|⇦•به من نگید امالبنین...
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به من نگید ام البنین منم کنیز فاطمه
تمومی دسته گلام فدا عزیز فاطمه
منّت نگاه مهره حیدرو به سر میزارم
همسر علی ام اما خادمه ی این تبارم
از شب ازدواجم تا دم احتضارم
لحظه به لحظه عمرم این شده افتخارم
حسین خورشیده علی و عباسم قمشه
زینب ذوالفقار پدرشو عباسم سپرشه
من هم از تبار ادبم و عباسم اثرشه
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
تموم راه عباس من امید اهل خیمه بود
یه خندهی آب و برم غم از حسینم می ربود
از پر شال عباس مردونگی پا گرفته
ذات عزیز من رو پاکی و وفا گرفته
وقتی که شمر ملعون واسشم امون نامه برد
ماه رخ عباسمو سرخی حیا گرفته
جونه مادرش فدای هر دو دست قلمش
سالم مونده جای دست عباسم رو علمش
یعنی تا لحظهی آخر مونده پای قسمش
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
گرچه خطابم می کنه دختر مولا مادرم
فاطمه تاج رو سرم منم مرید کوثرم
واسه پسرای زهرا جون پسرام حلاله
زنده باشنو ببینم غربت حرم محاله
داغی که منو سوزونده داغ جوون من نیست
کشته منو جسارت به زینب وسه ساله
شرمندهٔ حسین و مادرشم من تا قیامت
دور از چشم غیرت حرم کردن حرم رو غارت
عباس غرق خاک و خونه و زینب میره اسارت
«ویلی علی شبلی ویلی علی شبلی»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حاج_محمد_بذری
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
@babolharam_netزمینه به من نگید ام البنین - حاج محمدرضا بذری.mp3
زمان:
حجم:
12.54M
|⇦•به من نگید ام البنین....
#سینه_زنی و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری •✾•
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
|⇦•به فدای سرت برم...
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
قافله یولاردا لنگ اولدی اجازه گلمده
«قافله تو راه معطل شد ولی اجازه نیامد»
جانماز آشدیم اما ابالفضلیم نمازه گلمده
«جانماز و برای نماز باز کردم ولی اباالفضلم برای نماز نیامد»
الله الله دورت بالمنان بیر جنازهگلمده
«ای خدا ای خدا از چهار تا پسر یک جنازه برنگشت »
*خبرها رو شنید با خودش میگه *
گلن خبرلی گرچه سهل سایمورا
«خبرهای که به دستم رسیده رو گرچه آسون نمیدونم»
دیوبلر اوغلوم اباالفضل اولوب اینانمورام
«ولی اینکه میگن پسرت ابالفضل از دنیا رفته ولی من باور نمیکنم»
*مادره،مادر عباسه هی با خودش فکرش میکنه.میگه خبرها رو میگن من راحت رد نمیشم.من سهل نمیگیرم این چیزایی که بشیر داره میگه اما بهم میگه عباس مرده باور نمیکنم بعد دیدی مثلا یه خبر رو نمیخوای باور کنی قرائنی هست دیگه نمیتونی*
ولی بو سوز الماخنیق ایناندوردو
«اما این خبر مردنش رو شهادتش رو بهم اثبات کرد»
*اما این خبر شهادتش رو بهم اثبات کرد چی شد!؟ کدام حرف ؟؟*
دیولر خیمه ی اصفالی شیمر یاندوردو
«میگن خیمه اطفال و شمر سوزوند»
*به من بشیر یه چیزی گفته امام زمان عذر میخوام ها روضه عباسه اینجور دارم
میگم شمر یک حرفی زد.. همون حرف به قلب حضرت زینب مثل تیر شد.گفت بشیر به من چیزی گفته اینو شنیدم فهمیدم عباس نبوده گفت شمر اومد جلو خیمه یه نگا کرد گفت: بریزید خیمه صاحاب نداره..
«صدای هل من ناصرش که میاد
با صدای بلند میخندند
گوشه ای عده ای کمان در دست
روی اعضاش شرط میبنندند.»
به قربان ابروی قشنگت برم که با خون آغشته شد یارالی
به فدای سرت برم که با عمودی شکافته شد مادر برات بمیره
*یه نگا کرد یه روز گفت زینب ! جانم ام البنین. اصلا عباسمو ندیدی؟ گفت ام البنین تو که نمیدونی چجوری از علقمه برگشت. یه دست به عنان ذوالجناح یه دست رو کمر گذاشته بود حسین. گفت من یه زینب مونده بودم چه حوری رباب سکینه رو جمعش کنم. گفت ولی یجا دیدم کاش نمیدیدم کجا دیدی؟ گفت مشغول صحبت با اون نانجیب بودم یهو دیدم نگاه همه بچه ها داره میره یه طرف یه نگا کردم ام البنین دیدم.تو طبق آوردنش ام البنین ،تو طبق سر مبارکش و دیدم که با عمود سنگین شکافته شده بود من ایستادم ام البنین هر خواهری بود می مُرد ولی من زینبم صبر کردم و الا هر خواهری بود صد بار جون داده بود..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
@babolharam_net[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma01100155.mp3
زمان:
حجم:
26.12M
|⇦•به فدای سرت برم....
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
|⇦•بنویسید کنار لقب ...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بنویسید کنار لقب ام بنین
یکی از جمله کنیزانِ اباعبدالله
چهار تا شیر پسر بهر علی آوردم
همگی گوش به فرمان اباعبدالله
به پسرها همه گفتم که منم خادمهاش
و شمایید غلامان اباعبدالله
پسران، شیر من بهر شما باد حلال با این شرط
همه جا جانِ شما جانِ اباعبدالله
پسر آورده ام اصلاً که کنم قربانی
پسرانم همه قربان ابا عبدالله
*خبر تو مدینه پیچید، خدا به علی پسر داده، همه بدو بدو فقیرای شهر همدیگرو میدیدند، میگفتن بیچاره چرا ایستادی؟ خوب چه خبره؟ گفت: بدو خدا به علی پسر داده، بریم عیدی بگیریم، همه جمع شدن خبر پیچید تو مدینه خناسا شروع کردن حسودا شروع کردن، پچ پچها شروع شد دیگه بچههای فاطمه از چشم علی میافتند! خبر پیچید رسید به ام البنین، غلط کردن، نشونشون میدم، صبر کرد شب که همه جمع شدن آقا جان میشه امشب خواهش کنم بفرمایید حسن تشریف بیارن منزل ما، میشه بفرمایید حسین بیان منزل ما، میشه زینب قدم رنجه کنه امشب بیاد منزل ما همه را جمع کرد، چیکار میخوای بکنی ام البنین؟همه که سر سفره نشستن یهو دیدن دست برد قنداقه را بغل گرفت، آمد جلو ام البنین میگه این قنداقه رو هی دور سر حسنین میگردوند، دور سر زینب میگردوند، دور سر ام کلثوم میگردوند، غلط کردند، من کنیز اومدم، این عباسم هم نوکر شماست، انقده مودب بود باور کنید یه بار زینب نشد چشاشو سیر ببینه،
هرجا دنبال بهونه میگشت کوچیک بود، مثلاً میومد خونه خواهر بزرگهست دیگه صدا میزد سلام عزیز دلم سر پایین، سر تو بالا بگیر، سیدتی بفرمایید، من دارم پرورشش میدما، گذشت، گذشت، مدینه میخواد سوار محمل بشه، الان دیگه نگاش میکنم تا اومد پا رو زانو بذاره دید سرو انداخته پایین، سیدتی پا رو زانوم بگذارین، بفرمایید، کربلا رسیدن هم همین بود. گفت الان دیگه من از بالا میام پایین، صداش میزنم نگاش میکنم، دوباره زینب میخواد بیاد پایین سرو انداخت پایین سیدتی بفرمایید، خورده به من نگیرید حرف دلیه، زینب میگه دیگه میبینمش، دیگه الان نمیتونه نگاه از من برداره، اما هرچی نگاه کرد دید بالا نیزه که سر نیست، گفت: حتماً میبینمش، یه جمله بگم
تو مجلس اون ملعون، سرو با طبق آوردن گذاشتن جلوش، زینب میگه هرچی نگاه کردم دیدم چنان فرقش شکافته، تیر به چشمش زدن،خواهرت بمیره...*
بسم الله روضه میخونم یا علی مدد،
اونقد مودب بود، میگه روضهها مدینه دو جور بود، بعضی موقعها بار عام میفرمود زینب، زنهای بیشتری از بنی هاشم میومدن گریه میکردن، بعضی موقعها نه روضه خصوصی بود مثلاً روضه خصوصی چیه؟ رباب زبون میگرفت، زینب ناله میزد، به کی بگم باور میکنه من پنجاه سال گریه کردم ؟؟دلیل مرگ منم، رباب شد..روضه خصوصی میشد، وسط روضه خصوصی یهو میدیدن از پشت در صدا ضجه میاد، ساکت کیه پشت در؟
در رو باز کردم دیدن ام البنین پشت در نشسته، وای حسین...مادر اینجا چرا؟
بفرما داخل، صدا زد نه من فردا با زنهای بنی هاشم میام. خانم بیا داخل روضه شروع شد،
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر یکی از کنار مزار ام البنین بگذره
یقینا که نمیتونه آه و اشک خاتون ام البنین رو تاب بیاره
میگه خدایا به سر ابالفضلِ من چی اومد
نه نامه ش اومد نه از دیار کربلا اومد
میگن دستای قشنگش رو اشقیا بخاطر آب انداختند
میگن که تیر به چشمهای اشکبار پسرم زدن
به من اینطوری گفتن
نانجیب ،عمود آهنین آخه با سر چه نسبتی داره
کاش از بهره روزگار بی نصیب باشی
هیچ غم و محنت منو این همه بد نسوزوند
که زینب بهم گفت سر عباسم رو نیزه نمی موند
از وقتی شنیدم هی با خودم میگم
پیکر پسرم با تیر و پیکان دوخته شد
«بیش مَخ» آذریها میدانین به وی میگن؟
خیاط دیدین پارچه رو میدن دستش، قد میکنه قامتو دستا رو آستینو بالا پایینو، پارچه رو تیکه تیکه میکنه،
میگن پارچانو بیشده تیکه تیکه کرد*
ای وای ای وای از وقتی شنیدم ای وای
پسرم دوخته شد پیکرش شبیه اصغر شده
چقَدَر کوچک شده...وای بر پسرم
برا اون سری که با خون یکی شد مادرت بمیره
برا سری که با عمود شکافته شد مادرت بمیره
*چیزی که تو جنگ به رزمنده کمک میکنه چشمِاش*
عباس عباس
میگن اون چشما پر از خون شده بود آخه
پیکان به خون چشم عباس آغشته شد
اول به چشمش تیر زدن سپس به سرش عمود زدن
خدایا دستهای هیچ پهلوونی بسته نباشه
نه تو کوچه های مدینه نه تو کربلا وسط یک لشکردشمن
*نه دست داره، نه چشم داره تیرم که به مشکش زدن وسط میدان ایستاده، نه برمیگرده نه میره، چی میشه یه دونه هدف ساکت وسط نخلها ایستاده، ببین این چند هزار تیرانداز چیکار میکنن؟ هرکی داشت فرار میکرد داره برمیگرده،*
هر کی میاد تیر میزنه
هر کی میره زیاد میزنه
شما را به خدا دست هیچ پهلوانی رو نبندید
الهی دل هیچ غریبی از خجالت پر نشه
کی دیده میون دشمن، اشک پهلوونُ
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#کربلایی_مهدی_رسولی
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
@babolharam_netروضه ی حضرت ام البنین سلام الله علیها_۲۰۲۲_۰۱_۱۵_۲۱_۳۴_۱۰_۰۴۵ (1).mp3
زمان:
حجم:
17.29M
|⇦•بنویسید کنار لقب....
#روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
﷽ #حضرت_ام_البنین_س
آیینهی لطف کردگاری
عالم همه از تو در تحّیر
انگیزهی دستهای خالی!
دست همه از سخاوتت پر
ما سایهی آفتاب لطفت
ماییم فقیر روز شنبه
سیریم ز لقمههای دنیا
با نان و پنیر روز شنبه
مضمون تو را همیشه خواندیم
در هر ورق از کتاب عبّاس
هرچند که اوست باب حاجات
نام تو کلید باب عبّاس
هرچند ملیکه بودی امّا
گفتی که منم کنیز حیدر
در مصر دل علی که رفتی
دیدیم تو را عزیز حیدر
ابری سر کوه و دشت و دریا
در پهنهی عشق بیکرانی
تو مادر چار تا قمر ، نه!
تو مادر هفتآسمانی
اندیشهی تو چقدر والا!
در محضرت آسمان خمیدهست
فرزندت اگر رشید و طوباست
با عشق حسین قد کشیدهست
پا پس نکشید از وفایش
هرچند که دست او جدا شد
با هجمهی تیغ شبپرستان
فرق سر ماه تو دو تا شد
تا گفت قطعتموا یمینی
در چشم حسین دلبری کرد
در کرببلا نبودی امّا
زهرا عوض تو مادری کرد
#سید_امیرحسین_موسوی
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
ای بلند آوازه بانو سیده ام البنین
زد ادب پیش تو زانو سیده ام البنین
من صدایت کردم و دیدم تماما بازگشت
آب های رفته از جو ، سیده ام البنین
دید یک آن گشته از این رو به آن رو عالمش
هر کسی که بر تو زد رو سیده ام البنین
مادرم قربان تو ای بهترین نامادری
فاطمه بهرت دعاگو سیده ام البنین
تا خدا باشد خدا ، شکر خدا ما را فقط
گریه بر تو هست دارو سیده ام البنین
دست پخت سفره های ساده ات هستند این
شیر زن های علی گو سیده ام البنین
هر که در عالم ابالفضلی است باید که شود
ذکر صبح شنبه ی او سیده ام البنین
بعد زینب بین این عالم که شد خرج حسین
مثل تو با کل نیرو سیده ام البنین
فاطمه هستی و مثل فاطمه با گریه ات
ظالمان را بردی از رو سیده ام البنین
گرچه هستی فاطمه اما نگشتی شکر حق
نیمه جان از درد پهلو سیده ام البنین
آه از آن ساعت که بین علقمه شد غرق خون
فرق سر تا فرق ابرو سیده ام البنین
وا بُنَی وا بنیَ ...ناله می زد جای تو
مادری بشکسته پهلو سیده ام البنین
بعد عباست خبر داری چه ها کردند با
فاطمه ها در هیاهو سیده ام البنین
بشکند دستی که بر دست رقیه جان نشاند
ریسمان جای النگو سیده ام البنین
✍🏻#محمد_حسین_رحیمیان
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
خدا چون دید آن لب تشنگان بیت دریا را
تفضل کرد بر ساقی کوثر امّ سقا را
خدا شیر آفرینان را کند دمساز با شیران
کند ام البنین روشن تنور بیت زهرا را
دخیل چادرش هستند مادرهای این عالم
که سر کردهست این زن چادر امابیها را
کدامین زن لیاقت داشت در عقد علی باشد
علی که سه طلاقه کرده بود آن روز دنیا را
برادرهای یوسف میپرستیدند یوسف را
اگر ام البنین میپروراند آن یازده تا را
من این ام البنین را کمتر از مریم نمیدانم
اگر مریم نباشد که نمیآرد مسیحا را
جزاک الله یا ام البنین با این اباالفضلت
چه خوش درس وفا دادی یل خوش قد و بالا را
سرش را تکه تکه داد روی نیزه تا دشمن
نگیرد معجر زینب سلام الله علیها را
✍🏻#وحید_عظیم_پور
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
یه عمره که زارو حزینم من.mp3
زمان:
حجم:
6.51M
#زمزمه_شهادت_حضرت_ام_بنین_س
یه عمره با غصه عجینم من
خادمه ی خونه نشینم من
ام بنینه بی بنینم من
ام البنینم
خادمه ام توو خونه ی حیدر
عجین شدم با روضه های در
دری که افتاد روی یک مادر
ام البنینم
یه عمر چشام به در و دیوار بود
دری که روش جای یه مسمار بود
مسماری که باعث آزار بود
ام البنیم
هر دفه با قلبه برافروختم
تا چشمام و به سمت در دوختم
شبیه زینب و حسن سوختم
ام البنیم
اخه چرا این قوم لا کردار
لگد زدن این در و با تکرار
فشار دادن رو یه زن بار دار
براش بمیرم
من بودم و بارون اشکه غم
بچه هامو با دله پردردم
نذر حسین فاطمه کردم
براش بمیرم
به آرزوهام رسیدم آخر
که بچه هام همه شدن پرپر
شدن فدای کشته ی بی سر
براش بمیرم
شیرم حلالت باشه ای مادر
افتادی بین لشکر کافر
شدی تو مقطوع الیدین آخر
با لب عطشان
شیرم حلالت افتادی سقا
توو علقمه کنار اون دریا
با مشک پاره میون اعدا
با لب عطشان
عمود زدن روی سرت مادر
فرق سرت وا شد مثه حیدر
جلو چش حسین زدی پرپر
با لب عطشان
زمونه میزنه عجب تیرم
از زندگانی بخدا سیرم
یه مادره خسته و دلگیرم
آه و واویلا
خدانگهدار ای مصیبتها
دارم راحت میشم ازین دنیا
با ذکره یا فاطمه الزهرا(س)
آه و واویلا
💠💠💠ا💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#زمزمه_حضرت_ام_البنین_س
#سبک: دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد...
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عالَم ، پریشان از (غمــی آتشیـن است۳)
گریان از این ماتم،( زمان و زمین است۳)
دوباره خیمــه ای بر ماتمی برپاست
بزن برسَر از این داغی (که جانفرساست۲)
نوای سیــنهٔ حــزین بمیرم خدایا
ز ماتم ام البنیـــن بمیرم خدایا (۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از بعد عاشــورا (لبش نوحه گر بود۳)
از داغ گلهایش، (همش خون جگر بود۳)
فلـک ! با مادر سقّـــا چهـــا کــردی
سر و دستان سقّا را (جــدا کردی ۲)
مرثیه خــوان زینــب و شَـــهِ عالمینـــه
(توی تموم روضــه هاش به یاد حسینه)۲
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
وقتی بشیر آمد (چه شوری بپا شد ۳)
ام البنین! برخیـــز (زمــان عـزا شد ۳)
خبــــردارِ غـــمِ داغِ پســر آمــد
ببین زینـب بدونِ همسفـــر آمــد
غریب ، مادر(۲)
بیــا و مـــادری نما ، برای حسیـــنش
(که قامتـش خمیده در عزای حسینش۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
می خونه یک مادر ( کجایی اباالفضل۳)
در احتضــارم تــا (بیــــایی اباالفضل ۳)
از بس من برایت نوحه ســر دادم
داغت نمیــره یک لحظـــه از یادم
(اباالفضلم۲)
بیا به جـان مــادرت ، ببیــن بیقــرارم
سری به غربتم بزن که چشم انتظارم(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عباس ! ، نبــودم (کــربلاتـو ندیدم۳)
اشــک تو و شــرمِ( فُـــراتـو ندیدم ۳)
گفتن که دستاتو به ناغافل قلـــم کردن
قدّ حسیـــن رو در کنار تو خــَـم کردن
ابو فاضل(۲)
فاطمـه جای من رسیـــد به دلداریِ تو
گریه می کـــرد برای اون وفــاداری تو(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
أدرک أَخـــای تو (به اذن گل یاس۳)
آورد حسینــت رو (کنار تو عباس۳)
برادر گفتــی و زهرا دلش خون شد
حسینــت در کنار تو پریشــــون شد
ابوفاضل(۲)
میگفت بلند شو از زمین ، علمدارم عباس!
نذار که تنها بمــونم ، کس و کارم ، عباس!(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دامن کـشان برگرد (که آروم بگیـــرم۳)
تا جون بِدَم راحت( کنـــارت بمیــرم۳)
اگر چه اُمّ البنینم ، بی بَنینم من
عــزادار حسیــنِ بی قرینـــم من
غریبم من(۲)
فدای غربت حسین ، که مادر نداره
تنِ عزیز فاطمــه ، چرا ســر نداره؟(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یارب عطایم کن (توصبــرجمیـــلی۳)
وقتی ببینم آن (رخ و جسم نیــلی۳)
بگـــویم ای مادرِ قــامت کمان من!
شــده نام حسینت آرام جــان من
حسین جانم(۲)
تمــــام زنــدگــانی ام برای حسینه
عمر من و جوانی ام برای حسینه(۳)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab