باز اومده یه روسیاه ، حسین کریمی نیا. نیم از عالم خاک.mp3
1.7M
#مناجات با #امام_زمان عج الله تعالی و
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
باز اومده یه روسیاه
#کانال_نوحه_یا_زینب_س
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
.
|⇦•بد زدنت...
#روضه و توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
●━━━━━━───────
*امیر المؤمنین میخواد بدن زهراش رو بشوره همچین که این پرِ چادر و کنار زد. آروم آروم بندای روسری رو باز کرد.اول نگاش به صورت خورد.یهو زیر لب شروع کرد زمزمه کردن..*
بد زدنت، جلو چشای حسنت
*یهو امام حسنم از اون طرف شروع کرد روضه بخونه..*
ازکوچه امون برو..
برو دیگه نبینم تورو
دستش سیاهه نزن..
*ازبالا شروع کرد سر و گردن رو شست. یه وقت فکر نکنی یه نفر دونفر سه نفر زدن.نه والله.شهید عجمیان رو دیدین.یه نفر رد میشد.دید دارن میزنن اونم اومد یه لگد زد ورفت.بعضیاشون دیدن انگار علی مامور به صبره....*
یادم نمیرود که همه داد میزدن
طوری بزن که علی بی پسر شود
*اما همچینکه روسری رو باز کرد یه مرتبه دید دو طرف صورت سیاهه آخه راوی میگه نه اینکه فکر کنی یه دستی زده.دوتا دستو آورد بالا...*
آخ به یک ضربت دوسیلی خورد زهرا
یکی ازضرب دست و آن یک ز دیوار
*حالا فهمیدی چرا امام حسن پیر شد؟ابی عبدالله وامام حسن هردو فاصله ی سنیشون خیلی زیاد نیست.اماهرکی امام حسن رو میدید، میدید که همه ی محاسنش سفید شده .....*
«دستتو بیار بالا ناله بزن یا زهرا..»
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#سید_رضا_نریمانی
#فاطمیه
#غسل_شبانه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•تقصیر تو نبود..
#روضه #حضرت_زهرا #امام_حسن علیهم السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
تقصیر تو نبود که مادر پرش شکست
تقصیر تو نبود اگر زیورش شکست
تقصیر تو نبود دل اطهرش شکست
تقصیر تو نبود زدند و سرش شکست
گیرَم، که دست تو سپرِ مادرت نشد
تقصیر تو نبود قَدت یاورت نشد
بیرون بریز این جگرِ پاره پاره را
بیرون بریز غصهٔ آن گوشواره را
زینب رسیده بگو راه چاره را
خون آبه های دورِ لبِ پر شراره را
با مقنعه دهان تو را پاک می کند
این خاک گیسوان تو را پاک می کند
ــــــــــــــــــ
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_محمود_کریمی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•دنیای من بی تو....
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید امیر حسینی
●━━━━━━───────
*خیلی روضه ی کوچه سخته، زیاد هم نمیمونیم تو کوچه، باید رد شد رفت، یه لحظه شد تو کوچه، یه لحظه دنیای حسن تار شد..*
دنیای من بی تو سوت و کور و پوچه
کاشکی اون روز بودم اونجا توی کوچه
کاش تو کوچه ها قاتل نمی رسید
من بمیرم آخر تو از نفس افتادی
کاش میشد خدا اون کوچه ناپدید
دستای لرزونو تو دست حسن دادی
نذر تو جوونیمو آوردم مادر
کاش من جات ضرب سیلی میخوردم
میموندی، من جای تو میمردم
غم که آوار میشود ای وای
درد بسیار میشود ای وای
خواب دشوار میشود ای وای
سرفه خونبار میشود ای وای
روضه تکرار میشود ای وای
غربت بی حدش به یادش هست
هق هق ممتدش به یادش هست
پسر ارشدش به یادش هست
قاتلی که زدش به یادش هست
تا که بیدار میشود ای وای
کن دعا که دگر زمین نخورد
هیچ زن در گذر زمین نخورد
لااقل بی خبر زمین نخورد
پیش چشم پسر زمین نخورد
که چنین زار میشود ای وای
شهرِ صد رنگ بود و مادر بود
نیت چنگ بود و مادر بود
کوچه ای تنگ بود و مادر بود
هر طرف سنگ بود و مادر بود
فصل آزار میشود ای وای
خواست پیشش سپر شود که نشد۷
سدّ چندین نفر شود که نشد
مانعی در گذر شود که نشد
قد او بیشتر شود که نشد
حرف اَنظار میشود ای وای
وای از ازدحام و نامحرم
فاصله یک دو گام و نامحرم
پا به ماهِ امام و نامحرم
آه بیتُ الحرام و نامحرم
چشم خونبار میشود ای وای
کمرش را گرفت برخیزد
پسرش را گرفت برخیزد
چادرش را گرفت برخیزد
تا سرش را گرفت برخیزد
همه جا تار میشود ای وای
با رخ خیس و چهره ی زردش
پسرش تا به خانه آوردش
صورتش را گرفته از مردش
نه که سیلی دلیل سردردش
سنگ دیوار میشود ای وای
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#سید_امیر_حسینی
#فاطمیه
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•جز غم کسی..
#روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی
●━━━━━━───────
"اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ"
عصمت داوری نیود اگر نبود فاطمه
جنت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه
احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه
هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه
«منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه»
مهر و محبتش بْوًد طینت من سرشت من
ز دوستیش آبرو داده به روی زشت من
سنگ محبت ورا بر سر و سینه می زنم
به یا د خاک قبر او داد مدینه می زنم
*روز محشر ندا میاد فاطمه جان! هرکسی را که تو می خواهی شفاعت کن. حضرت می فرماید هم شیعیان هم محبین شیعیان رو جدا میکنه بی بی، به خود شیعیان فاطمه خدا می فرماید :هرکسی به محبت فاطمه یه جرعه آبی، لباسی، غذایی به شما داده دستش رو بگیرید وارد بهشت کنید.*
فاطمه ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش
به احترام او کند قیام در برابرش
به دست و سینه و جبین بوسه زند مکررش
بوی بهشت یافته از دم روح پرورش
«منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه»
*رحمت عام بود برا مردم مدینه، شب و روز برا گناهکارای این امت دعا کرد بی بی، اما یه روزی رسید همین شهر همه ایستادند سوختنِ این خانه را نگاه کردند این شبا و روزا کسی نیامد تسلی بده دل فاطمه ، دل بچه ها، دل امیرالمؤمنین رو کسی سر نمی زد به خانه ی فاطمه..*
جز غم کسی به خانه من سر نمی زند
اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند
در شهر خود غریبم و با درد آشنا
در خانه ی غریب کسی سر نمی زند
من دختر پیمبر و ز آن همه یکی
دم از سفارشات پیمبر نمی زند
می زد مرا مغیره و هیچکس به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
غصه این شبای این مادر چیه؟ مادرا می فهمند، خجالت از بچه رو..خیلی اوقات مادر زمین می خوره جراحتی هم میبینه از اینکه بچه هاشم دیدندخجالت زده میشه..*
بیش از همه به حالت زینب دلم بسوخت
مادر کسی مقابل دختر نمی زند
*هرچه بود از کوچه ها بود.یه کوچه روزگار علی رو سیاه کرد.امان از این کوچه هایی که یه روز پیغمبر با احترام رد میشد. دست بر سینه میذاشت سلام میداد به اهل این خانه. اما یه روزم تو همین کوچه ها دست علی رو بستند.کشیدن و بردن دنبال علی فاطمه می اومد بچه ها می اومدند..*
صدای هلهله و ازدحام مردم بود
شراره بود و در و دود و هیزم بود
دری شکسته شد و مادری زمین افتاد
صدای ناله ی او بین خنده ها گم بود
اشاره کرد که او را پی علی بزنید
تمام کوچه خدایا پُر از تلاطم بود
هر آنکه بود درآنجا به سمت زهرا رفت
میان اهل مدینه عحیب تفاهم بود
سخت تر از دیدن کتک خوردن مادر
کتک خوردن باباست.دیگه همه گمان میکنند پشت و پناهی ندارن.اصلا دنیا رو سر همه خراب میشه..اگه مادر و بزنند همه تکیه اشون به پدر خانه است. بدترین عذاب برا بچه ها برا زنا اینه که بابا رو بزنند. بدترین عذاب برای بچه های ابی عبدالله مجلس یزید بود.بچه ها نگاه کردند عمه دستش میره بالا چوب اون نانجیب هم میره بالا تا چوب و میاره پایین نمی دیدند چی میشه اما عمه هی به سر و صورت میزنه..*
یا مزن چوب جفا بر این لب دندان من
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من
سرمایه ی محبت زهراست دین من
من دین خویش رابه دو دنیا نمی دهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهند قضا
یک ذره از محبت زهرا نمی دهم
در سینه ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه سینا نمی دهم
اینجا که هست روضه ی زهرا بهشت ما
این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم
« اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ.یا لَیْتَنیا کُنْا مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیماً»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حجت_الاسلام_سیدمحمدحسین_تقوی
#فاطمیه
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها