام حسین داریم که نیم نگاهش چاره سازه هر کسی که شور محرم داره هر کسی یک قدم براش برداره تو روز محشر نمیشه آواره امام حسین خیلی دوسِت دارم من شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
Mohammadmahdi Ghayoorpoor - Masalan Toro Tab Midam (1).mp3
3.79M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ لالایی گلم ، تشنه یه جرعه آب علی ....😭 حضرت علی اصغر(ع) علیه السلام
1. معلومه از حال و.mp3
7.12M
سلام الله علیها معلومه از حال و روز پریشونم من بیشتر از اینا زنده نمیمونم این ساعت آخر چشمای بارونی خوب آرومم کرده پیراهن خونی مگه زینب میشه یادش نباشه سفر پُر غم اون سالو بگو یک روز بگو یک شب مگه میشه فراموش کنه گودالو ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ... میدیدم از بالا پایین گودالی از بس زمین خوردی زخمی و بی حالی میرفتی از خیمه خیلی گرسنت بود چیزی نمیگفتی با اینکه تشنت بود لب دِشنه ، لب تشنه ، شنیدم که جوابت رو سنان داده شنیدم نَه خودم دیدم چقدر نیزه به حلقوم تو افتاده ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ... باد مخالف بود دور حرم پیچید چشمای نامَحرم حال منو میدید دلگیرم از شمر و خولی که همدستن اصلاً خبر داری دست منو بستن منو بُردن اسیری و اسیری چه بلایی سرم آورده دلم خونه از اون بزمی که لبهای تو چوب خیزران خورده ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ...
Shab11Moharram1402[03].mp3
18.92M
از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای.
. خدایا داره می ره پیغمبرم پشت سرش دست به دعا می برم یواش برو ای تموم زندگیم جون به لبم کردی علی اکبرم بچه بزرگ نکردم آسون خدا قربون اون قد و بالات شم بابا برو به خیمه عمه آروم بشه اذان بگو موذن کربلا بی تو نفس کشیدنم سخت میشه نرو که دل بریدنم سخت میشه تو تشنه ای تشنه تر از تو بابا برای تو جنگیدنم سخت میشه صدام بکن نزار هراسون بشم چیزی بگو علی پریشون نشم داغ جوون میشکنه و می کشه جووون نزار که بی جون بشم بچه بزرگ نکردم اینجور بشه اینجوری از چشای من دور بشه اکبر بره علی اصغر بیاد بین هزار تا نیزه محصور بشه نمیشه باورم صدات قطع بشه بسته چشماتو نگات قطع بشه من اهل نفرین بودم ای عمر الهی نسل بچه هات قطع بشه باید تو رو از رو خاکا جمع کنم از جلو چشم عمه ها جمع کنم اگه رو دستم ببرم می ریزی باید تو رو روی عبا جمع کنم علیه السلام    ۱۴۰۳/۴/۲۳ .
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا جدّت تو را خوانده کنار پیکر اکبر ببین که لاله ی لیلا شده از کینه ها پرپر بیا دیگر برس آقا به داد حضرت لیلا بیا تا که نبیند او گلش را بر سر نی ها به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چه آمد بر سرت اکبر جوان ارباً اربایم کلامی بر زبان آور که من در فکر لیلایم تو را من روبروی او به روی این عبا چیدم نشانه از تن تو در تمام کربلا دیدم رسیده جان من بر لب به فریادم رسید زینب علی اکبر..... 🌸 جوانان بنی هاشم بیایید ناتوانم من شدم پیر و زمین گیرم میان خنده ی دشمن ببینید که شکسته شد عصای پیری لیلا بمیرم دیده او اینجا تن صد پاره ی او را نمانَد زنده او دیگر به نی بیند سر اکبر علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. ✍عبدالسلام بن صالح هروی می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: نظرتان درباره حدیثی از امام صادق (ع) که فرمودند: "وقتی قائم (عج) قیام کند، فرزندان قاتلان حسین (ع) را به جرم پدرانشان خواهد کشت" چیست؟ امام (ع) فرمودند: چنین است که می گویند. پرسیدم: در این صورت معنای آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ» (هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد) چه خواهد بود؟ فرمودند: خداوند در تمام گفته هایش صادق است؛ اما فرزندان قاتلان حسین (ع) به اعمال پدرانشان خشنودند و به آن می بالند و هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در مشرق عالم کشته شود و دیگری در مغرب عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. قائم (عج) پس از قیام، آن فرزندان را که به جنایت پدرانشان خوشنودند، خواهد کشت. 📚 چشمه حکمت رضوی (گزیده عیون اخبار الرضا) ص 240 📚 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ نکند بگوییم ما را با غزه و لبنان و ... چه کار!!! هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در عالم کشته شود و دیگری در عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. .
12.mp3
16.13M
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ هر کی نیومد ضرر کرد ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا! قیامتم ما رو از چشمت نینداز فرمود جلوتر از گریه‌کنام وارد بهشت نمیشم به به چه مدالی به ما میدند ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی قراره در معیت حسین بریم اونا تیرش رو خوردند ما فقط گریه‌اش رو کردیم، مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که وَصَلَ فَاطِمَةَ هم از مادرم صله میگیره هم متصل به مادرم میشه وقتی مهلت گرفت صدای طبل و دهل راه افتاد اومد کنار خیمه داداش دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه اُف بر تو باد روزگار یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ... شمیشرش رو داشت تمیز میکرد یه لحظه متوجه نشد زینب آمده گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش، فرمود آره خواهرم این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند همین امشب گفت لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ! کاش اصلا من به دنیا نمی‌اومدم هنوز که چیزی ندیدی... بعد اینجا سه تا کار کرده، دل حسین رو به هم ریخت خواهر اولین کاری که کرد شروع کرد با سیلی به صورتش زدن دومین کاری که کرد گریبانش رو پاره کرد سومی کاری که کرد دیدند زینب با صورت به زمین خورد الله اکبر ابی‌عبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر، به هوشش آورد، آرومش کرد این مال اول شب بود آخرای شبم اومد دوباره تو خیمه‌ی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي خواهرم چه میکنی فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو، اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه یعنی میخواد بگه من لالایی نمیخوام آب میخوام هان... یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی اولین باری که حسین زبون بچه‌اش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه خواهرم بده این بچه رو دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه، کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_دهم.mp3
3.44M
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان، امشب رو مهلت بگیر من عاشق نمازم، عاشق تلاوت قرآن و دعا و استغفار هستم، همه برگشتند تو خیمه‌هاشون اما زین العابدین فرمود عمه جانم از خیمه اومد بیرون آمد نزد ابی‌عبدلله داداش این اشعاری که الان خوندی این زبان قال کسیه که یقین داره میکشنش فرمود بله خواهرم یه لحظه الان خوابم برد پیغمبر و بابام علی رو دیدم فرمودند حسین بیا، ما منتظر توئیم بیا دلمون برات تنگ شده... فقط همینو اشاره کرد دیگه نگفت فردا منو قطعه قطعه میکنند نگفت فردا زیر سم مرکب میبرند نگفت سرم رو به نیزه میزنند نگفت لباسامو به غارت میبرند فقط گفت آری خواهرم کشته میشم نوشتن تا زینب این رو شنید چنان با سیلی به صورت زد لَطَمَتْ وَجْهَها..فَغُشیَت... نمیدونم چه سرّی بود، تا لطمه زد با صورت خورد زمین از حال رفت وَ خَرَّت مَغشِیَّةً عَلیها جلو چشم ابی‌عبدلله، نمیدونم این خاطره‌ی مادر زنده شد یا نه بلافاصله اومد خواهر رو به هوش آورد به قول ما قربون صدقه‌ی خواهر رفت دست رو قلب زینب گذاشت بلکه بتونه آرومش کنه اما مگه میشه این خواهر رو آروم کرد، گفت داداش تازه فهمیدم مادرم از دنیا رفته، تازه فهمیدم بابام علی رو از دست دادم میخوام بگم حسین جان اینجا هرجور بود تا صبح خواهرت رو آروم کردی کاش فردا شبم بودی و زینبت رو آروم میکردی یا صاحب الزمان شما فرمودی من از اینجا به بعد خون گریه میکنم برا اسارت عمه‌جانم زینب این زینب همون خانمی که وقتی تا ساعتی قبل آمد تا مقتل علی اکبر شما صورت رو صورت علی گذاشته بودی تا صدای نفس نفس‌های خواهرت رو شنیدی بدن جوانت رو رها کردی، نزاشتی یه لحظه هم بین نامحرم بمانه آخ نبودی ببینی از فردا نامحرم دورش حلقه میزنند یا صاحب الزمان وقتی میخواست سوار ناقه بشه سنان میگه عمرسعد به خود من دستور داد گفت همه‌ی لشکر رو ، دور زن و بچه احاطه کنید، میخواد بچه‌ها رو سوار کنه یه نگاه کرد دید هزاران چشم نامحرم داره ناموس حسین رو میبینه یه فریاد حیدری زد، اَما تَستَحیُون مِنَ اللّه وَ رَسولِه.... نانجیبا ما دختر پیغمبریم حالا که چراغ خاموش شد بعضیا راحت‌تر میتونن گریه کنند منم ادامه میدم آخ بمیرم از اینجا دیگه نامحرما هی دور زن وبچه حلقه میزدند یه اشاره کنم شاید دیگه زنده نباشیم، اون روضه‌ی ماه صفر رو بخوانیما تا رسیدن به دروازه‌ی شام... یا صاحب الزمان مرحوم محدث قمی مینویسد پانصد هزار نفر به تماشا آمدند دم دروازه‌ی شام یه نگاه کرد دید سر بریده چشمان رو روی نیزه میبنده گفت یٰا اَخا اُنظُر اِلَینا... تو دیگه چشماتو نبند اونایی که باید چشماشونو ببندند خیره خیره دارن به من نگاه میکنند آی حسین... ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت علی اکبر(ع) شب هشتم محرم(2) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️بی سبب نسیت چنین معرکه بر پا شده است ♦️وسط خیمه ی ما روضه مهیا شده است ♦️دست دشمن چه قَدَر نیزه و تیغ و تیر است ♦️هر کدامش به طریقی به تنت جا شده است ♦️پیرمردی که عصایش به سرت می کوبید ♦️به هوای سر تو از سر جا پا شده است ♦️ساربان هم که طمع کرده به تو خاتم من ♦️ناگهان در وسط معرکه پیدا شده است ♦️هفتمین دفعه که من یا ولدی می گویم ♦️چشم اگر باز کنی قدّ منم تا شده است ♦️از پراکندگی پیکر تو معلوم است ♦️بند بند تو ز سر تا نوک پا وا شده است ♦️مادرت کو که ببیند پسران خود را ♦️همه ی دشت پر از اکبر لیلا شده است ⬅️شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم [دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم] علی جانم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم دنبال علی راه افتاد از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد اما تا علی آمد اجازه داد چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است علی اکبر امام حسین وارد میدان شد مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد اما یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده گفتن برا بعضیا با عجله میومد اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد اما عجب بدنی آخه نوشتن تا او ملعون ضربه رو زد علی خودشو انداخت روی اسب اسب گویا آموزش دیده بود باید علی رو برمی گرداند به خیمه اما خون جلوی چشما اسب رو گرفت مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط لشکر دشمن. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. انشاالله داغ جوان نبینی دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. یکی با شمشیر میزنه...یکی با نیزه میزنه یکی با سنگ میزنه... بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره. روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر علی رو به دامن گرفته..دلش آرام نشد هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها..صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم حسین آرام جانم..حسین روح و روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5845673007816642661.mp3
896.9K
❣﷽❣ 🌸 🍃 🌸 استخاره کردم امشب 🍃 ای صفای قلب زارم ای که یار مه لقایی / یوسف اهل ولایی ثانی روی پیمبر / حیدر کرب و بلایی منم خاک درت ، غلام و نوکرت به قربان تو و ، پدر و مادرت 🌸علی اکبر مدد ای که عشق عالمینی / دلبر و یار حسینی تو عزیز جان لیلا / نور چشم زینبینی فدای تو منم ، گدای تو منم غلام و نوکر ، سرای تو منم 🌸علی اکبر مدد کربلای تو بهشتم / مهر تو عین سرشتم اسم زیبایت علی جان / روی این دلم نوشتم تو جان حیدری ، عزیز مادری شفیع ما همه ، به روز محشری 🌸علی اکبر مدد روی تو شبه پیمبر / اسم تو علی اکبر بین هر چی مه جبینه / روی ماهت کرده محشر گل پیغمبری ، یگانه دلبری به خوبان جهان ، همه تاج سری 🌸علی اکبر مدد تو که کعبه ی صفایی / قبله گاه اولیایی آخرین منجی عالم / کی شود مولا بیایی الا یا مهدیا ، تویی مشکل گشا یگانه منجی و ، طبیب درد ما 🌸ابا صالح بیا (محمد مبشری) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
صدا ۰۲.mp3
1.43M
اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... تو سرو بلند علی منظری تو سر تا به پا مثل پیغمبری ز داغت بود در حرم محشری تویی شبه طاها علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... محاسن گرفتم به دستم علی ز داغ تو از پا نشستم علی ز کف رفتی ای بود و هستم علی پدر مانده تنها علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... چه زیبایی ای یاس پژمرده ام ببین بی تو سر زیر پر برده ام ره خیمه را بی تو گم کرده ام کمک کن پدر را علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... گل یاس بابا چه خوشبو شدی بهارم چه آشفته گیسو شدی گمانم که بشکسته پهلو شدی شدی مثل زهرا علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... نبیند چنین چشم لیلا تو را چسان بنگرم ارباً اربا تو را چو بردارم از خاک صحرا تو را مکش بر زمین پا علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... کشد انتظار تو را مادرم تو را در عبا سوی خیمه برم تو عطشانی و دیدگان ترم شده بر تو سقا علی اکبرم اذان گوی بابا علی اکبرم گل باغ لیلا علی اکبرم... ✍امیررضا فرجوند
20230725_173132-AudioConverter.mp3
933.4K
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت که تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفت تازه جوانم علی روح و روانم علی... گلش مشبک شده از دم تیغ و سَنان گلش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوان گلش به دشت بلا شدست در خون تپان قرار و صبر و شکیب ز جمله دلها گرفت تازه جوانم علی روح و روانم علی... گلش ز تاب عطش یقین که پژمرده بود آب ندادش فلک یقین که افسرده بود مادر افسرده اش ز داغش آزرده بود دشت بلا در بغل آن قد رعنا گرفت تازه جوانم علی روح و روانم علی... گفت نبی و علی غنچه لب باز کن از دل پرحسرتت زمزمه آغاز کن درد جوان مرگیت بر پدر آغاز کن شور و فغان حرم تا به ثریا گرفت تازه جوانم علی روح و روانم علی... ای گل خوش رایحه، مایه درمان من ماتم هجران تو سوخت دل و جان من تا به فلک می رود ناله و افغان من مادر زارت مکان به کوه و صحرا گرفت تازه جوانم علی روح و روانم علی...
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید بگوئید مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... بگویید عمه اش زینب بیاید علی را بر در خیمه رساند خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... علی جان چراغ شام تارم فراقت برده آرام و قرارم نچیدم حجلگاه شادی تو ندیدم من شب دامادی تو جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... امیدم بود تو در هنگام پیری عصای پیری مادر بگیری به امیدی علی اکبر بیاید در غم بر رخ لیلا گشاید جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... منو یاد قد شمشادی تو منو ناکامی و ناشادی تو منو یاد لب خشکیده ی تو منو سوز دل تب دیده ی تو منو اون زخمهای بی حسابت منو اون پیکر در خون خضابت. جوانان بنی هاشم بیایید... علی را بر در خیمه رسانید... ✍ سید حسین عمادی سرخی
روضه روز یازدهم محرم غلامِ حسين آبان ۱۳, ۱۳۹۳ امام حسین علیه السلام, , روز یازدهم (وداع و خروج اسرا از کربلا),  این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین                                 مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین سالها دم از تو و کربلایت می زنم                             گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید                    این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو                         قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل        چون شکست  از داغ تو قدر و بها دارد حسین می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی                    خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین                                     کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان                                    در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند همه زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ، اموات ) . صدا زد : حسینم چرا انگشت و انگشتر نداری                                                چرا عَمّامه بر سر نداری چرا این حنجرت خشک است و بی آب                                  مگر عباس آب آور نداری زبان بگشوده زخم سینه تو                                           مگر ای کشته تو مادر نداری یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند  عمه ام را تازیانه می زنند  ۱.
متن روضه 1 🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است 🔸شام است ولی شام غریبان حسین است شام غریبان حسینه... شب یتیمی بچه های حسینه... شب بی برادری زینبه... امشب مصیبت خیلی سنگینه... امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند... دیگه روضه خون نمیخواهی... زیر لب آروم آروم بگو... وای غریب حسین... وای مظلوم حسین... 🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب 🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است امشب مادرش فاطمه میاد کربلا... 🔸زینب نگهش بر قـد خم‌گشتۀ زهرا 🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه... ناله میزنه... اشک میریزه... میگه وای غریب مادر حسین... وای مظلوم مادر حسین... 🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند 🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند حسین جان... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید... با زینب کبری هم ناله شید... خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب الله اکبر... در نصف روز... جلو چشماش... همه عزيزانش رو سر بریدند... 🔸چه خون شد دل زینب خدا به داد دل زینب برسه... چه حالی داره وقتی میبینه... یه طرف بدن بی سر حسینش... توی گودی قتلگاه... یه طرف دستهای قلم شده عباسش.. کنار شط فرات... یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر... یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا... یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده... خدایا چکار کنه زینب... با اينهمه مصیبت... 🔸چه خون شد دل زینب این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته... هم پرستار امام سجاده... هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه... مجسم کن... هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند... اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن... یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست... وقتی میرفت خیلی تشنه بود... آیا بهش آب دادند یا نه... یکی میگه خانوم جان زینب... عمو جانم عباس کجاست.. یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه... امان... امان... یکی جای تازیانه ها رو نشون میده... یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده... یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب چی کشید زینب... از یک طرف مصیبت برادر... از طرفی هم مصیبت اسارت... امام سجاد فرمودند... شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود... دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند... (رايتها تلک الليله تصلي من جلوس) منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641. زبان حال خانوم زینب کبری است... 🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار آخ... برادر خوبم حسین... 🔸غریبی و اسیری چاره داره 🔸ولی آخر کشد ما را غم یار الا لعنت الله علی القوم الضالمین
❣﷽❣ 🌾 🥀 🥀 🌾 🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات 🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات 🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات 🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات 🍁بر جمله حسینیان والا صلوات 🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات 🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات ▪️امشب که شب شام غریبان حسین است ▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است ▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد ▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است ▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر ▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است ▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری ▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است ▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن ▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است ⬅️شب شام غریبان... آی دلای کربلایی.. امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله... ⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان.... ⬅️زینب پرستار بچه های حسینه... بچه ها رو آروم میکنه... یکی سراغ بابا ازعمه میگیره.. عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه ( عمه چرا بابام از میدان نیومد ) یکی سراغ عمورو از عمه میگیره... عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه... یکی سراغ علی اکبرو می گیره ... یکی سراغ قاسم رو میگیره... آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ... در ناله می زنه ... علی اصغرم کجایی مادر... قربون اون لبای تشنه برم علی جان... علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ... ✨شکسته سنگ غم بال و پرم را ✨بسوزد داغ از پا تا سرم را ✨الهی حرمله طفلت بمیره ✨ که تو کشتی علی اصغرم را (روضه علی اصغر ع) ⬅️نمیدونم امشب کربلا چه خبر بوده.... اما بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،، داغدیده ها را تسلا میدن ... آرومشون میکنند اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن... سکینه رو تازیانه زدن ... بچه ها به بیابونا فرار می کردند... ⬅️ ذکر امشب همین باشه ... با دل زینب هم ناله شو 🔳الهی خواهرت زینب بمیرد 🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد (دشتی) آخ داداش 💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند 💔چرا زان دُر نایابت ندادند 💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند کفن بر جسم صد چاکت نکردند شام غریبان ابی عبدالله ست ... دوست دارم با هم هم ناله شیم... 🖤شام غریبان حسین ( امشب است )3 💔اول درد و مَحَنِ (زینب است)3 🖤طفل یتیمی زِحسین (گم شده)2 💔زینب از این غُصه دلش (خون شده)2 🖤حاجتم این است که تو ای (ساربان)3 💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3 (دشتی یا سینه زنی) 🔘از حرم تا قتلگه 🔘زینب صدا میزد حسین 🔘دست و پا میزد حسین 🔘زینب صدا میزد حسین ▪️یا اَخا روحی فداک ▪️یا اَخا من لی سواک ▪️از عطش در زیر خنجر ▪️دست و پا میزد حسین ▪️زینب صدا میزد حسین... هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن.... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤 :
بسم الله الرحمن الرحيم. یارحمن یا رحیم. اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَناْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ. 🔸ای سید و سالار ما، ای یاور و غمخوار ما 🔸تنها تو هستی یار ما، یا بن الحسن یا بن الحسن 2 یابن الحسن یا بن الحسن 2 🔸تا کی ز یاد جدّ خود، اشک از بصر جاری کنی تا کی به یاد عمه ات، از سوز دل زاری کنی 🔸در بین ما باشی ولی، تنها عزاداری کنی 🔸باشد فدایت جان من یابن الحسن یا بن الحسن 2 اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. -