eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1.18M
شور زبانحال مولا امیر المومنین علیه سلام با خانم حضرت زهرا سلام الله علیها زهرا بیا کنار آتیش گرفته در میسوزی همسرم(میشی بی بالو پر)3 در داره وا میشه محسن فدا میشه حق رسالت (بابات ادا میشه)3 اینا رحمی ندارن یا زهرا الان هجوم میارن یا زهرا یا زهرا یا زهرا یازهرا یازهرا دیدی که در شکست ثانی رزل و پست آنقدر زده تو را (خون میچکد زدست)3 کورن حرامیان کوثر من ببین (قران من تو را آخر زدن زمین)3 میان آتش و دود یا زهرا نکردی حیدرت رو تو رها یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا تنها سپاه من پشت و پناه من در اوج بی کسی (ای تکیگاه من)3 نمیشه باورم مونس و همدمم رو میگیری ازم (انگار نامحرمم)3 به جای هر دو دستم یا زهرا کاش بسته بود دو چشمم یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا شعر و سبک از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی
1.29M
خبر دارم که نامرد بی هوا زد تورا به پیش چشم مجتبی زد خبر دارم که با صورت به دیوار چنان خوردی که چشمت شده خونبار خبر دارم چنان زد وحشیانه تو گم کردی عزیزم راه خانه خبر دارم که تورا دوره کردند قباله پیش چشمت پاره کردند خبر دارم حسن دلواپست شد بمیرم یک تنه فریاد رست شد خبر دارم به غرورش برخورد هزاران بار حسن زدنده شد و مرد خبر دارم حسن با تو زمین خورد ولی شکر خدا بودو تورو برد خبر دارم چرا گفتی شبانه تورا غسلت دهم میان خانه خبر دارم نمی خواهی بدانم چه آمد بر سر یار جوانم خبر دارم نمی خواهی ببینه دو چشمان علی آن زخم سینه خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را تشیع کنم من مخفیانه خبر دارم که دلگیری از این شهر جفا کردن همه بعد پیمبر خبر دارم چرا گفتی شبانه تو را خاکت کنم من بی بهانه خبر دارم غریب این زمانه تو می خواهی که باشی بی نشانه خبر دارم چرا بازو شکسته غم عالم روی لبهات نشسته خبر دارم که حتی دم رفتن نرفته یاد تو دستامو بستن سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی
صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا این روزها در سینه هر دل بیقرار است دنیا تجلی گاه داغی آشکار است این روزها جان علی با غم عجین است آغاز فصلی تلخ بر اهل زمین است  آنان که بر نام علی سوگند خوردند بعد از نبی میثاق را از یاد بردند ای کاش روح عشق بی رونق نمیشد بعد از نبی ای کاش حق ناحق نمیشد این روز ها که تیغ های فتنه تیز است باری مرور خطبه ی زهرا فریضه است در خطبه ی خود فاطمه دارد صراحت بر گوش امت کرد قرآن‌ را قرائت فریاد زد تا مسلمین بیدار باشند شیطان ولی میخواست اهل نار باشند دعوای زهرا بر سر باغ فدک نیست از مصطفی آن باغ تنها "ما تَرَک" نیست باید مسیر خویش را از سر بگیریم این خطبه را بایست جدی تر بگیریم او گفت اعجاز پیمبر را بخوانید تا اینچنین حیران و سرگردان نمانید بعد از نبی دور از کلام الله ماندید این شد که وقت امتحان گمراه ماندید "قرآن" تمام حرف زهرای بتول است "قرآن" که خود بالاترین ارث رسول است افسوس ثِقلَین رسالت بر زمین ماند حق کتاب الله و عترت بر زمین ماند در خانه ی دخت نبی غوغاست یارب در عرش داغ تازه ای برپاست یارب از کینه ی دیرینه آن در را شکستند نامرد ها پهلوی مادر را شکستند قرآن نبیند کوثرش آتش گرفته جبریل هم بال و پرش آتش گرفته بعد از تو حیدر کار با دنیا ندارد قلبش برای رنج دیگر جا ندارد بعد از تو درد و داغ با مولا قرین است یعنی علی تنها ترین مرد زمین است حتی در و دیوار مولا را خجل کرد با چاه های کوفه حیدر دردِ دل کرد بعد از تو قلب عرش غرق اضطراب است جان بشر دور از ولایت مست خواب است آخر چرا چشمان عالَم کور مانده ؟ قرآن پیغمبر چرا مهجور مانده ؟ صف بسته دشمن در مقابل باز امروز جنگ است بین حق و باطل باز امروز امروز هم این داغ، جانسوز است آری درد من و تو درد دیروز است آری تکرار آن تاریخ از این امت نشاید ما را مبادا سیلی دیگر بیاید این روزها که روزهای واپسین است تنها شفا در دست قرآن مبین است روی زمین مانده است حالا حرف زهرا ای کاش تا زود است برخیزیم از جا ای کاش تا زود است تبیین را بفهمیم آیینه ی این دین و آیین را بفهمیم قرآن و عترت را اگر همراه باشیم در لشگر ابن رسول الله باشیم دنیا اگرچه سرد و تاریک است امروز دیدار با خورشید نزدیک است امروز می آید آن مردی که پرچم را بگیرد فرزند زهرا دست عالَم را بگیرد سیدمحمدصادق آتشی
ای بهار علی.mp3
1.65M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها آه/ای بهار علی/ بی قرار علی بوده ای تو تنها/ طرفدار علی از غمت رزقم ناله و آه است بعد از تو زهرا، روزم سیاه است بی تو بی پناهم فاطمه فاطمه تنها تکیه گاهم فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه... آه/نور دو دیده ام/یار شهیده ام من هم مانند تو/ قامت خمیده ام واویلا از آن ظلمِ تحمیلی به راه اسلام خوردی تو سیلی یاس کبود من فاطمه فاطمه بود و نبود من فاطمه فاطمه فاطمه یا فاطمه... آه/ای عزیز دلم/ داغت شد قاتلم به خدا فاطمه/ از رویت خِجلم اهل دو عالَم عزادارت شد پیش چَشمم بر تو جسارت شد نمازت نشسته فاطمه یا فاطمه ای پهلو شکسته فاطمه یا فاطمه فاطمه فاطمه... آه/ مدینه شروعِ/ غربت و بلا شد شروعِ روضه ی/ سخت کربلا شد مدینه ستم ها از جفا شد کربلا سر ها از تن جدا شد قامتِ خمیده واویلا واویلا سرهای بریده واویلا واویلا واویلا واویلتا... ✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️تک مدحی حضرت زهرا سلام الله علیها▪️ ▪️بنداول▪️ بر‌ مهر فاطمه تا تکیه دارم از هول روز حشر باکی ندارم سر بر آرم اگر با اذن حضرت داور فاطمه بنشسته بر اریکه ی محشر رسم به رسم محبت به محضر مادر برد مرا به بهشت از محبت حیدر سائل نظر مادر ساداتم زیر بال و پر مادر ساداتم ▪️️بند دوم️▪️ زهرا اگر نبود آیین نداشتیم ما مرتضی علی در دین نداشتیم راه و رسمش عوض کرد راه و رسم جهان را او معلم عشق است جمله متقیان را زنی که شکل جهادش شبیه مردان بود میان کوچه جهادش جهاد با جان بود یک تنه همه جا یاور حیدر بود فاطمه همه لشگر حیدر بود محسن طالبی پور
1733312499446_-2147483648_-210206.ogg
5.63M
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ◾️😭بند اول گرمیه جان علی،یاره جوان علی پر زدی و رفته ای،از آشیان علی از داغ تو پیر شدم،دگر زمین گیر شدم رفتی و با رفتنت ، از زندگی سیر شدم افتاده بر هستیم شرر کابوس شبهامه میخ در تنها شدم ، از بعد تو،بیقرارم حالا باید روی خاکت سر گذارم ▫️واویلتا▫️ ⬛️😭بند دوم ای تار و پود علی،بود و نبود علی پیش پدر میروی، یاس کبود علی دارو نداره علی ، صبر و قرار علی ببین خزان کرده ای،فصل بهار علی آتش زدن به کاشانه ام سوزاندن بانوی خانه ام مغیره ی نامرد میگفت حرفه‌ای بد همسرم را وحشیانه لگد میزد ▫️واویلتا▫️ ⬛️😭بند سوم کی رود از خاطرم،غسل تو و کفنت غرق به خونابه شد،مقابلم پیرهنت تا که رسید دست من،به استخوان جدا سوختم از غصه و، ناله زدم ای خدا بشکند دستانت بی حیا کُشتی غنچه و گل مرا قاتلم شد،ای فاطمه،روی نیلی خجل شدم،بادیدن،جای سیلی ▫️واویلتا▫️ ✏️
بسم الله الرحمن الرحیم اُمید خاک و خورشید تا ابر و باد زهراست حاجاتِ هیچ ما و   لطفِ زیاد زهراست تنها نه دست ما را پُر کرده است امروز چشم امید ما در روزِ معاد زهراست ما همچو برگ ریزان  چون ابرها گریزان آورد آنکه ما را  در اتحاد زهراست ارث از مکارمِ او  برده است هر امامی آری کریم زهرا  آری جواد زهراست آن‌کس که وقت فتنه  بازیِ خصم روکرد آن‌کس که فرصتی بر  دشمن نداد زهراست در زیرِ چادرِ او  حرف از شکست، هیهات بی او تنفسِ ما یک دم مباد، زهراست! وقت مصاف مولا می‌رفت با دل قرص می‌دید آنکه پشتش می‌ایستاد زهراست ای شهرِ سرد و سنگی بی مهری و دو رنگی آنکه تو را درآورد از انجماد زهراست ما را یتیم کرده آن کس که زد به رویش یک عمر گریه زهرا  یک عمر دادِ زهراست هیزم به روی هیزم  تا دید گفت مقداد اینکه به پشت در هست ای قومِ‌عاد  زهراست گردیده بود قنفذ  همدست با مغیره آنکه میان این دو  در خون فتاد زهراست (حسن لطفی ۴۰۳/۰۹/۱۴)
خزان زود رس بیمار من که دیده گهربار می کنی اشکی نثار گلشن ایثار می کنی از یک خزان زود رسی گلشن مرا با این نسیم درد خبردار می کنی می خوانی از نگاه علی راز سینه را هرگه نظر به دفتر اسرار می کنی دارم به دوش بار گرانی ولی مرا بایک نگاه گرم سبکبار می کنی سرتا به پای دردی و لبخند می زنی برمن تو مهر خویشتن اظهار می کنی ای همدم و امید و مسیحادم علی بیماری و طبابت بیمار می کنی گل کس ندیده ،تکیه به دیوار غم دهد ای گل چرا تو تکیه به دیوار می کنی ای چلچراغ زندگیم گر شوی خموش روز مرا ز غصه شب تار می کنی زین شرح سینه سوز«وفایی» دگرمگو دل را به داغ و درد گرفتار می کنی
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم 🖤🖤🖤 سخت است روح خانه ات بیمار باشد غم های عالم بر دلت آوار باشد سخت است با دستان بسته پیش چشمت ریحانه ات بین در و دیوار باشد آتش بسوزاند پر پروانه ات را نیلوفر باغ نبی تب دار باشد ایکاش امشب وقت بر گشتن به خانه زهرا کنار فضه گرم کار باشد ایکاش جای آرزوی مرگ امشب روی لبش الجار ثم الدار باشد امشب نمازش را بخواند ایستاده حتی خدا همپای او بیدار باشد آرامش این شهر در دست قنوت اوست نفرین نباید پاسخ مسمار باشد افسوس تقدیر علی تنها شدن بود باید پس از این گریه در تکرار باشد وقتی کسی هم صحبت یک آسمان نیست یک چاه باید محرم اسرار باشد
بیمارت ای علی‌جان، جز نیمه‌جان ندارد میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد غم چون نسیم پاییز برگ و بر مرا ریخت این لالۀ بهاران غیر از خزان ندارد... خواهم که اشک غربت از چهره‌ات بگیرم شرمنده‌ام که دیگر دستم توان ندارد بگذار کس نداند در پشتِ در چه بگذشت من لب نمی‌گشایم، محسن زبان ندارد هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد شهری که در امان‌اند حتی یهود در آن در بین خانۀ خود، زهرا امان ندارد!... ✍
ميون همه دلها، امون از دل زينب میون همه دلها ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم کوچه و سیلی ، غم صورت نیلی غم یاس خزونی ، غم قد کمونی غم غربت حاکی ، غم چادر خاکی شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب غم فرق شکسته ، غم حیدر خسته غم تشت پر از خون ، غم صورت گلگون شده قاتل زینب ، امون از دل زینب غم دست بریده ، غم فرق دریده غم شبه پیمبر ، غم غربت اکبر غم محسن دیگر ، غم غربت اصغر غم نیزه سواری ، غم ضربه و قاری غم ناقه سواری ، غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام ، غم و محنت و ناله غم و محنت و ناله ، غم مرگ سه ساله شده قاتل زینب ، امون از دل زینب میون همه دلها ، امون از دل زینب ميون همه دلها، امون از دل زينب غم كوچه و سيلى، غم صورت نيلى، غم قدكمونى، غم ياس خزونى شده قاتل زينب غم غربت خاكى، غم چادر خاكى، غم غسل شبانه، غم بازوشانه شده قاتل زينب غم ‏حيدر خسته، غم فرق شكسته، غم‏ سينه گلگون، غم‏ تشت پراز خون شده قاتل زينب غم شبه پيمبر، موى خونى اكبر، غم محسن ديگر، غم غربت اصغر شده قاتل زينب غم دست بريده، غم فرق دريد، غم قد خميده، غم رأس بريده شده قاتل زينب غم موى پريشان، غم پيكر عريان، غم نا له و زارى، غم ناقه سوارى شده قاتل زينب غم طعنه و دشنام، غم‏سنگ لب‏بام، غم محنت و ناله، غم مرگ سه‏ ساله
. 🏴 🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️ بین گلای لاله امشب سخن از یک گلی به نام شهید قنبریه اون که به عشق اولیا مخدره عصاشو ول کرده و رفته سوریه امشبو صحبتی از شهیدی میکنم که ذکر خیرش همه جا پیچیده یه عمره دیده بانه پس یقینا اون چیزاییو دیده کسی ندیده صدای استغاثه زینب رو تاشیند با پای مجروحش تا پای این حرم دوید توی دفاع مقدس جامونده بود ولی خداروشکر که آخرش به آرزوش رسید ما همه میریم شهدا هستن قرآنمون میگه شهید زنده است ▪️▪️▪️ تموم افتخارشون پلاک بود درگیر پست ودرجه نبودند انگاری از دلای خیلی آدما معرفت ومحبتو ربودن اونا که طعنه می زنن تو این راه هستن همش دنبال حرف بی خود بدونن اینا شهدا نبودن روضه هامونم درگوشی می شد یکی با اینکه جانبازه ولی بازم میره و انتقام حرم زینبو میگیره خوشا به حال اونیکه دم دمای آخرش رو پای مادرش بی بی فاطمه میمیره ما همه میریم شهدا هستن قرآنمون میگه شهید زنده است ▪️▪️▪️ به جای اون پیکرای جامونده اومدی تا مرهم دلها باشی جونتو داده یاد اون روزها تو هم عزیز دل هرا باشی شهادتت رو اربعین گرفتی تا واسه زینب جونتو بذاری اینقدره که همش معذب بودی حتی سه چار تا عکس خوب نداری سرداریت روگرفتی از خدا مبارکه الان تو سفره بی بی زهرا تو مهمونی محاله اسم تو بیاد سر نزنی بهم یقینا این شعرو شماهم داری میخونی ما همه میریم شهدا هستن قرآنمون میگه شهید زنده است 👇
Mirdamad-KeshtiSabr.mp3
620.1K
نوحه کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی مگه نامحرمت شدم مگه نامحرمت شدم از منم رو گرفتی از منم رو گرفتی بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه الهی بعد فاطمه الهی بعد فاطمه علی زنده نمونه علی زنده نمونه بشینه بالا قبر تو شبا قرآن بخونه شبا قرآن بخونه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه هرکس که بی زهرا میشه حال روزش همینه حال روزش همینه
کشتی پهلو گرفته از علی هم رو گرفته کار دنیا رو میبینی شوهرت دست بر زانو گرفته چجوری خون رو دیوار و درو پاک کنم تو خودت بگو چطوری تنت و خاک کنم با گلاب دیده هام قبرتو نمناک کنم علی بمیره هرچی یادم بره غسل تنتو یادم نمیره یاد ناله هات می افتم بخدا گریم میگیره علی بمیره فضه نگا گن همه جای بدنش کبود شده زخمشو وا کن کمکم کن حسینین رو ازتنش بیا جدا کن فضه نگاه کن عشق علی خداحافظ رفتی و تنهام گذاشتی درد رو دردام گذاشتی جون من زهرا حلال کن پیش من اگه امنیت نداشتی لکه های خون رو پیراهنت کشت منو تو دل شب گریه های حسنت کشت منو خواب میدید که باز دوباره زدنت کشت منو غمم زیاده هیچکسی بهم نگفت حتی یه تسلیت ساده این عذابم میده بیشتر از همه مغیره شاده واسه فدک خورد جلوچشم همه توی کوچه ها زنم کتک خورد اونی زد که سر سفره علی نون نمک خورد
. فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد کفن بر تن تنها یاورم شد شرح بلای او را ، شنیده بودم دیدم کبودی رویش را ، ندیده بودم دیدم یا فاطمه یازهرا  یافاطمه یازهرا ای گل از خانه ام چه زود رفتی یاس بودی ولی کبود رفتی تا به ابد علی خجل ، از این امانت داری ست هنوز از پهلوی تو ، خون تازه جاری ست یا فاطمه یا زهرا  یافاطمه یازهرا غسل و کفن و دفن شبانه تو رسد ارث به طفل دردانه تو زینب تو می بیند ، دوباره داغ لاله را نیمه شب غسل دهد ، زهرای سه ساله را یا فاطمه یازهرا یافاطمه یازهرا .👇
👆. 👈 خداحافظ ای صفای مدینه خداحافظ ای گل بی قرینه خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ نور دیده حیدر خداحافظ غم رسیده حیدر ز داغ تو خون شده دل زینب نگر بر قد خمیده حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ نور چشم پیمبر که بودی عمری تو یاور حیدر چه سازم بی تو امید دو عالم به حال من فاطمه جان تو بنگر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ همنشین ولایت خداحافظ کوه صبر و شهامت منم شرمنده ز روی تو زهرا که کردی حمایت زجان امامت خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای فدایی مکتب که روز تو شد از ستم ها چنان شب بدون تو خانه بیت الحزن شد بسوزاند ،داغ تو سینه زینب خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای پرستوی خسته خداحافظ یار پهلو شکسته کجا رفتی ای صفای دل من علی بی تو در غم تو نشسته خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ یار خوب و حبیبم به درد من بوده ای تو طبیبم کجا رفتی ای ضیاء دو عینم که بی تو کم شد توان و شکیبم خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر حسن گریداز برای تو زهرا حسین نالددر عزای تو زهرا کنار قبرت غمینم و گریان مگر گردم جان فدای تو زهرا خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر .
میرزای محمدی - رنگ پاییز به دیوار بهاری افتاد.mp3
10.96M
سلام_الله_علیها ✍ استاد 🎤 رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد بر درِ خانه‌ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادن او، ایل و تباری افتاد آنقدر ضربه‌ی پا خورد به در،تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا او کنارِ در و در نیز کناری افتاد بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد خواست تا زود خودش را برساند به علی سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد آنقدَر فاطمه از دست علی بوسه گرفت بعد از آن روز دگر رفت و کناری افتاد.
1 Haftegi Fatemieh Dovom 1403 Shokri [Mohjat_Net] (1).mp3
2.77M
🎤 آه ای تابوت کی خبر داشت یه روز به تو بیفته کارم بانوی عالمو به دست تو میسپارم آه ای تابوت آه ای تابوت وقت تشییع مراقب تن زهرا باش نزاری تازه شه دوباره دور زخماش آه ای تابوت تو وفا کن آخه در وفا نکرد وقتی دید علی شده تنها تو وفا کن آخه در وفا نکرد کنده شد با یک لگد از جا تو وفا کن آخه در وفا نکرد چی گذشت به پهلوی زهرا آه غرور یه مردو شکوندن همسرش رو تو کوچه کشوندن خونمونو تو آتیش سوزوندن آه بمیرم بمیرم بمیرم **** آه ای تابوت چند روز پیش که اسم تو اومد تو خونه بی بی لبخند زد و دیدم علی گریونه آه ای تابوت آه ای تابوت تو نبودی ببینی پشت در غوغا بود اونکه له شد تو کوچه چادر زهرا بود آه ای تابوت تو وفا کن مسمار که وفا نکرد گُر گرفت تو هُرم آتیشا تو وفا کن مسمار که وفا نکرد فضه میدونه چی شد اونجا تو وفا کن مسمار که وفا نکرد چی گذشت به محسنِ زهرا پا به ما سخته رو خاک بشینی خوب شد اون روز نبودی ببینی یادمه گفت که فضه خذینی آه بمیرم بمیرم بمیرم **** آه ای تابوت تو کمک حال ما هستی میون غمها مثل امروز به دادمون برش عاشورا آه ای تابوت آه ای تابوت به تو میخوام بگم سفارش آخر رو تو باید جمع کنی جسم علی اکبر رو آه ای تابوت تو نمیای اما یک عبا میاد تا کمک حال حسین باشه تو نمیای اما یک عبا میاد نزاره که دستِ تنها شه تو نمیای اما یک عبا میاد تابوت یه ارباً اربا شه یاد اون روز بریده امونم غصه های حسینو میدونم که همش میگه پاشو جوونم آه جوونم جوونم جوونم هفتگی فاطمیه دوم 1403 .
. کمی بعد از هجوم شوم و شیطانی پس از بی احترامی های طولانی کمی بعد از شکستن ها و بستن ها و رفتن ها علی تنها میان خلوتی غمگین علی آرام و اما با غمی سنگین نشست و ذوالفقار در نیامش را نوازش کرد به او فرمود تو میبینی رفیق روزهای سخت من دیدی چه با ما رفت تو هم دیدی غم از دیوار های خانه بالا رفت تو میدانی که من در معرکه خود را نمیبازم تو شاهد بوده ای من پیش روی مرگ میتازم ولی حالا ولی اینجا در این بلوا نه من تنها غرور مردهای خانه غارت شد چه چیزی بدتر از اینکه به گلدانی که زهرا کاشت با دست خودش با پا جسارت شد از این مصرع سکوتی ناگهانی شعر را در خود فرو برد و دلیلش هم همان بغضیست که مولا فرو خورد و سپس سر را کمی پایین آورد و ادامه داد تو میدانی اگر میخواستم بر روی پیکر سر نمیبردند اشاره کرد و سمت در از این در جان سالم در نمیبردند همینکه گفت در انگار حالش دگرگون شد بدون هیچ توضیح اضافی قافیه خون شد علی خیره به در ماند و گمان کردم که بیت آخر شعر است و اما نیست نمیدانم چرا حس میکنم این ماجرا پایانش اینجا نیست از اینجایی که هستیم شعر تصویری نمیبیند جلوتر میروم باید بفهمم که علی در خیره ماندن ها چه میبیند جلوتر رفتم و دیدم که تکیه بر رفیق روزهای سخت خود داده و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده میان شعله ها یک عمر پاییزی نمایان شد ترک برداشت و لبهایش و موهایش پریشان شد علی بر قله ی تقدیر میان آتش و دود و صدای شیون تصویر خودش را دید و در حالی که تکیه داده بر شمشیر خودش را دید و تنها بی برادر رو به یک لشکر و زینب دخترش را دید رو در روی پیغمبر کسانی که به دست خود به آنها نان و خرما داد برگشتند همانها که به دنبال سرش در بیت های بعد میگشتند خودش را دید و تصویری شبیه سرخی یک دشت که زینب گفت یا جدا علی چشمان خود را بست به مردی فکر کن در مرکز تصویر به مردی که به روی زانو و تکیه به شمشیر است به مردی که سکوت او نفسگیر است به مردی که به تنهایی تمام درد تصویر است به مردی که صبورانه در این خانه هزاران بار و صدها بار و ده ها بار در همین لحظه جان داده اگر دقت کنی رو به درِ خاموش و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده خلاصه اینکه در آشفتگی و سختی ابیات پایانی میان چند قطره اشک پنهانی علی آرام و طوفانی دوباره روی پا برخاست و از بینِ گلدان های افتاده بر زمین سمت درِ خانه به راه افتاد علی میرفت و در حالی که روی شانه ی او نان و خرما بود علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا 🎤 گلچین دوم 1403 👇