eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5845947086859667276.mp3
18M
📋 آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد 🏴🏴🏴🏴 (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 😭😭😭😭😭 آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد رد پا روی پر حضرت حورا افتاد نفس حادثه ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود خونه سوخت اتفاقی نبود در شکست اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست اتفاقا دیدنش مثل گل پشت در کوبیدنش اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش *شاعر: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی 😭😭😭😭 🏴 @eetazeinab
1_4888416191.mp3
3.21M
🏴 🎤مداح :کربلایی ▪️▪️ شب جمعه بود   مادرم میگفت این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل افتاده شاه در مشکل عذاب میدن حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگه تشنه سر میبرن که وقت تنگه حسین آقام آقام آقام ▪️▪️▪️ شب جمعه بود   مادرم میگفت این روضه رو بدید ریان بگه از تن به خون غلطان عطشان بدتره یا عریان چه نامردن سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه تشنه سر میبرن که وقت تنگه حسین آقام آقام آقام ▪️▪️▪️ شب جمعه بود مادرم میگفت سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نی زار نیزه بدتره یا مسمار زمین خورده پیرهنت به زیر نیزه چین خورده پر از چنگه تشنه سر میبرن ک وقت تنگه حسین آقام آقام آقام .
4_5800936366468498703.mp3
13.15M
‍ . وداع،گریز کربلا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غمناک‌ترین حادثه‌ی زندگی من مِهرِ من و مهتابِ شبِ بندگی من با اشک به دیوار و در کوچه نوشتم این کوچه شده باعث شرمندگی من با گریه‌ی من موج گرفت خشک‌ترین رود با رفتنت امروز شده شهر مِه‌آلود بدرود امیدم، نفسم، عشقِ عزیزم آهسته برو، پشت سرت آب می‌ریزم بدرود نگارم، همه‌ی دار و ندارم باید تو رو به حضرت منان بسپارم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگن درِ جنت دیگه مسمار نداره اونجا کسی با بال مَلَک کار نداره باید روی گلبرگ شقایق بنویسن گل تاب فشار در و دیوار نداره انگار گلم اومده بودی که بری زود کَز روز تولد به تنت رخت سفر بود بدرود بهشتم، مَلَکم، روح بلندم باید کفنت رو خودم انگار ببندم بدرود قرارم، قمرم، باغ و بهارم باید بدنت رو توی تابوت بذارم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آهسته بگم، دارم باهات حرف خصوصی زینب رو نذاری چشم به راه شب عروسی بوسیدی حسینت رو جلو چشای زینب گفتی که گلوشو باید اینجور ببوسی زهرا تهِ گودال برسونی خودتو زود زینب دم خیمه میبینه دنیاشو نابود بدرود حسینم، تو رو به خدا سپردم پیراهنی که مادرمون داده آوردم بدرود حسینم، مَه نیزه‌نشینم باید تنت‌‌و زیر سم اسب ببینم بدرود حسینم، حرمم، پشت و پناهم صورت روی خاکا می‌کِشی پیش نگاهم (سفر بخیر مسافرم ، پرستوی مهاجرم) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .
. 📋 دلم ای یار شده زخمی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم ای یار شده زخمی گل و گلزار شده زخمی در به دیوار خورده انگار آخه دیوار شده زخمی باز زمین خوردنت هرروز من و کُشتی مثل اون روز نمیدونم سر زانوت  روزی چندبار شده زخمی شونه زخمی، گونه زخمی زیر چونه شده زخمی با زمین خوردن زهرا دلِ اهلِ خونه زخمی باز داره اشکام در میاد این صحنه رو دیدم زیاد زینب میخواد بوست کنه می‌ترسه که دردت بیاد همه‌ی پَر شده خونی پَر معجر شده خونی در و واکردی برا من لبه‌ی در شده خونی چی می‌ریزه از پیروهن؟! قطره قطره روی دامن  چی شده از دم در تا دَمِ بستر شده خونی سینه خونی، پهلو خونی یا که شاید بازو خونی هرجا رو جارو کشیدی اصلا حتی جارو خونی امروز هوا بارونیه چه دردِ بی‌درمونیه به روی دستم فاطمه گوشواره های خونیه کار و بارم شده گریه روزگارم شده گریه سرم و توو چاه می‌ذارم راهِ چاره‌م شده گریه من و گریه، من و زاری تنهامون داری میذاری با یه دنیا غم و غصه با یه بغچه یادگاری توو بغچه‌ته سه‌تا کَفَن برا تو و من و حسن آخ بمیرم برا حسین مونده فقط یه پیراهن *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 سری غرق در خون، گلویی بریده با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سری غرق در خون، گلویی بریده بمیرم سر تو چه رنجی کشیده لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده چه بابای خوبی! ز عالم سری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋نکنه روبرومی خودتی یا عمومی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت تو رو زدن، تورو زدن نیزه‌ها و خنجر تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .. 📋 به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا همچین که سر و بغل گرفت؛ شروع کرد از موهای بابا رو نوازش کردن، دست توو موهای باباش می‌کرد، باباجان! من که دیگه مویی برام نمونده بابا... اومد رسید به پیشونیه بابا؛ بابا! پیشونیتم که شکسته. هی نوازش می‌کرد تا رسید به این لبا، بابا! تازه فهمیدم یکی دو روز پیش توو مجلس اون نامرد چی شد، عمه نمیذاشت ما ببینیم چادرش و باز کرده بود جلو چشمای ما اما از لابه‌لای تار و پودای چادر عمه می‌دیدم یه چوب بالا میره، چوب که پایین می‌اومد نمی‌دیدم به کجا می‌خوره؛ اما می‌دیدم عمه‌م با دو دست توو سرش میزنه، هی داره میگه نزن نامرد... بابا حالا فهمیدم با چوبش داره به کجا میزنه؛ راوی میگه انقدر با مشت توو دهنش زد. بابا لبای تو خونی باشه لب دخترت سالم باشه... *شاعر : ✍ .👇
. 📋 کشتن عموت و واقعا حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کشتن عموت و واقعا، زدن گلوت و واقعا جای پَرِ قنداق خون، گرفته روت و واقعا دیگه بریدم واقعا، خیری ندیدم واقعا راستی دارم میرم سر خاکِ شهیدم واقعا دیگه بریدم واقعا، که ناامیدم واقعا راستی دارم میرم سر خاکِ شهیدم واقعا آروم بخواب طفلِ نخورده آبم کاش شبِ جمعه‌ها بیای به خوابم خواب ببینم آب میدی دست مادر پیشم عروسِ من نشسته مادر «علی لا‌ی‌لای، علی لای‌لای» آبت ندادن واقعا، چه جوری شادن واقعا اگه بیان سمتِ حرم، چقدر زیادن واقعا بابات بُریده واقعا، رحمی ندیده واقعا هنوز نمیشه باورم، مِنَّت کشیده واقعا حسین که حرفِ التماس و میزد حرمله داشت تیرِ خلاص میزد این لحظه‌ی شرمندگیِ مرده هی یه قدم میره و برمی‌گرده «علی لا‌ی‌لای، علی لای‌لای» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .