eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸سبک: 🔹از عباس زاده «منتظر» 🔸برای ارواحنافداه 🔹متن : ای صاحب زمونم نگاهیم به ما کن 🟥به سبک ای گل خزانم بند ۱ ای صاحب زمونم نـگـاهیم بـه مـا کن یک قطره ام که راهیه این دریا نمیشه ای صاحب زمونم منو نوکـر صـدا کن عـشـقـت از سـرای دل مـن پـا نمیشه ای صاحب زمونم برا من هـم دعا کن هـر یوسفی کـه یوسـف زهـرا نمیشه ای صاحب زمونم،زمونه،کرده منو از تو جدا از داغت میخونم،شبونه،مهدی بیا مهدی بیا از این داغ دوری، صبوری، ندارم و بریدمو از بخت سیاهم، یه بارهم، اماممو ندیدمو یوسف من بیا یابن الحسن بیا امون از این غم جدایی... بند ۲ ای صاحب زمونم شب تارو سحر کن ایـن شـام سیاهـم چــرا فـردا نمیشه ای صاحب زمونم به دیدارت خبر کن میخـوام کـه ببینـم تو رو امـا نمیشه ای صاحب زمونم به خواب من سفر کن حـتـی دیـدن تـو، تـوی رویـا نمیشه ای صاحب زمونم،نشونم،دادی چقد میخوای منو با دل شکستم،نشستم،ثابت کنم میخوام تورو ای دار و ندارم،ندارم،غیراز تو حتی یک رفیق جلدم روی بامت،میخوامت،زیبایی دنیام،تورو یوسف من بیا یابن الحسن بیا امون از این غم جدایی...
4_5936218975774969543.mp3
21.55M
ایام سال ۱۴۰۲ (عج) درد دل ما بی تو فراوان شده اقا دل ها همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا محمد حسین رحیمیان✍ .
4_5794127275641279247.mp3
11.62M
امیرالمؤمنین علیه السلام [بند اول] مماتم، صراطم سلام الله علی آب حیاتم رب الادب علیه ذات رطب علیه کار خلقت دنیا در هر وجب علیه چه مرگ شیرینی داره نوکرت آقا به عزت و شرف لا اله الا الله اگر بپرسن ازم من امام در قبرم بلند میشم و میگم علی ولی الله یا علی مولا 🖤🖤🖤 [بند دوم] وزیره، امیره سلام الله علی ماه عشیره با آبرو ابلفضل هر دم بگو ابلفضل محشر رقیه میگه جانم عمو ابالفضل تراب پای شما هم مقدس آقا به چشم ما تا ابد توتیا ابوفاضل به عشق اسم شما توبه میکنن مردم مراد زندگی لوتیا ابوفاضل یا ابوفاضل 🖤🖤🖤 [بند سوم] اصیله، جلیله سلام الله علی قلب عقیله خطبه اش جالب زینب میدون غالب زینب میگه ام‌البنینم صد آفرین به زینب خدا گواهه تو تنها قیامتی زینب وارث نور حسین و امامتی زینب حرفی نمیمونه زمانی که ابوفاضل صدات میزنه بانو سیدتی زینب یا ابوفاضل کربلایی ١۴ فروردین ماه ١۴٠٣.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ انجام كار خانه مرا سخت گشته است ▪️دیگه خودم نمی تونم برا بچه هام نون درست كنم، نمی تونم خودم لباس های بچه هام رو بشورم، بابا چند وقت زینب میاد جلو بسترم، توقع داره مثل همیشه بغلش كنم.. 😭 موهاش رو شونه بزنم، آخ كه دیگه دستم بالا نمیآد، بابا برا علی نمیتونم بگم، بچه ها هم كه طاقت ندارن، اومدم برا تو بگم بابا.. 😭 انجام كار خانه مرا سخت گشته است می دونی چرا بابا؟ ضرب غلاف بال و پرم را گرفته است.. 😭 🔹همسایه ها عیادت نمی اومدند، ای كاش نمی اومدند، وقتی می اومدند، می رفتن بیرون، زینب میشنید، هی با خودشون می گفتن، این خانم دیگه موندنی نیست، این روزها روزهای آخرشه.. همسایه ها همه فهمیده اند كه مرگ سر تا به پای محتضرم را گرفته است ▪️فاطمه هجده ساله از دیوار كمك میگرفت، می اومد كنار قبر بابا، این روزها وقتی از بابا حرف می زدن دلتنگ میشد، می گفت:علی جان پیراهنی كه بابام رو در اون پیراهن غسل دادی، بده من بوی بابامُ استشمام كنم. 🔸امیرالمؤمنین علیه السلام می دونه فاطمه چقدر دلتنگه، هی امتناع میكرد، هی زهرا اصرا. ▪️پیراهن رو آورد، روایت نوشته، تا پیراهن رو بو كرد، دیدن خانم غش كرد، رو زمین افتاد 👇 ▪️می خوام بگم بی بی طاقت نداشتی، پیراهن بابا رو ببینی، من بمیرم برا اون سه ساله ای كه تا بهانه ی بابا رو گرفت، دیدن نانجیب ها از در خرابه یه طبقی دارن میارن، قول بده ناله هات تموم نشه برای باقی شعر، همچین كه رو پوش رو كنار زد، بچه ترسید، عمه جان این سر كیه؟ آخه حق داره بچه، باباش این طوری نبود، همه صورت زخمی ، لبها تركیده، بی بی كنار قبر بابا با باباش حرف می زد، اما این سه ساله، كنار سر بریده بابا،  گفت:بابا، خیلی درد و دل دارم باهات بابا..😭 در شام بی كسی مرا داد می زند زخمی كه بال چشم ترم را گرفته است ▪️اگه كسی تا حالا برا رقیه سلام اللله علیها گریه نكرده باشه، با این بیت تلافیش رو در بیاره.. هر جا ز قافله عقب افتاده ام زجر از روی اسب موی سرم را گرفته است. ▪️هر جا رقیه رو می زند رو می كرد به عمه جانش میگفت:اگه عموم بود، اینها جرأت نداشتن منو بزنن.. 😭 دق مرگ كرده حرمله ام بس كه در برم بر نی سر عموی حرم را گرفته است این یكی رو به اندازه ی غیرتی كه پا روضه ی بی بی داری باید پاش ناله بزنی.. انگشت های طعنه امانم بریده است خیرات شهر دور و برم را گرفته است.. 😭 این كه بی تابِ، رو زمین خوابِ، دختر شاهِ شده بی بابا، اما حالا، با كیا همراهه ▪️اونجا اگه تو مدینه، غربت اگه بود، اما علی بود سلمان بود، اباذر بود، اینجا هر وقت سر از محمل بیرون میكرد، باید سرهای بریده رو میدید، یا باید شمر و خولی رو می دید..😭 شده بی بابا، اما حالا، با كیا همراه نزنید اینقدر، بی گناهه توی ویرونه، یه ریز می خونه كجایی بابا كی میگه بابا، نَوه ی زهرا بی كس و كاره  یتیم تنها كه نشسته، با لباس پاره آخه كی گفته، خنده داره آفتاب از كدوم طرف در اومده كه بابام با سر اومده لب تشنه بریده حنجر اومده كه بابام با سر اومده غریب مادر امده.
🔳جریان شهادت حمزه سیدالشهدا(ع) گریز به آمدن حضرت زینب(س)در قتلگاه 🔳مرحوم انور اردبیلی مقدّمه بو سؤزه مختصر خبر یازورام همین خبر منه چوخ ایلیوب اثر یازورام یازوللا جنگ اُحدده اولوبدی جنگ شدید پیمبرون عموسی حمزه نی ائدوبله شهید نجه شهید ائلیوبلر دینمرم اما وئریلدی منصب او قربانه سیدالشهدا نیه بو منصبی آلدی نه علتی واریدی ز بس شجاعیدی دعواده همتی واریدی بو امر قتلیله کفار عنادیده دوردی پیمبرون دیه بیلّم بئلینی سیندیردی او جنگی آل نظره فکریله تماس ایله اباالفضیله حسینون غمین قیاس ایله حسینون حقّی واریدی دیه بئلیم سیندی کسیلدی چارم امیدیم نیه بئلیم سیندی دگول خیالیم ائدم شرح محنت عباس واریمدی آیری سوزوم دقتیله سن قولاق آس گرک مقدمه ی مطلبی ائدم اتمام کچم مقدمه دن مطلبه ائدم اقدام دئسون نه علتیله حمزه سیدالشهدا پیمبرون بئلینی سیندیروب نیه آیا یتنده قتله بودور علتی او عالیجناب یورولدی نظم و نظام سپاه ختم مآب شهید اولوب ستمیلن دیوم همین قدرین چخارتدی بیر نفر عورت جفائیلن جگرین یارالی جسمینی بیر سمتیده قویوبلا اونون لباسی واردی لباسین دئمه سویوبلا اونون گینه ده ختم مآب اولمیوب او امره رضا لباسیلن یارالی پیکری یر اوسته قالا ائدوبدور امر وفا ریشه سینی اکسونلر اونون یاراسینون اوسته عبانی چکسونلر عبا چکیلدی او نعشه کفایت ایلمدی بورومیوب بدنین چون قناعت ایلمدی دئدی بیر آزدا علف جمع ائدون بیاباندان توکون ایاقلارینون اوستونه ائدون پنهان خبر قتلینی اهل قریش هامی نیلیه جک خلاصه سوز باجیسی باشی اوستونه گله جک شهید اولوب قالوب حسرت بوگون بالالارینا باجیسی گلسه گرک باخماسون یارالارینا یوزونده درک ائده قان لکه سین دوام ائلمز یتورر عرشه یقین ناله سین دوام ائلمز گرکدی قارداشینون حالینی باجی بیلسون گلنده باجیسینا مانع اولمیون گلسون واریدی حقی او بیچاره باغریقان اولسون قویون ئوز حالینه زلفینی یولسادا یولسون ز بس باخوب چیخاجاق آهی عرش اعلایه قویون نه سؤز دئسه فوراً سوزونی اجرایه قلم مقدمه نی گتدی مطلبون باشینا دولاندی سؤز گینه مظلومه زینبون باشینا گلنده قتلگهه اول عزیزه ی دو سرا گزنده نعش حسینی دینده واویلا یوخیدی اوندا یری ریشه ی وفا اکسون حسین جنازه سینون اوستونه عبا چکسون حسین بیلوردی دؤنر قلبی زینبون قانه عبا یوخیدی بورونموشدی قرمزی قانه علف یوخیدی ائده جسم پاکینی پنهان بوروموشیدی ولی سینه سین سینیق پیکان بیلوردی غم ائده جک قاره زینبون گونوزین اودور که داشلارون آلتیندا گیزلدوبدور ئوزین هامی غمین بیلورم آشکار ائدوب دیورم یوز اوسته یاتماقینون علتین بیلنمیورم چوخور یره یتیشوب بنت حضرت زهرا گئدنمدی دایانوب دوردی زینب علیا نظر ائدوب او یرون نیزه سین داشین گوردی خیال ائتمه او بیچاره قارداشین گوردی نیه دایاندی حسین عطری ایلدی مدهوش او قان اولان اورگینده ائدوب محبتی جوش باخوبدی حیرتیلن اوخلی بیر بدن گوردی دوشوب تلاطمه اعضاسی حیرت ال وئردی بو فکره دوشدی محبت اودین آلیشدیرسون او نعشیکه اؤزی اوسته یاتوب دانیشدیرسون دئدی شهِ حرمین سن؟ منه تانتدیر ئوزون آنامون اوغلی حسین سن؟ منه تانتدیر ئوزون حسینیم اولسون اگر اوخ سینیقلارین درّم اذیت اولسادا .. ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 امام صادق عليه ‏السلام می‌فرمایند : شیعه حقیقی به جایگاهی رسیده است که، با غم امام زمانش غمگین و با شادی او شاد می‌شود . 🔴 چه شیعه‌ای هستیم که پس از ۱۲۰۰سال غیبت، غربت و مظلومیت امام زمان عجل الله هنوز محزون نشدیم و به فکر زمینه سازی برای ایشان نیستیم⁉️ 🎙.
مناجات با امام زمان عج🌱🌷 زمزمه🍀 سبک  ای قلم سولرینده اثر یوخ🌹 ای گل باغ حیدر کجایی بند قلب پیمبر کجایی دل دگر خون شد از هجر رویت ای پرستوی حیدر کجایی 2 طاقت دوریت را ندارم جز وصالت تمنا ندارم در بیابان چولب تشنگانیم ره به دامان صحرا نداریم  2 ای گل فاطمه در کجایی یابن الزهرا اقا کی میایی بند ترکی🍀 درد هجرانوه یوخدی درمان چوخ چتیندور اقا درد هجران گل سنی زینبین جانی مولا سن گلن یولارا شیعه قربان 2 ای گل فاطمه گل اماندی گل اقا حالیمیز چوخ یاماندی🍀
خلصنا من الفراق الحرم.mp3
2.87M
من أین لی النجاة کجا مثل حرم میشه برا گدا من أین لی الشفاء دوا چیه به جز تربت کربلا 🎙 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ من أین لی النجاة کجا مثل حرم میشه برا گدا من أین لی الشفاء دوا چیه به جز تربت کربلا مریض اومدم دوا میخواهم نفس ندارم هوا میخواهم کربلا میخواهم خلصنا من الفراق الحسین وارزقنا یوم التلاقی حسین خلصنا من الفراق الحرم میمیرم اگه دوباره نرم حسین ...
نماهنگ پریشونم.mp3
3.03M
پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم نمیدونم بدون تو زندگی نمیتونم حسین جونم 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم نمیدونم بدون تو زندگی نمیتونم حسین جونم درگیر فراقم درمونم وصاله دوری از تو سخته یک لحظه اش یه ساله رویاهام گرفتمش رنگ کربلا دلم برات تنگه کربلا آدم اگه تو مسیر تو بمیره قشنگه کربلا دلگیرم از همه الا خود حسین دلم برات تنگ شده حسین گرفتارم خبر داری از تموم اسرارم طبیبم میشی حالا که بیمارم مگه من کی جز ام البنین دارم دوست دارم احوالم غمینه بارم رو زمینه ذکر بی قراری یا ام البنینه خیلی دوست داری منو باور منه ام البنین مادر منه هر کی برات گریه میکنه انگاری برادر منه سایه اش توی زندگی رو سر منه ام البنین مادر منه  
4_5856960211935302920.mp3
7.65M
📻 بشنوید | اخبار مداحی 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
. صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست گفتند بسوزید... سَمِعنا و اَطَعنا عمری‌ست که سرمایه‌ی ما، چشم تر ماست از نوکری توست به هر جا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست هر جا عَلَمی هست همان‌جا حرم توست پس کرب و بلایت همه‌جا در نظر ماست از دار جهان هیچ نداریم به جز اشک اشکی که خودش روز قیامت سپر ماست ای کشته‌ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی‌ست که تا روز ابد بر جگر ماست واحد 🎤 👇
. چندین خرابِ مست ،با هم سر رسیدند سجاده را از زیر پاهایم کشیدند اهل و عیالم دیگر از من دل بریدند دنبال من در کوی و برزن می دویدند دیوارهای شهر از من می شنیدند وای از کسی که بسته شد در کوچه دستش! گاهی زند آتش به جان ها یک تبسم میسوختم پیش نگاه سرد مردم مضطر شدم وقتی که آمد حرف هیزم شد قامتم در احتراق شعله ها گم گفتم چه ها کرده مدینه با تو خانم ای وای از مردان دگم و شب پرستش! گرچه مرا در کوچه و بازار بردند گرچه به آتش خانهء من را سپردند گلهای من سیلی ز نامحرم نخوردند یا در کنار خوارها تنها نمردند کم می شدند اطفال وقتی می شمردند وای از بیابان، از فرازش، از نشستش! سجاده و آتش، حرم، گوال، نیزه می بُرد در روضه مرا از حال، نیزه می کَند از پای زنان، خلخال، نیزه محمل وسط، از پیش و از دنبال، نیزه بارید خون، در وقت استهلال، نیزه گفتند با قاری نی، ای ناز شستش! ✍ .
. حرفی از بد شدن مردم عالم نزدی گره بر کار من -این سائل اعظم- نزدی گرچه سلطان سخایی و همه ریزه خورت چوب منّت، سرِ دارایی حاتم نزدی ای بنازم کرمت را که خریدی همه را طعنه بر اینهمه فقر بنی آدم نزدی سفره انداختی و من بهمش ریخته ام دیگ عصیان مرا پیش خدا، هم نزدی! به خودم بود نمی آمدم اینجا دم صبح دعوتم کردی از آلودگی ام دم نزدی به همه رو زدم و سر به سرایت نزدم تا بمانم به درت، رو به گدا کم نزدی حرمتت را که شکستم تو دعایم کردی جای این خَبْط و خطا، سیلی محکم نزدی پَر من زخم شد اما بغلت خوب شدم خوب شد زخم مرا دیدی و مرهم نزدی عمر من سر شد و با این همه حسرت آخر سر به ویرانه ی این نوکر پُر غم نزدی نجفم دیر شده، من گله دارم به علی جرم من چیست ؟ مگر خط به گناهم نزدی درد دارم به خدا، زود دوا را برسان باز به داد دلم کرب و بلا را برسان عج ✍ .
. آسمان را کمی تکان بدهید نیمه شب آمده اذان بدهید لذت گریه در نماز شبِ خودتان را به عرشیان بدهید باهمین قدّ و قامتی که خم است بین سجده به شهر، جان بدهید پا شوید و کمی قدم بزنید تا به این شعله ها امان بدهید پا به سجاده ات گذاشته اند جلوهء صبر را نشان بدهید تا دخیل قنوت تان باشد فرصتی هم به ریسمان بدهید میشود هتک تان عذابِ علی میخورد روضهء شما به علی بیقرارم زحال محتضرت از دل خون و چشمهای ترت آن زمانی که می کشیدندت درد آمد عیادت کمرت شکر، وقت نفس نفس زدنت زن و بچه نبوده دور و برت وسط کوچه ها ترا کشته خاطرات اسارت پدرت گرچه شمشیر بر سرت دیدی گذرت داده احمد از خطرت بی عمامه صدا زدی که حسین کاش می ماند عمامه ات به سرت کاخ رفتی و این و آن نزدند به لبت چوب خیزران نزدند کاروانی در التهاب افتاد دور دست همه طناب افتاد سری افتاد از فراز سنان چون عقیقی که از رکاب افتاد آن گلویی که نصّ قرآن بود دست آلوده ای خراب افتاد شانه میکرد با وضو زهرا گیسویی را که در شراب افتاد چوب برداشت تا به لب بزند با سکینه سپس رباب افتاد عاقبت ماند روی آن لبِ خشک جای چوبی که از شتاب افتاد وای از چشم مست خیلی ها معجر افتاد دست خیلی ها ✍ ایام .
. غالباً عاشق به معشوق و تمنایش خوش است دل به دلدارش خوش و سائل به آقایش خوش است مجلس ویران نشین پائین و بالایش خوش است امشبش تاریک، اما صبح فردایش خوش است دورهء آل سعود و دشمنی رد می شود صحن و ایوان بقیع ما چو مشهد می شود مکتب ما با امام صادقش پُر رونق است هرکجا که روضه اش برپاست نور مطلق است گرچه بی زائر شده، اما همیشه برحق است نام او در هر حسینیه به روی بیرق است تا بقیع خلوتش، هرشب صدایم می رسد او بخواهد خرج راه کربلایم می رسد شرمگین از آتش سرد تنور صادقیم با پشیمانی سر راه عبور صادقیم باحسین گفتن همیشه در حضور صادقیم گریه کن زهراست، ما هم دور نور صادقیم گریه کن زهراست، وقتی در به آتش می کشند در مدینه خانه را، با ضربه آتش می کشند از در و دیوار، دشمن سرزده در خانه ریخت آتش بغض خودش را بر سر پروانه ریخت نیمه شب قلب عیالش ناجوانمردانه ریخت دور آقا جای شاگردانِ او بیگانه ریخت بی حیایی با جسارت جانمازش را کشید دید افتاده عبایش بر زمین، با پا کشید بد دهان ها، تیغ را بر صورت گُل می کِشند پیرمردی را میان کوچه با هُل می کِشند چون ندارد پای بیجانش تحمّل می کِشند دستهای بسته اش را بی تعادل می کِشند آنهمه همسایه اش کو؟! بوالحسن هم گریه کرد بارها افتاد و شاه بی کفن هم گریه کرد گرچه بین کاخ رفته، با کسی درگیر نیست بی عمامه بر سرش صد قبضهء شمشیر نیست محکم است و پیکرش در حالت تغییر نیست هم عصا هم سنگ در دست جوان و پیر نیست رفته زیر دست و پای اسب، با جنجال نه! رفته بین نیزه داران، در ته گودال نه! نیمهء شب شد اسیر و دیر خانه برنگشت در پی جسم هزاران پاره اش خواهر نگشت هیچکس دنبال جای بوسه بر حنجر نگشت ساربان در خاک و خون دنبال انگشتر نگشت تا چهل منزل، کسی در امتداد سر نرفت فکر نامحرم به سوی چادر و معجر نرفت ✍ .
ای کاش که خواب وصل تعبیر شود آوازه حُسن تو جهان گیر شود... بر بام رسیده آفتاب عمرم ترسم به خدا نیائی و دیر شود... اللهم_عجل_لولیک_الفرج
AUD-20211217-WA0053.
2.95M
📿🌺🍃 🌺 ❇️ صلوات ضراب اصفهانی 💠 سيدابن طاووس مي فرمايد: ✍ اگر از هر عملی در عصرجمعه غافل شدی از صلوات ابوالحسن‌ ضرّاب‌ اصفهانی غافل‌ نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را برآن آگاه كرده است. و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
. السلام علیک یا صادق آل محمد علیه‌السلام آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی تو امام راستینی،تو امام صادقی خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت اشک را مانند مادر می کنی آب وضو آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست دردمندان! گریه بر هر درد بی درمان دواست ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند پیش پای ات اشک های همسرت افتاده است جای جای این گذر بال و پرت افتاده است تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟ ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود ✍ .
. مهتاب اشکش را به دامان سحر می ریخت وقتی که از روی لب باد این خبر می ریخت از شاخه های محکم سرو کهنسالی با ضربه ی هیزم شکن ها، برگ و بر می ریخت می رفت تا جانی دوباره گیرد این فانوس تاریکی شب زهر خود را بیشتر می ریخت مثل پرستو که به دست شعله می افتد تا چنگ می انداخت بر او، بال و پر می ریخت پیش نگاهش شعله ها طرحی کشیدند از گلبرگ یاس پرپری که پشت در می ریخت پای برهنه می دود مردی که پیش او پرهای جبریل امین در هر گذر، می ریخت چشمان خیسش مصحف دردی است که از آن آیه به آیه سوره ی "آه جگر" می ریخت یاد غریبی علی در کوچه ها افتاد با دستهای بسته اش اشکی اگر می ریخت... ✍ .
غروب جمعه ست دوباره دل تنگم بونه داره از هر کی دیدید بپرسید کجا آقام خونه داره باز من و گریه من و زاری باز نشد رفع گرفتاری باز نیومد یار که میخونم از همین شعرای تکراری نمیدونُم بهاره یا خزونه فلک با عاشقا نامهربونه جوونیم رفت و آقامو ندیدم غم این دل غم مرگ جوونه امون ای دل وای امون ای دل بیا تا سو داره چشمام ببینم چشماتو مولا بیا آقا تا بگردم به دور اون قد و بالات گرچه ما آقا گنه کاریم خیلی به اشکات بدهکاریم پیش ما بدها بیا یک سَر خوبا دل دارن ما هم داریم به خوبات سر میزنی مگه بدا دل ندارن یه سرم به ما بزن ای خوب خوبا آقاجون نمیدونم دلم دیوونه ی کیست کجا میگردد و در خونه ی کیست نمیدونم دل سرگشته ی ما اسیر نرگس مستونه ی کیست امون ای دل وای امون ای دل👇