eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
/❣﷽❣دوبیتی_حضرت_رقیه_س دل سنگ آب شد از گریه تو گریه مکن عمه بی تاب شد از گریه تو گریه مکن * کودکی را که پدر در سفر است دائما چشم امیدش به در است هر صدائی که ز در می آید به خیالش که پدر می آید * ویرانه را بابا چراغان کردی امشب همچو علی یاد یتیمان کردی امشب بابا به قربان سرت می میرد امشب دخترت بابای مظلومم ، بابای مظلومم * دختر دردانه منم به کنج ویرانه منم عمه چه آمد به سرم چرا نیامد پدرم * گفت ای جان پدر من به فدای سر تو ای سر غرق به خون ، گو چه شده پیکر تو کاش می مرد نمی دید تو را دختر تو بنشین تا که زنم شانه به موی سر تو * من آن شمع سراپا آتشم کز ناله خاموشم خم نیلی و اندامم کبودو خود سیه پوشم همیشه طفل کوچک جا در آغوش پدر گیرد من ویران نشینم رأس پدر باشد در آغوشم ای داغ غمت لاله ی باغ دل ما نام تو رقیه جان چراغ دل ما دل سوختگان غم خود را در یاب بگذار تو مرهمی به داغ دل ما https://eitaa.com/eetazeinab
🌾اللهم صل علی محمد و آل محمد … السلام علیکم یا اهل بیت النبوه … السلام علیک یا مظلوم یا غریب یا اباعبدالله… یا حسین 3… ⬅️دلارو ببریم حرم یتیمان مسلم ع بیاد دو یادگار مسلم ع که کنار نهر فرات مظلومانه سر از بدنشون جدا کردند … ➖بیا ای دل دمی به کوفه بگذر ➖به طفلان یتیمان واله بنگر ➖میان کوچه سرگردان و حیران ➖غریب و در به در با چشم گریان ➖گهی گویند الا بابا کجایی ➖چرا دنبال طفلانت نیایی ➖همه درها در این شب بسته باشد ➖دل ما جان بابا خسته باشد 🌾اونایی که کربلا رفتن وقتی می خوای از بغداد به سمت کربلا بری … وقتی نگاه میکنی ، بین  نخل های خرما دوتا گنبد کوچک پیداست.… (سوال میکنی میگی اینجا کجاست؟) میگن مزار دو ناردانه ی مسلم بن عقیله… (وقتی داخل حرمشون میشی، خدا شاهده نه واعظ میخوای ، نه زیارتنامه خون ،نه روضه خون…) همین که پاتو داخل حرم این دو تا آقا زاده میذاری , دوتا قبر کوچیکو پهلوی هم می بینی آتیش میگیری… (حالا که دلت آماده است ، یه لحظه رو یاد کنم ناله بزن غریب نوازی کن به یاد یتیمان غریب و مظلوم مسلم ابن عقیل ع) 🌾خدا لعنت کنه حارث رو … کنار نهر فرات چه کرد… ( لحظه ای که اومد سر برادر کوچیکه رو جدا کنه … میگه برادر بزرگتره خودشو انداخت رو پای حارث…) گفت حارث اول سر منو از تن جدا کن ، آخه وقتی که از مادر جدا شدیم… مادرم برادرمو به من سپرد… این برادر امانت منه… (حارث سر برادر بزرگتر رو از تن جدا کرد…) وقتی سر برادر و از تن جدا کرد ، برادر کوچکتر اومد ، کنار شط فرات، خون برادر و به سر و صورت می ماله . گریه می‌ کنه و ناله می‌کنه… (بعد نانجیب سر برادر کوچیکتر رو از تن جدا کرد.) این دو تا برادر تو خون خودشون غلطیدند و از دنیا رفتن… ⬅️ای گرفتارا … آی مریض دارا … این دو تا بچه در خونه خدا آبرو دارند… اگه حاجتمندی بسم الله … اگه جوون داری بسم الله … 🌴آی دلای کربلایی اینجا برادر اومد بالین برادر گریه کرد دلا بسوزه برای اون آقایی که اومد بالا‌ سر برادر .. دید علمدار و سقاش زمین افتاده… دست در بدن نداره… بدن پاره پاره ست … فرق سر شکافته ست… تیر به چشم نازنین برادر 🥀گر نخیزی تو زجا ، کار ِحسین سخت تر است 🥀نگران حرمم ، آبرویم در خطر است      ( عباس جان) 🥀قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید 🥀بی علمدار شده ، دستِ حسین بر کمر است (اوج) آخ ناله کرد حسین… فرمود عباسم … *الانَ اِنکسَرَ ظَهری و قَلَّت حیلَتی.." یعنی داداش کمرم شکست … آخ امیدم ناامید شد داداش… عباس جان پاشو دشمن داره هلهله می‌کنه… داداش پاشو دشمن داره سرزنشم میکنه… 🌾پناه اهل دنیا یا ابالفضل 🌾به حق دست های بریده یا ابالفضل 🌾بگیر این دست ها را یا ابالفضل 🌾بده حاجت ما را یا اباالفضل ۲ 🌾یا ابالفضل 🌾یا ابالفضل 🌾ناله داری به قصد فرج امام زمانت عج از سویدای دلت ناله بزن بگو یا حسین … یا حسین
واحد4 زمینه-مداحی طفلان حضرت زینب باصدای حاج محمدرضاطاهری -( اذن ورود مابه حسینیه ی عزا ) اذن ورود ما به حسینیه ی عزا از عرش اعظم امده فبک علی الحسین حسین وای حسین وای حسین وای به اذن شاه خراسان یاحسین یاحسین یاحسین یاحسین ***** نبینم تنهایی نبینم گریونی نبینم بی یاری نبینم دلخونی بذارکه گلای من برن تاکه ابروی خواهرت اینا دوسهم زینبن فدایی چشمای ترت اینا بمونن چیزی نمی مونه ازخواهرت بخربرادر ابرومو جلوی مادرت سپاه زینب فدایی علی اکبرت ****** نبینم بی تابی نبینم غم داری اومدم درداتو به دلم بسپاری به سینه ی تنگ خواهرت تو روخداست رد نزن توروجون مادر کاری کن برای کفن پوشای من بذار برن تاواسه ی غم تو پرپر بشن برا همیشه ابروی دل مادر بشن تااربا اربا شبیه علی اکبربشن ******* پیش طفلای من وسط میدونی نبینم شرمنده نبینم گریونی بارونای چشمای ترم میباره برای چشم تو بدنای روی خاکشون فدای غمای چشمم تو می ریزه اشکام واسه ی غم توتو خیمه ها میخوام ببینم سرای گلامو ازتن جدا میخوام ببینم سرشونو به روی نیزه ها
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما ) ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما آسمان چهرۀ خود سوده به خاک در ما باده روز ازل از جام شهادت زده ایم بوده در بزم بلا خون جگر ساغر ما دو فروزنده سپهریم که در دامن خاک آفتاب آمده خون، اشک شده اختر ما حرم ماست دو کعبه که مطاف ملک است ای بسا دل که کند طوف به دور و بر ما نقش گلبوسۀ ثارالله اکبر دارد گلوی نازک و رخسار ز گل بهتر ما بودهیک کربلا غصّه و درد و غم و داغ در دل سوخته و سینۀ غمپرور ما دل ما بود پر از آتش و یک سال تمام آب گردیده به زندان بدن لاغر ما در صف حشر به چشم همه باشد پیدا اثر سیلی قاتل به رخ انور ما شعیان کاش همه بوده نظر می کردید چه غریبانه جدا گشت ز پیکر سر ما زیر شمشیر عدو بیکس و تنها و غریب اشک ها بود که می ربخت ز چشم تر ما در دم مرگ به بالای سر ما دو یتیم حضرت فاطمه آمد عوض مادر ما بدن بیسر ما را به فرات افکندند آب هم سوخت به آغشته به خون پیکر ما گلوی نازک ما کز دم شمشیر شکافت خون دل بود که فوّاره زد از حنجر ما در غم غربت ما اشک بیفشان میثم که نشد هیچکس از راه وفا یاور ما شاعر:
نوحه طفلان مسلم ابن عقیل: دو گنبد کوچک، دو حرم را دیدم دو دُرِّ یتیم هم‌قَسَم را دیدم در حاشیۀ فرات، زیر دو ضریح دو لالۀ پیچیده به هم را دیدم اوّل به دو باغ گل اشارت کردند آن‌گاه دو غنچه را زیارت کردند در محضر این دو طفل، مردان بزرگ خجلت‌زده احساس حقارت کردند شاعر: محمد جواد غفورزاده
نوحه طفلان مسلم ابن عقیل: این مزار لاله های مسلم است این دو غنچه روی ماه مسلم است این دو طفلان کودکان مسلمند این دو گل آرام جان مسلمند این دو طفل بی گناه نازنین جسمشان شد غرق خون در این زمین دست گلچین این دو را چیده است این دو کودک خونشان جوشیده است رو چو اندر دشت صحرا کرده اند وقت آخر یاد بابا کرده اند آن دو را بردند سوی قتلگاه هر دو کشتند بی جرم و گناه هر دو قربانی جانان گشته اند با لبان تشنه قربان گشته اند علی انسانی
نوحه طفلان مسلم ابن عقیل: حارثا مهمان نکشته کس به شوق سیم و زر ما یتیمان را مکش از قتل ماها در گذر بهر ما نبود امید زندگانی در جهان حارثا کن از ره رأفت به حال ما نظر سر مبر از تن ما بهر حق آزاد کن گر نشد افسرده زین سوز و گداز آخر ای ظالم بده مهلت تو از بهر نماز تا دم آخر به خلاق جهان رو آوریم آن که اندر مشکلات دهر باشد چاره ساز از وصال حق دل پر خون ما را شاد کن در مدینه منتظر مادر که بیند روی ما بار دیگر شانه از رفت زند گیسوی ما چون پدر ما را نباشد تا که دلجویی کند جای او مادر زند بوسه رخ نیکوی ما از وصال دل پر خون ما را شاد کن زان سپس در امر خود کوشش تو ای جلاد کن
متن نوحه احوالات فرزندان حضرت مسلم بن عقیل (ع) از شاعران عاشورایی ترکی و فارسی احوالات فرزندان حضرت مسلم (علیه السلام) مدتی ماندند در زندان و بند پر غم و اندوهگین زار و ثرند گفت زندانبان پس از چندین جفا کیستید ای خستگان مبتلا گفت ابراهیم این پرسش ز چیست درد ما اواره گان را چاره نیست ازچه پرسی حال ما آوارگان دردمارانیست حاجت بربیان مادومرغ بال و پرآشکسته ایم ازجفای کوفیان دل خسته ایم ما دراینزندان چو بلبل درقفس مانده بی غمخوار و بی فریاد رس کارمان جزناله شبگیرنیست یارمان جزحلقه زنجیرنیست مادوبلبل بهرگل زاری کنیم برشهید کین عزاداری کنیم حیف اران گلها که دردشت بلا شد خزان ازظلم ان قوم دغا کاش میشد واژگون این چرخ پیر چون مکید اصغربجای شیرتیر چون علی اکبر فتاد ازروی زین کاش میشدواژگون عرش برین ایدریغ از سنبل موی علی ایدریغا از گل روی علی ایدریغ ان سرو خوشرفتارما ایدریغ ان بلبل گلزار ما ایدریغ ان نورعین مجتبا وای ازعباس ان شیروغا ما ننالیم اندرین زندان سخت تا ازاینزندان برون اریم رخت ناله ما ازبرای یارماست ورنه جان دادن همیشه کار ماست مازبهر دوست درتاب وتبیم روزوشب مشغول یارب یاربیم ما رها گشتن ازاین زندان تن از خداخواهیم تا سوی وطن هردو بگشائیم بال و پر خویش لامکان زینت دهیم ازفر خویش جای ما برترزوهمست و گمان ما دو سلطانیم اندرلامکان مانه مرغ فرش و مرغ عرشئیم مدتی محبوس دام فرشئیم چون بنالیم اندرین زندان تن ما که دور افتاده گانیم از وطن قاتل ما کو که اید سوی ما تا کشد شمشیر کین بر روی ما وعده وصل است قاتل دیر کرد زین سبب مرا عجب دلگیر کرد قاتلا بس سخت باشد هجر یار نیست مارا بیش از این صبر و قرار قاتلا بشتاب و مارا شاد کن مرغ جان از دام تن ازاد کن قاتلا بشتاب از بهر خدا کن از این کنج قفس مارا رها قاتلا تعجیل کن در کار ما قاتلا مارا رسان بر یار ما چون زابراهیم این گفته شنفت گشت زندانبان بغم انباز و جفت گفت خیزید ای دو صید مبتلا وای در محشر بمن از مصطفا تا کنون من هرچه کردم از ستم عفو سازید ای دو دریای کرم این سخن بیرون زشرح است و بیان ای (عشیقی) باز گو این داستان مرحوم ضیاء الدوله قاجار عشیقی موضوع: فرزندان حضرت مسلم (ع) , زبان شعر و شاعر: نوحه فارسی , عشیقی تبریزی
▪️نوحه شب ششم محرم 🎙سبک نوحه یا صاحب الزّمان چشم تو دریاست وقت روضه های ماه مجتباست از داغ قاسم شد اشکت دائم یا صاحب الزّمان آجرک الله... رفته سمت میدان ،آن تازه داماد بین سپاهی از دشمن جلّاد چه غریبانه رفته مردانه یا صاحب الزّمان آجرک الله... ارثیه ی حسن، شد کرامتش شیرین تر از عسل ،شد شهادتش جان ِ شیرین را بخشید به مولا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... بعد از آن که دیده علی ِ اکبر شد در بین میدان صدپاره پیکر سرتا پا درد است فکر نبرد است یا صاحب الزّمان آجرک الله... نوجوان حسن، زره ندارد وای از سنگباران ِ لشکر مرتد شد تنش با سنگ با خون خود رنگ یا صاحب الزّمان آجرک الله... عمو آمد و دید در بین اعدا قدکشیده قاسم زیر دست و پا آن‌گل اطهر گردیده پرپر یا صاحب الزّمان آجرک الله... با چه حالی او را به خیمه ها برد از زخم پهلویش چه قدر غصه خورد افتاده مولا به یاد زهرا یا صاحب الزّمان آجرک الله... ✍علی مهدوی نسب
238.3K
نوحه سنتی قصد میدان کند قاسم مه جبین۲ دیده گریان بود در پی اش شاه دین۲ ای عمو ای عمو ای عمو ای عمو۲ _____________________ نوجوان حرم ای گل یاسمن می بری جان من ای یتیم حسن سوی میدان روی بی کلاه وزره بر دلم اینچنین قاسم آذر مزن ای عمو ای عمو... ______________________ نگهت می کند مادر خونجگر سینه وسر زند بهرتو ای پسر عمه ات می کند قاسمش را دعا با دلی خون کند قامتت را نظر ای عمو ای عمو... _____________________ گفت من قاسمم رو به قوم دغا پسرمجتبی نوه ی مرتضی پدر من حسن بوده شیر جمل آمدم تا کشم خصم خون خدا ای عمو ای عمو... ___________________ جنگ خوبی نمود آن گل نازنین لیک با ضربه ای گشت نقش زمین ای عمو ای عمو... *** شاعر: اسماعیل تقوایی
387.8K
نوحه سنتی ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * لاله ی یاسم در چمن افتاد قاسمم زیر دست و پا جان داد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * صورتش خونین سینه اش پامال مرغ روحش زد روی دستم بال ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * از حرم رو در قتلگه کردم قاسمم جان داد من نگه کردم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * ناله اش بر قلبم شرر می زد با لب عطشان بال و پر می زد ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * دسته گل های سرخ زهرایی قاسمم گردیده تماشایی ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * در بغل باغ یاسمن دارم یک گل پرپر از حسن دارم ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * بی زره سرباز شهید من هم شهید من، هم امید من ای بنی هاشم، کشته شد قاسم... * شاعر: حاج مهدی خرازی
متن روضه 1 🔸ای حرمت خانۀ معمور دل 🔸ای شجر عشق تو در طور دل 🔸نجل علی درّ یتیم حسن 🔸باب همه خلق زمین و زمن امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف ِ آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند... وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم (صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ)
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کبوترانه از این خاک‌ها رها شده‌ای برای درد یتیمانه‌ات دوا شده‌ای ربوده باد ز رویت نقاب و می‌بینم چه قدر شکل جوانیِ مجتبی شده‌ای بیا برای مدینه دوباره گریه کنیم رسیده مادرم و غرق در عزا شده‌ای دو دست زیر تنت برده‌ام ولی خالی‌ست جدا شدی ز من از بس جدا جدا شده‌ای پس از صدای نفس‌های مانده در سینه پس از صدای ترک‌ها چه بی صدا شده‌ای به قد کشیدن تو تیغ‌ها کمک کردند گمان کنم به بلندیِ نیزه‌ها شده‌ای من از کمر شده‌ام تا و از تو می‌پرسم سرت چه آمده از بین سینه تا شده‌ای؟ شاعر:حسن لطفی قاسم ابن الحسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻
نوحه حضرت ام البنین (س) ❣﷽❣ س #آقای_بنی_فاطمه 👌👌 الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت ⚫️ابوفاضل 2 ابالفضل.. شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند ⚫️ابوفاضل 2 ابالفضل.. انیس گریه هایم را گرفتن توان دست و پایم را گرفتن کمانی تر شدم از زینب افسوس سر پیری عصایم را گرفتن ⚫️ابوفاضل 2 ابالفضل.. مسلمانان حسین ع مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره ز جور ساربان بی مروّت دگر انگشت و انگشتر نداره ⚫️ابوفاضل 2 ابالفضل.. گل احساسو را از من مگیرید شمیم یاسو را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عبّاس را از من مگیرید ⚫️ابوفاضل 2 ابالفضل.. تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی2 کجایید ای سبکبالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی ⚫️حسین جانم 2 حسین جان 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زمینه _ گردنم بگیر .aac
2.89M
بسم رب الحسین نگام کن بغلم بگیر خیلی تنها موندم توی دنیا بغلم بگیر صدام کن بغلم بگیر کم آوردم دیگ از مردم دنیا بغلم بگیر کی می‌تونه جز حسین آقای نوکراش باشه کی می‌تونه جز حسین امید نوکراش باشه کی می‌تونه جز حسین پناه نوکراش باشه ای یار دیرینه حسین رو قلبم هک شده حسین می‌خوام وقتی ک میمیرم بهم بگن نوکر حسین یارحمة الله الواسعه ۳ ▪️(گردنم بگیر ...) ▪️به قلم و نفسِ کربلایی علیرضا شکوه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5897573568715162625.mp3
7.75M
‍🍃سینه زنی زمینه _ ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها :کربلایی جواد مقدم 🏴🏴🏴 شبهای خرابه چقَدَر خاموش و سرده اون روزایی که رفته دیگه برنمیگرده ... اون روزایی که جونی تویِ بال و پرم بود اون روزایی که سایۀ تو رویِ سرم بود بابا حسین ، رفتی و اسیر شدم بعد تو من ، از این دنیا سیر شدم سه سالمه ، اما خیلی پیر شدم ... رویِ لبم ، شِکوِه از زمونه هست رویِ دلم ، داغ بی کرونه هست رویِ تنم ، رد تازیونه هست من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. خورشید سحرگاهیِ من ای فلق نور من که طبقِ سر ندیدم پس طبق نور بابا منو با موی پریشون دیده بودی؟ با سَر برسه سرزده مهمون دیده بودی؟ بابا فدا ، چشم بارونیت بشم فدای این ، زخم پیشونیت بشم تو خرابه ، میخوام قربونیت بشم خودم دیدم ، که با خیزرون میزد رویِ لبات ، ضربه بی امون میزد ناله زنان ، بر سر عمه جون میزد من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. بابا صورتم زخمیه مثل سر زخمیت بوسه میگیرم از رگای حنجر زخمیت با روضه ی گودال تو آواره شدم من چهل منزلو دنبال تو آواره شدم من سر تو شد ، چهل منزل نگین نِی بودی بابا ، تو بالانشین نِی تو روی نِی ، بودی من پایین نِی بارونی شد ، چشم من مثه فرات منم مثه ، باقیِ مخدرات پایین نِی ، لطمه میزدم برات من الّذی أیتَمَنی یا اَباء .. من الّذی أیتَمَنی یا اَباء ..
رقیه خاتون زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) سلام ای بابا حسین خوش اومدی تو خرابه دل دخترت بابا از دوریِ تو کبابه سلام ای بابا حسین خوش اومدی گُل پرپر تو خرابه اومدی به دیدنم اما با سر تویی نور دو عینم تویی بابا حسینم ‌‌‌حسین بابای خوبم (۴) بذار برات بگم من از خاطراتم ای پدر سیلی و کعب نِی بود سوغات ما از این سفر زجر ملعون ای بابا تا نامت را از من شنید با ضرب تازیانه ناز مرا هم می خرید ببین افسرده حالم شده شکسته بالم حسین بابای خوبم نبودی ببینی که دستای عمه رو بستند بابا کجا بودی که پهلوی من رو شکستند شبیه مادر تو شده همهُ وجودم بدن و دست و بازوم ، صورت و چشم کبودم غم تو کرده پیرم بی تو بابا می میرم حسین بابای خوبم
زينب سلام الله عليها (اسير ميبينم ، گريم ميگيره ....) * اسير ميبينم ، گريم ميگيره .... حصير ميبينم ،گريم ميگيره .... تا آب و ميبينم ،گريم ميگيره .... رباب و ميبينم ،گريم ميگيره .... تا لاله ميبينم ، گريم ميگيره .... سه ساله ميبينم ،گريم ميگيره .... تا اشك ميبينم ، گريم ميگيره .... تا مشك ميبينم ،گريم ميگيره .... عبايي ميبينم ، گريم ميگيره .... عصايي ميبينم ، گريم ميگيره .... تا دشت ميبينم ، گريم ميگيره .... تا طشت ميبينم ،گريم ميگيره .... غروب و ميبينم ،گريم ميگيره .... تا چوب و ميبينم ،گريم ميگيره .... مريض ميبينم ، گريم ميگيره .... كنيز ميبينم ،گريم ميگيره .... سپر ميبينم ،گريم ميگيره .... گذر ميبينم ،گريم ميگيره .... تا دود ميبينم ،گريم 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
▪️🍂▪️سبک: مداح: 🏴 حضرت سلام الله علیها از قلب شعله ور حرم آمد برون سپر حرم پرچمدار نام زینب شیران پرجگر حرم مدافعان حرم فداییان حسین کبوتران بهشت در آسمان حسین کشتی دریای بی کران کربلا خورشید آسمان و آستان کربلا سردار استوار و پهلوان کربلا ؛ زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب با غیرت و جنم و شرف آتش کشد به همه طرف می آید و عطر مولا می آید از طرف نجف نوادگان نبی پای نگار علی شبیه تیغ دو دم دو ذوالفقار علی کرّار با وقار اقتدار حیدری سردار استوار و افتخار حیدری اسرار اعتبار ذوالفقار حیدری ؛ زینب  صبر و رضا زینب زینب  روح مرتضی زینب زینب بانی عزا زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب ای مادر دو یل شهید میراث زهرا به تو رسید در بین خیمه ماندی تو در داغ این دو یل رشید نگار آخر شاه به سمت مادر شاه جای تو فاطمه رفت  کنار پیکر شاه ای اولین طلایه دار راه فاطمه ای محرم سکوت و اشک و آه فاطمه ای زائر مزار و قتلگاه فاطمه ؛ زینب یا عالمه زینب زینب روح فاطمه زینب زینب مرجع همه زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب
ای دار و ندار قلبم.mp3
5.22M
💠 ای دار و ندار قلبم ای پشت و پناه زینب 😭 🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 🍁 که جان من به لب رسیده ♻️به گیسوی سپید زینب ♻️نظر به قامت خمم کن 🍁که جان من به لب رسیده .... ❇️کن تماشا،بین نامحرم اسیرم ❇️طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم 💔 ... 😭😭😭😭😭😭😭
🏴 حضرت سلام الله علیها از قلب شعله ور حرم آمد برون سپر حرم پرچمدار نام زینب شیران پرجگر حرم مدافعان حرم فداییان حسین کبوتران بهشت در آسمان حسین کشتی دریای بی کران کربلا خورشید آسمان و آستان کربلا سردار استوار و پهلوان کربلا ؛ زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب با غیرت و جنم و شرف آتش کشد به همه طرف می آید و عطر مولا می آید از طرف نجف نوادگان نبی پای نگار علی شبیه تیغ دو دم دو ذوالفقار علی کرّار با وقار اقتدار حیدری سردار استوار و افتخار حیدری اسرار اعتبار ذوالفقار حیدری ؛ زینب  صبر و رضا زینب زینب  روح مرتضی زینب زینب بانی عزا زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب ای مادر دو یل شهید میراث زهرا به تو رسید در بین خیمه ماندی تو در داغ این دو یل رشید نگار آخر شاه به سمت مادر شاه جای تو فاطمه رفت  کنار پیکر شاه ای اولین طلایه دار راه فاطمه ای محرم سکوت و اشک و آه فاطمه ای زائر مزار و قتلگاه فاطمه ؛ زینب یا عالمه زینب زینب روح فاطمه زینب زینب مرجع همه زینب زینب مشکل گشا زینب زینب جان کربلا زینب زینب سلام علی زینب زینب
محمد حسین پویانفر🎤 حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم .