eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Sh 09 Moharam 1402 Taheri [Mohjat_Net] (6).mp3
1.08M
باز بارون اشکه وای از اون چشمی که از غمت بدون اشکه همه ی خاطره های خوب زندگیم از میدون مشکه تو روضه ها شنیدم این غصه رو صدبار اکبر ناظم وسط دسته ی بازار با سوز دل گفت به عباسِ علمدار از من نوکری میاد و از تو مرده زنده کردن آسمونا باید که دور ماه بنی هاشم بگردن سقای دشت کربلا ابالفضل دستش شده از تن جدا ابالفضل **** تو حبل المتینی با یه نیم نگاهتم سلمان آفرینی یادتم هر روز مخصوصاً شنبه هایِ ام البنینی سلامِ ما به دست و مشک و علم تو رسمه برن زائرا اول حرم تو برات کرب و بلا و کرم تو یاد شمع و سقاخونم دیوونت از اون قدیمم منم شبیه آذری ها عاشق شعر حاج سلیمم ای منی آواره گویان ابالفضل گلمیشم امدادی اویان ابالفضل 1402
. 🩸مصیبت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... | وقتی‌که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟! راوی گوید: 📋 ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ ▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد. 🥀 زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد: 📋 سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ ▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر می‌کنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟ 🥀 به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند. پس زینب کبری و أم کلثوم سلام‌الله‌علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند. همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها کسی نماند. 🥀 در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمی‌توانست سوار شود. پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود: ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو. 🥀 امام سجاد علیهالسلام فرمود: عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید. حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند، لذا برگشت تا سوار بر محمل شود. 📋 فَالْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود: آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... 📋 فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ ▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود می‌لرزید.پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو! پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام‌ سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد. 📋 فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ ▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد. زين العابدين عليه السلام فریاد می‌زد؛ وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه 🥀 زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه می‌کرد و به شمر می‌فرمود: وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید. 🥀 پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد. راوی گوید: من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟ گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود. پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه‌السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند. 📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰ .
. علیهاالسلام بر روی محملی که به منبر شبیه بود سرداد خطبه‌ای که به خنجر شبیه بود یک سو سپاه کوفه و یک سو سپاه شام تنهایی‌اش چقدر به حیدر شبیه بود یک زن که در محاصرۀ تازیانه‌ها از حق که نگذریم، به مادر شبیه بود.. سردار بود و پشت سرش بی‌شمار سر آن کاروان نیزه به لشکر شبیه بود گفت از حسین و سنگ‌دلان هم به سر زدند حال و هوای کوفه به محشر شبیه بود اندوه خواهرانگی‌اش را کسی ندید از بس که غیرتش به برادر شبیه بود.. قصه به سر شد و دلم آرام شد، ولی حالم به روضۀ شب آخر شبیه بود ✍ .
. بیا و درد دلم را دوباره درمان کن! مسیرسخت مرا بانگاه آسان کن! صدای زخمی خودرا به گوش من برسان «مرا ز نیزه به یک یا اُخیّه مهمان کن»! دلم گرفته برادر، برای خواهر خویش... بیا و باز تلاوت کلام قرآن کن! اگرچه سنگ زنندت بخوان ودشمن را زمعجزات نفس های خودپشیمان کن! هلال یک شبۀ من،که گفته رویت را به پشت دراین شام تار پنهان کن! به اشک چشم یتیمان کسی نظر نکند گهی نگاه زنیزه به اشک طفلان کن! تمام دور وبَرم پُرشده زنامحرم نگاه تُند براین اهل نامسلمان کن! حدیث غُربت مارا همیشه می خواند حسین من به«وفایی» نگاه احسان کن! ✍ .
ورود سرهای نورانی به بازار کوفه 🌺 ابن زیاد دستور داده بود سر امام حسین× را جلوی دروازه کوفه بر نیزه بزنند و به همین علت مردم زیادی بر در دروازه‌ی کوفه اجتماع کرده بودند. و چون ما به همراه سرها به کوفه نزدیک شدیم سر امام حسین× را به استقبال لشکر عمر سعد فرستاد. سر پدرم را ملحق به سرهای شهداء که در دست عمر سعد بود کردند و به شهر بردند. در بازار کوفه ما را حرکت دادند تا به محل پرجمعیتی رسیدیم که مردم زیادی منتظر ما بودند و برای تماشای ما ایستاده بودند. عده ای اشک ریاکارانه می‌ریختند. عمه ام چون آنها را دید مانند جدم علی آنان را خطاب قرار داد: ساکت شوید. همه ساکت شدند. من باورم نمی‌شد. عمه ام اینقدر جذبه داشته باشد. حتی زنگ شترها که صدای بلندی داشت ناگهان بی حرکت شد. عمه ام ما را معرفی کرد که ما بچه‌های پیغمبر| هستیم و آنها که مدعی مسلمانی هستند با فرزندان پیامبرشان چه کردند. عمه ام گفت: شما پاره‌ی جگر رسول خدا| «حسین×» را در کربلاء پاره پاره کردید. در قیامت چه جوابی خواهید داشت؟! مردم کم کم به هم نگاه می‌کردند. بعضی ......... کتاب مذبوح فرات صفحه 715؛ محمد حسین تابع منش 🌺 السلام علیک یاابا عبدالله
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی رضا شیخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار و چهارصد و چهل ساله که میکنی روز و شب ناله هزار و چهارصد و چهل ساله که مادرت گوشه‌ی گوداله السلامُ علیٰ ذبیح العطشان السلام علی قتیل العریان شاه دور از وطن مظلوم حسین جان صباحاً مساءً برات گریه میکنم برا تشنگی لبات گریه میکنم برا اشکای بچه هات گریه میکنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم سیاهی شده رنگ عشق سردر هر خونه زدن پرچم انگاری اومده بازم از راه ماه عزای اشرف آدم دید چشام محرم و الحمدالله باز دیدم این علم و الحمدالله باز کشوندی دلم و الحمدالله من هر سال تو هیئت برات سینه میزنم بگیرم تا قیمت برات سینه میزنم تا روز قیامت برات سینه میزنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از اون راهی که اومدی برگرد تا که نبینی غصه ها و درد تنها گذاشتن مسلم و آقا شد همه موقع یک شبه نامرد اینا واسه سرت نقشه کشیدن واسه انگشترت نقشه کشیدن واسه‌ی اکبرت نقشه کشیدن تو رو جون مسلم میای زینب و نیار میگه خون مسلم میای زینب و نیار پشیمونه مسلم میای زینب و نیار یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی سال ۱۴۰۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو آسمون عشق تو ماه کاملی ای پهلوون عشق علیِ در علی ابوالعجائبی ابوالغرائبی ابوالخصائلی ابوالفضائلی ای هست حسین ای سرمست حسین دستت همه عمر بوده تو دست حسین بدر البدوری یا ابالفضل شیر غیوری یا ابالفضل نور علی نور یا ابالفضل طهر و طهوری یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجب حکایتی عجب سعادتی عجب لیاقتی عجب عبادتی تو کاشف الکروب تو فارس الحروب عجب شجاعتی عجب شهادتی ای یار حسین ای کرار حسین سرباز سر افزارِ بیدار حسین صاحب لوایی یا ابالفضل آب بقایی یا ابالفضل باب الحوائج یا ابالفضل مشکل گشایی یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین امید ای آخرین امید کی مثل تو دلیر کی مثل تو رشید به اوصیا وزیر به انبیا مرید یا ایها القمر یا ایها الشهید ای باب الحسین ای محراب الحسین ای واسطه ی خیرِ اصحاب حسین ای جان جانان یا ابالفضل ای روح و ریحان یا ابالفضل ای سلب ایمان یا ابالفضل جانم قوربان یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
ابد من زیر دین مادرت هستم حسین _امام حسین ▪️ ▪️ ▪️ ◾️▪️▪️▪️▪️▪️ تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 😭😭😭 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shabe 05 Moharam 91 - Mogaddam 3 (BeynilHarameyn) - [Rasekhoon.Net].mp3
7.06M
عمه راضی نشو آروم بگیرم... جواد مقدم عمه راضی نشو آروم بمونم نگو خیمه بمون،من نمی تونم ته گودال قتلگاه نگاه کن قاتل افتاد به جون عمو جونم دیدی آخرش، عمه ریختن رو سرش عمه پیش مادرش عمه وای وای وای پاشید پیکرش عمه،اما بد ترش عمه وای از حنجرش عمه ،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] (مارو تویه دل کویر آوردن این همه نیزه و شمشیر آوردن) چقدر جمعیت دور یه گودال عمو جونم رو تنها گیر آوردن شاه بی سپاه،ای وای چکمه ی سیاه،ای وای خنجر و نگاه ای وای وای وای وای بعد از قتلگاه ای وای میفتن به راه ای وای سمت خیمه گاه ای وای،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] دورتا دورم همه نیزه به دستن با لگد استخوون ها مو شکستن خیلی سخته برام زنده بمونم ببینم دستای عمه مو بستن به دستت طنا ب ای داد،محمل بی رکا ب ای داد گریه ی ربا ب ای داد،وای وای وای می کشم عذاب ای داد،شامو اضطراب ای داد مجلس شراب ای داد،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] امان از دل زینب💔 😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 6⃣5⃣متن کلیپ : «حضرت فاطمه(سلام الله علیها) وقتی میان در و دیوار قرار گرفت صدا زد : یا مهدی(ع)» 🎤حاج ✍ : این سخن تنها در کتاب «الغدیر» مرحوم علامه امینی آمده است که ایشان در اشاره به این سخن، به هیچ منبعی استناد نکرده است، حالا این گفته می‌ تواند به عنوان زبان حالی از خود ایشان، مطرح شده باشد. و شاید ایشان این سخن را در منبعی دیده که در اختیار خود داشته، ولی مصدر آن را ذکر نکرده است و در منابع معتبر، ذکری از آن، به میان نیامده است. به هر حال، این سخن غیر از کتاب الغدیر در جایی دیگر نقل نشده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 7⃣5⃣متن کلیپ : «بچه نگاه می کرد به عمه جلو پاشو نمیدید میخورد زمین! تا رقیه می دید عمه داره میوفته، برمیگشت عمه رو نگه میداشت. تو نیوفتیا! جلو اینا تو نیوفیا! تو آبروی مایی! من اگه بیوفتم بچم! تو زینبی! زانو نزنیا! برا عباس بد میشه..» 🎤 ‌✍ : در روایتی امام حسین(علیه السلام) قبل از شهادت به زینب کبری(س) فرمود؛ «لاَ تَقُولُوا بِاَلْسِنَتِكُمْ مَا يَنْقُصُ عَنْ قَدْرِكُمْ» چيزى كه از ارزشتان بكاهد، بر زبان جارى نكنيد.(۱) حضرت زینب(س) هم در مجلس ابن زیاد در کوفه و هم در مجلس یزید در شام، این دستور برادر را به بهترین شکل عملی کرد. حال؛ در مورد شدت مصائبی که در کربلا برای حضرت زینب(س) رخ داد، یک امر غیر قابل انکار هست ولی انصاف نیست که شدت مصائب رو اینچنین شرح داده بشه! یعنی باید رقیه(س) به زینب کبری(س) بگه که یه وقت زانو نزنیا!! یه وقت نیوفیا! برای عباس(ع) بد میشه؟!! طبق نقلی از فاطمه(س) دختر امام حسین(ع) که میگوید : ما بعد از واقعه عاشورا به زینب کبری(س) پناه می بردیم.(۲) 📚منابع : ۱)جلاءالعيون علامه مجلسی، ج۲، ص۲۰۵ ۲)سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 8⃣5⃣متن کلیپ : به زبان آذری در قالب یک بیت شعر، به ماجرای «ام حبیبه» اشاره دارد و میگه؛ «کار روزگار به جایی رسیده که ام حبیبه برای من صدقه می آورد! کنیز رو ببین! کار ما رو ببین! روزگار رو ببین! من رو ببین!» 🎤 ‌✍ : پیشتر در مورد جعلی بودن ماجرای «ام حبیبه» مطالبی گفته شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 0⃣6⃣متن کلیپ : «همان مطلب جعلی از در پست قبلی درباره سیاهی زدن امام رضا(علیه السلام) را این مدّاح تحریف کرده، و به شکل دیگری به حضرت(عليه السلام) نسبت می‌ دهد!» 🎤 ✍ : ملاحظه می کنید که به همین راحتی جریان جعل و تحریف در حال پیشرفت است. شاهد ‌اوج اباحه گری و مماشات با برخی از منبریان و مادحینی هستیم که به راحتی می توانند یک نقل بی اساس و جعلی را در جلسات خود دهان به دهان بچرخانند تا به گونه ای که از مسلمات تاریخ شود. می توان گفت که گاهی این جعلیات مقصر مستمعین آن جلسات نیز هست که در آنجا نشسته اند و همه این حرفها رو بی چون و چرا می پذیرند و سند اینها را از شخص مداح نمی پرسند، که این بی تفاوتی باعث می شود که شخص روضه خوان، جرات بیان مجدد آن را در جلسه ای دیگر را داشته باشد و هر چه به درازا می کشد این قصه شاخ و برگ بیشتری به خود می گیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 1⃣6⃣متن کلیپ : «هلال میگه؛ رفتم یه ظرف آب آوردم، اما یه وقت دیدم شمر از گودال بیرون میاد، یه چیزی تو دومن عربیش گرفته، قطرات خون داره می ریزه. هلال میخوای چه کنی؟ گفتم برا پسر فاطمه آب آوردم. گفت؛ برگرد من با دم خنجر سیرابش کردم. گفتم؛ نانجیب تو که کارتو کردی، چرا بدنت می لرزه؟ هلال، همین که روی سینه نشستم دیدم صدای ناله ی یه خانمی میاد، هی دور گودال می چرخه.» 🎤 ‌✍در منابع معتبر از چنین نقلی ذکری به میان نیامده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️🎙⚠️ 2⃣6⃣متن کلیپ : «ماجرای زجر و دختر سه ساله امام حسین(علیه السلام)» 🎤 ‌✍ : این داستان هم از جمله داستانهای ساختگی برای واقعه کربلاست. در حالی که در هیچ یک از مقاتل متقدم و معتبر ذکری از این داستان به میان نیامده است. طبق تاریخ دو نفر در واقعه کربلا با نام «زجر» موجود بوده اند : ۱)زجر [زحر] بن بدر نخعی : کسی که بنابر نقل برخی مقاتل، قاتل ابوبکر بن علی(ع) بود.(۱) و در همان روز عاشورا توسط «عمرالاطرف» به هلاکت رسید.(۲) ۲)زجر [زحر] بن قیس جُعفی کوفی : او در واقعه کربلا رئیس پاسبانان کوفه بود و پس از واقعه، سرهای شهدا را به همراه اسیران کربلا از کوفه به شام نزد یزید بن معاویه برد و گزارش واقعه کربلا را به یزید داد.(۳) در هیچ یک از اخبار نوشته شده درباره زجر مطلبی درباب این ماجرا نیامده است، مگر در برخی از مقاتل ضعیف و متاخر که از نظر محققین فاقد اعتبار و استناد است.(۴) 📚منابع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۳ ۲)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۱۲ ۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، صص۱۷_۲۱۲ ۴)ناسخ التواریخ میرزا سپهر، ج۲، ۵۳۱/ معالی السبطین مازندرانی، ج۲، ص۱۳۵