3. من هستم روسیاه 15.2.99.mp3
زمان:
حجم:
3.52M
#زمزمه
دعای #مجیر در #ماه_رمضان
.
من هستم روسیاه سراپایم گناه
به من بنما نگاه اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر (۲)
منم در التهاب شدم اهل عذاب
بده بر من جواب اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
اگر در غفلتم تو کردی دعوتم
شده کم فرصتم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
سراپایم خطاست فقط یارم خداست
به لبهایم نواست اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
گنهکارم خدا گرفتارم خدا
تو را دارم خدا اجر نا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
من و این مشکلات تو داری التفات
تویی باب نجات اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
شنو اقرار من غم بسیار من
تو هستی یار من اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
اگر ناقابلم گنه شد مشکلم
نگه کن بردلم اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
تویی خیر کثیر منم عبد فقیر
بیا دستم بگیر اجرنا یا مجیر
اجرنا یا مجیر
#زمزمه #دعای_مجیر
#حاج_رضا_یعقوبیان ✍
#حاج_اسماعیلی 🎤
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•خیال کن که رقیه...
#روضه و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_سیزدهم_رمضان به نفسِ حاج #محمدرضا_طاهری
●━━━━━━───────
شبهای #مجیر متوسل به ذوات مقدسه ای میشیم که طعم آتیشو کشیدن .. دشمن میگه دیدم دامنش آتیش گرفته داره از خیمهها دوان دوان میره. خودمو با عجله بهش رسوندم دیدم این دختر ایستاد ترسیده.. دستاشو روی سرش گذاشت. گفت: ای مرد! ما بابا نداریم. گفتم :کاری باهات ندارم اومدم آتیش دامنتو خاموش کنم. اینا از دشمن مهربونی ندیدن تا حالا فقط آتیش زدن کسی نیومده آتیش خاموش کنه.همچین که آتیش دامنشو خاموش کردم دیدم انگار میخواد یه حرفی بزنه مردده نگاه به صورتم کرد.گفتم :چیزی میخوای؟ دیدم سکوت کرده گفتم: اگه چیزی میخوای بگو نترس..گفت:توو خورجین اسبت یه مقدار آب پیدا میشه چند روزه این آب رو به روی خیمهها بستن. رفتم یه مقدار آب ریختم دستش دادم دیدم تا جلوی دهانش آورده اما نمیخوره هی داره اشک میریزه.. گفتم: مگه تشنه نبودی؟ چرا آب نمیخوری؟ گفت: به من بگو ببینم قتلگاه کجاست ؟میخوام برم بالاسر بابام هنوز صداش تو گوشمه هی میگفت: آه !جگرم داره میسوزه ...*
آه بابا خوش آمدی گلهای نیست بهترم مثلاً
شبیه قبل نشستی برابرم مثلاً
خیال میکنم اصلاً مدینهایم هنوز
بهشتِ چادر زهراست بسترم مثلاً
بابا!دوباره مثل گذشته کشیدهای بابا
خودت با دست خودت شانه بر سرم مثلاً
* بابا حالا یه امشبی مهمان من شده ای من که نباید اذیتت کنم *
نسوخته است نه، امشب به پات میریزم
خیال کن که همان ناز دخترم مثلاً
بگو فدای سرت گوشواره گم شده است
بگو دوباره برای تو میخرم مثلاً
بابا! بابا! خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن اونجاست زیورم مثلاً
اگر شکسته ام و زخم خورده چیزی نیست
خمیده قدم و هم سن مادرم مثلاً
خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سرِ دوش اکبرم مثلاً
کبود نیست کمی خاکی است صورت من نرفته دست کسی سوی معجرم مثلاً
تو فکر کن مثلاً عمه را کتک نزدند
مراقب است عموی دلاورم مثلاً
بابا! شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم
نخورده ضربه محکمی به پیکرم مثلاً
به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلاً
به روی نیزه کنار تو دید یک سر را
رباب گفت خوابیده اصغرم مثلاً
گفت من که نمرده بودم بر روی نیزه باشی
بابا آماده کرده از اشک ویران سرای خود را
طفلی که داده بودم دیشب شفای او
انداخت پیشم امروز قدری غذای خود را
تقصیر هیچ کس نیست در سینهام نفس نیست
زجر امتحان نموده هی ضرب پای خود را
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ماه_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_حضرت_رقیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
#مناجات
بسیارپرسوز😭
◾️❤️◾️❤️◾️
#مجير امشب كنارت با دلِ زار
بخوانم روضه از طفلى گرفتار
سه ساله بين آتش داد مى زد
اجرنا ربّى يا ربّى منِ النّار
خدا اين آتش از بغض غدير است
كه دامن گيرِ دامان امير است
ميان شعله ذكر اهل خيمه
تمام شب اجرنا يا مجير است
قدم از بارُ غصّه خم شد عمّه
نصيبم ضربِ نامحرم شد عمّه
نخواهد شانه ديگر گيسوى من
به دستِ شعله مويم كم شد عمّه
همين كه چشم وا كردم پرم سوخت
همين كه چشم بستم پيكرم سوخت
عبورم از ميان شعله سخت است
به فريادم برس عمّه سرم سوخت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها